eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
مشاهدات یک روحانی جهادی از وضعیت میدانی در 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 طلاب یزدی اولین گروه جهادی بودند که به مناطق آسیب‌دیده از سیل لرستان وارد شدند. چند تجربه از آن سفر: شاید بزرگ‌ترین دستاورد سفر برای کسی چون من آن بود که تفاوت مدیریت میدانی و مدیریت پشت میز نشین در اطاق دربسته را درک کردم. شنیدن کی بود مانند دیدن. حتی از این منظر تنگ هم به همه‌ی دوستان توصیه می‌کنم سَری به آن مناطق بزنند و بنگرند که درد مردم و راه‌کارهای واقعی را نمی‌توان از قاب تلویزیون یا فضای کاریکاتوری مجازی و تنها بر اساس آمار و ارقام دریافت و سنجید. شاید در آینده، این تجارب موجب شود اگر مسئولیتی بر عهده مان قرار گرفت دقیق تر تصمیم بگیریم. بیان مشکلات را سریعاً نباید حمل بر سیاه‌نمایی یا امیدزدایی کرد و برای مقابله با آن، صرفاً به ارائه‌ی نکات مثبت پرداخت. بیان مشکلات را از باب بیان شدت و عمق حادثه و میزان نیازمندی آن مناطق و آن مردم به کمک باید بازگفت. برادران! بشتابید به آن‌چه ظاهراً بلا است، ولی می‌تواند باب وسیع رحمت الهی باشد. کار برای انجام دادن فراوان است و مشکلات هم بسیار. آن‌چه این حادثه‌ی وسیع را ایجاد کرده، نیاز به یک بسیج «عمومی» و «مستمر» دارد. متأسفانه تا یک هفته قبل٬ اولین چیزی که در ورود به پل‌دختر حس می‌شود، به هم ریختگی اوضاع و بی‌سامانی ستاد فرماندهی بود. کسانی که متقاضی حضور در مناطق‌اند، حتماً با سازمان‌ها و افراد فعال در مناطق هماهنگ کنند تا دچار سردرگمی نشوند. نیازهای خود و آسیب‌دیدگان را بسنجند، مناطق را بشناسند و حجم نیروی هر منطقه را بفهمند. و در نهایت، اولویت‌ها را دریابند. حجم تخریب در شهر پل‌دختر زیاد است ولی این نباید موجب غفلت ما از روستاهای آسیب‌دیده شود. روستاهایی که برق و آب و گاز ندارند و چاه‌های فاضلاب‌شان هم پر شده است. اگر به آمار بنگرید، شاید چند خانه و چند ده نفر اهمیت چندانی نداشته باشند، ولی حضور در میان مردم به ما می‌فهماند که حتی نابودی زندگی و سرمایه‌ی یک خانواده هم مصیبتی بزرگ است. باید به این چشم نگریست و به کمک مردم شتافت. اسبابی که هنوز در گل و لای است، و خانه‌هایی که پر از رسوبات سیل اند. گروه‌ها، مساجد را مرکز فعالیت و کمک‌رسانی خود قرار دهند و با یک تیر چند نشان بزنند. با سرو سامان‌دهی به مسجد، آن را مرکز دریافت و توزیع کمک‌های مردمی قرار دهید، و با رونق دادن به مسجد، چراغ محله یا روستا را روشن کنید تا «امید» و «معنویت» زنده شود. برای شنیدن درد مردم گوش شنوا داشته باشید و وارد چالش سیاسی نشوید. شنیدن دردها و تسکین آلام توسط یک نیروی داوطلب بسیجی، بزرگ‌ترین دفاع از انقلاب است. اگر خود را در جایگاه مردم بگذارید، به آن‌ها حق می‌دهید که برخی حرف‌های ناصواب را بزنند. همه‌ی این‌ها نسبت به معممین مضاعف است. راستی، عمامه و چفیه را با خود داشته باشید. این فرصت تبلیغ، بی‌نظیر است. دو صد گفته چون نیم کردار نیست. @rozaneebefarda
روحانیون انقلابی٬ همواره در بحران ها در کنار مردم بوده و از حیثیت لباس پیغمبر(ص) دفاع کرده اند‌. درست برعکس سکولارها که از سنت نبوی و سیره علوی٬ فرسنگ ها فاصله دارند.... ۲۱فروردین۹۸ 💥اختصاصی @rozaneebefarda
هدایت شده از تبلور اندیشه
⛔️ در ⭕️ فیلترینگ یعنی از دسترس خارج کردن و مسدود کردن، دقیقا همین کاری که این روزها توسط صاحبان اینیستاگرام انجام می‌شود. 🙏 ای کاش وطنی حداقل یک غرب‌زده درست و حسابی و با شعور باشند(👍) که اگر چنین بودند حتما حالا که اینیستاگرام به‌راه انداخته‌ است، کمی از آن‌ها یاد می‌گرفتند و می‌فهمیدند که فیلترینگ یک روش غربی و به‌روز و برای مدیریت فضای مجازی‌ست. 🔷 آنچه که تا به امروز شاهد آن بوده‌ایم، نشان می‌دهد که مدیران غرب‌زده دولتی، خواهان آن هستند که مسئله فیلترینگ به‌طور جزئی از مسائل داغ و لاینحل کشور باقی بماند، تا بهترین دستاویز برای بازی دادن و پرت کردن حواس‌ها قرار گیرد. 📝 در مورد فیلترینگ و علل عدم موفقیت آن در ایران بیشتر سخن خواهیم گفت. ✅@tabalvor_andisheh
دعای حضرت آیت‌ الله وحید خراسانی برای مقام معظم رهبری @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹آیت الله وحید خراسانی در دیدار اخیر با تولیت جدید آستان قدس رضوی از وی خواسته تا پیغامی را به رهبر انقلاب برسانند. 🔸آیت الله وحیدخراسانی فرموده‌اند: ما را به آقای خامنه‌ای برسانید، ایشان واقعا مرد بزرگواری هستند و ایشان را خیلی دعا می‌کنم. @rozaneebefarda
عبرت‌نگاری از یک اردوی جهادی 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 از اردوی جهادی آق‌قلا برگشته‌ایم و از نو مشغول کفایه و مکاسب و محشور با شیخ و آخوند شده‌ایم. چند وقتی است که می‌خواهم بنویسم از جهادی که طلاب کردند و کاری که شد. دیدم قلمم نه حوصله سفرنامه‌نویسی دارد نه خاطره‌نگاری. ضرورتی هم نداشت پس می‌شد به جای خاطره‌نگاری کار ماندگارتری کرد: «عبرت‌نگاری» و این‌که از پل خاطرات و خیالات عبور کنی و به واقعیات برسی. هر سفری پر از عبرت است و وقتی سفرت با جهاد توأم باشد پرعبرت‌تر. از میان گنجی که به لطف اخلاص دوستان در این سفر به دست آمد چندتایی را جدا می‌کنم تا زکاتش گردنم نماند و بیش از مدیون نباشم: ۱. عبرت اول: اخلاص و عمل؛ قوی‌ترین رسانه جهادی که می‌روی صحنه‌هایی می‌بینی که دلت نمی‌خواهد؛ مسؤولی که معمولا یا نیست یا اگر هست مثل بازیگرها جلوی قاب دوربین است. طبیعتا در این جهادی هم مسؤول دوربینی داشتیم که حرص‌مان را درمی‌آورد اما وقتی به صحنه واقعی نگاه می‌کردیم، چه در فضای حقیقی و شهر آق‌قلا چه در مجازی و سطح کشور، می‌دیدیم که فعالیت چند طلبه سرتا پا گِلی و بی‌دوربین بیش‌تر دیده شده تا آن مسؤول خوش‌تیپ و خوش‌دوربین. چرا؟ چون رسانه اسلامی رسانه‌ای مبتنی نرفتیم؟های حقیقی و ماورایی است و از دیدگاه اسلام اخلاص و عمل یکی از بهترین رسانه‌هاست. ۲. عبرت دوم: فرهنگ جهاد ضامن کارآمدی جهادی در مناطق سیل‌زده تنها جهاد علیه سیل و آب نیست که ورای آن جهاد و تقابلی دیگر در جریان است: تقابل اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی؛ تقابل انقلابی‌گری و غرب‌گرایی؛ تقابل اراده و خمودی و این تقابل در میدان کار کاملا مشهود و تأثیرگذار است. مدیر غرب‌گرا که ابتکار و تلاشش زیر خروارها خودباختگی و تبختر دفن شده توان مدیریت میدانی را ندارد و در مقابل مدیر و شخصیت‌های جهادی که مردم‌داری و هم‌یاری و تلاش جهادی را در فرهنگ انقلاب و شهادت آموخته‌اند توان حل مسائل را دارند و پای کار از ابتدا تا انتها می‌ایستند. کم نبودند مسؤولینی که با کت و شلوار اتو کشیده می‌آمدند و می‌رفتند و عکسی هم می‌گرفتند ولی عملا کاری از آن‌ها مشاهده نمی‌شد و خود به دردی مضاعف برای داغ‌داران و مصیبت‌زدگان تبدیل می‌شدند. ۳. عبرت سوم: تکثر مانع تحول یکی از اشکالات مشهود آن منطقه و سایر مناطق مشابه؛ تکثر مدیریت نشده بود. کثرت تصمیم‌گیران به حدی بود که برای یک کار مجبور می‌شوی به چندین نهاد و ارگان و مسوول مراجعه کنی و در نهایت کار یا پیش نمی‌رود یا کند پیش می‌رود و تحول مثبتی ایجاد نمی‌شود. وقتی مدیریت واحد نباشد کثرت نیروها سودی نخواهد داشت. اما سؤال حاشیه این‌که: آیا همین وضعیت در حوزه علمیه قم در حال شکل‌گیری نیست؟ چرا عده‌ای بدون در نظر گرفتن سنت‌های حوزوی و عقلانیت به دنبال احراز پست و مقام دنیایی و کسب مرجعیت‌اند؟ آیا مرجعیت متکثر کارایی و توان اداره حوزه علمیه و جامعه را دارد؟ ۴. عبرت چهارم: سیل‌بند نفس یکی از اولین کارها برای رفع مشکل مناطق سیل‌زده شناسایی ورودی آب و زدن سیل‌بندهاست تا سیل دیگری به شهر وارد نشود و آسیب بیش‌تری نزند. به درون خودت که نگاه کنی می‌بینی کم از سیل‌زده‌ها نداری: سیل حسد، تکبر، غرور، حجاب علم و ...سیل‌هایی که به مراتب بدتر از سیل‌آب است چراکه توان تخریبش بیش‌تر از آب و گل است و اگر بیاید دنیا و آخرتت را یک‌جا با خود می‌برد. پس اگر جهادی رفتیم بدانیم که سیل‌بندی بزرگ‌تر و سخت‌تری در نفس‌مان باید زد و اگر جهادی را نرفتیم به درون‌مان رجوع کنیم: آیا پشت سیلاب نفس‌مان گیر کرده‌‌ایم و نرفتیم؟ @rozaneebefarda
مرجعیت گریزی آیت الله بهجت درسی که فضلای حوزه نباید از یاد ببرند @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹 حجت‌الاسلام و المسلمین علی بهجت می گوید: 🔸هفت بار رساله‌اش را بی‌اسم چاپ کردیم. راضی نبود اسمش را بنویسیم. وقتی هم که با اصرار زیاد راضی شد، فقط اجازه داد بنویسند: «العبد، محمدتقی بهجت»؛ آن هم با اِکراه. کتاب مناسک حج ایشان را که چاپ کردیم، نوشتیم: «آیت‌الله بهجت»؛ خیلی جدی در حضور بزرگان توبیخ‌مان کرد. 🔸هنگامی که رساله‌اش چاپ شد؛ یک روز مرا کنار کشید و فرمود: «علی آقا! تو هر کسی می‌خواهی باشی، باش! می‌خواهی حجت‌الاسلام باشی، باش! می‌خواهی آیت‌الله باشی، باش! می‌خواهی آیت‌الله‌العظمی باشی، باش! می‌خواهی مرجع تقلید باشی، باش! می‌خواهی اعلم فقها هم باشی، هیچ مانعی ندارد. پدرت یک طلبۀ معمولی بیشتر نیست!» 🔸می‌گفت: «راضی نیستم درباره‌ام سخنی بگویی یا خدای ناکرده، در فکر تبلیغ و جذب کسی باشی، رساله را هم به کسی نده...! 🔸آخر کار بعد از آنکه همه رساله دادند و همه گرفتند، اگر کسی طالب بود و اصرار کرد، مانعی ندارد.» منبع: این بهشت، آن بهشت، ص٢١ 🔶حاشیه اکنون با طیفی از درس خارج گوهای نسل سومی مواجهیم که برخلاف سیره قطعیه سلف صالح٬ به طرز عاشقانه ای در پی تمهید مقدمات خویش هستند و در این راه از انشقاق و افتراق در حوزه مقدسه قم هم ابایی ندارند و عجیب آنکه اینان خود را وارثان سلوک بزرگان شیعه معرفی می نمایند! گرچه این سنخ ایرادات اساسی ممکن است در همه طیف های فکری و سیاسی حوزوی رسوخ کند اما سران (و نه همه اعضای محترم) تشکل موسوم به ٬ بیش از دیگران در معرض این چالش تاریخی اند و خوب است مدام انطباق سیره رفتاری خود با سلوک اعاظم شیعه را پایش کنند! @rozaneebefarda
چه کسانی و چرا از آقای عصبانی اند؟! تحلیلی بر جوسازی رسانه ای علیه مدیر حوزه علمیه قم 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 جناب آقای اعرافی مدیر محترم حوزه های علمیه٬ در مدت فعالیت مدیریتی خود منشأ برکات و تحولات مثبت و قابل تقدیری در حوزه مقدسه بوده است و جریان انقلابی حوزه نیز با علم و اطلاع کامل از سابقه خانوادگی٬ فکری و مدیریتی ایشان٬ از بدو حضور تا کنون٬ بر اساس تکلیف شرعی خویش٬ همواره صادقانه حامی و همراه ایشان بوده است. گرچه ممکن است به برخی مقاطع مدیریتی یا سلایق سیاسی قبلی ایشان نقدی هم داشته باشد. تصمیم هوشمندانه جناب ایشان مبنی بر عدم شرکت در نشست نشان داد که مصالح عالیه حوزه مقدسه قم در نزد ایشان بر جلب رضایت یک طیف‌ خاص ترجیح دارد و ایشان حاضر نیست در بازی طراحی شده و قم پای بگذارد. بلافاصله بعد از اعلان غیر رسمی عدم حضور مدیر محترم حوزه در جلسه مؤسسه مذکور٬ عقبه رسانه ای نزدیک به ٬ و جریان ٬ همزمان به جوسازی و اعمال فشار علیه ایشان دست زده اند. این در حالی است که آنان می توانستند اقدام ایشان را حمل به صحت نموده٬ عذر عدم حضور در قم را بپذیرند و ایشان را به حضور در آن محفل خاص نسازند. همانطور که حدس زده می شد٬ این جماعت که خود را به دروغ٬ نماد معرفی می کنند٬ این تصمیم را منافی آزاداندیشی قلمداد کرده٬ تلاش دارند مدیر محترم حوزه را به انفعال بکشانند. طبعا در هیچ کدام از دو هدف خود موفق نخواهند شد. چه آنکه اولا جناب آقای اعرافی نشان داده کسی نیست که تحت فشار روانی و رسانه ای از تصمیم خویش برگردد چنان که اخیرا در ماجرای تشکیل تجمع در مدرسه فیضیه (در اعتراض به امکان تصویب لوایح استعماری پالرمو)٬ علی رغم جمع آوری هفت هزار امضا و تلاش جمعی از سران جریان انقلابی قم٬ با آن موافقت نفرمودند و آن تجمع نهایتا به صورت خودجوش و با حضور حداقلی روحانیون برگزار شد. ثانیا وصله مخالفت جریان انقلابی با کرسی های نظریه پردازی نیز وصله ناجور و تهمتی نابجاست؛ چه اینکه این مسأله توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی مطرح شده و طبعا جریان انقلابی حوزه بیش از دیگران طالب و حامی تحقق آن است. از این گذشته٬ در طول تاریخ همواره آزاداندیشی به عنوان یکی از شاخصه های ثابت سران و پیشگامان انقلاب اسلامی بوده که بخاطر آن هزینه های فراوانی نیز متحمل شده اند. از مطهری و بهشتی گرفته تا مصباح و جوادی آملی و دیگران. جیغ بنفش سکولارهای وابسته به بیت منتظری و شیرازی٬ نه از سر دلسوزی برای آزاداندیشی که از روی ترس از افشای ماهیت واقعی است. آنان دریافته اند که حالا دیگر حاشیه امن آنان در نزد بدنه انقلابی و متقی حوزه قم برهم خورده و امکان نشو و نمای مخفیایه اندیشه های انحرافی از بین رفته است و باید حق داد که از این اوضاع باشند‌‌‌. فارغ از واقعه اخیر٬ بررسی نسبت جماعت مزبور با مقوله آزاداندیشی٬ حقایق زیادی را به دست خواهد داد که راهگشای پروژه پیچیده جنگ روانی سکولارهای حوزوی خواهد بود. اگر این طایفه به راستی طرفدار آزادفکری اند٬ چرا اندیشه های علامه مصباح به عنوان یک فیلسوف عالی رتبه و عصاره عمر علامه طباطبایی را تاب نیاوردند و راه فحاشی و اهانت پیش گرفتند؟! از چه رو اظهارنظر علمی آیت الله جوادی پیرامون یک کتاب گرانسنگ حوزوی را بهانه برای حمله همه جانبه قرار دادند؟ چرا به صرف چند دیدگاه (البته غیرقابل قبول) علامه فضل الله٬ با جوسازی شدید و سنگر گرفتن در پشت مراجع عظام٬ از حضور وی در قم مانع شدند. چرا چند دیدگاه فکری آقای سیدکمال حیدری(که مورد قبول نگارنده هم نیست) موجب صدور بیانیه شبه تکفیر علیه وی شد؟! جناتی ها و صادقی تهرانی ها توسط کدام جریان٬ منزوی و حذف شدند؟! از این که بگذریم٬ ادعای آزاداندیشی به شرطی پذیرفته است که سابقه افراد مؤید آن باشد و از قضای روزگار٬ گردانندگان موسساتی مانند فهیم٬ پیش از آنکه به نظریه پردازی فکری شناخته شده باشند٬ به عنوان عناصر سیاسی و جناحی رادیکال شهرت دارند که از هیچ وسیله ای برای رقبای سیاسی خود ابا و امتناع ندارند. آنان در حالی ژست استقلال می گیرند که سطح مناسبات حوزویان با اهالی سیاست را به موضع گیری های موسمی کاملا جناحی تنزل داده اند و در برخی مقاطع٬ خاصه در ۸۸ علنا در جرگه رخ نمایی کرده اند. این در حالی است که فقهای عظام تضعیف حکومت اسلامی را می دانند. خدشه در برخی مبانی اعتقادی و شعائر شیعی(حجاب و عزاداری سیدالشهدا «ع» و...) توسط این جریان نشان از آن دارد که حضرات پیش از آنکه به دنبال تولید نظریه علمی باشند٬ در پی بازتولید اند و طبعا فضلای متعهد حق دارند که نسبت به صداقت این جماعت در تولید علم٬ مشکوک باشند. ۹۸/۱/۳۰ @rozaneebefarda
هدایت شده از دیوار طلاب
کانال حوزه انقلابی از سوابق آقای قاضی زاده رئیس موسسه فهیم و شورای آن رونمایی کرد و نوشت 🔻🔻🔻 ♨️اما و اگرهای موسسه فهیم‼️ ⛔️تبلیغ جلسه سخنرانی آیت الله اعرافی؛ مدیر حوزه های علمیه کشور، جهت حضور در موسسه فهیم باعث ناراحتی و اعتراض جریان انقلابی حوزه شد. خبر حضور احتمالی ایشان در این موسسه موجی از ناراحتی ها و اعتراضات را در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی در پی داشت. ⛔️کانال آنتی تز انقلاب هم به انتقاد از حضور احتمالی آیت الله اعرافی در موسسه فهیم پرداخت و خواستار لغو حضور ایشان در آن جلسه و در آن مکان شد. ⛔️برای درک این مواضع و روشن شدن چرایی اعتراض جریان انقلابی، بهتر است به چند سوال پاسخ دهیم: ۱- مسئولان و افراد فعال در این حوزه چه کسانی هستند و چه سابقه ای دارند؟ ۲- این موسسه در چه راستایی حرکت می کند و با چه جریاناتی همگام است؟ ۳- شاکله فعالیت آن بر چه مبنایی است و خروجی و دستاورد آن برای نظام چیست؟ ۴- آیا این موسسه از اهداف تاسیسی خود منحرف شده است؟ پشت پرده فعالیت موسسه فهیم چیست؟ ⛔️موسسه فهیم محراب، تحت نظر کاظم قاضی زاده با یکسری اهداف مشخص و با ماهیت پژوهشی تشکیل شده و در حال فعالیت است. قاضی زاده ادعا کرده که این موسسه در جهت دستیابی به کرانه های نوین اندیشه دینی و پاسخ به پرسش های فراروی  و مواجهه با چالشهای نظری و عملی مقابل بالندگی راه و رسم زندگی ایمانی و اسلامی تلاش می کند اما با بررسی عملکرد و فعالیتهای قاضی زاده و خروجی موسسه متوجه می شویم که واقعیت چیز دیگری است. ⛔️کاظم قاضی زاده از اعضای مجمع عمومی نشست دوره ای اساتید است و با سکولارهای حوزوی ارتباط تنگاتنگی دارد. در دوران فتنه نیز از فتنه گران حمایت کرده و در راستای حمایت از سران فتنه، فعالیتهایی را در قم و تهران انجام داده است. ❌قاضی زاده تلاش داشت تا با شرکت در انتخابات خبرگان، وارد این جایگاه مهم شود که توسط شورای نگهبان و با استناد به فعالیتهایش در فتنه ۸۸ رد صلاحیت شد. ⛔️هیات امنای این موسسه نیز، افراد دگراندیشی همچون ایازی و مهریزی و سروش محلاتی و فیرحی و ... هستند که از حامیان جریان فتنه بوده و بعضا در اغتشاشات ۸۸ حضور فعال داشتند. ادامه دارد.... @khabarehowzeh ♨️رسانه مستقل خبر حوزه
محمد سروش محلاتی را بهتر بشناسیم/صفحه ۱ از ۲ در حاشیه عدم حضور آقای اعرافی در نشست مشترک با سروش محلاتی در مؤسسه فهیم 💥اختصاصی 💥پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹جناب آقای سروش محلاتی٬ از زوایای گوناگون قابل بحث و بررسی است؛ حیثیت سیاسی، علمی، ارتباطات خاص و... . در این کوتاه‌نوشت تنها نکاتی را از مجموعه‌فکری او انتخاب کرده‌ایم و بررسی جامع و پایه‌ای را به ظرفیت‌های تفصیلی‌تر واگذار می‌کنیم: ۱. محدود کردن اختیارات معصومین(علیهم‌السلام): مطالعه آثار سروش محلاتی نشان می‌دهد که او با روش فقهی و استفاده از ادبیات علمی رایج در علوم انسانی سکولار٬ در قالب «نفی دیکتاتوری»٬ دایره اختیارات معصوم را محدود می‌کند و اراده عرف را بر آن ذوات مقدسه تحمیل می‌کند: « حکومت حتی بر مبنای نصب الهی و در حق امام معصوم حقی است که به امام برای مردم تعلق گرفته و از قبیل حق ولی در نکاح باکره رشیده است...به دلیل آن‌که آنان(عرف) در زندگی‌شان دست‌خوش تحول شده و گاه صعود و گاه سقوط می‌کند لذا آنان حق دارند که درباره شخص فرمانروا تصمیم بگیرند از این رو تا وقتی شهروندان او را به عنوان شایسته حکمرانی شناسایی نکرده‌اند مسؤولیت حمایت و اطاعت از او را ندارند... متفکرانی که در هیچ شرایطی استبداد را توجیه‌پذیر نمی‌دانند اساسا چنین حقی را حتی برای امام معصوم هم به رسمیت نمی‌شناسند و بدون آن‌که جواز زور را مشروط به مصلحت کنند امام معصوم را حتی با این قید و شرط برای قهر و غلبه آزاد نمی‌دانند.»(دین و دیکتاتوری-مقاله دوم) طبق این دیدگاه جامعه زمان امیرالمؤمنین(ع) نسبت به تلاش برای به حکومت رسیدن ایشان هیچ مسؤولیتی نداشتند چراکه معاذالله ایشان را به عنوان شخص شایسته حکمرانی شناسایی نکرده بودند. البته این مبنا از او که شیفته هاشمی رفسنجانی است بعید نیست چراکه طبق نقل سروش آن شخصیت هم چنین مبنایی داشت: «آقای هاشمی از روز اول به پدیده قدرت نگاه زمینی و واقع‌بینانه داشت ...و الهی بودن حکومت از نظر ایشان، با الهی بودن پدیده‌های دیگر از قبیل ازدواج یا مالکیت فرقی نمی‌کند... زمینی بودن در این تحلیل به معنی این است که خداوند اجازه حکومت بدون خواست مردم را نداده است. سؤال: آیا چنین نظریه‌ای به دوران حضور پیشوایان معصوم هم قابل تسویه و تعمیم است؟ پاسخ: از نظر آقای هاشمی همین‌طور است.»