چشم الان میزارم🌺
برادر نمیکنه ولی من میکنم😈
ممنون از نظرتون🌹
ولی شما دیگه چه یزیدی هستید😈😂
#سرباز_یار
🔸🔶به نام خدا🔶🔸
#رمان_عشق_فرمانده
پارت شصت و هفتم
#رسول
غذا ماکارانی درست کردم😋 ولی انصافا خیلی خوشمزه شده بود آشپزیم خوبه بد نیست😅
از قبل سالاد داشتیم🥗. از تو یخچال در آوردمش اومدم با ماست سس درست کنم و نقشه مو عملی کنم😈😎 یکم مایع ظرفشویی ریختم توش و یکمم سس ترش😆😈
به به چه سمی شده☠😏😏😏
همه چیزو مرتب چیدم رو میز و سسم دقیقا گذاشتم جلوش که دم دستش باشه و حتما بخوره😈 (البته یه جورایی مطمئن بودم که میخوره😏 چون عطیه به قول خودش سالاد بدون سس پایین نمیره😬)
صداش کردم اومد سر میز
عطیه: به به آقا رسول چه کرده😍 همرو دیونه کرده🤪
رسول: بشین بخور مزه نریز😎
نشست. همون اول شروع کرد به سالاد کشیدن.😏 (هنوز نخورده ها فقط ریخته😅) بعد شروع کرد یکم غذا رو خورد.
عطیه: به به چه طعمی😍😍 دستت درد نکنه داداش❤️
رسول: نوش جوووووون😎😌 (توی دلم : سُسَم بخور دیگه از دهن افتاد😈)
ایول شروع کرد به سس ریختن تو سالادش👍👍😼 خداروشکر حسابی هم زده بودم قشنگ حل شده بود خیلی معلوم نبود که چیزی اضافه کردم😆😏
رسول: (تو دلم) بدو بخور دیگه چقدر لفت میدی😫😫 سس به این خوشمزگیییییی😋😎😎
هورااااا شروع کرد به خوردن سالاد🤩🤩😈
وااااای عطیه چقدر خنگ شده هنوز نفهمیده دهنش کف کرده!!!!🤐🤦♂🤦♂
همه ی سالادو هم خورد که پس چی شد😟🧐
عطیه: دستت درد نکنه داداشی☺️ فقط نمیدونم چرا سالادش یه مزه ای میداد!😅 فکر کنم چون از دیروز مونده بود مزه ش تغییر کرده بود
رسول: نمیدونم شاید😅🤷♂
عطیه: تو نخوردی؟
رسول: نه نه ممنون🤭🤭
وجدان: رسول چرا اینکارو کردی خواهرته هاااا😡
اهههه ول کن دیگه کار از کار گذشته😒
غذا رو خوردیم و جمع کردیم
بعدش سریع رفت تو اتاقش
رفتم اتاقش دیدم خوابیده! چه زود خوابید! یعنی دل درد نگرفته؟🤨
(فردا صبح)
بیدار شدیم رفتیم سایت
#محمد
با مهدیه رفتیم سایت همه بودن رفتیم دنبال کارمون😎
#عطیه
نمیدونم چرا از صبح دلم یه جوریه😞 رفتم اتاق آقا محمد که بگم رسول همه چیرو بهم یاد داده و الان بیکارم بهم بگه که در مورد پرونده چیکار کنم🤔 در زدم
عطیه: سلام آقا
محمد: اِ.. س..سس..سلام🤭
عطیه: آقا رسول همه چیزو بهم یاد داد😊
یهو دلم پیچ خورد
عطیه: آیییییییییی😖
محمد: چیزی شده؟😶
عطیه: نننن.. نن...نه😓 (به زور گفته ها)
محمد: اما آخه حالتون خوب نیست😥
ویییی اصلا دلم نمیخواد جلوی آقا محمد درد مو بروز بدم🤭😣
عطیه: چیزی نیست یکم دلم درد میکنه🤭
