eitaa logo
خیمه عاشورایی "روز دهم"
620 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
15 فایل
پرسش ها و یا نظرات خود را به نام کاربری زیر ارسال کنید : @Rooze10hom
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🔷 اگر (ع) از اجنّه و ملائکه و قبایلی که به کمک آمدند، استفاده می‌گرفت و پیروز می‌شد، چه اشکالی پیش می‌آمد؟ ✅ پاسخ این پرسش رو محقق عاشورایی چنین پاسخ می دهند: 📎 جواب: سؤال بسیار خوبی است که پاسخ آن در عصر (ص) به گونه‌ای داده شده است. گاهی اوقات کسانی به پیغمبر(ص) می‌گفتند: اگر خدا به جای تو، فرشته‌ای برای ما می‌فرستاد، ما از او پیروی می‌کردیم. پیغمبر(ص) پاسخ می‌داد(در واقع خداوند تبارک و تعالی پاسخ می‌داد): اگر من فرشته می‌فرستادم قطعاً پیروی نمی‌کردید چون بعداً می‌گفتید: من که هم جنس این فرشته نیستم. او چون فرشته است اینطور است. اگر جن می‌فرستاد هم به همین ترتیب، می‌گفتند این جن است و قدرت و سرعت خاصی دارد. اگر چه جن هرگز از نظر فکر، فهم و درک و قدرت تخیل به پای انسان نمی‌رسد و هیچ جنی نمی‌تواند به افق انسان برسد اما جنیان هم توانایی‌هایی دارند که برخی از این توانایی‌ها نسبت به ما انسان‌ها بیشتر است. ❌ بنابراین اگر خداوند برای هدایت انسان، جن یا فرشته می‌فرستاد، همه از پیروی آن کنار می‌کشیدند. خوب اگر در جن می‌آمد، دیگر کربلا برای ما نبود چون یک موضوع غیر عادی بود که نمی‌توانست در زندگی ما نقش‌آفرین باشد چون ما نمی‌توانستیم از عناصری شبیه به آن‌چه (ع) استفاده کردند، یعنی جن و ملائکه را به کار بگیریم و همین موضوع، بهانه‌ای برای انجام ندادن هر و جنگی که اتفاق می‌افتاد، می‌شد. 🔰🔰🔰 ✅کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
💫 🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀 او باغبان خسته‌ی گل‌های چیده است انـــــدازه تمام بشـــــر داغ دیده است از گریه‌هایش دشت پر از رود می‌شود یک زن که از حوالی باران رسیده است یک زن شبیه عشق، میان ستاره‌ها یک تکّه آفتاب برایم خریده است حتی فرات پیش تو سیراب می‌شود زیرا که طعم تشنگیّت را چشیده است آزاده مادریست که از پیش خیمه‌ها تا ناکجای غربت میدان دویده است تنها کنار غربت یک مشک مانده است مانند یه درخت که برگش تکیده است مادر نشسته خم شد و از جا بلند شد حالا دو سر مقابل او قد کشیده است آرام با محمد و عونش وداع کـــرد شاید که وقت رفتن زینب رسیده است ✍🏻 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 🛑 در بررسی اجمالی کتب، کتب ادعیه و زیارات نظیر زادالمعاد، اقبال، مصباح المتهجد، بلدالامین و مفاتیح الجنان به دسته ای از عبارات بر می خوریم که آنها را نامیده اند. تفاوت زیارت با در این است که در دعا، خدای عزوجل را می خوانیم ولی در زیارت با کسی غیر از خداوند روبرو هستیم مثل زیارت پدر، زیارت مؤمنین و بهترین نوع آن زیارت ائمه علیهم السلام است. البته همه این زیارات به امر و دستور خداوند است و چون او فرموده است ما این زیارت را انجام می دهیم. 🔸زیارات مربوط به انبیاء و ائمه علیهم السلام در دو گروه دسته بندی می شوند: ⬅️ دسته اول: زیارات مطلقه که آنها را در هر زمان و هر مکان می توان خواند. ⬅️ دسته دوم: زیارات موقته یا زمان دار که آنها را باید در زمان خاصی و حتما باید از نزدیک خواند. مانند زیارت امام حسین علیه السلام در روز عید فطر. و به دلیل فرمایش حضرت علیه السلام از جمله زیارات مطلقه است و محدود به زمان و مکان خاصی نیست. ♦️ زیارت عاشورا به عنوان یکی از مرزهای عقیدتی دارای مفاهیم بلند و در بردارنده ارکان اعتقادی تشیع است. 