eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
250 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
در تفسیر عاشورا؟! نقدی بر سخنان آقای مرتضی آملی [ص 3 از 7] ▫️یک/ علمی ندانستن مفاهیم و معانی عاشورایی: ◽️جناب آقای مرتضی آملی تصریح می‌کند: «امروزه تا یک مطلبی علمی و نشود ، می‌رود در فضای و فرهنگ‌های محلی و امثال ذلک. اگر بخواهد یک امری گسترده بشود و بیاید در روابط بین الملل و نظام‌های قانونی و قراردادهای اجتماعی و سیاسی راه پیدا کند باید یک خوانش علمی پیدا کند. ... این برشی که باید در باب نهضت عاشورا ایجاد کرد و این فصل را برای امروزمان جدا کنیم این نیازمند به این است که علمی کنیم》.(د17) ▪️همان‌طور که از ظاهر کلام ایشان پیداست ادعا شده جنبه ملکوتی نمی تواند جنبه علمی پیدا کند و وارد فضای خرافی یا محلی و غیرعلمی می شود و با التزام به این مبنا، تمام مفاهیم و ارزشهای دینی ما مثل ایمان و توحید و امامت و ولایت و شهادت و ایثار همه اینها غیرعلمی خواهند بود و لابد اسفار اربعه‌ای که ایشان تدریس می‌کند نیز تعلیل‌آووری برای خرافات است. پر واضح است که دوگانگی بین ملکوت و علم کاذب است و در امتداد آموزه های منسوخ پوزیتویست ها قابل تحلیل است که گزاره های آسمانی و ایمانی را علمی نمی دانستند. گرچه جناب آملی بر قداست و جایگاه ملکوتی عاشورا صحه می گذارد اما در عمل، اعتنا به عاشورا را به آنچه که او علمی کردن و تبیین آکادمیک می نامد، منوط میکند. 🔹در مقابل این دیدگاه، والد وی، (حفظه‌الله) در جهت بطلان این دوگانگی و رد نظر کسانی که ایمان را به عنوان امری غیبی، می‌دانند، چنین می فرماید: 🔻《اگر در بعضی‌ها بر این باور باطل هستند که در مقابل است، برای آن است که آنها علم را همان حسّی و تجربه حسّی می‌دانند و چون غیب و خدا و قیامت و اینها نظیر موجودات مادی، نه با چشم مسلّح و نه با چشم بی‌سلاح دیده نمی‌شوند، می‌گویند اینها علمی نیست. چون علم را در حس و تجربه حسّی منحصر می‌کنند؛ این همان تفکّر خام اسرائیلی است که گفتند «لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّی نَرَی اللَّهَ جَهْرَةً» یا «أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً». اگر کفِ سواد یعنی معرفت حسّی و تجربه حسّی معیار باشد، معارف الهی حسّی نیست و اما اگر علم(یعنی به معنای واقعی علم که کَفِ آن تجربه حسّی است و حتی تجربه حسّی هم اگر بخواهد علمی شود باید به تجرید تکیه کند) اگر ما این معنا را توسعه دادیم، یقیناً ایمان با علم مطابق است. سرّ اینکه تجربه حسّی بدون تجرید عقلی هیچ پایه علمی ندارد، این است که مثلاً دارویی را برای شهری در ده مورد، صد مورد، هزار مورد آزمایش کردند و دیدند که این دارو برای فلان درد خوب است؛ تا این‌جا که حس و تجربه حسّی است، برای اینها طمأنینه‌آور است، اما همین دارو را برای پنج قارّه تصویب می‌کنند، یک؛ برای این زمان و زمان‌های آینده تصویب می‌کنند، دو.نه پنج قارّه را و نه آینده را اینها آزمودند و حرف اینها هم حرفی درست و علمی است؛ یعنی یک داروشناس و داروساز وقتی چندین مورد تجربه کرده است و دید جواب کافی داد، می‌گوید این برای پنج قارّه خوب است و برای آینده هم خوب است که حرف صحیحی هم است؛ اما نمی‌داند که پشتوانه تجربه حسّی او یک برهان تجریدیِ عقلی است که از آن باخبر نیست. از او اگر سؤال کنید که شما فقط همین شهر خودتان را آزمایش کردید، کشورهای دیگر را که آزمایش نکردید چطور؟ این زمان را آزمودید، أزمنه بعدی را که نیازمودید چطور؟ وقتی این سؤال را کردید، یک جواب محقّقانه عالمانه می‌دهد ولی از آن خبر ندارد ... یعنی یک قیاس تجریدیِ عقلی غیبی، پشتوانه این تجربه حسّی است ... پشتوانه حجیّت همه تجربه‌های حسّی این قیاس استثنایی است که تجریدی عقلی است. یعنی اگر این اتفاقی بود و ربط ضروری بین این بیماری و آن درمان نبود و خصوصیّت این مکان دخالت می‌داشت، دائمی نبود، ما یک مورد، دو مورد یا ده مورد انجام می‌دادیم؛ اما وقتی هزار مورد که جواب مثبت گرفتیم، معلوم می‌شود که سن‌ها، جنسیّت‌ها و مانند اینها دخیل نیست. انسان از آن جهت که انسان است اگر به این بیماری مبتلا شود، فلان دارو برایش خوب است؛ این را عقل تجریدی می‌گوید، این را که شما تجربه نکردید! اگر این را بردارند، یعنی قیاس استثنایی را بردارند، دستتان خالی است. شما همان هزار مورد را تجربه کردید و نسبت به همان هزار مورد می‌توانید فتوا دهید؛ بنابراین تکیه‌گاه علوم تجربی آن تجرید عقلی است. اگر اینها آن معنا را باور می‌کردند که بدون تجرید عقلی هرگز تجربه حسّی کارآیی نداشت، نمی‌گفتند که ایمان با علم هماهنگ نیست. بله، اگر علم یعنی همان که اسرائیلی‌ها می‌گفتند(لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّی نَرَی اللَّهَ جَهْرَةً)، ایمان با این هماهنگ نیست(أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً) ... برای اینکه آن غیب است و غیب با چشم دیده نمی‌شود.》 ▫️ تفسیر تسنیم(ذیل آیه112صافات) @rozaneebefarda ادامه👇
