تکرار #تجربه تلخ فعالیت باند #سلیمان_خان_میکده در حوزه علمیه قم
#خرقانی_ها و #سنگلجی_ها را بشناسیم و #جدی بگیریم!
💥اختصاصی
@rozaneebefarfa
🔻🔻🔻
وقتی یادداشت #روزنه
( https://eitaa.com/rozaneebefarda/570) درباره #فرید_مدرسی و یادداشت خودش درباره تلاش او در این بیش از ۱۰ ساله اخیر را خواندم یکه خوردم.
به ناگاه یاد ماجرای باغ سلیمان خان #میکده و نقش سید اسدالله #خرقانی در بیوت حوزه نجف افتادم. مجمع سلیمان خان میکده به ریاست اردشیر ریپورتر تشکیل گردید و اکثر اعضای آن بابی یا بهایی بودند و در حدود ۱۳۲۱ق، سه سال پیش از وقایع مشروطه، در تهران تشکیل گردید.
خرقانی از ارکان این تشیلات بود و از سوی این تشکیلات ماموریت یافت به حوزه نجف برود. او که از بابیهای نهانروش بود، به نجف رفت و کم کم در بیوت نجف خصوصا بیت آخوند خراسانی نفوذ کرد. وی انجمنی مخفی در نجف راه انداخت که نیروهایی را که زمینه انحراف را داشتند، جذب میکرد و آنها را اموزش میداد و خوراک فکریای مانند روزنامه حبل المتین کلکته و کتابهای روشنفکران ایرانی را در اختیارشان قرار میداد. (تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، مهدی ملکزاده، ج۴، ص۲۳۹و۲۴۴-۲۴۵)
او در دوران مشروطه موفق شد که ثمره تلاشش را ببیند و در بیت آخوند سخت مورد اعتماد افرادی چون دو فرزند آخوند میرزا احمد و میرزا مهدی و دامادش شیخ اسحاق آیت اللهزاده رشتی قرار گرفت و در مواقع حساس مشاوره میداد.
او در همین دوران موفق شد که به تدریج وجهه شیخ نوری و سایر شریعت خواهان ایران را نزد آخوند و سایر مراجع نجف خراب کند و مطالبات دقیق و عمیق آنها را در حد دعواهای شخصی برای کسب قدرت، تقلیل دهد. (مبارزه با محمدعلیشاه، به کوشش ایرج افشار، ص۴۲۶-۴۲۷)
اعلامیهها و فتاوایی هم از سوی خرقانی در تایید افراد ناسالم و در مقابله با افراد سالم گرفته شد که اثار مخربی در مشروطه ایران به جا گذاشت.
خرقانی در نامه مخفیانه گزارشی که به تقیزاده در تهران نوشته بود، در انتهای نامه اشاره کرده که هر چه از نامهها و فتاوا لازم دارید، بیان کنید تا از اینجا بگیرم و برای شما بفرستم! که این نشان از عمق تاثیراتی که خرقانی در نجف به جا گذاشت. (اوراق تازهیاب مشروطیت، به کوشش: ایرج افشار، ص۴۴۵و۴۷۴)
میثم عبداللهی
روزنه٬ دریچه ای به تحولات حوزه علمیه قم
👇
@rozaneebefarda
حیرتنامهنویسی در عصر جمهوری اسلامی!
نقدی بر انگارههای غیرمستند #رسول_جعفریان
میثم عبداللهی
[صفحه 1 از 6]
اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
1. ماجرای حیرتنامه نویسی روشنفکران ایرانی
با ورود به عصر مدرن و همزمان با پیشرفت های تمدنی جوامع غربی، دغدغه¬ای در میان برخی از روشنفکران مسلمان شکل گرفت که نقطه عطف آن جبران همین عقب ماندگی های تمدنی در جوامع اسلامی بود. گذشته از مشاهده مظاهر تمدنی جوامع غربی، فعالیت¬های فکری- فرهنگی مستشرفان در یک قرن گذشته را نمی¬توان در پیدائی این پدیده نادیده گرفت.
عامل دیگر، تحیر و انفعالِ برخی از نخبگان کشورهای اسلامی در مواجهه با پیشرفت های تمدنی غربی ها بود که به واسطه مسافرت های تحصیلی یا تفریحی به ممالک غربی، چنین انگارههایی به مرور شکل گرفت و در سفرنامههای آنها نمود یافت و به دنبال آن، موجی از «حیرت نامه نویسی» در برخی از سرزمین های اسلامی –به خصوص ایران- راه افتاد که در ایجاد پدیده #غرب_زدگی، نقش مستقیم داشت.
از اولین حیرتنامههایی که در ایران منتشر شد، حیرتنامه #ابوالحسنخان_ایلچی است که از پیشگامان #غربزدگی در ایران معاصر است و در عقد برخی از مهمترین قراردادهای ننگین استعماری نقش اساسی داشت.(1)
با داغ شدن ماجرای #برجام، برخی محققین #ظریف را از جهاتی با ایلچی مقایسه میکردند که چندان بیوجه هم نبود. سفرنامه حاج سیاح محلاتی نیز یکی از معروفترین نمونه از چنین آثاری است که در آن به نحوی مشمئزکننده از برخی مظاهر تمدن غربی(خصوصاً #آمریکایی) تمجید شده است.(2)
گرچه فرهنگ حیرتنامهنویسی در دوران انحطاط ایران نیز، اقدامی غیرقابل دفاع و برآمده از #خودباختگی_فرهنگی است اما نظر به فاصله تمدنی ایران و غرب، در آن زمان تا حدودی زمینه ایجاد چنین انگارههایی وجود داشته است اما احیای این خط فرهنگی در عصر جمهوری اسلامی که از یک سو ایران در رشتههای گوناگون در مرز دانش قرار گرفته و پیشرفتهای شگرفی را رقم زده و از دیگرسو تمدن غربی در معرض افول قرار گرفته، به هیچ وجه قابل توجیه نیست و امری کاملاً ارتجاعی و نشانه عقبماندگی افراطی برخی روشنفکران ایرانی است.
2. تکرار مکررات
سخنان آقای جعفریان، حرف نویی نیست و حدود دویست سال جریان منورالفکری و سپس روشنفکری، در خدمت به غرب در آمده اند و در داخل و خارج کشور، همین حرفهای کلیشه ای و سطحی را مطرح کرده اند. در ایران منشا این سخنان، میرزا ملکم خان ارمنی، #محمدعلی_فروغی و شاگردان شان بودند. پدیده آقای جعفریان، چیز جدیدی نیست و در تاریخ معاصر ایران، افراد بسیاری بوده اند که دچار این انحرافات شده اند و هیچ کدام آنها از بدو تولد، منحرف نبودند بلکه به تدریج از جاده حق منحرف شدند و در مقابل اسلام ایستادند.
حتی معممین کم سوادی همچون #شیخ_ابراهیم_زنجانی، سیداسدالله #خرقانی، ملک المتکلمین اصفهانی، سیدجمال واعظ اصفهانی، سیدعبدالرحیم خلخالی، میرزا احمد عمارلویی، #احمد_کسروی، #حسن_تقی زاده هم بودند که برخی خیلی زود از لباس خارج شدند ولی برخی تا پایان عمر در همان لباس روحانیت باقی ماندند و با دین مبارزه کردند.
در دوره بعد از انحراف مشروطه و خصوصا دوران رژیم پهلوی، دوران سلطه همین تفکر بر کشور ایران بود و این تفکرات با رسانه های بسیار، به شکل های مختلف بازتولید و به سمت مردم ایران پمپاژ میشد. نتیجه حدود صد سال پروپاگاندا برای منحرف کردن مردم ایران، به آنجا رسید که در سال 1357، مردم ایران به طور قاطع اعلام کردند این تفکر، جز تحقیر، دیکتاتوری خشن، عقب ماندگی، وابستگی و چپاول منافع ملت ایران توسط غربیها چیز دیگری به همراه نداشته است و آن را از ریشه کندند و به جایش جمهوری اسلامی را جایگزین کردند.
