#حذف_حداکثری با شعار #جذب_حداکثری!
#تلنگر
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹به دنبال طرح راهبرد حکیمانه #جذب_حداکثری توسط رهبری معظم انقلاب اسلامی، که ریشه در معارف دینی و سیره اولیای الهی دارد، برخی جریانها و مجموعه های خودی، با تفسیر نادرست از این معنا، در مقام عمل پای در مسیری گذاشته اند که جز #نقض_غرض نمی توان بر آن نام نهاد!
🔹هدف از طرح مسئله جذب حداکثری، گستراندن هرچه بیشتر امتداد خط دعوت به حق و حقیقت و دستگیری از طائفه مستضعفین فکری، غیرمطلعین و غیرمرتبطین با معارف ناب انقلاب اسلامی و حتی منحرفین و حتی معاندان است!
رهبران الهی انقلاب اسلامی با تاسی از سیره معصومین علیهم السلام، همواره زمینه را برای #هدایت و #تعالی طیف های مختلف فراهم می کنند و در تمام چند دهه گذشته(از آغاز نهضت تا کنون) همواره با رویکرد دعوت و دستگیری با عناصر زاویه دار برخورد کرده اند؛ چه اینکه سید الشهدا علیه السلام در هنگامه شهادت، به قاتل خود وعده حسن عاقبت داد مگر او هدایت شود و از مدار شقاوت ابدی خارج گردد.
نمونه های تاریخی از جذب عناصر بدسابقه در انقلاب اسلامی، از شماره خارج است.
با ملحوظ دانستن مطالب پیشین، اما فهم نادرست و اجرای ناقص راهبرد #جذب_حداکثری، توالی فاسدهای فراوانی به دنبال دارد که در موارد متعدد، موجب #نقض_غرض می گردد. چگونه؟ در ادامه به نکاتی اشاره می شود!
۱_ کیاست مومنانه شرط حداقلی اجرای راهبرد مذکور است تا عناصر منحرف و معاند با سد استفاده از این معنا، امکان #نفوذ سازمان یافته به دل جبهه انقلاب اسلامی را نبابند که در این صورت، فروپاشی از درون را رقم خواهند زد و قطعا این امر مصداق نقض غرض است.
ساده اندیشی منتظری در اجرای ایده کمیته های عفو در دهه شصت که منجر به آزادی بی رویه منافقین شد، نمونه خوبی است! منافقان معاند، پس از آزادی با انگیزه های قوی تر در مدار براندازی نظام قدم برداشتند و نتیجه آن شد که به اذعان اسناد رسمی سازمان، یک پنجم از کشته های عملیات فروغ جاویدان، همین آزادشدگان آقای منتظری بودند!
این روال را مقایسه کنید با اقدامات تربیتی #شهید_لاجوردی و #شهید_چمران که با جذب قاعده مند عناصر لاقید و بعضا از منافقین، در آنان #انقلاب_ذات پدید آوردند و از آنان عناصری خدوم و مومن ساختند.
از یاد نبریم که در جریان مجازات های سال ۶۷، امام عزیز که مدار رافت و لطافت پیامبرگونه بودند، تکلیف اعضای سازمان منافقین را یکسره کردند؛ همچون سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در مقابله با یهودیان خائن و همچون سیره امیرالمومنین علیه السلام در مواجهه با خوارج ظاهرالصلاح مدعی ایمان و قرآن!
۲_ گاهی مدعیان عمل به جذب حداکثری، در عین تسامح کاری غیرضابطه مند در مواجهه با عناصر بدسابقه و بعضا منحرف، برخوردهایی کاملا خشک و خشن و حذفی با عناصر انقلابی و خدوم و متعهد دارند که این امر نشانگر فهم غلط از راهبرد #جذب_حداکثری یا عدم #صداقت در عمل بدان است؛ چه اینکه اگر واقعا بنا بر جذب است، اولویت جذب با کدام است؛ عناصر خودی و انقلابی و خدوم که احیانا کج فهمی یا کج روی موردی دارند اولی به جذب اند یا آنانکه از اساس در وادی دیانت و یا انقلابی گری نیستند یا فاصله بیشتری دارند؟!
اگر این اولویت بنیادین مراعات نشود، بازهم نقض غرض خواهد شد! عناصر خودی به کوچکترین بهانه، صف بندی داخلی کرده، نزاع های فشل کننده را پدید می آورند که مورد نهی صریح قرآن است و از #تحمل همدیگر ابا و امتناع می ورزند، ولی در عین حال، در مواجهه با #اغیار یا عناصر فاصله دار با جبهه حق، ژست جذب و خوش خویی می گیرند!
نتیجه چه می شود؟ #حذف_حداکثری عناصر خودی و جایگزین شدن عناصر زاویه دار که در فضای خلا حضور عناصر مومن و فقدان برنامه تربیتی و ضابطه نظارتی، نه تنها خود هدایت نمی شوند که زمینه انحراف مجموعه ها و جریان های ناب را نیز فراهم می کنند.
۳_ مسئله مهم دیگر آنکه، چه کسی قرار است جذب کند و چه کسی جذب شود و به چه چیزی جذب شوند و ملاک صحت سنجی اجرای دقیق این راهبرد، چیست؟!
گاه به بهانه #جذب، عناصری آموزش دیده و مقتدر و کار بلد در دل جبهه خودی وارد می شوند و با حوصله و کاملا حساب شده، زمینه جذب افراد متعهد به عناصر و افکار فاسد را فراهم می سازند. قطعا این نیز مصداق #نقض_غرض است!
نشانه جذب افراد باید عیان گردد؛ همچنان که #امام جوانان ناآشنا به دیانت و مبارزه را از دل مراکز فحشا بیرون کشید و به سنگر جهاد علیه باطل روانه کرد و امروز تاریخ انقلاب اسلامی، هزارها نمونه موفق از جذب صحیح و ضابطه مند، سراغ دارد.
جذب حداکثری لوازم خود را دارد؛ کاری پیامبرگونه و به غایت حساس و دقیق و پیچیده است؛ طبعا هر آنکه توانایی کافی برای این امر مهم را ندارد، مکلف بدان نیست، همینکه #دافعه_حداکثری نداشته باشد، به تکلیفش عمل کرده! چه اینکه؛
أبَى اللّه ُ أن يُجرِيَ الأشياءَ إلاّ بِأسبابٍ!
@rozaneebefarda
#حسامالدین_آشنا؛ سمپات گلزاده غفوری(آخوند حامی منافقین) و یک ضلع جنگ روانی جدید دشمن
⭕️این يادداشت حاوی نکات مهمی است در بازشناسی برخی ابعاد پنهان آشنا:
👇
mshrgh.ir/1176578
🔶حاشیه روزنه
برخی ابعاد دیگر از این چهره مرموز، در این يادداشت مطرح نشده اما حائز اهمیت است.
دنبالههای آشنا در قم، به کدام مجموعهها و حلقهها و افراد نفوذی میرسد؟!
با رفتن دولت اعتدال، فرصت کافی برای معرفی برخی روابط نهان و پیدای جریانی که در صدد #حذف_حداکثری #حزب_اللهی_ها در قم بود، به وجود خواهد آمد. البته این اژدهای هفت سر، از چند ماه قبل تلاش کرده سمپاتهایش را در برخی نهادهای موجه، وارد سازد تا عملا این حلقه مخوف در قم ادامه حیات دهد و به تخریب بزرگان حوزه و حذف جریان انقلابی و اختلاف افکنی و دوگانهسازی های کاذب ادامه دهد.
حوزه مقدسه قم، خصوصا جریان انقلابی، از عدم شناخت خط نفوذ، ضربههای زیادی متحمل شده است. انشالله از گذشته عبرت بگیریم.
@rozaneebefarda
وقتی یک طلبه ژورنالیستِ نیمهسوادِ تندگو، انتخابات را نتیجه مهندسیِ غیرملی و غیرشرعی مینامد!
جالب آنکه جماعتی امروز داعیهدار ملیگرایی و رویکرد فراجناحی شدهاند که در روزگاری نهچندان دور، نماد #حذف_حداکثری و #افراطگرایی_غیرشرعی و غیرملی بودهاند!
تشخیص غیرملی بودن یا غیرشرعی بودن یک پدیده اجتماعی، هم تخصص در امور شرعی میخواهد و هم تعهد به آرمانهای ملی.
البته تهمت مهندسی انتخابات به نظام اسلامی، نه تخصص میخواهد و نه تعهد!
@rozaneebefarda
حامد کاشانی را هم جذب کنید!
اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
اخیرا یادداشت کوتاهی از جناب آقای #حامد_کاشانی منتشر شد که از دلخوری و کنارهگیریاش از حضور در برنامه سحرگاهی شبکه ۳ حکایت داشت.
بعد از این ماجرا واکنشهای متفاوتی به این تصمیم صورت گرفت؛ برخی این اقدام را دهنکجی و نشانهای از عدم سعهصدر و شاید شهرتزدگی دانستند، برخی دیگر از او دلجویی کردند و خواستند برگردد، برخی هم در نقد رویکرد او در طرح مسائل تفرقهبرانگیز مطلب نوشتند، بعضی دیگر هم به صدا و سیما و متولیان پشت پرده نقد کردند.
فارغ از این هیاهو که عاری از احساسات و پیشزمینههای ذهنی هم نبود، باید در مورد این ماجرا قدری درنگ کرد.
از حق نگذریم که حامد کاشانی یک پدیده است؛ یک اتفاق تازه که تاریخ صدر اسلام را با عرصههای کلامی و حدیثی به خوبی پیوند میدهد و بر حوادث واقعه تطبیق میکند.
اتفاقی که پرچمداری گفتمان دفاع از ولایت اهلبیت علیهم السلام را از ولایتیهای مصطلح که طیفی از آنها تمایلات سکولار شدید داشتند و دارد، گرفت و نشان داد بین دفاع از ولایت اهل بیت علیهم السلام را با دفاع از نظام و ولایت فقیه، گسست گفتمانی وجود ندارد که هیچ، اینان در زمانه ما بدون یکدیگر قابل تقریر نیست.
البته و صد البته حامد کاشانیها عصمت ندارند و ممکن است خطای محاسباتی یا خطناشناسی موسمی از آنها مشاهده شود و خسارتهایی به بار آورد، کما اینکه در مورد همه جریانها و افراد(از موافقان یا منتقدان امثال کاشانی) میتوان مثالهایی پیدا کرد؛ البته و صد البته پوست موز رسانه و شهرت را نباید نادیده گرفت؛ البته و صد البته حسادت و رقابت و تسویه حساب هم بیاثر نیست؛ البته و صد البته رشد یک شبه و چهرهسازی سازمانیافته از اشخاص هم خالی از آفت نیست و توقع ایجاد میکند.
اما با اینهمه؛ نمیتوان و نباید بر #سرمایههایانسانیجبههانقلاباسلامی چوب حراج زد!
حامد کاشانی را با همه انتقادهایی که ممکن است به او داشته باشیم، باید حفظ کرد.
به راستی آیا این برخوردها در روحیه و انگیزه و اعتماد سایر نیروهای انقلابی خدشه وارد نمیکند؟
امثال او البته انشاءالله آنقدر عمیق و محکم هستند که با اخم و لبخند این و آن، از انقلاب اسلامی و امام و رهبری جدا نشوند، اما انصاف و تقوا و عقلانیت اقتضای آن دارد که این نیروهای ناب و توانمند و خوش خط و ربط را از دست ندهیم.
یادمان نرود که گرگها در کمین نشستهاند برای آنکه از مدافعان انقلاب، منتقد و بعد هم مخالف و بعدتر معاند بسازند!
نکته جالب ماجرا آنجاست که برخی عزیزان هنگام توجیه عملزدگیها و راه دادن عناصر بدسابقه و غربزده به مصادر حساس، به اصل حکیمانه #جذب_حداکثری چنگ میزنند و دهان ناصحان دلسوز را میبندند و بعضا زمینه نفوذ را فراهم میکنند اما همینها وقتی نوبت به مواجهه منطقی و عاقلانه با نیروهای انقلابی میرسد، انگار این اصل را یادشان میرود و عملا بر اساس گفتمان سست #حذف_حداکثری عمل میکنند!
🔶پیافزود
در مورد نحوه تعامل با عامه، اکنون ۲ رویکرد در بدنه حاکمیتی وجود دارد که هر دو هم متکی به استدلالهایی محکم است؛ برخی طرفدار تعامل حداکثری و پرهیز از مرزبندیهای عقیدتی پررنگ هستند و آن را لازمه تمدنسازی و توفیق در حکمرانی میشمارند و هرگونه اقدام حساسيتبرانگیز (از جمله تصریح به تبیین برخی مسائل عقیدتی اختصاصی شیعی) را موجب گسست سیاسی و زمینهساز تهدیدات امنیتی و عقیدتی میشمارند، برخی دیگر اما ضمن اذعان به حفظ وحدت و تعامل برادرانه، به گفتگوی علمی و مرزبندی عقیدتی و اهتمام حداکثری به حفظ هویت شیعی، اصرار دارند و این رویکرد را در تعارض با اندیشه و سیره امام و رهبری نمیدانند. از قضا آقای کاشانی از دسته دوم است و همین ماجرا موجب حملات و محدودیتهایی برای او شده است.
باز کردن این بحث اصلا به صلاح نیست و تا همین حالا هم کم خسارت نداشته است.
اجمالا به نظر میرسد اگر این دو طیف به جای درگیری داخلی، بر نقاط مشترک و همافزایی حداکثری متمرکز شوند، صلاح اسلام و نظام در آن است.
#روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053