eitaa logo
کانال روشنگری‌🇵🇸
19.3هزار دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
13.3هزار ویدیو
70 فایل
🔶پاسخ شبهات(اعتقادی-تاریخی-سیاسی) 🔶تحلیلهای ضروری روز 🔶روشنگرانه ها پیج انگلیسی: @Enlightenment40 عربی: @altanwir40 عبری: @modeut40 اینستا instagram.com/roshangarii5 سروش Sapp.ir/roshangarii توییتر twitter.com/tanvire12 نظرات: @Smkomail کپی آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 #نیوزویک: #تحریم های #ترامپ علیه #ایران، 3 برابرش به سمت خودمان برگشت! #روسیه #چین #رهبر #آمریکا #جمهوری_اسلامی #قدرت #اقتصاد #آیت_الله_خامنه_ای #خامنه_ای #تهدید #نفوذی #روحانی #ظریف #اصلاحات 👉 @roshangarii 🌹
🔴 کاهش #بودجه_دفاعی کشور.. #خیانت جدید دولت #روحانی علیه #سپاه و #ارتش و #وزارت_دفاع و #امنیت کشور و پر کردن بیشتر جیب #مدیران مفتخور دولتی و آقازاده ها و دامادها .. #تحریم #تهدید #بودجه #مجلس #نظامی #آمریکا #عربستان #اسرائیل #خائن #سردار_سلیمانی #سرباز #موشک #موشکی 👉 @roshangarii 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شوخی #سیدحسن_نصرالله با #اسرائیلی ها 😜😉 شوخی بود یا #تهدید...😁 روحت شاد #شهید_تهرانی_مقدم الانه که اینستاگرام ملعون و ابزار دست #صهیونیسم آدمکش، این پست رو حذف کنه، پس تا جایی که میتونید منتشر کنید دوستان.✌ #نشر_حداکثری #نصرالله #حزب_الله #موشک #قدرت #قدرت_نظامی #لبنان #ماشاالله #فان_حزب_الله_هم_الغالبون #اسرائیل #القدس_عاصمة_فلسطين #سرايا_القدس #كتائب_حزب_الله #كتائب_القسام #israel #lebanon #palestine #FreePalestine 👉 @roshangarii 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ عامل بین و از زبان برنامه دِیلی شو‌ ‌ 🔺ترِوِر نوآ: آمریکا در همه کشورهای همسایه ایران پایگاه زده! بعد ناراحت است که ایران سر هایش را گرفته سمت نیروهای .😐 ایران اسلحه‌هایش را هر سمتی بگیرد، طرف نیروهای آمریکاست و آمریکا حساب می‌شود!‌ 👉 @roshangarii 🌹
هدایت شده از  محمد عبدالهی
چگونه برای ما می سازد: مثلا: 🔰 روایت میسازد: «حکومت ، بزرگترین جهان است. ایران عامل در و جهان است»: بر اساس این روایت صدها برنامه ساخته می شود که نشان دهد عامل مشکلات ، و صنعت هسته ای و موشکی است. یعنی توان نظامی ایران که کمتر از 5 درصد کل بودجه کشور را مصرف می کند، و نقطه قوت کشور برای دفاع از تمامیت ارضی و امنیت مردم است، به عنوان یک نقطه ضعف نشانه گرفته می شود. از ، لبنان، حکومت و تمامی متحدان و بازوهای منطقه ای ایران اعتبارزدایی و می شود. برای تخریب هر چه بیشتر مقاومت، انواع ها علیه مردم عراق، مردم لبنان و فلسطین و سوریه و.. ساخته میشود، حتی کمپین «نه به » برای جلوگیری از روند فقرزدایی در ملتهای منطقه با حمایت ایران به راه میفتد و.. 🔰روایت میسازد: «جنگ تحمیلی و دفاع بیهوده و حماقت بوده و هست»: برای این روایت، که ذیل خط راهبردی شکنی ساخته میشود، به انواع روشها از تقدس زدایی میشود: تشکیک در شروع کننده جنگ، تقلیل به دعوای شخصی رهبران دو کشور، جنایت ایران علیه عراق و..، بخاطر وطن پرستی و تعصب نژادی یا حتی کنجکاوی و جوگیری و امتیازات مادی به جنگ رفتند، نه اسلام و قرآن و.. و... برای این روایت انواع خبر و حتی میسازند: مستند جام زهر و.. ✍️ متن کامل این یادداشت در ☑️ @abdollahy_moh
🔴 جان #بولتون هم اخراج شد.. 😉 اعلام شکست سیاست #جنگ و #تهدید علیه #ایران.. روسیاه #اصلاحطلبان ترسو یا خائنی که ملت را از این غول کاغذی میترساندند👆 #اصلاحات #روحانی #ظریف #نه_جنگ_میشود_نه_مذاکره #مذاکره #گرانی #اقتصاد #دلار #ونزوئلا #جنگ_طلبان #آمریکا #ترامپ #مجاهدین_خلق #پهلوی #منافقین #برانداز #انقلاب_اسلامی #رهبر #خامنه_ای #آیت_الله_خامنه_ای 👉 @roshangarii 🌹
