eitaa logo
ریشه‌ها
57 دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
4.9هزار ویدیو
8 فایل
رهیافتی بر افول استعمار و ظهور حکومت مستضعفان جهت ارتباط با مدیر: @dastmalbaf
مشاهده در ایتا
دانلود
ریشه‌ها
درباره‌ی #مشروطه و #شیخ_فضل_الله_نوری (3) 7. در مقابل، جریان اسلام‌خواه، در راه افزایش اقتدار خود
درباره‌ی و (4) همچنان که گفتیم، جریان اسلام‌گرا به سرعت در حال توسعه‌ی نفوذ خود بود و در این راه، موفقیت‌هایی نیز کسب می‌کرد. آخرین این توفیق‌ها، برکناری از صدارت و روی کار آمدن بود. امین‌السلطان عنصری هم‌پیمان با دو همسایه‌ی جنوبی () و شمالی () بود، چنان‌که انحصار توتون و تنباکو را به کمپانی انگلیسی داد و استقراض‌های متعدد از روس تزاری داشت. او شخصاً عنصری بسیار فاسد و بی‌بندوبار بود، ولی تظاهر به تقدس می‌کرد و به قول احتشام‌السلطنه «با قند چای نمی‌خورد که قند نجس است. سال‌ها دیدم که با نبات چای می‌خورد. در زیارات حضرت معصومه و حضرت عبدالعظیم و دیگر اماکن متبرکه و تعمیرات بقاع آن‌ها و احترام به علماء و سادات و اقامه‌ی نماز و خواندن او قصور نداشت». بی‌بندوباری اخلاقی و مالی او، و استقراض‌های مکررش و نیز بستگی‌اش به روس و انگلیس، علمای عتبات را بر آن داشت که برکناری او را از شاه بخواهند و چه‌بسا تا حکم تکفیر او پیش روند. این مطالبات، به کشاکش‌های درون دربار بر سر صدارت ضمیمه شد و امین‌السلطان، جای خود را به عین‌الدوله داد. عین‌الدوله در اوایل تصدی ریاست وزراء، از نظام‌السلطنه‌ی مافی مشورت می‌خواهد و او چنین پاسخ می‌دهد: «شما حاجت به تعليم نداريد. چند چيز در شما هست كه امين‌السلطان نداشت: اول، استيلایى در مزاج شاه و اطمينان و حبّ مفرط شاه به شما و تسلّط بر اجزاء [= اطرافیان] شاه و محرميت در هر موقع به شاه. دوم، سحرخيزى كه از طلوع فجر براى كار حاضريد. سوم، امساك و عقل معاش. با اين حالت، هرچه اسباب خرابى او شد، مَكُن و آن‌چه او نكرد، بكن.» عملکرد او در سیاست خارجه نیز چنان بود که هاردنیگ (وزیرمختار انگلیس در ایران) به لندن نوشت: «در ارزش‌یابی حکومت عین‌الدوله، باید گفت: تا کنون سیاست او، عکس‌العمل وضع صدارت اتابک [امین‌السلطان] است، یعنی در جهت داخلی، علیه بی‌بندوباری و ولخرجی‌های او؛ و در جهت خارجی، علیه تمکین او از روس که در سه ساله‌ی 1900 تا 1902 (1316 تا 1319 قمری) مشهود بود. عین‌الدوله هنوز نتوانسته کسر بودجه‌ی حکومت سلف خود را از میان بردارد و برای کمک مالی نه به ما روی آورده و نه به روس ... . روابط عین‌الدوله با ما هرگز صمیمی و یک‌جهت نبوده است. به نظر می‌آید که هدف عمده‌اش، برانداختن مداخله‌ی خارجی است در امور مملکت... و ایستادگی در برابر هر نوع تقاضای بیگانگان مانند امتیازهای بازرگانی، راه‌سازی و کشیدن خط تلگراف و امثال آن... سیاست او را می‌شود چنین خلاصه کرد: دفع هرگونه نفوذ اروپایی تا حد امکان. ... بر خلاف انتظار، تمایلات ضد بیگانه‌ی عین‌الدوله موجب کاهش نفوذ عنصر بلژیکی نگشته... و آن، نتیجه‌ی ضروریات سیاست اقتصادی وزیر اعظم است. او تمییز داده که بدون وزیر اروپایی، بهبود وضع مالی ایران که نخستین شرط لازم استقلال آن می‌باشد، ناممکن خواهد بود. از این رو، اگرچه به اندازه‌ی امین‌السلطان به شخص «مسیو نَوز» اعتماد ندارد، دست او را در اداره‌ی امور بازگذارده است.» جالب آن‌که «عین‌الدوله از تراز اول علما، دو نفر را برای خود برگزید: اول مرحوم حاج شیخ فضل‌الله نوری، دوم حاج میرزا ابوالقاسم امام‌جمعه. اما انتخاب مرحوم حاج شیخ فضل‌الله برای این بود که اولاً از تمام علمای طهران بدون استثناء اعلم بود و مخصوصاً مورد توجه علمای نجف [بود]، بلکه در معلومات با آنان همسری داشت. دوم آن‌که مرحوم شیخ، اگرچه از گرفتن هدایا ابایی نداشت، ولی کمتر ناسخ و منسوخ از او دیده می‌شد. سوم آن‌که در امور سیاسی از سایرین بهتر و داناتر بود. چهارم آن‌که مخالف جدّی میرزا علی‌اصغر خان امین‌السلطان بود. پنجم آن‌که در دوستی ثابت‌تر بود و خوف و هراس او در آزادی عقیده از دیگران کمتر. بدین جهت او را برگزید و احکام او را به موقعِ اجرا می‌گذاشت.» 2 @risheh
ریشه‌ها
درباره‌ی #مشروطه و #شیخ_فضل_الله_نوری (4) همچنان که گفتیم، جریان اسلام‌گرا به سرعت در حال توسعه‌ی ن
درباره‌ی و (5) این روند، دقیقاً در تعارض با مقاصد جریان غربگرا بود، به همین سبب، پس از تأسیس کتابخانه‌ی ملی در تهران، روشنفکران آن را به پاتوقی برای تبادل نظر بدل کردند و در نهایت، تشکیلاتی پنهان را برای هم‌افزایی هرچه بیش‌تر ایجاد نمودند. این نقطه‌ی عطف در حرکت جریان غربگرا در ایران، دستورالعمل‌هایی برای شتاب بخشیدن به تحولات و جهت‌دهی آن‌ها به سوی مقاصد این جریان داشت، از جمله: همسو کردن افراد جاه‌طلب، نفوذ در مراجع حاضر در عتبات، افزایش تنش میان طرفداران امین‌السلطان و عین‌الدوله، تولید و انتشار مطبوعات در جهت ایجاد انقلاب، و نیز ایجاد جلسات مباحثه در بین اقشار میانی پیرامون تحولات دنیای غرب. از این پس، تحولاتی رخ می‌دهند که رنگی دیگر دارند؛ با ارتحال دو مرجع تقلید ساکن عتبات (فاضل شربیانی و مرحوم مامَقانی) که مقلدینی در ایران دارند، مقلدین ایشان در پی انتخاب مرجعی جدیدند که ناگاه خبر دیوانگی آقا سید محمدکاظم طباطبایی یزدی از مراجع عتبات، شایع می‌شود، که البته دوامی نمی‌آورد. در آستانه‌ی محرم، عکسی از مسیو نوز- مسئول بلژیکی گمرکات ایران که پیش از صدارت عین‌الدوله منصوب شده- در مجلس رقص که با لباس روحانیت، سال‌ها قبل گرفته بود، به دست می‌افتد که از قضا از طرفداران است. و این‌گونه جنجالی در محرم بر پا می‌شود ولی علماء با او همراهی نمی‌کنند. جمعی از تجار، در اعتراض به وضع گمرک در آستانه‌ی حضرت عبدالعظیم متحصن می‌شوند. ساختمان نیمه‌ساز بانک استقراضی روس در زمینی وقفی در بازار تهران توسط مردم تخریب می‌شود و در این میان، بیش از همه، شیخ فضل‌الله نوری که کم‌ترین دخالت را در واگذاری این زمین داشته، مورد هجمه و اتهام قرار می‌گیرد. ناگاه قیمت نان در تهران و تبریز بالا می‌رود و اعتراضات بالا می‌گیرد. ناگهان در این میان، «در عُشر اول شوال المكرم 1323، مردم می‌گويند كه علما گفته‌اند دولت و سلطنت ايران هم بايد سلطنت بشود. لكن اين صدا هنوز عام نشده» (مرآت الوقايع مظفرى، ج2، ص: 873) و این در زمانی است که هنوز هیچ ندایی برای عدالتخانه برنخاسته بود. ناگاه قند گران می‌شود، علاءالدوله حاکم تهران، تجار را ملزم به ارزان کردن قیمت قند می‌کند، ولی چند نفر از تجار که سید هم بودند، زیر بار نرفتند و علاءالدوله در مقابل، آنان را فلک کرد. این تجار هم با جمعی از خویشان و طلاب، به خانه‌ی علماء رفتند تا ایشان را با خود همراه کنند. با ایشان همراه می‌شود ولی شیخ فضل‌الله نوری نه. اجتماع اعتراضی شکل گرفت و از قضا، هدایت جریان به دست معمّمین جریان غربگرا (چون ) می‌افتد و آنان پیکان تهاجم به سوی ، و حتی شاه می‌برند. کار به آن‌جا می‌رسد که تعدادی انگشت‌شمار از علمای تهران، در حرکتی اعتراضی، در آستانه‌ی حضرت عبدالعظیم متحصن می‌شوند. () @risheh