eitaa logo
کانال روشنگری‌🇵🇸
19.3هزار دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
13.3هزار ویدیو
70 فایل
🔶پاسخ شبهات(اعتقادی-تاریخی-سیاسی) 🔶تحلیلهای ضروری روز 🔶روشنگرانه ها پیج انگلیسی: @Enlightenment40 عربی: @altanwir40 عبری: @modeut40 اینستا instagram.com/roshangarii5 سروش Sapp.ir/roshangarii توییتر twitter.com/tanvire12 نظرات: @Smkomail کپی آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  محمد عبدالهی
🔴 چرا فاطمه(س) تنها ماند؟ ✍محمد عبدالهی 💠 «اى پسر ابوطالب! همانند جنين در شكم مادر پرده ‏نشين شده، و در خانه اتهام به زمين نشسته ‏اى... انصار حمايتشان را از من باز داشته، و مهاجران ياريشان را از من دريغ نمودند، و مردم از ياريم چشم‏پوشى كردند، نه مدافعى دارم و نه كسى كه مانع از كردار آنان گردد، در حالى كه خشمم را فروبرده بودم از خانه خارج شدم و بدون نتيجه بازگشتم... » این فرازی از خطبه فدکیه حضرت زهرا(س)ست؛ آنگاه که پس از خطابه ای مملو از استدلال های قرآنی و نبوی، به خانه باز می گردد و نزد امیرالمومنین(ع) این چنین از مردم زمانه خود شکوه می کند. 🔰 اینکه انگیزه مردم عصر زهرا(س) از یاری نکردن وصی و دختر پیامبر(ص) هر دو، چه بود، دیدگاه ها مختلف است. از قدرت تازه روی کارآمده، وصایای پیامبر (ص) در اطاعت از علی(ع) و حب به اهل بیت شان، خوی و پیمان شکنی، طلبی و دنیاپرستی و... 🔰اما به عقیده من، مهم ترین وجه رفتاری مردم این عصر را باید در پایین بودن ❌سطح دانش و بینش سیاسی ❌ دانست. آنها بعضا اهل تقوای فردی، و نماز شب های طولانی بودند؛ قراء و تالیان برجسته، مجاهدان سابق، اصحاب پیامبر(ص) در میان آنان به وفور دیده می شدند. اما آنها کسانی را بر خود گماشتند که ۲۵ سال بعد، خود عزلشان کردند، نه تنها عزل، که کشتند؛ و سرانجام چنان برای بیعت به سوی علی بن ابیطالب(ع) هجوم بردند که به فرموده مولا، نزدیک بود حسنین علیهما السلام در زیر دست و پا، له شوند. 🔰 همین کم بودن دانش سیاسی، بار دیگر در بزنگاه های حساسی چون جنگ صفین خود را نشان داد. آنگاه که با قرآن بر نیزه کردن معاویه، به تردید افتادند.. آنگاه که دست از یاری امام مجتبی(ع) کشیدند و سرانجام آنجا که کوفیان، برای حسین (ع) نامه نوشتند و سپس در برابر او ایستادند. 🔰این جمله حکیمانه رهبر انقلاب در توصیف علت شکست های تاریخی صدر اسلام، واگویه همین موضوع است: «بنده در قضایای تاریخ اسلام این مطلب را مکرّراً گفته ام که، چیزی که ... امیرالمؤمنین علیه السّلام را آن طور زیر فشار قرار داد و قدرتمندترین آدم تاریخ را آن گونه مظلوم کرد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود👈 واِلّا همه مردم که بی دین نبودند. تحلیل سیاسی نداشتند.» (12 آبان 1372) 🔸تا دانش سیاسی مردمان این باشد، شکوه های فاطمی هم خواهد بود... ☑️ @abdollahy_moh