🔺بنیاد شهید چه میکند؟ #شهرداری تهران و بعضی دیگر از شهرها، عامدانه و آگاهانه شروع به حذف واژه "شهید" از خیابانها کرده اند.. در این میان برخی جوانان انقلابی به راه افتاده و اقدام به برچسب گذاری نام #شهید کرده اند. و #شهرداری_تهران به جای تقدیر و تشکر از این جوانان، شروع به #تهدید علیه این جوانان کرده است. 🚩سوال من این است که #بنیاد_شهید کجاست؟ بیش از 230 هزار #شهید برای #اسلام و #انقلاب و #ایران جان داده اند، دریغ از یک کتاب یا یک نرم افزار یا پژوهش کامل از #وصیتنامه های این شهدا. پراکنده و جسته و گریخته، دیگرانی با غیرت و عشق، کتب و نرم افزارهایی تهیه کرده اند ولی بنیاد شهید کجاست؟ 👈بودجه بنیاد شهید نزدیک به 14 هزار میلیارد تومان است، ولی سازمان تحت ریاست #شهیدی ، باجناق #ناطق_نوری و #آخوندی چه فعالیتی بجز فعالیت های عادی و اداری، برای حفظ نام و یاد شهدا داشته؟ 🔺حتی اکنون که به مبارزه با "کلمه شهید" برخاسته اند، بنیاد شهید و #سازمان_حفظ_آثار_و_ارزشهای_دفاع_مقدس، غایب است. ساکت است. چرا؟ ✅اگر زنده بودند، اکنون نه تنها نام شهید از کوچه خیابانها حذف نمیشد، که در سردر هر کوچه عکس و جمله ای از وصیت نامه #شهدا نصب میشد تا صرفا حرکتی نمادین بر کوچه هامان نباشد. تا راه شهدا در کوچه خیابان هایمان گم نمیشد.. به قول مرحوم #آقاسی.. گفت فحشا در کجا آید پدید.. گفتمش در کوچه های بی شهید.. #محمد_عبدالهی ☑️ @abdollahy_moh
هدایت شده از  محمد عبدالهی
وزیر امور خارجه گفته در صورت خروج نیروهای خارجی از ، داعش به این کشور بازمی‌گردد... آیا میدانید این حرف احتمال نیست، خبر نیست، بلکه است! یعنی ای ها! اگر ما برویم، دوباره را به جانتان میندازیم. آری. غربیها پدرخوانده داعش اند و داعش بهانه و ابزار آنها! در توییتر 👇 https://twitter.com/AbdollahyM ☑️ @abdollahy_moh
🚩 انقلاب: تنها راه پیش روی ملت قوی تر شدن است 🔹منظورم از ، فقط نیست بلکه کشور قوی شود، وابستگی به تمام شود و جهش و فن آوری ادامه داشته باشد. همه این ها با پشتوانه حضور مردم تحقق می یابد. با با حضور با و با و پرهیز از تنبلی این اگر شد به توفیق الهی، دشمن جرات هم دیگر نخواهد داشت # 👉 @roshangarii 🚩
🔶 از نظر #ترامپ کشورها دو دسته اند: 1. گاوهای شیرده که راحت میگذارند بدوشیم شان! ( #عربستان، #امارات و..) 2. کشورهای مستقل که باید #تهدید و #تحریم شان کنیم! ( #روسیه، #چین، #ایران، #ونزوئلا و.. ) واقعا چرا باید همه دنیا به #آمریکا و #اسرائیل خدمت کنند؟ چرا نمیگذارید خودمان باشیم؟! #عراق #مرگ_بر_آمریکا #استعمار #اشغالگری #شهید_سلیمانی #اصلاحات #روحانی #مذاکره #برجام #لیبی #کویت #عمان #بحرین #یمن #افغانستان #پاکستان #ترکیه #اردن 👉 @roshangarii 🚩
🔴 #ترامپ: سردارتان را کشتیم رهبرتان را ترور میکنیم (تهدید) سردارهای بعدیتان را هم ترور میکنیم (تهدید) به سردار شهیدتان فحاشی کردیم #برجام تان را پاره کردیم (پیمان شکنی) به بقیه هم فشار میاریم خارج بشن (جنگ سیاسی) #تحریم ها را شدیدتر میکنیم (جنگ اقتصادی) تمام #رسانه هایتان را میبندیم (جنگ رسانه ای) هر #ایرانی بخواد وارد #آمریکا بشه تحقیرش میکنیم درحال جنگیدن تمام عیار و وحشیانه با شما هستیم! ❌ #ظریف: میای دوباره با هم #مذاکره کنیم؟!!!!!