دستهای خالی و انفعال بازرگان در روزهای انقلاب/ موتور پیشران انقلاب امام و مردم بودند یا سیاسیون لیبرال نازک نارنجی؟
💥 اختصاصی روزنه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
مرور رویدادهای دهه فجر انقلاب اسلامی یک واقعیت تاریخی مهم را نشان می دهد. اگر اختیار کار انقلاب به دست #بازرگان بود و ورود انقلابی امام و مردم نبود #دهه_فجر شاید به #سال_فجر تبدیل میشد!
بازرگان و دوستانش با به دنبال مذاکره با دولت #بختیار، #ارتش و #آمریکا بودند تا به خیال خام خود، آنها را متقاعد کنند برای انتقال قدرت.
هیچ نشانهای بر این وجود ندارد که این #مذاکرات_فرسایشی گرهای از کار انقلاب بگشاید.
در تاریخ ۱۶ بهمن نخستوزیری بازرگان اعلان شد ولی بازرگان و معاونینش حتی یک وزارت خانه را در دهه فجر تحت اختیار نگرفتند در حالی که کارکنان برخی از وزارت خانه ها #اعتصاب کرده و شرایط کاملا مهیا برای تصرف آنها بود. حتی بازرگان نتوانست برخی از اعضای کابینه خود را معرفی کند تا در مقابل #دولت_بختیار، قدرتی از خود نشان دهد.
هر چه در این دهه پیشرفت مدیون #امام و #مردم بود. دولت ضعیف بازرگان در همان ابتدا با حمایتهای جدی امام آغاز شد و تظاهراتهای گسترده مردمی که به امر امام در حمایت از دولت بازرگان رخ داد در نوع خود #بینظیر بود. نقطهای از کشور نبود که در این دهه به #تظاهرات برای حمایت از تشکیل دولت بازرگان دست نزند.
نگرانی بیشتر مردم و انقلابیون از اقدام ارتش علیه انقلاب بود و در این امر نیز بازرگان نقش ویژه ای نداشت. با ورود #گارد_شاهنشاهی به معرکه و حمله به نیروهای هوایی ارتش آغازی بر اقدامات خشونت آمیز ارتش بود که اگر نبود #فراخوان امام برای یاری نیروی هوایی و اگر نبود دستور امام به شکستن #حکومت_نظامی 21 بهمن، انقلاب با انفعال دولت بازرگان به مخاطره کشیده میشد.
این واقعیت وقتی بیشتر عیان شد که مهندس بازرگان در اولین سخنرانی خود در 20 بهمن در #دانشگاه_تهران آب پاکی را روی دست مردم انقلابی ریخت و به روحیه خود اعتراف کرد:
«از حالا باید عرض کنم که از این بنده حقیر سراپا تقصیر انتظار علی بودن نداشته باشید. علی نیستم که همان شب اول بگویم معاویه از جایت بلند شو.
... #بنده_ماشین_سواری_نازک_نارنجی_هستم که باید روی جادههای آسفالت و راه هموار حرکت کنم. شما باید این راه را برایم هموار کنید.»
در همین سخنرانی بازرگان به جای برخورد قاطع با دولت بختیار، وی را #شاپور_عزیز خطاب میکند و سعی میکند با «من بمیرم و تو بمیری» او را راضی کند تا از دولت کنار رود! بازرگان می گوید:
«این دعوا و جدال دوطرف دارد. یک طرف شاپورخان هنوز عزیز بنده، فقط شاپور از حزبش جدا شده، از جبههاش جدا شده، از ملت جدا شده، از شاه هم جدا شده- خودش او را بیرون کرده، از مجلس و ملت هم جدا شده است. هیچ چیز ندارد آن وقت به نام ملت صحبت میکند. به نام قانون صحبت میکند.»
روزنامه کیهان، 21/11/1357، شماره 10634، ص3.
@rozaneebefarda