هشت حرف با درنگی در توئیت حمایت آمیز جعفریان از مصاحبه پرحاشیه جناب آقای 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه ۱ از ۲] جناب آقای جعفریان: ۱) بازتکرار ادعاهای قدیمی خرده جریان غیرانقلابی حوزه، بدون ارائه هیچ استدلال روشن و مستند متقن، اسمش نیست، چون نیک بنگری اسمش چیزی غیر از این است(مثلا به قول دکتر سبحانی، خطابه عوامانه است) ۲) دیدگاه های جناب آقای علوی، در تمام چهل سال گذشته و بلکه از آغاز نهصت امام خمینی در سال ۴۱ تا کنون، همیشه وجود داشت؛ لذا چیز جدیدی نبود. هم در همین حرفها بود، هم در و حتی . تو که عکس یادگاری داری با اغلب این حضرات و خانه دل و سفره اسناد شان را برایت باز کرده اند، خوب می دانی! همین حرفها هم در محافل حوزوی مطرح بود و هم در محافل روشنفکری با ادبیاتی دیگر. پس دقیقا چه اتفاق جدید قابل ستایش رخ داده است؟! ۳)از قضای روزگار و از بدشانسی جنابعالی، آنکه بی پشتوانه علمی مطرح شد، همین ادعاهای جناب آقای علوی بود و آنچه در قالب استدلال علمی بود، حرف های متخصصان منتقد بود. مگر اینکه معنای بحث علمی در منظومه فکری جنابعالی و همفکران حوزوی تان، چیزی باشد که برای عالمان حوزوی و دانشگاهی قابل تصور و تصدیق نیست! یعنی شما و آقای علوی در مساله اقتصاد، ملاک تشخیص علمی بودن یا نبودن اظهارات متخصصان امر هستید؟! آیا آن سوابق علمی اساتید دانشگاه و حوزه و مطالعات تخصصی و کتابها و مقالات را یکسره بدانیم و ادعای انکاری عامیانه شما در آن مصاحبه و این توئیت را علمی بپنداریم؟ با چه مناط و ملاکی؟ حتی حضرات اخباری ها نیز برای طرح ادعای خلاف مشهور خود، با فوائد مکیه و فوائد مدنیه شروع کردند! ۴)همراهی را خوب آمدید! در این چهار دهه این جو دست چه کسی بود؟ سکولارهای یا انقلابی ها؟ الان این جو دست چه کسی است؟ انقلابی ها چند بنگاه رسانه ای مثل و و (که مجموعا ده ها سایت و کانال و روزنامه اقماری دارند) در اختیار دارند که بگوئید جو تبلیغی در اختیار آنهاست! حتی همین رسانه ملی که مثلا قرار است رسانه رسمی انقلاب باشد، مگر بسیاری از فضاهای ش دست همین دوستان شما نیست؟ مگر همین شبکه چهار (مثلا شبکه نخبگانی) به شعبه ای از (و مجموعه های مشابه) تبدیل نشده؟ مگر فشار دوستان برجامی شما موجب نشد که و تعطیل شوند؟ وقتی در تلویزیون هم جریان انقلابی تریبون ندارد، چطور داعیه دارید جو تبلیغی دست انقلابیون بوده و حرف های مخالف امکان بیان نیافته؟! زهی انصاف! ۵) فرصت طرح همه دیدگاه ها، مدتهاست داده شده! دیگر نمی دانم جنابعالی و دوستان شما و برخی دوستان تازه یاب رادیکال تان، چه حرف نگفته ای دارند که در حوزه و دانشگاه و رسانه، نگفته باشند؟! ۶)حوزه مقدسه فعلی نجف(فارغ از اعاظم و مفاخر و میراث معنوی هزارساله که موضوع بحث نیست) نمی دانم چه ویژگی خاصی دارد که شما را به اعجاب وا می دارد؟! حوزه ای که در کنارش حوزه علمیه دارند و هیچ صدایی از او بر نمی آید! حوزه ای که در مقابل بعثی های کافر و انواع فرقه های الحادی و انحرافی حرفی برای گفتن نداشت و ندارد! آیا خانه نشینی بی بی از بی چادری نیست!؟ اگر وضع آنجا قابل دفاع نیست، که خود بهتر می دانی نیست، سکوت این حوزه در مقابل جریانهای انحرافی و التقاطی را می توان حمل بر وسعت مشرب کرد؟ به راستی که اگر وسعت مشرب داشتند، افکار مترقی اصولی و فقهی را محجور نمی کردند! و کتاب الرافد را نمی نمودند. اگر نجف وسعت مشرب داشت، برخی تلامذه و بعضی به اصطلاح فضلایش، به صورت جریانی(و نه موردی) امام عزیز را در ، با انواع تهمت و کنایه و طعنه، نمی نواختند! 🔹تصویر توئیت جناب جعفریان را اینجا ببینید: https://eitaa.com/rozaneebefarda/5248 🔹صفحه دوم یادداشت: https://eitaa.com/rozaneebefarda/5252 @rozaneebefarda ادامه👇