😳😳 ✅هیچ انسان آزاده‌ و عاقلی، وسط معرکه‌ نبرد و یا در شدت و سختی، دستِ ذلت به سمت دشمن دراز نمیکنه. مگر یک #خائن. چون پیام ضعف=تشویق دشمن به تجاوز بیشتر. تف به شرفت خائن که شرف ملت ما را لگدمال کردی #ظریف_خائن #روحانی #اصلاحات #سرطان_اصلاحات #نفوذی #جاسوس #گاندو #شبکه_نفوذ #جنگ #جنگ_اقتصادی #جنگ_سیاسی #جنگ_رسانه_ای #جنگ_نظامی #تهدید #رهبر #شهید_سلیمانی #مجلس 👉 @roshangarii 🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 وحشت از جانشین بترسید و از این ترس بمیرید 🌿🌿🌿🌿🌿 قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِن زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاءُ لِلَّهِ مِن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﺑﮕﻮ : ﺍﻱ ﻳﻬﻮﺩﻳﺎﻥ ! ﺍﮔﺮ ﮔﻤﺎﻥ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﺷﻤﺎ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺧﺪﺍﻳﻴﺪ ﻧﻪ ﻣﺮﺩم ﺩﻳﮕﺮ ، ﭘﺲ ﺁﺭﺯﻭﻱ ﻛﻨﻴﺪ ﺍﮔﺮ ﺭﺍﺳﺘﮕﻮﻳﻴﺪ (ﭼﻮﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻫﺴﺘﻨﺪ .) سوره مبارکه جمعه آیه ۶ 👉 @roshangarii 🚩
✍️ 💠 برای اولین بار در عمرم احساس کردم کسی به قفسه سینه‌ام چنگ انداخت و قلبم را از جا کَند که هم رگ‌های بدنم از هم پاره شد. در شلوغی ورود عباس و حلیه و گریه‌های کودکانه یوسف، گوشه اتاق در خودم مچاله شده و حتی برای نفس کشیدن باید به گلویم التماس می‌کردم که نفسم هم بالا نمی‌آمد. 💠 عباس و عمو مدام با هم صحبت می‌کردند، اما طوری که ما زن‌ها نشنویم و همین نجواهای پنهان، برایم بوی می‌داد تا با صدای زهرا به حال آمدم :«نرجس! حیدر با تو کار داره.» 💠 شنیدن نام حیدر، نفسم را برگرداند که پیکرم را از روی زمین جمع کردم و به سمت تلفن رفتم. پنهان کردن اینهمه وحشت پیش کسی که احساسم را نگفته می‌فهمید، ساده نبود و پیش از آنکه چیزی بگویم با نگرانی اعتراض کرد :«چرا گوشیت خاموشه؟» همه توانم را جمع کردم تا فقط بتوانم یک کلمه بگویم :«نمی‌دونم...» و حقیقتاً بیش از این نفسم بالا نمی‌آمد و همین نفس بریده، نفس او را هم به شماره انداخت :«فقط تا فردا صبر کن! من دو سه ساعت دیگه می‌رسم ، ان شاءالله فردا برمی‌گردم.» 💠 اما من نمی‌دانستم تا فردا زنده باشم که زیر لب تمنا کردم :«فقط زودتر بیا!» و او وحشتم را به‌خوبی حس کرده و دستش به صورتم نمی‌رسید که با نرمی لحنش نوازشم کرد :«امشب رو تحمل کن عزیزدلم، صبح پیشتم! فقط گوشیتو روشن بذار تا مرتب از حالت باخبر بشم!» خاطرش به‌قدری عزیز بود که از وحشت حمله و تهدید عدنان دم نزدم و در عوض قول دادم تا صبح به انتظارش بمانم. گوشی را که روشن کردم، پیش از آمدن هر پیامی، شماره عدنان را در لیست مزاحم قرار دادم تا دیگر نتواند آزارم دهد، هر چند کابوس وحشیانه‌اش لحظه‌ای راحتم نمی‌گذاشت. 💠 تا سحر، چشمم به صفحه گوشی و گوشم به زنگ تلفن بود بلکه خبری شود و حیدر خبر خوبی نداشت که با خانه تماس گرفت تا با عمو صحبت کند. اخبار حیدر پُر از سرگردانی بود؛ مردم تلعفر در حال فرار از شهر، خانه فاطمه خالی و خبری از خودش نیست. فعلاً می‌مانَد تا فاطمه را پیدا کند و با خودش به بیاورد. 💠 ساعتی تا سحر نمانده و حیدر به‌جای اینکه در راه آمرلی باشد، هنوز در تلعفر سرگردان بود در حالی‌که داعش هر لحظه به تلعفر نزدیک‌تر می‌شد و حیدر از دستان من دورتر! عمو هم دلواپس حیدر بود که سرش فریاد زد :«نمی‌خواد بمونی، برگرد! اونا حتماً خودشون از شهر رفتن!» ولی حیدر مثل اینکه جزئی از جانش را در تلعفر گم کرده باشد، مقاومت می‌کرد و از پاسخ‌های عمو می فهمیدم خیال برگشتن ندارد. 💠 تماسش که تمام شد، از خطوط پیشانی عمو پیدا بود نتوانسته مجابش کند که همانجا پای تلفن نشست و زیر لب ناله زد :«می‌ترسم دیگه نتونه برگرده!» وقتی قلب عمو اینطور می‌ترسید، دل من حق داشت پَرپَر بزند که گوشی را برداشتم و دور از چشم همه به حیاط رفتم تا با حیدر تماس بگیرم. 💠 نگاهم در تاریکی حیاط که تنها نور چراغ ایوان روشنش می‌کرد، پرسه می‌زد و انگار لابلای این درختان دنبال خاطراتش می‌گشتم تا صدایش را شنیدم :«جانم؟» و من نگران همین جانش بودم که بغضم شکست :«حیدر کجایی؟ مگه نگفتی صبح برمی‌گردی؟» نفس بلندی کشید و مأیوسانه پاسخ داد :«شرمندم عزیزم! بدقولی کردم، اما باید فاطمه رو پیدا کنم.» و من صدای پای داعش را در نزدیکی آمرلی و حوالی تلعفر می‌شنیدم که با گریه التماسش کردم :«حیدر تو رو خدا برگرد!» 💠 فشار پیدا نکردن فاطمه و تنهایی ما، طاقتش را تمام کرده بود و دیگر تاب گریه من را نداشت که با خشمی تشر زد :«گریه نکن نرجس! من نمی‌دونم فاطمه و شوهرش با سه تا بچه کوچیک کجا آواره شدن، چجوری برگردم؟» و همین نهیب عاشقانه، شیشه شکیبایی‌ام را شکست که با بی‌قراری کردم :«داعش داره میاد سمت آمرلی! می‌ترسم تا میای من زنده نباشم!» 💠 از سکوت سنگینش نفهمیدم نفسش بنده آمده و بی‌خبر از تپش‌های قلب عاشقش، دنیا را روی سرش خراب کردم :«اگه من داعشی‌ها بشم خودمو می‌کُشم حیدر!» به‌نظرم جان به لبش رسیده بود که حرفی نمی‌زد و تنها نبض نفس‌هایش را می‌شنیدم. هجوم گریه گلوی خودم را هم بسته بود و دیگر ضجه می‌زدم تا صدایم را بشنود :«حیدر تا آمرلی نیفتاده دست داعش برگرد! دلم می‌خواد یه بار دیگه ببینمت!» 💠 قلبم ناله می‌زد تا از تهدید عدنان هم بگویم و دلم نمی‌آمد بیش از این زجرش بدهم که غرّش وحشتناکی گوشم را کر کرد. در تاریکی و تنهایی نیمه شب حیاط، حیران مانده و نمی‌خواستم باور کنم این صدای انفجار بوده که وحشتزده حیدر را صدا می‌کردم، اما ارتباط قطع شده و دیگر هیچ صدایی نمی‌آمد... ✍️نویسنده: ✍️ کانال @dastanhaye_mamnooe
✍️ 💠 شاید اگر این پیام را جایی غیر از مقام (علیه‌السلام) خوانده بودم، قالب تهی می‌کردم و تنها پناه امام مهربانم (علیه‌السلام) جانم را به کالبدم برگرداند. هرچند برای دل کوچک این دختر جوان، ترسناکی بود و تا لحظه‌ای که خوابم برد، در بیداری هر لحظه کابووسش را می‌دیدم که از صدای وحشتناکی از خواب پریدم. 💠 رگبار گلوله و جیغ چند زن پرده گوشم را پاره کرد و تاریکی اتاق کافی بود تا همه بدنم از ترس لمس شود. احساس می‌کردم روانداز و ملحفه تشک به دست و پایم پیچیده و نمی‌توانم از جا بلند شوم. زمان زیادی طول کشید تا توانستم از رختخواب جدا شوم و نمی‌دانم با چه حالی خودم را به در اتاق رساندم. در را که باز کردم، آتش تیراندازی در تاریکی شب چشمم را کور کرد. 💠 تنها چیزی که می‌دیدم ورود وحشیانه به حیاط خانه بود و عباس که تنها با یک میله آهنی می‌خواست از ما کند. زن‌عمو و دخترعمو‌ها پایین پله‌های ایوان پشت عمو پناه گرفته و کار دیگری از دست‌شان برنمی‌آمد که فقط جیغ می‌کشیدند. از شدت وحشت احساس می‌کردم جانم به گلویم رسیده که حتی نمی‌توانستم جیغ بزنم و با قدم‌هایی که به زمین قفل شده بود، عقب عقب می‌رفتم. 💠 چند نفری عباس را دوره کرده و یکی با اسلحه به سر عمو می‌کوبید تا نقش زمین شد و دیگر دست‌شان را از روی ماشه برداشتند که عباس به دام افتاده بود. دستش را از پشت بستند، با لگدی به کمرش او را با صورت به زمین کوبیدند و برای بریدن سرش، چاقو را به سمت گلویش بردند. بدنم طوری لمس شده بود که حتی زبانم نمی‌چرخید تا التماس‌شان کنم دست از سر برادرم بردارند. 💠 گاهی اوقات تنها راه نجات است و آنچه من می‌دیدم چاره‌ای جز مردن نداشت که با چشمان وحشتزده‌ام دیدم سر عباسم را بریدند، فریادهای عمو را با شلیک گلوله‌ای به سرش ساکت کردند و دیگر مانعی بین آن‌ها و ما زن‌ها نبود. زن‌عمو تلاش می‌کرد زینب و زهرا را در آغوشش پنهان کند و همگی ضجه می‌زدند و به دل این حیوانات نبود که یکی دست زهرا را گرفت و دیگری بازوی زینب را با همه قدرت می‌کشید تا از آغوش زن‌عمو جدایشان کند. 💠 زن‌عمو دخترها را رها نمی‌کرد و دنبال‌شان روی زمین کشیده می‌شد که ناله‌های او را هم با رگباری از گلوله پاسخ دادند. با آخرین نوری که به نگاهم مانده بود دیدم زینب و زهرا را با خودشان بردند که زیر پایم خالی شد و زمین خوردم. همانطور که نقش زمین بودم خودم را عقب می‌کشیدم و با نفس‌های بریده‌ام جان می‌کَندم که هیولای داعشی بالای سرم ظاهر شد. در تاریکی اتاق تنها سایه وحشتناکی را می‌دیدم که به سمتم می‌آمد و اینجا دیگر آخر دنیا بود. 💠 پشتم به دیوار اتاق رسیده بود، دیگر راه فراری نداشتم و او درست بالای سرم رسیده بود. به سمت صورتم خم شد طوری که گرمای نفس‌های را حس کردم و می‌خواست بازویم را بگیرد که فریادی مانعش شد. نور چراغ قوه‌اش را به داخل اتاق تاباند و بر سر داعشی فریاد زد :«گمشو کنار!» داعشی به سمتش چرخید و با عصبانیت اعتراض کرد :«این سهم منه!» 💠 چراغ قوه را مستقیم به سمت داعشی گرفت و قاطعانه حکم کرد :«از اون دوتایی که تو حیاط هستن هر کدوم رو می‌خوای ببر، ولی این مال منه!» و بلافاصله نور را به صورتم انداخت تا چشمانم را کور کند و مقابلم روی زمین نشست. دستش را جلو آورد و طوری موهایم را کشید که ناله‌ام بلند شد. با کشیدن موهایم سرم را تا نزدیک صورتش بُرد و زیر گوشم زمزمه کرد :«بهت گفته بودم تو فقط سهم خودمی!» صدای نحس عدنان بود و نگاه نجسش را در نور چراغ قوه دیدم که باورم شد آخر اسیر هوس این شده‌ام. 💠 لحظاتی خیره تماشایم کرد، سپس با قدرت از جا بلند شد و هنوز موهایم در چنگش بود که مرا هم از جا کَند. همه وزن بدنم را با موهایم بلند کرد و من احساس کردم سرم آتش گرفته که از اعماق جانم جیغ کشیدم. همانطور مرا دنبال خودش می‌کشید و من از درد ضجه می‌زدم تا لحظه‌ای که روی پله‌های ایوان با صورت زمین خوردم. 💠 اینبار یقه پیراهنم را کشید تا بلندم کند و من دیگر دردی حس نمی‌کردم که تازه پیکر بی‌سر عباس را میان دریای دیدم و نمی‌دانستم سرش را کجا برده‌اند؟ یقه پیراهنم در چنگ عدنان بود و پایین پیراهنم در خون عباس کشیده می‌شد تا از در حیاط بیرون رفتم و هنوز چشمم سرگردان سر بریده عباس بود که دیدم در کوچه شده است... ✍️نویسنده: ✍️ کانال @dastanhaye_mamnooe
هدایت شده از  محمد عبدالهی
فرمان به ستاد کل در تشکیل برای جبران بحران بزرگ در مدیریت بحران، یعنی «خلاء درگیر بودن راس مدیریتی» و در نتیجه «تصمیمات مردد» و «سستی در اقدام فوری» بود. مهمترین خاصیت یک مدیریت نظامی، تصمیمات فوری و قاطع در و است. https://twitter.com/AbdollahyM ☑️ @abdollahy_moh
✍️ 💠 در را که پشت سرش بست صدای مغرب بلند شد و شاید برای همین انقدر سریع رفت تا افطار در خانه نباشد. دیگر شیره توتی هم در خانه نبود، امشب فقط چند تکه نان بود و عباس رفت تا سهم ما بیشتر شود. 💠 رفت اما خیالش راحت بود که یوسف از گرسنگی دست و پا نمی‌زند زیرا با اشک زمین به فریادمان رسیده بود. چند روز پیش بازوی همت جوانان شهر به کار افتاد و با حفر چاه به رسیدند. هر چند آب چاه، تلخ و شور بود اما از طعم تلف شدن شیرین‌تر بود که حداقل یوسف کمتر ضجه می‌زد و عباس با لبِ تَر به معرکه برمی‌گشت. 💠 سر سفره افطار حواسم بود زخم گوشه پیشانی‌ام را با موهایم بپوشانم تا کسی نبیند اما زخم دلم قابل پوشاندن نبود و می‌ترسیدم اشک از چشمانم چکه کند که به آشپزخانه رفتم. پس از یک روز روزه‌داری تنها چند لقمه نان خورده بودم و حالا دلم نه از گرسنگی که از برای حیدر ضعف می‌رفت. 💠 خلوت آشپزخانه فرصت خوبی بود تا کام دلم را از کلام شیرینش تَر کنم که با شنیدن صدایش تماس گرفتم، اما باز هم موبایلش خاموش بود. گوشی در دستم ماند و وقتی کنارم نبود باید با عکسش درددل می‌کردم که قطرات اشکم روی صفحه گوشی و تصویر صورت ماهش می‌چکید. 💠 چند روز از شروع می‌گذشت و در گیر و دار جنگ فرصت هم‌صحبتی‌مان کاملاً از دست رفته بود. عباس دلداری‌ام می‌داد در شرایط عملیات نمی‌تواند موبایلش را شارژ کند و من دیگر طاقت این تنهایی طولانی را نداشتم. 💠 همانطورکه پشتم به کابینت بود، لیز خوردم و کف آشپزخانه روی زمین نشستم که صدای زنگ گوشی بلند شد. حتی اینکه حیدر پشت خط باشد، دلم را می‌لرزاند. شماره ناآشنا بود و دلم خیالبافی کرد حیدر با خط دیگری تماس گرفته که مشتاقانه جواب دادم :«بله؟» اما نه تنها آنچه دلم می‌خواست نشد که دلم از جا کنده شد :«پسرعموت اینجاس، می‌خوای باهاش حرف بزنی؟» 💠 صدایی غریبه که نیشخندش از پشت تلفن هم پیدا بود و خبر داشت من از حیدر بی‌خبرم! انگار صدایم هم از در انتهای گلویم پنهان شده بود که نتوانستم حرفی بزنم و او در همین فرصت، کار دلم را ساخت :«البته فکر نکنم بتونه حرف بزنه، بذار ببینم!» لحظه‌ای سکوت، صدای ضربه‌ای و ناله‌ای که از درد فریاد کشید. 💠 ناله حیدر قلبم را از هم پاره کرد و او فهمید چه بلایی سرم آورده که با تازیانه به جان دلم افتاد :«شنیدی؟ در همین حد می‌تونه حرف بزنه! قسم خورده بودم سرش رو برات میارم، اما حالا خودت انتخاب کن چی دوست داری برات بیارم!» احساس نمی‌کردم، یقین داشتم قلبم آتش گرفته و به‌جای نفس، خاکستر از گلویم بالا می‌آمد که به حالت خفگی افتادم. 💠 ناله حیدر همچنان شنیده می‌شد، عزیز دلم درد می‌کشید و کاری از دستم برنمی‌آمد که با هر نفس جانم به گلو می‌رسید و زبان عدنان مثل مار نیشم می‌زد :«پس چرا حرف نمی‌زنی؟ نترس! من فقط می‌خوام بابت اون روز تو باغ با این تسویه حساب کنم، ذره ذره زجرش میدم تا بمیره!» از جان به لب رسیده من چیزی نمانده بود جز هجوم نفس‌های بریده‌ای که در گوشی می‌پیچید و عدنان می‌شنید که مستانه خندید و اضطرارم را به تمسخر گرفت :«از اینکه دارم هردوتون رو زجر میدم لذت می‌برم!» 💠 و با تهدیدی وحشیانه به دلم تیر خلاص زد :«این کافر منه و خونش حلال! می‌خوام زجرکشش کنم!» ارتباط را قطع کرد، اما ناله حیدر همچنان در گوشم بود. جانی که به گلویم رسیده بود، برنمی‌گشت و نفسی که در سینه مانده بود، بالا نمی‌آمد. 💠 دستم را به لبه کابینت گرفتم تا بتوانم بلند شوم و دیگر توانی به تنم نبود که قامتم از زانو شکست و با صورت به زمین خوردم. پیشانی‌ام دوباره سر باز کرد و جریان گرم را روی صورتم حس کردم. از تصور زجرکُش شدن حیدر در دریای درد دست و پا می‌زدم و دلم می‌خواست من جای او بدهم. 💠 همه به آشپزخانه ریخته و خیال می‌کردند سرم اینجا شکسته و نمی‌دانستند دلم در هم شکسته و این خون، خونابه است که از جراحت جانم جاری شده است. عصر، حیدر با من بود که این زخم حریفم نشد و حالا شاهد زجرکشیدن عشقم بودم که همین پیشانی شکسته جانم شده بود. 💠 ضعف روزه‌داری، حجم خونی که از دست می‌دادم و عدنان کارم را طوری ساخت که راهی درمانگاه شدم، اما درمانگاه دیگر برای مجروحین شهر هم جا نداشت. گوشه حیاط درمانگاه سر زانو نشسته بودم، عمو و زن‌عمو هر سمتی می‌رفتند تا برای خونریزی زخم پیشانی‌ام مرهمی پیدا کنند و من می‌دیدم درمانگاه شده است... ✍️نویسنده: ✍️ کانال @dastanhaye_mamnooe
هدایت شده از  محمد عبدالهی
🔴عراق باید تصمیم بگیرد 🔰حملات دیشب به نقاطی در گرچه دستاورد نظامی برای های آمریکایی محسوب نمی شود، اما با توجه به اهداف مورد حمله یعنی فرودگاه در دست احداث ، یک بخش درمانی و چند پایگاه نظامی، باید گفت آمریکایی ها مردم عراق را نشانه رفته اند؛ با این هدف که عراق بداند حرکت برخلافِ خواست آمریکا تداوم و تهدید است. 🔰عراق زمان زیادی از دست داده و باید تصمیم بگیرد می خواهد همچنان به آمریکایی ها و هایشان بها دهد تا کشور را به سمت و تداوم ناامنی ببرند یا می خواهد با انسجام و بردن کشور به سمت ثبات سیاسی، عامل را از ریشه بکند؛ 🔰بهترین مسیری که می توان در انتهایش چشم انداز روشنی برای عراق دید چیست؟ 🔺رفتن به سمت گزینه ؟ 🔺اجرای قاطع مصوبه پارلمان در اخراج آمریکایی ها و پایان دادن به منشأ فتنه؟ 🔺بها و اقتدار دادن به نیروی های بسیج مردمی برای تهدید تروریست ها؟ یا 🔻تولید برای عدم تشکیل دولت یا شکل گیری دولتی ضعیف و مهلت دهی به آمریکا برای اقلیم سنی؟ 🔰اکنون تجربه دهها کشوری که مسیر را در تاریخشان ثبت کرده اند پیش روی عراق است. واقعیت تلخ آنست که هیچکدامشان از این اعتماد جز منابع ملی ، استثمار کشور و بدعهدی ثمری ندیده اند. ☑️ @abdollahy_moh
