۱۹ اردیبهشت ماه #سالروز_شهادت #مدافع_حرم #شهید_حسن_قاسمی_دانا گرامی باد . ⚘
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
🔻شاطری که اولین شهید مدافع حرم مشهد شد
🌷حسن سال 91 دانشگاه قبول شد.
همان سال مغازه ی نانوایی ساخته و افتتاح شد
در نهایت احترام و ادب، به حرف دل پدرش گوش کرد،
دانشگاه نرفت و درنانوایی مشغول شد...
🌷اون سال ماه مبارک تو مرداد ماه و اوج گرما بود.
اکثرا میگفتن نانوایی چون هوا گرم هست نمیشه روزه گرفت.
🌷اما ماه رمضان که شروع شد همه ی کارگرهای نانوایی حسن #روزه بودن و حسن که #پای_تنور خودش شاطری میکرد هم روزه هاش رو کامل گرفت👌
میگفت: اینجوری خدا داره مارو امتحان میکنه و اجرش بیشتره.
🌷هر روز هر چه بیشتر به زمان اذان مغرب نزدیک میشد دهانش از خشکی زیاد، باز نمیشد
حسن آقا برای رفع این عطش از فرمول مخصوص خودش استفاده می کرد
و اون هم این بود که همراه برادر هاشون هر روز ظهر طالبی و بستنی میگرفتن و میدادن به مادرشون که ظهر درست کنه و بزاره تو یخچال تا واسه افطار طالبی بستنی خنک آماده بشه😋
🌷هر شب لحظه افطار از شدت عطش، خوراک حسن فقط یه کاسه طالبی بستنی سرد بود
این کار ادامه داشت تا شب های آخر ماه مبارک که حسن آقا دید یه لکه هایی روی پوستش نمایان شد.😢
🌷بعد از دوا و درمان کاشف به عمل اومد که دلیلش همون طالبی بستنی های هرشب بوده
بهش گفتیم خب این چه کاریه که هر شب میکنی، معلومه ضرر داره!
با خنده می گفت اشکال نداره برکت ماه مبارکه😊
اینم خوراک خاص منه که پای تنورم...
#شهید_حسن_قاسمی_دانا🌷
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#شهید_حسن_قاسمی_دانا
#سیره_سیاسی_شهدا
#اسلام_بدون_مرز
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فیلم
#ببینید
#مستند_دلدادگان_حرم
#شهید_حسن_قاسمی_دانا
#مدافعان_حرم
مستند دلدادگان حرم، به زندگی همسران شهدای مدافع حرم می پردازد و پرده از دلتنگی ها و تحمل سختی های فراغ می گشاید.
دلداده حرم (9): حسن قاسمی دانا
تاریخ شهادت: 1392/02/19
محل شهادت: حلب
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
برش اول:
ارادت حسن به #امام_رضا (ع) دائمی بود. از نُه ساختمان سوری ها، یکی دست داعش افتاده بود و فرمانده سوری ها می خواست عقب نشینی کند. نگذاشتم. گفتیم: صبر کن ما پسش می گیریم. از ۲۰ نفر نیروهای پشتیبان تک تیر اندازان، نیروی داوطلب خواستیم. فقط شش نفر آمدند. با من و حسن شدیم هشت نفر. رفتیم طرف ساختمان.
مکث کردم. گفتم: حسن هشت نفریم ها! گفت: پس اسم عملیات امام رضا (ع) است. با نوای یا علی بن موسی الرضا (ع) وارد ساختمان شدیم.
تکفیری ها می پرسیدند: من انتم؟ حسن با دو نارنجک رفت طرفشان و فریاد زد: نحن شیعة علی بن ابی طالب(ع)، نحن ابناء فاطمة الزهرا(س)، نحن ابناء الحسین (ع). با انفجار نارنجک ها و تبادل آتش حسن پرواز کرد.
هشت نفری با رمز ذکر امام رضا (ع) وارد معرکه شدیم. حسن شهید شد و من با هشت ترکش برگشتم عقب.
برش دوم:
بعد از شهادت حسن، یکی از اقوام خوابش را دیده بود. گفته بود: حسن! تو که مثل ما بودی، چه شد که شهید شدی؟
گفته بود: به خاطر این که شب های جمعه زیارت حرم امام رضا (ع) رفتنم قطع نشد.
راست می گفت: چهار سال برنامه ثابتش این بود. شب جمعه می رفت هیئت علمدار، بعد از آن تا صبح زیارت امام رضا (ع) بود و دم صبح کله پاچه می خورد و می آمد خانه.
