eitaa logo
ریشه‌ها
57 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
4.9هزار ویدیو
8 فایل
رهیافتی بر افول استعمار و ظهور حکومت مستضعفان جهت ارتباط با مدیر: @dastmalbaf
مشاهده در ایتا
دانلود
ریشه‌ها
درباره‌ی #مشروطه و #شیخ_فضل_الله_نوری (3) 7. در مقابل، جریان اسلام‌خواه، در راه افزایش اقتدار خود
درباره‌ی و (4) همچنان که گفتیم، جریان اسلام‌گرا به سرعت در حال توسعه‌ی نفوذ خود بود و در این راه، موفقیت‌هایی نیز کسب می‌کرد. آخرین این توفیق‌ها، برکناری از صدارت و روی کار آمدن بود. امین‌السلطان عنصری هم‌پیمان با دو همسایه‌ی جنوبی () و شمالی () بود، چنان‌که انحصار توتون و تنباکو را به کمپانی انگلیسی داد و استقراض‌های متعدد از روس تزاری داشت. او شخصاً عنصری بسیار فاسد و بی‌بندوبار بود، ولی تظاهر به تقدس می‌کرد و به قول احتشام‌السلطنه «با قند چای نمی‌خورد که قند نجس است. سال‌ها دیدم که با نبات چای می‌خورد. در زیارات حضرت معصومه و حضرت عبدالعظیم و دیگر اماکن متبرکه و تعمیرات بقاع آن‌ها و احترام به علماء و سادات و اقامه‌ی نماز و خواندن او قصور نداشت». بی‌بندوباری اخلاقی و مالی او، و استقراض‌های مکررش و نیز بستگی‌اش به روس و انگلیس، علمای عتبات را بر آن داشت که برکناری او را از شاه بخواهند و چه‌بسا تا حکم تکفیر او پیش روند. این مطالبات، به کشاکش‌های درون دربار بر سر صدارت ضمیمه شد و امین‌السلطان، جای خود را به عین‌الدوله داد. عین‌الدوله در اوایل تصدی ریاست وزراء، از نظام‌السلطنه‌ی مافی مشورت می‌خواهد و او چنین پاسخ می‌دهد: «شما حاجت به تعليم نداريد. چند چيز در شما هست كه امين‌السلطان نداشت: اول، استيلایى در مزاج شاه و اطمينان و حبّ مفرط شاه به شما و تسلّط بر اجزاء [= اطرافیان] شاه و محرميت در هر موقع به شاه. دوم، سحرخيزى كه از طلوع فجر براى كار حاضريد. سوم، امساك و عقل معاش. با اين حالت، هرچه اسباب خرابى او شد، مَكُن و آن‌چه او نكرد، بكن.» عملکرد او در سیاست خارجه نیز چنان بود که هاردنیگ (وزیرمختار انگلیس در ایران) به لندن نوشت: «در ارزش‌یابی حکومت عین‌الدوله، باید گفت: تا کنون سیاست او، عکس‌العمل وضع صدارت اتابک [امین‌السلطان] است، یعنی در جهت داخلی، علیه بی‌بندوباری و ولخرجی‌های او؛ و در جهت خارجی، علیه تمکین او از روس که در سه ساله‌ی 1900 تا 1902 (1316 تا 1319 قمری) مشهود بود. عین‌الدوله هنوز نتوانسته کسر بودجه‌ی حکومت سلف خود را از میان بردارد و برای کمک مالی نه به ما روی آورده و نه به روس ... . روابط عین‌الدوله با ما هرگز صمیمی و یک‌جهت نبوده است. به نظر می‌آید که هدف عمده‌اش، برانداختن مداخله‌ی خارجی است در امور مملکت... و ایستادگی در برابر هر نوع تقاضای بیگانگان مانند امتیازهای بازرگانی، راه‌سازی و کشیدن خط تلگراف و امثال آن... سیاست او را می‌شود چنین خلاصه کرد: دفع هرگونه نفوذ اروپایی تا حد امکان. ... بر خلاف انتظار، تمایلات ضد بیگانه‌ی عین‌الدوله موجب کاهش نفوذ عنصر بلژیکی نگشته... و آن، نتیجه‌ی ضروریات سیاست اقتصادی وزیر اعظم است. او تمییز داده که بدون وزیر اروپایی، بهبود وضع مالی ایران که نخستین شرط لازم استقلال آن می‌باشد، ناممکن خواهد بود. از این رو، اگرچه به اندازه‌ی امین‌السلطان به شخص «مسیو نَوز» اعتماد ندارد، دست او را در اداره‌ی امور بازگذارده است.» جالب آن‌که «عین‌الدوله از تراز اول علما، دو نفر را برای خود برگزید: اول مرحوم حاج شیخ فضل‌الله نوری، دوم حاج میرزا ابوالقاسم امام‌جمعه. اما انتخاب مرحوم حاج شیخ فضل‌الله برای این بود که اولاً از تمام علمای طهران بدون استثناء اعلم بود و مخصوصاً مورد توجه علمای نجف [بود]، بلکه در معلومات با آنان همسری داشت. دوم آن‌که مرحوم شیخ، اگرچه از گرفتن هدایا ابایی نداشت، ولی کمتر ناسخ و منسوخ از او دیده می‌شد. سوم آن‌که در امور سیاسی از سایرین بهتر و داناتر بود. چهارم آن‌که مخالف جدّی میرزا علی‌اصغر خان امین‌السلطان بود. پنجم آن‌که در دوستی ثابت‌تر بود و خوف و هراس او در آزادی عقیده از دیگران کمتر. بدین جهت او را برگزید و احکام او را به موقعِ اجرا می‌گذاشت.» 2 @risheh
ریشه‌ها
درباره‌ی #مشروطه و #شیخ_فضل_الله_نوری (4) همچنان که گفتیم، جریان اسلام‌گرا به سرعت در حال توسعه‌ی ن
درباره‌ی و (5) این روند، دقیقاً در تعارض با مقاصد جریان غربگرا بود، به همین سبب، پس از تأسیس کتابخانه‌ی ملی در تهران، روشنفکران آن را به پاتوقی برای تبادل نظر بدل کردند و در نهایت، تشکیلاتی پنهان را برای هم‌افزایی هرچه بیش‌تر ایجاد نمودند. این نقطه‌ی عطف در حرکت جریان غربگرا در ایران، دستورالعمل‌هایی برای شتاب بخشیدن به تحولات و جهت‌دهی آن‌ها به سوی مقاصد این جریان داشت، از جمله: همسو کردن افراد جاه‌طلب، نفوذ در مراجع حاضر در عتبات، افزایش تنش میان طرفداران امین‌السلطان و عین‌الدوله، تولید و انتشار مطبوعات در جهت ایجاد انقلاب، و نیز ایجاد جلسات مباحثه در بین اقشار میانی پیرامون تحولات دنیای غرب. از این پس، تحولاتی رخ می‌دهند که رنگی دیگر دارند؛ با ارتحال دو مرجع تقلید ساکن عتبات (فاضل شربیانی و مرحوم مامَقانی) که مقلدینی در ایران دارند، مقلدین ایشان در پی انتخاب مرجعی جدیدند که ناگاه خبر دیوانگی آقا سید محمدکاظم طباطبایی یزدی از مراجع عتبات، شایع می‌شود، که البته دوامی نمی‌آورد. در آستانه‌ی محرم، عکسی از مسیو نوز- مسئول بلژیکی گمرکات ایران که پیش از صدارت عین‌الدوله منصوب شده- در مجلس رقص که با لباس روحانیت، سال‌ها قبل گرفته بود، به دست می‌افتد که از قضا از طرفداران است. و این‌گونه جنجالی در محرم بر پا می‌شود ولی علماء با او همراهی نمی‌کنند. جمعی از تجار، در اعتراض به وضع گمرک در آستانه‌ی حضرت عبدالعظیم متحصن می‌شوند. ساختمان نیمه‌ساز بانک استقراضی روس در زمینی وقفی در بازار تهران توسط مردم تخریب می‌شود و در این میان، بیش از همه، شیخ فضل‌الله نوری که کم‌ترین دخالت را در واگذاری این زمین داشته، مورد هجمه و اتهام قرار می‌گیرد. ناگاه قیمت نان در تهران و تبریز بالا می‌رود و اعتراضات بالا می‌گیرد. ناگهان در این میان، «در عُشر اول شوال المكرم 1323، مردم می‌گويند كه علما گفته‌اند دولت و سلطنت ايران هم بايد سلطنت بشود. لكن اين صدا هنوز عام نشده» (مرآت الوقايع مظفرى، ج2، ص: 873) و این در زمانی است که هنوز هیچ ندایی برای عدالتخانه برنخاسته بود. ناگاه قند گران می‌شود، علاءالدوله حاکم تهران، تجار را ملزم به ارزان کردن قیمت قند می‌کند، ولی چند نفر از تجار که سید هم بودند، زیر بار نرفتند و علاءالدوله در مقابل، آنان را فلک کرد. این تجار هم با جمعی از خویشان و طلاب، به خانه‌ی علماء رفتند تا ایشان را با خود همراه کنند. با ایشان همراه می‌شود ولی شیخ فضل‌الله نوری نه. اجتماع اعتراضی شکل گرفت و از قضا، هدایت جریان به دست معمّمین جریان غربگرا (چون ) می‌افتد و آنان پیکان تهاجم به سوی ، و حتی شاه می‌برند. کار به آن‌جا می‌رسد که تعدادی انگشت‌شمار از علمای تهران، در حرکتی اعتراضی، در آستانه‌ی حضرت عبدالعظیم متحصن می‌شوند. () @risheh
💠اسرار پیدا کانال جریان‌شناسی و تاریخ معاصر: 💠 @asrar_p
عذر می‌خواهیم، تقصیر از ماست جناب آقای ، ما را ببخشید که آن‌قدر از تاریخ‌مان حرفی نزدیم که شما از سیر تطور نظام مرجعیت در شیعه اطلاعی ندارید. عذر می‌خواهیم اگر کوتاهی کردیم، و شما گمان کردید با در فتوا تفاوتی ندارد. پوزش می‌خواهیم اگر نفهمیدید که دوره‌ی و دیگر گذشته است و ما در دوران به رهبری قرار داریم. ولی آقای علوی بروجردی! شما آن‌قدر هم جاهل نیستید که نفهمید پدیده‌ی مرجعیت در تشیع، امری ایستا نبوده و همواره رو به پیشرفت و ساختارمند شدن داشته است. آقای علوی بروجردی! اگر بحث بر سر فتوا دادن است، کسی مانع شما نبوده و جنابتان را نکرده است؛ محل نزاع را عوض نکنید. هر کسی می‌تواند فتوا دهد، ولی لابد می‌دانید که صرف فتوا دادن، با تبلیغ مرجعیت و پول‌پاشی و دفتر و دستک به راه انداختن و تشکل درست کردن و با سیاسیون بستن و حمایت شدن از سوی پروپاگاندای رسانه‌ای و ... متفاوت است. جناب علوی بروجردی، درست می‌گویید. تاریخ تشیع مشکلی با اجتهاد و فتوا دادن افراد متعدد ندارد، ولی به ما حق خواهید داد اگر درک کنیم که امتداد اجتماعی مرجعیت، امری صرفاً علمی یا حوزوی نیست و نمی‌توان آن را با امور سیاسی و مدیریت جامعه بی‌ارتباط دانست. جناب آقای علوی! راستش را بخواهید ما آن‌قدر هم که شما و دوستانتان گمان می‌کنید ساده نیستیم. حقیقت را بگویید؛ شما ریاست شرعیه می‌خواهید، و البته این ریاست را از طریقی غیر شرعی و برای مقاصدی غیر شرعی هدف گرفته‌اید. راستش نمی‌توانیم سر در برف کنیم و ارتباطات پیدا و پنهان شما با برانداز و غربی را نبینیم و نفهمیم که شما را برای مرجعیتِ جریان برانداز در آب‌نمک خوابانیده‌اند، چون دریافته‌اند مراجع بزرگوار تقلید موجود، منزه از همراهی با آنان‌اند و هایی چون و هم مقبولیتی در میان عامه ندارند. شما را پیش انداخته‌اند تا از نام جد بزرگوارتان که در میان مردم بسی نیک‌نام است، سوء استفاده کنند. جناب علوی بروجردی! تاریخ خیلی چیزها به ما آموخته. ما آموخته‌ایم که اگر با همراه نشویم و به همراهی غرب‌گرایان دل خوش کنیم یا توطئه‌ی آنان را نفهمیم، ما نیز سرنوشتی جز کشته شدن یا عزلت نخواهیم داشت؛ چنان که به سید بهبهانی گفت و همان شد، چنان که آخوند خراسانی را هم کشتند، حاج‌آقا نورالله را هم کشتند و دیگران را، البته آن هنگام که کام خود را از غفلت آنان گرفته بودند. شما هم از همراهی با این جریان طرْفی برنخواهید بست. تا دیر نشده از خر آنان پیاده شوید و بیش از این عِرض خانواده‌ی خود را نبرده، زحمت ما مدارید! یا علی! @risheh
هدایت شده از جدال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شصت و هفت سال پیش ملت ایران برای استقلال مبارزه میکرد. دقیقا مثل این روزها و امپریالیسم جوابش را با تروریسم اقتصادی میداد. دقیقا مثل این روزها. و در بی‌بی‌سی فارسی، چند ایرانی نما هر روز مقاومت ایران را دلیل اصلی بدبختی و فلاکت و فقر مردم و به خطر انداختن صلح جهانی می‌خواندند. دقیقا مثل این روزها. بیست و نه خرداد سی و یک، انگلیس نفت‌کش رزماری که با دور زدن تحریم، نفت ما را به ایتالیا می‌برد توقیف کرد. ایران در دادگاه محکوم، نفتش مصادره و حتی مجبور به پرداخت هزینه دادگاه شد. و امید به دور زدن تحریم از بین رفت. شصت و هفت سال بعد اما نه فقط نفتکش ایران آزاد که آمریکا و بریتانیا با تحقیر سیلی خوردند تا بیاموزند ایران نودو هشت ایران سی ویک نیست. که نه فقط باید خواب کودتا و قلدری از سر بیرون کنند که غرامت گذشته را هم بدهند. چه مسیر طولانی آمدیم. از ملت ضعیفی که سر استقلال داشت اما بازوی حفظش را نداشت حالا به ملتی قدرتمند بدل شدیم که اسممان ترس در دل قلدرها میندازد. و دویست و پنجاه هزار جان زیبا را ببین که از همه ما زنده‌تر، هر یک تکه ای از این مسیر بلندند، تکه‌ای از آنچه «ما» را ما میکند. به کانال علی علیزاده بپیوندید @jedaall
🔩 کودتای ۲۸ مرداد؛ از آغاز تا پایان @darseenghelab @GhararGahShayeat
پیام یکی از دوستان: با سلام این‌که مدیران صدا و سیما با هزینه‌کردهای بالا برای پروژه‌های قهرمان‌سازی، آن هم برای عظمت‌بخشی کاذب به اشخاصی که در تاریخ غبارآلود، معلوم نبوده که چه‌کاره هستند! همچون بی‌بی مریم، خواهر اسعد بختیاری (اسعد بختیاری از عمال انگلیس و از عوامل اصلی دستگیری و شهادت مرجع شهید علامه شیخ فضل‌الله​ نوری بود) اقدام می‌کنند! جای بسی تأمل دارد. پژوهشگران و مورخان بصیر باید در این موارد بیش‌تر حساسیت به خرج دهند تا جای صالح و غیر صالح را در تاریخ عوض نکنند!
ریشه‌ها
پیام یکی از دوستان: با سلام این‌که مدیران صدا و سیما با هزینه‌کردهای بالا برای پروژه‌های قهرمان‌ساز
در این باره، به بیانات امام خامنه‌ای در دیدار اعضای همایش نکوداشت شیرعلی‌مردان خان بختیاری (فرزند بی‌بی مریم) در تاریخ ۱۳۹۲/۱۲/۲۶ توجه کنید: بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌ کار بسیار به‌جایی است که ما چهره‌های سالم و برجسته را در میان بخش‌های مختلف اقوام کشورمان جست‌وجو کنیم و معرّفی کنیم؛ ظلم بزرگی است که انسان قبول کند شخصیت‌هایی فداکاری‌هایی کردند و برجستگی‌ها و امتیازاتی از خودشان نشان دادند و چهره‌ی این‌ها مغفول بماند و فداکاری این‌ها و مجاهدت این‌ها ندیده گرفته بشود. همین‌طور که دوستان بیان کردند، ها و عموماً ها - که در مناطق وسیعی از کشور حضور دارند و زندگی می‌کنند - جزو بهترین و باوفاترین بودند. البتّه یکی از امتیازات کشور ما، تنوع اقوام و قومیت‌ها و مانند این‌ها است؛ و الحمدلله همه هم همین‌جورند، یعنی انسان وقتی نگاه می‌کند، اقوام مختلف ایرانی با هم همبستگی و چسبندگی و ارتباط و اتّصال و توادُد به معنای واقعی دارند؛ در طول تاریخ هم همین‌جور بوده، زمان ما هم بحمدالله به‌طور کامل همین‌جور است. خب، هر قومی خصوصیّتی دارند؛ ما بختیاری‌ها و لرها را به صداقت، به صفا، به شجاعت، به غیرت شناختیم. این‌ها در قبال عقاید اسلامی و عقاید مذهبی و عقاید تشیّع، بسیار پایدار و دارای پافشاری و پایمردی بودند در طول زمان، و زمان خود ما هم همین محسوس بوده و این را دیدیم. به سادات چقدر احترام می‌گذارند، به خاندان پیغمبر چقدر احترام می‌گذارند، به طور مطلق به روحانیون [چقدر احترام می‌گذارند]؛ حالا فرمودند(۱) که شخصیّت‌های علمی آن‌جا معروف نشده‌اند؛ لکن من که چند سال قبل از این رفتم ،(۲) آن‌طور که در ذهنم هست، آن‌جا با برخی از روحانیون لر و بخصوص بختیاری آشنا شدیم و این‌ها گفتند و کسانی را هم از شخصیّت‌ها اسم آوردند؛ منتها مظلومیّت این قوم همین است که حتّی شخصیّت‌های روحانیشان هم شناخته شده نیستند، معروف نیستند؛ خب این‌ها بایستی جست‌وجو بشود و تلاش بشود. و حالا که شما بحمدالله در این جریان قرار گرفتید، خوب است که کار را ادامه بدهید و بگردید واقعاً شخصیّت‌ها را پیدا کنید، منتها آن‌چنان که هستند؛ یعنی دقّت بشود که شخصیّت‌سازی نشود. همان‌طور که جناب‌عالی(۳) اشاره کردید کاملاً درست است، خوانین بختیاری همه یک‌جور نبودند؛ بله، آمدند و آن کارهای بزرگ انجام گرفت، امّا همه یکسان نبودند. مهم‌ترین برجستگی علی‌مردان خان حضور در جنگ بختیاری‌ها در نیست - آن‌وقت یک جوانی بوده، هجده نوزده سال یا بیست سالش بوده - مهم‌ترین کارش مبارزه‌ی با است که بعد هم دستگیر شد و بعد هم اعدام شد به دست رضاخان. و ایستادگی کرد. البتّه اشاره کردند آقای رضایی، مادر او - بی‌بی [مریم] - و ضدّ بیگانه بوده؛ واقعاً این هم نشان‌دهنده‌ی این است که چگونه تربیت مادر، شخصیّت فرزند را اصلاً شکل می‌دهد؛ یعنی این مادر توانست این بچّه را این‌جور بار بیاورد که یک شخصیّت برجسته‌ای بشود. تجلیل از شخصی مثل و مادر او و شخصیّت‌هایی از این قبیل که مبارزه کردند با استبداد و با رضاخان و با سلسله‌ی پهلوی، کار شایسته‌ای است، کار خوبی است. و جهت‌گیری‌های این‌ها هم روشن بشود؛ این پرچم «لااله‌الاالله»ای که گفتند،(۴) به نظر من چیز مهمّی است که معلوم باشد که این‌ها کسانی بودند که با عقاید دینی و با احساسات برخاسته‌ی از عقیده‌ی دینی و تأیید شده‌ی به‌وسیله‌ی عقاید دینیشان مبارزه می‌کردند و می‌جنگیدند. امیدواریم ان‌شاءالله خداوند به شماها توفیق بدهد. مراقب باشید بین آن کسانی که صادقانه، خالصانه، برای خدا در مبارزات حقیقی و آن‌چه می‌شود آن را جهاد نامید شرکت کردند، با آن کسانی که نه، اغراض دیگری داشتند. به‌هرحال امیدواریم که گذشتگان خدوم و ارزشمندی که در همه‌ی بخش‌های کشورمان بودند، ان‌شاءالله خداوند با اولیائش محشور کند، درجاتشان را عالی کند، گناهانشان را بیامرزد؛ و شماهایی را که هستید توفیق بدهد که ان‌شاءالله بتوانید آن عقب‌افتادگی‌های قبلی را جبران کنید؛ و ان‌شاءالله بتوانید از علمای بزرگ، از شخصیّت‌های برجسته، کسانی را در بین این مجموعه معرفی کنید. بله، در منطقه‌ی و آن مناطق ، شخصیّت‌های برجسته و بزرگی از لُرها وجود داشتند، ان‌شاءالله در بین بختیاری‌ها هم ما همین را شاهد باشیم. ان‌شاءالله موفّق و مؤیّد باشید. والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته‌ ۱) امام جمعه‌ی شهرستان مسجدسلیمان‌ ۲) ۱۳۷۱/۷/۱۵ ۳) همان‌ ۴) آقای
ریشه‌ها
در این باره، به بیانات امام خامنه‌ای در دیدار اعضای همایش نکوداشت شیرعلی‌مردان خان بختیاری (فرزند بی
تأکید حضرت آقا در تفکیک میان رؤسای بختیاری بسیار مهم است. دقت ایشان در تفکیک مشروطه و جنگ جهانی هم جالب و هوشمندانه است. بسیار جالب است که ایشان حتی از ورود بختیاری‌ها به طهران یاد نمی‌کنند، بلکه صرفاً​ حرکت آن‌ها در اصفهان را ذکر می‌کنند. (در فتح اصفهان، سردار اسعد هنوز به ایران نیامده بود و در لندن حضور داشت)
ریشه‌ها
تأکید حضرت آقا در تفکیک میان رؤسای بختیاری بسیار مهم است. دقت ایشان در تفکیک مشروطه و جنگ جهانی هم ج
باید دید سریالی که این روزها از شبکه سه پخش خواهد شد، با کارگردانی شخص خوش‌سابقه‌ای چون پرویز شیخ‌طادی، آیا این ظرافت‌ها را لحاظ کرده است یا خیر.
ریشه‌ها
باید دید سریالی که این روزها از شبکه سه پخش خواهد شد، با کارگردانی شخص خوش‌سابقه‌ای چون پرویز شیخ‌طا
متأسفانه جهالت‌ها و غرض‌ورزی‌ها در تاریخ‌نگاری معاصر، علی‌قلی خان ​ را به یکی از اسطوره‌های ایل بدل کرده است تا آن‌جا که چندی قبل پس از تخریب سردیس سردار اسعد، او را از مفاخر کشور برشمرد. در این باره، بنگرید به: نسیم آنلاین | سردار! به کدام "مصلحت" عامل شهادت شیخ فضل‌الله نوری را جزو "مفاخر" می‌دانید؟ http://old.nasimonline.ir/Content/Detail/2032877/%D8%B3%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%B5%D9%84%D8%AD%D8%AA-%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%84-%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D8%B4%DB%8C%D8%AE-%D9%81%D8%B6%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D9%86%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D8%AC%D8%B2%D9%88-%D9%85%D9%81%D8%A7%D8%AE%D8%B1-%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%AF
دیروز بیانیه‌ای با عنوان «نامه‌ی مشفقانه‌ی جمعی از اساتید و فضلای حوزه‌ی علمیه قم به آملی لاریجانی» در گوشه‌ای از فضای مجازی انتشار یافت. این نامه در حالی نوشته و منتشر می‌شود که پیش از آن، جمعی از طلاب، نامه‌ی دیگری نوشته و نشر داده بودند که محتوا و جهتی کاملاً متفاوت داشت. هم‌چنین تشکل اساتید انقلابی حوزه‌ی علمیه‌ی قم نیز ‌متنی انتشار داد که سمت‌وسویی دیگرگون از این نامه‌ی «مشفقانه» را نشان می‌داد. یکی از نقاط ضعف در مجموعه‌ی حوزه‌ی علمیه، فقدان تشکل‌های رسمی فعال سیاسی است، ولذا هر از گاه، شاهد نگارش نامه یا بیانیه‌ای هستیم که عنوان «جمعی از طلاب و اساتید حوزه» را پای خود دارد. سؤال این‌جاست: کدام‌یک از این نوشته‌ها را باید به حساب حوزه و روحانیت گذاشت و کدامین آنان، بیان‌گر موضع رسمی و یا غالب طلاب است؟ اگر بنا نیست تشکل‌های فعال شکل گیرند، پس نباید در صدور مکتوبات، از عناوین کلی و پرابهامی بهره جست که ممکن است در برخی موارد، چهره‌ی حوزه و روحانیت را مخدوش کنند و در این میان، کسی پاسخ‌گو نباشد. پس ضروری است نویسندگان و امضاءکنندگان این نامه (شخص یا گروه)، هرچه زودتر اسامی خود را اعلام کنند تا مردم و طلاب بدانند این مواضع از طرف چه کسانی است و دیگران آن را به حساب مجموعه‌ی حوزه نگذارند. شما که این‌گونه بی‌پروا به افشاگری علاقه‌مندید، ابتدا از خود شروع کنید، ور نه، ناچار خواهیم بود به گوشه‌ای از دانسته‌های خود در این باره اشاره کنیم. و من الله التوفیق @risheh
هدایت شده از اسلام سیاسی | مومنی
📖 کتب پیشنهادی به جوانان @eslamesyasi
🗓سالروز آغاز نهضت امام خمینی 🏴درعاشورای حسینی سال۱/۱۳۴۲ 💠رهبرانقلاب: ‼️امام امت ما فرزند حسین است و امت ما هم همچو انصار حسین دنباله رو او بوده‌اند، تا مادامی که ما در این خط حرکت میکنیم پیروزیم! ۵۹/۸/۲۳ ‼️این موضوع خیلی مهمی است که ما همواره باید نهضت خمینی را در تداوم نهضت حسینی ببینیم، ما نمیگوییم امام راحل مثل امام حسین است، اما همان عناصر در امام راحل بود؛ عنصر محبت، شجاعت، استقامت، اگر ما نهضت خمینی را درشعاع عناصر حسینی ببینینم، آنوقت هرگز راهمان را گم نخواهیم کرد! ۷۵/۳/۲ ‼️ما باید به این نکته مهم توجه کنیم که نهضت خمینی بدون محبت حسینی به پیروزی نمیرسید شاید این مسئله برای بعضی روشنفکرنماها ثقیل بیاید اما واقعیت اینستکه بدون حب حسینی نمیشد این توده میلیونی به راه بیفتد و فداکاری کند، هیچ جریان فکری نمیتواند بدون پیوندعاطفی جریان مردمی ایجاد کند، محبت است که به ایمان قدرت کارایی میدهد! ۶۸/۵/۱۱ #نشربامنبع @Jahade_tabeini
🗓سالروز آغاز نهضت امام خمینی 🏴درعاشورای حسینی سال۲/۱۳۴۲ 💠رهبرانقلاب: ‼️نهضت خمینی الگوبرداری شده از نهضت حسینی است، که همواره برای ما حامل درس است؛ از افراد صاحب فکر و اندیشه "خواهش میکنم" که براین مسئله تأمل کنند! ۷۵/۳/۱۴ ‼️مانمیفهمیم صبر یعنی چه، شما تاریخ راببینید چه بزرگانی به سیدالشهداء میگفتند آقا قیام نکنید، اهل حق را ذلیل نکنید اما حضرت بر این مصلحت اندیشیها صبر کرد، صبر درمقابل دوستان خیلی قدرت میخواهد، قدرت عقلی و قلبی؛ امام راحل هم درطول نهضت دچار فشاربزرگان بود اما همواره صبر کرد! ۸۰/۱۲/۲۱ ‼️من با تمام وجود معتقدم که با آگاهی از اصول اسلام میفهمیم که در لحظه چه باید کرد از اصول اسلام جریان قیام سیدالشهداست که تدبر در آن به ما میفهماند که مقاومت تنها راه جهاد علیه ظالمین است و امام راحل درطول نهضت خود همواره در این راه بود و اگر ما این راه را نرویم نسبت به زحمات سیدالشهداء و امام نمک نشناس بوده ایم! ۶۶/۶/۱۰ #نشربامنبع @Jahade_tabeini
مواد 17 گانۀ قطعنامۀ پایانی راهپیمایی میلیونی تاسوعا و عاشورا در سال 1357 ( 19 و 20 آذر): «1. حضرت آیت‌الله امام خمینی رهبر ماست و خواسته‌های ایشان، خواسته‌های عموم ملت است و این پیاده‌روی، رأی اعتمادی است که از دل و جان و برای چندمین بار به ایشان داده می‌شود و قدر‌دانی صمیمانه‌ای است که ملت مسلمان و مبارز ایران از رهبری ارزش‌مندِ مراجع عالی‌قدر می‌نماید. 2. سقوط و برچیده شدنِ بساطِ شاه و رژیم سلطنتیِ استبدادی و پایان یافتن همه گونه آثار استعمار خارجی که با استبداد داخلی پیوند بنیادی دارد و انتقال قدرت به مردم مسلمان و مبارز ایران. 3. برقراری حکومت عدل اسلامی بر اساس آرای مردم و حفظ و پاسداری از استقلال و تمامیت ارضی کشور و تأمین آزادی‌های فردی و اجتماعی با معیارها و ضوابط اسلامی. 4. تقارن این روز بزرگ مذهبی را با روز اعلامیۀ جهانی حقوق بشر غنیمت دانسته و اعلام می‌داریم که نه تنها تأمین حقوق فطری و طبیعی بشر از اساسی‌ترین هدف‌های جنبش ماست بلکه اسلام، خود مبتکرِ رسمی و حقیقیِ حقوق بشر بوده است. 5. استثمار و استعمار بیگانه و وابستگی به امپریالیسم شرق و غرب و قدرت‌های سلطه گر اجنبی به هر شکل که باشد، باید ریشه کن گردد و به روابط متقابل حسنه بر اساس رعایت حقوق و مصالح طرفین کشورهایی که در موضع خیانت و تجاوز به زمین و منافع ملت ایران نیستند، مبدل گردد. 6. حقوق اجتماعی و سیاسی و مدنی کلیۀ افراد جامعه و اقلیت‌های مذهبی و اتباع دیگر کشورها که با مراعات مصالح ملی در ایران اقامت دارند با رعایت همۀ جنبه‌های انسانی و اسلامی آن به طور کامل محفوظ و محترم باشد. 7. آزادی واقعی و حیثیت و شرافت و کرامت انسانی که اسلام به زن داده و حقوق اجتماعی و امکان رشد و شکوفایی همۀ استعدادهای بانوان به طور کامل تأمین شود. 8. اجرای عدالت اجتماعی و تأمین حقوق کارگر و دهقان و امکان بهره‌وری کامل آنان از محصول کار و دست‌رنجِ خویش، فراهم گردد. 9. هر‌گونه تبعیض حقوقی و اجتماعی و استثمار انسان به وسیلۀ انسان و سودجویی ظالمانه و سلطه‌گری اقتصادی که منجر به جمع ثروت‌های کلان از یک طرف و محرومیت و فقر از طرف دیگر باشد ریشه‌کن شود. 10. استقلالِ شرافت‌مندانۀ اقتصادی و احیای کشاورزی و پیش‌رفتِ صنعتِ مستقل تا حدِ خودکفایی و نجات از اسارت و وابستگی بیگانه به دست آید. 11. اعتصابات شکوه‌مندِ کارکنان مؤسسات دولتی و بخش خصوصی که ضربۀ مهلکی بر پیکر پوسیدۀ رژیم وارد آورده و در عین حال و در حد امکان نیازهای اولیۀ زندگی تودۀ مردم را دچار تنگنا نکرده مورد تأیید و تجلیل ماست. 12. لازم می‌دانیم به مردم فداکار توجیه کنیم که با تحمل مختصر کمبودی که از این رهگذر به وجود می‌آید همکاری‌های برادرانۀ لازم را در تأمین نیازهای ضروری دیگران به عمل آورده و از احتکار و گران‌کردن کردن کالاهای مصرفی شدیداً احتراز نمایند. 13. ما کشاندنِ ارتش را به خیابان‌ها و قرار دادن در رو درروی ملت را خیانتی به ارتش و ملت می‌دانیم. ارتش ایران باید بداند که وظیفۀ اسلامی و انسانی و ملی او موضع‌گیری و دشمنی با دشمنان خارجی مردم است نه با خود مردم. 14. تبلیغات بی‌اساس رژیم در خصوص نفوذ کمونیسم بین الملل در جنبش ملی - اسلامی ایران و توسل نظام حاکم به تخریب و آتش سوزی به منظور آلوده و بدنام کردن مبارزات مسلمانان نخواهد توانست ملت آگاه ما را که قرآن و اسلام و حُبّ وطن، یگانه محرک و تلاش آنهاست در مبارزۀ بی امان خود سُست نماید. 15. ما به روان پاک و پُر‌افتخار شهدای جنبش اسلامی ایران به خصوص شهدای مبارزات 15 سالۀ اخیر که سهم شایانی در پیش‌بُردِ اهداف مبارزه دارند و با الهام از مکتب حضرت حسین بن علی‌ع بی‌دریغ خون خود را نثار کرده‌اند درود می‌فرستیم و یاد آنان را گرامی می‌داریم. 16. کلیۀ زندانیان سیاسی و تبعیدی‌هایی که به جُرم دفاع از حریم حق و اسلام و وطن از آزادی محروم شده‌اند باید به خانه‌های خود بازگردند. 17. به منظور رسیدن به هدف‌های فوق مبارزۀ آگاهانۀ ملت تا سرحدِ پیروزی به صورت‌های گوناگون ادامه خواهد یافت و هر گونه دسیسه، دروغ پردازی، اتهام و اختلال و یورش حکومت، ملت ما را از جنبش رهایی‌بخش باز نخواهد داشت.»
سير مطالعاتي تاريخ معاصر و جریان شناسی 2.doc
84K
سير مطالعاتي تاريخ معاصر و جريان‌شناسي در دو سطح براي کساني که علاقه به مطالعات بيشتر در حوزه تاريخ معاصر و جريان‌شناسي فکري سياسي دارند. __________________________________ سیاست و دیانت|حجت‌الاسلام‌ابوطالبی ‌ @aboutalebi57 __________________________________
سیر مطالعات سیاسی.doc
51.2K
سير مطالعات سياسي ويژه دانشجويان و طلاب شامل 15 جلد کتاب در حوزه‌هاي تاريخ معاصر، جريانشناسي، غربشناسي و انقلاب اسلامي
▪️‏به کلاه پوستی سید ضیا مشغول نشوید ۱- سید ضیاالدین طباطبایی به همراه رضاخان رهبری کودتای انگلیسی سوم اسفند ۱۲۹۹ را برعهده داشت. پس از کودتا بلافاصله سید ضیا نخست وزیر دولت کودتا شد. پس از مدتی از نخست وزیری کنار رفته و ایران را ترک نمود. ‏۲-پس از شهریور ۱۳۲۰ و اشغال ایران و فرار رضاشاه ، ودرحالی که نفرت بالایی از رضاشاه و برکشندگان او و عوامل کودتا درکشور حاکم بود سیدضیا فرد اول کودتابه ایران برگشت. ‏۳-سیدضیا متهم ردیف اول کودتا و مشکلات و مصیبت های برامدن ورشد رضاخان با یک طراحی ، به جای پاسخگویی به اقدامات خود ، ذهن جامعه را به مسائل فاقد ارزش یا فرعی منحرف نمود و منتقدین خودرا به بازی وادار کرد که بردی برای انان درپی نمی داشت. ‏۴-سید ضیاالدین طباطبایی درگفتگو با صدرالدین الهی در این خصوص می گوید: «من باکلاه پوستی به سرگذاشتن ،کلاه گشادی سرمخالفینم گذاشتم. وقتی می خواستم به ایران برگردم، می دانستم که عده ای درصددند ازمن نقطه ضعفی گیربیاورند وبه من بتازند. باخودم گفتم چه نقطه ضعفی بهتر از کلاه. ‏۵-کلاه پوست راسرم گذاشتم ، وارد ایران شدم ودیدم که چه غوغایی برپاشد. هرچه دلشان خواست به کلاه گفتند ومن درخلوت خود به ان ها خندیدم .» ( گفته ها وناگفته های تاریخ معاصر ایران از زبان سید ضیاالدین طباطبایی) ‏۶-برخی مدیران اجرایی،جریانات سیاسی و افراد در ماههای اخیر با طرح مسائل و مواردی، منتقدین و مخالفین خود را مشغول به موارد فرعی وحاشیه ای نموده تا در این فضای جنجالی ،مطالبات اصلی معیشتی و اقتصادی مردم فراموش شود و هر روز شاهد تنش و بگومگوهای بی حاصل و بی ارزش باشیم. ‏۷-متاسفانه منتقدین نیز در این بازی گرفتار شده و مشغول کلاه پوستی سیدضیا شده اند. برخی عناصرمشکوک نیز در جبهه منتقدین ،بنظرمیرسد به عنوان "منتقد بدلی" فضای لازم را برای خواسته آن ها فراهم می کنند. باید مواظب بود جامعه را به کلاه پوستی سیدضیا مشغول نکنند. 💬 حسین قاسمی - کانال : @Fars_plus
▪️میزان ثروت رضاشاه در بانکهای خارجی 🔻 [رضاشاه] به هنگام استعفایش در سال 1941 ، بیش از 760 میلیون ریال (50 میلیون دلار) در بانک ملی سپرده داشت. مبالغ هنگفتی نیز در بانک‌های خارجی ذخیره کرده بود. به کمک اسناد و مدارک وزارت امور خارجه و خزانه‌داری آمریکا، [اکنون] می‌دانیم که رضا شاه مبلغی بالغ بر 20 تا 30 میلیون پوند ( 100 تا 150 میلیون دلار) در لندن داشت، که این مبلغ باورنکردنی در سال 1941 ، به پسر و جانشین‌اش، محمدرضا پهلوی، رسید. 🔻 همچنین به کمک اسناد و مدارک وزارت خزانه داری و بانک مرکزی آمریکا، امروز می‌دانیم که رضاشاه مبالغ هنگفتی نیز در بانک‌های سوییس و نیویورک داشت، که آنها را نیز فرزندانش به ارث بردند. بر اساس آمار دارایی‌های خارجی در ایالات متحده (ژوئن 1941)، می‌توانیم حدس بزنیم که کل دارایی‌های رضا شاه در آمریکا در حدود 5/ 18 میلیون دلار بوده است. اسناد و مدارکی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران افشا شد، نشان می‌دهد که رضا شاه مناطق وسیعی از ایران، شامل بیش از6000 روستا و آبادی، را به تملک خود درآورده بود . نقشه‌ای که سفارت آمریکا در دهه 1950 تهیه کرده، نشان دهنده وسعت زمین‌های غصبی رضا شاه است. (رضاشاه و بریتانیا ؛ به روایت اسناد وزارت خارجه آمریكا، دکتر محمدقلی مجد، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی: ص 18) 📌 برای ملموس‌تر شدن این ارقام، می‌توان اشاره کرد که قانون بودجه سال 1320 کل کشور که در 15 اسفند ماه 1319 به تصویب رسیده است، درآمد کشور را حدود 3600 میلیون ریال تعیین کرده بود و بر این اساس تنها مبلغی که رضاشاه در حساب لندن خویش داشته است معادل نیمی از درآمد سالانه کشور بوده است. منابع بودجه سال جاری بالغ بر هفده میلیون میلیارد ریال است. - کانال : @Fars_plus
🔴 عمدی در کار است تا این مکان تاریخی و مقدس در غبار غفلت زدگی و بی تفاوتی! از بین برود و برگی مهم از تاریخ رشادت انقلابیون اسلام خواه و استکبار ستیز #مشروطه محو گردد!!!؟ ⁉️ کجایند مدیران فرهنگی پیگیر؟ ⁉️ کجایند حوزه های علمیه زنده؟ ⁉️ کجایند علمای عملگرای فعال؟ 👈 تا مانع این خسارت تاریخی شوند 🔴 توضیحات تکمیلی👇 http://rasaee.ir/content/2332 💫نشر حد اکثری💥 #به_عمل_کار_برآید
آشفته ام چو پیر غلامی که از غمت یک عمر گریه کرد ولی کربلا نرفت... #حب_الحسین_یجمعنا #السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله_الحسین "شهریور دخت" @OfficialTwitTelegram
اربعین، بیداری و تمدن نوین اسلامی (1) شهادت سیدالشهداء علیه‌السلام در محرم ۶۱ هجری، دو پیامد مهم برای امت اسلامی در پی داشت، یا بگوییم: نتیجه‌ی دو انحراف اساسی در جامعه‌ی اسلامی بود: اولی؛ در برابر فراموشی عهد ولایت و پذیرش سلطنت جائرانه‌ی موروثی، و دومی؛ فراموشی تأکید قرآن بر دشمنی دشمنان. این انحراف، یعنی نادیده‌انگاشتن تولی به نظام ولایت حق و تبری از ولایت باطل، نقطه‌ی اساسی در افول تمدن اسلامی بود؛ تمدنی که سه قرن بعد درخشیدن گرفت، ولی پیشران آن، دو میراث از رسول خدا (ص) بود؛ جهادگری و دانش‌جویی. آن تمدن هرچند با فراز و نشیب، خود را نیمه‌جان تا نیمه‌ی عصر قاجار کشید، ولی از همان ابتدا عامل زوال خود را به همراه داشت و آن، اصل بود که در ذات خود، فسادآفرین و عدالت‌گریز بود. پس از عاشورا، جز امام زین‌العابدین و حضرت زینب علیهماالسلام، افرادی کمتر از انگشتان یک دست، دچار آن و انحراف همه‌گیر نشده بودند؛ «اِرتدَّ النّاسُ بعدَ الحسینِ (ع) اِلّا ثَلَاثَةً: أَبُوخَالِدٍ الْكَابُلِيُّ وَ يَحْيَى ابْنُ أُمِّ‌الطَّوِيلِ وَ جُبَيْرُ بْنُ مُطْعِم».‏ و این‌گونه، سال ۶۱ آغاز حرکتی تازه بود که علَم آن بر دوش سید ساجدین و زینب کبری بود؛ پرچم مقابله با غفلت و تلاش برای بیداری امت اسلامی و نجات آنان از ورطه‌ی امواج سهمگینِ «بحر لُجّی.» @jorenush