🔴 #ترس سلاح #شیطان 👆 نگاه کنید چطور با مغزها بازی میکنن👆 #کورونا #ویروس_کورونا #آنفولانزا #چین #آمریکا #جنگ_رسانه #جنگ_اقتصادی #ایران #وزارت_بهداشت #بی_بی_سی #منوتو #اصلاحات #روحانی #داروسازی #مافیای_دارو 👉 @roshangarii 🚩
هدایت شده از  محمد عبدالهی
سلاح شیطان است. لشکر شیطان در قبلی، با ترس انداختن از دیوارکشی! ذهن مردم را فریفت؛ در انتخابات فعلی با ترس انداختن از ! صف نانوایی خطرناک نیست؟ صف رای خطرناک است؟! عجب ویروس باهوشی هم هست! فقط سراغ شهرهایی میرود که شکست قاطع کاندیداهای اصلاح طلب محتمل است! در توییتر 👇 https://twitter.com/AbdollahyM ☑️ @abdollahy_moh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺شخصی که دیروز از خودش فیلم گرفته و برای شبکه #منوتو ارسال کرده بود و برای جالب توجه به دروغ گفت من مشکوک به #کرونا هستم و بیمارستان پذیرش نکرده. ‏پس از چند ساعت شناسایی شد و حرف های خود را تکذیب کرد! . چقدر راحت با #امنیت_روانی مردم بازی میکنند👆 #قم #تهران #شایعه #دروغ #خودنمایی #عقده_ای #بی_بی_سی #شیاد #ایران_اینترنشنال #ترس #وزارت_بهداشت #قوه_قضائیه 👉 @roshangarii 🚩
🔺 #شایعات_کرونایی!! 🔺 #شایعه: فاصله گذاری #رهبر انقلاب با #طلاب به جهت کرونا! ✅ واقعیت: جلسه همیشه به همین شکل است #شایعات #شایعات_کرونا #قم #گیلان #اراک #تهران #ایران #ناامنی_روانی #هراس_جمعی #احتیاط #ترس #عقل #دانا #خامنه_ای #آیت_الله_خامنه_ای 👉 @roshangarii 🚩
✅ یک آزمایشِ ساده برای #کرونا‏ چگونه بفهمیم در دوره #نهفتگی بیماری قرار داریم یا نه؟ پزشکان یک #آزمایش ساده را پیشنهاد کرده اند👆 لطفا برای دوستان تان ارسال بفرمایید ❌مریضی #نکنه_کرونا_گرفتم از خود مریضی #کرونا بدتره❌ #نفس_عمیق #ریه #ترس #بیماری_فوبیا #آرامش #تنفس #نفس #هراس_جمعی #سرماخوردگی #آنفولانزا #وزارت_بهداشت #آرام_باشید #قم #تهران #ایران #گیلان #مازندران #ویروس_کرونا #بیماری #سلامتی 👉 @roshangarii 🚩
🔶 با #کرونا دوست و دشمن خود را بشناسید👆 کسانیکه #آرامش و #انرژی_مثبت میدهند و کسانیکه به شما #ترس و #استرس و #انرژی_منفی و #ناامیدی تزریق میکنند👆 #جنگ_روانی #جنگ_رسانه #بی_بی_سی #منوتو #ایران_انترنشنال #سلبریتی #صداوسیما #رادیو #تلویزیون #مجری #بازیگران #هنرمندان #رسانه #خبر #خبر_فوری 👉 @roshangarii 🚩
🔴ویروس #کرونا تقریباً از شرق تا غرب عالم منتشر شده و گفته میشه از سانچز بازیکن اینترمیلان تا پاپ فرانسیس مبتلا شدن! اما خب در شبکه های #فارسی #صهیونیستی مثل #بی_بی_سی، #منوتو و #ایران_اینترنشنال و شبکه های #عربی صهیونیستی مثل #الحرة و #العربیة و.. این ویروس در #ایران تولید شده، مخصوص #ایرانی هاست و اصلاً قشنگ فارسی حرف میزنه!😐😳 هدف: #قرنطینه بین المللی ایران، فشار بیشتر بر #گردشگری و #تجارت_خارجی ایران و تصویرسازی منفی شدیدتر از ایران👆 #ایران_هراسی #رسانه #جنگ_رسانه #ایرانیها #قم #تهران #چین #ترس #وزارتخارجه #ظریف #روحانی #اصلاحات #خائن 👉 @roshangarii 🚩
