eitaa logo
روزنه
6.4هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
273 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
توضیحات آقا سیدموسی صدر به دایی‌اش حاج سیدباقر طباطبایی قمی پیرامون برگزاری مراسم ختم برای شریعتی در لبنان [صفحه ۱ از ۲] ▫️اختصاصی|| بازنشر به مناسبت درگذشت دکتر شریعتی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹اشاره آقا سید موسی صدر ضمن اقامه نماز بر پیکر دکتر شریعتی، مراسم چهلم باشکوهی برای او در بیروت برگزار کرد که مورد انتقاد شدید طیف گسترده‌ای از حوزویان از جمله دایی وی واقع گردید. پس از اعتراضات، سیدموسی برای توجیه و دفاع از اقدامات خود در بزرگداشت شریعتی، به دایی خود نامه نوشت. متن زیر، نامۀ ایشان به آقا سیدباقر طباطبایی قمی است که در آن دربارۀ برگزاری مراسم چهلم و مراسم تشییع پیکر آقای شریعتی، توضیحاتی ارائه داده است. بسم الله الرحمن الرحیم سرور مکرم و خالوی بزرگوار حضرت آیت‌الله معظم آقای حاج سیدباقر طباطبایی قمی دامت بركاته. سلام و دعاگویی گرم و قرین تشكر فراوان و شوق زائدالوصف خود را پس از بازگشت از سفر مبارك حج بوسیله این نامه تقدیم می‌دارم و به راستی نیازمند دعا و محبت و دیدار شما هستم. نامه مبارك نیز دلیل دیگری بر محبت و رعایت آن سرور نسبت به خواهرزاده مخلص بی‌غرضشان بود كه از راه دور عنایت فرمودید امیدوارم همیشه مشمول این تفقد باشم و به مصداق دعای ماثور، الهی لا تكلنی الی نفس طرفه عین ابداً، ما را در این محیط پربلا رها نفرمایید. اما،‌محبت و روش آن سرور درباره آقایان لبنانی‌های ارسال شده به ایران هرچند بی‌نهایت ارزنده و مفید بوده و خواهد بود ولی باز هم مقتضای عنایت و وابستگی «كه عزت من معرفت شما و سرشکستگی من در آن سرور اثر می‌گذارد» بعید است خداوند وجود معظم را برقرار و حفظ كند. درباره فاتحه و تشییع جنازه مرحوم دكتر شریعتی با كمال محبت و دقت نصایح آن سرور را مطالعه و مراجعه كردم و لازم بود مفصلا جواب را عرض كنم كه اگر در ذهن دیگران مطالبی و تصوراتی بوده و هست روشن گردد و در این نامه نمی‌خواهم درباره انتقاداتی كه از كتاب‌های ایشان شده است بحثی كرده و از آن دفاع كنم و هیچ‌وقت بدان صدر نخواهم بود. سرور محترم دست تقدیر مرا در لبنان قرار داده است و زمان و وضع منطقه و بحران‌های خطرناك منطقه و قضیه فلسطینی‌ها و زد و خورد با مسیحیان و غیره لوازمی گوناگون دارد به علاوه نزدیكی لبنان به اروپا و رفت‌وآمد من و وجود ده‌ها هزار محصل مسلمان در اروپا و انقطاع آنها از رعایت روحانیت مسئولیت خاصی برای اینجانب ایجاد كرده است. دكتر شریعتی، همان‌طور كه می‌دانید تاثیر فراوانی در جوانان مسلمان و محصلین همه و حتی در بسیاری از جوان‌های خوب و متدین و ارحام خودمان از كوچك و بزرگ، دختر و پسر گذاشته است و آنان را كه از وابستگی به كمونیست‌ها امتناع دارند و در عین حال نمی‌خواهند همدست و هم‌روش دولت‌ها و دست‌راستی‌ها باشند و تمایلات اصلاحی دارند، آنان را به اسلحه فكری مناسبی مجهز كرده است و شاید بدانید كه كتاب هایش دست به دست و چاپ پشت سر چاپ و در جلسات و حوزه‌های جوانان مسلمان خوانده می‌شد. جوانانی كه بدون مبالغه در اروپا و آمریكا خودشان را حفظ كرده، عبادت و طاعت و معصیت و هوا و هوس و همه‌چیز را بر طبق اوامر اسلام مراعات می‌كنند و من، خود، خدا شاهد است كه وضع این دختران و پسران را از نزدیك دیده‌ام. البته اینان كه كتاب‌های دكتر را می‌خوانده و مورد بحث و جدل قرار