سفر تاریخی رهبر به قم؛ رهیافتها و پیامدها/3
#نهضت_روشنگری، زمینه ساز تحقق مطالبات رهبر انقلاب اسلامی در حوزه
اختصاصی/ علی مؤمنی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔸از نگاه رهبر معظم انقلاب، حوزه با همه کارهای خوب و رو به جلو بعد از انقلاب، از تطابق مناسب و در حد مطلوب با اقتضائات و نیازهای زمانه عقب است. چرا عزم کافی و جدی در حوزه بر پیگیری مطالبات رهبری معظم انقلاب مشاهده نمیشود؟ این یک سوال مهم و فراگیر است.
▫️در کنار برخی فعالیتهای خوب، برنامههای سطحی، از باب رفع تکلیف، کم ندیدهایم.
▪️یکی از نکات مهمی که رهبر معظم انقلاب در سفر به شهر قم در سال 1389 در دیدار با طلاب و فضلای حوزوی بر آن تاکید داشتند مسئله #تفسیر_صحیح #استقلال_حوزه و گره خوردن سرنوشت روحانیت و سرنوشت نظام اسلامی بود.
🔻به تعبیر ایشان:
"استقلال حوزه ها به معنای عدم حمایت نظام از حوزه وحوزه از نظام تلقی نشود، یک عده این را میخواهند..بعضی میخواهند.. رابطه حوزه را با نظام قطع کنند؛ این نمیشود وابستگی غیر از حمایت است، غیر از همکاری است."
◽️اما واقعا چه افراد و جریانهایی و چرا این طرز فکر را دارند؟ توضیح این مسئله میتواند بیانگر یکی از عوامل بر زمین ماندن مطالبات رهبری معظم انقلاب باشد. لازم نیست ارتباطات گستردهای داشته باشیم تا بتوانیم به این سوال پاسخ دهیم و منشا برخی مواضع منفی را دریابیم.
▪️آنچه از استقبال و تجمع مردمی در روز به یادماندنی سفر رهبر معظم انقلاب به قم در خاطر داریم، عشق و علاقه و شور فراوانی بود که در میان مردم متدین و بدنه جوان حوزه علمیه به روشنی محسوس بود. اما به عنوان نمونه به یاد دارم اواخر مهر ماه 89 که در شرف استقبال مردمی بودیم و آمادگیهای لازم در خیابان و نزدیک حرم مطهر صورت میگرفت و جمعیت بیشتر و بیشتر میشد، یکی از اساتید مطرح عضو #نشست_اساتید، آرام جملهای گفت که استقبال کنندگان رهبری عزیز را تنقیص میکرد.
▪️مردم و طلابی که به قصد تعظیم دین و جایگاه فقه و فقهای راستین شیعه به خیابان آمده بودند. اما چرا؟ عوامل مختلفی برای ذهنیت منفی برخی آقایان که متعلق به جریان سنتی حوزه هستند، وجود دارد؛ اختلاف نظر با امام راحل(ره) که ریشه در قبل از انقلاب دارد یا ناراحتیهای قدیمی از حوادث مربوط به برخورد با برخی شخصیتهای حوزوی؛ قضایای مربوط به فتنه 88 تا تاثیر پذیری از رسانههای زرد غربگرا یا ارتباط با جریانهای روشنفکرمآب که با راه امام از ابتدا یا بعد از تجدیدنظر مخالف بوده و هستند.
▫️فقدان تحلیل عمیق از شرایط خاص کنونی و جایگاه و نقش حوزه علمیه در دفاع از دین، علةالعلل نگاههای منفی و زاویه دار با نظام اسلامی در دل حوزه است.(گرچه از نظر کمیت در حداقل ممکن باشند)
وجه مشترک این افراد، همان تردید قدیمی مبنی بر عدم امکان تشکیل حکومت دینی در عصر غیبت است که همچنان با أشکال مختلف رخ مینمایند.
▪️اوایل استقرار پهلوی دوم در نتیجه یک #کودتای_ننگین، تردیدهایی وجود داشت که آیا با سرنگون کردن پهلوی، امکان ایجاد و اداره یک حکومت مطلوب توسط فقیهان وجود دارد یا خیر.
