ریشهها
امام خامنهای: «نمیدانم آيا جوانان نسل ما و نسل انقلابى، تاريخچهى اين صدوپنجاه، دويست سال را درست
امام خامنهای: «من نمیدانم شما چقدر از #تاريخ_معاصر اطّلاع داريد و چقدر آن را خواندهايد. چقدر خوب است كه شما در #تابستان كه قدرى فراغت پيدا میكنيد، واقعاً برنامهريزى كنيد و قدرى از تاريخ معاصر، از جمله همين #قضيه_ی_تنباكو را مطالعه كنيد. كتابهايى هم دربارهى اين موضوع نوشته شده كه مناسب است آنها را بخوانيد. البته مطالعهى #كتاب_های_امين را میگويم. بعضيها هستند كه چون پاى #روحانيت و دين در ميان است، از عنادى كه با دين دارند، حاضر نيستند به افتخار به اين بزرگى اعتراف كنند و آن را مطرح نمايند.» (بيانات در جمع دانشجويان دانشگاه تهران؛ 22/ 02/ 1377.)
#یک_هفته_بازخوانی_تاریخ
#مشروطه_خوانی
https://eitaa.com/risheh/192
ریشهها
امام خامنهای: «من نمیدانم شما چقدر از #تاريخ_معاصر اطّلاع داريد و چقدر آن را خواندهايد. چقدر خوب
بسم الله
پیرامون #کتاب_های_امین
فراواناند کسانی که وقتی نسبت به ضرورت مطالعهی تاریخ معاصر متقاعد شده یا به هر نحو به آن علاقهمند میشوند، در جستوجوی کتابی مناسب برمیآیند.
باید دانست که برای آشنایی با تاریخ معاصر، راههای متعددی وجود دارد؛ کتاب، مستند، اطلاعنگاشت (اینفوگرافیک)، موشنگرافی، صوت تدریس اساتید، و حتی فیلم. هر کدام اینها ویژگیها و مخاطبان خودشان را دارند، ولی واضح است که هیچکدام جایگزین کتاب نمیشوند. ما به مناسبت #یک_هفته_بازخوانی_تاریخ سعی داریم نمونههای مناسبی از هر کدام معرفی کنیم.
#یک_هفته_بازخوانی_تاریخ
#مشروطه_خوانی
https://eitaa.com/risheh/194
ریشهها
بسم الله پیرامون #کتاب_های_امین فراواناند کسانی که وقتی نسبت به ضرورت مطالعهی تاریخ معاصر متقاعد
پیرامون #کتاب_های_امین
(2)
کتابها، از چند جهت قابل دستهبندی اند. برای اینکه راحتتر بتوانیم کتاب مورد نیاز خود پیدا کنیم، ابتدا باید با توجه به این دستهبندیها، گونهی آن کتاب را بیابیم.
الف: تقسیم کتب بر اساسِ سطح: ابتدایی (جهت آشنایی کلی)، متوسط، تخصصی
ب: تقسیم کتب بر اساس موضوع و گسترهی آن: کتب حادثهمحور، کتب شخصیتمحور (اعم یک شخصیت یا گروهی از شخصیتها)، کتب جریانشناسی (یک یا چند جریان)، کتب شهرمحور، کتب کشورمحور، تاریخ تمدن، و ...
ج: تقسیم کتب بر اساس روشهای تاریخنگاری: تاریخ مکتوب یا تاریخ شفاهی، خام، تحلیلی یا نیمهتحلیلی، و ...
د: تقسیم بر اساس زمان نگارش نسبت به واقعهی تاریخی: روزنوشت یا پسینی، و ...
ه: تقسیم بر اساس گرایشهای فکری-سیاسی مصنف: مارکسیستی، ناسیونالیستی، اسلامی، غربگرا و ...
و تقسیمبندیهایی از این دست.
آشنایی با این دستهبندیها ما را نسبت به کتب دارای بصیرت میکند و انتخاب آنها را آسانتر و دقیقتر.
#یک_هفته_بازخوانی_تاریخ
#مشروطه_خوانی
https://eitaa.com/risheh/195
پیرامون #کتاب_های_امین
(3)
یکی دیگر از راههای یافتن #کتاب_های_امین ، شناخت نویسندگان، ناشران و کتابفروشیهای متعهد و متخصص است. (البته روشن است که تعهد و تخصص هم امری نسبی و دارای مراتب است.)
معرفی چند نویسنده در موضوعات تاریخ معاصر:
1. مرحوم حجةالاسلام علی ابوالحسنی (منذر)
2. دکتر موسی نجفی
3. استاد عبدالله شهبازی
4. دکتر موسی فقیه حقانی
5. دکتر محمدقلی مجد
6. دکتر یعقوب توکلی
7. استاد شهریار زرشناس
8. حجةالاسلام سید حمید روحانی (زیارتی)
9. حجةالاسلام مهدی ابوطالبی
10. محمدعلی الفتپور
(تذکر: اولاً واضح است که این بزرگواران، همهی تلاشگران این عرصهی پردامنه نیستند و نامنبردن از دیگر بزرگواران، شاید از ناآشنایی بنده ناشی شود یا از عدم شهرت یا کثرت نگاشتههایشان. ثانیاً ترتیب بیان اسامی، بیانگر اولویت نیست.)
#یک_هفته_بازخوانی_تاریخ
#مشروطه_خوانی
#چه_بخوانیم
#تاریخ_نویسان
https://eitaa.com/risheh/196
ریشهها
پیرامون #کتاب_های_امین (3) یکی دیگر از راههای یافتن #کتاب_های_امین ، شناخت نویسندگان، ناشران و کت
پیرامون #کتاب_های_امین
(4)
مجموعهها و ناشرانی که فعالیت تخصصی در موضوع تاریخ معاصر دارند و کتابهای مفید تاریخ معاصر را بیشتر میتوان از طریق این ناشران به دست آورد:
1. مؤسسهی مطالعات تاریخ معاصر ایران
2. مؤسسهی مطالعات و پژوهشهای سیاسی
3. مرکز اسناد انقلاب اسلامی
4. مؤسسهی کیهان
5. مؤسسهی فرهنگی هنری قدر ولایت
6. بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامهی انقلاب اسلامی
7. مؤسسهی اطلاعات
8. خانهی بیداری اسلامی (خانهی مشروطهی اصفهان/ اندیشکدهی تمدن اسلامی/ نشر آرما)
(تذکر: همچنان که در معرفی اساتید گفتیم، مجموعهی گفتهشده، شامل همهی فعالان این عرصه نیست. ثانیاً معرفی یک ناشر، به معنی تأیید همهی منشورات آن نیست.)
#یک_هفته_بازخوانی_تاریخ
#مشروطه_خوانی
#چه_بخوانیم
#ناشران
https://eitaa.com/risheh/197
معرفی #کتاب_های_امین (1)
کتاب «تاریخ معاصر ایران» اثر #موسی_فقیه_حقانی و #موسی_نجفی با موضوع بررسی تاریخ معاصر ایران توسط #نشر_آرما منتشر شده است.
این کتاب در مقایسه با دیگر کتب تاریخ معاصر، با زبانی روان و موجز، نقاط تاریخی مهم عصر صفوی تا انقلاب اسلامی را روایت میکند. از دیگر امتیازات «تاریخ معاصر ایران»، بیان فرازها و حکایتهای مهم تاریخی در قالب میانبخشهایی همچون «برگ زرین»، «عبرت و طنز تاریخی»، «بیشتر بدانید»، «برگی از تاریخ» است.
این کتاب به وقایع و رویدادهای پنج قرن اخیر ایران از صفویه تا انقلاب اسلامی میپردازد. در خلال این رصد تاریخی تلاش نویسندگان بر آن است که تاریخ نقلی و تاریخ تحلیلی را با افق تاریخ فکر و اندیشه توأمان نگاه کنند.
در قسمتی از مقدمهی این کتاب آمده است: «سعی ما در نگارش این کتاب بر این نکته متمرکز بوده است که راهی هرچند کوتاه بر عمق تاریخ قرون اخیر ایران زده و مسائل را در این نقب فکری–تاریخی مورد بررسی قرار دهیم. مشکل بزرگ در فهم تاریخ ایران این است که تحلیلی کلی و نگاهی که بتواند نسبتها و ارزشها و شاخصها را با هم بسنجد، کمتر وجود دارد و این اثر سعی نموده مروری کلی بر این مهم داشته باشد.»
(توضیحات از وبگاه «سبحان کالا»، تصویر از «شهر کتاب آنلاین»)
#یک_هفته_بازخوانی_تاریخ
#مشروطه_خوانی
#چه_بخوانیم
#معرفی_کتاب
https://eitaa.com/risheh/201
معرفی #کتاب_های_امین (2)
مجموعهی «روایت تفکر، فرهنگ و تمدن از آغاز تا کنون» تهیه شده توسط «معاونت مطالعات و تحقیقات سازمان ملی جوانان» و منتشر شده توسط «دفتر #نشر_معارف » در سال 1391، شاید بهترین کتاب در موضوع #تاریخ_تمدن باشد.
این کتاب در پنج جلدِ کمحجم منتشر شده که هر کدام، مقطعی از تاریخ را در بر میگیرند:
1. آسمان به زمين الصاق شد (از آغاز تا پايان #قرون_وسطی)
2. دوباره به آسمان نگاه کن (از ظهور اسلام تا #تمدن_اسلامی)
3. من به قدرت رسيد (از #رنسانس تا #روشنگری)
4. اين عصر قرمز است (از #مدرنيته تا #جنگ_جهانی_دوم)
5. در جهت عکس حرکت کن (از اعتراضهای مدرن تا کنون)
از مزایای این اثر:
- روان بودن متن
- خلاصه بودن
- جامعیت موضوع
- مصور بودن
- نگرش نوین به تاریخ تمدن
- غربشناسی انتقادی
بهزودی به بررسی محتوای مجلدات این مجموعه میپردازیم.
#یک_هفته_بازخوانی_تاریخ
#مشروطه_خوانی
#چه_بخوانیم
#معرفی_کتاب
https://eitaa.com/risheh/205
معرفی #کتاب_های_امین
روایت تفکر، فرهنگ و تمدن (4): «این عصر، قرمز است»
اين کتاب در بخش اول به بيان وقايع «قرن نوزدهم تا پايان جنگ جهانی دوم» در فصلهایی با نامهای «اوضاع سياسی جهان»، «به سوی بحران»، «مستعمرات»، «سرانجام جهان»، «جهان در عصر بين دو جنگ»، «دين و کليسا»، «نهضتهای مقاوت در مستعمرات و جنگ دوم جهانی» میپردازد.
در بخش دوم اين اثر با عنوان «ايران اسلامی در دورهی قاجاريه» در فصلهایی نظير آغاز قاجار در ايران، ناصرالدين شاه، شروع ايران جديد و از مظفرالدين شاه تا ظهور رضاخان، بررسي شدهاند.
از موضوعات اين بخش کتاب ميتوان به مباحثي چون «اقتصاد آمريکا»، «استعمارگران پير»، «انقلاب روسيه»، «فلسطين»، «علوم طبيعي»، «اوضاع داخلی ايران»، «بعد از معاهدهی دوم»، «ايران و روسيه در فاصلهی دو جنگ»، «ظهور روشنفکری در ايران»، «شروع داستان مشروطهخواهی»، «تلاشهای شاه مخلوع»، «نجات مشروطه» و «ايران بعد از مشروطه» اشاره کرد.
(توضیحات از وبگاه دیدبان)
#یک_هفته_بازخوانی_تاریخ
#غربشناسی
#مشروطه_خوانی
#چه_بخوانیم
#معرفی_کتاب
https://eitaa.com/risheh
شیخ ابراهیم زنجانی؛ زمان، زندگی، خاطرات (به ضمیمهی بحثی در ولایت تکوینی پیامبر و ائمهی معصومین (علیهمالسلام))
نویسنده: مرحوم حجةالاسلام علی ابوالحسنی (منذر)
ناشر: مؤسسهی مطالعات تاریخ معاصر ایران
#معرفی_کتاب
#یک_هفته_بازخوانی_تاریخ
#مشروطه_خوانی
رهبر معظم انقلاب
: «چه شد که غربیها، مشخصاً انگلیسیها، در مشروطه کامیاب شدند؛ در حالی که مردم که جمعیت اصلی هستند، میتوانستند در اختیار علماء باقی بمانند و اجازه داده نشود که شیخ فضلالله جلو چشم همین مردم به دار کشیده شود، مشکل کار از اینجا پیش آمد که اینها توانستند یک عدهای از اعضای جبههی عدالتخواهی یعنی همان اعضای دینی و عمدتاً علما را فریب بدهند و حقیقت را برای اینها پوشیده نگه دارند و اختلاف ایجاد کنند. البته در بعضی از این علماء ضعف شخصیتی و ضعفهای اخلاقی و هوای نفس بیتأثیر نبود؛ حالا ولو نه در مثل مرحوم آیةالله سید عبدالله بهبهانی یا آيةالله سید محمد طباطبایی؛ اما در طبقات پایین، بلاشک بیتأثیر نبوده که نمونهی واضحش امثال شیخ ابراهیم زنجانی است. اینها بالاخره جزء علما بودند. شیخ ابراهیم هم تحصیلکردهی نجف بود، هم مرد فاضلی بود؛ اما تحت تأثیر حرفهای آنها قرار گرفتند و غفلتزده شدند و هوای نفسانی در اینها اثر گذاشت و اختلاف از اینجا شروع شد!» ۸۵/۲/۹
@Jahade_tabeini
#مرثیه_شیخ_فضل_الله
مدیر نظام نوّابی: «پس از ختم استنطاق و محاکمهی شیخ شهید، او را به نظمیه بردیم و روی نیمکتی نشاندیم. آقا گذشته از درد پای ناشی از ترور، مریض و خسته بود، و افزون بر این، از سخن مُستنطِق که هنگام محاکمه تهدید کرده و گفته بود: «هرکس کلمهای از جریان (استنطاق) در خارج نقل کند، به همان مجازاتی میرسد که او الآنه خواهد رسید»، و نیز بساطی که موقع برگشتن در توپخانه میدید، یقین داشت او را میکشند. خود من در این هنگام... بهکلّی روحیهام را باخته بودم، هیچ امیدی نداشتم. شبِ قبلش دار را در مقابل بالاخانهای که آقایان در آن حبس بودند بر پا کرده بودند. صحنهی توپخانه مملوّ از خلق بود. ایوانهای نظمیه و تلگرافخانه و تمام اطاقها و پشت بامهای اطراف مالامال جمعیت بود. دوربینهای عکاسی در ایوان تلگرافخانه و چند گوشه و کنار دیگر مجهّز و مسلّط به روی پایهها سوار شده بودند. همهچیز گواهی میداد که هیچ جای امیدی نیست. تمام مقدمات اعدام از شب پیش تهیه شده بود. یک حلقه مجاهد، دور دار دایره زده بودند. چهارپایهای زیر دار گذاشته شده بود. مردم، مسلسلْ کف میزدند و یکریز فحش و دشنام میدادند. هیاهوی عجیبی صحن توپخانه را پر کرده بود که من هرگز نظیر آن را نه دیده بودم و نه دیگر به چشم دیدم... ناگهان یکی از سران مجاهدین... به سرعت وارد نظمیه شد و راهپلههای بالا را پیش گرفت تا برود اطاقهای بالا. آقا سرش را از روی دستهایش برداشت و به آن شخص آرام گفت: «اگر من باید بروم آنجا (با دست میدان توپخانه را نشان داد) که معطّلم نکنید؛ و اگر باید بروم آنجا (با دست اطاق حبس خود را نشان داد) که باز هم معطّلم نکنید». آن شخص جواب داد: «الآن تکلیف معین میشود» و با سرعت رفت بالا و بلافاصله برگشت و گفت: «بفرمایید آنجا!» (میدان توپخانه را نشان داد). آقا با طمأنینه برخاست و عصازنان به طرف در نظمیه رفت. جمعیت، جلوی درِ نظمیه را مسدود کرده بود. آقا زیر در مکث کرد. مجاهدین مسلّح، مردم را پس و پیش کرده، راه را جلو او باز کردند. آقا همانطور که زیر در ایستاده بود، نگاهی به مردم انداخت و رو را به آسمان کرد و این آیه را تلاوت فرمود: «وَ أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللهِ إِنَّ اللهَ بَصيرٌ بِالْعِبادِ» و به طرف دار راه افتاد... آقا هفتادساله بود و محاسنش سفید شده بود. همینطور عصازنان با آرامی و طمأنینه به طرف دار میرفت و مردم را تماشا میکرد تا نزدیک چهارپایهی دار رسید. یکمرتبه به عقب برگشت و صدا زد: «نادعلی!» ... ببینید در آن دقیقهی وحشتناک و میان آنهمه جار و جنجال، آقا حواسش چهقدر جمع بود که نوکر خود را میان آنهمه ازدحام شناخت و او را صدا کرد... هیچوقت آن ساعت را فراموش نمیکنم... نادعلی فوراً جمعیت را عقب زد و پرید و خودش را به آقا رسانید و گفت: «بله آقا!...». مردم که یک جار و جنجالِ جهنمی راه انداخته بودند، یکمرتبه ساکت شدند و میخواستند ببینند آقا چهکار دارد. خیال میکردند مثلاً وصیتی میخواهد بکند. حالا همه منتظرند ببینند آقا چهکار دارد... دست آقا رفت توی جیب بغلش و کیسهای درآورد و انداخت جلو نادعلی و گفت: «علی، این مُهرها را خُرد کن!».... الله اکبر کبیراً! ببینید در آن ساعت بیصاحب، این مردْ ملتفت چه چیزهایی بوده! نمیخواسته بعد از خودش مهرهایش به دست دشمنانش بیفتد تا سندسازی کنند... نادعلی همانجا چند تا مهر از توی کیسه درآورد و جلوی چشم آقا خورد کرد. آقا بعد از اینکه از خورد شدن مهرها مطمئن شد به نادعلی گفت «برو!» و دوباره راه افتاد و به پای چهارپایه زیر دار رسید...»
#شیخ_فضل_الله_نوری
#مشروطه_خوانی
#یک_هفته_بازخوانی_تاریخ
@risheh
ریشهها
#مرثیه_شیخ_فضل_الله مدیر نظام نوّابی: «پس از ختم استنطاق و محاکمهی شیخ شهید، او را به نظمیه بردیم
#مرثیه_شیخ_فضل_الله
مدیر نظام نوابی: پس از اعدام، جنازهی شیخ را به حیاط نظمیه آوردند و «مقابل در حیاط، روی یک نیمکت بیپشتی گذاشتند. اما مگر ول کردند؟! جماعت کثیری مجاهد و غیرمجاهد از بیرون فشار آوردند و ریختند توی حیاط. محشری بر پا شده بود. مثل مور و ملخ از سر و کول هم بالا میرفتند. همه میخواستند خود را به جنازه برسانند... آنقدر با قنداقهی تفنگ و لگد به نعش آقا زدند که خونابه از سر و صورت و دماغ و دهنش روی گونهها و محاسنش سرازیر شد. هرکه هرچه در دست داشت، میزد. آنهایی هم که دستشان به نعش نمیرسید، تف میانداختند. در اثر این ضربات همهجوره و همهجانبه، جسد از روی نیمکت به زمین افتاد... به همهی مقدسات قسم، که در این ساعت، گودال قتلگاه را به چشم خود دیدم.»
#شیخ_فضل_الله_نوری
#مشروطه_خوانی
#یک_هفته_بازخوانی_تاریخ
@risheh
سید جلال آلاحمد: «من با دکتر «تندر کیا» موافقم که نوشت: «شیخ شهید نوری نه به عنوان مخالف «مشروطه»- که خود در اوایل امر مدافعش بود- بلکه به عنوان مدافع «مشروعه» باید بالای دار برود.»
و من میافزایم: و به عنوان مدافع کلیت تشیع اسلامی. به همین علت بود که در کشتن آن شهید، همه به انتظار فتوای نجف نشستند آن هم در زمانی که پیشوای روشنفکران غربزدهی ما ملکم خان مسیحی بود و طالبوف سوسیالدموکرات قفقازی! و به هر صورت از آن روز بود که نقش #غربزدگی را همچون داغی بر پیشانی ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمی میدانم که به علامت استیلای غربزدگی پس از دویست سال کشمکش بر بام سرای مملکت افراشته شد. و اکنون در لوای این پرچم، ما شبیه به قومی «از خود بیگانه»ایم؛ در لباس و خانه و خوراک و ادب و مطبوعاتمان، و خطرناکتر از همه در فرهنگمان، #فرنگیمآب میپروریم. و فرنگیمآب راه حل هر مشکلی را میجوییم.»
#شیخ_فضل_الله_نوری
#مشروطه_خوانی
#یک_هفته_تاریخ_خوانی
risheh@