می‌دادند می‌دیدند كه در كتاب‌ها جنبه انتقادی و خراب كردن مكتب‌های سنتی زیادتر از جنبه‌های مثبت است به علاوه كاملاً می‌دیدند كه تغییراتی عمیق در افكار او كه به صورت سخنرانی درآمده به وجود می‌آید و اصولاً كلمات او را وحی منزل ندانسته و انتقاداتی هم داشتند ولی با این حال و با توجه به این سه موضوع (انتقاد، تغییر، عدم موافقت كامل) مطالب او را در میدان بحث و جدل با افكار انقلابی معاصر و علیه رژیم‌های راست‌گرا و چپ‌گرایان ملحد وسیله‌ای مؤثر می‌دانستند. وقتی كه دكتر از ایران خارج شد و به اروپا رسید، همه امیدوار شدند كه در گوشه‌ای آرام، دور از حمله‌ها، دفاع‌ها و مشكلات سیاسی، او به زودی یک تز كامل و افكار سازنده برای آنها خواهد داد كه اولاً مثبت باشد و ثانیاً بعد از تجربه‌ها، مطالعه‌ها و محیط جدید ثابت باشد و تناقض هم نداشته باشد، ولی ناگهان دیدند كه مرگ او را فرصت نداد. به راستی درجۀ تاثر و مصیبت‌زدگی جوانان را نمی‌توان وصف كرد. @rozaneebefarda
توضیحات آقا سیدموسی صدر به دایی‌اش حاج سیدباقر طباطبایی قمی پیرامون برگزاری مراسم ختم برای شریعتی در لبنان [صفحه ۲ از ۲] بازنشر به مناسبت درگذشت دکتر شریعتی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 در این حال، وضع روحی، انتقادها را تشدید كرد و روابط این جوانان مسلمان را با روحانیت كه ضمانت اسلام و راه معرفت احكام و تعالیم اسلام هستند، تهدید می‌كرد. متاركه علمای ایران [...] و تسلیت نگفتن ایشان، حزن و عصبانیت این جوانان را تشدید كرد و من به راستی مشاهده می‌كردم كه دلجویی از اینها، فقط می‌تواند مقداری كه از رابطه جوانان مسلمان با روحانیت باقی مانده است، حفظ و تقویت كند و امكان اصلاح اشتباهاتی كه هست و شده است، باقی بگذارد. وگرنه خطر آنكه آنها برای همیشه از روحانیت جدا شده و گرفتار انحرافات و خطرهایی كه در دوری از روحانیت گریبانگیر آنان می‌شود آنان را تهدید می‌کند. از این جهت، من با جود آنكه می‌دانستم این كار مورد انتقاد برادران، و روحانیون، می‌گردد و من در این اوضاع و گرفتاری‌ها ممكن است صدمه‌های شدید بخورم، فداكاری كرده و به این روش اقدام كردم و تحمل نتایج این كار را ثواب و اجر آخرت دانستم و امیدوارم خداوند قبول كند. در عین حال، در وقت اعلان، در جلسه فاتحه و در مقاله روزنامه با منتهی درجۀ صراحت اعلام كردم كه با او اختلافات زیادی در افكار داریم و خیلی از مطالب او را نمی‌پذیریم و احترام و یادبود او فقط از این نظر است كه یك داشته است و به همین جهت از فتح هم با احترام یاد می‌كنیم و این مطالب در صورت‌جلسه، در نوارها و در مقاله و كتاب ضبط است.  اما درباره ترجمه كتاب‌ها و مقالات: فقط یك مقاله كه ضدماركسیست بود، در روزنامه خودمان، «امل و رساله»، ترجمه و به مناسبت چهلم او درج شد،‌ كتاب دعا و «آری، چنین بود برادر» پنج سال قبل در عراق به وسیله سعید علی ترجمه شده و در اینجا فقط كتاب شهادت، با اختصار و به واسطه دوستانش، چاپ شد. و هیچ دیگر از آن وقت، یعنی بعد از چهلم او، هیچ كتاب و هیچ مقاله‌ای و هیچ یادی نشده است. و لازم است در اینجا عرض كنم كه من نسبت به روحانیت ایران احترام می‌گذارم و خودم را جزئی از آن می‌دانم و به ارتباط با آنان مفتخرم و به هیچ وجه برای دكتر شریعتی یا مهم‌تر از او، رنجش خاطر آقایان را فراهم نكرده و نمی‌خواهم بكنم و امیدوارم این موضوع كاملاً واضح باشد كه هیچ‌وقت در مقام انتخاب بین دو راه نبوده و نیستم. راه من راه روحانیت است. من