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🔴خیلی این روز ها فقط #انتقاد میکنند انتقاد کردن ساده ترین کار است! اما یک عده اینجا هستند با تمام توان برای کمک به مردم در حال #تلاش هستند... این گوشه ای از #کار و تلاش بی وقفه #جهادی بچه های دانشکده #داروسازی #شیراز در تولید و بسته بندی محلول ضدعفونی کننده است اولین سری این محصول فردا در ۸۰ داروخانه شیراز توزیع میگردد. ما با #کار میتوانیم #ایران_قوی را بسازیم.. با تلاش.. نه با #شورش و #غرغر #رسانه #جنگ_رسانه #ایرانیها #قم #تهران #چین #ترس #وزارتخارجه #ظریف #روحانی #اصلاحات #خائن #منوتو #بی_بی_سی #برانداز #کرونا #برانداز_نیستم_سازنده_ام #برانداز_نیستم #دانشکده_داروسازی 👉 @roshangarii 🚩
🔴 : 400 مبتلا به 🔴 : 240 مبتلا به کرونا (آمار یک هفته پیش) 🔴 : قرنطینه 1700 مبتلا به کرونا!! اما خب ! از نظر و و بقیه هوچی گرا، فقط کرونای ، کروناس! بقیه موروناس 😐 👉 @roshangarii 🚩
🔴انصافا یه نگاهی به خبرهای زیر از فارسی بندازید و القایی که به مخاطب میکنه رو ببینید، ٩٠درصد خبرهای بی‌بی‌سی همینطوریه ١_ استرالیا محدودیت‌های سفر علیه وضع کرد توضیح: میخواد بگه فقط ایران بده. استرالیا سفرهای و دیگر کشورهای کرونایی رو کاری نداره، فقط ایرانیا نباید بیان. کرونای ایرانیا خار داره و این شکلیه👿 کرونای دیگر کشورها این شکلیه😘 ٢_لیس زدن و بوسیدن توسط یک ایرانی 👅 توضیح: این الان خبره؟ چه اهمیتی داره؟ همه ایرانیا اینطورین؟ ما خودمون منتقدیم بهش. میخواد بگه ایرانیا بخصوص مذهبیا اینطورین. درحالیکه این فردی که این کارو کرده، سابقه‌داره و از فرقه‌ای هست که از همون هدایت میشه. تازه بازداشت شده ٣_احتمال ابتلای نازنین زاغری به در زندان اوین توضیح: القای خفقان سیاسی در ایران و اینکه کرونا رو خود ایران به زندان‌های خودش منتقل کرده تا زندانیای سیاسی بمیرن. نشون میده بی‌بی‌سی بقیه مردم ایران براش ارزشی نداره، نگران های خودشون هستن که تو زندانن ۴_کلیپی از یک مریض که در خیابان انقلاب افتاده توضیح: میخواد بگه همه ایران اینطوری تو خیابون افتادن. بزرگترین خبرگزاری دنیا، یک فیلم مبهم شده خبر اولش ۵_ داعش از گسترش ویروس کرونا در ایران استقبال کرد توضیح: داعشم داره به شما میخنده. این همه داعش میکردید که از بین بردیدش الان نشسته تلفات کرونارو میبینه و خوشحالی میکنه ۶_درگیری لفظی بیماران و پرسنل درمان، بیمارستان رازی توضیح: میخواد بگه تو کل بیمارستان‌ها وضع همینه، مثل حیوون با بیمار برخورد میکنن. درحالیکه همه میدونن این