(آیت درایت-هاشمی و نگاه زمینی به قدرت-مصاحبه با نسیم بیداری) ناگفته پیداست که وقتی کسی حکومت را در عداد مالکیت (آن هم با نگاه فقه فردی موجود) می‌آورد، در اصل حکومت را به طور کامل به عرف سپرده و شارع را به صرف ممضی تقلیل داده است ممضی که البته گاهی اوقات حاشیه‌ای هم بر نظر عرف می‌زند. ۲. عقب‌افتاده و ترسو نشان دادن فقها: یکی از مناطق حساس شیعه، ارتباط وثیق میان مرجعیت و مقلدین است. ارتباطی حساس که همگان باید مراقب حفظ آن باشند. اما آقای سروش محلاتی با تعمیم برخی رفتارهای جزئی فقها، که چه بسا آن نیز دارای حکمتی بوده باشد، فقها را عقب‌افتاد و ترسو و بی‌تدبیر جلوه داده است. به گونه‌ای که انگار فقها فوبیای ابزار نو دارند و هر چیز تازه‌ای ببینند نگران می‌شوند و تحریمش می‌کنند و به همین خاطر جناب سروش به مقلدین (که از دید ایشان به خلاف فقها شخصیت‌های عاقل و متعادلی هستند) توصیه می‌کند که نباید در این زمینه‌ها به کلام فقها توجه کنند: «مروری بر دیدگاه‌های فقها درباره ابزارهای نو و وسائل جدید حکایت دارد از نوعی برخورد محتاطانه و توأم با نگرانی... دین‌داران باید با تشخیص قلمرو تقلید صحیح که به حوزه «احکام» مربوط است، در قلمرو مصادیق از عقل و دانش خود استفاده کنند و به دور از تقلید باطل، آگاهانه و بر اساس تحقیق تصمیم‌گیری کرده و در مصادیق (مانند ماهواره) منتظر فتوای حلال یا حرام از سوی فقها نمانند؛ زیرا آنان غالبا یا با تأخیر و احتیاط، نظر می‌دهند و چه بسا در شرایطی که ابزارهای نو کاملا شیوع پیدا کرده و فراگیر شده و دیگر مخالفت با آن‌ها هم فایده‌ای ندارد، فتوا به حلیت می‌دهند!»(دولت و اجرای شریعت-مقاله هفتم) 🔸تحولات حوزوی را از روزنه پی بگیرید👇 @rozaneebefarda ادامه در پست بعد
محمد سروش محلاتی را بهتر بشناسیم/صفحه ۲ از ۲ در حاشیه عدم حضور آقای اعرافی در نشست مشترک با سروش محلاتی در مؤسسه فهیم 💥اختصاصی 💥پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 لینک بخش نخست: https://eitaa.com/rozaneebefarda/954 ۳. نسبی‌گرایی در احکام اجتماعی اسلام شکی نیست که بسیاری از احکام اجتماعی اسلام اقتضائی است و در صورت عدم مانع اجرا می‌شود. امّا جناب سروش با نگاه غیراصولی به این قاعده، کلیه احکام اجتماعی و حتی اخلاقی را نسبی جلوه می‌دهد: «در پندار بسیاری از اهل شریعت گزاره‌های شرعی... از جنس گزاره‌های ریاضی است. این تشابه از آن جهت است که در گزاره‌های ریاضی همین که موضوع و حکم در ذهن تصور شود برای «اثبات حکم» کافی است. مثلا وقتی عدد ۴ را در نظر می‌گیریم و مفهوم زوج بودن را هم درک می‌کنیم، بلافاصله می‌توانیم حکم کنیم که «۴ زوج است» ... بر این قیاس در احکام شرعی نیز وقتی حکم بر موضوع خود قرار می‌گیرد و مثلا می‌گوییم «قمار حرام است» این نسبت میان موضوع و محمول در همه جا و در همه شرایط یکسان است... ولی از نظر فقها این تحلیل کاملا عوامانه و جاهلانه است. نه فقط در احکام اجتماعی شرع به چنین جزمیت و تصلبی باور ندارد بلکه در احکام اخلاقی نیز چنین رویکردی را نمی‌پذیرد... احکام اخلاقی نیز وقتی تأثیراتش از زندگی فردی فراتر می‌رود و در زندگی جمعی و روابط انسان‌ها با یکدیگر مطرح می‌شود تصلب خود را از دست می‌دهد و تحت تأثیر شرایط «تغییر» می‌یابد.»(دولت و اجرای شریعت-مقاله پنجم) ۴. مقابله با اجرای احکام اسلامی جناب سروش محلاتی جواز تدریجی بودن بیان احکام شرع را به تدریجی بودن اجرای احکام شرعی توسط دولت مستقر تسری می‌دهد. آیا چنین تعدّی از منابع فقهی؛ استحسان نیست؟ : « عجیب است به رغم داشتن پیشوای معصوم و داشتن رهبری با قدرت معنوی فوق‌العاده و احکامی که حتی سخت‌ترین آن‌ها مثل سنگسار و قصاص پیش از این نیز در آن جامعه اجرا می‌شد و از نظر عرفی پذیرفته شده بود، دولت پیامبر اسلام را «دولت دوره گذار» بدانیم که هدف خود را اجرای همه دستورات شرعی نمی‌دانست اما دولت اسلامی در عصر حاضر را به رغم محروم بودن از آن امتیازات، دولت «پس از دوره گذار» و دولتی مسؤول اجرای شریعت در همه زمینه‌ها بدانیم و چنین بار سنگینی را بدون در نظر گرفتن ظرفیت‌ها بر عهده این دولت بدانیم»(دولت و اجرای شریعت-مقاله دوم) ۵. مقابله با احکام اسلامی-دیه آقای سروش محلاتی با بی‌اعتنایی به ظرفیت دین به بازتولید منطق غربی در قالب فقهی می‌پردازد. غرب نگاه اسلام به دیه را صحیح نمی‌داند پس طبق الگوی فکری او باید حکم اسلامی دیه تغییر کند. او در نشست «فقه‌پژوهی دیه»-تهران ۱۳۹۶ سخنانی داشت که به حدّی تحریف‌آمیز بود که واکنش آیت‌الله سبحانی را برانگیخت: «اخيراً در نشستى پيرامون مقادير ديه در اسلام «فرضيه»اى مطرح شد و حاصل آن اين كه، اين مقادير احتمالاً حكم موقت بوده و مى توان مقدار ديه را به صورت ديگر نيز تعيين كرد. در اين مورد از حضرت آية الله العظمی سبحانى نظرخواهى شد، معظم له با نگارش اين مقاله به تحليل اين نظريه مى پردازند...» آیت‌الله سبحانی با استدلال‌های متقن فقهی فرضیه سروش را رد می‌کنند که به علت تفصیلی بودن آن پیوند را جهت مطالعه قرار می‌دهیم. ایشان در پایان خطاب به سروش محلاتی و هم‌کیشان او می‌فرمایند: «به علاقمندانى كه گمان مى كنند بر كرسى نوآورى نشسته اند يادآور مى شوم اجتهاد و استنباط كار آسانى نيست. مرحوم شيخ انصارى در باب انسداد باب علم مى گويد: رزقنا الله الاجتهاد فانّه أشدّ من طول الجهاد، بنابراين نبايد با يك سطحى نگرى ...يك چنين فرضيه اى را مطرح كرد و ذهن جوانان را نسبت به احكام نورانى اسلام متزلزل ساخت .»( https://b2n.ir/85857 ) بررسی شخصیت سروش محلاتی از ابعاد دیگر نیز امکان‌پذیر است: مثل تند و عصبی برخورد کردن او با مخالفان و فحاشی به آنان با الفاظی مثل «متحجر، خشک‌مغز، ساده‌لوح، خشن، متعصب، باغیرت بی‌فکر، متدین به دین دولتی ، تندو خو، فاصله گرفته از ادب و منطق و...» که در کتاب دولت و اجرای شریعت مقالات دوم و سوم و دیگر کتب او یافت می‌شود. در هر صورت بررسی ابعاد دیگر را به فضاهای تفصیلی‌تر وامی‌گذاریم و همان خواسته آیت‌الله سبحانی را تکرار می‌کنیم و از او می‌خواهیم« با سطحی‌نگری ذهن جوانان را نسبت به احکام نورانی اسلام متزلزل نکند.» 🔸تحولات حوزوی را از روزنه پی بگیرید👇 @rozaneebefarda