هدایت شده از باستان نامه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 بررسی سریال 6 آیا کورش هخامنشی، حیله‌گر بود؟ در ، و به طمع یک قرارداد نجومی فوتبالی، با شخصی به نام دیدار می‌کنند که شخصیتی سیاست‌باز، مدعی دروغین و است. همین باعث شد برخی از پیروان فرهنگ در پیج‌های اینستاگرامی عوامل سریال پایتخت اقدام به و کنند. که چرا برای یک کاراکتر منفی، از نام استفاده کردید! اما به راستی، کورش هخامنشی حیله‌گر و سیاست‌باز نبود؟ ☑️ پاسخ: ماتیاس شولتس: امروزه حقیقت روشن شده و می‌دانیم که کوروش یک حیله‌گر سیاست‌باز بود، نه مدافع . 🔸 عنوان مقاله: فرمانروای دروغین صلح (Der Falsche Friedensfurst) 🔸 نویسنده: ماتیاس شولتس (Matthias Schulz) 🔸 مشخصات نشر: اشپیگل (Spiegel) آلمان، 28 آگوست 2008 نیل مک‌گرگور Neil MacGregor رئیس موزه پس از تعریف و تمجیدهای اغراق‌آمیز درباره کورش، اقرار می‌کند: و دیگر سیاستمداران حیله‌گر، به کوروش علاقه‌مند بودند. 🔸 مطالعه متن کامل گزارش سخنان نیل مک گرگور: w57.ir/mg1 Xenophon مورخ یونانی می‌نویسد: کوروش از پدرش یاد گرفته بود که گفتن، زدن و کردن، برای رسیدن به هدف کاری درست و نشانه‌ی مردان بزرگ است. 🔸 مشاهده اسکن از متن کتاب: w57.ir/xen1 و w57.ir/xen2 @ir_bastan
هدایت شده از روشنگری عربی
فقط خلال 3 سنوات الماضية ، قامت إسرائيل230 بالهجوم على سوریا ، وخرقت عدة مرات المجال الجوي للبنان ، وحتى هاجمت العراق الذي ليس بجوارها ... وفلسطين إبادة يومية لو كان أي نظام يهاجم الدول الأخرى 300 مرة ، لأعلن مجلس الأمن وباقي الدول الحرب العالمية ، ولكن لماذا هذا السكوت أمام هذه التجاوزات الإسرائيلية ؟ ردّ فعل العالم ؟_ _ _ _ _ _ سكوت مطلق حقيقتاً من هو الذي يعتبر اكبر تهديد للسلام والأمن في المنطقة ؟ 🚩👉 @altanwir40
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺تهدید به قتل کارشناس شبکه من‌وتو از سوی عوامل این شبکه! 🔹افشاگری نجاح محمدعلی، کارشناس سابق شبکه من‌وتو علیه خشونت‌های این شبکه با مهمانانی که نظر مخالف داشتند: 🔹بارها به من حمله و توهین کردند؛ من را حتی تهدید به قتل و ترور کردند؛ خشونت در خون آنهاست. 👉 @roshangarii 🚩
🔶 دیشب رفتیم مهمونی. طبق معمول پسرخاله مون که از مقلدای ماهواره اس، بحث سیاسی رو شروع کرد. اون هم از ! معمولا توی مهمونیها بحث سیاسی نمیکنم ولی وقتی کسی از خط قرمزهام رد بشه، هرگز سکوت نمیکنم. و یکی از خط قرمزهام همین تطهیر ظلم و ظالمه. ❌ شروع کرد و گفت: چرا ایران، اسرائیل رو تهدید به نابودی میکنه؟ کجای دنیا یه کشوری یه کشور دیگه رو تهدید به نابودی میکنه؟🤨 ✅ گفتم: کدوم کشور توی جهان میگه: ما فقط کشور یه «نژاد» هستیم. نژاد ! و بقیه باید برن یا بمیرن! کدوم کشور همه ساکنانش مهاجر هستن و خونه به خونه یه کشور دیگه رو غصب کردن؟ جز اسرائیل. جالبه که بعضی فلسطینی ها هنوز کلید خونه هاشونو دارن.. و این اشغال خونه به خونه هنوووز جلوی چشم همه جهان ادامه داره. محله قدس رو ببین.. میگی کدوم کشور میکنه؟!!! نه تنها تهدید میکنن بلکه میکنن. مگه ، افغانستان و عراق را نابود نکرد؟ مگه آمریکا نگفت و کره شمالی و سوریه محورت شرارت هستن و باید نابود بشن؟ مگه خود اسرائیلیها بارها و بارها ایران، سوریه، عراق و هر مخالف خودشونو تهدید به نابودی نکردن؟ و بدتر از تهدید، حمله کردن. هر روز فلسطینی ها را دستگیر میکنن، میکشن، خونه خراب میکنن. هر هفته به دمشق به یه کشور دیگه حمله موشکی میکنن. چرا همه در برابر تجاوز اونا ساکتن؟ ❌گفت: برای چی اصلا باید با اسرائیل مشکل داشته باشیم؟ باشه یا نباشه به ما چه؟ مشکل شون با عرباس خودشون حل کنن! ✅ گفتم: مسئله اینه که اسرائیل با ما مشکل داره. تو هر کشور مسلمونی هر جا جنایتی هست، اسرائیل داره یا مسلمونا رو میکشه یا به جون هم میندازه. یادت باشه داعش به همه جا حمله کرد جز اسرائیل. داعشیا و النصره توی اسرائیل درمان میشدن. بوکوحرام رو توی نیجریه اسرائیل سلاح میده. بودایی های افراطی توی میانمار سلاحشون از اسرائیل میاد. ما تا حالا دانشمندای اسرائیل رو نکشتیم. ولی اسرائیل تابحال 6 تا از دانشمندای هسته ای ما را ترور کرده و البته دانشمندای مصر و عراق و پاکستان و.. رو. کجای دنیا یه رژیم میاد دانشمندای یه کشور دیگه رو کنه و هیچی نشه؟! پس مشکل اسرائیل فقط با عربا نیست. با کل جهان مخصوصا مسلمونهاست. گفتم: پسرخاله . تا حالا خوندی؟ گفت: نه. تلمود چیه؟ 🤔گفتم کتاب مقدس یهودیا بعد از توراته. برو بخون. یهودیا معتقدن فقط انسانه. و بقیه جهان: هستند. یعنی شبیه انسان. و همه جنتایل ها باید برده یهود باشن. حتی که این همه بهشون خدمت کرد، خاخامهاشون میگن: برده ماست. نه انسان!! این تفکر این ذهنیت که همه جهان رو خودش میخواد، خودبخود مشکل سازه. حتی اگه ما بگیم کاری باهاش نداشته باشیم و ایشالا گربه اس.. ولی ذاتشون مثل عقرب نیش زدن و نابود کردنه.. ❌ گفت: خود عربا دارند با اسرائیل میکنن، ، ، بحرین حتی پیمان نظامی می بندن. ما شدیم کاسه داغتر از آش؟ ✅ گفتم: خبر نداری. پارلمان ایرلند کالاهای اسرائیلی رو تحریم کرده، دولت و شرکتهای تجاری نروژ، اسرائیل را تحریم کردند، حتی مجمع کلیساهای امریکا، اسرائیل رو یک رژیم نژادپرست خوانده و بانکهای اسرائیلی رو تحریم کردند، بعضی بانکهای سوئد و دانمارک، بانکهای اسرائیلی رو تحریم کردن، جنبش BDS توی کشورای غربی برای تحریم اسرائیل راه افتاده و تقریبا هر هفته علیه اسرائیل مردم یه گوشه از اروپا تظاهرات دارن، خبر نداری تا حالا چند تا امریکایی و اروپایی برای دفاع از فلسطین شهید شدن. (مستند رو حتما برو ببین) درست وقتی ما مثلا مسلمونا ساکت شدیم و با همین حرفای صلح امیز گول مون میزنن! اما وهابی ها از همون اول، از پشت به فلسطین خنجر زدن، حالا فقط خیانت شون علنی شده. اسناد روابط محرمانه شون با اسرائیل از همون ابتدا هست. حرفامون به اینجا که رسید یه کم ساکت شد. اما خب قانع شدن آدمایی که مرتب پای ماهواره شستشوی مغزی میشن راحت نیست. روشنگری کنید و برای همه دعا کنید🙏 شما هم اگه مناظره های اینطوری دارید به کانال بفرستید😉 کپی کن👇 👉 https://eitaa.com/joinchat/1244856320Ccc8cd009b9 🚩
۱۹ میلیارد دلار برای خرید کنار گذاشته کشوری که هیچ خارجی هم نداره ؛ کل نظامی چقدره ۱۳-۱۴ میلیارد دلار دهنت سرویس با اون پیش بینی مزخرفت 😂 👉 @roshangarii 🚩
‼️ ما ایران را به آنها که... 🔹 کلید آوردند و قفل زدند... 🔸 از خدا گفتند و با کدخدا بستند! 🔹 از عزت گفتند ‌و ذلت به بار آوردند! 🔸 با خودی جنگیده با دشمن خندیدند! 🟣 رنگ بنفش نشان دادند و سیاه کردند! 🔸 از مردم گفتند و اطرافیانشان چپاول کردند! 🔹 از ارزش ریال گفتند ‌و دلار اندوختند! 🔸 از چرخیدن همزمان سانتریفیوژها و چرخیدن اقتصاد مردم گفتند و بتن ریختند! 🔺 نمی‌دهیم...! ✍ ایران عزیز مارو به حمله نظامی کرد به هیچ جامون نبود؛ الان که ممکنه ها به قدرت برسن، شب و روز خوابمون نمیبره 😱🤐 ❌ یعنی انتخاب مجدد و تشکیل 👉 @roshangarii 🚩