امروز مخالفان امکان تحقق حکومت دینی، در تقویت دینداری و جایگاه روحانیت در این دوران، تشکیک میکنند
از این جهت برخی حوزویان به سکوتی معنادار و کناره گیری از حمایت و همراهی با نظام روی آورده اند و بعضا با تکرار آموزه های روشنفکری، ایده جدایی دین از دولت را علناً مطرح میکنند.
🔹برخی اساتید این اعتقاد خود را پنهان نمیکنند که جایگاه روحانیت و دین بعد از انقلاب کاهش یافته و از این جهت دوست دارند راه حوزه را از نظام جدا کنند. در واقع، کسانی که همیشه خود را از تلاش و مجاهدت برای تداوم انقلاب و اصلاح نقصها کنار کشیدهاند، اینک از نظام و وضعیت جامعه اسلامی، برای دیگران نگاهی منفی و غیر واقعی به ارمغان میآوردند. این دیدگاه به طور غیرمستقیم بر تصمیم گیران و مدیران انقلابی نیز موثر است.
◽️در حالی که با مرور حقائق تلخ عصر سیاه پهلوی، و مقایسه آن با شرایط فعلی(با اذعان به کاستی ها)، بی شک جایگاه روحانیت و دین داری مردم ارتقاء یافته؛ خصوصا که دینداری در شرایط امروز آگاهانهتر، انتخابی تر و ارزشمندتر نیز هست.
رهبری معظم انقلاب بیانات صریحی در این باب دارند:
"هیچ وقت هیج وقت در هیچ شهری در هیچ جلسه منبری، اجتماعاتی که امروز شما پای این منبرها مشاهده میکنید وجود نداشت، نه اینکه وجود نداشت،یک دهم این هم وجود نداشت، مشهد، اصفهان ما خب در مجالس بودیم..بعضی آقایان تبلیغ میکنند روحانیت بعد از تشکیل جمهوری اسلامی، سقوط کرد، ابدا این حرفها چیه؟"
▫️به نظر میرسد راه حل اساسی، روشنگری حداکثری و مستمر نسبت به خدمات نظام و بالا بردن سطح تحلیلها نسبت به جایگاه حوزه پس از انقلاب و تبیین نیازهای بر زمین مانده است. امری که زمینه ساز تحقق هرچه بیشتر مطالبات رهبر را فراهم خواهد کرد.
@rozaneebefarda
از #دکتر_مصدق تا #حسن_روحانی؛ ماجرای تکراری اعتماد بیجا به آمریکا، اقتصاد بدون نفت و نذر روغن ریخته!
اختصاصی|| حامد حبیبی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹۲۹ اسفند روز مهمی در تاریخ معاصر کشورمان است که جا دارد از آن به نیکی یاد شود؛ اما متأسفانه ناتوانی سردمداران اقتصاد ایران در آن روز نتوانست شیرنی ملی شدن صنعت نفت را در کام مردم بچشاند و بعداً با #کودتای_ننگین و بعداز آن به واسطه #کنسرسیوم_سیاه در دولت زاهدی، عملا ملی شدن نفت، بیمعنی شد.
🔸 این روزها برخی برجامیان، دولت روحانی را یگانه دولت قرن (بعد از دولت دکتر مصدق) در #اقتصاد_بدون_نفت قلمداد می کنند.
از این رو بررسی این انگاره که مصدق را پایهگذار اقتصاد بدون نفت می داند، خالی از لطف نیست.
🔹 به راستی، آیا مصدق به اقتصاد بدون نفت باورمند بود؟ در واقع این ادعا زمانی مطرح شد که مجلس نفت را ملی کرد و کشور مورد تحریم قرار گرفت و درآمدهای نفتی کاهش پیدا کرد. وقتی دولت نمیتوانست از درآمدهای نفتی استفاده کند بنا شد اقتصاد بدون نفت را به پیش ببرد.
🔸 مصدق هم برای جلب نظر بازار و بازرگانان شعار اقتصاد بدون نفت را مطرح کرد و قصد ظاهری او این بود که از درآمدهای صادراتی نفت صرفنظر شود و تولید نفت برای مصرف داخلی صورت گیرد.(پنجاه سال نفت ایران، ص405)
🔹 این شعار باعث همراهی بخشی از بازاریان با مصدق شد واگر چه برای #عوام جذابیت داشت اما در عمل ناکام از حل مشکلات باقی ماند. با این حال اگر آقای مصدق به دنبال تحقق این شعار بود، درصدد دولتی کردن نفت برنمیآمد.