امیدوارم همیشه خدمتگزار روحانیت و تشیع بوده و باشم و تاریخ زندگی و مبارزه سهمگین شانزده ساله من این روش را ثابت كرده است. در مصر هم همان وقت كه آقای سعید آمدند و از كتاب تذكره التوحید یاد كردند، فوراً در خدمتشان به شیخ ازهر مراجعه کرده و چون او را از نامه سابق رنجیده یافتم، نامه دیگری نوشته و حضوراً دستور تغییر داد و جواب نامه آقای سعید را هم با احترام و [...] نوشت. در كشور سعودی هم با ملك خالد و برادرانش ملاقات حاصل شد و از موضوع كتاب «تاریخ» و مجله دعوت و غیره صحبت شد و فوراً امر تغییر و حذف كلمات ناروا صادر شد و اعلام كردند كه به‌هیچ‌وجه این موضوع مورد رضایت آنها نبوده است. به علاوه قرار شد و خواستار شدند با علمای آنها تماس حاصل شود و زمینه این كار هم فراهم می‌شود. به هر حال این اقدامات، به علاوه سخنرانی در منا (كه فقط سه نفر صحبت كردند و اولین بار بود كه یك عالم شیعه صحبت می‌كرد) و روشی كه با من داشتند لطف خدا سبب عزت شیعیان بوده و هست هرچند كسانی ناراحت شدند و به تشویش و تیره‌كردن و گل‌آلود كردن آب پرداختند. آنچه مهم است، آن است كه به آن سرور بزرگوار تأكید كنم كه ما با خداوند عهدی ثابت و قاطع و ازلی داریم كه در خدمت دین او و اولیای معصومین او تلاش كرده، جان خود را در گروش بگذاریم. سلام حضور حضرت اخوی آیت‌الله عظمی قمی اعلام می‌دارم. موسی صدر @rozaneebefarda
یک مطالبه بایسته از موسسه تحقیقاتی امام موسی صدر @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 با توجه به‌ قرائن تاریخی، نامه‌های انتقادی فراوانی از علمای ایران خطاب به آقا سیدموسی صدر(اعاده الله الینا) نگاشته شده که حاوی نکات تاریخی بسیار ارزنده و مهمی است و مع‌الاسف متن آن تا کنون منتشر نشده است! از آن جمله می‌توان به مجموعه نامه‌های انتقادی پیرامون اقامه نماز و برگزاری مراسم چهلم برای دکتر شریعتی اشاره کرد. خصوصا نامه اعتراضی دایی و اخوی بزرگتر ایشان. همچنین طبق خاطرات صادق طباطبایی، امام خمینی نیز در قالب یک نامه انتقادی صریح، تذکراتی پیرامون برخی عملکردهای ایشان بیان فرموده‌اند که توضیحات مکتوبی را به دنبال داشته است. آیا عجیب نیست که به طرزی مشکوک و شاید مهندسی شده، این قبیل نامه‌ها، هرگز از آرشیوها بیرون داده نمی‌شود؟! آیا برخورد گزینشی با داده‌های تاریخی درست است؟ جناب آقا سیدموسی صدر که از مجاهدان فرهنگی ایران معاصر بوده، همچون سایر هم‌طرازان خویش خدمات بزرگی به تشیع روا داشته و شایسته تقدیر دائمی است و در عین حال ممکن است به برخی عملکردها و مواضع شان انتقادها یا ابهاماتی وارد باشد که صدالبته منطق و استدلال برای توجیه و دفاع از همان نقدها هم وجود دارد. لذا بایسته نیست از خوف نشر برخی نقدها، اسناد تاریخی بطور گزینشی منتشر گردد! به طور مشخص درخواست می‌شود سه نامه انتقادی مذکور(نامه امام، آقا سیدرضا صدر، آقا سیدباقر طباطبایی) توسط آن مؤسسه منتشر گردد. @rozaneebefarda
نامه آقا سیدموسی صدر به برادرش در پاسخ به انتقادات پیرامون اقامه نماز بر پیکر دکتر شریعتی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 سرور معظم و برادر بزرگوار دست مبارک را می‌بوسم و ملتمس دعا هستم. ...متأسفانه مطالب از دور طور دیگری جلوه و تفسیر شده است. و امیدوارم شناسایی و اطمینان سابق و حسن‌ظن و خدمات کم‌نظیر سابق که به لطف خدا انجام گرفته روشنگر باشد. درباره دکتر شریعتی، متأسفانه مطالب یاد شده و پیام رسیده و حتی تفسیرها دور از حقیقت بوده است. هیچ جبهه‌گیری و دفاعی و تبنی وجود ندارد. فقط و فقط جوانان مسلمان زیادی که من آنها را می‌شناسم و خود را مسئول آنها می دانم و برای راهنمایی آنها تلاش‌ها کرده‌ام بعلت وضع سیاسی و جبهه‌گیری در مقابل چپ به‌خصوص به مطالب ایشان نیازمند بودند و در عین حال نقص داشتن را معترف بودند. منتظر بودند در مرحله آینده دکترین مثبت برای آنها در اروپا تهیه کند و چون فوت شد سخت محزون و پریشان شدند و چون هیچ‌کس حتی کوچکترین صحبتی با آنها نکرد، نزدیک بود به کلی رشته و روابط آنها با روحانیت قطع شود. من با این احترام – و فداکاری فراوان- مانع انقطاعشان از روحانیت و انحرافشان شدم و در خطاب گفته و می‌گویم که افکار ما با او فرق دارد. و به همین دلیل موفقیت حاصل و امیدوارم همه نواقص و سوء‌تفاهم‌ها جبران شود. موضع دیگر هم براستی من در حال دفاع بوده و هستم. نمی‌دانم چرا از . . . مرتب کارشکنی و تحریک ادامه دارد تا آنکه وضع خطرناک بود و حملۀ من فقط صورت دفاع داشته است. امیدوارم مفصل‌تر عریضه‌ای تقدیم دارم... @rozaneebefarda
مردم‌ستیزی مجاهدین در دل اروپا و رسوایی تاریخی برای حامیان داخلی و خارجی این گروهک جلاد! حمله و اهانت منافقین مزدور به رأی‌دهندگان ایرانی، آنهم در دل اروپا، بزرگترین رسوایی برای گروهک جلاد و همه حامیان داخلی و خارجی آن بود.‌ آنان با اقدامات وحشیانه، به مردم محترم رأی‌دهند حمله‌ور شدند و گاه این تهاجم، علاوه بر فحاشی و جسارت و اهانت، با ضرب و جرح نیز همراه شد! ماهیت پلید این جلادها که از قبل بر مردم ایران روشن بود اما در سال ۹۶، بیت منتظری با انتشار فایل صوتی گفتمانی را کلید زد که نهایتا توسط حسن روحانی در تریبون‌های تبلیغاتی بدان دامن زده شد و نهایتا به تعبیر رهبر حکیم و فرزانه، جای جلاد و شهید را عوض کردند! حالا اما تشت رسوایی این وحوش عصر مدرن، بار دیگر از بام افتاده و موجب رسوایی بیشتر حامیان داخلی و خارجی شان شده است. @rozaneebefarda
خاتمی و جنبش فورواردینگ از نوچه‌های سیاسی! در این ایام سرنوشت‌ساز و تاریخی، اوج کنش‌گری سیاسی رئیس‌ دولت اصلاحات خلاصه شده در فوروارد پیام‌های رادیکال نوچه‌های سیاسی! این جماعت نهایت تلاش خود را برای کارشکنی در مشارکت حداکثری و مخدوش کردن انتخابات به کار بستند؛ یک طیف شان همگام با مریم رجوی و احمدی‌نژاد به کمپین تحریم پیوستند! طیف دوم از و و سخن گفتند! حالا پس از آنکه تمام زورشان را در تضعیف انتخابات که مصداق بارز است، زده‌اند، در حال فرار دزدانه از کارشکنی‌هاشان هستند و برای نسخه می‌نویسند و در کسوت مطالبه‌گری نشسته‌اند! جریان انقلابی/مردمی نسخه‌نویس لیبرال و رادیکال نمی‌خواهد؛ راه‌حل را بلد است چون با مشکلات عمیقا آشناست. شما اگر بلد بودید، مردم را به ستوه نمی‌آوردید! خاتمی، روحانی، مصطفوی، و سایر دوستان و آشنایان شان، اعم از نوچه‌ها و پدرخوانده‌ها، همه پیروان خط غرب‌اندیشی که نمادشان خسارت محض ۸ ساله روحانی بود، فعلا تا سال‌ها فقط باید باشند! بعد از آن نقد و مطالبه‌شان مسموع است. مردم بیدارند و ۱۴۰۰ به تحریم‌کنندگان و تضعیف‌کنندگان انتخابات، نشانه همین بیداری است. دوران بزن در رو تمام شده است.... @rozaneebefarda
تبیین نقش مردم در حکومت اسلامی توسط مقام معظم رهبری(دهه شصت) @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 وقتی ما میگوییم حکومت اسلام یک حکومت مردمی است، معنای این حرف این نیست که حکومت اسلامی، حکومت خدا نیست. معلوم است که همه‌ی ادیان الهی به حکومت خدا دعوت کرده‌اند و همه‌ی پیغمبران و جانشینان آنها مردم را به نظامی الهی که در آن حاکمیت از آنِ خدا و قوانین خدا است، فراخوانده‌اند؛ امّا در اسلام حکومت «اللَّه» با حاکمیت مردم بر سرنوشت خود منافاتی ندارد. حکومت مردم به معنای حکومت مردم، آن‌چنان که در دمکراسیهای غربی بیان میشود، نیست و در این‌باره مختصری قبلاً عرض کرده‌ام. حکومت مردم به همان اندازه‌ای است که بر طبق فرمان خدا به مردم اجازه و امکان تصمیم‌گیری و اقدام داده شده است و لذا در قرآن درباره‌ی بنی اسرائیل می‌فرماید: وَ نُریدُ اَن نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ استُضعِفوا فِی الاَرضِ وَ نَجعَلَهُم اَئِمَّهً؛ یعنی حکومت، حکومت مستضعفان است و این منافاتی ندارد که حکومت مستضعفان به معنای حکومت خدا و در چهارچوب احکام الهی باشد.  و امّا یک بخش دیگر و یک گوشه‌ی دیگر از این بحث گسترده این است که مردمی بودن حکومت اسلامی به دو معنا است: یکی این است که مردم در اداره‌ی حکومت و تشکیل حکومت و تعیین حاکم و شاید در تعیین رژیم حکومتی و سیاسی نقش دارند. مردمی بودنِ حکومت یعنی نقش دادن به مردم در حکومت. یک معنای دیگر برای مردمی بودنِ حکومت اسلامی این است که حکومت اسلامی در خدمت مردم است؛ آنچه برای حاکم اسلامی مطرح است، منافع عامّه‌ی مردم است؛ نه منافع اشخاص معین یا قشر معین و طبقه‌ی معین. اسلام به هر دو معنا دارای یک حکومت مردمی است؛ امّا مادامی که حکومت مردمی به معنای اوّلی تأمین نشود، یعنی مردم نقشی در حکومت نداشته باشند، نمیشود گفت که حکومت به معنای دوّمی - یعنی آن حکومت در خدمت مردم است  - مردمی است.  ✅خطبه‌های نماز جمعه تهران_۱۳۶۲/۵/۱۴ @rozaneebefarda
یک نکته برجامی! 🔹نظر به تصریح کارگزاران و رسانه‌های رسمی آمریکایی و اسرائیلی مبنی بر تعجیل در نهایی کردن توافق مجدد با ایران پیش از انتقال قدرت به جریان مردمی/انقلابی، معقول نیست فرمان مذاکرات با غرب به دست دولت فعلی باشد و لذا آنگونه که هم‌اکنون نیز در نهادهای عالی نظام در حال تمهید است، برای ادامه مذاکرات، لازم است تیمی جدید با حضور عناصر متخصص و متعهد برای اعلام نظر کارشناسی وارد میدان شود. 🔻حتما کسب نظر از رئیس‌جمهور منتخب ملت با ضمانت تأثیر در روند مذاکرات هم امری کاملا بایسته و معقول است؛ چه اینکه هر توافقی که امضا شود، در ۴ سال آتی دامنگیر دولت جدید خواهد بود. ▫️طبعا گذشته از شورای امنیت ملی بعنوان نهاد متولی و معتمد نظام، نیز در کنترل فرایندهای نامرئی دولت روحانی برای پیشگیری از چوب حراج به منافع ملی و انعقاد توافقات خسارت‌بار مجدد، وظیفه ویژه‌ای برعهده دارد. ▫️تحرکات عجولانه و مرموزانه طرف غربی و ولع سیری‌ناپذیر و تکاپوی مشکوک اعتدالی‌ها برای به نتیجه رساندن مذاکرات، قطعا به نفع ملت ایران نیست و ممکن است کلاهی گشادتر از برجام بر سر ملت ایران برود که به مثابه یک در مسیر دولت مردمی آقای عمل کند و تمام ظرفیت‌های تحولی جدید را معطل یا مشغول کند. ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ @rozaneebefarda
💠 پرسش و پاسخ از حضرت آیت اللَّه‏ خوشوقت ره ❓بعضی می‌‌گویند: «اگر در مقابل ، برداشته می‌‌شود و وضع بهتر می‌‌شود». نظر شما چیست؟ ✅ کوتاه بیایند یعنی چه؟ در این‌صورت () می‌‌آید و آنجا می‌‌نشیند. هم که نیست تا بیرونش کند و تمام می‌‌شود. (آمریکا) از خدا می‌‌خواهد که بیاید. ناگهان می‌‌بینی شب تا صبح پر شد. این شما هستی که می‌‌گویی: «بهتر می‌‌شود»؛ اما این‌طور نیست. این‌‌ها حرف‌های . ما به عنوان باید و این را تحمل کنیم. اگر او تحریم کند و ما هم شویم، کار تمام می‌‌شود. . اگر صبر نکنی، باید تسلیم شوی و را به آن‌ها بدهی. او هم می‌‌آید و در رأس می‌‌نشیند و تمام می‌‌شود. تا درست شود ان‌شاءالله. 🔰کانال رسمی حضرت آیت اللَّه‏ خوشوقت تهرانی (ره) 🆔 @Khoshvaght_ir
