نکتهها و ناگفتههایی از کارنامه #تقیزاده
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔸اخیرا و به واسطه تلاش مجدد روشنفکران غرب اندیش برای #تطهیر_تقیزاده، بازکاوی اندیشهها و کارنامه وی موضوع گفتگوهای فراوان در محافل فکری/رسانهای شده است.
🔸تأکید حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر ضرورت مقابله با #تقیزادههای_جدید، اهمیت بازکاوی محققانه زندگانی این چهره پیچیده را چند برابر کرده است. این یادداشت در چنین فضایی نگارش یافته و تلاش دارد نگاهی جدید به برخی ابعاد مغفول زندگی تقیزاده را مرور کند.
🔸باید به ملاکی برای قضاوت دربارهی افراد و گروهها برسیم. سنجهای برای تشخیص محکمات رفتاری و گفتاری از متشابهات، و سپس حمل متشابهات بر محکمات.
🔸محکمات اولاً باید در هر سه مرحلهی «صدور» ، «دلالت» و «جهت صدور» محکم باشند. ثانیاً باید از منظری جامع و کلان به دست آیند، و از منظومهی عملکرد سوژه حکایت کنند، نه آنکه وصلهای نچسب و نامتجانس با طرح کلی گفتارها و عملکرد او باشند. ثالثاً در بررسی مواضع افراد، نباید از نقش مؤثر تجارب افراد و پختگی تدریجی آنان غافل شد.
🔸 از بهترین منابع جهت شناخت افراد، اسنادی است که پس از مرگ ایشان از پستوها بیرون میآید که نمونهای از این اسناد دربارهی #تقیزاده، دو کتاب ارزشمند «اوراق تازهیاب مشروطیت و نقش تقیزاده» و «مبارزه با محمدعلی شاه» است.
🔸 تقیزاده را- آنچنان که هست- نه صرفاً از میان نطقهای آتشین او در مجلس اول شورای ملی میتوان شناخت و نه از گفتارهای او در اواخر عمر. جایگاه #تقیزاده را میتوان از میزان سرسپردگی عنصری چون میرزا کریم خان رشتی به او دریافت، از نقش اثرگذار او در کنشگریهای #لژ_بیداری، از تصویری که #شیخ_ابراهیم_زنجانی در خاطرات رمانگونهاش از او به دست میدهد، از بیانات مزورانهاش در پنهان کردن بخشهایی مهم از تاریخ مشروطه- خصوصاً آنجا که نقش کسانی چون #اردشیر_ریپورتر اساسی است- ، از نقش مرموز او در تشدید اختلافات میان مشروطهخواهان تبریز و قوای دولتی و سپس ورود قوای روس تزاری به معرکه، از رهبری گروه مخوف تروری که با محوریت #حیدر_خان_عمواوغلی هر مخالفی را از سر راه برمیداشت، در خطگیری مستمر او از #ادوارد_براون، در نفرت غریب فریدون آدمیت از او، و دهها گزارهی دیگر که یک ناظر منصف را به این نتیجه میرساند:
#تقیزاده تنها یک جوان پرحرارت غربزده نیست؛ او یک #عامل_امنیتی بسیار زیرک و پرقدرت در پیشبرد طرحهای شبکهی مستعمراتی انگلستان در زایش ایران شبهمدرن وابسته است. بنا بر این، نمیتوان بهسادگی از #توبه سخن گفت. مگر او حتی اگر صادقانه نیز بخواهد- که صداقت مکاری چون او خود اول کلام است- ، میتواند از این معاصی کبیرهی تاریخی و تاریخساز توبه کند!
🔸بله؛ سید حسن تقیزاده اردوبادی، از دانشمندترین غربگرایان تاریخ معاصر ایران است. کافی است فقط میزان تحصیلات حوزوی او را در ابتدای «زندگی طوفانی» بنگرید. و طریقهی انحراف این طلبهی نخبه، خود از مقولات پرعبرت و قابل بررسی است. چنانکه مرحوم #منذر این بررسی را پیرامون #شیخ_ابراهیم_زنجانی بهخوبی سامان داده است.
🔸تقی زاده عاقد قرارداد 1312ش به امر رضاشاه بود، و وزیر اقتصاد بود که به امر رضاشاه قراردادی رو امضا کرد که به مراتب بدتر از قرارداد دارسی با مظفرالدین شاه بود. تقی زاده بعدها در توجیه همین قرارداد، در سال 1327 در مجلس شورای ملی گفت که آلت فعل بودم!
اشکال دیگری که به تقی زاده هست این هست که با نهضت ملی شدن صنعت نفت و نخست وزیری مصدق مخالف بود. در اواخر عمر اگر توبه کرده بود، باید با ملی شدن صنعت نفت موافقت میکرد.
🔸 تقیزاده حتی در آنجا که از تندرویهای جوانیاش سخن میگوید، اساس غربگرایی را نفی نمیکند بلکه تلاش میکند تا از تندی آن، که موجب تخریب چهرهی اوست، بکاهد. وانگهی، او حرف اصلی را در میانسالی در نشریهی #کاوه نوشته است نه در عنفوان جوانی، و آنگاه که آن کلام، اثر خود را گذاشته و نقش تاریخیاش را ایفا کرده، دیگر چه سود که آن را در ایام پیری که آبها از آسیاب افتاده نقد کنید.
وانگهی! «در جوانی پاک بودن شیوهی پیغمبری است/ ور نه هر گبری به پیری میشود پرهیزکار»
بگذریم از آنکه #تقیزاده در ایام پایانی عمر که حافظه را نیز از دست داده بود، تنها به زبان آلمانی هذیان میگفت و ذاتِ #از_خود_بیگانه ی خود را آشکار میساخت.
🔻فارغ از ضرورت مرور کارنامه واقعی تقیزاده، مسئله مهمی که نباید از آن غافل شد، بازشناسی مصداقی #تقیزادههای_جدید است. موضوعی که مبارزه با خط سازش و حفظ منافع ملی و آرمانهای انقلاب اسلامی در گرو آن است.
@rozaneebefarda
حیرتنامهنویسی در عصر جمهوری اسلامی!
نقدی بر انگارههای غیرمستند #رسول_جعفریان
میثم عبداللهی
[صفحه 1 از 6]
اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
1. ماجرای حیرتنامه نویسی روشنفکران ایرانی
با ورود به عصر مدرن و همزمان با پیشرفت های تمدنی جوامع غربی، دغدغه¬ای در میان برخی از روشنفکران مسلمان شکل گرفت که نقطه عطف آن جبران همین عقب ماندگی های تمدنی در جوامع اسلامی بود. گذشته از مشاهده مظاهر تمدنی جوامع غربی، فعالیت¬های فکری- فرهنگی مستشرفان در یک قرن گذشته را نمی¬توان در پیدائی این پدیده نادیده گرفت.
عامل دیگر، تحیر و انفعالِ برخی از نخبگان کشورهای اسلامی در مواجهه با پیشرفت های تمدنی غربی ها بود که به واسطه مسافرت های تحصیلی یا تفریحی به ممالک غربی، چنین انگارههایی به مرور شکل گرفت و در سفرنامههای آنها نمود یافت و به دنبال آن، موجی از «حیرت نامه نویسی» در برخی از سرزمین های اسلامی –به خصوص ایران- راه افتاد که در ایجاد پدیده #غرب_زدگی، نقش مستقیم داشت.
از اولین حیرتنامههایی که در ایران منتشر شد، حیرتنامه #ابوالحسنخان_ایلچی است که از پیشگامان #غربزدگی در ایران معاصر است و در عقد برخی از مهمترین قراردادهای ننگین استعماری نقش اساسی داشت.(1)
با داغ شدن ماجرای #برجام، برخی محققین #ظریف را از جهاتی با ایلچی مقایسه میکردند که چندان بیوجه هم نبود. سفرنامه حاج سیاح محلاتی نیز یکی از معروفترین نمونه از چنین آثاری است که در آن به نحوی مشمئزکننده از برخی مظاهر تمدن غربی(خصوصاً #آمریکایی) تمجید شده است.(2)
گرچه فرهنگ حیرتنامهنویسی در دوران انحطاط ایران نیز، اقدامی غیرقابل دفاع و برآمده از #خودباختگی_فرهنگی است اما نظر به فاصله تمدنی ایران و غرب، در آن زمان تا حدودی زمینه ایجاد چنین انگارههایی وجود داشته است اما احیای این خط فرهنگی در عصر جمهوری اسلامی که از یک سو ایران در رشتههای گوناگون در مرز دانش قرار گرفته و پیشرفتهای شگرفی را رقم زده و از دیگرسو تمدن غربی در معرض افول قرار گرفته، به هیچ وجه قابل توجیه نیست و امری کاملاً ارتجاعی و نشانه عقبماندگی افراطی برخی روشنفکران ایرانی است.
2. تکرار مکررات
سخنان آقای جعفریان، حرف نویی نیست و حدود دویست سال جریان منورالفکری و سپس روشنفکری، در خدمت به غرب در آمده اند و در داخل و خارج کشور، همین حرفهای کلیشه ای و سطحی را مطرح کرده اند. در ایران منشا این سخنان، میرزا ملکم خان ارمنی، #محمدعلی_فروغی و شاگردان شان بودند. پدیده آقای جعفریان، چیز جدیدی نیست و در تاریخ معاصر ایران، افراد بسیاری بوده اند که دچار این انحرافات شده اند و هیچ کدام آنها از بدو تولد، منحرف نبودند بلکه به تدریج از جاده حق منحرف شدند و در مقابل اسلام ایستادند.
حتی معممین کم سوادی همچون #شیخ_ابراهیم_زنجانی، سیداسدالله #خرقانی، ملک المتکلمین اصفهانی، سیدجمال واعظ اصفهانی، سیدعبدالرحیم خلخالی، میرزا احمد عمارلویی، #احمد_کسروی، #حسن_تقی زاده هم بودند که برخی خیلی زود از لباس خارج شدند ولی برخی تا پایان عمر در همان لباس روحانیت باقی ماندند و با دین مبارزه کردند.
در دوره بعد از انحراف مشروطه و خصوصا دوران رژیم پهلوی، دوران سلطه همین تفکر بر کشور ایران بود و این تفکرات با رسانه های بسیار، به شکل های مختلف بازتولید و به سمت مردم ایران پمپاژ میشد. نتیجه حدود صد سال پروپاگاندا برای منحرف کردن مردم ایران، به آنجا رسید که در سال 1357، مردم ایران به طور قاطع اعلام کردند این تفکر، جز تحقیر، دیکتاتوری خشن، عقب ماندگی، وابستگی و چپاول منافع ملت ایران توسط غربیها چیز دیگری به همراه نداشته است و آن را از ریشه کندند و به جایش جمهوری اسلامی را جایگزین کردند.
یکی از آرمان های اساسی انقلاب اسلامی، پایان بخشیدن به سلطه غربزدگی بر کشور بود. البته انحراف حتی یک نفر، تاسف برانگیز است و خصوصا که آقای جعفریان در گذشته خدماتی هم انجام داده، دعا می کنیم که خدا ایشان را نجات دهد.
---------------------
پ.ن:
1. ر.ک. حیرت نامه؛ سفرنامه ابوالحسن خان ایلچی به لندن، میرزا ابوالحسن خان ایلچی شیرازی، به کوشش: حسن مرسلوند، رسا، تهران، اول، 1364، تمامی صفحات. وی عاقد چند قرارداد ننگین بود که مهمترین آنها گلستان و ترکمنچای بود.
2. ر.ک. سفرنامه حاج سیاح به فرنگ، حاج سیاح محلاتی، به کوشش: علی دهباشی، نشر ناشر، تهران، اول، 1363، تمامی صفحات.
@rozaneebefarda
ادامه👇
در سودای قرائت مدرن از فقه و اندیشه سیاسی اسلامی
به مناسبت درگذشت مرحوم #فیرحی_زنجانی
[صفحه ۲ از ۲]
🔹تحریف سنت عاشورایی، به عنوان پشتوانه دینی-تاریخی نظام اسلامی و جبهه مقاومت، یکی از سرفصلهای اندیشه وی بود. او در آثار خود تلاش کرد این پشتوانه را به ضد خود بدل کند. به طور مثال، در زمانی که «خصوصیسازی اصولی و چارچوبمند» یکی از مطالبات جدی رهبری بود، او خصوصیسازی را عامل پیدایش فاجعه کربلا خواند.(جماران/19شهریور98)
او با قرائتی پلورالیستی، همزمان با برخی دیگر از روحانیان اعتدالگرا، تلاش کرد تفسیرهای مدرن و بعضا سکولار از حماسه عاشورا ارائه کند که لازمه آن، تضعیف تفسیرهای حماسی از این واقعه خونین بود. بعد از روحانی که عاشورا را مکتب مذاکره نامیده بود، مرحوم فیرحی تلاش کرد عاشورا را منبعی برای استنباط در باب اخلاق شهروندی قلمداد کند که یکی از شعارهای دولت اعتدال بود.
آقای فیرحی در این زمینه چنین میگوید:
🔻«براي جامعهاي كه در مرحله انقلاب يا وضعيت درگيريهاي نظامي است، عاشورا به نحوي ديده ميشود و امام (ع) به عنوان نماد يك قيام و شهادت و شهامت ديده شود. اما در جامعهاي كه در وضعيت پساانقلابي به سر ميبرد و نظام مستقري هم دارد، عاشورا شايد به گونه ديگري ديده شود و الگوي متفاوتتري برجسته شود. من بر اين باور هستم كه ما ميتوانيم از عاشورا الهامهاي متعدد بگيريم. يكي از اين الهامها، عاشورا و #اخلاق_شهروندي است»(انصافنیوز/25مهر1395)
🔹داوود فیرحی همچنین تلاش کرد قیام خونین عاشورا را در حدّ یک فرار، تنزل دهد و تمام تفاسیر حماسی از این قیام جاودانه را به قرائت های چپ نسبت دهد! حال آنکه قیام حسینی علیه طاغوت زمان، برآمده از متن قرآن و آموزه های تمام انبیا و اولیای الهی بود و از این گذشته در تاریخ اسلام همواره منشا الهام بخش تمام قیام ها و جنبش های اصیل دینی بوده است.
چگونه میتوان به بزرگان تشیع و مجاهدان مسلمان در طول قرون متمادی، اتهام چپگرایی وارد کرد؟!
فیرحی در این زمینه چنین میگوید:
⭕️«امام حسین به دنبال مبارزه نبود، دنبال فرار از بیعت بود، مبارزه از ادبیات چپ وارد ذهنیت مذهبی ما شد!»(انتخاب/ 7شهریور1399)
🔹البته او در ماه محرم امسال (به همراه سایر همفکرانش همچون محمد محلاتی) به قرائتی خاص از عاشورا پرداخت که رنگ و بوی سیاسی و مخالفخوانی آن مشهود بود و قبلا در روزنه به تفصیل مورد نقد و بررسی قرار گرفت:👇
https://eitaa.com/rozaneebefarda/5205
🔹برخی مواضع رادیکال جناب فیرحی، با ادبیاتی به ظاهر نرم، در قالب مکتوبات وی انعکاس یافته که از آن جمله می توان به کتاب #درآستانه_تجدد اشاره کرد.
در حقیقت او در این اثر با سنگر گرفتن پشت برخی بزرگان نجف، خاصه مرحوم نائینی، روایتی مدرنیته زده از مشروطه ارائه کرده و در ضمن آن قضاوتهای غیرمنصفانه و تعابیر نامناسبی نسبت به #شیخ_شهید مشاهده میشود!
خط تفسیر مدرن از مشروطه در دوران تحولات نهضت مشروطیت، بیشتر توسط حلقه سلیمان خان میکده و برخی روحانیان غربزده همچون #شیخ_ابراهیم_زنجانی دنبال میشد که نهایتا سر شیخ مظلوم را بر دار برد!
🔹 بررسی آثار و افکار و کارنامه مرحوم فیرحی مانند هر نویسنده دیگری، نیازمند بحث های تفصیلی و مستدل است که حتما در آینده بدان پرداخته خواهد شد. گرچه در کارنامه و پیشینه فیرحی، حتما خدمات و نکات مثبت هم هست اما سانسور بخش رادیکال و مناقشه برانگیز اندیشه وی در این بررسی ها، قطعا معقول نیست. خاصه اینکه وی یک معمم بود و اقدامات و نوشته جات او اگر بدون نقد رها شود، ممکن است به پای دین و روحانیت نوشته شود.
طبعا در چنین مواقعی طرفداران و برخی منتقدان، از بازخوانی انتقادی آرا امثال فیرحی طفره می روند؛ طرفداران می گویند از مرحومین باید فقط ذکر خیر کرد و برخی مخالفان فکری نیز بر این باورند که الباطل یموت بترک ذکره.
و البته این هر دو توجیه، بهانه خوبی برای پرهیز از نقد اندیشه و آثار امثال فیرحی نیست. چه اینکه خود او نیز هرگز از خوانش انتقادی پیشینیان و حتی برخی بزرگان تشیع چون آیتالله شیخ فضل الله نوری ابایی نداشت.
🔹در حوزه علمیه قم، طیفی از پژوهشگران حوزه فقه حکومتی و علوم سیاسی سخت متاثر از او بودند؛اگرچه بعضا بنا به مصالحی هرگز این روابط استاد/شاگردی را علنی نکردند و روزنه نیز بنا برهمان مصالح، بنای بازگفتن این سنخ مناسبات ندارد اما نمی توان تاثیرات حال و آینده این طیف بر فضای حوزه را نادیده گرفت، مخصوصا اگر برخی از این حضرات مسئولیتهایی در برخی نهادهای حوزوی برعهده داشته باشند و یا به عنوان انقلابی شناخته شوند!
دقت در مضمون پیامهای تسلیت و اظهارنظرهای بعدی، تاحدود زیادی در بازشناسی شبکه ارتباطی/فکری حوزوی مرحوم فیرحی موثر است.
انشالله خداوند همه محبین امیرالمومنین علیه السلام را غریق رحمت کند و عواقب امور ما را ختم به خیر کند.
@rozaneebefarda