آب سرد مرجع اعلای عراق بر آتش فتنه افتراق بیت منتظری 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔺مدتی است که رسانه های اصلاح طلب به طراحی دوگانه ای کاذب و خطرناک دست زده اند که در ضمن آن تلاش دارند حوزه قم را مقابل حوزه نجف و مرجعیت اعلای عراق را مقابل ولایت فقیه قرار دهند. 🔺این جماعت در پی ارائه تفسیری و دروغین از حضرت آیت الله العظمی سیستانی هستند و بدون لحاظ شرایط و اقتضائات خاص عراق که موجب محدودیت حداکثری برای مرجعیت اعلی شده٬ عدم دخالت حداکثری ایشان در امور سیاسی و اجتماعی را حمل بر مبانی و سیره سیاسی ایشان نموده اند و آن را در مقابل عملکرد ولایت فقیه قرار داده اند. 🔺باید از این جماعت پرسید مگر عراق یک جامعه انقلابی است و مگر مردم آماده اجرای احکام اسلامی هستند که مرجع اعلا امکان ورود داشته باشند؟! اصلا مگر ایشان در عراق بسط ید دارند؟ کسی که بسط ید داشته باشد چگونه بخاطر مسائل امنیتی بیش از یک دهه نتوانسته از منزل خارج شود. آنوقت نابخردی نیست بخواهیم موقعیت خطیر ایشان را نادیده بگیریم و به مقایسه با ایران بپردازیم؟ 🔺این مقایسه ناپخته درست مثل مقایسه ایران دهه شصت با رهبری امام با عراق گرفتار بعث و صدام در عصر مرجعیت آیت الله العظمی خویی است که نمی شد از آن انتظار انقلاب داشت. این وضعیت موجب شده بود که در محافل خاله زنکی شان تصویری غیرانقلابی و العیاذبالله سکولار از آن مرجع معظم ارائه کنند و‌ ایشان را مقابل امام قرار دهند. 🔺تاریخ اما نشان داد که خداوند اجازه نمی دهد دروغ پردازان با حیثیت بزرگان اسلام بازی کنند لذا بعد از تضعیف موقعیت صدام در پی حمله آمریکایی ها٬ و بلافاصله بعد از گشوده شدن اندک روزنه امید برای انقلاب٬ آیت الله خویی رأسا اقدام نمود و با تعیین بیست و چند نفر نماینده روحانی٬ تلاش داشت دامنه قیام را در اندک زمانی به سراسر عراق بکشاند که البته در این راه توفیق نیافت و آن سران انقلابی توسط صدام به رسیدند و شبهه شهادت شخص ایشان نیز بسیار محتمل است و بر مزار ایشان نیز تصریحا ذکر شده که توسط صدام شهید شده اند. 🔺از همه اینها که بگذریم باید از دوگانه سازان و دروغ پردازان پرسید آیا مرجع اعلی به ترویج آزادانه و سازمان یافته تفکرات انحرافی در عراق راضی است؟ آیا اگر ایشان قدرت مقابله داشتند٬ بازهم از فساد فراگیر سیاسی و اقتصادی در حکومت عراق پیشگیری نمی کردند؟ از فروش آزادانه شراب و بسط فحشا در بغداد جلوگیری نمی کردند؟! این امور که با بدیهیات فقه و سیره اهل بیت(ع) سازگار نیست. طبعا همانطور که حلال و حرام خدا در عصر غیبت و حضور امام معصوم(ع) یکسان و الی یوم قیامه لایتغیر است٬ مقابله با منکر و بسط معروف نیز محدود به زمان حضور و ظهور نیست. 🔺 چطور جرأت می کنند در قالب ادبیات فریبنده مانند منطق سکوت٬ تلویحا چنین اتهامی را متوجه مرجع اعلا کنند. 🔺در آخرین نمونه از دوگانه سازی مذکور٬ داماد و عضو رادیکال بیت آقای منتظری٬ در یادداشتی مدعی شد که آیت الله العظمی سیستانی در دیدار با چند آخوند اصلاح طلب٬ روحانیون را از دخالت در عرصه های سیاسی منع نموده است! این سخنان با استقبال فراوان در محافل ضدانقلاب و سکولار داخلی مواجه شد و آسمان و ریسمان بسیار از آن بافتند تا آنکه اعلامیه روشنگرانه و تکذیبیه تاریخی دفتر مرجعیت اعلای عراق٬ آب سردی بر تن فتنه گران افتراق طلب ریخت و آنان را به سکوت مرگبار کشانید! 🔺نجابت مثال زدنی مرجع اعلا در پذیرش طیف های مختلف و پرهیز از پاسخ دهی مکرر به خاطره سازی های پرشمار دروغ سازان٬ زمینه سو استفاده را به وجود آورده است و این است که با حجم زیادی از روایت های ناروا پیرامون سلوک سیاسی آیت الله العظمی سیستانی مواجهیم که مع الاسف برخی از اعضای دفتر ایشان در قم نیز نه تنها در جلوگیری از آن اقدام نمی کنند٬ که گاه در دامن زدن به آن نیز مؤثرند و برای این جهت اقدام اساسی لازم است. 🔺 از همه اینها که بگذریم٬ سکولارهای حوزوی اگر در ارادت به مرجع اعلای صداقت دارند٬ و بر فرض محال اگر ایشان نظرشان بر عدم دخالت روحانیون در سیاست است٬ از چه رو در این زمینه پیش قدم نمی شوند و سایه شوم شان را از عرصه سیاست دینی کنار نمی کشند تا مردم و نظام اسلامی از شر کارشکنی های مکررشان در امان باشند. طبعا آنان با دمیدن بر فته افتراق و ترویج تئوری استعماری جدایی دین و دینداران از سیاست٬ در پی حذف صالحین از عرصه سیاست و قبضه همه جانبه قدرت سیاسی اند و در این راه از دروغ بستن به مراجع عظام هم ابایی ندارند‌‌. 🔺از دفتر مرجعیت اعلی انتظار می رود به سان دفتر امام در دهه شصت٬ تمام مکالمات دیدارهای خصوصی با ایشان را ضبط کنند تا امکان سو استفاده خناس ها از بین برود. ۹۸/۲/۱ ادامه یادداشت را در لینک ذیل بخوانید:👇 https://eitaa.com/rozaneebefarda/960 @rozaneebefarda
🔶پی افزود طبق روایت های معتبر و قرائن قطعی حضرت آیت الله العظمی سیستانی در هیچ دیدار رسمی و با حضور موثقین٬ توصیه به عدم دخالت در سیاست نفرموده اند بلکه در برخی دیدارها تذکراتی نسبت به عدم تضعیف ولایت فقیه داده اند. مانند دیدار با آقای هاشمی که به تذکر شبه توبیخ ایشان نسبت به مطالب مندرج در مصاحبه هاشمی با زیباکلام منجر شد و همان زمان در روزنامه جمهوری اسلامی منتشر شد. در برخی دیدارها نیز ایشان نسبت به تقریر یکجانبه و مغرضانه دیدگاه فقهی برخی بزرگان (مشخصا مرحوم آخوند) پیرامون مساله ولایت فقیه تذکر داده اند. نمونه اش دیدار با کدیور که جماعت اصلاح طلب هرگز آن را علنی نکردند! دروغ بستن به مراجع عظام تقلید رذیله ناپسندی است که پیشتر نیز در میان اصلاح طلبان سابقه داشته است؛ آنان در اقدامی عجیب٬ یک کتاب دروغ جعل کردند و به مرحوم آخوند خراسانی نسبت دادند! عجیب آنکه اکبر ثبوت٬ که بهتر است اکبر کذاب بخوانیمش٬ بدون لکنت هنوز هم که هنوز است از این اقدام توبه و استغفار نکرده و مطالب کذب او در رسانه های اصلاح طلب(خاصه مهرنامه) بارها بازنشر شد و هنوز هم می شود. جالب آنکه ثبوت تا کنون سه بار مطالبی را بر کتاب جعلی خود افزوده است و جالب تر آنکه او با مهارت٬ تمام شبهات ضدانقلاب فعلی علیه جمهوری اسلامی را در زبان مرحوم آخوند قرار داده است! ۹۸/۲/۱ @rozaneebefarda
زندگی جهادی؛ راه نجات از روزمرگی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 جهاد آن معنایی است که اگر درست فهم نگردد، هویت انسانی سرگرم امورغفلت زا و روزمرگی خواهد شد و شاید اینجاست که میتوان گفت اولئک الذین اشتروا الضلالة بالهدی. جهاد، آن زمان خروجی خواهد داشت که برای عملیات پرخطر عبور از نفس، دقیق ترین و بهترین استراتژی اتخاد گردد. آنها که دائما خطر در وسط میدان بودن را به جان می خرند و لحظه ای اجازه نمی دهند روزمرگی و غفلت بر وجودشان سایه افکند، همان ها هستند که زندگی برایشان بدون جهاد معنا نمی گردد و در حقیقت جهاد را مطابق زنده بودنشان میدانند و غیرجهادگران را جز اموات نمی پندارند. عناوینی چون مدیریت جهادی، کار جهادی و اردوی جهادی یک اعتبار نیست که قوانینی برایش مصوب شده باشد و اجرای مصوبات منجر به جعل جهادگر بر ایشان گردد، بلکه یک حقیقت است که برگرفته از عمل همان اشخاصی است که زندگی جز در جهاد را نخواستند و اکنون هویت های اجتماعیِ آنها باعث ظهور این عناوین شده است. این عناوین تنهاوتنها عناوینی هستند که تلاش برای کسب درجه عالی آن می بایست متفاوت از همه تلاشها باشد، اینگونه که اگرذره ای نیت در این تلاش در جهت ظهور و بروز استعداد یا شهرت باشد، حتی اگر آن شخص به طور حقیقی برتر از دیگران بوده، مطمئنا از مسیر جهاد خارج شده