رمزگشایی از توییت هوشمندانه 🔷سید مقاومت با انتشار تصویر سردار در کنار رئیس جمهور منتخب ، به آیه (۱۲۵ بقره) اشاره می‌کند: «وَعَهِدْنَا إِلَىٰ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِيَ...»: به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم: خانه‌ام را از هرچه رنگ‌وبوی بت‌پرستی دارد، پاک کنید.» ▫️در این آیه‌ی شریفه، خداوند متعال مأموریتی ویژه به ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) داده است که همانا پاک کردن خانه خدا از وجود شرک و بت‌پرستی است! به نظر می‌رسد این توئیت کنایه از تقویت جبهه مقاومت و مأموریتی الهی در پاک‌سازی قبله اول مسلمین از وجود منحوس صهیونیست‌های دین‌ستیز است. انشالله. 🔹حوادث واقعه نشان می‌دهد که کیاست مؤمنانه سیدحسن ریشه در مکتب الهی امام خمینی دارد و درود بر مردم هوشیار و حکیم ایران که به درستی به عمق افکار او پی برده‌اند و سال‌هاست فریاد می‌زنند: ؛ ! پ.ن: این حساب کاربری غیررسمی است و تعبیر توئیت منتسب به سیدحسن نصرالله دقیق‌تر است. @rozaneebefarda
از جمهوریت رضاخانی تا جمهوری اسلامی درنگی در تحریف اخیر سروش محلاتی پیرامون دیدگاه امام خمینی در باب جمهوریت اختصاصی|| @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه ۱ از ۳] آقای سروش محلاتی اخیرا بحثی با عنوان «امام خمینی، جمهوریت و ایران امروز» داشته و در آن دو بحث را مطرح نمود. بحث اول وی حول مواجه امام خمینی(ره) با موضوع «جمهوریت» است. وی ادعا دارد امام در سن 23 سالگی با این موضوع مواجه شده‌اند و نظری مخالف تمام علما و رجال سیاسی زمان خود داشته‌اند. بحث دوم سروش‌محلاتی در مورد استدلال‌های امام خمینی(ره) بر تایید جمهوریت است. به زعم سروش محلاتی استدلال‌های امام خمینی(ره) هر نوع جمهوریتی را حتی اگر اسلامی نباشد، مورد تأیید قرار داه‌اند! وی نکته اساسی و محوری این بحث را به رسمیت شناختن حق مردم در تعیین سرنوشت خود می‌داند. درنتیجه حتی جمهوری رضاخانی نیز حکومتی صحیح است و مردم حقّ دارند جمهوری اسلامی یا غیراسلامی را انتخاب نمایند.(دقیقه ۴۷:۳۱) در انتها نیز از این که افکار امام با میدان‌داری جریان فکری انقلاب در حال آسیب دیدن است‌، احساس خطر می‌کند. سخنان سروش محلاتی، نمونه عینی تحریف اندیشه‌های متعالی امام خمینی(ره) است. در ادامه به بررسی و نقد سخنان وی پرداخته می‌شود. 1. سروش محلاتی و تحریف دیدگاه امام خمینی درباره جمهوریت در آستانه انتخابات برای تفسیر دیدگاه امام خمینی(ره) باید تمام کلمات ایشان را ملاحظه نمود و به یک جمله کوتاه که در مقام مقایسه‌ی حکومت از نوع جمهوری و سلطنت است، بسنده ننمود. صرف آوردن عبارتی کوتاه از ایشان و عدم لحاظ دیگر سخنان امام، معنایی جز تحریف عمدی امام ندارد. سروش محلاتی به دنبال آن است که از این جمله امام که در ضمن تعریف از شهید مدرس بیان می شود، این استفاده را ببرد که امام با مطلق جمهوریت موافق است ولو اینکه بر راس آن دیکتاتوری چون رضاخان باشد! متن بیان امام چنین است: «اینها از انسان می ترسند. اینها دیدند که یک مدرس در زمان رضاخان بود نمی گذاشت رضاخان آن وقت که جمهوری درست بکند. مدرس نگذاشت ولو برخلاف مصالح شد و اگر درست شده بود بهتر بود، لکن آن وقت اینها نظر سوء داشتند. یعنی او به سلطنت که نرسیده بود می خواست رئیس جمهور شود و بعدش هم کارهای دیگری بکند و کسی که جلو او را گرفت مدرس بود که نگذاشت این کار عملی شود... و بالاخره هم جانش را از دست داد.»(صحیفه امام، ج 4، ص 201 (30/4/1358)) نکته مهم آن است که این سخنان امام تحلیلی پسینی از اتفاقات بیش از پنجاه سال گذشته است. به دیگر بیان امام خمینی(ره) ضمن تأیید و تمجید شهید مدرس و تعریف از فهم دقیقش از نیات و اهداف جمهوری رضاخانی، در تحلیلی کلی آن هم بعد از گذشت نیم قرن از تاریخ ایران، این برداشت را دارند که چه بسا «جمهوری دیکتاتوری رضاخانی»، در مقایسه و نسبت‌سنجی با «پادشاهی مطلق رضاخانی» دارای مفسده کمتر و مصالح بیشتری می‌توانست باشد. درحقیقت این سخنان صرفا در مقام مقایسه است نه اینکه امام خمینی(ره)، به طور مطلق و بدون هیچ قید و توضیحی، جمهوریت و به‌طور خاص جمهوری رضاخانی را تأیید نموده باشند. از منظر فقهیِ امام خمینی تنها «جمهوریت در چارچوب اسلام» مورد تایید دین است، ولی اگر تحقق چنین حکومتی در سال ۱۳۰۳ ممکن نبود، چه بسا جلوگیری از فساد و اصلاح امور در آینده، توسط یک جمهوری غیر دینی، آسان‌تر از مدل سلطنتی ‌بود، گرچه بعد از مرگ رضاخان، چرا که او به دنبال ریاست جمهوری مادام العمر همانند آتاترک بود. لذا در مقام تزاحم، جمهوریت بر سلطنت ترجیح دارد. نظیر این موضوع، در قضیه مشروطه است که به تصریح مرحوم نائینی در کتاب تنبیه الامه، سلطنت مشروطه موافق حکم اولی اسلام نیست، ولی از باب وجوب کم کردن ظلم و نزدیک شدن به حکومت صحیح اصلی، چاره‌ای از قبول آن نیست. (تنبیه الامه، ص 8، 40، 46 و تفصیل در کتاب الحاکمیه فی الاسلام، ص646) نیز امام خمینی در کتاب ولایت فقیه، ص44 در نفی حکومت جمهوری غیر دینی چنین میفرمایند: فرق اساسی حکومت اسلامی با حکومتهای مشروطه سلطنتی و جمهوری در همین است... (برنامه ریزی و نه قانون گذاری در عرض تشریع الهی) ایشان از این نوع جملات کم ندارند! امام هرگز جمهوری غیر دینی را تایید نکرده اند. @rozaneebefarda
از جمهوریت رضاخانی تا جمهوری اسلامی درنگی در تحریف اخیر سروش محلاتی پیرامون دیدگاه امام خمینی در باب جمهوریت [صفحه ۲ از ۳] آقای سروش محلاتی و همفکرانشان معتقدند مردم حق دارند حتی فرد فاسدی همچون پهلوی را به عنوان حاکم انتخاب نمایند و این از نظر اسلامی نیز مورد تایید است. شوربختانه کسی که داعیه دار امام شناسی است چنین مطلب واضح البطلانی را به امام خمینی نیز نسبت می دهند! روشن است که خاستگاه حقوق از نگاه دینی، خداوند متعال است. اوست که برای انسان‌ها حقوقی را قرار داده است البته اگر شخصی منکر نگاه توحیدی و معتقد به مکتب پوزیتویستی حقوق باشد، چنین اعتقادی نخواهد داشت. این بحث از منظر امام خمینی طرح شده و محل بحث، حکومتی است که از منظر دینی مورد تایید است. باید دقت نمود که بحث، در آزادی تکوینی مردم نیست؛ از نظر تکوینی خداوند این قدرت را به هر انسان مختاری داده است که مرتکب معصیت، حتی قتل و جنایت‌ شود، ولی از نظر تشریعی او را نهی کرده و چنین حقی به او نداده است! حال آیا می‌توان معنای معقولی برای این گزاره یافت که خداوند به مردم حق داده است هر شخصی حتی فاسدترین‌ها را به عنوان حاکم خود انتخاب کنند؟ البته حق مردم در انتخاب بالاترین مقام کشور مورد تایید قانون اساسی است. امام خمینی (ره) و بزرگان انقلاب که به شکل صحیح نظریه ولایت فقیه را تقریر نموده‌اند، اذعان می‌کنند امام معصوم، فقهای جامع شرایط را برای به دست گرفتن مجاری امور در دوران غیبت به مردم معرفی نموده‌اند و تطبیق چنین فقیهی بر یکی از فقهای موجود به عهده مردم است و حکومت باید این حق مردم را به رسمیت بشناسد. اینکه مردم حق دارند چنین شخصی را به عنوان حاکم انتخاب نمایند، مورد انکار کدام فقیه است؟ بنابراین سروش محلاتی از یک جمله کوتاه امام و اینکه فرمودند (مردم حق دارند تنها برای خودشان حاکم انتخاب کنند نه نسل های آتی) مطالب نادرستی که خود می‌پسندد را به امام نسبت داده است. 2. آیا امام خمینی(ره) در سن ۲۳ سالگی نظری مخالف همه فقها و رجال سیاسی داشته اند؟ سروش محلاتی در بحث اخیر خود در خصوص جمهوریت، مدعی است که امام خمینی در سن ۲۳ سالگی(در قضیه تلاش رضاخان برای تاسیس جمهوریت) با این موضوع مواجه شدند و در حالی که همه علما و رجال سیاسی مخالف جمهوریت رضاخانی بودند، امام مصلحت کشور را در جمهوری می‌دید‌ند و لو در رأس آن رضاخان باشد.(دقیقه ۵۰:۵۰) سروش محلاتی می‌گوید: «در برابر قاطبه علما و بزرگان یکی استاد بزرگوارشان مرحوم شیخ عبدالکریم حائری و دو تن از مراجع بزرگ آن عصر سید ابوالحسن اصفهانی و آیت الله نائینی و بعد جبهه بزرگ مبارزه با استبداد که رهبرش مدرس است، در قبال همه این‌ها این طلبه جوان ۲۴-۲۵ ساله اعتقاد دیگری دارد. چنان جمهوریت برای امام خمینی اهمیت دارد که در آن سنّ و سال که آغاز فعالیت فکری و سیاسی حضرت امام تلقی می‌شود می‌گوید ای کاش جمهوری رضاخانی تحقق پیدا می‌کرد...»(دقیقه ۳۳) واقعیت آن است که این نسبت به امام خمینی صحیح نیست. آقای محلاتی چطور از سخن امام در سال ۱۳۵۸ که: اگر جمهوری در سال ۱۳۰۳ تشکیل شده بود در مقایسه با سلطنت و فجایعی که بعدا رخ داد بهتر بود، برداشت کرده‌اند ايشان در همان سال و در سن ۲۳ سالگي چنين نظري داشت اند؟! این تحلیل پسینی از یک واقعه تاریخی است و لزوما به این معنا نیست که امام خمینی(ره) در همان زمان هم این فکر را داشته اند. اساسا در آن سال هنوز معلوم نبود كه بعد از منتفی شدن جمهوري رضاخاني، سلطنت وی مطرح خواهد شد، تا علما اهمّ و مهمّ كرده و در تزاحم اين سلطنت یا جمهوریت رضاخانی يكي را ترجيح دهند. مساله‌اي كه در سال 1358 مبتنی بر تجربه ای تاریخی و تحلیلی پسینی امکان پذیر بود. محلاتی اذعان دارد که علما با قدرت يافتن رضاخان مشكل داشتند نه جمهوريت؛ لذا طبعا علما سلطنت او را نيز نمي‌پذيرفتند! اساسا در آن فضاي پر فتنه و ابهام، صحنه آنچنان روشن نبود که کسی بتواند با اطمینان جمهوری رضاخانی را نسبت به وقایع سیاه و پرخسارتی که قرار بود در آینده واقع شود، ترجیح دهد. اگر هر عالم و فقیهی به این نتیجه می‌رسید که مبارزه و اصلاح امور و لو بعد از مرگ رضاشاه به عنوان رئیس جمهور مادام العمر نزدیک‌تر و ساده‌تر است، بی تردید با توجه به اصول فقهی آن را تجویز می‌نمود. از این رو تحلیل امام خمینی یک تحلیل پسینی است که بعد از گذشت ۵۴ سال شکل گرفته است و به همین جهت هرگز نمی‌توان نظر امام خمینی را در آن سال‌ها در برابر نظر آیات حائری و اصفهانی و نائینی دانست، آنطور که در سخنان آقای محلاتی بیان شده است. طرح موضوع جمهوریت در ایام انتخابات بی‌جهت با اغراض سیاسی نیست؛ آیا و طرفداران ناکارامد با قرار گرفتن در معرض شکست سیاسی در پی انتقام از نظام برآمده و به طرح چنین مباحث تحریف‌آمیزی می‌پردازند!؟ @rozaneebefarda