eitaa logo
کانال محتوای روایتگری راویان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
443 فایل
✅️ این کانال متعلق به ((موسسه روایت سیره شهدا قم)) می‌باشد. 📌بیان خاطرات شهدا و رزمندگان 📌محتوای روایتگری 📌معرفی کتب شهدا 📌تشریح عملیات ها
مشاهده در ایتا
دانلود
✨راوی : حاج حسین اوج ، ، و بود. یه شیعه ی خوب و با معرفت حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام)، که لایق شهادت بود ... نکته بارزی که در آقا حسین وجود داشت ایشان با بود. حاج حسین اين اواخر عود کرده بود و سرفه شدید میزد گفتم اقاحسین چرا دنبال مجروحیتت نمیروی؟ میگفت: خوب میشم اگرم خوب نشدم دارم. خدایا او کجا و ما کجا آقا حسین زیاد میکرد و بیشتر مواقع من مامور پخش بودم. هیچ وقت ندیدم خودش مستقیم کمک کند. انفاقهای اقا حسین با دیگران فرق میکرد ، یعنی حساب کتاب یا برنامه ریزی شده بود. یك بار آقا حسین با که سه چهار سالش بود اومد مسجد المهدی(عج). همین که حاج آقا تکبیره الاحرام گفت، دخترش گفت : بابا بریم.؟؟؟!!! آقا حسین هم مهرشو برداشت ،بعد یه نگاهی به من انداخت و با اون لبخند همیشگی که انگار جزیی از ساختار چهره اش بود، گفت: بچه داری اینجوریه،بعدشم دست دخترشو گرفت خداحافظی کرد و رفت. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
. 🔹طی مسیر نورانیت با کتاب معراج السعاده هادی سال های آخر ماه رمضان را به ایران می آمد. باهم به مسجدالشهدا و مجلس دعای حاج مهدی سماواتی و بعضی مواقع مسجد ارگ و مجلس حاج منصور می رفتیم. در آخرین سفر رفتار و اخلاق او خیلی تغییر کرده و معنوی تر شده بود. یک شب بهش گفتم: هادی چه طور این همه تغییر کردی؟ گفت: کتابی هست به نام . اگر کسی واقعا بخواهد تغییر کند و به سعادت یا معراح برسد باید هر شب یک صفحه از روی آن بخواند. بعدش کتاب خودش را آورد و هر شب موضوعی از مطالب آن را مطرح می کرد و می گفت به این توصیه ها عمل کنید تا به سعادت برسید. مثلا یک شب بحث را پیش می کشید و توصیه می کرد از صحبت های بی فایده پرهیز کنیم و قبل از صحبت به مفید بودن یا نبودنش فکر کنیم. یک شب دیگر درباره صحبت می کرد و اینکه نباید به بهانه و شوخی دیگران را به خاطر لهجه کنیم و شب دیگر در مورد و صحبت می کرد و اینکه باید در صحبت و نگاه و حضور در پیش به حد ضرورت اکتفا کنیم تا مبادا عفت مان آسیب ببیند. یک روز رفت پاساژ مهستان تا مقداری وسایل بخرد تا به نجف ببرد. برای ما هم کتاب معراج السعاده را خریده بود تا ما هم مثل خودش بیفتیم توی مسیر اصلاح و نورانی شدن. 📕منبع: 1️⃣کتاب پسرک فلافل فروش؛ خاطرات شهید محمد هادی ذوالفقاری. نویسنده و ناشر: گروه فرهنگی و انتشارات شهید ابراهیم هادی. نوبت چاپ: یازدهم-۱۳۹۶؛ صفحه ۱۰۶-۱۰۷ 2️⃣کتاب خانه ای با عطر ریحان؛ زندگی نامه داستانی شهید محمد هادی ذوالفقاری. نویسنده: الناز نجفی. ناشر: خط مقدم. نوبت چاپ: اول-۱۳۹۷٫ صفحات ۲۲۲ برگرفته از سایت برش‌ها 🕊محتوای روایتگری راویان🕊 @revayatgare_shohada ═══✼🍃🌷🍃✼═══