🔹 این شعار پس ازآن مطرح شد که با بیتدبیری های مصدق، نهضت ملی شدن نفت شکست خورد. آن هم زمانی که شرکت ایران وانگلیس وجود نداشت که نفت استخراج کند و در داخل هم توانایی نبود که نفت تولید شود. در این شرایط طبیعی بود که مصدق و همفکران ایشان شعار اقتصاد بدون نفت سر دهند. در حقیقت اقتصاد بدون نفت مصداق در این برهه، امری شعاری بود که نه برنامهای برای آن تهیه شده بود و نه مبتنی بر اراده و اختیار دولت مصدق شکل گرفته بود.(نفت و سیاست در ایران، ص292-293)
🔸در کارنامه مصدق نقاط ابهام زیادی وجود دارد و از آن جمله، پرهیز او از ملی کردن پالایشگاه آبادان بود. وی در مذاکرات با انگلیس میگوید که ما پالایشگاه آبادان را که یکی از اصلیترین مراکز نفتی ماست، ملی نمیکنیم و این پیشنهاد او حتی باعث تعجب طرف انگلیسی میشود و آنها سریعا کاغذ میآورند و از مصدق امضا میگیرند.(خاطرات دین آچسون،ص510)
🔹 در این دوره با کاهش درآمد دولت پرداخت هزینه ها دشوار شد بخصوص که هزینه دستمزد کارگران نفت و نگهداری تاسیسات به گردن دولت افتاده بود. مصدق برای پوشاندن کسری بودجه به چند طریق متوسل شد. اوراق قرضه منتشر کرد، از صندوق بین المللی پول کمک گرفت، ذخیره ارزی را فروخت و اسکناس منتشر کرد این اقدام اخیر موجب تورم افسهرگسیخته میشد.(لایحه امتیاز نفت به کنسرسیوم،زمانه ،ش69)
🔸 جالب آنکه مصدق در دو سال اول تصدی نخستوزیری، بودجه ای تدوین نکرد و امور دولت از طریق اجازه خرج یک دوازدهم و چند دوازدهم میگذشت.
تنها در سال آخر بودجه ای تنظیم کرد که آنرا با استفاده از اختیارات خودش تصویب کرد بدون آنکه آنرا به مجلس بفرستد. در واقع یک دلیل انحلال مجلس هم این بود که مصدق میترسید قضیه انتشار اسکناس کشف شود.(همان)
🔸جدا از اینکه کشور تمام دستگاه دیپلماسی خود را وقف مذاکرات بی نتیجه و اعتماد بیمورد به آمریکا نموده بود، به هشدارهای دلسوزان داخلی از جمله آیتالله کاشانی که خطر نزدیک شدن به #آمریکا را گوشزد می نمودند نیز توجهی نکرد و در نتیجه این بیتدبیری و آمریکاگرایی افراطی، زمینه برای کودتای 28 مرداد و در نهایت تحمیل کنسرسیوم نفتی که برخی آن را گشودن پای کشورهای استعماری خصوصا آمریکا به ایران می دانند، فراهم آمد.
🔹عجیب آنکه دوران دولت روحانی از جهات زیادی به عصر مصدق تشابه دارد؛ اینان در نتیجه نگاه افراطی به غرب و اعتماد بیجا به آمريکا، یک قرارداد خسارتبار مانند برجام را بر کشور تحمیل کردهاند که نه تنها موجب لغو تحریمها نشده، بلکه روشهای دور زدن تحریم را نیز تا حدودی مسدود کرده و حضرات در شرايطی شعار اقتصاد بدون نفت سر میدهند که درنتیجه اعتماد افراطی به آمریکا و بیتوجهی به سیاستهای اقتصاد مقاومتی، دولت نفتی، نه توان فروش نفت دارد و نه عملا به اقتصاد درونزا و تکیه بر توان داخلی باور دارد لذا آنان به جای برنامهریزی برای تحقق اقتصاد بدون نفت(مطالبه سالهای دور رهبر دوراندیش انقلاب اسلامی)، با برخوردی شعاری، حال که توان فروش نفت ندارند، مانند مصدق روغن ریخته را نذر امامزاده کردهاند!
@rozaneebefarda