یکی از آرمان های اساسی انقلاب اسلامی، پایان بخشیدن به سلطه غربزدگی بر کشور بود. البته انحراف حتی یک نفر، تاسف برانگیز است و خصوصا که آقای جعفریان در گذشته خدماتی هم انجام داده، دعا می کنیم که خدا ایشان را نجات دهد.
---------------------
پ.ن:
1. ر.ک. حیرت نامه؛ سفرنامه ابوالحسن خان ایلچی به لندن، میرزا ابوالحسن خان ایلچی شیرازی، به کوشش: حسن مرسلوند، رسا، تهران، اول، 1364، تمامی صفحات. وی عاقد چند قرارداد ننگین بود که مهمترین آنها گلستان و ترکمنچای بود.
2. ر.ک. سفرنامه حاج سیاح به فرنگ، حاج سیاح محلاتی، به کوشش: علی دهباشی، نشر ناشر، تهران، اول، 1363، تمامی صفحات.
@rozaneebefarda
ادامه👇
تکرار #تجربه تلخ فعالیت باند #سلیمان_خان_میکده در حوزه علمیه قم
#خرقانی_ها و #سنگلجی_ها را بشناسیم و #جدی بگیریم!
💥اختصاصی
@rozaneebefarfa
🔻🔻🔻
وقتی برخی یادداشتهای #روزنه درباره #نفوذیهای_حوزوی را خواندم یکه خوردم.
به ناگاه یاد ماجرای باغ سلیمان خان #میکده و نقش سید اسدالله #خرقانی در بیوت حوزه نجف افتادم. مجمع سلیمان خان میکده به ریاست اردشیر ریپورتر تشکیل گردید و اکثر اعضای آن بابی یا بهایی بودند و در حدود ۱۳۲۱ق، سه سال پیش از وقایع مشروطه، در تهران تشکیل گردید.
خرقانی از ارکان این تشیلات بود و از سوی این تشکیلات ماموریت یافت به حوزه نجف برود. او که از بابیهای نهانروش بود، به نجف رفت و کم کم در بیوت نجف خصوصا بیت آخوند خراسانی نفوذ کرد. وی انجمنی مخفی در نجف راه انداخت که نیروهایی را که زمینه انحراف را داشتند، جذب میکرد و آنها را اموزش میداد و خوراک فکریای مانند روزنامه حبل المتین کلکته و کتابهای روشنفکران ایرانی را در اختیارشان قرار میداد. (تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، مهدی ملکزاده، ج۴، ص۲۳۹و۲۴۴-۲۴۵)
او در دوران مشروطه موفق شد که ثمره تلاشش را ببیند و در بیت آخوند سخت مورد اعتماد افرادی چون دو فرزند آخوند میرزا احمد و میرزا مهدی و دامادش شیخ اسحاق آیت اللهزاده رشتی قرار گرفت و در مواقع حساس مشاوره میداد.
او در همین دوران موفق شد که به تدریج وجهه شیخ نوری و سایر شریعت خواهان ایران را نزد آخوند و سایر مراجع نجف خراب کند و مطالبات دقیق و عمیق آنها را در حد دعواهای شخصی برای کسب قدرت، تقلیل دهد. (مبارزه با محمدعلیشاه، به کوشش ایرج افشار، ص۴۲۶-۴۲۷)
اعلامیهها و فتاوایی هم از سوی خرقانی در تایید افراد ناسالم و در مقابله با افراد سالم گرفته شد که اثار مخربی در مشروطه ایران به جا گذاشت.
خرقانی در نامه مخفیانه گزارشی که به تقیزاده در تهران نوشته بود، در انتهای نامه اشاره کرده که هر چه از نامهها و فتاوا لازم دارید، بیان کنید تا از اینجا بگیرم و برای شما بفرستم! که این نشان از عمق تاثیراتی که خرقانی در نجف به جا گذاشت. (اوراق تازهیاب مشروطیت، به کوشش: ایرج افشار، ص۴۴۵و۴۷۴)
میثم عبداللهی
روزنه٬ دریچه ای به تحولات حوزه علمیه قم
👇
@rozaneebefarda