eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
420 دنبال‌کننده
289 عکس
493 ویدیو
11 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
  گرد و خاکی ز دور پیدا بود کاروانی ز نور پیدا بود   کعبه هایی روان ز سمت حجاز همه ی روشنی دنیا بود   آسمان بر زمین گذر می کرد یا که خورشید، روی شن ها بود   زیر پایش به جای خاک کویر بال های فرشته ها وا بود   در میان تمام محمل ها محملی بی رکاب پیدا بود   گِرد گردش، عشیرۀ سادات دست بر سینه های شیدا بود   محملی روی دوش جبرائیل قبله ای که عجیب گیرا بود   در یمین عون و جعفر و قاسم در یسارش علیِ لیلا بود   پشت سر، شیرهای هاشمی و پیش رو هم، حسین زهرا بود   لیک تنها کنار پرده ی آن جای مردی بلند بالا بود   محمل عمّه ی امام زمان که رکابش به نام بود   بیرق کاروان به پنجه ی او مشک مدهوش قد دریا بود چون زمان نزول می آمد گوییا مرتضی در آنجا بود   چشم نامحرمان در آن اطراف کور می شد اگر که بینا بود   زهر چشمش هزار کابوس است حرف، حرفِ نزول ناموس است   ☑️عمه ی امام زمان داره از مرکب پیاده میشه وقت برپایی حرم شده است زانوانی غیور خم شده است   لرزه افتاده بر تمامی دشت وقت کوبیدن علم شده است   چشمش از چادری تبرک کرد پشت سقا دوباره خم شده است   بر زمین پا نهاد خاتونی آسمان خاک این قدم شده است   زیر لب یا مُجیر می خواند که وجودش پر از عَلَم شده است   غرق دلشوره است و مثل رباب چشم هایش مَدار غم شده است   لحظه های غروب نزدیک است کمی از هُرم روز کم شده است   باز آرام با برادر گفت : دل من تنگ مادرم شده است   چیست اینجا که نیمه جانم کرد؟ از همین ابتدا کمانم کرد ☑️تا اسم کربلا رو شنید گفت داداش این چه اسمیه؟؟ زین بیابان بوی هجران میرسد بوی تیغ لاله چینان میرسد   وای از این سرزمین، بیا برگردیم نخل ها را ببین، بیا برگردیم   همه جا تیغ و تیر و سر نیزه همگی آتشین، بیا برگردیم   به علمدار تا نظر نزدند جان ام البنین، بیا برگردیم   این تو و این کودکان که می لرزند این همه لاله چین، بیا برگردیم   تا نخندند بر من و اَشکم در غروب غمین ، بیا برگردیم   تا نبیند، نفس نفس زدنم غرق خون جبین، بیا برگردیم   تا نیفتی میان آن گودال زخمی از پشت زین، بیا برگردیم   به گمانم بمیرم از این حال حرمله آمده، زبانم لال بی تو اینجا پری نمیماند مشک آب آوری نمیماند با وجود کویری از نیزه روی تنها سری نمیماند تیرهای سه شعبه یعنی که اثر از حنجری نمیماند زیر آن نخل ها و مرکب ها بر زمین پیکری نمیماند ساربان را بگو که برگردد ورنه انگشتری نمیماند 😭😭😭😭😭😭 خیمه هارا اگر بسوزانند چادر دختری نمیماند بی تو در بین خنده ها چه کنم؟ پیش چشمان بی حیا چه کنم؟ 😭😭😭😭😭 ☑️از مرکب پیاده شد، علی اکبر دست عمشو گرفت ☑️از مرکب پیاده میشد، ابالفضل اومده کمکش ☑️از مرکب پیاده میشد، قاسم اومده عبدالله اومده... ابی عبدالله داره نظاره میکنه ☑️ای روزگار، مگه چند روز گذشته؟؟! از فردا که زینب وارد این سرزمین میشه، یه نگاه کرد به دور و بر خودش... ☑️منی که تو همه ی سفرهام، حسین باهام بوده ☑️ابالفضل با من بوده، جوونای غیور بنی هاشم دور تا دورمو میگرفتن؛ حالا ببین دورمو شمر گرفته، خولی گرفته،اخنس بی حیا گرفته آی محرم زینب،،، حسین... ✔️ببین نامحرم دور و برمو گرفته ✔️آی داداش غیرتیم ابالفضل... 😭😭😭😭😭😭😭 🍁فلک دارد سر آزار زینب 🍁نخواهد گرمیه بازار زینب 🍁کریم از خوشه چین، خرمن نگیرد 🍁خدا هرگز تو را از من نگیرد ♥️ ♥️ ♥️ 😭😭😭😭 🔰زمین کربلا خوش به حالت،،، فردا حسین مهمونته 🔰ایکاش منم لیاقت داشتم یه روز آقام قدم رو چشمام بزاره 🔰زمین کربلا خوش به حالت،،، فردا زینب داره میاد ◀️یه برمشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا اینجا بوده بچه های حسین گفتن آخه به رقیه گفتن داریم میریم مهمونی ⬅️تا اومد داخل کربلا دید شمشیرها،نیزه ها... ✔️این چه مهمونیه که همه با لباس رزم اومدن به استقبال؟؟ بابا اینجا چه خبره؟؟ 🟤اربعینم یه بر مشامم گفتن بچه های حسین 🟤اما تا بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا دیگه فهمیدن این کربلا چه خبره... 🔹گفتن این کربلا، نیزه داره، شمشیر داره کربلا بوی خون میده همینجا بوده سر بابامو بریدن... ♥️ 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔹همیشه گفتم خدا نیاره 🔹شبی که چشمام،برات نباره 🔸کسیکه مبتلاته،به فکر روضه هاته 🔸واجب تر از نون شب،گریه برا عزاته ☑️آقاییکه همه چیمون از این آقاس، فرمود: إِنَّ يَوْمَ قَتْلِ اَلْحُسَيْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا... ☑️روضه های جدم حسین باعث شد پلک های ما،زخم بشه ☑️ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ‏ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ ☑️هروقت خواستید گریه کنید،برا جد غریبم حسین،گریه کنید... 😭آب دیدی بگو حسین 😭غریب دیدی بگو حسین 😭شهید دیدی بگو حسین ☑️امام حسینی همه زندگیش،با امام حسین گره میخوره 😭دختر 3ساله دیدی بگو حسین 😭گوسفند ذبح میکنن،بگو حسین 😭... 😭امام رضا میفرماید، جد غریبم رو مثل گوسفند سر بریدن... ... ☑️به چشمات التماس کن بتونی گریه کنی 💠قتیل العبرات،به رقیه میگن قربون تک تک شما نوکرا و گریه کنا برم، اگه نمیتونی گریه کنی تظاهر کن به گریه کردن امام صادق به اون صحابی فرمود: میخوای مادرمو یاری کنی؟ 🍁گفت آقاجان... مادرتون سالیان ساله که شهیده شدن، چجوری میتونم کمکش کنم؟؟! ♨️فرمود اگه میخوای مادرمو کمک کنی، بشین برا جد غریبم حسین گریه کن 🔸به غیر روضه،کجارو دارم 🔸فقط همینجا،پناه میارم 🔹ذکر دمادم،حسین... من وقتی روضه میام،حالم خوب میشه 🔹ذکر دمادم حسین... 🔹دل به تو دادم،حسین 🔸خیلی خراب، حالم 🔸برس به دادم،حسین... ☑️ 🔰تو که گداهات،خیلی زیادن 🍃قربون گداهات برم 🍃قربون گریه کنات برم 🍃قربون سینه زنات برم 🍃قربون کفش جفت کنات برم حسین 🍃قربون پادوهات برم حسین 🍃قربون آشپزات برم حسین 🍃قربون چایی ریزات برم حسین 🔸تو که گداهات خیلی زیادن 🔸چرا به بچت،نون هم ندادن الهی هیچوقت زن و بچت،گرفتار نامرد نشه الهی هیچوقت نبینی یه نامرد،دست رو بچت بلند کرده الهی هیچوقت نبینی یه بی حیا،دست رو ناموست بلند کرده ☑️الهی هیچوقت زمین خوردن ناموستو نبینی الهی هیچوقت باچشمات نبینی یه نامرد،ناموستو غریب گیر آورده ☑️الهی هیچوقت نبینی یه نامرد دست رو مادرت بلند کرده الهی سیلی خوردن مادرتو نبینی الهی زمین خوردن مادرتو نبینی 🔹تو که گداهات خیلی زیادن 🔹چرا به بچت،نون هم ندادن 🔸خیلی برات،کتک خورد 🔸یه لحظه کم،نیاورد 😭 🔹خیلی برات،کتک خورد 🔹یه لحظه کم،نیاورد 🔸اما سر تو رو که 🔸توی خرابه دید،مُرد... ❣ 🔆آفتاب شرفم، مظهر توحیدم من 🔆با همین سن کمم، مرجع تقلیدم من 💠به خدا لحظه ای از خوف نترسیدم من 💠لحظه ای جا نزدم هرچه بلا دیدم من 🍁در ره عشق چه بی ترسمو چه بی واهمه ام 🍁آیت الله جلیله، نوه ی فاطمه ام 🍂در ره عشق چه بی ترسمو بی واهمه ام 🍂آیت الله جلیله، نوه ی فاطمه ام 🍃گریه ام حکمت محض است که گشته سپرم 🍃خم شده قامت لشکر به مصاف جگرم ♨️مثل عمه چه قشنگ است بلا درنظرم ♨️نکند فکر کنید بی کسمو در به درم ☑️ همه ی عالم کس و کارش حسینه ☑️کس و کارحسین رقیه است 😭😭😭 🥀نکند فکر کنی بی کسمو در به درم 🥀من کس وکار حسینم 🌾 به لبم این سخن است 🌾 سروسامان همه ازسرو سامان من است 😭😭😭😭 🌿هرچه را غیر حسین بن علی خط زدم 🌿رگ هر مفسده را با رگ غیرت زدم ☄ روی لب های ستم، چوب صلابت زدم ☄ به رخ زجر لعین، سیلی عفت زدم ❣ 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