و هر لحظه تلاشش او را ازمسیر قبلی ومعمولی اش دورتر ودورتر میکند. همین خصلت ویژه در جهاد است که یک خوف معنوی عمیق دائما فرد را دنبال میکند و غفلت از نفس به طور کلی از او برچیده میگردد. محاسبه نفسِ آن به آن که عرفا و واصلان حق همیشه به دنبال آن میگردند،به سرعت در جو سلوکی جهاد به دست می آید. شاید از این دست نکات است که باعث می گردد، آن علاقه مند به زندگی حقیقی با سپردن خود به ظرف جهاد از همه نسخه های سنگین و چله های متواتر رها گردد و با یک آزادگی معنوی به اوج درجات متعالی برسد. حالا که فلسفه جهاد به بیان قلیل و ضعیف فوق از نظر گذشت می توان یافت آنکسی که اردوی جهادی برای خدمت رسانی در مناطق سیل زده را با حرکت مجاهدی که برای دفاع از حرم اهل بیت علیهم السلام جان خود را بر کف دست میگیرد مقایسه میکند،با چه زاویه دیدی به مسئله جهاد مینگرد. اینگونه دیدگاه، جهادگر اردوهای جهادی را در هر مکان و زمانی از خدمت رسانی، مشتاق به فرصت و امکان حضور در صحنه معرکه میکند و این شوق او را به جایی می رساند که روز به روز خود را سبکبال از امور دنیا کند تا به راحتی بتواند میان تمام معرکه ها تردد داشته باشد. با آنکه از دنیا رو میگرداند اما لحظه به لحظه دنیا در پشت او به حرکت افتاده و همه لشکریانش در حمایت از اهداف آن جهادگر به خط میگردند و جمله "ما می رویم و توکلمان به خداست" مرتبا از آنها شنیده میشود. در لایه ای دیگر از ماهیت جهاد باید به تقابل دو نقطه توجه کرد یعنی امکان ندارد که جهاد در خارج از دوقطب حق و باطل اتفاق بیافتد و به لحاظ منطقی حرکت بدون دو قطب تحقق پیدا نخواهد کرد. در جهاد همیشه جبهه کفر همان جبهه ای هست که نفس را به سمت تعلق به دنیا و وابستگی او سوق میدهد و از آنجا که انسان فطرتا کمال گرا است و دوست دارد درجات عالیه آن مجاهد را به همراه داشته باشد شخص را در ضلالت خرید دنیا آنچنان غرق میکند که انتهایش پیوند می خورد به سرنوشت تلخ اولئک کالانعام بل هم اضل. آن جبهه کفری که اینچنین هدفی را دنبال میکند مطمئنا جبهه ضعیفی نیست و تمام قوا و توانش را به عرصه آورده و رو به رویی با آن توان خاص خود را می طلبد. سهم اهمیت رو به رویی با جبهه کفر آن اندازه است که تقریبا ششصد آیه از قرآن به مسئله جهاد اختصاص پیدا کرده و راهبردهای مختلف آنان را مورد تحلیل قرار داده است. و شاید مهم ترین اصل که باید هیچگاه از آن غفلت نکرد "والذین کفروا اولیائهم الطاغوت" باشد. از آنجا که جهاد گر در جبهه حق، ولی خود را حقیقت مطلقه عالم قرار داده پس در مسیر حق حرکت کردن از ویژگی های ذاتی اوست و از وی جداشدنی نیست. شاید عده ای بر این ظن باشند که اگر تمایلی به حضور در عرصه جهاد نداشته باشند میتوانند خارج از این فضا به زندگی معمولی بسنده کنند ولی این توهمی بیش نیست زیرا همان طور که گذشت عالم بر پایه دو قطب حق و باطل خلاصه میگردد و خارج از این دو قطب، قطب دیگری وجود ندارد و شخص هر اندازه که تحت لوای ولی خدا به زندگی بسنده نکند مطمئنا طاغوت و کفر را به ولایت گرفته و ناخودآگاه اسیر هواهای او شده است. پررنگ شدن اردوهای جهادی (خاصه اردوهای جهادی طلبگی) در چهل سالگی انقلاب اسلامی و آغاز "گام دوم"یعنی مجاهدان قدرتمند تر شده اندو«جهاد ادامه دارد...». ما براین باوریم که حتی اگر روزی محرومیتهای مادی ازتمام عالم حذف گردد باز نیز جهاد ضرورت دارد و اردوهای جهادی،دوران آمادگی برای همان روز هاست. 98/1/21 گروه جهادی حرکت المحرومین در مناطق سیل زده شاهیوند حمیدرضا شب بویی
برگی از خاطرات زندگانی مرحوم آیت الله برهان @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 مرحوم شیخ عبدالمنتظر مقدسیان می گوید؛ 🔹آقای برهان برای طلبه های دوره های اول همه درس ها را خودشان می دادند٬ از مقدمات تا سطوح بالا. یک دسته از طلبه ها که برای ادامه تحصیل به قم می رفتند و طلبه های جدید می آمدند٬ ایشان مجبور می شد جامع المقدمات تدریس کنند. بعدها آقای برهان تا آخر کفایتین را درس می داد و کم کم استاد هم آوردند. 🔹 ایشان مدتی کفایه تدریس کردند ولی چندان علاقه ای به آن نداشتند؛ می گفتند هروقت کفایه تدریس می کنند موفق به نماز شب نمی شوند! به دلیل همان قضیه آخوند خراسانی با شهید شیخ فضل الله نوری. 🔹لذا بعدها به جای آن قوانین تدریس کردند. البته ایشان خود از شاگردان مرحوم آخوند بودند و یکی از دروس فقه مرحوم آخوند را تقریر فرمودند که موجود است. (منبع: عالم ربانی؛ سیری در زندگانی آیت الله حاج شیخ علی اکبر برهان٬ ص۶۴) @rozaneebefarda
◾️إنا لله وإنا الیه راجعون حضرت آیت الله حاج سیدنورالدین حسینی اشکوری از علمای انقلابی نجف و قم٬ دعوت حق را لبیک گفت. ایشان از نسل اول شاگردان آیت‌الله شهید سید محمدباقر صدر، بود که تا پایان عمر خود از حامیان انقلاب اسلامی بود. @rozaneebefarda
پیام تسلیت آیت الله سید محمد کاظم حائری در پی ارتحال آیت الله سیدنورالدین اشکوری @rozaneebefarda
هدایت شده از آنتی‌تز انقلاب! این کانال #تعطیل شده است
📛 در مدرسه علمیه چه می گذرد؟! ⁉️ آنتی‌تز انقلاب! در قم چه خبر است؟! (379) 🔻 اخراج طلبه انقلابی به دلیل اعتراض به حضور استاد ابوالقاسم علیدوست در مدرسه حقانی ♨️جناب آقای بهاری مدیر جوان مدرسه بحقانی٬ طلبه ای را به جرم انتقاد کاملا محترمانه از و اعتراض به حضور یکی از سران این تشکل٬ اخراج نمود. اقدامی که بعد از اخراج شهید ردانی پور و طلاب منتقد شریعتی در دهه پنجاه٬ بی سابقه یا کم سابقه است. ♨️در اسفندماه گذشته٬ حضور آقای علیدوست در حقانی انتقاداتی را به دنبال داشت که البته با برخورد آهنین مدیر جوان همراه شد و هیچ انعکاس و بازتابی در جلسه عمومی نداشت اما با اینهمه٬ به نظر می رسد این اقدام کاملا بایسته٬ در مذاق مدیر ناخوش نشسته و او در اولین فرصت در پی انتقام و تصفیه برآمده است! این نحو برخوردها اصلا با سیره علمای اعلام و حوزه های علمیه که مهد آزادفکری بوده٬ سازگار نیست و فضا را امنیتی خواهد کرد. انتظار می رود مدیر محترم حوزه علمیه به این قبیل امور رسیدگی فرمایند. نقل خبر از: کانال خبر حوزه: @khabarehowzeh 🔴پ.ن. بدیهی است که پاسخ مطالبه های به حق و انقلابی طلاب در زمینه افراد، نهادها و تشکل های سکولار در حوزوی، رمی، تکفیر، تحقیر و اخراج نیست! و عاملان بدون هیچ اغماضی باید مورد پرسش قرار گیرند: که هدفشان از ایجاد جو خفقان علیه طلاب انقلابی چیست؟ 🔻البته نحوه طرح مطالبه از سوی طلاب انقلابی نیز باید در خور و شأن یک انقلابی تمام عیار باشد تا سکولارها و حامیان شان فرصت بهانه جویی از این ناحیه را نداشته باشند. 🔻کانال آنتی تز در حد توان خود، پیگیر وضعیت طلاب انقلابی و برخوردهای ناشایست عاملان سکولارها در مراکز و مدارس حوزوی خواهد بود و اطلاع رسانی لازم در این زمینه را خواهند نمود. 💠 با همراه شوید 👇 🇮🇷 @antitez_enqelab
روزنه
📛 در مدرسه علمیه #حقانی چه می گذرد؟! ⁉️ آنتی‌تز انقلاب! در قم چه خبر است؟! (379) 🔻 اخراج طلبه انق
بعد از بازنشر این پیام که در سایر رسانه ها منتشر شده بود٬ پیام های موافق و مخالف زیادی متجاوز از پنجاه پیام به ادمین ارسال شده است که طبعا به دلیل حجم انبوه پیام ها٬ امکان بازنشر همه وجود ندارد. منتقدان این پست٬ تحلیل و مدعاها و توضیحات دیگری برای اخراج برشمرده و فعالیت انقلابی را علت را علت ناقصه اخراج یا عدم علیت معرفی کرده اند و حق آن است که نظر شریف شان منعکس شود. طبعا تکذیب یا تایید خبر بازنشر شده برعهده روزنه نیست. اما در این طور مواقع نمی توان یکطرفه به قاضی رفت ‌ طبیعی است که توضیحات طرفین باید قبل از قضاوت نهایی شنیده شود تا خدای نکرده ظلمی متوجه یک طلبه بی دست و پا نشود٬ همانگونه که حیثیت حقانی و کادر آن هم باید حفظ شود. در این شرایط توضیحات طلبه یا طلاب اخراجی٬ کادر مدرسه یا بیانیه مدرسه می تواند روشنگر باشد و به شفافیت فضا کمک کند. سابقه و پیشینه انقلابی مدرسه حقانی یک سرمایه است که همگان حق و بلکه وظیفه دارند نسبت به آن حساس باشند. اگر شبیه این خبر و اخبار مشابه در سایر مدارس مقدسه نیز شنیده می شد جای حساسیت داشت چه رسد به مدرسه مبارکه حقانی. انشالله سیر وقایع مربوطه و برخی اخبار مرتبط که قبلا شنیده شده٬ در صورت اطمینان صدوری و دلالی٬ به صورت اختصاصی منتشر خواهد شد. @rozaneebefarda
تئوری «ابهام استراتژیک»؛ شاخصه جریان اعتدال @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 در موضع گیری های سیاسی یا مقالات شبه علمی گاه با ادبیاتی مواجهیم که قابلیت برداشت های متکثر دارد٬ فاقد شفافیت است لذا هر جریانی برداشت خاص خود را از آن دارد. جریان اعتدال در این زمینه شاخص است و جالب آنکه برخی تئوری پردازان این جریان بدان تصریح دارند. محمود سریع القلم نویسنده کتاب پراشکال «ایران و جهانی شدن» که در سال ۹۲ با مقدمه آقای حسن روحانی منتشر شد٬ در برخی نوشته جاتش تحت عنوان «ابهام استراتژیک» به این مسئله پرداخته است؛ 🔹« من فکر می‌کنم به خاطر متنوع بودن گروه‌های فکری در کشور ما، مدیریت در ایران ذاتا به نیاز دارد. یعنی اگر دولت‌مردی در ایران بیاید و با صراحت بگوید من این‌گونه فکر می‌کنم، این شخص با بخشی از جامعه مشکل پیدا خواهد کرد و مدیران ایرانی باید سعی کنند اکثریت جامعه را به طرف خودشان جذب کنند و اکثریت جامعه ایران دارای مایه مذهبی است... مدیریت بر ایران به واسطه سطوح پیچیدگی فراوان، ابهام استراتژیک می‌طلبد تا اکثریت جامعه را به سوی خود جذب کند و افراد و جریان‌های غیرمنطقی خود به خود در حاشیه قرار گیرند.» (عقلانیت و توسعه‌یافتگی ایران ص۳۳۲) 🔶حاشیه بررسی نوشته جات برخی معممین حامی دولت نشان می دهد که دقیقا همین تئوری را در آثارشان پیاده کرده اند. آقای سروش محلاتی یکی از آنهاست. @rozaneebefarda
🔹خبر ناگوار بود؛ طلبه مظلومی بر در حوزه مقدسه (خانه امام زمان(ع))٬ بدون اطلاع٬ با حمله وحشیانه یک شیاد دیوانه مواجه شد و خون پاکش بر زمین ریخت. مبارکش باشد شهادت و همنشینی ابدی با سیدالشهدا(ع)٬ اما این ماجرا درس ها و عبرت های فراوان دارد که نباید مغفول بماند. دوست و دشمن در حوادث واقعه معلوم می شوند. خداوند عزیز ما را ملحق کند به کاروان شهیدان.... @rozaneebefarda
1_62379736.mp3
2.31M
موعظه ای از مرحوم آقا شیخ نصرالله شاه آبادی @rozaneebefarda
روزنه
#طلبه_شهید_همدانی 🔹خبر ناگوار بود؛ طلبه مظلومی بر در حوزه مقدسه (خانه امام زمان(ع))٬ بدون اطلاع٬ با
بازتاب نظرات مخاطبان ع.علوی:👇 سلام.چگونه است که اگردانشجویی(نظیرشهدای بزرگوارهسته اس)،یا ارباب رجوع مجلس شورای اسلامی مورد حمله قرارگیرند و یا حتی مامور و کارگری در سوانح طبیعی جانش را از دست بدهد(نظیرسقوط هواپیما یاآتش سوزی کشتی و...)همگی شهیدمحسوب می شوند اما یک روحانی که باانتخاب راه دین وپوشیدن لباس دین در خط مقدم دفاع از دین ایستاده، با اقدامی کاملا صریح در دشمنی با دین مورد حمله قرار می گیرد،ولی شهید به حسابش نمی آورند و در لسان خبرهامی شود مرحوم یا مقتول؟!! @rozaneebefarda
🔰 حضرت آیت الله خامنه‌ای در احکام جداگانه‌ای حجت‌الاسلام سید عبدالنبی موسوی‌فرد را به نمایندگی ولی‌فقیه در استان خوزستان و امامت جمعه اهواز و حضرت حجت‌الاسلام والمسلمین موسوی‌جزائری را به ریاست حوزه علمیه اهواز منصوب کردند. 📝 متن احکام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است: 🔻 بسم الله الرحمن الرحیم جناب حجة‌الاسلام آقای سید عبدالنبی موسوی‌فرد دامت افاضاته اکنون که جناب حجة‌الاسلام والمسلمین آقای جزائری پس از سالها خدمت با ارزش در سنگر امامت جمعه‌ی اهواز از این مسئولیت انصراف داده‌اند جنابعالی را که بحمدالله متّصف به علم و عمل و خصوصیات شایسته و روحیه خدمت و گرایش مردمی میباشید و آزمون نیکوئی را در عرصه‌ی امامت جمعه و جماعات گذرانیده‌اید به نمایندگی خود در خوزستان و امامت جمعه‌ی اهواز منصوب میکنم. شهر مقاوم اهواز و مردم وفادار و فداکار آن استان با شرافت و عزّت در همه‌ی حوادث مهم پس از انقلاب اسلامی، آزمونی درخشان را گذرانیده و عناصر فداکار و شجاعی از آن سر برآورده‌اند. این منطقه‌ی حساس در مقابله‌ی نظامی با متجاوزان، و در ایستادگی بر هویت ملی، و در مواجهه با بلایای طبیعی، بطور یکسان، صلابت و قدرت نشان داده و از حوادث، سربلند بیرون آمده است. نمازجمعه که مظهر تجمع متحد مؤمنان است همواره باید این خصوصیات برجسته را نمایندگی کند و آنها را زنده بدارد. ارتباط صمیمانه با جوانان و همفکری با علمای حوزه و دانشگاه و همکاری با مسئولان دولتی و فعالان و اثرگذاران اجتماعی توصیه‌های دیگر اینجانب است. توفیقات شما را از خداوند متعال مسألت مینمایم. سیّدعلی خامنه‌ای   🔻 بسم الله الرحمن الرحیم حضرت مستطاب حجة‌الاسلام والمسلمین فقیه بزرگوار جناب آقای موسوی جزائری دامت‌برکاته اکنون که جنابعالی پس از سالها حضور پر برکت و خدمات همه‌جانبه در سنگر امامت جمعه‌ی اهواز از ادامه‌ی این مسئولیت اعلام انصراف نموده‌اید، لازم دانسته می‌شود که برکات حضور آن‌جناب در آن شهر پر افتخار و در میان مردم عزیز و وفادار آن ادامه یابد و همانطور که جهات گوناگون علمی و اجتماعی و سیاسی در آن شهر و استان مقاوم و حسّاس در طول سالیان متمادی از هدایت و درایت جنابعالی بهره‌مند شده‌اند، از این پس هم همگان مشمول این نعمت خداوندی باشند. مستحضرید که اهواز و تعدادی دیگر از شهرهای آن استان در گذشته‌های دور و نزدیک اقامتگاه فقهاء برجسته بوده‌اند و مرحومان آیات‌الله حضرت آقای سیدعلی بهبهانی و حضرت آقای سید محمدجعفر جزائری مروّج و حضرات آقایان کرمی و برخی بزرگان دیگر نمونه‌هائی در دهه‌های اخیر می‌باشند، و هم‌اکنون نیز آن خطه بحمدالله برخوردار از محضر علمای اعلام است، از این‌رو حوزه‌ی علمیه‌ی اهواز را باید به دیده‌ی اهمیت نگریست. لذا مقتضی می‌دانم که آن‌جناب همچنان سکونت در اهواز را ادامه داده و ضمن کمک به امام جمعه‌ی محترم و دیگر مسئولان و امور اجتماعی آن مردم غیور و وفادار، ریاست حوزه‌ی علمیه را عهده‌دار گردید و رونق مضاعف به تربیت طلاب و فضلا داده و از ظرفیت علمی علمای محترم برای اعتلای آن حوزه استفاده نمایید. توفیقات روزافزون جناب‌عالی را از خداوند متعال مسألت مینمایم. والسلام علیکم و رحمة‌الله سیّدعلی خامنه‌ای @rozaneebefarda
آیت الله مطهری؛ فقیه تحول خواه و اسوه 💥اختصاصی @rozaneebdfarda 🔻🔻🔻 وقتی از ٬ سخن به میان می آید٬ رویکرد تحول گرایانه ایشان نسبت به حوزه مقدسه قم کمتر مورد توجه قرار می گیرد اما تاریخ از یاد نمی برد که او در ضمن اعتقاد حداکثری به اصالت و کارآمدی نهاد روحانیت٬ تغییرات و تحولات بنیادین این نهاد دینی را از ضروریات می دانست. شهید مطهری هرگز خود را به بیان دغدغه های صرف و ٬ محدود نکرد و برای تکامل و بالندگی حوزه٬ و داشت. برنامه آیت الله شهید و عده دیگری از ٬ اگرچه ابتدا با موافقت و تایید زعیم عظمای قم مواجه شد اما با و برخی اطرافیان بی سواد و وابسته به دربار٬ ناتمام ماند و شهید بعد از آنکه از تأثیرگذاری در عرصه تحول حوزه ناکام شد٬ ناگزیر ره تهران در پیش گرفت. بدخواهان و خناسان٬ مطهری فاضل٬ متقی و دلسوز را در منظر چنان جلوه دادند که نه تنها از ‌پذیرفتن او که از مطالعه عریضه مکتوب آیت الله مطهری نیز امتناع کردند و مطهری غریبانه از حضور موثر در امور حوزه برکنار ماند. بعدها در دهه چهل و پنجاه به اشارت امام مبنی بر حضور علمای انقلابی در کرسی های علمی قم٬ ایشان معدود جلساتی در قم داشت که برکات فراوانی را منتج شد اما هرگز دیگر حوزه نتوانست از اندیشه ناب مطهری در جهت اصلاح ساختارها بهره ببرد. اکنون در سالگرد چهل سالگی شهادت آن متفکر کم نظیر معاصر٬ خادمی ها و شیخ غلامرضاهایی پیدا شده اند که استوانه های علمی حوزه را با انواع روشهای ناجوانمردانه از میدان بدر می کنند تا بتوانند با ادبیاتی تقدس مأبانه به ستیز با تحول حوزه بپردازند و بر طبل جدایی دین از سیاست بکوبند. دشمنان دیروز امام و شهید مطهری٬ اکنون با یک تیر دو نشان می زنند؛ همزمان هم با تحول مقابله می کنند که انزوای کلیسایی را خدای ناکرده ممکن است به دنبال داشته باشد و از طرف دیگر در پی فاصله حوزه و‌ نظام هستند. شهید مطهری در عین حال که پیشگام تحول حوزه است٬ نماد نیز هست و از همین رو همزمان و به دشمنی با او و امثال او ادامه می دهند‌. بازخوانی سیره انقلابی و شیوه تحولخواهی آیت الله مطهری٬ گمشده امروز حوزه مقدسه قم است که باید بسیار از آن سخن گفت تا توطئه بایکوت و واژگونه نمایی٬ سیره و سیمای آن اسوه نستوه را بیش از این مخدوش ننماید. @rozaneebdfarda
روایت از شاخصه های عالم دینی در نگاه آیت الله العظمی 💥پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹داستانى را من خيلى سابق از يكى از علماى قم شنيدم. در ميان علما و گذشته در اين صد سال اخير، مرحوم ميرزاى شيرازى (ميرزاى بزرگ، مرحوم حاج ميرزا محمدحسن، همانكه را تحريم كرد) از كسانى است كه در علم و در عقل و در تقوا تقريباً در طراز اول است، و مخصوصاً در صفا و معنويت شايد در طبقه مراجع كسى به حد او نرسيده يا كمتر رسيده است، و ظاهرش هم هيچ نشان نمى داد، خيلى مرد عجيبى بوده است. 🔸در يكى از شهرستانها يك ملايى بوده است، بعضى از دوستان ميرزا گفته بودند ما نامهاى خدمت ايشان نوشتيم و از ايشان تأييد خواستيم كه اين آقا در اين شهرستان هست؛ مرتب نامه به ايشان نوشتيم كه فلان شخص در اين شهر مردى است خيلى عالم، در اين حد عالم است، است و خيلى هم باتقوا، شما ايشان را تأييد كنيد، مثلًا اجازه به ايشان بدهيد. مى گويد: ما نامه نوشتيم، ميرزا جواب نداد. بار ديگر نامه مىنويسد، باز تعريف مىكند كه اين مردى است بسيار عالم و باتقوا، هم علمش را تأييد مى كند و هم تقوايش را. باز ميرزا جواب نداد. تا بالاخره آن كسى كه اينهمه او را تأييد مى كرده بلند مى شود مى رود سامره كه چرا ميرزا جواب نداد، آيا به حرف ما اعتماد نكرد؟ رفت و گفت: آقا! چرا ما هر چه براى اين آقا تأييد خواستيم شما تأييد نكرديد، چرا نامه هاى ما را جواب نداديد، آيا حرف ما را قبول نداريد كه او مرد عالم و باتقوايى است؟ [میرزای شیرازی] فرمود: چرا، همه حرفهاى شما را قبول كردم. پس چرا شما تأييد نكرديد؟ فرمود: تو همواره در نامه هايت نوشتى كه اين چقدر عالم است و چقدر باتقواست، در يك نامه ات ننوشتى كه در چه حدى است؟ براى ملّا٬ علم و تقوا كافى نيست، عقل و فكر و دورانديشى و هوشيارى و ادراك شرايط زمانِ خودش و شناختن مردم، اينها خودش ركن اساسى است. خيلى هم عالم و باتقوا باشد اما يك آدم ، نتيجه چيست؟ مىشود، يعنى ابزارى از اسلام در دست ضداسلام ها، ابزارى از علم و تقوا در دست فاسق و فاجرها؛ فايدهاش چيست؟ تو هيچ اسمى از آن مسأله عمده نبرده بودى. من نمى توانم كسى را فقط به دليل علم و تقوا تأييد كنم درصورتىكه براى من محرز نيست كه از نظر عقل و تدبير و هوشيارى و درك شرايط زمان و درك و شناخت مردم در چه حدى است. بسيار خوب، آدم عالم و باتقوا براى خودش آدم خوبى است، اما من نمى توانم مقدّرات اسلامى مردم را در دست كسى بدهم كه عقلش براى من محرز نيست. (مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج27، ص 498) 🔶حاشیه در عصر حاضر با پدیده مواجهیم که تمرکز خود را بر قرار داده اند و سوگمندانه٬ مهم ترین شاخصه مورد تاکیدشان٬ تسلط به اصطلاحات علمی است و کمتر به توانمندی و صلاحیت افراد در اداره مقدرات اسلام و لوازم آن توجه دارند. آنان با سلب مسؤولیت سیاسی/اجتماعی از خود٬ مرجعیت شیعه را از یک نهاد مقتدر و کارآمد به خرده جریانی کم اثر که صرفا جایگاه دانشی دارد٬ تقلیل داده اند. آنگونه که خواندید٬ سلف صالح ما٬ همواره در صلاحیت سنجی مجتهدان٬ به عقل و تدبیر و صلاحیت های مدیریتی فراتر از علم و تقوا٬ تاکید داشته اند. مساله ای که اگر اکنون مورد توجه قرار می گرفت٬ در پرهیز آنان از ریاست دینیه و عدم دعوت به خود و گریز از فعال کردن گسل های اختلاف و انشقاق٬ کفایت می نمود. @rozaneebefarda