روزها و واقعا دارن ایثار میکنن و جونشون رو گذاشتن کف دستشون و خیلی از بیماران از صمیم قلب ازشون تشکر کردن. نمیان بگن سازمان جهانی بهداشت گفته ایران بعد از چین بهترین عملکرد رو داشته و بیشترین تعداد مبتلا رو درمان کرده. ٧_کرونا از ایران به بلاروس و نیوزلند رسید توضیح: میخواد بگه ایران داره همه جارو آلوده میکنه. نمیاد آمار ایتالیارو بده که ١۴ کشورو آلوده کرده که بیشترین آمار رو تو آلوده کردن کشورهای مختلف داره ٨_ممکن است بین ١٠ تا ١۵ هزار نفر در ایران کرونا داشته باشند توضیح: القاي و . دقت کنید داره میگه است، یعنی یقین نداره. یکی نیست بهش بگه، تو خبرهاییت که میگی حتما اینطوری شده، توش کلی و بزرگنماییه، این که داری میگی ممکنه ٩_هرچندساعت یکبار اعلام آمار مبتلایان و جانباختگان کرونا در ایران هدفش: القای ترس و اضطراب. در بین این خبرها خبری از نیست ١٠_دولت افغانستان ٢۵ میلیون دلار برای مقابله اختصاص داد توضیح: این خبر جوری القا میکنه که مخاطب فکر میکنه ایران برای مقابله با کرونا بودجه‌ای اختصاص نداده. درحالیکه شاید بودجه‌ ایران چندبرابر این عدد باشه ١١_ پرستاری که در لاهیجان با کرونا میجنگید، درگذشت توضیح: تو ایران همه دارن میمیرن و هیشکی به فکر مردم نیست ١٢_افزایش نرخ دلار در ایران توضیح: القای نگرانی اقتصادی، این خبر برای چند روز قبله، دیروز که دلار اومد پایین چیزی نگفت که خدای نکرده استرس از بین نره ١٣_اعزام هواپیمای خالی برای بازگرداندن ایرانیان 👈القاء ذلت البته از حق نگذریم، بین این همه خبر بد از ایران دوتا خبر هم از دیگر کشورها داده، ببینید:👇👇 ١۴_کلیپی از فیلیپینی ها و بوسه عروس و داماد از روی ماسک توضیح: کرونای فیلیپینی ها و دیگر کشورها خیلی رمانتیک و عاشقانه‌س، کرونای ایرانی ها خر است. 😒 ١۵_سرانجام یک نفر در بریتانیا بر اثر کرونا درگذشت توضیح: یه خبر هم درباره کرونای انگلیس، اونم با این جمله، سرانجام...یعنی اینجا انقدر مدیریت خوبه کسی نمیمیره، سرانجام درعین ناباوری یک نفر مرد، خیلی مهم نیست بریم سراغ مرده‌های ایران. دوستان چه بسا بعضی از این خبرها دروغ نباشه، ولی اینکه فقط خبرهای بد با جهت‌دهی خاص بگی و هیچی از ایران و پیشرفتهایی که درباره همین کرونا اتفاق افتاده رو نمیبنید. کسی که منبع خبریش رو بی‌بی‌سی گذاشته، طبیعیه که همه چیز رو سیاه ببینه و کاملا ناامید باشه.. سراسر وجودشو میگیره و به یه شخصیت منفی و غرغرو و معترض حتی تو زندگی شخصیش تبدیل میشه 👉 @roshangarii 🚩
💢 #بی_بی_سی در 10 روز گذشته: ❌ 984خبر درباره #کرونا در #ایران 😳 ❌ 16 خبر درباره کرونا در #چین 😐 ❌ 322 خبر درباره کرونا در بقیه جهان🧐 چرا ایران تحت #بمباران_رسانه_ای قرار دارد؟ بی بی سی آزاردهنده تر است یا کرونا؟ #جنگ_رسانه #بی_بی_سی_فارسی #BBC #تروریسم_رسانه_ای #وحشت #ترس #انرژی_منفی #استرس #اضطراب #روانشناسی #کاسبان_کرونا #جمهوری_اسلامی #جنگ_رسانه_ای #جنگ_روانی #سواد_رسانه #منوتو #صدای_آمریکا #ایران_انترنشنال #BBCorona #بنگاههای_ویروس_پراکنی 👉 @roshangarii 🚩