😔عزیز مادر من دیگه شیرندارم تشنته آخه ،،،، ازکجا آب بیارم?? 🔸چشمات که باز و بسته میشه 🔸مادر از عمرش خسته میشه 🔹عموت تومیدون ان شاالله 🔹غرق آب شکسته میشه 🔻خشکیده لبات ،،،کم شده صدات 🔺 روی صورتم جای ناخُنات 🟤چشماتو واکن، ببین الان کجایی 🟤میری به میدون… همچین که صدای حسین رو شنید خودشو انداخت ازگهواره پایین زنها شروع کردن به گریه کردن ابی عبدالله اومد، فرمود مگه نگفتم صدای گریه تون روکسی نشنوه? عرض کرد آقا جان همچین که شمافرمودی این بچه شروع کرد به گریه کردن… یعنی بابا هنوز من هستم هنوز یه سرباز داری 😭😭 بچه رو داد بارها این حرفو زدم برا بعضیا شاید تکراری باشه اگه یجایی، اونایی که بچه کوچیک دارن توخونه، آقا میخواد بره پیش رفیقاش،، خانوم همچین بچه رو قنداق میکنه آبروی آقاش حفظ بشه پیش دوست و رفیقش قراربود اقا علی اصغرُ ببره سیرابش کنه انقده خوشکل قنداقش کرد تحویل حسین داد قنداقه رو گرفت چند قدم که رفته فرمود آقا یه لحظه… به روی دست رویش را بپوشان به پیش باد مویش را بپوشان ببین تیر و کمان حرمله را سپیدی گلویش را… 😭😭 چشماتو واکن، ببین الان کجایی میری به میدون، تو بغل بابایی 😭😭😭 وقتی میبوسم سرُ روتو دست میکشم کاکُل موتو گفتم که بابات بپوشونه سپیدی زیر گلوتو آروم آروم داریم پیش میریم امشب اشک خواهرت، ریخته پشت سرت زود برو بیا، پیش مادرت دلم برات تنگ میشه پسرم 😭😭😭 بخواب گل نازم،،، اصغر… چقدتو بی تابی چقد تو بی تابی میدونی که خیمه ها رو متفاوت زدن _جدا جلوی همه خیمه ها خیمه ی ابالفضل زدن یعنی اول باید از ابالفضل رد بشن، دستشون به حسین و خیام حسین برسه امشب که شب عطشه، گریه های علی اصغر از فردا شروع میشه دیگه همه ی زنها، خیمه های خودشونو رها کردند این حرفُ خانوما بیشتر درک میکنن همه اومدن خیمه ی رباب هرکاری میکنند بچه آروم نمیشه یا آب میخواد یا شیر میخواد خداهیچ مادری را شرمنده ی بچش نکنه بزار همینجوری پیش بریم بخواب گل نازم،،، اصغر چقد تو بی تابی همش توی خیمه راه میرم طفل بی شیرم، چرا نمیخوابی (ای قربون تو مستمع خبره) اگر چشمای بازت، چشم براه سقا موند ببند چشماتو که بابا دست برکمر برگشت، ولی عمو جا موند 😭😭😭 اینو رباب گفت حالا ببین خود امام حسین چی میگه بیا به آغوشم،،، بابا از آغوش مادر کاشکی برا چند قطره آب شرمنده ی شما نشم اصغر 😭 اومد سرم از اون چه میترسیدم ای بی شیر… مِن الاُذُن اِلَی الاُذُن وای که از شیرت گرفته اند با تیر ای جان بابا ،،، بابا ته فدا مه خاره ریکا،،، بابا ته فدا طفل بیگناه،،، بابا ته فدا سر و تن جِدا،،، بابا ته فدا ته خون ره دشندیمه تا آسمون بابا ته قربون یک قطره هم برنگردسه از اون بابا ته قربون تسه قبر بکندیمه با دله خون بابا ته قربون چِتی رو خاک دشنده مهربون بابا ته قربون اومد پشت خیمه داره قبر میکنه برا علی اصغر سریع بدن و دفن کنه 😭😭😭😭 رباب نبینه 😭😭 از دور دید رباب داره میاد… آقا خاک نشن مار بمیره مار مار بمیره ات کم صبر هکن مار بمیره مار مار بمیره بِل ونه جا ،مِن مار بمیره مار مار بمیره بورم خاکِ بِن مار بمیره مار مار بمیره تا عمر دارمه ته شرمندومه پسر مار بمیره مار مار بمیره ته شیر خواسی شیر نداشتمه دیگه مار بمیره مار از کی تا حالا تنها شونی سفِر ماربمیره مار مار بمیره من بی تو میرمه جان مه رم بَی بَوِر ماربمیره مار 😭😭😭😭😭 این بچه رو گرفت رودستش گذاشت دشمن فکر کرد قران اورده قسمشون بده😭😭 بچه رو که دیدن، ابی عبدالله… همه ی عالم منت حسینُ میکشه اینجا،،، اینی که حاج اقای پیش نمازی فرمود خدا هیچ کسی رو به چه کنم چه کنم نندازه، ارباب منو شما به اینجا رسیده عین روایت مقتل میگه مُنّوا عَلَیَّ ،،، به من منت بزارید این بچه رو ببرید خودتون سیرابش کنید 😭😭 همچین که سپیدی گلوشو حرمله دیده، تجسم کم خودت حضرت عباسی 😭😭 همچی که سپیدی گلوشو حرمله دیده تیر سه شعبه شو رها کرد 😭😭 ♥️ 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
لالالالا شه علیه بِلاره لالالالا لا ته برمه گلیه بِلاره 👈دیشب گفتم مادرا و خواهرا اگه میخوایید شیر خواره بیارن توخونه سیرابش کنن، یقیناً همینه ▪️الان اگه مادرش این صحنه رو ببینه دل تو دلش نیست ▪️لالالالا لا شه علیه بلاره ▪️لالا ته برمه گلیه بِلاره 🔸تی گلی بیته بس برمه هکردی 🔸مه دل او بَیه تو او نخردی 🔸آخ لالا لالا باخِس مه شیره خواره خدا هیچ مادری رو شرمنده بچش نکنه 🔺خله سخته وچه مار، شیر نداره شرمندومه با برمه نش مه چشه خدا کاشکی که برسنه‌ وارشه ✔️ ✅گفتم بچه را همچی خوشگل قنداق کرد بچه که قنداق میشه دست و پاش بسته هست نمیتونه تکون بخوره😭😭 ✅شب علی اصغر هرسال این حرفو میزنم ✳️بچه که قنداق میشه دست وپاش بستست نمیتونه تکون بخوره 😭😭 ✳️قشنگ صحنه راتجسم کن برا این روضه، حرمله ای که دلش ازسنگم سنگین تر بوده گریه کرد،،، 🔰گفت همچین که تیر سه شعبه رو رها کردم، تیر به حلقوم این طفل شیرخواره اصابت کرد 🔰گوش تاگوش علی اصغرُبریده یوقت دیدم حسین خنجر درآورده تودل خودم، فکر کردم میخواد باخنجر این یه مقدار پوستی که وصله به گردنه جداکنه 😭😭😭😭 🔰خوب که نگاه کردم، دیدم اول کاری که کرد بند قنداقُ پاره کرد ☑️همچی که بند قنداقُ پاره کردم دیدم این طفل شروع کرد به بال بال زدن مثل مرغی که سر از بدنش جدامیکنند، این طفل شیرخواره داره بال بال میزنه 😭😭😭 ♥️ ☑️بچه رو گرفت هی چندقدم میومد سمت خیمه برمیگشت یه چندقدم میرفت سمت خیمه دوباره برمیگشت 😭😭😭 ☑️گفت خوب نگاه کردم دیدم رباب دم خیمه منتظره 😭😭😭 به امیدی که حسین بره بچشو سیراب کنه برگرده ✔️ اومدپشت خیمه ،،،،توکربلا اینجوری بوده،،،، ابی عبدالله پدربوده پدر طفل شش ماهه رو آورده بعد مادر فهمیده 😭😭😭 ☑️که طفل شیرخواره و شش ماهش شهید شده از دنیا رفته برعکس بوده اول مادر فهمیده بعد بابا فهمیده 😭😭😭 💥خوب شد… خوب شد محسنِ من کشته شد آنجا، وَرنه (هفت شبه داریم روضه میخونیم هرشب به یه بهونه ای رفتیم مدینه) 🔥خوب شد محسن من کشته شدآنجا ورنه( ۲) 🔥خوب شد محسن من کشته شد ،آنجا ورنه 🔥من به این سینه چِسان شیر به او میدادم ⬅️ ✔️ … پیر همه بود اگر چه یک کودک بود صبرش به غریبی پدر اندک بود میکرد به نی اشاره میگفت، رباب ای کاش سر نیزه کمی کوچک بود 😭😭😭 ( کاش وقت داشتیم میتونستیم بعضی حرفارو بزنیم) ♨️ همین نیزه ای که سر ابالفضل گذاشتن، باهمون وسعت سر این طفل شیر خواره رو، رو اون نیزه ها گذاشتند 😭😭😭 ☑️ آی بین راه نیزه دارا مست میکردن، نیزه ها رو بهم میزدن یه وقتایی سرکوچولوی علی اصغر از رو نیزه می افتاد زیر دست وپا 😭😭😭 رباب میگفت مادر برات بمیره 😭😭😭 هرجا نشستی بلند و یک صدا بگو یا 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
