مَـذهَبیجٰآتبٰـآچٰآشـنيِگـٰآنـدو✨🌿
#رمان #گاندو🐊 ♥️نامیرا♥️ #محمد پارت 3 گزارش رسول رو کامل خوندم و مال خودم رو هم بررسی کردم که ی
#رمان #گاندو🐊 ♥️نامیرا♥️
#داوود
پارت 4
داشتم سر به سر فرشید میذاشتم که سعید و رسول باهم از پله ها پایین اومدن از چهرهشون معلوم بود که میخواستن چیزی بگن کنار من و فرشید وایسادن ماهم بدون هیچ حرفی نگاشون کردیم ببینیم چی میگن این دوتا...😁
سعید:بچهها زود باشین بریم اتاق آقا محمد گفتن که جلسه داریم...😉
داوود:جلسه الان...؟😣
ما که تازه یه پرونده رو تموم کردیم😟
رسول که نفس نفس میزد یه آه عمیق کشید دستاش رو هم از روی سینهاش برداشت و گفت:بله آقا داوود...☺️
به سرم زد یه ذره سر به سر رسول هم بذارم کلا استاد اینجور کارام که البته ناگفته نماند از خودش یاد گرفتم و گرنه من اصلا اینجوری نبودم شوخی نمیکردم یا سر به سر بقیه نمیذاشتم ولی خب دیگه الان کَمال رسول جان در من اثر کرده و منم بیچاره شدم...😂
ولی کلا باید فعلا حواسم باشه خیلی باهاش شوخی نکنم چون کارم پیشش گیره و اگه از حدی که تعیین کرده بگذرم تمومه دیگه تموم هرچی توی ذهنم ساختم دود میشه میره هوا...😑
داوود:میگم آقای رسول چه عجب یه بار ما شما رو بدون شیر قهوه ای یا خوراکی به دست دیدیما...😂
رسول:هه هه بی مزه جدیدا خیلی داری نمک میریزیا داوود حواسم هست😐
داوود:فرشید مگه دروغ میگم؟😂
فرشید:چی بگم والا...😅
رسول:فرشیدددددد عه...😡
اون قضیه که یادت نرفته...😝
فرشید:رسول ساکت هیس صدات در بیاد من میدونم با تو ساکت...🤨
سعید:ببینم چه خبر شده که ما خبر نداریم فقط رسول میدونه؟🧐
رسول:هیچی آقا فرشید جان میخواد بره قاطی مرغا قاطی قاطی...😂
فرشید:ای وای من آلو توی دهن تو خیس نمیخوره نه رسول...؟😐
سعید:به به مبارکه آقا فرشید شیرینی هم بدین به ما خیلی خوشحال شدم😍
داوود:فرشید ما نامحرم بودیم دیگه رفتی فقط به رسول گفتی آره؟😢
فرشید:نه داداش به جون خودم میخواستم بهت بگم فرصت نمیشد🙂
یه غلطی کردم اومدم به رسول گفتم😐
داوود:تو که میدونی رسول نمیتونه چیزی رو توی صندوقچه سینه اش نگه داره چرا بهش میگی حالا خوردی رفیق؟😂
من بهترین راز دار کرهزمینم☺️
رسول:داووددددد عه...😡
میگما اون قضیه رو...😝
داوود:رسول عه هیس...😐
فرشید:یکی نیست به خودت بگه داوود منو نصیحت میکنی داداش😂
همه مون زدیم زیر خنده😂
با صدای آقا محمد به خودمون اومدیم😳
بچهها بیاین دیگه بیست دقیقه است منتظرتونم😶
همه:چشم آقا اومدیم😣
رسول:بچهها بریم کارمون در اومد😓
همهمون تعلیقی نخوریم صلوات😂
••💚🌿💚🌿💚🌿💚🌿💚••
نویسنده:بانو میم.ت🖊❤️:)
کپی رمان نامیرا با ذکر نام نویسنده مشکلی ندارد اما در غیر این صورت حرام است🔍♥️=)
نظراتون راجب این پارت؟👇🏿🙂؛
https://harfeto.timefriend.net/16645531930562
سلام عزیزم ممنونم پیام فرستادی❤️
اولاشه عزیزم شاید بره جلوتر دوست داشته باشین❤️:)
#ناشناس
یھ جا نوشتھ بود...
بعد از حاج قاسم
همه ما "فرزند ِشهید" حساب میشیم..:)
پس حرمت نگھ داریم ..