eitaa logo
کانال محتوای روایتگری راویان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
443 فایل
✅️ این کانال متعلق به ((موسسه روایت سیره شهدا قم)) می‌باشد. 📌بیان خاطرات شهدا و رزمندگان 📌محتوای روایتگری 📌معرفی کتب شهدا 📌تشریح عملیات ها
مشاهده در ایتا
دانلود
رهبر معظم انقلاب ایت الله خامنه ای : 🔻نقش ایشان، نقش بسیار مثبت و فعالی بود. ایشان به دستور امام در کار قضایی وارد 🔻 و دادستان کل انقلاب و عضوی از شورای عالی قضایی شد و به شدت به کار پرداخت و از آن جدا نشد، 🔻برخلاف بعضی دیگر از فضلا و مدرسین و علما که همواره در خدمت انقلاب بوده‌اند؛ ولی نه به عنوان یک عضو دستگاه اداره کننده کشور؛ 🔻اما شهید قدوسی به عنوان عضوی از اعضای موثر اداره کننده کشور وارد کار شد و بسیار مثبت و فعال با قضایا برخورد کرد . 🔹️از بعد علمی، ایشان از فضلای قم بود، البته من از تحصیلات ایشان اطلاع دقیق ندارم؛ 💠 ولی از لحاظ اخلاقی مرد بسیار ممتازی بود. 💠 توفیقی که نصیب آقای قدوسی شد این بود که ایشان داماد علامه طباطبایی بود که مظهر اخلاق، صفا و صداقت بود. دریغا که از دست ما رفت. 💠شخصی مثل ایشان می‌توانست در جمهوری اسلامی مثل خورشیدی بدرخشد و همه را از وجود خود بهره‌مند سازد. آقای قدوسی به شدت به علامه طباطبایی ارادت می‌ورزید و تحت تاثیر ایشان بود 💠. آقای طباطبایی هم به ایشان علاقه و توجه و لطف خاصی داشت، این بود که ایشان از لحاظ اخلاقی بسیار از علامه طباطبایی رنگ پذیرفته بود. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🌷شهید قدوسی 🌷 ✍شهيد قدوسي مردي متواضع و متين و پركار و خليق بود و در عين حال در كارها قاطعيت بسيار داشت. 🔹 با بي نظمي بسيار مخالف بود . 🔹براي اولين بار شروع به امتحان گرفتن از طلاب نمود 🔹وي بسيار سعي نمود كه طلاب علاوه بر خواندن دروس اسلامي از دروس جديد مثل رياضيات و طبيعي و زبان خارج كاملاً استفاده نمايند. 🔹 در تمام سطوح ، دروس كلاسيك دبيرستاني را جزء دروس اسلامي قرار مي داد. 🔹 و همچنين دروس اقتصاد و جامعه شناسي و روانشناسي كه در آن زمان در حوزه معمول نبود جزء برنامه طلاب مدرسه حقاني قرار داد. ✅ برنامه هاي مدرسه مذكور با همفكري شهيد مظلوم آيت الله بهشتي و عده اي ديگر از دوستان ايشان انجام مي شد 🌹سالروز شهادت شهید علی قدوسی گرامی باد 🌹 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
دادستان کل کشور 🔹 ۱۲ مرداد سال ۱۳۰۶ زمانی که هنوز بیش از دو سال از روی کار آمدن رضاخان نگذشته بود، در شهر کوچک نهاوند پسری در خانواده ای روحانی متولد شد. وی را که آخرین فرزند خانواده بود علی نامیدند. 🔹 پدرش یکی از روحانیون برجسته، صاحب علم و اجتهاد و تقوا بود.دوران خردسالی شهید تحت تعلیم پدری عالم و باتقوا و مادری متدین و پرهیزگار سپری شد.در آن برهه زمانی، درس خواندن در مدارس جدید که با تحول آموزش از شکل سنتی به سبک اروپایی همراه شده بود، برای فرزند یک روحانی معروف کار ساده ای نبود. ولی شهید قدوسی با شکستن این سنت و روش، وارد این مدارس شد و با زحمت بسیار توانست دروس ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذارده و تا سال سوم دبیرستان پیشروی نماید. 