🔸در دسته بندی دیگر زیارات باز به دو گروه تقسیم می شوند: ⬅️دسته اول زیارات جامعه هستند که بوسیله آنها می توان تمام معصومین علیهم السلام را می توان زیارت کرد. ⬅️دسته دوم: زیارات مخصوصه است مانند زیارت مخصوصه امام حسین علیه السلام که بوسیله آن نمی توان حضرات دیگر را زیارت نمود. از کتاب: بررسی منابع و شرح فرازهای زیارت عاشورا 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
💫 🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀 در آن کویر خشک فصلی دیگر آوردم با کاروانم باغی از نیلوفر آوردم دنیای کافر تا به دین خویش برگردد همراه خود فرزند... نه... پیغمبر آوردم بین دو دریا غنچه‌ای بی‌آب گل می‌کرد وقتی که او را از همه تشنه‌تر آوردم کوهی که غم را از دل خورشید برمی‌داشت! یک تکیه‌گاه از هر برادر بهتر آوردم پشت زمین از داغ عاشوراست خم گشته تا ایستادن پا بگیرد خواهـــر آوردم گنج مرا ویرانه در خود دفن خواهد کرد تا دید با خود شـــاهزاده دختر آوردم از این شگفتی بیشتر؟! فرزند پیغمبر_ قرآن به لب از روی نیزه سردرآوردم! این شهر، شهر قصه‌های تلخ تاریخ است از آنهمه شمشاد، باغی پرپر آوردم ✍🏻 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🌴🌴🌴 اَلسَّلامُ عَلَیْ الحُسَین وَ عَلی علی ابن الحُسَین وَ عَلی اَولادِ الحُسَین وَعَلی اَصحابِ الحسین 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ای کعبه ی همیشه ی دلشدگان؛ قبله ی قلب های عاشق! گفته اند روزی که پرده های غیب بسوزد و زمین پس از قرن ها هجرتِ خورشید، حضور آفتاب را حس کند، مقصد آفتاب، خاک توست. آفتاب ، برای انتقام تو بر می خیزد و اگر تو مقصد آفتاب باشی و آقتاب از کعبه رو سوی تو کند آیا تو قبله نخواهی شد؟ آیا قبله عوض نمی شود؟ می دانیم آن روز قبله نیز می چرخد و تو طواف گاه جهان می شوی، ما منتظر تغییر قبله ایم! سیب و عطش/۴۵ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🥀بارانی از حضور نسیم است و سیب ها درصحن تو زیر بارش امن یجیب ها 🥀آقا سلام، این من و این درد لاعلاج افتاده ام به پای طبیب طبیب ها 🥀پس سهم ما چه می شود آقا نگاه کن یک بار هم به غربت ما بی نصیب ها ✍🏻 🚩🕯🚩🕯🚩🕯🚩 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 (ع) 🔘ورود کاروان به شهر ▪️زمان ورود را سال61 هجری نوشته‌اند: 🔻(440 ه.ق) در آثارالباقیه می‌نویسد: شهرُ صفر فی‌الیوم الاول اُدخِلَ رأس الحسین مدینة دمشق. 🔻زکریابن محمدبن محمود قزوینی(م682) می‌نویسد: الیوم الاول منهُ عید بنی امیه اُدخلت فیه رأس الحسین بدمشق و العشرون منهه رُدّت رأس الحسین الی جثته: روز اول ماه صفر عید است. در این روز _امام_حسین(ع) را به دمشق وارد کردند و در روز بیستم همان ماه، سر را به بدن بازگرداندند. 🔻در مقتل الحسین خوارزمی، و در نفس المهموم به نقل از شیخ کفعمی، شیخ بهایی و محدث کاشانی، همین روز ذکر شده است. ▪️برخی نوشته‌اند سه روز و برخی سه ساعت آنان را در کنار دروازه شهر نگاه داشتند تا شهر را بیارایند. ▪️هنگام ورود هزاران نفر به تماشا آمده بودند. اسیران را در حالی وارد کردند که ریسمان بر بازو و گردن‌شان بسته بود و بر شترها سوار بودند. برخی نیز بر استر سوار بودند. ▪️هلهله و پایکوبی و کف زدن و هیاهو شهر را پر کرده بود. صدای موسیقی در شهر پیچیده بود و زنان می‎رقصیدند در حالی که دست‌ها را خضاب کرده و سرمه به چشم‌ها کشیده بودند و زیور آلات بر دست و گردن داشتند و مردان نیز لباس فاخر پوشیده بودند. آن روز در شام جشن اعلام شده بود. ▪️اسرا را از – منطقه‌ی پرجمعیت و شلوغ- وارد دمشق کردند. درخواست از این بود که از دری وارد شوند که جمعیت کمتر باشد اما بر خلاف آن عمل کرد. شمر دستور داد سرها را میان کجاوه‌ها بر نیزه کنند. ❌ نوشته‌اند باب الساعات دورترین فاصله را تا دارالاماره‌ی یزید داشت. را از این ورودگاه به سمت مسجد جامع که بازداشتگاه اسیران بود حرکت دادند. 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🌴🌴🌴 اَلسَّلامُ عَلَیْ الحُسَین وَ عَلی علی ابن الحُسَین وَ عَلی اَولادِ الحُسَین وَعَلی اَصحابِ الحسین 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 دوباره از چهارسوی هستی نام تو می آید و ولوله ی غریب یاد تو، در همه جا پیچیده است. دوباره سوگ سرخ تو، جریان و مدار همه هستی شده است و اشک پاک و زلال و زندگی بخش بر تو، تنها آبی که همه چیز و همه کس، حتی مردگان را حیات می دهد و به زندگی بر می گرداند: و من الماء کل شی حی برای تو/۱۰ 🔰🔰🔰 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 🍃 تصاویری زیبا از حمل مادر توسط یک زائر به سمت کربلا از منطقه راس البیشه 🔸️ منطقه راس البیشه در فاصله ۶۰۰ کیلومتری از کربلا قرار دارد و در بخشی از مسیر زائران باید از میانه ساحل و دریا عبور کنند. 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
📸 اینفوگرافی| پیاده روی اربعین، فاصله ها و هزینه ها. 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 پیروز کیست؟! در ازدحام جمعیت و موج و هیاهو و شادی و گریه ی (ع)_در دروازه ی شهر ، شخصی بنام ابراهیم بن طلحه بن عبدالله خود را به شتر (ع) نزدیک کرد. امام در غل و زنجیر بود و در محمل نشسته. ابراهیم که کینه ای دیرینه داشت و هنوز جای زخم های بر بدنش پیدا بود با صدای بلند به امام گفت: آخر چه کسی مغلوب شد؟ (پیروز کیست؟) ابراهیم در وقت طرح سوال صورتش را پوشانده بود. امام با آرامش و طمانینه پاسخی دندان‌شکن به او داد و فرمود: هرگاه خواستی بدانی چه کسی مغلوب شد، وقت نماز گوش به به اقامه بسپار و ببین نام و یاد چه کسی بلند است. او جد من محمّدمصطفی است و فرزندان او همیشه پیروز و سربلندند. آیینه در کربلاست/۶۴۱ به نقل از جلاءالعیون:ص۷۳۱ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
💫 🥀🕯🥀🕯🥀🕯🥀 هرکه سودای رخ ماه تو در سر دارد بی‌گمان در دل خود مهر پیمبر دارد تن به طوفان زدنت در دل دریای خطر ارث نابی‌ست که ذریه‌ی حیدر دارد اشبه الناس به خیبرشکنِ نخلستان دل به قد قامت زیبای تو خواهر دارد تر کن از عشق لبی، صوت اذان برخیزد روح زهراست در این معرکه لشکر دارد آتش کینه‌ی این قوم به عشاق علی وجه دردی‌ست که پهلوی تو و در دارد « یَسرالله طریقا بِک یا مُلتمسی» ای خوش آنکس که در این وادیه رهبر دارد اربا اربا شدی از روی کرم حضرت عشق تا که هرکس کمی از جسم تو را بردارد « لمعَ البَرق مِنَ الطور و آنست به » یک نفر در کف خود ساغر کوثر دارد ✍🏻 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای شورم، ای هیجانم حسین جانم...😔🖤 👤 حاج‌سیدمجید 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴🌴🌴 اَلسَّلامُ عَلَیْ الحُسَین وَ عَلی علی ابن الحُسَین وَ عَلی اَولادِ الحُسَین وَعَلی اَصحابِ الحسین 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 قصه ی شهادت تو، حتی در کودکی پنهان نبوده. خدا تو را برای شهادت آفریده تا روزی خون تو، جان پژمرده و بی رمق دین را شادابی و شکوفابی ببخشد. پیامبر(ص)، قصه ی آن روز را با پدرت، مادرت و برادرت باز گفته بود. حتی با همسرش امّ سلمه...... نخستین کس که در مدینه شهادت تو را دریافت امّ سلمه بود. خون در تربت تو غلیان کرد و فریاد امّ سلمه در مدینه پیچید. ای تربت تو زیارتگاه شوریدگان و شیفتگان، ما را به بوی و روی تربتت بنواز. آیت شگفت/۱۶۰ 🔰🔰🔰 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫 🥀🕯🥀🕯🥀🕯🥀 می‌رسی با نسیم پاییزی، از شمیم شکوفه سرشاری نفسی تازه می‌کند با عشق، زیر چتر تو هر سپیداری می‌تکانی غبار از رویِ گیسوان بلند شب ای ماه! برکه‌ها بین بازوانت باز، خواب خوش رفته‌اند و بیداری خیمه‌خیمه دوباره دلتنگی، چشمه‌چشمه مقابل سنگی صخره‌ صخره اگرچه می‌جنگی، رج به رج رود در بغل داری می‌روی مشک آب بر دوشت، آسمانی پرنده مدهوشت آب، در حسرت و تو در گوشت، بانک بی‌جان«العطش» جاری می‌دود رود، ردپایت را، دشت گم می‌کند صدایت را بذر سرسبز دست‌هایت را، در تن سرد خاک می‌کاری دلِ تنگِ رباب می‌شکند، در شب خیمه، خواب می‌شکند کمر آفتاب می‌شکند، قامتت را که سرخ می‌باری... از حرم بوی سیب می‌آید، صوت «أمن یُجیب» می‌آید یک امام غریب می‌آید، سخت در اشتیاق دیداری این تو هستی شکوه بی‌همتا، پرچم قله‌ی فضیلت‌ها مقصد رود، حضرت دریا، تا ابد زنده ای، علمداری... ✍🏻 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🌴🌴🌴 اَلسَّلامُ عَلَیْ الحُسَین وَ عَلی علی ابن الحُسَین وَ عَلی اَولادِ الحُسَین وَعَلی اَصحابِ الحسین 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 تو خون جاری در تار و پود حیاتی، بی تو رگ ها، لذت سیرابی از قلب را فراموش می کنند. تو ثار خدایی و هر آن که با تو، پیوسته به دریاهای خون، پیوسته به زیبایی عظمت و حیات و پیوسته به محبوب است. تو بهانه ی عشقی، بی تو هیچ کس عاشقانه ی حیات و حیات عاشقانه را ادراک نخواهد کرد. سیب و عطش/۶۶ 🔰🔰🔰 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 نقشه شهر در هنگام ورود کاروان 📚 منبع: آیینه در کربلاست/۶۳۹ 🔰🔰🔰 ✅کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 یکی از افرادی که چگونگی ورود کاروان به را گزارش کرده شخصی است به اسم " ". این فرد میگوید: من حج گذاره بودم و قصد زیارت داشتم. به رسیدم. وارد شدم. شهر را غرق سرور و جشن و شادی دیدم. ناگهان سرهایی دیدم که بر نیزه کرده بودند. پیشاپیش آنان سر (ع) بود و پشت سر زنانِ اسیر را می آوردند. پیش رفتم و به دخترکی که بر شتری برهنه سوار بود گفتم: تو کیستی؟ گفت: من ام، دختر امام حسین(ع). گفتم: من از یاران جد شمایم. اگر درخواستی داری بفرما. سکینه گفت: به این بیدادگر تبهکاری که سر پدر بزرگوارم را بر نیزه دارد بگو سر را دورتر ببرد تا مردم با نظاره ی آن کمتر به ما خیره شوند و به حرم این همه بی حرمتی و گستاخی نکنند. سهل می گوید: من به نزد آن ملعون رفتم و گفتم: خواسته ای دارم آن را برآورده می کنی و چهارصددینار از من بگیری؟ آنگاه سکه های طلا را از من گرفت و حاجت مرا روا کرد. 📚 منبع: آیینه در کربلاست/۶۴۲ به نقل از مقتل الحسین خوارزمی:ج۲، ص۶۰_۶۱ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 این کشتی حسین است که همه را با خود خواهد برد...🌹 👤 زیبای «کشتی نجات حسین» با نوای کربلایی‌مسعود تقدیم نگاهتان 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