#شهید_حسن_قاسمی_دانا
#شهدا_و_اهل_بیت ع
#شهدا_و_امام_رضا ع
#راهکار_شهادت
راوی: شهید مصطفی صدار زاده؛ فرمانده گردان عمار لشکر فاطمیون و مهدی قاسمی دانا؛ برادر شهید
#مجله_فکه ، شماره ۱۸۰؛ اردیبهشت ۱۳۹۷؛ صفحه ۶۱ و ۶۷-۶۶.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#خاطرات_شهدا
قرار بود سی ام فروردین ۹۳ اعزام شود. روز ۲۵ فروردین با عجله آمد خانه برای خداحافظی. لباس هایش را بستم. تا رفتم داخل اتاق گفت: مامان من رفتم خداحافظ. برق از سرم پرید.
خداحافظی هایش لذت دیگری داشت. آن قدر بغلش می کردم و می بوسیدمش که حد نداشت.
خودش هم خوشش می آمد. می گفت: مامان! بوسم کن، حالا پیشانی ام، حالا لپم، حالا ابرویم. اما موقع رفتن نگذاشت بغلش کنم. تا خواستم بغلش کنم مچ دستم را گذاشت روی سرش بوسید و گذاشت روی قلبش.
دوباره خواستم ببوسمش. گفت: نه.
سریع رفت سوار ماشین شد. حتی یک دست هم تکان نداد. می ترسید موقع رفتن دلش بلرزد.
وقتی پیکرش را آوردند، کفن را که کناز زدم خنده ام گرفت. با صورت سالم برگشته بود تا تمام بوسه هایی را که به من بدهکار است، از او بگیرم.
#شهید_حسن_قاسمی_دانا
#لحظه_های_واداع_شهدا
#دل_کندن_از_تعلقات_دنیوی در سیره شهدا
#سوژه_روایتگری
راوی: مادر شهید
مجله فکه، شماره ۱۸۰؛ اردیبهشت ۱۳۹۷؛ صفحه ۵۷-۵۶.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#خاطرات_شهدا
حسن سرش درد می کرد برای کارهای خیر. اگر دوستانش در کاری فرو می ماندند، به حسن مراجعه می کردند.
یک ماشین پی کی داشت. یک باره نمی دانم چه بلایی سرش آمد. بعد از شهادتش فهمیدیم آن را فروخته هزینه #زایمان همسر یکی از دوستانش کرده.
#شهید_حسن_قاسمی_دانا
#سیره_اقتصادی_شهدا
#انفاق_و_دست_به_خیری
راوی: مهدی قاسمی دانا؛ برادر شهید
مجله فکه، شماره ۱۸۰؛ اردیبهشت ۱۳۹۷؛ صفحه ۶۱.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 👆 ببینید
ڪل ڪل شیرین
دو مدافع حرم
شهـید #حسن_قاسمی_دانا
شهـید #مصطفی_صدرزاده
هـمیشہ باهـم شوخے میڪردن
حتے لحظاتے قبل از شهـادت حسن
#نشر_بمناسبت_سالروز_شهادت
#شهید_حسن_قاسمی_دانا
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۱۹ اردیبهشت ماه #سالروز_شهادت #مدافع_حرم ، #شهید_حسن_قاسمی_دانا ، گرامی باد . 🥀
نام : حسن
نام خانوادگی : قاسمی دانا
تاریخ تولد : ۱۳۶۳/۶/۱
تاریخ شهادت : ۱۳۹۳/۱/۲۴
مکان شهادت : حلب
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#زندگینامه
#شهید_حسن_قاسمی_دانا
حسن قاسمی دانا در شهریورماه سال۱۳۶۳ به دنیا آمد.او دومین پسر خانواده بود و به غیر از خودش ۳ برادر دیگر هم دارد.از اهالی مهربان شهرمشهد بود.سال ۱۳۸۹ دیپلم را گرفت و در دانشگاه حقوق شهرستان بردسکن قبول شد،اما به آن جانرفت و در کنار پدرش به پخت نان پرداخت.به رزم علاقه زیادی داشت و بسیجی فعالی بود.
همیشه در رزمایشهای عمومی،داوطلبانه حضور داشت. به چهارده معصوم(ع) ارادت ویژهای داشت. طوریکه تمام دو ماه محرم و صفر را عزاداری میکرد و لباس مشکی از تنش خارج نمیشد. همیشه به شهادت فکر میکرد و دلنوشتههای زیادی از او برجای مانده که از خدا مرگ باعزت و جاندادن برای ائمه(ع) را خواهان است.
با آغاز جنگ در حرم معصومین(س) حسن هم لباس رزم پوشید و در فروردین ماه سال ۱۳۹۳ به طور داوطلبانه به سوریه رفت.
او خودش را یک افغانستانی مهاجر ساکن ایران معرفی کرد وهمراه آنان برای دفاع از حرم عقیله بنی هاشم به سرزمین شام رفت.