✍️ 💠 در را که پشت سرش بست صدای مغرب بلند شد و شاید برای همین انقدر سریع رفت تا افطار در خانه نباشد. دیگر شیره توتی هم در خانه نبود، امشب فقط چند تکه نان بود و عباس رفت تا سهم ما بیشتر شود. 💠 رفت اما خیالش راحت بود که یوسف از گرسنگی دست و پا نمی‌زند زیرا با اشک زمین به فریادمان رسیده بود. چند روز پیش بازوی همت جوانان شهر به کار افتاد و با حفر چاه به رسیدند. هر چند آب چاه، تلخ و شور بود اما از طعم تلف شدن شیرین‌تر بود که حداقل یوسف کمتر ضجه می‌زد و عباس با لبِ تَر به معرکه برمی‌گشت. 💠 سر سفره افطار حواسم بود زخم گوشه پیشانی‌ام را با موهایم بپوشانم تا کسی نبیند اما زخم دلم قابل پوشاندن نبود و می‌ترسیدم اشک از چشمانم چکه کند که به آشپزخانه رفتم. پس از یک روز روزه‌داری تنها چند لقمه نان خورده بودم و حالا دلم نه از گرسنگی که از برای حیدر ضعف می‌رفت. 💠 خلوت آشپزخانه فرصت خوبی بود تا کام دلم را از کلام شیرینش تَر کنم که با شنیدن صدایش تماس گرفتم، اما باز هم موبایلش خاموش بود. گوشی در دستم ماند و وقتی کنارم نبود باید با عکسش درددل می‌کردم که قطرات اشکم روی صفحه گوشی و تصویر صورت ماهش می‌چکید. 💠 چند روز از شروع می‌گذشت و در گیر و دار جنگ فرصت هم‌صحبتی‌مان کاملاً از دست رفته بود. عباس دلداری‌ام می‌داد در شرایط عملیات نمی‌تواند موبایلش را شارژ کند و من دیگر طاقت این تنهایی طولانی را نداشتم. 💠 همانطورکه پشتم به کابینت بود، لیز خوردم و کف آشپزخانه روی زمین نشستم که صدای زنگ گوشی بلند شد. حتی اینکه حیدر پشت خط باشد، دلم را می‌لرزاند. شماره ناآشنا بود و دلم خیالبافی کرد حیدر با خط دیگری تماس گرفته که مشتاقانه جواب دادم :«بله؟» اما نه تنها آنچه دلم می‌خواست نشد که دلم از جا کنده شد :«پسرعموت اینجاس، می‌خوای باهاش حرف بزنی؟» 💠 صدایی غریبه که نیشخندش از پشت تلفن هم پیدا بود و خبر داشت من از حیدر بی‌خبرم! انگار صدایم هم از در انتهای گلویم پنهان شده بود که نتوانستم حرفی بزنم و او در همین فرصت، کار دلم را ساخت :«البته فکر نکنم بتونه حرف بزنه، بذار ببینم!» لحظه‌ای سکوت، صدای ضربه‌ای و ناله‌ای که از درد فریاد کشید. 💠 ناله حیدر قلبم را از هم پاره کرد و او فهمید چه بلایی سرم آورده که با تازیانه به جان دلم افتاد :«شنیدی؟ در همین حد می‌تونه حرف بزنه! قسم خورده بودم سرش رو برات میارم، اما حالا خودت انتخاب کن چی دوست داری برات بیارم!» احساس نمی‌کردم، یقین داشتم قلبم آتش گرفته و به‌جای نفس، خاکستر از گلویم بالا می‌آمد که به حالت خفگی افتادم. 