(ع) (۱) 🖤 چون صلای عاشقی در عالم بالا زدند قرعه اول به نام حضرت زهرا زدند 🥀عهد پیش از خلقتش را آن‌چنان مردانه بست رتبه‌ی معراج او، آن سوی «اوادنی» زدند 🖤 پس به نام نامی کوثر از آن سوی ازل تا همیشه، سکه در اقلیم «اعطینا» زدند 🥀 گفت:«من دریای عشقم، بچه‌هایم نیز هم» تا ابد، عاشق‌ترین‌ها، دل به این دریا زدند 🖤 هیچ عصری وسعت افشای زهرا را نداشت جلوه‌گاه راز او را عصر عاشورا زدند 🥀 تکه‌ای از آزمون صبر زهرا بود و بس هر زنی را عصر عاشورا در آن صحرا زدند... 🖤 روز عاشورا دوباره فاطمه تکرار شد دختری همنام مادر، حافظ اسرار شد ...... ✍🏻 🏴🕯🏴🕯🏴🕯🏴 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 (س) شبی در پدرش را در خواب دید. وقتی از خواب بیدار شد به یاد پدر بسیار ناله کرد و گریست و مکرر می گفت: پدرم و نور چشمم را نزد من بیاورید. هر بار که حاضران می خواستند او را آرام کنند، گریه و اندوهش شدیدتر می شد و همه ی اهل بیت را محزون و گریان می کرد بطوری که از شدت ناراحتی خود را پریشان می کردند و با سوز و آه شدید می گریستند. 🔻صدای گریه آن ها به گوش که در کاخ خودبود رسید؛ از ماموران پرسید چه خبر است؟ یکی از حاضران به او گفت: ، پدرش را در خواب دیده و از زمانی که بیدارشده پدر را می طلبد و گریه و شیون می کند. یزید گفت: سر بریده ی پدرش را نزدش ببرید و پیش رویش بگذارید تا آن را بنگرد و خاطرش آرام گیرد. ماموران، سر را در ظرفی (مثل سینی) نهادند و حوله ای بر روی آن انداختند و آن را پوشاندند، سپس نزد آوردند و کنارش نهادند. ادامه دارد.... 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 (س) 🔸 صحبت رقیه با پدر گفت: این چیست؟ من پدرم را می خواهم. غذا نمی خواهم. ماموران گفتند: پدرت اینجاست. رقیه با دست های کوچکش، حوله را برداشت و ناگاه سر بریده ای دید.(فضا تاریک بود و سر نامشخص). پرسید این سرِ کیست؟! گفتند: سر پدرت است. رقیه سر را برداشت و به سینه اش چسباند و با گریه های سوزناک خطاب به سَر، چنین گفت: پدر! چه کسی تو را به خون آغشته کرد؟ پدر! چه کسی رگ های گردنت را برید؟ پدر! چه کسی در خردسالی یتیمم کرد؟ پدر! دختر یتیم تو به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ شود؟ پدر جان! زنان بی پوشش چه کنند. پدر جان! زنان اسیر و سرگردان کجا بروند؟ پدر جان! چه کسی چشمان گریان را چاره ساز است. پدرجان! چه کسی یار و یاور غریبان و بی پناهان است؟ پدرجان! چه کسی پریشان مویی ما را سامان می بخشد؟ پدرجان! بعد از تو چه کسی با ماست؟ وای بر ما بعد از تو وای از غریبی! پدرجان! کاش فدایت می شدم. پدرجان! ای کاس پیش از این نابینا می شدم و تو را اینگونه نمی دیدم. پدرجان! کاش پیش از این در خاک خفته بودم و محاسنت را آغشته به خون نمی دیدم. سپس سر را روی سَرِ پدر گذاشت و چنان گریست که همان لحظه بیهوش شد و وقتی او را حرکت دادند، دریافتند که از دنیا رفته. چند خشت در جمع کرد و کنار هم گذاشت و رقیه را برآن نهاد و در سوگ و اندوه و ماتم دفن کردند. ام کلثوم بیش از دیگران می گریست. علت را پرسیدند خطاب به خواهرش گفت: دیشب رقیه به من می گفت: عمه جان گرسنه ام و از من نان خواست ولی اکنون جنازه اش را پیش رو می بینم. رقیه را غسل دادند و با همان پیراهن کهنه دفن کردند. آیینه در کربلاست/۶۸۴ به نقل از معالی السبطین: ج۲، صص۱۷۰_۱۷۱ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به ددستان خود معرفی کنید: @roozedahom10