اومدم بگم که کاری ندارم بهم بگید چیکار کنم؟ یهو ناخواسته گفتم
عطیه: آخخخخخخخخ آقا سرویس بهداشتی کجاست؟😧🤢
وییییی چه گندی زدم خودم که میدونستم اصلا چرا پرسیدم😑 آخه آدم از فرمانده ش راه دستشویی رو میپرسه؟!!🤯🤦♀😫
محمد: (به سمت در سرویس بهداشتی اشاره کرد)اونجا😟👈
سریع دوییدم رفتم تو.(گلاب به روتون🙈) کلی بالا آوردم🤮🤮🤮 خیلی دلم درد میکرد😣 سرمم درد میکرد😨 از بس درد داشتم اصلا نمیتونستم درست راه برم.😫 ولی اینجا نمیتونستم خودمو مریض نشون بدم تا همین الانم حسابی گند کاری کرده بودم.😢 دست و صورتمو شستم چادر و روسریمو مرتب کردم اومدم بیرون که با چهره آقا محمد رو به رو شدم😳😬
محمد: عطیه خانم خوب هستید؟🤔😟 چرا یهو حالتون بد شد؟😢
اهههه چرا هر موقع جلوی آقا محمدم دل پیچم زیاد میشه😩😰 فکر کنم به خاطر اُبُهتشه آدم جلوش استرس میگیره😶
عطیه: چیزی...نیس..ست...نگ...ران....نبا...شید🤭😓
محمد: ولی اینجور به نظر نمیرسه ها😦
عطیه: نه....نگ..ران...نباا..شی..ددد😓
رفتم سمت میزم که یهو دلم دوباره بد جور درد گرفت😖 و سرم تیر کشید😨 و افتادم زمین! فکنم خیلی محکم خوردم زمین چون سرم حسابی ترکید🤯😵 دنیا دور سرم میچرخید🌀 آخرین صدایی که شنیدم صدای رسول بود
رسول: عطیهههههههههه😱
و بیهوش شدم😞
ادامه دارد...
🌺🌱🌺🌱🌺🌱🌺🌱🌺🌱🌺🌱🌺🌱🌺🌱🌺
آنچه در پارت بعد خواهید خواند❗️
محکم خوردن زمین😱
برای تلافی😏
بهش آسیب بزنن😡
💠نویسنده : سرباز یار💠
https://harfeto.timefriend.net/16378820606005
پذیرای نظرات شما درباره ی رمان عشق فرمانده هستم.
کپی ممنوع🚫
_-_-_-_●●⸾🧡 ⃟🍁⸾●●_-_-_-_
🍂@romangandoee🍂
_-_-_-_●●⸾🧡 ⃟🍁⸾●●_-_-_-_
پروفایل
#چادرانه
#رفیقونه
#دخترونه
#سرباز_یار
_-_-_-_●●⸾🧡 ⃟🍁⸾●●_-_-_-_
🍂@romangandoee🍂
_-_-_-_●●⸾🧡 ⃟🍁⸾●●_-_-_-_
پروفایل
#چادرانه
#دخترونه
#سرباز_یار
_-_-_-_●●⸾🧡 ⃟🍁⸾●●_-_-_-_
🍂@romangandoee🍂
_-_-_-_●●⸾🧡 ⃟🍁⸾●●_-_-_-_
پروفایل
#چادرانه
#رفیقونه
#دخترونه
#سرباز_یار
_-_-_-_●●⸾🧡 ⃟🍁⸾●●_-_-_-_
🍂@romangandoee🍂
_-_-_-_●●⸾🧡 ⃟🍁⸾●●_-_-_-_
پروفایل
#چادرانه
#دخترونه
#سرباز_یار
_-_-_-_●●⸾🧡 ⃟🍁⸾●●_-_-_-_
🍂@romangandoee🍂
_-_-_-_●●⸾🧡 ⃟🍁⸾●●_-_-_-_
پروفایل
#چادرانه
#دخترونه
#سرباز_یار
_-_-_-_●●⸾🧡 ⃟🍁⸾●●_-_-_-_
🍂@romangandoee🍂
_-_-_-_●●⸾🧡 ⃟🍁⸾●●_-_-_-_
پروفایل
#چادرانه
#دخترونه
#سرباز_یار
_-_-_-_●●⸾🧡 ⃟🍁⸾●●_-_-_-_
🍂@romangandoee🍂
_-_-_-_●●⸾🧡 ⃟🍁⸾●●_-_-_-_
پروفایل
#چادرانه
#دخترونه
#سرباز_یار
_-_-_-_●●⸾🧡 ⃟🍁⸾●●_-_-_-_
🍂@romangandoee🍂
_-_-_-_●●⸾🧡 ⃟🍁⸾●●_-_-_-_