در همان مدت کوتاهی که در آنجا بود در عملیات های زیادی شرکت کرد و لیاقت های بی شماری را از خود نشان داد.اما طولی نکشید که در عملیات امام رضا (ع) که شامل پاکسازی خانه به خانه بود با اصابت چند گلوله به شهادت رسید.
وی از ۲۵ فروردین ماه در سوریه حاضر شد و جمعاً به مدت ۲۲ روز درمنطقه حاضر بود و در صبح جمعه ۱۹اردیبهشت در سن۲۰سالگی به آرزویش دست یافت.
پیکر پاکش هم زمان باسالروز وفات حضرت زینب (س) در مشهد تشییع و در خواجه ربیع به خاک سپرده شد.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#سیره_شهدا
#شهید_حسن_قاسمی_دانا
هنوز وقتش نرسیده است؛
تو حلب شبها با موتور، حسن غذا و وسایل مورد نیاز به گروهش میرساند. ما هروقت میخواستیم شبها به نیروها سر بزنیم با چراغ خاموش میرفتیم. یک شب که با حسن میرفتیم تا غذا به بچهها برسونیم، چراغ موتورش روشن میشد. چند بار گفتم چراغ موتور و خاموش کن، امکان داره قناصها بزنند.
خندید! من عصبی شدم، با مشت به پشتش زدم و گفتم ما را میزنند.
دوباره خندید! و گفت «مگر خاطرات شهید کاوه را نخواندی؟ که شب روی خاکریز راه میرفت و تیرهای رسام از بین پاهاش رد میشد. نیروهاش میگفتند فرمانده بیا پایین تیر میخوری». در جواب میگفت «آن تیری که قسمت من باشه هنوز وقتش نشده است».
حسن می خندید و میگفت نگران نباش آن تیری که قسمت من باشد، هنوز وقتش نشده و به چشم دیدم که چند بار چه اتفاقهایی برایش افتاد و بعد هم چه خوب به شهادت رسید.
نثار روح این شهید والامقام یک حمد و سه توحید احسان بفرمایید. صلوات.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۱۹ اردیبهشت ماه #سالروز_شهادت #مدافع_حرم ، #شهید_حسن_قاسمی_دانا ، گرامی باد . 🥀
نام : حسن
نام خانوادگی : قاسمی دانا
تاریخ تولد : ۱۳۶۳/۶/۱
تاریخ شهادت : ۱۳۹۳/۱/۲۴
مکان شهادت : حلب
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#زندگینامه
#شهید_حسن_قاسمی_دانا
حسن قاسمی دانا در شهریورماه سال۱۳۶۳ به دنیا آمد.او دومین پسر خانواده بود و به غیر از خودش ۳ برادر دیگر هم دارد.از اهالی مهربان شهرمشهد بود.سال ۱۳۸۹ دیپلم را گرفت و در دانشگاه حقوق شهرستان بردسکن قبول شد،اما به آن جانرفت و در کنار پدرش به پخت نان پرداخت.به رزم علاقه زیادی داشت و بسیجی فعالی بود.
همیشه در رزمایشهای عمومی،داوطلبانه حضور داشت. به چهارده معصوم(ع) ارادت ویژهای داشت. طوریکه تمام دو ماه محرم و صفر را عزاداری میکرد و لباس مشکی از تنش خارج نمیشد. همیشه به شهادت فکر میکرد و دلنوشتههای زیادی از او برجای مانده که از خدا مرگ باعزت و جاندادن برای ائمه(ع) را خواهان است.
با آغاز جنگ در حرم معصومین(س) حسن هم لباس رزم پوشید و در فروردین ماه سال ۱۳۹۳ به طور داوطلبانه به سوریه رفت.
او خودش را یک افغانستانی مهاجر ساکن ایران معرفی کرد وهمراه آنان برای دفاع از حرم عقیله بنی هاشم به سرزمین شام رفت.
در همان مدت کوتاهی که در آنجا بود در عملیات های زیادی شرکت کرد و لیاقت های بی شماری را از خود نشان داد.اما طولی نکشید که در عملیات امام رضا (ع) که شامل پاکسازی خانه به خانه بود با اصابت چند گلوله به شهادت رسید.
وی از ۲۵ فروردین ماه در سوریه حاضر شد و جمعاً به مدت ۲۲ روز درمنطقه حاضر بود و در صبح جمعه ۱۹اردیبهشت در سن۲۰سالگی به آرزویش دست یافت.
پیکر پاکش هم زمان باسالروز وفات حضرت زینب (س) در مشهد تشییع و در خواجه ربیع به خاک سپرده شد.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani