تحشیهای بر گفت و گوی روزینامه اعتماد با رسول جعفریان
[صفحه ۴از۵]
بخش دیگری از سخنان آقای کتابدار به #تطهیر_پهلوی گذشت. او با ادبیات و لحنی که پیش از این از برخی شبهسلبریتی غربزده مانند صادق زیباکلام سراغ داشتیم، میگوید:
«در متنی که از #حکمی_زاده چاپ کردم و می دانید او فردی روشنفکر و دینی بود، اما در صحبت هایش دغدغه فساد ناشی از تجدد را دارد. بیماری های عفونی و سفلیس و سوزاک و اینها به قدری شایع شده بود که مثل ایدز زمان ما بود. همه این را از تجدد می دیدند. حال تصور کنید جامعه ای که با این نگاه و بیماری درگیر است، هرقدر به او بگویید بقیه کارهای #رضاشاه را نگاه کن، نمی تواند به آنها اهمیت دهد.»
بهتر است همینجا به آقای رسول جعفریان پیشنهاد بدهیم؛ ایشان که دغدغه داشتن دید همه جانبه نسبت به فعالیتهای پهلوی دارد و البته از پشتوانه مالی و اعتباری خوبی هم برخوردار است و کتاب پرغلط «هادینامه»اش با پول بیتالمال چاپ میشود، بهتر است به سان همفکر و همقطاری امروزش جناب آقای صادق زیباکلام کتابی در مدح پهلوی بنویسد و هرچه خدمات به ذهنش میرسد، بر اساس اسناد و مدارک بنگارد. آن وقت مشخص میشود که آیا جامعه ایرانی «بقیه کارهای رضاشاه را نمیبیند» یا اساسا این #جلادِ_بیفرهنگ چیزی در چنته نداشته و تلاش آقای جعفریان هم تطهیری است بیپشتوانه؛ احتمالا برای خوشایند چند #شبهروشنفکر دلداده پهلوی.
آقای رسول جعفریان در این مصاحبه نشان داد که علاوه بر #تطهیر_رضاخان پهلوی، به دنبال زنده نگه داشتن نام آقای #هاشمی_رفسنجانی هم هست. او که در جایجای مصاحبه به تحریف امام خمینی قدس سره الشریف پرداخته، در بخشی از گفتگو عنان از کف داده و زبان به مدح و منقبت هاشمی گشوده و اینگونه گفته است:
«وقتی آقای #هاشمی آمد، او آدم ویژه ای بود. خودش تجربه طولانی از جنبش ملی نفت به این طرف را داشت . سیاستمدار هم بود. تغییر را شروع کرد. درها را باز کرد. نه فقط در حوزه #اقتصاد بلکه در حوزه سیاست و فرهنگ. البته سیاست های فرهنگی این دوره، حالت دوگانه دارد. هاشمی این را می فهمید. اصلا سیاستمداری یعنی همین.»
نکته جالب توجه اینکه جناب هاشمی رفسنجانی را که در زمان ملی شدن نفت تنها 16 سال داشت به عنوان «آدم ویژه» و صاحبتجربه معرفی میکند اما از آیتالله مدرس و کاشانی که میدان دار مبارزه بوده و البته امام قدس سره الشریف که شخصیتی مطلع و جا هفتاده و مورد مشورت بزرگان حوزه از جمله آیتالله بروجردی بودند، اسمی نمیآورد. علاوه برای دوگانهگوییهای سیاسی آقای رفسنجانی هم تئوریسازی کرده و معنای سیاست را دوزیست بودن معرفی میکند. حال؛ این را مقایسه کنید با صداقت سیاسی و یکرنگی امام خمینی قدس سره الشریف و خلف صالح ایشان امام خامنهای مدظلهالعالی.
دوزیست بودن در فضای سیاسی و تاریخی از عوارض دوری از مکتب امام خمینی است و کسی که از این مکتب دور بیفتد نمیتواند درک کند که ارزشهای دهه 60، از جمله سادهزیستی، ارزشهای اسلام ناب محمدی و هنجارهای اصیل اسلامی است و نه ارزشهای التقاطی-شبهسوسیالیستی علی شریعتی:
«افرادی که منتقد هاشمی بودند، بر ارزش های دهه ۶۰ پافشاری کردند، یعنی بر این اصرار کردند که اسلام امام علی را که خود تعریف کرده بودند و شریعتی هم منادی اش بود و دیگران، داشته باشند. اسلام شریعتی هم خوانشی دیگر بود و تبعات خاص خود را در در دهه ۶۰ داشت. این اسلام مدرن را می خواست، اما با طعم انقلابیگری، ساده زیستی و خیلی از چیزهای دیگر که تبدیل به ارزش های ثابت شده بود. »
انتقامگیری آقا رسول جعفریان از #دهه_مظلوم_60 به همین چند خط محدود نشد و او با قضاوتی غیرمنصفانه تیر زهرآلود تحریف و تخریب را به سمت روحانیون آن دهه برد:
«باید گفت روحانیون کار حکومت را ساده گرفته بودند و این به مرور زمان خود را نشان داد.سادگی ای که آنها داشتند در کمونیست ها هم بود. تصوری که با یک کلاشینکف می توان دنیا را گرفت و امپریالیسم را نابود کرد. »
آیا روحانیون با سادگی و سادهاندیشی جلادهای منافق که از پشتوانه سنگین خارجی و داخلی برخوردار بودند مهار کردند و امنیت را به کشور بازگرداندند؟ آیا روحانیت با سادهاندیشی جلوی تجزیهطلبی ایستاد و حتی یک وجب خاک کشور هم تجزیه و جدا نشد؟ آیا روحانیت با سادگی هشت سال دفاع مقدس را پیش برد و افتخار آفرید؟
از این بیانصافی آقای به اصطلاح تاریخنگار که بگذریم او در این دو خط هم نشان داد که تمایل شدیدی دارد که امام قدس سره الشریف را از بدنه تاریخ نهضت حذف کند و درگیری یا مقایسه با چپها و کمونیستها را جایگزین آن کند و شاید به همین خاطر است که از تاریخنگار مورد تأیید امام با تعابیری عجیب یاد میکند که حتی واکنش مصاحبهگر را نیز برمیانگیزد و در مقابل از #تاریخنویسهای_پهلوی با تجلیل یاد میکند و میگوید...
@rozaneebefarda
ادامه👇