💠 ناله حیدر همچنان شنیده می‌شد، عزیز دلم درد می‌کشید و کاری از دستم برنمی‌آمد که با هر نفس جانم به گلو می‌رسید و زبان عدنان مثل مار نیشم می‌زد :«پس چرا حرف نمی‌زنی؟ نترس! من فقط می‌خوام بابت اون روز تو باغ با این تسویه حساب کنم، ذره ذره زجرش میدم تا بمیره!» از جان به لب رسیده من چیزی نمانده بود جز هجوم نفس‌های بریده‌ای که در گوشی می‌پیچید و عدنان می‌شنید که مستانه خندید و اضطرارم را به تمسخر گرفت :«از اینکه دارم هردوتون رو زجر میدم لذت می‌برم!» 💠 و با تهدیدی وحشیانه به دلم تیر خلاص زد :«این کافر منه و خونش حلال! می‌خوام زجرکشش کنم!» ارتباط را قطع کرد، اما ناله حیدر همچنان در گوشم بود. جانی که به گلویم رسیده بود، برنمی‌گشت و نفسی که در سینه مانده بود، بالا نمی‌آمد. 💠 دستم را به لبه کابینت گرفتم تا بتوانم بلند شوم و دیگر توانی به تنم نبود که قامتم از زانو شکست و با صورت به زمین خوردم. پیشانی‌ام دوباره سر باز کرد و جریان گرم را روی صورتم حس کردم. از تصور زجرکُش شدن حیدر در دریای درد دست و پا می‌زدم و دلم می‌خواست من جای او بدهم. 💠 همه به آشپزخانه ریخته و خیال می‌کردند سرم اینجا شکسته و نمی‌دانستند دلم در هم شکسته و این خون، خونابه است که از جراحت جانم جاری شده است. عصر، حیدر با من بود که این زخم حریفم نشد و حالا شاهد زجرکشیدن عشقم بودم که همین پیشانی شکسته جانم شده بود. 💠 ضعف روزه‌داری، حجم خونی که از دست می‌دادم و عدنان کارم را طوری ساخت که راهی درمانگاه شدم، اما درمانگاه دیگر برای مجروحین شهر هم جا نداشت. گوشه حیاط درمانگاه سر زانو نشسته بودم، عمو و زن‌عمو هر سمتی می‌رفتند تا برای خونریزی زخم پیشانی‌ام مرهمی پیدا کنند و من می‌دیدم درمانگاه شده است... ✍️نویسنده: ✍️ کانال @dastanhaye_mamnooe
🔴 #محمود_صادقی: #دروغ گفتم #کرونا دارم! از روز اول نگفتیم داره دروغ میگه.. ایشون معروف هست به #محمود_دروغگو! جالبه با همون ژست "کرونا گرفتم" برای سران فتنه توییت میزد.. این جماعت حتی برای مقاصد سیاسی کثیفشون حتی از #تمارض هم نمیگذرن.. نصف رای حرامی که از ملت گرفتن بخاطر #مظلوم_نمایی. نصفش بخاطر #ترس انداختن از رقبا و جنگ و دیوارکشی و .. نصفش هم بخاطر سواستفاده از #شهوت ! #دروغگو #نماینده_مجلس #اصلاحات #اصلاحطلب #سرطان_اصلاحات 👉 @roshangarii 🚩
✍️ 💠 تمام تن و بدنم در هم شکست، وحشتزده چرخیدم و از آنچه دیدم سقف اتاق بر سرم کوبیده شد. عدنان کنار دیوار روی زمین نشسته بود، یک دستش از شانه غرق خون و با دست دیگرش اسلحه را سمتم نشانه رفته بود. صورت سبزه و لاغرش در تاریکی اتاق از شدت عرق برق می‌زد و با چشمانی به رویم می‌خندید. دیگر نه کابوسی بود که امید بیداری بکشم و نه حیدری که نجاتم دهد، خارج از شهر در این دشت با عدنان در یک خانه گرفتار شده و صدایم به کسی نمی‌رسید. 💠 پاهایم سُست شده بود و فقط می‌خواستم فرار کنم که با همان سُستی به سمت در دویدم و رگبار جیغم را در گلو خفه کرد. مسیرم را تا مقابل در به گلوله بست تا جرأت نکنم قدمی دیگر بردارم و من از وحشت فقط جیغ می‌زدم. دوباره گلنگدن را کشید، اسلحه را به سمتم گرفت و با صدایی خفه کرد :«یه بار دیگه جیغ بزنی می‌کُشمت!» 💠 از نگاه نحسش نجاست می‌چکید و می‌دیدم برای تصاحبم لَه‌لَه می‌زند که نفسم بند آمد. قدم‌هایم را روی زمین عقب می‌کشیدم تا فرار کنم و در این راه فراری نبود که پشتم به دیوار خورد و قلبم از تپش افتاد. از درماندگی‌ام لذت می‌برد و رمقی برای حرکت نداشت که تکیه به دیوار به خندید و طعنه زد :«خیلی برا نجات پسرعموت عجله داشتی! فکر نمی‌کردم انقدر زود برسی!» 💠 با همان دست زخمی‌اش به زحمت موبایل حیدر را از جیبش درآورد و سادگی‌ام را به رخم کشید :«با پسرعموت کاری کردم که خودت بیای پیشم!» پشتم به دیوار مانده و دیگر نفسی برایم نمانده بود که لیز خوردم و روی زمین زانو زدم. می‌دید تمام تنم از می‌لرزد و حتی صدای به هم خوردن دندان‌هایم را می‌شنید که با صدای بلند خندید و اشکم را به ریشخند گرفت :«پس پسرعموت کجاست بیاد نجاتت بده؟» 💠 به هوای حضور حیدر اینهمه وحشت را تحمل کرده بودم و حالا در دهان این بودم که نگاهم از پا در آمد و او با خنده‌ای چندش‌آور خبر داد :«زیادی اومدی جلو! دیگه تا خط راهی نیس!» همانطور که روی زمین بود، بدن کثیفش را کمی جلوتر کشید و می‌دیدم می‌خواهد به سمتم بیاید که رعشه گرفتم، حتی گردن و گلویم طوری می‌لرزید که نفسم به زحمت بالا می‌آمد و دیگر بین من و فاصله‌ای نبود. 💠 دسته اسلحه را روی زمین عصا می‌کرد تا بتواند خودش را جلو بکشد و دوباره به سمتم نشانه می‌رفت تا تکان نخورم. همانطور که جلو می‌آمد، با نگاه بدن لرزانم را تماشا می‌کرد و چشمش به ساکم افتاد که سر به سر حال خرابم گذاشت :«واسه پسرعموت چی اوردی؟» و با همان جانی که به تنش نمانده بود، به چنگ آوردن این غنیمت قیمتی مستش کرده بود که دوباره خندید و مسخره کرد :«مگه تو چیزی هم پیدا میشه؟» 💠 صورت تیره‌اش از شدت خونریزی زرد شده بود، سفیدی چشمان زشتش به سرخی می‌زد و نگاه هیزش در صورتم فرو می‌رفت. دیگر به یک قدمی‌ام رسیده بود، بوی تعفن لباسش حالم را به هم زد و نمی‌دانستم چرا مرگم نمی‌رسد که مستقیم نگاهم کرد و حرفی زد که دنیا روی سرم خراب شد :«پسرعموت رو خودم بریدم!» احساس کردم بریده شد که نفس‌هایم به خس‌خس افتاد و دیگر نه نفس که جانم از گلو بالا آمد. اسلحه را رو به صورتم گرفت و خواست دست زخمی‌اش را به سمتم بلند کند که از درد سرشانه صورتش در هم رفت و عربده کشید. 💠 چشمان ریزش را روی هم فشار می‌داد و کابوس سر بریده حیدر دوباره در برابر چشمانم جان گرفته بود که دستم را داخل ساک بردم. من با حیدر عهد بسته بودم باشم، ولی دیگر حیدری در میان نبود و باید اسیر هوس این بعثی می‌شدم که نارنجک را با دستم لمس کردم. عباس برای چنین روزی این را به من سپرد و ضامنش را نشانم داده بود که صدای انفجاری تنم را تکان داد. عدنان وحشتزده روی کمرش چرخید تا ببیند چه خبر شده و من از فرصت پیش آمده نارنجک را از ساک بیرون کشیدم. 💠 انگار باران و گلوله بر سر منطقه می‌بارید که زمین زیر پایمان می‌جوشید و در و دیوار خانه به شدت می‌لرزید. عدنان مسیرِ آمده را دوباره روی زمین خزید تا خودش را به در برساند و ببیند چه خبر شده و باز در هر قدم به سمتم می‌چرخید و با اسلحه تهدیدم می‌کرد تکان نخورم. چشمان پریشان عباس یادم آمد، لحن نگران حیدر و دلشوره‌های عمو، برای من می‌تپید و حالا همه شده بودند که انگشتم به سمت ضامن نارنجک رفت و زیر لب اشهدم را خواندم... ✍️نویسنده: ✍️ کانال @dastanhaye_mamnooe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی اشتیاق مجری بی‌بی‌سی برای حمله نظامی به ایران از "جان بولتونِ" جنگ‌طلب هم بیشتر است! . 💢 اقدامات غیرحرفه‌ای مجری بی‌بی‌سی صدای مشاور سابق ترامپ را هم در آورد! برایان هوک هم ناکام رفت 👉 @roshangarii 🚩
💚🚩 دوستان عزیز. به درخواست شما عزیزان و نیت قلبی خودمان، مطالب چندی درباره سالروز شهادت شهید سلیمانی و یاران شان تدارک دیده شده، از شما خواهشمندیم مطالب را فراوان و بصورت گسترده منتشر فرمایید. ✅برای جلوگیری از حذف پست یا پیجتان در اینستاگرام صهیونیستی، میتوانید هشتگها را به دلخواه کم و زیاد کنید. یا بدون هشتگ منتشر کنید. اما منتشر فرمایید. بصورت پست یا استوری. 🔷هرگز اجازه نمیدهیم دشمن جلوی ما را سد کند و ما را بترساند. صفت دشمن ماست که حتی از انتشار تصویر پاک و نورانی شهدای ما و شهید سلیمانی و سپاهیان غیور و پاک ما وحشت دارد برای آنان که باور دارند جبهه جنگ نرم، همبال جبهه جنگ سخت است، ترس و رعب، مضحک است. پس بر شما باد جهاد فکری یا علی
🔶 چرا این همه ذکر سفارش شده.. این الله اکبرها بزرگترین رمز مبارزه با شیطان است. با بزرگترین سلاح شیاطین که است.. بیشتر خائن ها از «ترس» خائن شدند.. بعضی شون هم با طمع و .. •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• روشنگری و تبلیغ، کار انبیاست.. شما هم در حد وسع تون بفرمایید 🥰👇 روشنگری = گسترش آگاهی 👇👇 👉 https://eitaa.com/joinchat/1244856320Ccc8cd009b9 🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفتار ماموران یگان ویژه با کودکی که از آنها ترسیده 😳👆 مادری در غرب تهران، پسربچه اش را پیش ماموران پلیس برد و ازشون خواست با کودکش صحبت کنن تا آروم بگیره این بچه چطور از مردترین مردان ایران، حافظان امنیت ما انقدر ترسیده.. رفتار پلیس ایران را نگاه کنید 😘👆 👉 @roshangarii 🚩