eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
شبهات علیه و "ارشاد الطالبین"ی که از نو باید نوشت! 🔘فاضل مقداد، اندیشمند خبیر قرن نهم هجری، می‌گوید: این‌که علمای عامه روایات خلافت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام را نقل نکردند بعضا به دلیل این توهم بوده که خلافت را صرفا امری دنیایی و مبتنی بر مصالح دنیوی می‌دیدند.(ارشاد الطالبین الی نهج المسترشدین، ص٣۴٠) 🔹امروز امثال محمد با طرح الفاظ فریبنده‌ای هم‌چون زمینی بودن حکومت و القای تلقی غلط از عنوان «مصلحت» خواسته یا ناخواسته همین ادبیات فقهی عامه را ترویج می‌کنند. 🔹این‌که فردی هم‌چون شیخ نقد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را نیز جایز می‌شمرد، بر اساس همین منطق و نگاه انحرافی بود. 🔹طبیعی است که در برابر این منطق غلط باید ده‌ها نوشت تا نسل بعدی شیعه از گزند این القائات انحرافی، مصون بماند. @enghelabehma @rozaneebefarda
بازتاب سخنان در رسانه براندازِ ؛ آنهم با عنوانِ آیت‌الله! @rozaneebefarda
؛ تئوریسین‌ پذیرش ولایت کفار! [ص ۱ از ۲] 🔹سخنان جنجالی سروش محلاتی در تئوریزه کردن و پذیرش که با تمسک برداشت‌های سطحی و غیرعلمی از قرآن و متون دینی صورت گرفته و می‌گیرد، در سلسله یادداشت‌هایی مورد نقد قرار گرفت که در پیوندهای ذیل قابل دسترسی است: نقد اول https://eitaa.com/rozaneebefarda/10058 نقد دوم https://eitaa.com/rozaneebefarda/10065 نقد سوم https://eitaa.com/rozaneebefarda/10067 نقد چهارم https://eitaa.com/rozaneebefarda/10069 نقد پنجم https://eitaa.com/rozaneebefarda/10077 اکنون بر مدعاهای سست سروش محلاتی را پیش رو دارید. جالب آنکه جناب محلاتی در مقابل این انتقادهای علمی تا کنون هیچ حرفی برای گفتن نداشته است! این امر نشانگر آن است که او تهاجمات سایبری به برخی مشهورات و مرتکزات دینی را به عنوان یک تاکتیک برگزیده و جرات مواجهه با پاسخ‌های علمی و اشکالات جدید به نوشتجات خود را ندارد! 🔹اول: تبعات پذیرش ولایت کافران جناب محلاتی که تمام آیات و روایات مربوط به: صبر و مقاومت در برابر سختی ها و فشار دشمنان یا عبرتهای قرآنی از داستان بنی اسرائیل و حضرت موسی در برابر فشارهای فرعون و یا آموزه دینی انتظار گشایش و فرج را یکسره نادیده گرفته است، با تفسیر بی ضابطه قاعده لاحرج، به دنبال تئوریزه کردن لزوم ادامه مذاکرات، آن هم به شکلی خفت بار است. یعنی پذیرش شرایط تحمیلی دشمن، بلکه تسلیم محض در برابر غرب. به تعبیر محلاتی به دلیل حرج و ترس از آن، میتوان تا سرحد پذیرش سقف ممنوعیت شرعی، یعنی پذیرش سلطه و ولایت کفار پیش رفت، که معنایش با توجه به آیات قرآن این است: بریدن رابطه ولایی با مومنان و بی اعتنائی به آنان و در عوض، هم جبهه و حزب شدن با کفار و باز کردن راهی که نتیجه اش متاثر شدن حداکثری جامعه از فرهنگ و اهداف و افکار غیراسلامی کافران است. و در نهایت، مرز عقب نشینی و تسلیم کجاست؟ چه زمانی غرب از ایران که در یک منطقه جغرافیایی حساس از جهت منابع انرژی قرار گرفته، راضی می‌گردد؟ محلاتی می‌گوید هیچ مرزی برای قاعده لاحرج و برداشته شدن حرمت‌های شرعی وجود ندارد و در برابر تمام خواسته های دشمن میتوان عقب نشست، گرچه می‌گوید اجازه نابودی اصل دین، قرآن و کعبه را نباید داد! بنابراین لازمه پذیرش این سلطه و ولایت کفار، قرار گرفتن تحت سلطه اقتصادی آنان و عدم استقلال در همه زمینه ها خواهد بود و با این همه، ضمانتی در باقی ماندن اصل دین نیز وجود نخواهد داشت. 🔸اینها نتایجی است که با پذیرش ولایت کفار به بار خواهد آمد و به بیان مفسرانی همچون علامه طباطبایی به تدریج به اضمحلال ایمان منجر خواهد شد.(المیزان، ذیل آیه۲۸ آل‌عمران) و البته معلوم نیست آسیب های فکری، امنیتی فرهنگی و البته اقتصادی سر فرود آوردن ملت ایران در برابر دشمن غدار و خونخواری همچون آمریکا که چند دهه بی رحمی و جنایتش در حق مردم ایران و برخی کشورهای دیگر، اظهر من الشمس است، دیگر قابل جبران باشد. اگر برداشتن مضیقه اقتصادی مشروط شد به تجویز همجنسبازی و شرب خمر و تسهیل سایر مفاسد گسترده اخلاقی که سیاستمداران و برخی دانشمندان غربی، مردم خود را به آن آلوده کرده‌اند، چاره چه خواهد بود؟ با توجه به صراحت تعمیمی که محلاتی داده و آن را از صدر تا ذیل احکام دین جاری کرده، راهکار، تسلیم و عقب نشینی است. با این همه به فرموده خداوند، کافران به اسلام، هرگز حقیقتا مومنان را به عنوان یکی از اعضای جبهه و حزب خود نخواهند پذیرفت: وَلَنْ تَرْضَىٰ عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ۗ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَىٰ ۗ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَآءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَآءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی‌شوند تا آنكه از آیینشان پیروی كنی. بگو: مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی‌] است. و اگر پس از دانشی كه [چون قرآن‌] برایت آمده از خواسته‌های نامشروع آنان پیروی كنی، از سوی خدا هیچ یاوری برای تو نخواهد بود. يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَىٰٓ أَوْلِيَآءَ ۘ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَآءُ بَعْضٍ ۚ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ. ای اهل ایمان! یهود و نصاری را اولیاء(یاور و هم جبهه) خود مگیرید، آنان اولیاء یكدیگرند [به شما وفایی ندارند] و هر كس از شما، یهود و نصاری را ولی و یاور خود گیرد از زمره آنان است؛ بی‌تردید خدا گروه ستمكار را هدایت نمی‌كند. 🔸ضمن اینکه با توجه به سیاستهای فراوانی که بسیاری از سران سیاسی غرب، برخلاف آئین مسیحیت دارند، معلوم نیست بتوان آنها را در زمره متدینان به مسیحیت تحریف شده به شمار آورد. @rozaneebefarda
؛ تئوریسین‌ پذیرش ولایت کفار! [ص ۲ از ۲] 🔹 دوم: زیر سوال بردن‌ اصل انقلاب اسلامی اگر قرار بود به خاطر عسر و حرج در همه موارد و از اکثر تکالیف دینی دست بکشیم، چرا جناب محلاتی با اصل وقوع انقلاب اسلامی مخالفت نمی‌کند؟ مگر عسر و حرج در آن نبود؟ و آیا حفظ آن به آسانی و بدون دردسر ممکن بود؟ این نظرات جناب محلاتی با قرار گرفتن در جایگاه تبیین افکار امام خمینی (ره) چگونه قابل جمع است؟ خوب بود جناب محلاتی این پرده را نیز همچون حکم به جوازپذیرش سلطه کفار می افکند و نظر خود را در رسانه ها نسبت به اصل قیام مردم در سال ۵۷ بیان میکرد. محلاتی که در ضمن سخنرانی عید غدیر (مرداد ۱۴۰۰) با تعریض به بزرگان نظام، گفت دو سه دهه است که مفهوم "امام" به اشتباه به معنای زعامت به کار میرود و اساسا حاکمی که معصوم نیست (فقیه جامع الشرایط) دارای پشتوانه الهی و نصب (و لو عام) نیست، (نقل از کانال تلگرام) چه موضعی درباره جایگاه امام و انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) دارد؟! 🔹 سوم: تعارض با سخنان قبلی محلاتی در سال95 در بحث مدارای مذهبی نکته‌ای گفته بود که با مطالب جدیدش در تعارض است. او امروز صریحا می‌گوید پذیرفتن ولایت و سلطه کفار جایز است، ولی قبلا نسبت به لزوم برقراری هدنه، به عنوان وظیفه در عصر غیبت، گفته بود: «هدنه در روایات در کلمات فقها، نه به معنی تن دادن به ظلم و ستم، و نه به معنای مشروع تلقی کردن دولت‌های جابر است، بلکه صرفاً به معنای ترک مخاصمه با پیروان ادیان مذاهب دیگر، و استفاده از روش‌های مسالمت آمیز است» https://fa.shafaqna.com/news/171369/ 🔹 چهارم: لحن غیر مودبانه و نفی الزامات اجتماعی پیامبر(ص) محلاتی می‌گوید: «کسی که سیاستی را تعریف می کند حق ندارد هزینه آن را به دیگران تحمیل کند و باید خودش هزینه آن را بپردازد. ضمن اینکه این هزینه چقدر است؟.. شعب ابی طالب سه سال بود.. علمای دین باید خودشان حرج را تحمل کنند چون میخواهند حقایق را بیان کنند چون آیت الله هستند و اگر میخواستند راحت باشند نباید در این جایگاه قرار میگرفتند» پاسخ: در این باره که پیامبر احکام الزاماتی داشتند و در مواردی با متخلفان برخورد هم میکردند و در مواردی به خاطر رعایت اهم و مهم و حفظ مصالح مهم‌تر از مجازات متخلفان و منافقان چشم‌پوشی کردند، سابقا به تفصیل در کانال روزنه بحث کردیم. https://eitaa.com/rozaneebefarda/9726 اینکه زندگی علمای دین باید حرجی باشد، یک حرف بی حساب است. مگر نگفتند هر نوع حرجی در دین برداشته شده؟! این استثنا از کجا آمد؟ اساسا مگر حرج اینقدر توسعه دارد که در برابر هر سطحی از آسایش و رفاه قرار داشته باشد؟ میدانیم حرج به معنای مشقت شدید است. اینها سخنانی بی مدرک و متناقض و بدون ضابطه است. حال آیا جناب محلاتی خود در حرج اقتصادی هستند تا دارای استقلال و حق انتقاد باشند؟ اگر چنین نیست، طبق مبنای خودش فاقد استقلال است و حق ندارد در جایگاه عالم دینی و تبیین حقایق قرار بگیرد. احیانا آیا نزدیکی به جریانات سیاسی غربگرا و منتقد نظام و مواضع رسانه ای و دعوتها به سخنرانی در جلسات طیف مزبور و استفاده ابزاری از اصطلاحات فقهی برای موجه نمایاندن اغراض این طیف سیاسی (که کارنامه سیاه آنان در مواجهه با فقاهت اصیل و حوزه علمیه) تاثیری در مواضع رادیکال و تحریف‌آمیز اخیر او نداشته است؟ ضمنا باید پرسید مگر مسلمانان در شعب از روز اول میدانستند محاصره چقدر طول خواهد کشید؟ آیا پیامبر(ص) زمانی تعیین کرده بود؟ آیا  اگر آقای محلاتی در آن شرایط بود، همین اشکال را به پیامبر (صرف نظر از جایگاه حضرت) نمیگرفت که در دین شما زمان حرج باید معلوم باشد وگرنه حرج همیشگی خواهد بود؟! به بیان جناب محلاتی چه افق روشنی با محاسبات مادی در آن شرایط سخت برای مسلمانان وجود داشت؟ آن هم در آن مضیقه و گرسنگی عجیب و همگانی در شعب ابی طالب که قیاسش با وضع کنونی ملت ایران، مع الفارق است. نکته دیگر آنکه این موقعیت دشوار فعلی ملت ایران نیز موقتی و عامل پیشرفت است و بعد از قوی شدن و اصلاح ساختارها و فعال شدن ظرفیتها به طور نسبی و رفع تحریم‌های ظالمانه، زندگی فرزندان ایران بهتر و بهتر خواهد شد انشالله. 🔹نتیجه تفسیر هتاکانه سخنان مراجع معظم تقلید توسط جریان ، موضوعی بسیار ناپسند و گمراه کننده است که برخورد مناسب با آن ضروری است. چه توهینی به محضر آیت الله صافی بالاتر از اینکه پذیرش ولایت کفار و قرار گرفتن ذیل ولایت شیطان و طاغوت، را به ایشان نسبت دهند؟؟ خصوصا آنکه تفاسیر سطحی و معوج جناب محلاتی مورد استقبال رسانه‌های زاویه‌دار زنجیره‌ای و طایفه براندازان خارج‌نشین نیز قرار گرفته است! @rozaneebefarda
ردیّه بر تفسیر از آیه ۷۸ سوره حج! برگی از گسل‌های فکری و تناقض‌های درونی ! || قابل تأمل @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹اخیرا یک به نام سروش محلاتی /از ارکانِ اربعه حلقه مطبوعاتی روزی‌نامه جمهوری اسلامی و ایضا از مریدانِ دوآتشه هاشمی رفسنجانی/ در سخنانی جنجالی و عجیب، علنا به تئوری‌بافی در جهت پذیرش و پرداخت و احیانا برای رسیدن به اغراضِ سیاسی جریان سیاسی ورشکسته خود، به مصادره و تفسیر به رأی ناروا از بیانات ناصحانه پرداخت! که البته این قبیل تحریفات، در سایه سکوت معنادار دفتر معظم له، جز ضربه به دیدگاه‌های ولایت‌مدارانه و کفرستیزانه و کارنامه انقلابی آن مرجع عالی‌مقام نتیجه‌ای دربر ندارد و ممکن است موجبات سوءبرداشت‌های برخی جریان‌های ناآشنا به پیشینه و مبانی معظم له را فراهم سازد. ▫️و از این زننده‌تر آنکه او همچون گذشته به تحریف آرای بزرگان بسنده نکرد و برای القای ذهنیات سیاست‌زده خویش، به تفسیرهای بی‌مبنا و سطحی از آیات قرآن و سیره نبوی متوسل شد! 🔹 محلاتی در بخشی از سخنان اخیر خود تفسیری مخدوش از آیه ۷۸ سوره حج ارائه کرده، تلاش می‌کند، تسلیم شدن در برابر سلطه کفار را به خیال خام خود تئوریزه کرده و را به مسئله جهاد و مقاومت در برابر دشمنان پیوند بزند و برای گفتمان ترس و هراس و تسلیم‌طلبی و سازشکاری، دلیل قرآنی و فقهی بتراشد! 🔹محلاتی یکی از مریدان فکری و سیاسی آقای هاشمی رفسنجانی و از مروجان محسوب می‌شود، که علاوه بر سخنرانی‌ها و مقالات آکنده از اغراق در تجلیل از هاشمی، کتاب «آیت درایت» را با ادبیاتی تملق‌آمیز و در تأیید و ترویج کارنامه و افکار هاشمی نگاشته است. 🔹تفسیرِ محلاتی از این آیه نه تنها با اتفاق‌نظر مفسران و فقهای بزرگ شیعه بر خارج بودن موضوعی مسئله جهاد از قاعده لاحرج منافات دارد، بلکه با کتاب نیز که منتسب به مرادِ فکری او (هاشمی رفسنجانی) است، دارد. جالب‌تر اینکه سروش محلاتی قبلا با همان ادبیات غلوآمیز خود به ستایش از تفسیر راهنما پرداخته، چنین می گوید: 👇 «وقتی شما این تفسیر [راهنما] را با تفاسیر دیگر مقایسه می کنید. یکی از ویژگی هایش، این است که قرآن را از آن تنگناهایی که برخی از مفسرین در فهم و تفسیر آیات قرار دادند و شخص را در هنگام مطالعه با مشکل مواجه می کنند آزاد می‌کند. آیت الله هاشمی، یک بیان روشن و ساده از آیات قرآن ارائه می کند. البته سادگی را با سطحی بودن نباید اشتباه کرد. برای نمونه، افرادی مفاهیم قرآن را ساده اما سطحی ارائه می کنند. وی سادگی را توام با دقت و توجه به ظرافت های آیات قرآنی مطرح می کرد. اینکه ما چرا در اصل دین و شریعت دچار مشکل می شویم؟»(سایت جماران، ۱۳۹۶/۱۰/۲۰) 🔹در تفسیر راهنما، در ذیل آیه ۷۸ سوره حج تفسیری معارض با برداشت سطحی محلاتی آمده که دقیقا نشان می‌دهد که تفسیر محلاتی از آیه مزبور تا چه اندازه دور از آبادی است و حتی با برداشت‌های قرآنی آقای هاشمی نیز سازگاری ندارد!!! 🔹تفسیر هاشمی رفسنجانی از آیه ۷۸ سوره حج را در ذیل بخوانید و خودتان قضاوت کنید: 👇 «جمله‌های «هو اجتباکم» و « و ما جعل علیکم فی الدین من حرج» ظاهرا تعلیل برای جمله‌ی «وجاهدوا فی الله حق جهاده» است؛ یعنی، بدان جهت که شریعت اسلام، شریعتی سهل و آسان و پیراسته از هرگونه عسر و حرج است، پس باید در راه عمل به آن نهایت کوشش را نمود و در راه حفظ آن، تمام توان خود را به کار بست و از ایثار جان و مال در پاسداری از آن دریغ نکرد. لازمه این معنا این است که حکم جهاد همه جانبه - که قطعا عسر و حرج آفرین است - از قانون نفی حرج بیرون باشد.» تفسیر راهنما، ج ۱۱، ص ۵۰۰ ▫️تناقضات آشکار در آثار و مواضعِ مروجانِ حوزویِ سابقه‌ی تاریخی دارد و آنان هیچ‌گاه پاسخگوی تناقض‌گویی‌ها و تذبذب‌های فکری و سیاسی خود نبوده‌اند و متأسفانه بیشتر به دنبال تفسیرهای عوام‌پسند و ژورنالیستی از منابع دینی و سخنان بزرگان دین هستند که امری ناپسند و غیرقابل پذیرش است. 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
نظریه‌پراکنی در تردید و ابهام! نقدی بر شبهه‌افکنی‌های اخیر پیرامون [ص ۵ از ۵] به نظر امام خمینی، زمینه تشکیل نظام باید به گونه‌ای فراهم شود که در حد ممکن در مسائل مختلف، کارشناسان صالح تصمیم گیری کنند و همین اتفاق نیز بعد از انقلاب افتاد و در موضوعات تخصصی، افراد دارای صلاحیت و تخصص حضور می‌یابند. البته هیچ حکومتی نمی‌تواند بطور کامل، مانع از اتخاذ تصمیمهای اشتباه شود و طبق عبارت امام باید تا حد مقدور مانع ظلم و خطا شد. 🔹10- تشخیص اشتباه اهمّ و مهمّ و بر باد رفتن آینده یک کشور گرچه حائری به اشتباه مساله اهم و مهم را یکی از ادله ولایت فقیه برشمارده و آن را در مسائل اجتماعی بی‌ارتباط به فقاهت دانسته است. اما خوب است برای درک بهتر ضرورت دین‌شناسی و عدالت زمامدار مملکت اسلامی و تاثیر آن در تشخیص اهم و مهم، مثال‌هایی تاریخی یا ملموس بیان شود. گاهی تشخیص اشتباه اهم و مهم مي‌تواند آينده يك كشور یا نهضت را به باد دهد مثلا: اگر کسانی حاکم شوند که دشمنی با اهل سنت را مهم‌تر از مقابله با خطر صهیونیست مي‌دانند. یا کسانی که در دوره‌ای خطر بهائیت را به قدری مهم می‌دانستند که برای مقابله با آن تا مرز همکاری و هماهنگی با طاغوت و دشمنان اصلی اسلام و پشت کردن به مجاهدان راه خدا، پیش می‌رفتند و مبارزه با حکومت فاسد پهلوی را تخطئه می‌کردند(همچون برخی از اعضای انجمن حجتیه) یا در مقابل، عده‌ای در راس حکومت قرار گیرند که به خطر نفوذ و گسترش بهائیت در حکومت پهلوی، بی‌اعتنایی می‌کردند و وظیفه را محدود به مسائل دیگری می‌دانستند (همچون جبهه ملی و جناب مصدق که در خاطرات مرحوم فلسفی بازتاب داده شده است) یا حکومت کردن افرادی که به‌ جای تلاش برای گسترش عفت عمومی، اقدام به تاسیس مراکز فحشاء می‌کنند با این توجیه که شهوت لجام گسیخته جامعه باید در جایی خالی شود و این امر، از ظلمی که به عده‌ای زن بی‌پناه در این مراکز می‌شود، اهمیت بیشتری دارد. یا افرادی که وظیفه خود در کوران مبارزات علیه حکومت شاه را بحث از علم امام معصوم، تشخیص داده و لو به قیمت بر هم زدن وحدت در برابر رژیم پهلوی، به گونه ای که این مساله اعتقادی در نظرشان بر مفسده اختلاف افکنی میان متدینان و انقلابیون ترجیح داده میشود. یا مثلا براي بهتر شدن اوضاع اقتصادي، پذيرش ولايت و سلطه كفار مجاز شمرده می‌شود كه در واقع ايمان و استقلال و حتی اقتصاد مملكت را به باد مي‌دهد.(نظر امثال ) گرچه قرن‌ها به باد دادن و فروختن منافع كشور توسط افرادی که عالم به قوانین الهی و دارای عدالت نبودند، خود دلیلی است بر اینکه باید زمامدار، برخوردار از فقاهت و عدالت باشد، اما توجه به این مثال‌های تاریخی یا ملموس و موارد بی‌شمار دیگر این حقیقت را عیان می‌سازد که تخصص لازم و وظیفه اصلی حاکم یک مملکت اسلامی آن است که در مقام حکمرانی، حقّ را در مسائل پیچیده اجتماعی تشخیص دهد و چارچوب و سیاست‌های کلی را تعیین کرده و با تلاش در زدودن موانع، امکان شکوفایی حداکثری استعدادها را فراهم آورد. او باید راه رسیدن به سعادت و مصالح ملی را با توجه به آموزه‌های گرانسنگ وحیانی و با استعانت از دانش و عقل جمعی، نشان ‌دهد و با روشن بینی و شجاعت، از انحراف و خسران جامعه جلوگیری ‌نمايد، كاري كه جز از عهده دين شناسی عميق، عادل و مدير، برنمي‌آيد. 🔹نتیجه در نهايت بايد گفت:‌ طرح مساله ولایت فقیه در عبارات فقیهان، سبک علمی ویژه خود را دارد. فهم این عبارات نیازمند درک دقیق اصطلاحات و قواعدی است که متوقف بر درس‌آموزی و مطالعه و سواد كافي است. متاسفانه در این زمینه با یادداشت‌ها و هجمه‌های کسانی مواجهیم که درک کافی از این فقه و مباحث حکومتی ندارند. يادداشت مغلوط و کم‌مایه جناب حائري نيز یکی از این موارد و مصداق این سخن حضرت امیر است که: «الناس اعداء ما جهلوا» مردم دشمن اموری هستند که حقیقتش را نمی‌دانند. امید آنکه این افراد متنبه شده، زین پس عالمانه سخن بگویند! 🔘 روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
القای جدایی دین از سیاست در پوشش شعار استقلال حوزه اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸فرد مجهولی به نام احمد حیدری در دفاع از جدایی حوزه از سیاست در سایت انصاف نیوز چنین نوشته است: 《آیا سخن از استقلال حوزه و روحانیت و جدایی حوزه از حکومت یعنی دفاع از نظریه جدایی دین از سیاست؟ مگر امام در ابتدای انقلاب طرفدار عدم ورود روحانیت در شئون اجرایی و حکومتی نبود؟ مگر خودش برای انجام وظیفه طلبگی و نظارتی به قم نیامد؟ مگر به جز به ضرورت به این امر تن داد؟.. آیا اگر کسی امروز بگوید دیگر آن ضرورت وجود ندارد و روحانیت باید به نظارت بر حکومت اهتمام ورزد، شعار جدایی دین از حکومت داده؟》 🔹جدایی دین از سیاست در کلام آقایان صرفا با عنوانی جدید مطرح شده است. جدایی حوزه از سیاست، که جناب به آن پرداخت، به این معنا که فقها صرفا ناظر بر رفتار حاکمان و ناصح متولیان امور باشند و نه قادر به اعمال نفوذ قانونی؛ (در حد توان موسس حوزه) به جدایی دین از سیاست منتهی میشود. در عمل، این، لازمه آن است. اگر تضمین قانونی برای تبعیت از سخن فقیه وجود نداشته باشد و شان او تنها نصیحت باشد، اجرای دین بر زمین خواهد ماند. غیر از یک دین شناس عمیق، عادل و با شهامت، در جایگاه رهبری، هرگز کسی نمیتواند در صراط مستقیم اسلامی باقی بماند. هم به جهت جهل به احکام الهی خصوصا در حوادث واقعه و پدیده های نو و هم به جهت تمایلات نفسانی در شخص غیر عادل، آن هم وقتی در چنین جایگاه رفیعی قرار گیرد و هم به جهت فشارهای فراوان فکری و سیاسی در جهان امروز. این مطلب مورد تایید عقل و نقل است. تاکید بر ضرورت وجود علم، فقاهت و عدالت در رهبری به عنوان نمونه در خطبه ۱۳۱ نهج البلاغه چنین آمده است: «شما‏‎ ‎‏مردم خوب می دانید که شایسته نیست کسی که بر نوامیس و خونها و درآمدها و احکام و قوانین و‏‎ ‎‏پیشوایی مسلمانان ولایت و حکومت پیدا می کند.. جاهل (و ناآگاه از قوانین الهی) باشد تا از روی نادانی مردم را به گمراهی بکشاند: ‏‏«و لاَ الْجاهِلُ فَیُضِلَّهُم بِجَهلِهِ»‏ ‏‏و نه جفاکار.. و نه ترسو.. و نه رشوه خوار.. و نه تعطیل کننده سنت و قانون تا امت به گمراهی و نابودی نرود.» (ر.ک: امام خميني، كتاب البيع، ج2، ص617 و ولایت فقیه، ص56) و اگر تضمین قانونی برای تبعیت و پذیرش سخن فقیه جامع الشرایط وجود داشته باشد، و لو در شکلی متفاوت از جمهوری اسلامی، دیگر شان فقیه صرفا نظارت نیست. و البته باز شبهه سست جناب محقق داماد پیش خواهد آمد. 🔹 برای اجرای دین و همچنین، رشد و پیشرفت حقیقی ایران، فقیه، چاره ای جز قبول مسئولیت ندارد. همانطور که در کتب فقهی ذکر شده، با وجود توان اعمال ولایت، ترک آن، معصیت است و در این صورت، ولایت برای فقیه بدون اختیار او ثابت و لازم است. (کاشف الغطاء، النور الساطع، ج۱، ص۳۶۸) لذا یک فقیه، شرعا نمیتواند با بهانه ها و اشکالات بی بنیان، از مسئولیت شانه خالی کند. آیا حوزه به جای تلاش برای تعالی ایران و تبیین پیشرفتها و موانع موجود، به کنج عافیت برود و مسئولیت قبول نکند؟ چرا؟ چون در مسیر پیشرفت، مشکلات بسیاری وجود دارد و طبعا برای برخی بدبینی به وجود میاید؟ یا چون هجمه های رسانه ای دشمن بر قلیلی از حوزویان بی بصیرت، کارگر افتاده و کارهای بزرگ انجام شده و پیشرفتهای عظیم مادی و معنوی بعد از انقلاب، نسبت به چند قرن عقب ماندگی را ناچیز میبینند؟ و یا چون حسادتها، قدرت طلبی ها، ترس، انحرافات فکری، محاسبات آنان را بر هم زده؟ سخنان بخشی از حوزویان همچون و نوچه‌های دست چندم چون حیدری، که برای رسیدن به اهداف سیاسی خود به تحریف آموزه های دین و کلمات بزرگان یا تقطیع و تفسیر دلبخواه، روی آورده اند، چه تحلیلی را به ذهن متبادر می سازد؟ سروش محلاتی در حرم امام گفته بود: حرجی در دین نیست، پس بنظر امام، حتی تسلیم در برابر دشمن در جهاد هم مشروع است! یا پذیرش سلطه و ولایت کفار مجاز است! اینها را چگونه باید تحلیل کرد؟! یا مخالفت با اجتماع جایگاه مرجعیت و رهبری و... لذا فروکاستن شان فقیه به نظارت بدون اعمال ولایت نیز همانند این سخنان، فاقد مبنای علمی است. اما رفتار امام باید با سخنان صریح ایشان قبل و بعد انقلاب تفسیر شود. چرا گمان میشود اگر امام به خاطر ناراحتی قلبی از قم به تهران منتقل نمی‌شدند، همان سیاست‌ورزی تهران را انجام نمی‌دادند؟ 🔹امام خمینی (ره): «سلاطین اگر تابع اسلام باشند، باید به تبعیت فقها در آیند و قوانین و احکام را از فقها بپرسند و اجرا کنند. در این صورت حکام حقیقى همان فقها هستند؛ پس بایستى حاکمیت رسماً به فقها تعلق بگیرد؛ نه به کسانى که به علت جهل به قانون مجبورند از فقها تبعیت کنند.‏»(ولایت فقیه، ص49) و جملات صریح دیگر امام ره که قائل به ضرورت ورود روحانیت به سیاست هستند. @rozaneebefarda
فهم حاملان فقه خوارجی از دین، بنیادگرایانه است! 📄 نقدی بر انگاره‌های رادیکال جریان سکولار حوزوی (خاصه ) در گفت‌وگوی «فرهیختگان» با حجت الاسلام و المسلمین ▫️متن کامل گفتگوی را در صفحه بخوانید: farhikhtegandaily.com/newspaper/3542/14 🔹؛ خانه فضلا و فرهیختگان؛ https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
پرونده ویژه روزنامه فرهیختگان پیرامون حاوی نقدهای صریح و مصداقی در مواجهه با تحلیل‌های شبه‌فقهی و سیاست‌زده امثال @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️نقد روش‌شناسی یک جریان فقهی در گفت‌وگوی «فرهیختگان» با سیدسجاد ایزدهی فهم حاملان فقه خوارجی از دین، بنیادگرایانه است 👇 http://fdn.ir/69885 ▫️در نشست «نقد و بررسی دستگاه فقه خوارجی» با حضور داوود مهدوی‌زادگان و احمد رهدار مطرح شد: فقه خوارجی امتداد و مکمل سکولاریسم است تذبذب و غرض سیاسی در فقه خوارجی مشهود است 👇 http://fdn.ir/69886  ▫️علی ذو‌علم در گفت‌وگو با «فرهیختگان»: جریان فقه خوارجی به‌دنبال تقلیل و تقطیع و تحریف امام‌(ره) است 👇 http://fdn.ir/69887 ▫️تاملی بر کنشگری در دستگاه «فقه خوارجی» سیاست‌ورزی خودویرانگر 👇 http://fdn.ir/69888 ▫️فقه خوارجی علیه فقه امام و رهبری 👇 http://fdn.ir/69902 🔹؛ خانه فضلا و فرهیختگان؛ https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
تیتر موهن رسانه برجامی از سخنان کنایه‌آمیز ! وقتی با جریان حامی تحریف‌گران معارف دینی(همچون سروش محلاتی) مواجهه درخور صورت نگیرد و هنگامی که رسانه منسوب به بیت مرجعیت اعلای عراق در قم، به عنوان بلندگوی عناصر رادیکال همچون سروش محلاتی تبدیل شده باشد و هنگامی این عناصر به عنوان بالانشین مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام و تبیین‌گر مکتب امام قلمداد شوند، نتیجه بهتر از این نخواهد شد! کسانی که با منظومه فکری و ادبیات سیاسی محلاتی آشنا باشند، به خوبی متوجه خواهند شد که مرجع ضمیر مواضع موهن این عنصر تندروی غرب‌اندیش، کجاست. در حالی که تندترین حملات سیاسی در پوشش ادبیات شبه‌فقهی و شبه‌تاریخی از زبان امثال محلاتی صورت می‌گیرد، بخش قابل توجهی از انرژی و امکانات رسانه‌ای جبهه انقلاب اسلامی، درگیر مباحث سطحی و غیرضروری است! ؛ خانه فضلا و فرهیختگان؛ https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053