🔹 او در این زمان دچار یک انقلاب فکری شده و تصمیم می گیرد که برای یادگیری دروس اسلامی به قم عزیمت نماید. لذا در سال 1321 وارد حوزه علمیه شده و مشغول فراگیری دروس اسلامی می شود. 🔹 پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به دروس خود در حوزه ادامه داد. درس خارج را نزد آیت الله بروجردی و امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) و دروس فلسفه را نزد علامه طباطبایی فرا گرفته و از جمله شاگردان اصول فلسفه و روش رئالیسم ایشان بود. 🔹 با پیش آمدن مسئله کاپیتولاسیون در 4 آبان 1343 و سخنرانی کوبنده امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) در اعتراض به این مسئله که منجر به دستگیری ایشان در 13 آبان و تبعید به ترکیه شد، جامعه مدرسین با اعتراض شدید اقدام به انتشار اعلامیه ها و نشریات مخفی نمود. 🔹 در حدود سال 1344 این جمعیت توسط ساواک شناسایی و تمام روحانیونی که در آن بودند از جمله شهید قدوسی دستگیر و زندانی شدند. 🔹 یکی از فصول درخشان شهید قدوسی تاسیس مدرسه حقانی بود که با همیاری جمعی از اساتید، همچون آیت الله جنتی، آیت الله مصباح و شهید آیت الله دکتر بهشتی انجام گرفت. تاسیس این مدرسه نه تنها یک حرکت صرفا فرهنگی، علمی و تربیتی نبود بلکه همان طور که بعدها معلوم شد یک حرکت سیاسی دقیق و حساب شده ای بود که بعد از قیام 15 خرداد و تبعید امام به وقوع پیوست. 🔹 شهید قدوسی بدون غرور و با تواضع به دنبال اساتید می رفت و گاهی برای راضی کردن یک استاد، ده بار به وی رجوع میکرد. حرکت مدرسه حقانی باعث شد شماری از طلاب و فضلای عالم، متقی و آگاه به زمان تربیت شده و سرمایه ای عظیم برای انقلاب اسلامی گردند. 🔹 ایشان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از اعضای فعال کمیته استقبال بودند و به فرمان امام (ره) ماموریت پیدا کردند تا در دادگاه های انقلاب اسلامی که در تهران تشکیل می شد، حضور بهم رسانده و متصدی مقام قضاوت شدند. پس از گذشت چند ماه از انقلاب اسلامی، دادگاه های انقلاب بی نظم و با مشکلات زیادی درگیر بود که این امر مسئولین را واداشت تا برای این وضعیت راه حلی بیابند. اولین قدم برای این مسئله قراردادن مدیر دلسوز و مقتدر در راس دادگاه ها بود که طی حکمی از سوی امام (ره) شهید قدوسی به سمت دادستانی کل کشور منصوب شدند. 🌷 سرانجام این پارسای پرتلاش، پس از سالها مجاهدت و تلاش شبانه روزی در ۱۴ شهریور ماه سال ۱۳۶۰ با انفجار بمبی که توسط منافقین در دادستانی انقلاب کار گذاشته بود به درجه رفیع شهادت نائل شدند و بار دیگر تاریخ، برگ خونین دیگری از دفتر مبارزات تشیع و انقلاب را ورق زد. 🔹 پس از شهادت، برای تشییع به قم منتقل شد و در جوار حرم ملکوتی حضرت معصومه سلام الله علیها در دل خاک آرمید . 🍃🌺🍃 فرازی از بیانات حضرت امام خمینی 🌺: چقدر به ایشان اتهام میزدند که مردم را میکشد در حالیکه چقدر از او شکایت میشد که در بیت‌المال محتاط است! ۶۰/۶/۱۷ 🍃🌺🍃 فرازی از بیانات حضرت امام خامنه ای🌺: نگذارید چهره شهید گرانقدری مثل شهید قدوسی در زیر غبار فراموشی‌ها پنهان بماند. متاسفانه من می بینم که از شهید قدوسی یاد زیاد نمی شود! 🍃🌺🍃 مصاحبه با همسر شهید 🌷: 🔹شخصيت ايشان واقعاً ناشناخته مانده و حتی در بين شهدای بزرگ از همه كم تر شناخته شده اند. شايد يك جهت اين ناشناخته ماندن اين باشد كه خودشان دوست نداشتند مطرح بشوند، آيا همين طور است؟ 🔹 همسر شهید: بله، پدر ايشان مقبره ای در قبرستان نو دارند كه در آن جا دفن هستند. يك بار به ايشان گفتم: كنار پدرتان يك جايی را برای خودتان در نظر بگيريد. گفتند: برای خودم مقبره بگذارم كه پا روي قبرم نگذارند؟ نه! من می خواهم يك جايی باشد كه روی قبرم پا بگذارند. جايی باشد كه له بشوم و نشانی از من نباشد. زمانی كه اجازه نمی دادند داخل شهر قم جنازه دفن بشود و به همين منظور بهشت معصومه را درست كردند، من خيلی ناراحت شدم. محمدحسن گفت: چرا اوقاتتان تلخ است؟ 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
شهيد در ۱۳۰۴ درشهر اصفهان متولد شد. پس از گذراندن دوره های نظامی ؛ رئیس شهربانی کل کشور شد ، اما حامی امام خمینی «رحمه الله علیه » بود ..... درسایه ظلم خدمت می کرد و همین باعث شد خود را بازنشسته کند تا؛ در ستم شاهنشاهی شریک نشود... ایشان مقلد امام خمینی «قدس سره » بودند و به قول شهید بهشتی: مقلدان خمینی سرنوشتی جز شهادت ندارند.... بعد از انقلاب همچنان ؛ همانند یک سرباز به رهبرو کشورش خدمت می کرد... هشتم شهریور ماه بود که توسط فردی وطن فروش به نام کشمیری ، ساختمان نخست وزیری منفجر شد و شهیدانی همچون باهنر و رجائی به شهدای ترور ملحق شدند.شهید وحید دستجردی دچار سوختگی شدید شد و شش روز پس از حادثه در چهاردهم شهریور ماه سال ۱۳۶۰ به مقام شهادت نائل آمد.... رزمنده ای که بعد از شهادتش ، امام عاقبت بخیری اش را به او تبریک گفت: «اينجانب، شهادت دادستان كل انقلاب(شهيد قدوسي) و سرهنگ وحيد دستجردي كه در راس شهرباني و قواي انتظامي در حال انجام وظيفه بودند و به اين تحفه الهي نايل شدند، را به ملت ايران، به حوزه علميه قم و قواي مسلح تبريك و تسليت عرض مي­كنم و از خداي متعال، رحمت براي آنان و صبر و شكيبايي براي خانواده محترمشان خواستارم.» امام خمینی ره 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
امیر سرتیپ شهید ریاست شهربانی کل کشور 🔹 شهید وحید دستجردی در سال 1304 در اصفهان به دنیا آمد. وی پس از پشت سر گذاشتن دروس ابتدایی و متوسطه در سال 1328 وارد آموزشگاه شهربانی شد و شهید دستجردی که از طرفداران نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) به شمار می‌رفت، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در اسفند 1359 به ریاست شهربانی کل کشور منصوب شد. 🔹 پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، سازمان مجاهدین خلق (منافقین) که خود را در رسیدن به اهدافشان ناکام دیدند، اقدام به انجام عملیات‌های کور و ترور مسئولین و مقامان رده بالای جمهوری اسلامی نمودند؛ لذا سازمان منافقین در تداوم اقدامان تروریستی خود رئیس جمهور شهید محمدعلی رجایی 🌷 و نخست‌وزیر شهید محمدجواد باهنر 🌷 را هدف قرار داد. 🔹 شهید وحید دستجردی در انفجار دفتر نخست وزیری به شدت زخمی شد و ۶ روز بعد بر اثر جراحات وارده به شهادت رسید. 🔹 آقای محمد مهدی کتیبه به عنوان شاهد عینی ماجرا می‌گوید: «شهید وحید دستجردی در این حادثه کنار دست آقای باهنر نشسته بود ... آقای دستجردی در این حادثه سوختگی زیادی داشت، به روی بالکن رفته و از آنجا بی‌اختیار خودش را به پایین می‌اندازد و چند روز بعد 1360/6/14 به علت شدت جراحات وارده به شهادت رسیدند. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
روایت شهادت سرتیپ شهید هوشنگ وحیددستجردی از زبان همسرش ✴️«در آن زمان ایشان رئیس شهربانی کل کشور بود. روزهای یکشنبه هر هفته 14:30بعدازظهر در ساختمان نخست وزیری جلسه‌ای به نام «تامین» برگزار می‌شد. تمامی فرماندهان نظامی در جلسه حضور داشتند و گزارش هفتگی فعالیت‌های خود را به اطلاع ریاست ‌جمهوری و نخست‌وزیری می‌رساندند. صبح روز یکشنبه 8شهریور1360 شهید وحیددستجردی از منزل بیرون رفت. به دلیل این‌که در منزل کمی تعمیرات داشتیم و قرار بود یک مهندس برای اتمام کار تعمیرات به منزل ما بیاید، حدود ساعت14 با من تماس گرفت و جویای روند پیشرفت کار شد. من پاسخ دادم: «کار تمام شده و قرار است مهندس بعدازظهر نزد ایشان برود.» در ادامه صحبت با شهید به ایشان گفتم: «پدر و مادرم از اصفهان به تهران آمده‌اند و در منزل برادرم هستند. من هم می‌خواهم به آن‌جا بروم.» ایشان گفت: «برایتان ماشین می‌فرستم. آماده رفتن شدم راننده آمد و من به منزل برادرم رفتم.» تقریبا ساعت حدود14:30 بود که به منزل برادرم در نزدیکی ساختمان نخست‌وزیری رسیدم. متوجه شدم دود زیادی از نزدیکی‌ ساختمان نخست‌وزیری بلند شده و پلیس به شدت اوضاع را کنترل می‌کند. از ماشین پیاده شدم و به منزل برادرم رفتم. در حال بالا رفتن از پله‌ها بودم که برادرم گفت: «صدای مهیبی از ساختمان نخست‌وزیری شنیده.» هنوز حرفش تمام نشده بود که من دو دستی بر سرم کوبیدم و بی‌حال شدم. با هر زحمتی بود خودم را جمع‌و‌جور کردم و بلا فاصله با منزل تماس گرفتم؛ اما خبری نبود؛ با محل کار شهید هم تماس گرفتم. گفتند که چیز مهمی نیست به شما اطلاع می‌دهیم. در نهایت با من تماس گرفتند و گفتند به بیمارستان سوانح بروید. با این صحبت من متوجه وخامت حال ایشان شدم. ❇️ در تمام طول خیابان گریه‌کنان می‌دویدم، خودم را به تاکسی رساندم. راننده هم که من را با آن حال دید مسافران را پیاده کرد و من را به بیمارستان رساند. وقتی رسیدم دیدم که شهید را کاملا باند پیچی کرده‌اند. ایشان 46درصد سوختگی داشت. بیشترین سوختگی مربوط به ناحیه سمت راست بدن ایشان بود و چون خود را از طبقه سوم پرتاب کرده بود از 5 ناحیه هم شکستگی داشت. آن شب بر من بسیار سخت گذشت. همسرم در کما بود و از درد فریادهای مهیبی می‌زد. هرگز نتوانستم آن شب را فراموش کنم. هشت صبح شهید دستجردی به هوش آمد؛ اما مشخص بود هنوز کامل هشیار نیست. از من پرسید: «شما کی به بیمارستان آمدید؟» گفتم: «همان موقع که شما را به این‌جا منتقل کردند، بعدازظهر روز انفجار.» کمی هوشیارتر که شد فهمید صبح است، دستش را روی پتو کشید؛ تیمم کرد و نماز صبح را خواند. کمی که حالش بهتر شد. سراغ شهید باهنر و شهید رجایی و دیگر افراد را گرفت و وقتی متوجه شهادت آن بزرگواران شد بسیار بهم ریخت و تا چند ساعت با هیچ کس صحبت نکرد. ✳️ بعد از چند ساعتی که کمی حالش بهتر شد به شرح وقوع انفجار پرداخت. این‌گونه واقعه را بازگو کرد: «من در حال ارائه گزارش هفتگی شهربانی بودم. ناگهان انفجار صورت گرفت. وقتی چشم‌هایم را باز کردم، در حالی که چشمهایم را کاملا خون پوشانده بود، متوجه شدم که با صندلی پرتاب شده‌ام و پلاستیک‌های سقف در حالی که آتش گرفته بودند از سقف پایین می‌ریخت. خودم را به پنجره بالکن رساندم. تعدادی از افراد که پایین ایستاده بودند با دیدنم خوشحال شدند و گفتند: بپرید پایین ما شما را می‌گیریم.در حالی که آماده پریدن می‌شدم؛ یادم افتاد که من کنار شهید باهنر نشسته بودم. هراسان برگشتم به سمت اتاق تا بتوانم باهنر و رجایی را نجات دهم. چرا که هر دو بزرگوار مظلوم بودند؛ اما هر چقدر گشتم اثری از هیچ‌یک ندیدم و مجدد برگشتم و از پنجره بیرون پریدم و در راه‌پله افتادم.» در اثر همین اتفاق لگن، مچ دست و دنده های ایشان شکسته بود. شهید 4روز در بیمارستان سوانح بستری بود. روز پنج‌شنبه بعدازظهر ایشان را به بیمارستان قلب منتقل کردند. با تمام تلاش‌های تیم پزشکی، ساعت 4صبح شنبه روز 14شهریور1360 در سن 54سالگی به شهادت رسید. شهید فردی متعهد و بسیار با ایمان بود. من هرگز به یاد ندارم که ایشان در ریزترین مسائل یومیه خود نیز بدون مراجعه به رساله امام خمینی(ره) کاری انجام دهد.» 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴امام خمینی(ره) ♦️این طور نیست که حالا که ما منتظر ظهور (عجل الله تعالی فرجه) هستیم، پس دیگر بنشینیم در خانه هایمان، تسبیح را دست بگیریم و بگوییم عجل علی فرجه. عجل، با کار شما باید تعجیل بشود، شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او. و فراهم کردن اینکه مسلمین را با هم مجتمع کنید، همه با هم بشوید، إن‌شاءالله ظهور می کند ایشان. 📚صحیفه امام خمینی ره جلد18ص190 🌹 قبل از مهدی موعود، در میدانهای مجاهدت، انسانهای پاک امتحان می شوند ♦️امام خامنه ای : قبل از دوران مهدی موعود، آسایش و راحت طلبی و عافیت نیست. در روایات، «والله لتمحصن» و «والله لتغربلن» است، به شدت امتحان می شوید، فشار داده می شوید. امتحان در کجا و چه زمانی است؟ آن وقتی که میدان مجاهدتی هست. قبل از ظهور مهدی موعود، در میدانهای مجاهدت، انسانهای پاک امتحان می شوند. در کوره های آزمایش وارد می شوند و سربلند بیرون می آیند و جهان به دوران آرمانی و هدفی مهدی موعود (ارواحنا فداه) روزبه روز نزدیکتر می شود . 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
590830-1.mp3
3.31M
🎙 🎤 صوت بخشی از بیانات حضرت آیت الله خامنه ای در نماز جمعه تهران 👈 خطبه اول 🗓 ۱۲ محرم ۱۴۰۱ ه.ق. 👈 در دهه دوم ماه محرم 🗓 ۳۰ آبان ۱۳۵۹ ه.ش. ✅ وقایع دوازدهم محرم 👈 خاندان عصمت و طهارت در اسارت 👈 بدن شهدای کربلا در بیابان 👈 بدن شهدای کربلای ایران هم در بیابان ها ✅ ضرورت حفظ وحدت 👈 امروز ما با وحدت زنده هستيم؛ 👈 به خدا اگر ميان صفوف ملت جدايى بيفتد، اگر گرايش هاى سياسى، دوستى ها و دشمنى ها، ميان مردم جدايى بيندازد، دشمن به سهولت بر ما مسلط خواهد شد. 👈 توصیه به مردم که در اختلافات بین جناح ها وارد نشوند. 👈 محور وحدت حضرت امام و قانون اساسی است. 👈 قدر حضور نورانی امام را بدانید. 👈 مسئولان از اختلافات پرهیز نمایند. 👈 ارائه گزارش خلاصه از جبهه های دفاع مقدس. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
590830-2.mp3
2.71M
🎙 🎤 صوت بخشی از بیانات حضرت آیت الله خامنه ای در نماز جمعه تهران 👈 خطبه دوم 🗓 ۱۲ محرم ۱۴۰۱ ه.ق. 👈 در دهه دوم ماه محرم 🗓 ۳۰ آبان ۱۳۵۹ ه.ش. ✅ اثرات انقلاب اسلامی ایران بر دنیا و کشورهای منطقه 👈 برخی از دستاوردهای انقلاب اسلامی 👈 سقوط رژیم پهلوی و ان شاءالله سقوط صدام یزید 👈 آینده عراق 👈 لزوم تقویت بسیج 👈 نیاز به هنر اصیل اسلامی 👈 لزوم رعایت نکاتی توسط منتقدین نظام جمهوری اسلامی 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🔔 شماره‌ی جدید نشریه‌ی منتشر شد: ♨️ | ۴ سال رهبر انقلاب مبنی بر توقف ۲۰۳۰#؛ بار دیگر 🔶 | بررسی فرازهایی از امام سجاد بعد از در بیانات رهبر انقلاب؛ زندگی محال برای دیگران 🔹 | به ملت‌های مسلمان کرد 🔻 | اولین دبستان حسین بن علی(ع) 🔰 | باید را جلب کنند 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
نسخه مطالعه وب-شماره252.pdf
3.43M
جهت مطالعه ی این شماره از نشریه خط حزب الله این فایل را دانلود کنید . 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رهبرانقلاب با طرح سه نکته، از سه زاویه «موقعیّت کنونی کشور» را تبیین کردند: ۱. جمهوری اسلامی در یک مبارزه‌ی عظیم با جبهه‌ی ظلم و استکبار است؛ ۲. ظرفیّت کشور برای مقابله بسیار بالا است و تجربه در قضایای گوناگون این را به ما نشان میدهد؛ ۳. با انقلاب اسلامی، احساس قدرت و عزّت در کشور و مردمِ ما نهادینه شده است؛ البتّه دشمن در صدد است که اعتماد به‌نفسِ ملّیِ ما را از بین ببرد. ۹۹/۲/۲۸ 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
۱۵شهریورماه سالروز حادثه تروریستی و شهادت مظلومانه ده ها تن از مردم عادی بر اثر انفجار بمب عظیم در خیابان خیام تهران توسط منافقین کوردل، همزمان با مقاومت رزمندگان اسلام در برابر دشمن بعثی در جبهه های جنگ تحمیلی (۱۳۶۱ ه.ش.) 👈 در ساعت ۲۰ : ۱۹ دقیقه، هنگامی که خیابان خیام و اطراف آن مملو از جمعیتی بود که در ایستگاه های اتوبوس صف کشیده بودند، بمبی که در زیر یک پل کار گذاشته شده بود، منفجر شد و ده ها نفر زنده زنده در آتش سوختند و ده ها نفر دیگر نیز به شدت زخمی شدند. 👈 شدت این انفجار به حدی بود که شیشه های ادارات و منازل اطراف آن تا شعاع چند صدمتر شکست و صدای آن تقریباً در تمام تهران شنیده شد. 👈 در جریان این انفجار، یک اتوبوس دوطبقه که در حال حرکت و مملو از جمعیت بود به آتش کشیده شد و تمام مسافران آن شهید و مجروح شدند. 👈 در محل انفجار بمب، گودالی به عمق ۵ / ۱ متر با وسعت ۲۵ متر مربع ایجاد شد. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
۱۵ شهریورماه سه شهید و گرامی باد . ⚘ 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
شهید مدافع حرم عادل سعد 🍁ولادت:1خرداد سال1352🌷 🍁شهادت:15شهریور سال1395🌷 🍁محل شهادت:سوریه🌷 🍁نحوه شهادت:در درگیری با تروریست های داعشی به فیض عظیم شهادت نائل 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
۱۵ شهریور سالروز شهادت مدافع حرم خوزستانی #شهید_عادل_سعد همسر شهید : زمانی که شهید سعد سوریه بود من خواب دیده بودم که برام یک مقنعه ساتن سبز رنگ خیلی قشنگ آوردن، واقعا زیبا بود. وقتی پوشیدمش، صورتم کامل نورانی شده بود. وقتی تماس گرفت گفتم عادل خوابت رو دیدم. پرسید و خوابم رو براش تعریف کردم. گفت این هدیه شهادت من به تو هست، گفتم به این حرف رو نزن. تو تازه رفتی سوریه و به من قول دادی که برگردی. قول شهادت نداده بودی؛ این حرفهارو نزن. گفت نه شوخی میکنم. بعد از تماس عکسی برام فرستاد که یک پرچم سبز بهش هدیه داده بودن، وقتی دیدمش هم جنس همون مقنعه بود که توی خواب دیده بودم. پرچم حرم حضرت زینب (س) بود که اونجا بهش هدیه داده بودن و گفت همون پرچم رو گذاشتم کنار برات بیارمش. پیش خودم گفتم این خوابم تعبیر شد. بعد از شهادت ایشون، اون پرچم رو برای من آوردن. #سالروزشهادت 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
دوست شدن با حاج عادل، سخت نبود. اخلاقش ان قدر به دل می نشست که همه دوست داشتند رفیقش باشند. حاج عادل گفت: بیا برویم. گفتم: کجا؟ گفت: گلزار شهدا. با اصرار من، به اسایشگاه بسیج امد و از شهدای منطقه حرف زد و این که قصد دارد کتابی درباره شهیدان سعد بنویسد. به گلزار شهدا رفتیم. به شهدا سلام کرد. فکر می کردم این رفیق ما چقدر عاشق این تکه از بهشت است. یادم امد وقتی مزار شهدا در حال همسطح سازی بود، با حاجی و چند نفر دیگر از دوستان به گلزار شهدا رفته بودیم. شوخی می کردیم و هر کسی نقطه ای را تعیین می کرد و می گفت من اگر شهید شدم، این جا خاکم کنید. حاجی با خنده گفت: برای من اصلا زحمت نکشید! همین جا پایین پا شهید صالح سعد دفنم کنید. بعد با اشاره دست به همان جا که الان مزار اوست، گفت: همون جا که خالیه. بعد گفت: ببینید من که میرم و دیگه پیشتون نیستم، از اون بالا بهت لبخند میزنم برادر. راوی: رحیم علی پور منبع: کتاب ستارگان اسمان حرم، ص 131و 132 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
در مدافع حرم "اکبر نظری" این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم... 💐شادی روح پرفتوح شهید . 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
کانال محتوای روایتگری راویان
در #سالروز_شهادت مدافع حرم "اکبر نظری" این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم... 💐شادی روح پرفتوح شهید #
در اول فروردین ۱۳۴۲ در کرمانشاه متولد گردید ، قبل از انقلاب در جلسات مذهبی و قرآنی شرکت فعال داشت بطوریکه این جلسات نیز تا مدتی با مدیریت شهید اصغر معطری در منزل پدری ایشان تشکیل می شد ، همزمان با شروع تظاهرات انقلاب در شهر کرمانشاه با توجه به پایین بودن سن ایشان در لایه های زیرین گروهِ شهید پیشتاز و پیشرو سردارشهید سیدمحمد سعید جعفری فعالیت داشت. بعد از پیروزی انقلاب در سن 17سالگی جذب سپاه شد و با دیگر همرزمان به مبارزه با گروهک های ضد انقلاب پرداخت بطوریکه در سال 60طی درگیری با منافقین در شهر کرمانشاه مجروح شد . بعد از پاکسازی تقریبی شهر کرمانشاه از گروهک های ضدانقلاب به همراه گروهی از برادران جهت مبارزه با منافقین و قاچاقچیان به چند شهر کشور اعزام شد. سال 62بود جذب تیپ مسلم (ع) شد و بعد از مدت کوتاهی بعنوان فرمانده گردان و مسئول محور تیپ انتخاب شد. سال 64بعنوان فرمانده یکی ازقرارگاه های فرعی قرارگاه نجف انتخاب شد ، سال 65بعنوان فرمانده گردان حنین از تیپ 29 نبی اکرم (ص) انتخاب و در عملیات های نصر  7و والفجر 10 شرکت داشت که در عملیات اخیر مفتخر به جانبازی شیمیایی شد که تا لحظه شهادت از این موضوع رنج می برد. در عملیات مرصاد فرماندهی گردان حمزه ی تیپ را به عهده گرفت و این گردان به همراه گردان حنین اولین نیروهایی بودند که با شعار حزب الله ماشاءالله وارد شهر اسلام آباد شدند و ضربات مهلکی به منافقین وارد کردند و در این عملیات هم چون بعنوان فرمانده مورد شناسائی تک تیراندازان دشمن قرار گرفته بود از ناحیه ساعد وانگشتان دست هنگامی که با بیسیم مشغول هدایت گردان بود مورد هدف قرار گرفت. بعد از مدتی بعنوان جانشین طرح وعملیات تیپ انتخاب و در عملیات توکلت علی الله بعنوان مسئول طرح عملیات انتخاب شد . در این سالهای نبرد با داعش نیز بسیار تلاش کرد برای مبارزه با گروهک های تکفیری عازم سوریه شود که سرانجام در سال 95موفق و به عنوان اولین فرمانده مستشاری از شهرکرمانشاه عازم سوریه شد و در اعزام دوم بود که به آرزویش یعنی پیوستن به دوستان شهیدش رسید. در اعلام کرده بود که پیکر پاکش را در زیر پای شهدای نصر هفت به خاک بسپارند . شهید علاقه وافری به حضرت زهرا (س) داشت و در عملیات حلب نیز مزد خود را از بانوی دو عالم دریافت کرد واز ناحیه پا وپهلو مورد هدف گلوله دشمن تکفیری قرار گرفت و به شهادت رسید. شهید از لحاظ خصوصیات روحی بسیار شجاع و در عین شجاعت نسبت به دیگران بسیار دلسوز و مهربان بود و همیشه بالحن شیرین کرمانشاهی باتکیه کلام کَسَگَم خاطرات به یادماندنی درذهن دوستانش به جاگذاشت. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مصاحبه با فرمانده شهید اکبر نظری در مورد عملیاتهای دفاع مقدس 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
سردار نظری فوق العاده روی آمادگی جسمانی تاکید داشت و خودش بعنوان فرمانده با ماسک شیمیایی و بادگیر که کار را بسیار دشوار می کند روزی پنج کیلومتر بدون استراحت می دوید وی افزود: بعدها حاج اکبر نقل می کرد "خیلی ها که آمادگی جسمانیشان بالاتر نبود در عملیات جا ماندند و من فقط توانستم یک نفر را به دوش گرفته و با خود عقب بیاورم. خیلی غصه خوردم که آمادگیم در حدی بالاتر نبود که بتوانم چند نفر دیگر را روی دوش به عقب بیاورم" یعنی اینقدر احساس مسئولیت داشت که برای چنین امر غیر ممکنی در حین عملیات با آن تشنگی و شیمیایی و... غصه می خورد. عملیات مرصاد برای گردان حاج اکبر خیلی حساس بود چون تقریبا اولین تجربه جنگ نامنظم و خیابانی گردان بود. حاج اکبر با اینکه فرمانده بود و نیروها اصرار داشتند مستقیم جلو نرود ناگهان جلو افتاد و با فاصله زیاد از بقیه نیروها فقط با چند نفر هجومی رخ در رخ به سینه منافقین زد و پس از عقب زدن منافقین از یک جناح دیدند حاج اکبر دقایقی بعد با دست زخمی ولی صورت خندان و پرروحیه یک خودرو با تجهیزات منافقین را به غنیمت گرفته و زیرباران گلوله عقب اورد 🕊 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
در مدافع حرم "محمد حسین علیخانی" این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم... ولادت 50/01/01 شهادت95/06/15 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani