۱۷ شهریورماه ، سالروز قیام خونین و یاد و خاطره شهداء و مجاهدین گمنام گرامی باد. 🥀
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
📝 مروری کوتاه بر #قیام_هفدهم _شهریور ۵۷
🔹 حادثه تظاهرات ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ که به جمعه سیاه معروف شد، به واقعه کشتار تظاهرکنندگان در محلات جنوب تهران و همچنین میدان ژاله، توسط نیروهای نظامی ارتش ستمشاهی گفته میشود که در هفدهم شهریور ۱۳۵۷ رخ داد و به شهادت ده ها تن از مردم بیگناه و نهایتاً به پیروزی انقلاب اسلامی ایران در آن سال انجامید.
🔹تنها چند روز پس از واقعه آتشسوزی سینما رکس آبادان در ۲۸ مرداد ۱۳۵۷، دولت جمشید آموزگار که با شعار دولت فضای باز سیاسی روی کار آمده بود، مجبور به استعفا شد و در روز ۴ شهریور، محمدرضا پهلوی از جعفر شریف امامی که فرزند روحانی و رئیس مجلس سنا بود و به برخی مخالفتها با دولت هویدا مشهور بود، دستور داد تا دولتی با شعار «آشتی ملی» تشکیل دهد.
🔹 اندکی بعد در روز سیزدهم شهریور، راهپیمایی بزرگ عید فطر در تپههای قیطریه تهران، تبدیل به تظاهرات بر ضدّ حکومت ستمشاهی شد.
به دنبال این تظاهرات، ناآرامیهای دیگری نیز تا روز شانزدهم شهریور در تهران و بسیاری از شهرهای سراسر کشور به وقوع پیوست.
🔹 از اولین ساعات صبح روز جمعه، هفده شهریور، مردم تهران برای شرکت در راهپیمایی و نماز جمعه راهی میدان ژاله شدند. غافل از آنکه از ساعت ۶ صبح، حکومت نظامی توسط فرماندار تهران ارتشبد غلامعلی اویسی اعلام و درحال اجرا بود و اجتماع بیش از سه نفر هم ممنوع شده بود.
اعلام دیرهنگام حکومت نظامی (ساعت ۶ صبح همان روز) یکی از دلایل اصلی شلوغی این تظاهرات بود.
🔹 ساعت نزدیک ۳۰: ۷ صبح بود که جمعیت در میدان ژاله و خیابانهای منتهی به آن مستقر شدند.
🔹 مدتی بعد یکی از فرماندهان نظامی با بلندگو به مردم اخطار کرد که حکومت نظامی است، چرا تجمع کردهاید؟
🔹 یکی از روحانیون مردم را به نشستن دعوت کرد. جمعیت روی زمین نشست، ولی ظواهر امر نشان میداد که نیروهای فرمانداری نظامی قصد متفرق کردن مردم را ندارند.
🔹 راه عبور را از چهار طرف بر روی مردم بستند. ناگهان صدای رگبار از خیابانهای منتهی به میدان بلند شد و همین که جمعیت از چهار طرف به سوی میدان هجوم آوردند، نیروهای مستقر در میدان نیز از چند سو مردم را به رگبار مسلسل بستند.
👈 در مدت چند ثانیه چندین نفر در خاک و خون غلطیدند.
🔹 مردم بیمحابا مجروحان و شهدا را بر روی دست به سوی بیمارستانها حمل میکردند. اطاقها، راهروها و حیات بیمارستانها مملو از مجروح و جنازه بود.
🔹 مردم ساکن در اطراف بیمارستانها، خانههای خود را برای پذیرش مجروحان مهیا کردند. هر کس هر چه از لوازم پزشکی، پنبه، پانسمان و ملافه داشت به بیمارستان آورد.
🔹 نفرت مردم به اوج خود رسیده بود. خبر قتلعام مردم در میدان ژاله در تهران پیچید و سرتاسر تهران به جنب و جوش درآمد.
🌷 متعاقباً نام میدان ژاله توسط مردم به میدان شهدا تغییر یافت.
✅ برخی از پیامدهای حادثه
۱.تردید و تزلزل در اراده رژیم پهلوی در رویارویی با ملت،
۲.ایجاد تزلزل در ارتش،
۳.تعمیق شکاف بین مردم و حکومت پهلوی،
۴.تشدید سردرگمی آمریکا در برابر مسائل ایران،
✅ نتیجه گیری
بی تردید، قیام ۱۷ شهریور را می توان به عنوان یکی از نقاط عطف مبارزات ملت مسلمان ایران علیه رژیم پهلوی دانست.
ابعاد عظیم کشتار و سرکوب مردم بی گناه در این روز باعث شد تا انقلابیون و رهبران نهضت در حرکت خود مصمم تر شوند.
در این بین، رهبری مدبرانه حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) نقشی به سزا داشت.
حمایت های سران به اصطلاح دموکرات آمریکا از رژیم پهلوی در سرکوب مبارزان نیز باعث شد تا ادعاهای به اصطلاح حقوق بشری و دموکراتیک آن ها در بین مردم رنگ ببازد و ماهیت اصلی آنان برای مردم مسلمان و انقلابی ایران هرچه بیشتر نمایان شود.
در مجموع قیام خونین ۱۷ شهریور عاملی مؤثر در تشدید مبارزات مردمی و تسریع در سقوط رژیم پهلوی به شمار می رود.
#جمعه_سیاه
#جمعه_خونین
#هفده_شهریور
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
متن پیام حضرت #امام_خمینی (رضوان الله تعالی علیه) از نجف اشرف درباره اقدام وحشیانه رژیم منحوس #پهلوی در کشتار مردم بی گناه در ۱۷ شهریور ۱۳۵۷
🍃بسم اللَّه الرحمن الرحیم🍃
ملت شریف و شجاع ایران 👇
بار دیگر شاه با دستور حکومت نظامى در تهران و سایر شهرستانهاى بزرگ ایران، ثابت کرد که پایگاهى در میان ملت ندارد. اعلام حکومت نظامى در محیطى آرام- به اقرار رادیو و مطبوعات ایران که راهپیمایى با کمال آرامش در آن انجام مى گرفت- نه تنها قانونى نیست بلکه جرم است و دستوردهنده آن مجرم.
شاه براى به رگباربستن مردم بى دفاع و مظلوم هیچ بهانه اى را بهتر از حکومت نظامى ندید.
روزهاى اخیر، تهران و سایر شهرستانهاى مهم ایران براى اظهار مظلومیت و مخالفت با مجرمى که ۳۵ سال بر مقدرات آنان سلطه دارد و جنایات و خیانتهاى او در کشور و مخالفتهاى او با قانون اساسى واضح است، شاهد راهپیمایی هاى آرام بود.
اظهار مخالفت با مجرمى که تمام هستى ملت را به باد داده است، از طرف کسانى بود که در حد عالى شعور سیاسى و دینى بودند؛ به طورى که حاضر شدند ارتش را گلباران کنند ولى «دولت آشتى ملى»، آنان را به عنوان شعار بر خلاف قانون اساسى، محکوم نمود؛ و حال آنکه شعار آنان بر ضد قانون اساسى شکن- یعنى شاه- بود. شعار بر ضد رژیم تحمیلى غیرقانونى بود، اظهار مظلومیت بود ولى واقعیت این است که شاه مى خواهد انتقام خود را از ملت بى دفاع بگیرد، و با صحنه سازیهاى مبتذل، ملت بى دفاع را به مسلسل ببندد و نفسها را به خیال باطل خودش در سینه خفه گرداند ولى دیگر دیر شده است و ملت مظلوم و بیدار ایران آگاه گردیده اند.
من هنوز اطلاع دقیقى از کشتگان و مجروحان در سراسر ایران ندارم؛ ولى خبرگزاریها تعداد کشتگان را به صدها نفر گزارش داده اند و خبرهایى از ایران، این تعداد را بیش از هزار نفر مى گویند.
اکنون بر ملت شجاع ایران است که به هر ترتیبى که ممکن است به مجروحین بیشمار خود، خون، دوا و غذا برساند و از هر گونه کمک مالى دریغ ننماید.
چهره ایران امروز گلگون 🌷 است و دلاورى و نشاط در تمام اماکن به چشم مى خورد. آرى این چنین است راه امیر مؤمنان على و سرور شهیدان 🌷 امام حسین.
👈 اى کاش «خمینى» در میان شما بود و در کنار شما در جبهه دفاع براى خداى تعالى کشته مى شد.
ملت ایران! مطمئن باشید که دیر و یا زود پیروزى از آن شماست. شاه با حکومت آشتى ملى مى خواهد روحانیت شریف ایران و سیاسیون محترم را در کشتار خود سهیم گرداند ولى فریب او خیلى زود برملا گردید.
انَّ کَیْدَ الشَّیطانِ کانَ ضَعیفاً.
جهان باید بداند که این است فضاى باز سیاسى ایران! و این است رژیم دموکراسى شاه! و این است عمل به دین مبین اسلام در منطق شاه و دولت او!
اکنون به بهانه هاى پوچ دست به حبس و تبعید تازه زده اند و مى زنند. باید علما و روشنفکران ملت در زیر چکمه دژخیمان خُرد شوند تا کسى خیال آزادى به خود راه ندهد.
شما اى ملت محترم ایران، که تصمیم گرفته اید خود را از شرّ رژیم شاه خلاص گردانید و در رفراندمى که در سه و چهارم شوال در برابر ناظران سراسر جهان انجام دادید به دنیا نشان دادید که رژیم شاه جایى براى خود در ایران ندارد- چنانچه در روزنامه هاى خارجى هم منعکس گردید. مطمئن باشید که هیچ قدرتى نمى تواند با شما که بیدارید و بپا خاسته اید روبه رو شود.
ارتش وطنخواه ایران! 👇
شما دیدید که ملت با شما دوست و شما را گلباران 🌺 مى کند. و مى دانید که این چپاولگران براى ادامه ستمگرى، شما را آلت قتل برادران خود قرار داده اند، به دیگر برادران ارتشى خود که شاه را رها کرده اند و در پشتیبانى مردم، به دشمن حمله نموده اند بپیوندید، و بپاخیزید و نگذارید ملت شما نابود و برادران و خواهران شما به خاک و خون کشیده شوند. نام خود را در تاریخ که به سود ملت ایران به راه خود ادامه مى دهد، هر چه زودتر ثبت کنید و ریشه خیانت و ظلم را بکنید.
شما اى علماى بزرگ اسلام و سیاسیون بزرگ، که از فشار شاه هراسى به دل راه نمى دهید! 👇
نشانه اعتماد و قوّت روحیه ملت هستید، و در این موقع حساس نه تنها باید استقامت کنید بلکه روحیه عالى مقاومت جامعه را هر چه بیشتر باید تقویت کنید، و هر چه بیشتر صفوف خود را براى مقابله با دشمن مردم ایران متشکل تر کنید.
🍃 از خداوند متعال نصرت اسلام و مسلمین را خواهانم.
و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
🗓 ۱۸ شهریور ۱۳۵۸
۹ شوال ۱۳۹۸
📚 صحیفه امام، جلد ۳، صفحه ۴۵۹ تا ۴۶۱
#جمعه_سیاه
#هفده_شهریور
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ببینید
#کلام_امام
سخنان #امام_خامنهای پیرامون اهمیت اطلاع جوانان از تاریخ انقلاب و هفدهم شهریور
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
✅ فرازهایی از بیانات ولی امر مسلمین حضرت آیت الله امام خامنه ای (حفظه الله تعالی) در مورد قیام خونین هفده شهریور:
🔹 «شما مردم ایران که شاهد عاشورای میدان شهدا، شاهد عینی عاشورای ۱۷ شهریور هستید، جا دارد اگر اشک بریزید و گریه کنید، این گریه ما بر شهیدانمان به هیچ وجه گریه تاسف نیست.
🔹 این خون های پاک و عزیز یک ملت را نجات داد، یک قدرت عظیم جهانی را به عقب نشاند. اما ما باید سنت مرثیه خوانی این عزیزان را زنده کنیم.
🔹 حقیقت این است که داغ دل مادران و پدران داغدار که عزیزان جگرگوشه خود را سخاوتمندانه در راه خدا داده اند، در دل یک یک ما زنده است.
🔹 ما با همین آتش است که تا آخرین نقس و تا آخرین نفر با خودکامگان و قدرتمندان جهانی خواهیم جنگید. این آتش را در دلمان همواره با یاد شهیدانمان زنده نگه خواهیم داشت»
🗓 ۱۷ شهریور ۱۳۵۹
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#کلام_امام
🔷سالروز درگذشت #جلال_آل_احمد
💠رهبرانقلاب:
#غربزدگی خطر بزرگی است. در دل حکومت غربزده پهلوی، یک #روشنفکر ریشهدار در مسائل دینی، یعنی مرحوم #جلال_آلاحمد که عالم زاده و پسر یک روحانی و دارای ارتباطات دینی است، با ما هم بیارتباط نبود، به امام هم اظهار ارادت و علاقه میکرد، آن روز در سال ۴۲ مسئلهی غربزدگی را مطرح کرد. امروز مسئله غربزدگی مسئلهی مهمّی است؛ باید آنرا فراموش نکنیم!
۹۸/۱/۱
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۱۸ شهریورماه ، سالروز رحلت خارچشم غربزدگان ، مرید امامخمینی، محب امام خامنهای ، روشنفکرمتعهد ، #سید_جلال_آلاحمد گرامی باد .
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#زندگینامه
#جلال_آل_احمد در 11 آذر 1302 در محله پاچنار تهران در خانواده ای روحانی دیده به جهان گشود. پدر او سیداحمد حسینی طالقانی از روحانیان مبارز دوران استبداد رضاخانی بود. مادرش بانو امینه بیگم اسلامبولچی، خواهرزاده دانشمند گران مایه مرحوم شیخ آقابزرگ تهرانی، صاحب اثر نفیس و ارزشمند الذریعة است.
تولّد جلال مقارن با دوره انقراض سلسله قاجار و به قدرت رسیدن رضاخان بوده است که یکی از دوره های بسیار تاریک تاریخ ایران محسوب می شود. پدرجلال در آن ایّام امام جماعت و حاکم شرع محل بود و در اعتراض به بی حرمتی های رضاخان به روحانیان و مردم دین دار و زیر پا نهادن احکام دینی، امامت جماعت و کار در محضر را رها کرده خانه نشین شده بود. جلال زیر سایه پدر و در این عصر پربیداد ـ که هرروز مردم شاهد ستم تازه ای بودند ـ دوران کودکی را سپری کرد.
تحصیلات جلال
پس از پایان دوره دبستان پدر جلال او را به منظور آموختن علوم اسلامی و ادبیات عرب به مدرسه خان مروی نزد استاد خودش مرحوم سیدهادی طالقانی می فرستاد و از ادامه تحصیل او در دبیرستان جلوگیری می کند. او معتقد بود تحصیل در این مدارس به بی دینی می انجامد. از این به بعد جلال در کنار تحصیل علوم دینی، در بازار نیز به کار مشغول می شود. از آن جا که جلال به ادامه تحصیل در دبیرستان بسیار علاقه مند بود، پنهان از پدر، در کلاس های دبیرستان دارالفنون شرکت می کند و در سال 1322 دوران دبیرستان را به پایان می رساند. جلال خود در این باره می نویسد: «.. و من بازار رفتم امّا «دارالفنون» هم کلاس های شبانه بازکرده بود که پنهان از پدر اسم نوشتم. روزها کار ساعت سازی، بعد سیم کشی برق، بعد چرم فروشی و از این قبیل... و شب ها درس و با درآمد یک سال کار مرتّب، الباقی دبیرستان را تمام کردم».
سفر به نجف اشرف
مرحوم آل احمد پس از پایان دوره دبیرستان به اصرار پدر برای تکمیل تحصیلات علوم اسلامی ره سپار نجف شد. او در سال آخر دبیرستان با نوشته های افرادی چون احمد کسروی و شریعت سنگلجی آشنا شده بود. مطالعه این آثار و از طرف دیگر سخت گیری های دینی پدر و خفقان حاکم بر جامعه در نتیجه حاکمیت طاغوت و کم تجربگی دوره نوجوانی و جوانی مجموعه عواملی بودند که نسبت به مبانی دینی ومذهبی در اندیشه جلال تشکیک به وجود آورده بود. این امر موجب شد که وی از ادامه تحصیل در نجف خودداری کند. او پس از سه ماه اقامت در نجف به تهران بازگشت و در همان سال در دانش سرای عالی در رشته ادبیات فارسی به ادامه تحصیل پرداخت. در همین دوره بود که به همراه دوستانش به صورت دسته جمعی به عضویت حزب توده درآمد و هم زمان با ادامه تحصیل در دانش سرا، در نشریات حزب توده به نویسندگی پرداخت و پس از پایان دوره دانش سرا در سال 1326 به استخدام وزارت فرهنگ (آموزش و پرورش) درآمد و تا پایان عمر به معلّمی پرداخت.
روی گردانی از حزب توده
جلال آل احمد در سال 1322 تحت تأثیر تبلیغات گسترده حزب توده و فضای حاکم بر جامعه و همین طور بر اثر کمی تجربه و داشتن تصویر نازیبا از مذهب ـ که در نتیجه سخت گیری های پدر ایجاد شده بود ـ به عضویّت حزب توده درآمد؛ امّا طولی نکشید که در رده های مختلف حزبی متوجّه بی اساس بودن ادعاهای رهبران حزب شد و از حزب توده ـ علی رغم پیدا کردن پایگاه مناسبی در آن ـ کناره گیری کرد. وی در این باره می نویسد:
«روزگاری بود و حزب توده ای بود و سخنی داشت و انقلابی می نمود و ضد استعمار حرف می زد و مدافع کارگران و دهقانان بود و چه دعوی های دیگر و چه شوری که انگیخته بود و ما جوان بودیم و عضو آن حزب بودیم و نمی دانستیم سرنخ دست کیست و جوانی مان را می فرسودیم... برای خود من امّا روزی شروع شد که مأمور انتظامات یکی از تظاهرات حزبی بودم... چشمم افتاد به کامیون های روسی پر از سرباز که ناظر و حامی تظاهر ما، در کنار خیابان صف کشیده بودند. یک مرتبه جاخوردم. چنان خجالت کشیدم که تپیدم توی کوچه سیدهاشم و بازوبند را سوت کردم. بعد قضیه آذربایجان و بعد دفاع حزب از اقامت روس و بعد شرکت حزب در کابینه قوام... و دیگر قضایا که به انشعاب کشید».
#ادامه 👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
روی کرد دوباره به دین
جلال آل احمد پس از انشعاب از حزب توده، مدتی نیز در حزب سوسیالیست ـ که خود از جمله بنیان گذاران آن بود ـ به فعالیت می پردازد و در کنار این کار به ترجمه و نوشتن کتاب هایی که در آنها سیاست های حزب توده و استالینیسم و هم چنین تمدّن ماشینی جدید مورد انتقاد قرار می گرفت پرداخت که از جمله آنهاست ترجمه بازگشت از شوروی اثر آندره ژید. بعدها جلال آل احمد در جامعه سوسیالیست های نهضت ملی ایران، حزب زحمت کشان ملت ایران و... به فعالیت سیاسی ادامه داد؛ امّا در نهایت پس از بررسی های فراوان به این نتیجه رسید که با کنارزدن توانمندی های فکری و فرهنگی خود و تکیه کردن به افکار وارداتی ساخته و پرداخته غرب و شرق نمی شود کاری از پیش برد و صریحا گفت: «به شعارهای وارداتی فرنگ دل خوش کردن و الگوی اصلاح اجتماعی را در ایران، طبق فرموده حکمای فرنگی، تهیّه کردن چه عاقبتی جز این می توانسته است داشته باشد؟» از این به بعد جلال آل احمد مسیر فعالیت های خود را با نقد گذشته عوض می کند و بدون ترس از جوّسازی ها روی کرددوباره به مذهب را در پیش می گیرد.
جلال آل احمد و کودتا
وقوع کودتای 28 مرداد در سال 1332 فرصت بیشتری را پیش می آورد تا آل احمد به سیر آفاق و انفس بپردازد. وی به دنبال این کودتا ابتدا همانند همه آزادی خواهان و مبارزان ضد استبداد و استعمار دچار افسردگی شدیدی می شود و تقریبا به گوشه خلوت خود می خزد و در وضعیّت مأیوس کننده پس از کودتا به درون خویش باز می گردد. وی در این باره می نویسد: «شکست جبهه ملّی و برد کمپانی ها در قضیّه نفت... سکوت اجباری مجددی را پیش آورد که فرصتی بود برای به جِدّ در خویشتن نگریستن و به جست وجوی علّت آن شکست ها به پیرامون خویش دقیق شدن و سفر به دور مملکت».
جلال، مسافر جاده مستقیم
جلال آل احمد پس از عمری جست وجو به این حقیقت رسید که هرچه مکتب غیرخودی هست جز فریب و استثمار و استعمار چیزی ندارند و در نتیجه، بازگشت به خویشتن خویش را یگانه راه نجات تشخیص داد. تا زمانی که او به این واقعیت دست نیافته بود همچون مسافری بود که در کوچه پس کوچه های اندیشه ورزی به دنبال صراط مستقیم بود. وقتی با پشت سرنهادن تجربه ها و آزمون های زیاد به خویشتن خویش رسید، دیگر حتّی برای دوستان دیروز قابل تحمّل نبود؛ چون او مسیری را راه نجات شناخته بود که از دید آنها بی راهه و از نگاه نظام حاکم و اربابانش خطرناک ترین و در عین حال موثرترین بود. جلال بعد از کودتای 28 مرداد به ساواک فرا خوانده شد و مجبور شد تعهّد بدهد که با سیاست کاری نداشته باشد. پس از آن تاریخ کار تشکیلاتی و حزبی را کنار گذاشت، اما سیاست به معنی واقعی را نه تنها کنار نگذاشت، بلکه با اعتقادی به مراتب بیشتر دنبال کرد.
جلال پس از پانزده خرداد
آل احمد از سال 1341 به بعد، روی کرد واقعی خود به فرهنگ، مذهب و سنن اسلامی و ایرانی را آغاز می کند و توجّه او به مذهب و روحانیّت، مخصوصا بعد از حادثه 15 خرداد 42 بیشتر می شود. این دوره جلال، را دوره پختگی و بازگشت او به اصالت ها می توان نامید. او در این دهه هر روز بیش از پیش به ذخایر فرهنگی و ملی و به ویژه مذهبی ایران اسلامی امیدوار می گردد و به صورت بسیار صریح به نقد استعمار و استبداد و دست آوردهای آن می پردازد و بعد از حادثه خونین 15 خرداد نظریه معروف خود را درباره روحانیّت و امام رحمه الله به عنوان یک خطّ ترسیم کرد که بر اساس آن تنها امید رهایی و بسیج توده ها در دست روحانیّت آگاه است نه در دست روشن فکرانی که هریک دل در گرو قدرتی در شرق یا غرب دارند. این نظریه مترقی و واقعی بینانه با پیروزی انقلاب شکوه مند اسلامی در سال 1357 به حقیقت پیوست.
مرگ جلال آل احمد
پس از آن همه تجربه و بررسی در مکاتب و روی گردانی از مکاتب رنگارنگ غربی و شرقی، جلال آل احمد به این نتیجه رسید که راه رهایی را باید در فرهنگ و مذهب این آب و خاک جست؛ چرا که سایر مکاتب ریشه در جاهای دیگری دارند و خود عامل استعمار و استبداد و... هستند. بر این اساس بعد از این که جلال نسبت به روحانیّت، به ویژه امام خمینی رحمه الله ، پس از 15 خرداد 1342 اظهار علاقه نمود، عوامل طاغوت احساس خطر کردند و به عناوین مختلف او را مورد تهدید و آزار قرار دادند و سعی کردند که او را از روحانیّت جدا کنند. در سال 1347 به مرگ تهدید شد ولی او بیدی نبود که با این بادها بلرزد و لحظه ای از تکلیفی که احساس می کرد دست بردار نبود. سرانجام در روز سه شنبه 18 شهریور 1348، بدون هیچ گونه سابقه بیماری، هنگامی که در اسالم گیلان بود، به صورت مرموزی فوت کرد و پس از انتقال جسدش به تهران، در مسجد فیروزآبادی، نزدیک حرم حضرت عبدالعظیم، به خاک سپرده شد. روزنامه ها با فشار ساواک مرگ او را عادی جلوه داده، آن را بر اثر سکته قلبی قلمداد کردند
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
🕹 روایت جلال آلاحمد از دیدار با امام خمینی
🔻جلال آل احمد، از سرآمدان روشنکفران زمانه خود بود که پس از تجربههای متفاوت و متضاد از روشنفکری به سبک غربی، در راه مبارزه با غرب و غربزدگی قدم برداشت و در این راه به تالیف آثاری نیز همت گماشت. جالب این که او از نخستین سالهای نهضت اسلامی، با امام خمینی آشنا شد و یک بار نیز امام را ملاقات کرد. جلال درباره آن دیدار که در نخستین سالهای نهضت اسلامی اتفاق افتاد میگوید:
🔻«من پس از شنیدن نطق ایشان [امام خمینی]... احساس کردم باید ایشان را ببینم. به قم رفتم. در خانه ایشان کتاب "غربزدگی" خود را کنار دستشان دیدم. گفتم: شما هم این خزعبلات را میخوانید؟ با نگاهی به من پرسیدند: شما آقای آل احمد هستید؟ گفتم: بله. گفتند: آنچه ما باید بگوییم شما گفتهاید.» جلال میگوید: «من حتی دست پدرم را نبوسیده بودم، اما دست ایشان (امام) را بوسیدم.»
🗓 18 شهریور سالروز درگذشت جلال آل احمد
📍 منبع: کتاب "روشنفکر میهنی"؛ مؤسسه فرهنگی هنری مرکز اسناد انقلاب اسلامی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۱۸شهریورماه ، #سالروز_شهادت #روحانی #مدافع_حرم حجةالاسلام #شهید_فرهاد_طالبی گرامی باد. 🥀
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
کانال محتوای روایتگری راویان
۱۸شهریورماه ، #سالروز_شهادت #روحانی #مدافع_حرم حجةالاسلام #شهید_فرهاد_طالبی گرامی باد. 🥀 🇮🇷 کانال ا
#زندگینامه
#شهید_فرهاد_ طالبی
در یکم خرداد ماه 1372 در روستای دهنو فاضلی بخش چاهورز شهرستان لامــرد دیـده به جهــان گشـود. پس از گذراندن دوران کودکی جهت تحصیل و آموختن علم سال ۱۳۷۹ قدم به دبـسـتان یــاســر دهنـو فاضـلـی چـاهـورز گذراشت. دوران ابتدایی را با موفقیت و با معـدل بالا به اتمام رساند، او در هـمـه سالها بعـنـوان دانش آموز نـمـونه بـود .
دوران راهنمایی را در مدرسه شهید عابدینی اوز گذراند. سپس اول دبیرستان را در مدرسه نمونه شهیدنصیری لار و دوم و سوم دبیرستان را در رشته ریاضی در مــدرسه امـــام صـــادق(ع) لامـــرد بـاموفـقـیت پشت سر گذراشت.
اخلاق و خصوصیات فرهاد در طایفه و روستا زبانزد خاص و عام بود، شوخ طبعی و اهل ریا نبودن از خصوصیات بارز ایشان بود، و از آنجایی که او در کنکور در رشته هسته ای رتبه قابل توجهی را کسب نموده بود، اما عشق و علاقه وافر او به مکــتـب سیـــدالشـهداء و درس طلبگی، باجدّیت وارد حوزه علــمیـه شــد.
سه سال در حوزه علمیه خــفــر بعنوان طرح سفیران هدایت به درس و بحث مشغول بود و سپس وارد(حوزه علمـیه قــوام شیراز)شــد و پایه ششم حوزوی خود را به اتــمام رسـاند. طی این سالها همزمان با دوران تحصیل، قـریب بـه یکـسال بــعـنـوان(امام جـماعت مسجــد بـازار وکـیـل) شیراز و چندین مسجد و مدرسه بود.
و در یازدهم تیرماه ۹۷ رهسپار دفاع از حرم حضرت زینب(س) در کشـور ســوریـه گردید و در بیستم شهریور ماه۹۷ (مصادف با اول محرم الحرام سال ۱۴۴۰قمری) در سـن۲۵سالگی بر اثر ترکش مین در یکی از مناطق عملیاتی سوریه به درجه رفیع شهادت نائل و به خیل همرزمان مدافع حرم پیوست.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
📋#اطلاع_نگاشت
سالروز شهادت #روحانی_مدافع_حرم #شهید_فرهاد_طالبی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
شهید طالبی #سقای_مدافعان_حرم/ شهیدی که روز بازگشت پیکرش را اعلام کرده بود.
آن روز که خبر شهادتش در استان فارس و شهرستان لامرد منتشر شد، در فضای مجازی این جمله «زمانه عجیبی است، هفتادسالهها برای ریاست دستوپا میزنند و دهه هفتادیها برای شهادت؛ فرهاد جان شهادت مبارک» دستبهدست میشد.
فرهاد طالبی نیز مانند محسن حججی از نسل دهه هفتادیها بود که در دفاع از حرم عقیله بنیهاشم(س) به شهادت رسید.
حادثه تروریستی اهواز آنهم در مراسم رژه نیروهای مسلح به ما یادآوری شد که اگر فرهاد طالبیها نبودند هرروز شاهد اینچنین اتفاقات دردناک و وحشتناک در سطح کشور بودیم و باید قبول کرد که امنیت اتفاقی نیست.
فرهاد طالبی اول خرداد ۱۳۷۲ در روستای دهنو فاضلی از توابع دهستان شیخ عامر، بخش چاه ورز، شهرستان لامرد دیده به جهان گشود.
وی پس از گذراندن دوره ابتدایی در زادگاهش، دوره راهنمایی را در مدرسه نمونه شهید عابدینی اوز و دوران متوسطه را در دبیرستانهای نمونه شهید نصیری لار و امام صادق(ع) لامرد با موفقیت به پایان رساند.
باوجود قبولی در رشته هستهای، به دانشگاه نرفت و به سبب علاقه وافرش به علوم حوزوی وارد حوزه علمیه خفر جهرم شد و ۳ سال به فراگیری دروس حوزوی در آن مدرسه مشغول و سپس وارد حوزه علمیه قوام شیراز شد و در آنجا تحصیلات خویش را ادامه داد.
همزمان با دوران تحصیل بهعنوان امام جماعت در مسجد بازار وکیل شیراز و چند مسجد و مدرسه به اقامه نماز جماعت پرداخت.
حجتالاسلام طالبی یازدهم تیرماه ۱۳۹۷ رهسپار سوریه شد تا از حرم عمه سادات حضرت زینب کبری(س) دفاع کند. وی سرانجام در بیستم شهریورماه ۱۳۹۷ مصادف با اول محرمالحرام ۱۴۴۰ هجری قمری در سن ۲۵ سالگی براثر ترکش مین در یکی از مناطق عملیاتی سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
باقر طالبی میگوید فرزندم همیشه میگفت برایم دعا کن تا شهید شوم و پدر نگران نباش و به دنبال شهادت بود.
بازگشت در همان تاریخ اعلام شده از سوی شهید
مادر شهید طالبی نیز بابیان اینکه فرزندم یک پسر بسیار فهمیده و روشنی بود اظهار داشت: چندین بار فرهاد گفت که اگر شهید شدم برای من گریه نکن بلکه برای مصیبتهای حضرت زینب(س) گریه کن و افتخار میکنم که چنین فرزندی بزرگ کردم.
رباب رحمانی ادامه داد: در آخرین تماس فرهاد گفت نگران نباش مادر که ششم محرم برمیگردم و همان ششم محرم هم بازگشت و افتخار میکنم که پسرم در این راه و به خاطر حضرت زینب (س) شهید شده است.
جانباز مدافع حرم نیز بابیان خاطراتی از شهید طالبی تصریح کرد: بسیار اصرار داشت که میخواهم برای دفاع از حرم عقیله بنیهاشم(س) بجنگم و شرایط بسیار سخت بود و جواب رد شنید و دیدم شروع به گریه کردن کرد و گفت که امام حسین(ع) را خوابدیدهام و گفته است اگر نگذاشتند بروی،گریه کن و مجوز خروجت را بگیر.
محمود مهدی یار ادامه داد: بالاخره مجوز خروجش را گرفت و خنده بر لبانش آمد و گفت این سری که بروم دیگر برنمیگردم.
#یاور_یخی مدافعان حرم
احسان نیز که مدافع حرم است و بهتازگی از جبهه مقاومت بازگشته و بدنش پر از ترکش است به بیان خاطرات خود با روحانی شهید پرداخت و بیان داشت: شهید طالبی در جبهه مقاومت چندین کیلومتر طی میکرد و آبخنک برای رزمندگان مدافع حرم تهیه میکرد.
وی بیان داشت: مدافعان حرم به شهید طالبی میگفتند یاور یخی که نمیگذاشت رزمندگان تشنه باشند و کمتر دیدیم خودش روزها آب بخورد.
احسان ادامه داد: شهید طالبی در معرفی خودش میگفت من ایرانیام و انتخابشده حضرت زینب(س) هستم.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۱۸ شهریورماه ، #سالروز_شهادت #مدافع_حرم #شهید_علی_اصغر_الیاسی گرامی باد . 🥀
ولادت⇦18اسفند سـال1373
محـل ولادت⇦سیستانه_تویسرکان
شهـادت⇦18شهریور سـال1397
محـل شهـادت⇦حلب_سوریه
نحـوه شهـادت⇦در گرفتارے با تله بمب گذاری داعشی ها بـہ فیـض عظیـم شهادت نائل آمـدند.
شادی روح همه شهدا ، امام شهدا وهمه اموات
صلوات ...
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فرازی از #وصیتنامه
#شهید_اصغر_الیاسی
' عزیزان دلم اگر امروز من اصغر، سرباز کوچیک امام زمان (عج) و رهبر عزیز برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) و دفاع از مظلوم میرم فقط و فقط اندازه ناچیزی به حرف رهبرم عمل میکنم و پیرو خط امام حسین (ع) میشم. پس تو این راه منو دعا کنید که پیروز بشم و پرچ اسلام و شهدا رو برم بالا.
از شما چند درخواست دارم: آی رفقا تو رو حضرت زهرا (س) برای ظهور امام زمان (عج) دعا کنید و همیشه و در همه حال به حرفهای رهبر عزیزمون گوش کنید و به حرفهای آقا عمل کنید و مثل شهدا عمل کنید.
خواهر گلم همیشه در همه حال حجابتو رعایت کن و به پدر و مادر احترام بذار .
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#خاطرات_شهدا
#شهید_اصغر_الیاسی
✍ راویت؛ مادر شهید
✨مدام می گفت مادر من را #دعا کن. من مادر هستم نمی توانستم دعای #شهادت کنم، تنها از خدا می خواستم هرچه لیاقتش هست به او بدهد.
✨وقت رفتن، گفت مادر اگر بروم بدرقه ام می کنی؟ گفتم تو بدرقه شده خداهستی #لیاقت داده که به سوریه بروی.
خواستم بدرقه کنم دیدم قدش آنقدر #بلند است که فقط چند سانت تا چهارچوب فاصله دارد.
✨نگاهش نکردم، گفتم نکند #شیطان وسوسه ام کند که داری چه کار میکنی؟ چرا اجازه میدهی پسرت برود. ولی اجازه ندادم این افکار در سرم باشد، گفتم پسرم برو خدا به همراهت.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#خاطرات_شهدا
#شهید_اصغر_الیاسی
✅مادرشهید:
۴ روز بعد از شهادت اصغر رفت و امد در منزل زیاد شد، همش به فکر این بودم که یه خانه تکانی حسابی انجام بدم، چند وقت بعد از مراسم سالگرد این فرصت پیش آمد، شروع کردم به شستن فرش و موکت خانه و نظافت آشپز خانه... دو روزی بود که به طول انجامیده بود، یکی از همسایه ها امد و گفت: رقیه خانم دیشب خوابِ اصغر را دیدم بهم سفارش کرد که بیایم و به تو در خانه تکانی کمک کنم، گفتم: خیره ان شاالله، خندیدم و اهمیت چندانی ندادم با خود فکر کردم از روی دلسوزی میخواهد کمک کند اصغر را بهانه کرده، اما نفر بعدی و نفر بعدی هم با همین مضمون مراجعه کردن، الهی قربون محبت پسرم برم اون زنده است
اون می بیند و درک میکند، اصغر برایم نیروی کمکی فرستاده بود تا مادر خسته نباشد که مادر دست تنها نباشد، خیلی به فکر من و خانواده بود و تمام تلاشش را میکرد که من دست به سیاه و سفید نزنم.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianer
#اطلاع_نگاشت
#سالروز_شهادت
#مدافع_حرم
#شهید_اصغر_الیاسی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani