گناهش به گردن همهی ماست!
امام خمینی: «بايد ايران بداند كه دستهايى الآن در كار است كه حتى بين خانهها اختلاف بيندازد. در يك خانه بين افراد اختلاف بيندازد. ما بايد از #تاريخ #عبرت ببريم و اين تاريخ در زمان #مشروطه اينطور بود. در زمان مشروطه آنهايى كه میخواستند ايران را نگذارند به يك سامانى برسد و چماق استبداد تا آخر باقى بماند، بين افراد، دستجات، احزاب اختلاف انداختند، حتى آنهايى كه آن وقت بودند میگفتند كه در يك خانه بين برادر با برادر، پدر و پسر اختلاف بود، يك دسته مستبد، يك دسته مشروطه. اين اختلاف موجب شد كه نتوانست مشروطه آن طورى كه #علمای_اسلام میخواستند تحقق پيدا بكند. بعد هم اين اختلافات موجب شد كه يك دسته از آن #غرب_زده_ها بريزند و به اسم مشروطه بگيرند مقامات را و #استبداد به صورت مشروطه بر اين ملت تحميل كنند و ديديد كه چه شد.
امروز همان روز است اگر #ملت_ايران بيدار نشود، اگر علماء اسلام بيدار نباشند، غفلت كنند، اگر علماى قم، #مدرسين قم، #طلاب قم، #علماء تهران، #روحانيت_مبارز تهران، علماء همه بلاد و #روحانيون همه بلاد و #مردم بيدار نشوند، الآن دارند وضعى را، يعنى میخواهند وضعى را كار كنند كه زمان مشروطه كردند، و بدانيد گناهش به گردن همه ماست.» (سخنرانى در جمع مسئولان نظام به مناسبت عيد مبعث؛ 9/ 2/ 1363)
https://eitaa.com/risheh/11
ریشهها
یکی از دوستان دربارهی #خلاف_مشهور (۱) نوشتند: مطلب خلاف مشهور جای کار داره گزارشهای تحصن سفارت خی
در پاسخ عرض میکنم:
ما باید تکلیف خودمان را بهطور شفاف با تاریخ #مشروطه روشن کنیم؛ اگر مبدأ را سال 1323 ه.ق میدانیم، طبعاً رهبر جریان، #سید_عبدالله_بهبهانی و #سید_محمد_طباطبایی خواهند بود. حال، باید هدف انقلاب را از رهبران آن جویا شد. جناب سید محمد طباطبایی، در صدد مشروطیت به همان سبکی است که در دیگر کشورها اتفاق افتاده، و سید عبدالله بهبهانی هم بیشتر در پی شورش علیه عینالدوله است و تحول بنیادینی مد نظر ندارد.
اما اگر رهبر قیام را #شیخ_فضل_الله_نوری میدانیم، مبدأ حرکت، سال 1324 است و مجزا از آنچه در سال قبل اتفاق میافتاد. اینجا میتوانیم نهضت را مطالبهی #عدالتخانه بنامیم و تبدیل آن به مشروطه را انحراف از مسیر اصلی به حساب آوریم. بنا بر این تقریر، مهاجرت کبری را نباید در طول مهاجرت صغری دانست. فتأمل!
تفصیل مطلب را در متن زیر پی میگیریم...
دربارهی #مشروطه و #شیخ_فضل_الله_نوری
(1)
فهم درست مواضع شیخ فضلالله نوری در سالهای پایانی عمرش، نیازمند توجه به چند نکته است:
1. آنچه در سال 1324 ق/ 1285 ش در ایران واقع شد، آوردگاه چند جریان بود، نه صرفاً یک حادثه.
2. حوادث شکلدهنده به مشروطیت را نباید یک جریان واحد در نظر گرفت که ابتدا در قالب نهضت عدالتخانه رخ نُمود و سپس منحرف گشت و مشروطه نامیده شد.
3. یکی از جریانات مهم در میدان مشروطه، جریان #اسلام_فقاهتی است. این جریان، از قرنها پیش از مشروطه بهتدریج شکل گرفته بود و در قرن اخیر، به سرعت، خود را در چهرهی جریانی فعال و مستقل در تحولات #جهان_اسلام ارتقاء میداد.
مهمترین نقطهی عطف حضور این جریان در تحولات اجتماعی و سیاسی ایران، #نهضت_تحریم_تنباکو است. و از دیگر نمونههای این حضور، تأسیس #شرکت_اسلامیه و نهضت اجتماعیِ برآمده از آن است.
این دو نمونه، از مصادیق کلان این پدیدهی اجتماعی است و مصادیق خُرد فراوانی نیز برای آن میتوان یافت که همه شواهد تبدیل این جریان، به مهمترین بازیگر عرصهی عمومی #تحولات_اجتماعی در ایران اند.
یکی از این شواهد، این گزارش اعتمادالسلطنه است مربوط به حدود یک ساعت پیش از قتل ناصرالدین شاه (یعنی سال 1312 ق):
ناصرالدین شاه «پریروز به مسجد سپهسالار تشریف آوردند و بیشتر از سه چهار دقیقه نمانده، با کمال تغیر تشریف برده بودند. روایت مختلف است. بعضی میگویند سبب تغیر خاطر مبارک ... این است که دمِ درِ مسجد و خود مسجد زیادتر از سیهزار نفر زن و مرد بودند، اما در خود مسجد یعنی شبستان که میرزا ابوالفضل نماز میخواند، زیاده از سی نفر در موعظه حاضر نبودند. مردم میدانند که زمین این مسجد غصب است و میرزا ابوالفضل، پیشنمازِ دولتی است. بنا بر این، در نماز او حاضر نمیشوند. بهخلاف ملا محمدعلی رستمآبادی که پارسال در این مسجد نماز میخواند و حالا در مدرسهی مروی نماز میخواند و مردم از روی عقیده به او اقتدا میکنند و در صفوف نماز جماعت او بیستهزار نفر حاضر میشوند. بهحسب ظاهر این مسائل چندان اهمیتی ندارد، لیکن در باطن، اثبات عدم تدیّن رجال دولت را مینماید و #اقتدار علمایِ بر ضد دولت را، و من به قدر نوکری و حق رعیتی که دارم این وضع را نمیپسندم.» (روزنامهی خاطرات اعتمادالسلطنه، صص 1058-1059)
#یک_هفته_بازخوانی_تاریخ
#مشروطه_خوانی
https://eitaa.com/risheh/241
ریشهها
دربارهی #مشروطه و #شیخ_فضل_الله_نوری (1) فهم درست مواضع شیخ فضلالله نوری در سالهای پایانی عمرش،
دربارهی #مشروطه و #شیخ_فضل_الله_نوری
(2)
4. علاوه بر دو جریان بالا (اسلام فقاهتی و سلطنت)، جریان عمدهی دیگر، پدیدهای است که از آن بهعنوان منورالفکری یا #روشنفکری یاد میشود و وجه مشترکی است میان #فراماسونر ها، #بابی ها، فرنگرفتگان، غربزدگان و دیگر عناصر وابسته به استعمار. این جریان نیز همچون جریان اسلامی، سعی در تثبیت و توسعهی خود در میان اقشار جامعه و حضور هرچه بیشتر در تحولات اجتماعی و سیاسی در راستای اهداف خود دارد.
5. در تحلیل عملکرد جریانها، نکتهی حائز اهمیت، شناخت نوع ساختار آنان است. جریان #اسلام_فقاهتی، بهتدریج تعین و تشخص یافته و رشدی طبیعی و مردمی دارد، و یک حزب مدرن نیست که اعضاء آن، از ابتدا با تصویری روشن از روشها و سلسلهمراتب گرد هم آمده باشند. طبیعت یک جبهه آن است که حتی اهداف و حدود آن نیز تدریجاً از ابهام خارج میشود و افراد و اقشار، جایگاه و وظیفهی خود را مییابند. پس طبیعی است که در طول سالیان، این حرکت، هم فراز داشته باشد، هم نشیب. و نشیبها ناشی از اختلال در انتظامیافتن مناسبات و کارکردها یا وجود حفرههای ساختاری یا اشتباهات محاسباتی است. و البته با توجه به انباشت تجارب و نیز سنت الهی، باید خط سیر کلی جریان حق، صعودی باشد.
6. جریان غربگرا، از ابتدا در پی بازسازی مدلهای غربی در ساختار سیاسی ایران بود؛ الگوهایی چون نظام پارلمانی #مشروطه، #جمهوریت و #استبداد_مُنوّر . هدف تقابلی آنان نیز، براندازی نظام اجتماعی #اسلام_فقاهتی و ساختار سنتی پادشاهیِ ایلاتیِ دارای مناسبات نسبی با #اسلام_فقاهتی بود. روش آنان نیز حادثهآفرینی و ایجاد یک #هیجان_اجتماعی از طریق رسانههای مدرن ( #شارلاتانیزم_مطبوعاتی) و پیادهنظامِ مهیاشده توسط نهادهایی چون #مدارس_نوین و مخاطبان پدیدههایی چون #فرقههای_نوظهور ( #بابیت و #تصوف_ماسونی ) و #کتب_ضاله (کتب #فتحعلی_آخوندزاده، #میرزا_ملکم_خان، #عبدالرحیم_طالبوف، #حاج_سیاح_محلاتی، #زینالعابدین_مراغهای و ...) و همراه کردن برخی روحانیون از طریق #نفوذیها و در نهایت، ایجاد یک #کودتای_نظامی و استقرار نیرویهای استعماری بود.
#یک_هفته_بازخوانی_تاریخ
#مشروطه_خوانی
@risheh
ریشهها
دربارهی #مشروطه و #شیخ_فضل_الله_نوری (2) 4. علاوه بر دو جریان بالا (اسلام فقاهتی و سلطنت)، جریان
دربارهی #مشروطه و #شیخ_فضل_الله_نوری
(3)
7. در مقابل، جریان اسلامخواه، در راه افزایش اقتدار خود و محدود کردن تدریجی اقتدار پادشاه از روش تبیین فلسفهی سیاسی اسلام، ارتقاء مطالبات سیاسی و ایجاد جنبشهای اجتماعی گام برمیداشت. سیر پیشرفت این جریان در طول قرون گذشته چنین بود:
- تعیّن تدریجی حوزههای علمیه بهعنوان پشتیبان راهبردی جریان #اسلام_فقاهتی؛
- ایجاد جنبشهای سیاسی؛
- همراهی با حکومت صفوی و تثبیت موضع در ایران اسلامی؛
- استقلال سیاسی از حکومت و تبدیل تدریجی منصب صدر و شیخالاسلام به عالم بلد؛
- همراهی با حکومت در راستای تحقق اهداف اسلامی همچون جنگهای ایران و روس؛
- درک عدم کارآیی #حکومت_ایلاتی و در نتیجه کاهش همکاری با آن؛
- اتخاذ رویکرد تقابلی با حکومت ایلاتیِ تحت نفوذ #استعمار (مانند #نهضت_تحریم_تنباکو)؛
- ورود به عرصهی نهادسازی با پیشتیانی نیروی مردمی (#شرکت_اسلامیه)؛
- افزایش #مطالبات سیاسی و فشار بر حکومت (مانند برکناری امینالسلطان در سال 1321)
8. حال باید دید حوادث منجر به صدور فرمان مشروطیت، در راستای فعالیت کدام جریان تحقق یافت و ورود #شیخ_فضل_الله_نوری - بهعنوان مهمترین نمایندهی جریان #اسلام_فقاهتی در تهران- چرا و چگونه واقع شد.
#یک_هفته_بازخوانی_تاریخ
#مشروطه_خوانی
@risheh
ریشهها
دربارهی #مشروطه و #شیخ_فضل_الله_نوری (3) 7. در مقابل، جریان اسلامخواه، در راه افزایش اقتدار خود
دربارهی #مشروطه و #شیخ_فضل_الله_نوری (4)
همچنان که گفتیم، جریان اسلامگرا به سرعت در حال توسعهی نفوذ خود بود و در این راه، موفقیتهایی نیز کسب میکرد. آخرین این توفیقها، برکناری #امینالسلطان از صدارت و روی کار آمدن #عینالدوله بود.
امینالسلطان عنصری همپیمان با دو همسایهی جنوبی (#انگلستان) و شمالی (#روسیه) بود، چنانکه انحصار توتون و تنباکو را به کمپانی انگلیسی #رژی داد و استقراضهای متعدد از روس تزاری داشت. او شخصاً عنصری بسیار فاسد و بیبندوبار بود، ولی تظاهر به تقدس میکرد و به قول احتشامالسلطنه «با قند چای نمیخورد که قند نجس است. سالها دیدم که با نبات چای میخورد. در زیارات حضرت معصومه و حضرت عبدالعظیم و دیگر اماکن متبرکه و تعمیرات بقاع آنها و احترام به علماء و سادات و اقامهی نماز و خواندن او قصور نداشت». بیبندوباری اخلاقی و مالی او، و استقراضهای مکررش و نیز بستگیاش به روس و انگلیس، علمای عتبات را بر آن داشت که برکناری او را از شاه بخواهند و چهبسا تا حکم تکفیر او پیش روند. این مطالبات، به کشاکشهای درون دربار بر سر صدارت ضمیمه شد و امینالسلطان، جای خود را به عینالدوله داد.
عینالدوله در اوایل تصدی ریاست وزراء، از نظامالسلطنهی مافی مشورت میخواهد و او چنین پاسخ میدهد: «شما حاجت به تعليم نداريد. چند چيز در شما هست كه امينالسلطان نداشت: اول، استيلایى در مزاج شاه و اطمينان و حبّ مفرط شاه به شما و تسلّط بر اجزاء [= اطرافیان] شاه و محرميت در هر موقع به شاه. دوم، سحرخيزى كه از طلوع فجر براى كار حاضريد. سوم، امساك و عقل معاش. با اين حالت، هرچه اسباب خرابى او شد، مَكُن و آنچه او نكرد، بكن.»
عملکرد او در سیاست خارجه نیز چنان بود که هاردنیگ (وزیرمختار انگلیس در ایران) به لندن نوشت: «در ارزشیابی حکومت عینالدوله، باید گفت: تا کنون سیاست او، عکسالعمل وضع صدارت اتابک [امینالسلطان] است، یعنی در جهت داخلی، علیه بیبندوباری و ولخرجیهای او؛ و در جهت خارجی، علیه تمکین او از روس که در سه سالهی 1900 تا 1902 (1316 تا 1319 قمری) مشهود بود. عینالدوله هنوز نتوانسته کسر بودجهی حکومت سلف خود را از میان بردارد و برای کمک مالی نه به ما روی آورده و نه به روس ... . روابط عینالدوله با ما هرگز صمیمی و یکجهت نبوده است. به نظر میآید که هدف عمدهاش، برانداختن مداخلهی خارجی است در امور مملکت... و ایستادگی در برابر هر نوع تقاضای بیگانگان مانند امتیازهای بازرگانی، راهسازی و کشیدن خط تلگراف و امثال آن... سیاست او را میشود چنین خلاصه کرد: دفع هرگونه نفوذ اروپایی تا حد امکان. ... بر خلاف انتظار، تمایلات ضد بیگانهی عینالدوله موجب کاهش نفوذ عنصر بلژیکی نگشته... و آن، نتیجهی ضروریات سیاست اقتصادی وزیر اعظم است. او تمییز داده که بدون وزیر اروپایی، بهبود وضع مالی ایران که نخستین شرط لازم استقلال آن میباشد، ناممکن خواهد بود. از این رو، اگرچه به اندازهی امینالسلطان به شخص «مسیو نَوز» اعتماد ندارد، دست او را در ادارهی امور بازگذارده است.»
جالب آنکه «عینالدوله از تراز اول علما، دو نفر را برای خود برگزید: اول مرحوم حاج شیخ فضلالله نوری، دوم حاج میرزا ابوالقاسم امامجمعه. اما انتخاب مرحوم حاج شیخ فضلالله برای این بود که اولاً از تمام علمای طهران بدون استثناء اعلم بود و مخصوصاً مورد توجه علمای نجف [بود]، بلکه در معلومات با آنان همسری داشت. دوم آنکه مرحوم شیخ، اگرچه از گرفتن هدایا ابایی نداشت، ولی کمتر ناسخ و منسوخ از او دیده میشد. سوم آنکه در امور سیاسی از سایرین بهتر و داناتر بود. چهارم آنکه مخالف جدّی میرزا علیاصغر خان امینالسلطان بود. پنجم آنکه در دوستی ثابتتر بود و خوف و هراس او در آزادی عقیده از دیگران کمتر. بدین جهت او را برگزید و احکام او را به موقعِ اجرا میگذاشت.»
#یک_هفته_بازخوانی_تاریخ
#مشروطه_خوانی
#خلاف_مشهور 2
@risheh
ریشهها
دربارهی #مشروطه و #شیخ_فضل_الله_نوری (4) همچنان که گفتیم، جریان اسلامگرا به سرعت در حال توسعهی ن
دربارهی #مشروطه و #شیخ_فضل_الله_نوری (5)
این روند، دقیقاً در تعارض با مقاصد جریان غربگرا بود، به همین سبب، پس از تأسیس کتابخانهی ملی در تهران، روشنفکران آن را به پاتوقی برای تبادل نظر بدل کردند و در نهایت، تشکیلاتی پنهان را برای همافزایی هرچه بیشتر ایجاد نمودند.
این نقطهی عطف در حرکت جریان غربگرا در ایران، دستورالعملهایی برای شتاب بخشیدن به تحولات و جهتدهی آنها به سوی مقاصد این جریان داشت، از جمله: همسو کردن افراد جاهطلب، نفوذ در مراجع حاضر در عتبات، افزایش تنش میان طرفداران امینالسلطان و عینالدوله، تولید و انتشار مطبوعات در جهت ایجاد انقلاب، و نیز ایجاد جلسات مباحثه در بین اقشار میانی پیرامون تحولات دنیای غرب.
از این پس، تحولاتی رخ میدهند که رنگی دیگر دارند؛
با ارتحال دو مرجع تقلید ساکن عتبات (فاضل شربیانی و مرحوم مامَقانی) که مقلدینی در ایران دارند، مقلدین ایشان در پی انتخاب مرجعی جدیدند که ناگاه خبر دیوانگی آقا سید محمدکاظم طباطبایی یزدی از مراجع عتبات، شایع میشود، که البته دوامی نمیآورد.
در آستانهی محرم، عکسی از مسیو نوز- مسئول بلژیکی گمرکات ایران که پیش از صدارت عینالدوله منصوب شده- در مجلس رقص که با لباس روحانیت، سالها قبل گرفته بود، به دست #سید_عبدالله_بهبهانی میافتد که از قضا از طرفداران #امینالسلطان است. و اینگونه جنجالی در محرم بر پا میشود ولی علماء با او همراهی نمیکنند.
جمعی از تجار، در اعتراض به وضع گمرک در آستانهی حضرت عبدالعظیم متحصن میشوند.
ساختمان نیمهساز بانک استقراضی روس در زمینی وقفی در بازار تهران توسط مردم تخریب میشود و در این میان، بیش از همه، شیخ فضلالله نوری که کمترین دخالت را در واگذاری این زمین داشته، مورد هجمه و اتهام قرار میگیرد.
ناگاه قیمت نان در تهران و تبریز بالا میرود و اعتراضات بالا میگیرد.
ناگهان در این میان، «در عُشر اول شوال المكرم 1323، مردم میگويند كه علما گفتهاند دولت و سلطنت ايران هم بايد سلطنت #مشروطه بشود. لكن اين صدا هنوز عام نشده» (مرآت الوقايع مظفرى، ج2، ص: 873) و این در زمانی است که هنوز هیچ ندایی برای عدالتخانه برنخاسته بود.
ناگاه قند گران میشود، علاءالدوله حاکم تهران، تجار را ملزم به ارزان کردن قیمت قند میکند، ولی چند نفر از تجار که سید هم بودند، زیر بار نرفتند و علاءالدوله در مقابل، آنان را فلک کرد. این تجار هم با جمعی از خویشان و طلاب، به خانهی علماء رفتند تا ایشان را با خود همراه کنند. #سید_عبدالله_بهبهانی با ایشان همراه میشود ولی شیخ فضلالله نوری نه.
اجتماع اعتراضی شکل گرفت و از قضا، هدایت جریان به دست معمّمین جریان غربگرا (چون #سید_جمال_واعظ #بابی) میافتد و آنان پیکان تهاجم به سوی #علاءالدوله، #عینالدوله و حتی شاه میبرند. کار به آنجا میرسد که تعدادی انگشتشمار از علمای تهران، در حرکتی اعتراضی، در آستانهی حضرت عبدالعظیم متحصن میشوند. (#مهاجرت_صغری)
#یک_هفته_بازخوانی_تاریخ
#مشروطه_خوانی
@risheh
ریشهها
پیام یکی از دوستان: با سلام اینکه مدیران صدا و سیما با هزینهکردهای بالا برای پروژههای قهرمانساز
در این باره، به بیانات امام خامنهای در دیدار اعضای همایش نکوداشت شیرعلیمردان خان بختیاری (فرزند بیبی مریم) در تاریخ ۱۳۹۲/۱۲/۲۶ توجه کنید:
بسماللهالرّحمنالرّحیم
کار بسیار بهجایی است که ما چهرههای سالم و برجسته را در میان بخشهای مختلف اقوام کشورمان جستوجو کنیم و معرّفی کنیم؛ ظلم بزرگی است که انسان قبول کند شخصیتهایی فداکاریهایی کردند و برجستگیها و امتیازاتی از خودشان نشان دادند و چهرهی اینها مغفول بماند و فداکاری اینها و مجاهدت اینها ندیده گرفته بشود. همینطور که دوستان بیان کردند، #بختیاری ها و عموماً #لر ها - که در مناطق وسیعی از کشور حضور دارند و زندگی میکنند - جزو بهترین و باوفاترین #اقوام_ایرانی بودند. البتّه یکی از امتیازات کشور ما، تنوع اقوام و قومیتها و مانند اینها است؛ و الحمدلله همه هم همینجورند، یعنی انسان وقتی نگاه میکند، اقوام مختلف ایرانی با هم همبستگی و چسبندگی و ارتباط و اتّصال و توادُد به معنای واقعی دارند؛ در طول تاریخ هم همینجور بوده، زمان ما هم بحمدالله بهطور کامل همینجور است. خب، هر قومی خصوصیّتی دارند؛ ما بختیاریها و لرها را به صداقت، به صفا، به شجاعت، به غیرت شناختیم. اینها در قبال عقاید اسلامی و عقاید مذهبی و عقاید تشیّع، بسیار پایدار و دارای پافشاری و پایمردی بودند در طول زمان، و زمان خود ما هم همین محسوس بوده و این را دیدیم. به سادات چقدر احترام میگذارند، به خاندان پیغمبر چقدر احترام میگذارند، به طور مطلق به روحانیون [چقدر احترام میگذارند]؛ حالا فرمودند(۱) که شخصیّتهای علمی آنجا معروف نشدهاند؛ لکن من که چند سال قبل از این رفتم #شهرکرد ،(۲) آنطور که در ذهنم هست، آنجا با برخی از روحانیون لر و بخصوص بختیاری آشنا شدیم و اینها گفتند و کسانی را هم از شخصیّتها اسم آوردند؛ منتها مظلومیّت این قوم همین است که حتّی شخصیّتهای روحانیشان هم شناخته شده نیستند، معروف نیستند؛ خب اینها بایستی جستوجو بشود و تلاش بشود. و حالا که شما بحمدالله در این جریان قرار گرفتید، خوب است که کار را ادامه بدهید و بگردید واقعاً شخصیّتها را پیدا کنید، منتها آنچنان که هستند؛ یعنی دقّت بشود که شخصیّتسازی نشود. همانطور که جنابعالی(۳) اشاره کردید کاملاً درست است، خوانین بختیاری همه یکجور نبودند؛ بله، آمدند #اصفهان و آن کارهای بزرگ انجام گرفت، امّا همه یکسان نبودند. مهمترین برجستگی علیمردان خان حضور در جنگ بختیاریها در #مشروطه نیست - آنوقت یک جوانی بوده، هجده نوزده سال یا بیست سالش بوده - مهمترین کارش مبارزهی با #رضاخان است که بعد هم دستگیر شد و بعد هم اعدام شد به دست رضاخان. و ایستادگی کرد. البتّه اشاره کردند آقای رضایی، مادر او - بیبی [مریم] - #ضد_انگلیسی و ضدّ بیگانه بوده؛ واقعاً این هم نشاندهندهی این است که چگونه تربیت مادر، شخصیّت فرزند را اصلاً شکل میدهد؛ یعنی این مادر توانست این بچّه را اینجور بار بیاورد که یک شخصیّت برجستهای بشود. تجلیل از شخصی مثل #علیمردان_خان و مادر او و شخصیّتهایی از این قبیل که مبارزه کردند با استبداد و با رضاخان و با سلسلهی پهلوی، کار شایستهای است، کار خوبی است. و جهتگیریهای اینها هم روشن بشود؛ این پرچم «لاالهالاالله»ای که گفتند،(۴) به نظر من چیز مهمّی است که معلوم باشد که اینها کسانی بودند که با عقاید دینی و با احساسات برخاستهی از عقیدهی دینی و تأیید شدهی بهوسیلهی عقاید دینیشان مبارزه میکردند و میجنگیدند.
امیدواریم انشاءالله خداوند به شماها توفیق بدهد.
مراقب باشید #تفکیک_بشود بین آن کسانی که صادقانه، خالصانه، برای خدا در مبارزات حقیقی و آنچه میشود آن را جهاد نامید شرکت کردند، با آن کسانی که نه، اغراض دیگری داشتند. بههرحال امیدواریم که گذشتگان خدوم و ارزشمندی که در همهی بخشهای کشورمان بودند، انشاءالله خداوند با اولیائش محشور کند، درجاتشان را عالی کند، گناهانشان را بیامرزد؛ و شماهایی را که هستید توفیق بدهد که انشاءالله بتوانید آن عقبافتادگیهای قبلی را جبران کنید؛ و انشاءالله بتوانید از علمای بزرگ، از شخصیّتهای برجسته، کسانی را در بین این مجموعه معرفی کنید. بله، در منطقهی #بروجرد و آن مناطق #لرستان ، شخصیّتهای برجسته و بزرگی از لُرها وجود داشتند، انشاءالله در بین بختیاریها هم ما همین را شاهد باشیم. انشاءالله موفّق و مؤیّد باشید.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) امام جمعهی شهرستان مسجدسلیمان
۲) ۱۳۷۱/۷/۱۵
۳) همان
۴) آقای #محسن_رضایی
🔴 عمدی در کار است تا این مکان تاریخی و مقدس در غبار غفلت زدگی و بی تفاوتی! از بین برود و برگی مهم از تاریخ رشادت انقلابیون اسلام خواه و استکبار ستیز #مشروطه محو گردد!!!؟
⁉️ کجایند مدیران فرهنگی پیگیر؟
⁉️ کجایند حوزه های علمیه زنده؟
⁉️ کجایند علمای عملگرای فعال؟
👈 تا مانع این خسارت تاریخی شوند
🔴 توضیحات تکمیلی👇
http://rasaee.ir/content/2332
💫نشر حد اکثری💥
#به_عمل_کار_برآید