اسم آب میاد، یاد این شعر میفتم ☑️در حرم قحط آب است واویلا ⬅️رگ خواب دل رئوفت را روضه خوان ها چه خوب میدانند ⬅️هر زمان گره به کار افتد روضه ی قحط آب میخوانند 🔹آب گفتم دلم کباب شده 🔹بس که داغ رباب، جانسوز است 🔹قلب سنگیه من، مذاب شده 🔸دست ما نیست آب میبینم 🔸یاد طفل رباب میفتیم 🔸کودکی غرق خواب میبینیم 🔸یاد طفل رباب میفتیم این بابایی که بچش کشته شده، رو دستش گرفت، از صدا و سیما دیدید رو به دشمن کرد… ❇️رو به دشمن گرفت غنچه زرد بی قرارش را ❇️تا به یک جرعه آب تازه کند حنجر خشک شیرخوارش را اینی که من و تورو میکشه، اینه گفت مُنُّوا علیَّ به من منت بزارید 🟤گفت مُنّوا علیَّ، گلم پژمرد 🟤پاسخش را به هلهله دادند 🟤گفت یک جرعه آب میخواهد 🟤تیر را دست حرمله دادند 🟤ساعتی بعد پیش چشم حرم 🟤روی نیزه سری نمایان شد 🟤پیش چشم رباب، گهواره 🟤سهم سوغات نامسلمان شد 😭😭😭 خدا هیچ پدری رو خجالت زده نکنه 😭😭 گفت میبرم سیرابش میکنم حرمله ی بی حیا با تیر 3شعبه، داغ رو دل بابا گذاشت خون به دل مادرش کردند خون به دل رباب… ☘میمیره مادرت، آویزونه سرت ☘تیرُ بیرون بیارمش، میپاشه حنجرت ☘داره چه زود تنت، میشه اسیر خاک ☘یه سالگیتو میبینی اما به زیر خاک 🍂حنجرتو خیلی فرق با حنجر مرد داره 🍂قربونی رو لب تشنه، سر ببری درد داره 😭😭😭😭 💥شرمنده ام ازت، من با همه وجود 💥خوردم اگه یه جرعه آب، اصرار عمه بود 🔻ببین بر دست و پا زنجیر دارم 🔺بیا پایین ز نیزه، شیر دارم 😭😭😭 🔰شرمنده ام ازت، من با همه وجود 🔰خوردم اگه یه جرعه آب، اصرار عمه بود 🔰بالای نیزه ها، رو میگیری همش 🔰شیرت نداده مادرت، دلخور شدی ازش 🔰به نیزه دارت گفتم، من از دلم تاب رفته 🔰تکون نده نیزه ش رو، تازه گلم خواب رفته 😭😭😭😭😭 🍁بلند مرتبه شاهی به مشکل افتاده 🍁که گیر قهقهه های اراذل افتاده 🍁لب پدر به گلوی پسر، عجب عکسی 🍁سه خط سرخ ولی بر شمایل افتاده 🍁رباب اگر که ببیند، حسین میمیرد 🍁چنین که گردن شش ماهه، مایل افتاده 🍁کمی به زیر عبا، باز بود پلک علی 🍁رسید خیمه پدر دید کامل افتاده 🍁دم غروب شده، وقت غارت حرم است 🍁عروس فاطمه تازه به مشکل افتاده 🍁لباس ملحفه بالشت بچه گهواره 🍁چقد بین بیابان، وسایل افتاده 🍁بزرگ شد پسرم، مَرد شد ببین زینب 🍁ز نیزه سایه ی اصغر، به محمل افتاده 😭😭😭😭 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
روضه ی غیرتی بخونم برات... داداش... 🔹بگو به عباس دلاور 🔹پس از تو غارت رفته معجر 🔸در بیابان همه ناموس تو آواره شدند 🔸چادر و مقنعه ی خواهر تو پاره شده 🔰بگو به عباس دلاور 🔰پس از تو غارت رفته معجر ❇️هرگاه، عدوی کربلا ز ره آمد ❇️به هر بهانه زینبُ میزد ❇️شکسته پهلویم ز کینه تو روضه فهمی میفهمی چی میگم ☑️حرف از درد پهلو میاد... یه روزی بین در و دیوار؛ با لگد... از کربلا تا کوفه و شام انقده با لگد زدن 😭😭😭😭😭 😭😭 سلام بر اون آقایی که نگران کشتنش 😭😭😭 🟤یه گودال و این همه نیزه 🟤این همه شمشیر این همه غارت ⬅️یه پیراهن، اینهمه دعوا ⬅️اینهمه غوغا، آه از این غربت 🔥سر پیراهن تو جنگیدن بهت خندیدن 🔥العطش های تورا نشنیدن بهت خندیدن ✳️روی زخم تو نمک پاشیدن، بهت خندیدن ♥️ 😭😭😭😭😭 بدن حضرت حمزه سیدالشهدا رو مُثله کردن،،، قطعه قطعش کردن تجسم کن... پیغمبر اومد خبر دادن خواهر حمزه سیدالشهدا داره میاد، گفت هرچی بوته دارید جمع کنید خوده پیغمبر عباشو انداخت رو بدن پاها که از عبا بیرون زده بود، گفت با خارا با بوته ها بپوشونید؛ نکنه خواهرش... 😭 مدینه ببرمت یا کربلا؟؟ میدونم الان دلت کجاست دستای آقارو بستن قریب به 40نفر از رو در رد شدن آقا داره میره 😭😭 ✔️به خدا راسته که امام صادق فرمود: پرده هایی جلو چشم شیعیان گذاشتیم اگه بعضی از روضه هارو بفهمند، میمیرن؛ قالب تهی میکنن فلذا با تجمسشم باید مرد که خانم افتاده... ✔️مولا دستش بسته ✔️سر و پای برهنه اول کاری که کرد گفت یکی عبا بندازه... 😭😭 … هر بلایی سرش آوردن،،، تنها پیغمبری بود که نفرین نکرد یعنی آخر محبت آخر خلق و خو آخر احترام ☑️وحشی، قاتل عموی پیغمبر اومد خدمت رسول الله گفت آقاجان یا رسول الله اومدم توبه کنم پیغمبر یه نگاهی کرد گفت توبتو خدا قبول کنه اما از جلو چشام دور شو اصلا نمیخوام ببینمت قاتل عموشو نمیتونه ببینه ✔️هر روز جلو چشش، مغیره(لعنه الله علیه) میومد بالا منبر شروع میکرد به ناسزایی گویی و بد و بیراه گفتن ✔️هر روز امام حسن میومد تو کوچه نگاه میکرد، نگاش به قنفذ(لعنه الله علیه) میفتاده... میدونم دلت کجاست هر طرفو نگاه میکرد محرمی نبوده ☑️یه طرف شمر بوده ☑️یه طرف حرمله بوده ☑️یه طرف خولی بوده ☑️یه طرف اخنس بی حیا بوده آی حسیـــــــــــــــن... 😭😭😭😭😭😭 وای اسیری غریبی غم یار... 😭😭 🍁غم عشقت بیابون پرورم کرد 🍁هوای وصل بی بال و پرم کرد 🍁به گفتی صبوری کن صبوری 🍁صبوری طُرف خاکی بر سرم کرد بخونم دیگه ها؟؟! میدونم سیر نشدی 🔆پیرمردا با عصا بالاسرت رسیدن 🔆دقیقا تو نفسای آخرت رسیدن 🔆نیزه دارا جلو چشم خواهرت 〽️شنیدم که یکی میگفت زدنت ثوابه ... ♻️رفتی و همسفرم شد، شمر نامرد ♻️مایه ی دردسرم شد، شمر نامرد ☑️اصلا بی بهونه بچه هارو میزد حسین.... 😭😭😭😭😭😭 خدایا مارو لحظه ای از امام حسین، جدا نکن من اگر گریه برایت نکنم میمیرم 😭😭 🍁ایستادم به بلندی، بدنم لرزان شد 🍁زیر خروار نی و سنگ، تنت پنهان شد ◀️بس که مبهوت جمال احدیت بودی ◀️که درآوردن پیراهن تو آسان شد ❇️چقدر نیزه فرو رفته به جسمت، گویی ❇️گودیه قتلگهت تنگ تر از زندان شد 🟪نعل تازه به سم اسب زدن، فکر که بود؟ 🟪که سراپای تو با سطح زمین، یکسان شد 💠آنقدر زیور و خلخال ربودند ز ما 💠که به بازار طلا، نرخ طلا ارزان شد 😭😭 😭😭 🔻الف قامتم ز داغت شد دال 🔺که شدم پیر از غمت، صدها سال 🍁به سما بنگرم، سرت بر نیزه 🍁به زمین بنگرم، تنت در گودال تنت شد پامال 🟤 همه دیدن مرکبت خونین یال 🟤همه میگفتن در این وضع و حال ❇️ذوالجناحا از چه رنگت باختی؟ ❇️جان زهرا را کجا انداختی؟؟ 😭😭😭 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🍁خانه ات آباد، چه خانه خرابم کرده ای 🍁در میان سینه زن هایت حسابم کرده ای 🔰این که ما هم عاشقت هستیم لطف فاطمست 🔰مادرت امضا زده تو انتخابم کرده ای ♥️ ❤️ 🔸آدمی بی خیر بودم، خادم هیئت شدم 🔸من گناه محض بودم تو ثوابم کرده ای 🔹یا حسینی گفتمو ایل و تبارم مست شد 🔹ناز شَستت ساقیه مستان، شرابم کرده ای 🟤من دعای خیر زینب بودم از روز نخست 🟤که برای گریه کردن، مستجابم کرده ای 🟠تو اگر هم قهر باشی،باز میخواهی مرا 🟠لال باشد هرکسی گفته جوابم کرده ای پاسبان خیمه سیدالشهدا، ابالفضل بوده ✔️هر کسی که میخواست مشرف بشه به محضر سیدالشهدا، به زبون امروزی حبیب ابن مظاهر تفتیتش میکرد ☑️سلاح رو ازش میگرفت، اجازه از قمر بنی هاشم میگرفت وارد چادر امام حسین میشد زهیر اومد،،، ☑️ از دور ابالفضل اشاره کرد به حبیب ابن مظاهر نمیخواد تفتیشش کنی ☑️با شمشیر و سلاح وارد شد حبیب ابن مظاهر تعجب کرد وقتی برگشت گفت تو کی هستی که حتی اجازه ندادن تفتیشت کنیم؟ ☑️با سلاح و شمشیر، وارد خیمه حضرت امام حسین شدی 👌گفت تا الانشو کار ندارن، اما از امروز فقط حسین 😭😭 حرف داره ها.. ⬅️قریب به دو سه روز فقط این آقا حسینی شد ⬅️قریب به دو سه روز، محبت امام حسین تو دلش ایجاد شد سرش رو زانوی امام حسین بود که جون داد 👌 آقا... ❇️بچه بودم میگفتم حسین اصلا اسم بابا ننمم بلد نبودم، میومدم پا روضه ها سینه میزدم میگفتم حسین... ❇️از بچگی بابام یادم داده غریب دیدی بگو حسین شهید دیدی بگو حسین پسرم هر وقت آب خوردی بگو حسین... 😭😭😭😭😭 🟪تو اگر هم قهر باشی،باز میخواهی مرا 🟪لال باشد هرکسی گفته جوابم کرده ای 🔥مثل بچه مُرده ها گریه برایت میکنم 🔥تو مرا از این جهت مثل ربابم کرده ای 😭😭😭 مولای من... ♨️حرف آتش نیست، هر وقتی گناهم شد زیاد ♨️تو مرا با خشکیه چشمم عذابم کرده ای ✴️بمیرم هر وقت روضه خون، روضه میخونه نتونم گریه کنم عذاب منه هیئتی همینه ✅بیخود نبود که امام صادق فرمود اگه میخوای بدونی ایمانت قویه یا ضعیفه 3 مرتبه بگو حسین اگه اشک از چشمات جاری شده، بدون ایمانت قویه ✅محک ایمان من و تو حسینه یکمی درد دل کنیم 🌱حسرت به دل تو این دیار، سخت شده زندگی برام 🌱چند وقتیه تو خلوتام، همش به فکر کربلام 🌱چه حالی داره ای خدا سینه زدن تو کربلا 🌱غسل زیارت از فرات، نگاه به گنبد طلا 🍃چه کربلا چه پر بلا، آتیش زدن به خیمه ها 🍃سر حسین به نیزه ها... 🍃به سوی شام و کوفه ام، چه ظالمانه میبرند 🍃نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند ♥️ واااااای 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
آرزوهایم مرا در کنج زندان بُرده است با خودم تبعیدگاهم را کشیدم، آمدم باز هم دست مرا بر چادر رساند حبس کار اشتباهم را کشیدم، آمدم یا وا میکند حبس دعاهای مرا از نجف کشکول آهم را کشیدم، آمدم گفت راوی؛ زینب از هر کوچه با زحمت گذشت دیگر از کوچه نگاهم را کشیدم آمدم 😭😭😭😭 زینب از بازار برگشته، خطابش با سر است: آستین پاره از بی معجری که بهتر است 😭😭😭😭 ♥️ چقد شب تا سحر، از صبح تا شب نخوابیدم، کتک خوردم؛ نشستم برای اینکه نشونت داده باشم هنوز زخم روی ابرومو نبستم بمونه چیزی واسه بستنش نیست تو هم که مثل من، ابروت زخمه بمیرم اینهمه لامذهبی رو حالا که توی آغوش منی، پس بیا آروم باشیم امشبی رو در گوشت یه حرفایی رو میگم نشستم دسته کردم گفته هامو شروعش از غروب سرخ صحراست بابا راست گفته بودی این سه سالت یجورای زیادی مثل زهراست جوون بوده ولی خیلی شکسته نشستم دسته کردم گفته هامو بزار از گم شدن تو راه رد شیم نمیخوام لابه لای درد دل هام مُکدَّر واسه اون حرفای بد شیم تنفر دارم از لفظ کنیزی نبوسیدی منو رفتی خدایی نگفتی بی تو تنهایی میمیرم ولی من عهد کردم زنده باشم تا یکبار دیگه دستاتو بگیرم شنیدم ساربون بی رحم بوده آخه یادت میاد بابا دست تو هر شب، بالشت زیر سرم بود?? یادت هست قد و بالای بلندت چه تکیه گاهی واسه مادرم بود? تمام مادرم از نیزه افتاد میگفتم اومدی هرجور باشه باید از جام واسه بابام پاشم مثل زهرا که هستم حالا دیگه میخوام یه ذره هم مثل تو باشم بزار لب های من هم پاره باشه حقیقت اینه که نشناختمت… آه چیکار کردن با این سر تا خرابه? تنور خولی، سنگ و چوب و نیزه رسیدی دست آخر تا خرابه منم چشمام، یخرده تاره بابا باباجون 3 سالمه… دستام میلرزه مثل پیرزنا شدم بابا دستی پلید، لاله ی گوش مرا درید دیگر صدای عمه به گوشم نمیرسید اوج روضه رو بگم… آنقدر ضعف به پیکر دارم نتوانم سر تو بردارم ببین دستام میلرزه بابا ♥️ امشبو خراباتی گریه کن تو خرابه هم اینجوری بوده از یه گوشه رباب گریه میکرد، روضه خون بود از یه گوشه رباب گریه میکرد، روضه خون بود گل روضه خونا رقیه بوده تا میگفت اَبَ… خرابه رو بهم میریخت 😭😭 🍁با اشک دانه دانه ام 🍁میشویم روی تورا 🍁با دستم شانه میزنم 🍁سُنبل موی تورا 🔹من غرق آه و ناله ام 🔹من زهرای سه ساله ام 🔸کجا گل نشکفته را فصل خزان باشد? 🔸کجا سه ساله دختری،قدش کمان باشد? 🍁سوزد همه بال و پرم 🍁سیلی شده همسفرم 🍁 🔹در دیده نمانده رَمَق 🔹ای ماه میان طَبَق 🔹 🔸بر روی طفل کوچکت 🔸رنگ نیلی زده اند 🍁هرجا بردم نام تورا 🍁برمن سیلی زده اند 🍁خون میریزد ز آه من 🍁رفته نور نگاه من 🔹نور از دوچشمم رفته و سرتابه پا دردم 🔹ببین که با دستم به دنبال سرت گردم 🔸من نقش زمین شده ام 🔸ویرانه نشین شده ام 🔸ای ماه محفلم ⬅️یا ناز مرا تو بخر ⬅️یا آن که مرا تو ببر ⬅️حل کن تو مشکلم 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🔹مقاتل را تماماً جست و جو کردم 🔹لُهوف و مَقتَلُ الشََّمس،اَبی مِخنَف،مُقرَّم 🔹با سَحاب رحمت و کبریت احمر رابه دقت زیرو رو کردم 🔸نشستم بین مقتل ها،تمام لحظه ها را 🔸از سر ظهر عطش تا لحظه ی گودال باهم روبرو کردم 🔸گلی را گوشه ی مقتل،گوشه ی گودال بو کردم ☑️به خود گفتم که در کرب و بلا چیزی گمانم سخت پنهان مانده از چشمان هر فردی که راوی شد غم اصحابْ جای خود،نبودِ آبْ جای خود ☑️مصیبت های عباس و علی اکبر و ابن الحسن ها و علی اصغر و طفلان زینب هم به جای خود ☑️به سمت خیمه ی زینب، بدون صاحبش برگشته مرکب هم به جای خود 😔مرور اسم ها در ذهن من کار خودش را کرد 👌پس علتش را عشق پیدا کرد ✅کسی که باابالفضل و علیِ اکبر و کُل بنی هاشم به میدان رفت در واقع *هر نفر که میدان رفت امام زین العابدین درواقع با جانش او را همراهی میکرد* ✅کسی که بودو اما هفتادو دو بار از پیکرش جان رفت، در واقع 🔅کسی که تا غروب روز عاشورا فقط مشغول بر جامه دریدن بود 🔅کسی که درمیان خیمه، مصداق شنیدن کی بود مانند دیدن، بود 💎به دل گفتم تصور کن، روایت کردنش با من 💎به دل گفتم بگو تصویرهای رفتنش با من ❇️دلم، دل را به دریا زد تصور کرد ❇️نشست و نقطه چین های مقاتل را فقط از نام زین العابدین پر کرد 🔰تصور میکنم وقتی جوانان بنی هاشم به سمت خیمه برگشتند 🔰عبا در دست وقتی عون و عباس و خوده قاسم به سمت خیمه برگشتند 💎علی اکبر ارباب وقتی رفت، چشم خیمه سمت زین العابدین برگشت 💎تصور میکنم بدین ترتیب انگاری ورق در مقتل من ظهر روز واپسین برگشت علی اوسطِ ارباب آمد، اذن میدان خواست به بابا گفت باباجان، بخواه از من پدر هم از پسر جان خواست پس از پیغمبر کرببلا آری امام دوم کرببلا هم رفت بگو که زینت سجاده و ذکر و دعا هم رفت تصور کن اگر با کوفیان، پیکار هم باشد تصور کن اگر بغض علی در کار هم باشد تصور کن به دورش لشگرش بسیار هم باشد علی بن حسین بن علی بیمار هم باشد شبیه شمر و خولی کم نبود آنجا بمیرم شهربانو هم نبود آنجا برای هر شهیدی در زمین کربلا قاتل مشخص بود و اینکه حرمله یا شمر یا زجر و سنان اصلا برای کشتن هر کس دم آخر فقط اسم ها بس بود همه یک قاتل، اما قاتلان تو به جرأت صد نفر هستند به پیش خنده های حرمله با شمر و زجر و خولی و اَزْرق تمام زهرها زهرند اما بی اثر هستند 👌پس از کرب و بلا چون آب خوردی اولین دفعه، درون خویش پژمردی 👌تو در واقع همان بیست و سه سال پیش جای آب، سَم خوردی تصور کردم آقایم، شهید آخرین هفتادُ سوم شد در اوج این تصورها سرنخ ناگهان از دست من گم شد به خود گفتم که از کرب و بلا اینگونه جا ماندن خودش روضست علی بن حسین بن علی اما به زیر دست و پا ماندن خودش روضست تو دیدی و علی اکبر ندیدآن لحظه ای را که نسیم از زلف عباس علی سرمست می آمد تو دیدی و علی اکبر ندیدآن لحظه ای را که ابالفضل از کنار علقمه بی دست می آمد تو دیدی و ندیدند اکبر و عباس وقتی حرمله آماده شد در دشت تو دیدی و ندیدند اکبر و عباس با تیر سه شعبه،طفل شش ماهه سرش برگشت 😭😭😭😭 تو دیدی و ندیدند اکبر و عباس و اصغر اسب هارا نعل کردند و به سمت پیکر ارباب هِی کردند تو دیدی و ندیدند اکبر و عباس و اصغر که سر ارباب در تشتِ... حسیـــــــن تو دیدی و ندیدند اکبر و عباس و اصغر که سر ارباب را در تشتِ مِی کردند تو دیدی، آنچه که حتی حسینت هم ندید آن را تو دیدی در میان چشم های دختری، ترس از بیابان را 😭😭😭😭 تو دیدی روضه ی گوش و دهان و نیزه داران را بمان داستان کوفه و شام و لبان خیزران خورده بماند اینکه با هر ضربه اش، دندان تکان خورده بماند اینکه هر دم خنده های حرمله با زجر می آمیخت بماند اینکه دستت بسته بود و بر سرت در شام، آتش ریخت بماند اینکه بعد کربلا بیست و سه ساله درد را دیدی همینکه چشم بستی بر سر جسم پدر، با خنجر و چکمه آن نامرد را دیدی بماند آنکه تو مانند یعقوب نبی، در هجر یوسف گریه ها کردی جهان را کربلا کردی در این قصه ولی یوسف پدر بود و پسر یعقوب دنیا شد برای چشم این یعقوب پیراهن نیامد چونکه بر تن اِرباً اِربا شد همان بیست و سه سال پیش،دنیا ناامیدت کرد همان بیست و سه سال پیش در واقع شهیدت کرد من از این مردم بی عار بدم می آید از مکافات، از آزار بدم می آید ذبح را جلویم آب نداده، سر نبرید تا قیامت من از این کار، بدم می آید سنگ ها از در ودیوار به ما میخوردند تا ابد از در و دیوار بدم می آید پای من بسته نبود، اسب زمینم میزد من از افتادن بر خار، بدم می آید دست من بسته که شد، برده فروشی رفتم من از این دست گرفتار، بدم می آید از شهر شام بدم میاد از ازدحام بدم میاد از کوچه هاش بدم میاد از پشت بام بدم میاد بس که ندیدم روز خوش از این چشام
🔸شب جمعه است , بیا حال مرا بهتر کن 🔸فکر دلواپسیِ قلب منه مضطر کن 🔹گذر عمر منه بی سرو پا بر تو نخورد 🔹عزم دیدار مرا در نفس آخر کن 🔻عمر من رفت و تو را درک نکردم آقا 🔺فهم من درخورِ درک تو نشد باور کن 🟢چِقَدَر نام تو بردم به زبانم , یک بار 🟢تو صدایم بزن و خوش دلم ای دلبر کن ... 🌾سهم من از تو فراق تو شده ، غم دارم 🌾منّتی بر سر من نِه , تو غمم کمتر کن 🍁عاشق کرببلا ,عاشق دیدار توأم 🍁هر دو را قسمت من حق شه بی سر کن ❇️کربلا با تو صفا دارد و بی تو سخت است ❇️سختی راه , بر این خسته تو راحت تر کن 👈روضه ی جدّ غریبت شب جمعه باز است 👈باز روضه تو نخوان , فکر دل مادر کن 😭😭 🍃مادری کز تَه گودال صدا زد ,ای شمر 🍃خنجرت را نکش و شرم زِ پیغمبر کن… 😭😭 🌿خنجرت را بکشی , حنجر من می سوزد 🌿فکر بد حالی من , نزد گل پرپر کن 🍂من نه , اصلاً تو بیا فکر حرم باش آخر 🍂فکر زینب کن و فکر دل این خواهر کن ⚡️پیش زینب , به حسینم نزن انقدر لگد ⚡️بدنش ریخت بِهم , رحم بر این پیکر کن 😭😭😭 🔰فکر نیزه نکن و از سر او دست بکش 🔰لااقل قبل بریدن گلویش را تَر کن 💠عصرغارت شده , رحمی تو به ناموس علی 💠رحم بر خیمه و بر کودک و بر معجر کن ⬅️عاقبت می رسد آن منتقم خون حسین ⬅️صبر کن , فکر خودت شمر,در آن محشر کن ✔️این شب جمعه اگر مقصد تو کرببلاست ✔️نزد ارباب، دعایی به منه نوکر کن ☑️اسم که میاد، دیگه قاعده ی روضه عوض میشه ☑️اسم کربلا که میاد، اونم تو شب جمعه... این دل تنگم عقده ها دارد گوییا میل کربلا دارد 😭😭😭😭 در همین گودال دست و پا میزد مادرش زهرا را صدا میزد 😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔹منم سنگ صبور لانه‌ی عشق 🔹منم آن خانه‌دار خانه‌ی عشق   🔸منم در بزم مظلومانه‌ی عشق 🔸سرود نغز و جاویدانه‌ی عشق   ◀️اگر چه زن، ولی مرد آفرینم ◀️کنیز فاطمه، اُمّ‌البنینم   ❇️پس از عصیانگری‌های مدینه ❇️که شد آتش سراپای مدینه   🟪پس از پرواز زهرای مدینه 🟪که تنها ماند مولای مدینه   🔥مرا هفت آسمان قدرم قضا داد 🔥فلک دستم به دست مرتضی داد   🔰از آن روزی که رفتم محضر او 🔰خرامان تا رسیدم در بر او   🍁که گیرم جای یاس پرپر او 🍁به استقبالم آمد دختر او   ⬅️مرا مادر خطابم کرد زینب ⬅️مرا از شرم آبم کرد زینب   🟤از آن ساعت که آن درگاه دیدم 🟤چهار اختر بدون ماه دیدم   🌿علی را سر درون چاه دیدم 🌿هزاران صحنه ی جانکاه دیدم   🍂به گرد شمعشان پروانه گشتم 🍂نه بانو، بل کنیز خانه گشتم ☑️زینب به من نگو مادر ☑️من کجا فاطمه کجا؟؟ ☑️همین که افتخار کنیزیه بچه های فاطمه رو دارم برام بسه زینب   🔻زمان بگذشت تا نخلم ثمر داد 🔻مرا هم چرخ گردون بال و پر داد   🔺خدا پاداش بر من یک پسر داد 🔺پسر نه در کفم قرص قمر داد   🍀سراپا موجی از احساس گشتم 🍀که من هم صاحب عباس گشتم ✔️خدا بهش پسر داده،،، ✔️تو شهر شایعه کردن ام البنین عباس به دنیا آورده، دیگه به بچه های فاطمه محل نمیزاره   ☑️همه سر سفره نشستن قنداقه ی عباسُ گرفت اومد دور سر حسین میگردونه 😭😭😭 ✔️دور سر حسن میگردونه ✔️دور سر زینبین میگردونه ✔️عباسم فدای بچه های فاطمه... ✔️عباسم غلام حسینِ، غلام حسن غلام زینبِ 💔چه عباسی که دل پا بست او بود 💔برایم قبله، چشم مست او بود   ♨️چه عباسی که هستم هست او بود ♨️گره بگشایِ کارم، دست او بود   💢ز طفلی گشت، ماه عالمینم 💢غلام حلقه در گوشِ حسینم   🔅حسینم پیر و عباسم مریدش 🔅حسینم قبله عباسم شهیدش   ♻️حسینم عشق عباسم نویدش ♻️برادر نه که می‌بودی امیدش   ❎گل من روح پاکش منجلی بود ❎همه عشقش حسین ابن علی بود   💠در آن روزی که مظلومانه رفتند 💠کبوترهای من از لانه رفتند   🌴همه گل‌هایم از گلخانه رفتند 🌴به کف جان و پی جانانه رفتند   🌾که می‌گفتم به گوش نور عینم 🌾مبادا بازگردی بی‌حسینم   با حسین میری، نکنه بی حسین برگردی عباس من حسین غریبِ... حسین مادر نداره 🌿همه رفتند و من جا مانده بودم 🌿میان موج غم‌ها مانده بودم   💥از آن ساعت که تنها مانده بودم 💥به ره محو تماشا مانده بودم   〽️که شاید کاروان یاس آمد 〽️حسین و در پی‌اش عباس آید   ☑️هر روز چشم به راه بودم کاروان کی میاد حسینم کی میاد عباسم کی میاد زینبم کی میاد رقیه ام کی میاد علی اصغرم کی میاد 🔆ولی افسوس دیدم کاروان را 🔆که می‌آورد با خود خستگان را   ✳️بدیدم مادران نیمه‌جان را ✳️سیه‌پوش مصیبت کودکان را   🔵عیان شد هستیم از دست رفته 🔵ز دستم هر چه بود و هست، رفته ☑️آی اهل مدینه حسینُ کشتند ☑️آی اهل مدینه ابالفضلُ کشتند 🔘آی اهل مدینه بین دو نهر آب ، با لب تشنه سر از بدن حسین جدا کردند 😭😭😭😭😭 🔘ام البنین اومد به کاروان رسید اومد توی خیمه گفت آیا تو کربلا زنا رو هم به شهادت رسوندن؟؟ نه بی بی جان 😭مردامونو کشتن سر بریدن ✔️از زینبم چه خبر؟؟ ✔️بی بی جانم زینب کجاست؟ یه نگاه کرد ام البنین حق داری منو نشناسی... ☑️ام البنین تو یه روز، هم حسینو کشتن ☑️ام البنین هم ابالفضلمو کشتن ☑️ام البنین مارو وارد بازار کردن ☑️ام البنین تو ملأعام یه عده چشم چرون بی حیا... ☑️مارو وارد بزم شراب... داره روضه میخونه زینب... 😭تنها... شدم میان جمع نامحرم 😭نظر نما به حال من یک دم اسم عباس میاد حرف غیرتِ 😭بگو به عباس دلاور 😭پس از تو غارت گشته معجر 😭دشمن به ضرب تازیانه ها هر شب.... ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ ☑️روضه ی ام البنینم همین بودا ☑️چهارتا قبر درست میکرد به نشونه ی چهارتا پسرش قبر چهارتا گلش چهارتا پسرش ☑️هر روز منتظر بودن ام البنین بیاد از بچه های خودش روضه بخونه ☑️فقط میگفت وای حسین... ام البنین عباستو کشتن عونتو کشتن جعفرتو کشتن چرا برای بچه های خودت گریه نمیکنی؟؟ فرمود بچه های من مادر دارن، اما حسین من مادر نداره براش گریه کنه 😭😭😭😭 ♥️ آه آه آه آه... 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸بس که دویدم عقب قافله 🔸 پای من از درد شده پر آبله (اینو گفتم بعدیشو بخونم) 🔹روزها چون شب تار است خدا رحم کند 🔹جنگ من یک به هزار است خدا رحم کند ❇️قاتلم اسب سواراست خدا رحم کند ❇️کف پایم پر خار است خدا رحم کند 😭تازیانه به تن من، گذر انداخته است 😭ناقه ی لَنگ مرا، از کمرانداخته است ✅فاطمه بودم و قنفذ به سراغم آمد ✅آنقدر تند دویدم که نفس کم آمد 💎زجر کم بود که یک دفعه سنان هم آمد 💎به تو تا خیره شدم، سیلی محکم آمد ♨️ دست سنگین کسی بر رخ من زد انداخت ♨️آنکه انداخت مرا روی شتر بد انداخت 😭 ⬅️سپرش تا به سرم خورد، سرم درد گرفت ⬅️زد به بازوی منو، بال و پرم درد گرفت 🌾به پدر حرف بدی زد جگرم درد گرفت 🌾بشکند پاش الهی، کمرم درد گرفت 😭😭😭😭 🍃 یک یاعلی گفتمو با کینه به من سنگ زدند 🍃پیرزن ها همه بر پیرُهنم چنگ زدند (میخونم و میگذرم علی الله) 🍁سرِ در تشت، دلم را پر از آتش میکرد 🍁عمه هم پشت ستون داشت نگاهش میکرد 💢خیرزان حال مرا سخت مُشوَّش میکرد 💢و رباب از غم این منظره هِی غش میکرد 😭😭😭 🔆حق بده خواهرم اینقدر حزین و زار است 🔆مست ها صحبتشان، صحبت خدمتکار است (حرف اینجا کشید علی الله بگم دیگه) ☑️دیگه وقت غیرتی روضه خوندن و غیرتی گریه کردنه 💠بابا… کی میگه جای ناموس حیدر بزم شرابِ بابا (غیرتی گریه کن)…… 💠بابا کی میگه جای ناموس حیدر بزم شرابِ 💠آخه یه چیزی دیدم شبیه عَمم، حالم خرابِ توروحضرت زهرا، ببخش منو ‼️بزار بگم… امام زمان (میدونی من اهل اینجور روضه خوندن نیستما) شب رقیه هست ان شاءالله بمیریم برا روضش 🔰بزار بگم یکی با چشم هرزه، یکاری کرد 🔰بابا تو اون شلوغی تنم داره میلرزه 😭😭😭 ☑️بابا یه چیزی گفت سکینه را نشون داد یزیدُ دیدم که تواون شلوغی باخنده سر تکون داد 😭😭😭😭😭😭😭😭 یتیمی خار دوران یتیمی ✔️الهی طفل بی بابا نباشه (دارم دل دل میکنم حرفای آخرُ بزنم یا نه) ☑️اربعینت رو امشب بگیر ☑️از حضرت رقیه بگیر سرو که وارد خرابه کردند امام سجاد، سرُتا دید باهمون غل و زنجیری که به دست وپاش زدند قیام کرد به احترام سر بریده ☑️ سه تا سلام داد همین سه تاسلام رو امام زمان( عج الله تعالی فرجه الشریف )تو ناحیه مقدسه اوردنداقا زین العابدین فرمود 🔥السلام علی من نَحره مَنحور 🔥السلام علی من صَدره مَکسور ✴️سلام برکسی که سینه اش را شکستند حاج آقا یه جمله ای فرمودند من نشسته بودم ❎ گفتن این شهید نشونه های باباشو نباید میداد ...نمیشه رقیه نگاه میکرد یکی انگشتر باباشو برمیداشت نعل اسبهارامیدید یاد بابا می افتاد 🔥السلام علی من راسه علی القناه المشهور ✴️سلام برکسی که سر اون به نیزه زدن شهر به شهر گردوندن ☑️نیزه داری که حامل سربریده امام حسین بوده یکی از منازل کنارسر بریده میترسید محبین امام حسین نکنه یهو بیان سرها رو بگیرن ببرن نگهبانی میداد 👈 گفت امشب نوبت من بود نگهبانی بدم سربریده شروع کرد به صحبت کردن خطاب بمن فرّقت بين رأسي و بدني، فرق الله بين لحمك و عضمك، و جعلك آية و نكالا للعالمين» ميان سر و بدن من جدايي انداختي خدا بين گوشت و استخوان بدنت جدايي بيندازد تا جهانيان عبرت بگيرند. ☑️نمیدونم بقیه شو بگم یانه عصبانی شد این نیزه دار ،،، گفت دیدم داره نفرینم میکنه عصبانی شدم تازیانه رو برداشتم اینقده بصورت حسین زدم ✔️رقیه همچی که سر بریده رو گرفت گفت بابا من اسمتو میبردم منو تازیانه میزدن تو چی گفتی تازیانه بصورتت زدن حالت صورتت رو بهم زدن بابا ☑️ اینقده با مُشت بصورت خودش زد 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
صدای محبوب میرسه صدای برخورد لب و چوب میرسه صدای چوبْ دست، میرسه صدای رقاصای سرمست میرسه 😭😭😭😭 بدتر از این عذاب نبود کاش تو مجلس یزید، شراب نبود بدتر از این عذاب نبود کاش به دستم طناب نبود بدتر از این عذاب نبود کاش که لا اقل اینجا رباب نبود در میان حرامیان رفتیم لاجِرَم، بین این و آن رفتیم وسط بزم کوفیان رفتیم سر بازار شامیان رفتیم 😭😭😭 در شلوغی گذارمان افتاد رنگ از روی دختران افتاد معجرم دست این و آن افتاد سر عباس از سنان افتاد ☑️ صحبت از گوشواره شد،،، بد شد گوش ها پاره پاره شد،،، بد شد چشم ها پر ستاره شد،،، بد شد به زنانت اشاره شد،،، بد شد 😭😭😭 تا نگاهش به سوی آب افتاد یاد شش ماهه اش، رباب افتاد دردهای من از حساب افتاد گذرم مجلس شراب افتاد 😭😭 🔥چقد عذابم داد، طنابی که دور گردنم بود 🔥چقد عذابم داد، لباس کهنه ای که تو تنم بود 😭عذاب از این بدتر، چیزی نباشه که تو بپوشی 😭عذاب از این بدتر، ماهارو بردن برده فروشی ❇️کجا بودی عباس؟؟ ❇️وقتی که بردن منو تو بازار، کجا بودی عباس؟؟ ❇️همه منو دیدن توی انظار، کجا بودی عباس؟؟ 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸اصلا زمین خوردن برای او طبیعیست 🔸از بس که دنبال صدای مادرش بود 🔸در حجره ی بی فرش خود،افتاده بود 🔸تصویری از گودال در چشم ترش بود ♻️همون حالت که بود،هی به خودش میپیچید رو خاکا میگفت: یا جدا... چرا خاکت نکردن؟؟ 😭😭😭😭 میگفت یا جدا،چرا خاکت نکردن حتی کفن بر جسم صد چاکت نکردن آه 😭😭😭😭😭😭 💢فرمود یابن الشبیب... ❇️ان یوم الحسین أقرح جفوننا و أسبل دُموعَنا 💢یابن الشبیب... ❇️روضه های جد غریبم،پلک های مارو زخمی کرده تا روز قیامت برا جد غریبم گریونم 💢امام رضا یادمون داده ❇️ان کنت باکیا لشی فبک للحسین 🌱اگه خواستی گریه کنی برا جد غریبم حسین گریه کنید یابن الشبیب ذبح کما یذبح الکبش یابن الشبیب جد مارو مثل گوسفند سر بریدن 🔸یابن الشبیب 🔸جدمارو بی هوا زدن 🔸جد مارو باعصا زدن 😭😭😭😭😭😭 جهنم ما یعنی اینکه بگن حسین نتونیم گریه کنیم جهنم ما یعنی روضه گودال خونده بشه، نتونیم اشک بریزیم یابن الشبیب 🔰جد مرا بی هوا زدند 🔰جد مرا با عصا زدند 🔰عمه مرا چرا زدند 🔰نامردها،برای رضای خدا چرا زدند 😭😭😭😭😭 🔹وقتی حسین،در ته گودال رفته بود 🔹زهرا کنار پیکرش،از حال رفته بود 😭😭😭😭😭 ✅شلوغه اونقد که دیگه جا نیست ✅دلم تو گودال،ازت جدا نیست ✅تو پادشاهی،بزرگ مایی ✅برهنه باشی،والا روا نیست ✅حیا نمیکنن،پیکر نیمه جونتو رها نمیکنن ✅دارن میخندنو،به ضجه های خواهرت نگاه نمیکنن ⬅️چرا نمیبُره؟؟؟ ✅بهش بگین اینجوری سر،جدا نمیکنن 😭😭😭😭😭 ✅دیدم باچکمه،به جونت افتاد ✅گردنتو زد،مث یه جلاد ✅داداش حلال کن،تقصیر من بود ✅ذبح تورو شمر،اینهمه طول داد ✅صد دفعه زیر و رو ✅شدی به خاطر فقط یه بوسه از گلو ✅منو صدا نزن ✅با نیزه ای که رفته توی دهنت،فرو ✅میخوای به من بگی ✅نمونم اینجا وسط یه مشت بی چشم و رو حسین..‌ 😭😭😭 🔹الف قامتم ز داغت شد دال 🔹که شدم پیر از غمت،صدها سال 🔸به سَما، بنگرم سرت بر نیزه 🔸به زمین بنگرم،تنت درگودال 🔸تنت شدپامال 🔹همه دیدن،مرکبت خونین یال 🔹همه میگفتن در این وضع و حال 🔸ذوالجناح از چه رنگت، باختی 🔸جان زهرا را کجا انداختی 🔹همه هستیه خواهرت را بردند 🔹زر و خلخال دخترت را بردند 😭کمی دیر آمدم،سرت را بردند 😭نه فقط یک عدد همان پیراهن 😭 همه اعضای پیکرت را بردند 😭به کجا انگشترت را بردند،سرت را بردند سر تو روی نی شده مانند سر عباس ♻️مضطر وشرمنده ♻️شده قلبم ز داغ تو آکنده ♻️حرمله میخنده ♻️سنان میخنده ♻️که داره شمر،دست زینبو میبنده 😭😭😭😭😭 🌸شکر خدا که نان شب ما حسین شد ❤️ممنون لطف مادر این خانواده ایم 🌸داریم با حسین حسین پیر میشویم 🌸خوشنود از این جوانیه از دست داده ایم جدی جدی داریم پیر میشیما..‌. سال به سال میگذره... خوش به حال شما که خوب گریه کردید ⬅️در کوچه عبایش، بر روی سرش بود ⬅️یک دست به دیوار،دستی کمرش بود ⬅️در خاطر او، آمده یاد در و دیوار ⬅️خون در و دیوار و خون تیغه مسمار ⚠️ ⚠️ امام رضا... 😭یه روزی مادر جوونت تو همین کوچه ها، دست به پهلو گرفت امام رضا... 😭یه روزی مادر جوونت تو همین کوچه ها، دست به دیوار گرفت امام رضا 😭یه روزی مادر جوونت تو همین کوچه ها،نقش زمین شده حرف دارما... امام رضا ❇️اگر این است تأثیر شنیدن ❇️شنیدن کی بود مانند دیدن 😭😭😭 ⬅️ایستادم به روی پنجه ی پا،اما حیف ⬅️دستش از روی سرم رد شد وبر مادر خورد نتونستم کاری کنم برا مادرم 😭😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
تازه دلم شد روبه راه،سخته آقا گدا داره گناه،سخته وداع با پیرهن سیاه سخته 🔺 گریه و اشک و آه،خداحافظ دل خوشیه دوماه خداحافظ آهای پیرن سیاه،خداحافظ 🔺 حالا که بین ما جدایی هست شکر خدا امام رضایی هست به روی لب،نوای چاووشه شرار غم تو سینه میجوشه تنگ دلم برای شیش گوشه 🔺 منم غلام مادرت،زهرا منم گدای خواهرت،آقا میخوام بیام حرم،همین حالا 🔺 جوونیمو میدم برای تو تا که بیام به کربلای تو دلت میاد که جابمونم،من؟! حرم نیام کجا بمونم،من؟! 🔺... 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍁ای وجودت اعتبار کربلا 🍁یادگار ماندگار کربلا ◀️روز عاشورا چه غوغا کرده ای ◀️عشق را زیبا تو معنا کرده ای 🔰ای فروغت رونق هر انجمن 🔰از کدامین داغ تو گویم سخن 🟤نیزه و شمشیر و شمر و قتلگاه 🟤تازیانه، دود، آتش، اشک، آه ⬅️یا بگویم با دوچشم خون فشان ⬅️از سفر با جمعی از نامحرمان 🔹نیست غم های تورا محدوده ای 🔹تو خودت ام المصائب بوده ای ❇️روز عاشورا دلت پُر داد بود ❇️چون پدر را جانب میدان نمود 🔸آتش غم شد به قلبت شعله ور 🔸جمله ای گفتی تو با چشمان تر 🟪جمله ات مسروری از دل، دور کرد 🟪رزق اشک عالمی را جور کرد 🔥گفته ای مرثیه گونه با ملال 🔥ذوالجناحا از تو دارم یک سوال 🟢آب دادن آن شه لب تشنه را 🟢یا که عطشان شد ذبیح بالقفا? 🟧گرچه رزقش، تیر و تیغ و دشنه بود 🟧موقع رفتن به میدان، تشنه بود 😭 ☑️همه تو خیمه منتظرن که امام حسین کی میاد ☑️یه وقت صدای شیهه ذوالجناح به گوششون میرسه ✔️همه از خیمه ها بیرون دویدن ✔️ولی سالار زینب را ندیدن 😭😭😭 ✔️دیدن یالش، غرق خونِ ✔️زینش واژگونِ 🔘یکی گفت ذوالجناح، آقام چی شده? ? 🔘یکی گفت ذوالجناح داداشم چی شده?? ☑️خانم حضرت سکینه اومد جلو گفت ذوالجناح، با این حال و روزت میدونم بابامو کشتن… ☑️به من بگو آیا به بابام آب دادن?? یا با لب تشنه… ؟؟ ♥️ 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔹برپاست به بزم پدرت شور و نوایی 🔹من چشم به راه تو نشستم، تو کجایی؟ 🔸تو صاحب این روضه و مهمان تو هستم 🔸آقا به پذیرایی مهمان، نمی آیی؟ ⬅️جانم به فدای غم تو، آجرک الله ⬅️بنداز به دوشم تو خودت شال عزایی 🔻زهر ستم از پای درآورده پدر را 🔺حالا پسر و روضه و تشییع جدایی ❇️در ظاهر اگر کوچکی و کودک و کم سن ❇️در واقع بزرگی و ابوالفضل نمایی 🔰عالم همه قربان گل فاطمه مهدی 🔰امشب تو خودت سینه زن و نوحه سرایی 🟤من گریه کن روضه ی بابای غریبت 🟤تو فکر من و کوله سنگین خطایی 😭😭😭 ☑️چقد برا من گریه کردی?? ☑️به خاطر گناهای منه رو سیاه… ◀️نور دل زهرا،به عزا خانه ی بابا ◀️سر میزنی و میکُنی اَم کرببلایی 🍁🍁🍁 🍁🍁🍁 🔆کام بهار طعمه‌ی جام خزان شده 🔆زهری بلای جان امامی جوان شده ♻️غُربت کم است در حق مردی که خانه اش ♻️زندان و خود، شبیه به زندانیان شده ✳️بیتاب لرزش بدنش دیده ی زمین ☑️این زهری که به امام عسکری دادن، رعشه تو وجود امام انداخته همه ی بدنش به لرزه افتاده ✳️بیتاب لرزش بدنش دیده ی زمین ✳️گریان دست و پا زدنش آسمان شده ♨️حتی برای کاسه آبی، رمق نداشت ☑️مسموم شد ☑️تشنگی همه ی وجود آقارو گرفت ☑️چنبار تو کاسه، آب ریختن برا آقا هر بار این کاسه، افتاد رو زمین ♨️حتی برای کاسه آبی، رمق نداشت ♨️دستی که از شرار ستم ناتوان شده ❎برخوردِ چیست با لب و دندان که مهدی اش ❎حالا کنار بستر او روضه خوان شده 💠ای وای از آن غریب که لب های تشنه اش 💠زخمیه دستِ بی ادب خیزران شده 😭😭 ای وای از آن غریب که لب های تشنه اش زخمیه دستِ بی ادب خیزران شده 🔵ای وای از آن عزیز که اهل و عیال او 🔵پایین نشین مجلس نامحرمان شده 😭😭 ☑️خیلی آقارو اذیت میکردن ☑️بی خبر میومدن میریختن تو خونه اش ☑️جلو چشم زن و بچش، با دستای بسته میبردنش 🔘علامه امینی میگه، اگه زن گرفتار باشه بچه ها به بابا پناه میبرن ✔️اگه پدر گرفتار باشه، به مادر پناه میبرن ✔️اینی که گفتم جلو چشم زن و بچش، امام عسکری رو دست بسته میبردن… ✔️دستای مولا رو بستن تو کوچه بچه ها به مادر پناه بردن… 😭😭😭 🔴گردیده بود قنفذ، همدست با مغیره ای وااای مادرم… 😭😭 اما منظور شاعر تو این شعر این نیست میگه… 🟣ای وای از آن عزیز که اهل و عیال او 🟣پایین نشین مجلس نامحرمان شده ☑️جلو چشم خانم زینب، چوب میزد به لب و دندان داداش حسینش ☑️جلو چشم خانم رقیه چوب میزدن به لب و دندان بابای مظلومش 😭 جلو چشم رباب… 😭😭 🟧ای وای از آن شهید که انگشت های او 🟧مقصود غارت دست یک ساربان شده 😭 ⚪️خشک است کام تو، ولی از قحط آب نیست ⚪️هستی اسیر گرچه به دستت طناب نیست 🟡از خون سرت، محاسنت آقا خضاب نیست 🟡بر پیکر شما اثر آفتاب نیست 🔷با نیزه که بندبند تنت جدا نشد 🔷جسمت 3 روز، در بیابان رها نشد 😭😭😭 🍂سنگین که شد سرت، به روی نیزه ها نرفت 🍂آوای استغاثه ی تو، هر کجا نرفت 🌱دیگر سنان میان دهان شما نرفت 🌱ناموستان به کوفه و شام بلا نرفت 😭😭 یا اباعبدالله… خودت اشک بده به ما سوز بده به ما ☑️امام زمان5-4 ساله، سر بابارو رو دامن گرفته ☑️لحظه ی آخر، خودش با دستای خودش سیراب کرد بابای غریبشو ☑️اما من یکیو سراغ دارم، سر بابارو رو دامن گرفت ☑️سر بریده ی باباشو بغل گرفت بابا… 😭😭 چرا لبات پاره پاره س بابا? ?! 😭😭 بابا… چرا دندونات شکستس بابا?? 😭😭 بابا… چرا پیشونیت شکستس بابا??! 😭😭 بابا… سرت بوی نون بده بوی خاکستر تنور میده بابا 😭😭😭 بابا… کدوم نامردی، رگ های گردنتو انقده نامرتب بریده?? 😭😭😭 ♥️ 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
… 🌾زهر افتاده به جانِ جگرم،مهدی جان 🌾لرزه افکنده زِ پا، تا به سرم،مهدی جان ⚡️به لب خشک پدر،جرعه ی آبی برسان ⚡️که من از روز عطش،شعله ورم مهدی جان *جگرم داره میسوزه، یه قطره آب برام بیار* من نمیدونم تو جمع ما، کسی مسموم شده یا نه حالا به دلایلی نمیخوام بگم زهر عطش غلبه میکنه به آدم اونم زهری که به اهل بیت دادن و به قصد کشتن و شهید کردن امامامون… مث شخص مارگزیده به خودش میپیچید مهدی من کجایی?? ✨قبل از آنی که به دل،زهر،اثر بگذارد ✨کشته است صحنه دیوار و درم،مهدی جان 🔹لحظه ای نیست عزیزم،که تداعی نشود 🔹وقعه ی کرببلا در نظرم،مهدی جان 🔸قدح آب روان، تا به لبم شد نزدیک 🔸عطش اهل حرم،زد شررم مهدی جان 🔻بشکند دستی که با بغض علی،سیلی زد 🔺به رخ عمه ی نیکو سیرم، مهدی جان یه وقتایی من و تو روضه میخونیم یوقتاییم هم خوده اهل بیت میخونن ✔️بشکند دستی که با بغض علی،سیلی زد ✔️به رخ عمه ی نیکو سیرم، مهدی جان ⬅️تا درخشید رخ ماه تو یاد آوردم ⬅️سر نورانی هجده قمرم،مهدی جان ◀️زینب و بزم یزید و لب خشکیده و چوب ◀️خون قلبم چکد از چشم ترم،مهدی جان آب طلبید. پسر امامِ،،، سن و سالی هم نداره ☑️رفت آب آورد برا بابای غریبش که از شدت تشنگی داره به خودش میپیچه ☑️آبُ داد. امام حسن عسکری دستاش لرزون.. آب گرفت. ظرف آب از دستش افتاد ☑️اینی که میگی بچه ای برا تشنگیه باباش آب آورده، چه روضه ای تو دهنت تداعی میشه?? 💎یقینا دلت همونجاییکه من میخوام بگم ☑️دامن آتیش گرفت. دشمن به هوای خاموش کردن آتیش دامنش، پشتش دوید. اینم به هوای اینکه دوباره تازیانه و سیلی در کاره، میدوید ☑️هرچی سرعتش بیشتر میشد، سرعت دختر سه ساله هم بیشتر میشد به آتیش که باد بخوره، شعله ورتر میشه دختر دوید… اما دشمن بهش رسید ☑️یه نگاهی بهش انداخت. فهمید اومد برا کمک کردن چرا فرار میکنی? ☑️گفتم حتما تو هم میخوای مثل اونا کتکم بزنی ☑️همه بدنم کبوده، دیگه نای کتک خوردن ندارم ☑️دیگه نای سیلی خوردن ندارم ☑️دیگه توان تازیانه خوردن ندارم انقده زدن مارو… یکی با دست یکی با تازیانه یه عده ای با لگد همه جای بدنم درد میکنه ♨️چه کمکی از دستم برمیاد?? اگه امکان داره، یه مقدار آب بهم بده ♨️مشک آبُ گرفت. یه مقدار آب بهش داد. آقا یه سوالی ازت دارم، جوابمو میدی?? گفت بگو 〽️به من بگو گودیه قتلگاه کدوم وره? تو تشنه بودی آب میخواستی، گودیه قتلگاه برا چی?? بابام که رفت میدون، لب تشنه بود 😭😭😭😭 ✅اما تفاوتش اینه مهدی فاطمه آب برا بابا برد، اما این دختر نتونست ببره یه موقعی یادش اومد که سر از بدن جدا شد ✅بدن با عزت و احترام، غسل دادن سامرا شهر بدیه،،، الانم همینه 🔰به ندرت پیش میاد اوناییکه کربلا رفتن بگن سامرا هم رفتیم از همون موقع، همیشه حکومت نظامی بوده همیشه مراقب امام حسن عسکری بودن همیشه تو غربت بود حتی تو خونه ی خودش ❇️آقارو بعد از غسل، تشییع کردن یه عده از شیعیان اومدن ❇️موقع نماز، برادر امام هادی که عموی امام حسن عسکری بود، اومد نماز بخونه که مهدی فاطمه اومد فرمود: بر بدن امام ، فقط امام باید نماز بخونه ❇️خوده امام زمان شروع کرد به نماز خوندن 💠تو کربلا هم اینجوری شده اما تفاوتش اینه نه تشییع جنازه ای داشت، نه غسل و کفنی داشت بنی اسد اومدند بدنهارو جابجا کردن 💠خوده آقا زین العابدین اومد شناسایی کرد ✳️این بدن، بدن قاسمِ ✳️این بدن، بدن اربا اربای علی اکبرِ ✳️این بدن، بدن عموم ابالفضلِ ✳️این بدن، بدن پاره پاره ی بابای غریبم حسینِ کفن که نمیشد… گفت بنی اسد، یکی بوریا بیاره 😭😭😭😭😭 حسین… 🔵مگر به کربلا، کفن به غیر بوریا نبود? 🔵مگرحسین تشنه لب،عزیز مصطفی نبود?? حسیــــــن 🔰از سوز زهر کینه، هی رو خاکا میشینه 🔰دست به دیوار میگیره، مادرش رو میبینه 🍃ناله هاش، قلب میسوزونه 🍃رو لباش، لخته های خونِ 🍃روضه ی کوچه رو میخونه 🍂چشم به راه مونده حالا 🍂تا بیاد مهدی از راه 💢مث یک مار گزیده 💢سر گذاشته رو خاکا ✴️سر باباشو داره، روی پاهاش میزاره ✴️زیر لبهاش میخونه، روضه ای با اشاره 🔘خوبه که پیش تو نیست، خواهر 🔘خوبه اصلا نداری دختر 🔘تا ببینه تورو بی سر … 🔥دیدم بزم شرابُ، میچشیدم عدابُ 🔥وقتی مرد غریبه، بست به دستم طنابُ 🔥پُر شدیم از کبودی، بابا 🔥بین چنتا یهودی بابا 🔥خوب شد اصلا نبودی بابا 😭زود رسیدم به پیری، بابا 😭تو لباس اسیری، بابا 😭مُردم از سر به زیری، بابا 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔹چگونه سر کنم بدون عشق صبح و شام را 🔹چه علتی بیاورم ندیدن مدام را 🔸شلوغ شد دل من از برو بیای هر کسی 🔸ولی دوباره یاد تو شکست ازدحام را ☘منم که از تو دورمو صدای تو نمیرسد ☘وگرنه که تو میدهی جواب هر سلام را ☑️خودت فرمودی، سلام مستحبه ولی جواب سلام واجبه ☑️اینی که منه روسیاه نمیشنوم، این نیست که آقا جواب نمیده ❇️منم که از تو دورمو صدای تو نمیرسد ❇️وگرنه که تو میدهی جواب هر سلام را ⬅️نشانه های آخر الزمان رسیده پشت هم ⬅️و کرده است جا به جا، حلال را حرام را 🍁جهاد اکبر است انتظار تو در این زمان 🍁نه ساده نیست ، هرکسی ندارد این مقام را 💎به این یقین رسیده ام که دیدنت ملاک نیست 💎جهان مگر ندیده بود یازده امام را ؟ ✴️تو روزی عدل و داد را اقامه می کنی و من ✴️ز نام قائمت فقط بلد شدم قیام را 👌بعید نیست عاقبت، فقط به خاطر 👌تو زودتر بیایی و بگیری انتقام را 🍂بیا بخواه خون آن ذبیح را که ذبح او 🍂به کربلا کرد حج ناتمام را 🌸مهربونم… تپش قلب و جونم 🌸ذکر زبونم… سخته بگی نوکرتم میدونم 🌸حقمه جونم… فقط تا تو بیای میمونم یا نمیمونم 🍃شرمنده ام، نخورده ام به دردت 🍃خیر ندیدی از نوکر نامردت 🍃بیش از هزار ساله که از ظلیمه 🍃میرسه از مرکب صحراگردت 🌾آقا... آره درسته من بد 🌾توکه… کرامتت نداشت حد 🌾هروقت گفتم که آقا دارم 🌾هرکس شنید یه طعنه ای زد 🌱هروقت که خون میریزی از چش تر برای نوکر 🌱محاسنت میشه شبیه جدت، کنار اکبر 🌱لاغر شدی آقا شبیه مادر 😭😭😭😭 🔥آقا دیگه دلم آروم نمیشه 🔥یه نظری نگات حروم نمیشه 🔥هر روز منو وعده ی فردا دادی 🔥این فرداها، چرا تموم نمیشه?? ⭐️ز داغ عمه ات و یا ز حال زین العابدین ⭐️خودت بگو ز روضه ها بخوانمش کدام را . ✔️ز دیر راهب و تنور کوفه روضه خوان شوم ✔️و یا که بازگو کنیم شام شام شام را 🔵تمام اختیار هر دو تا جهان به دست اوست 🔵اگرچه بسته ریسمان دو دست این امام را 🔴شکست قلب عمه زینبت شبیه قامتش 🔴در آن دمی که خیزران شکست احترام را 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
بازم شب جمعس، هر کس که بیتابِ حتماً دلش بین، زوّار اربابِ آی زائری که دیدی کربلارو تو اون شلوغیا ببین خدارو هرکسی وایساد زیر قبه امشب دعاکنه همه جامونده هارو تو ازدحام جمعیت بخونیم غریب گیر آوردن، آقای مارو 😭😭😭😭 بازم شب جمعس، زهرا تو گوداله گیسو پریشونه، میخونه با ناله بچه من که سر به تن نداره رو خاک رها شده کفن نداره میخوام ببوسمش ولی نمیشه یه جای سالم به بدن نداره چادر خاکیمو به روش کشیدم کسی نبینه پیرهن نداره 😭😭😭😭 بازم شب جمعس، زهرا تو گوداله گیسو پریشونه، میخونه با ناله بچه من که سر به تن نداره رو خاک رها شده کفن نداره میخوام ببوسمش ولی نمیشه یه جای سالم به بدن نداره … چادر خاکیمو به روش کشیدم کسی نبینه پیرهن نداره 😭😭😭😭😭 بازم شب جمعس، زهرا دلش خونِ زینب واسه مادر، هی روضه میخونه نبودی مادر ببینی چها کرد اونکه سر حسینتو جدا کرد نبودی مادر ببینی که لشکر چه آتیشی تو خیمه ها به پا کرد کاش توی قتلگاه بودی میدیدی اون گلوی پاره منو صدا کرد 😭😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀 شاکله ی اِنَّما،قاب دعا زینب است گنج نهان جهان، سرّ خدا زینب است اسوه ی ایّوب ها، وقت بلا زینب است بر لب ما بهترین، زمزمه، یا زینب است ⬅️ما همگی نوکریم، سرور ما زینب است شوکت سادات ماست،فخرمقامات ماست متن حکایات ماست،شرح بیانات ماست جلوه ی آیات ماست ، مرجع حاجات ماست درس مناجات ماست ، شوق عبادات ماست ⬅️جنت و نار است او ، خوف و رجاء زینب است دُرِّ گران سنگ حِلم ، بین صدف دیده شد در دل دریای صبر، موج شعف دیده شد دفتر خلقت نوشت، لوح شرف دیده شد پای ضریح دمشق ، شاه نجف دیده شد ⬅️زائر هر روز آن، شخص اَبا زینب است مست سبوی ازل، در طلب این خُمَم شعله به جانم بکشش، فکربکن هیزمم جَلد همین گنبدم، عاشق این گندمم مکّه ی من سوریه ست، حاجی این خانومم ⬅️کعبه ی عشاق را، سنگ بنا زینب است از برکات علی، هیچ فقیری نماند پای همین سفره ها، فاطمه مارا کشاند دست گدا را گرفت، پیش حسن جان رساند سائل این خانه را، نزد حسینش نشاند ⬅️کار پذیرایی از این همه با زینب است محور عرش است او، اهل جنان شاهدند ساعت صبراست او، مُلک و مَکان شاهدند راوی فتح است او، نُطق و بیان شاهدند مادر اشک است او، گریه کنان شاهدند ⬅️اهل بکاء واقفند، امِّ بکاء زینب است ☑️براهمین یوقتا بزرگترامون میگفتن اگه یوقت گریَت نگرفت توروضه،،، به چشمات بگو آی چشم.خجالت بکش از چشمای زینب 😭 ❇️اهل بُکا واقفند، اُمِّ بُکاء زینب است مایه ی آرامشش، بوده صدای حسین سایه ی امنیّتش، بوده عبای حسین زندگی اش وقف شد، وقف برای حسین هرچه که در چنته داشت، کرد فدای حسین ⬅️قله ی ایثار گفت، کوه وفا زینب است واژه ی مظلوم را، اول غربت نوشت هرچه بلا دیده بود، وقت اسارت نوشت قصه ی اندوه را، با چه شهامت نوشت با قلم گریه اش، شعر مصیبت نوشت ⬅️روضه ی منظوم در، کرببلا زینب است ♥️ ♥️ اهل و عیال حسین، در دل آزار بود کوچه وبازاربود در دل نامحرمان ، کار حرم زار بود تا خود بزم یزید ، شمر جلودار بود ☑️توکس و کار منی؛ شمر جلودار شده 😭😭 تاخود بزم یزید، شمرجلودار بود ⬅️همسفر خولی و حرمله ها زینب است در وسط بزمِ کفر، ساعت ایمان شکست حرف کنیزی که شد، قلب یتیمان شکست با لگد خیزران، حُرمت قرآن شکست ضربه چنان سخت بود، آن همه دندان شکست ⬅️دغدغه ی قاری، طشت طلا زینب است ☑️بعد مدت ها که پشت دروازه ی ساعات نگهشون داشتن،،، ☑️شاید بچه ها تو دلشون گفتن دارن شهرُ سیاه پوش میکنن.. ما عزاداریم. همچین که درُ باز کردن.در دروازه ی ساعات بازشد. 😭😭 🔻پی دیدار هفده سر ، همه دف میزنن اینجا 🔺خداوندا مگر عیدست، چرا کف میزنن اینجا ☑️سهل ساعدی اومد، غریبه ست. ☑️گفت نکنه یه عید جدیدی بنا کردن شامیا. چرا شهرُ آذین بستن.همه دارن شادی میکنن؟ ☑️رقص کنان؛کف زنان؛هلهله کنان. ✔️از یکی پرسیدمگه خبریه؟گف مگه خبرنداری؟ پسر پیغمبرُ کشتن،سرهاشون و بالای نیزه زدن، اهل بیتشون و اسیر کردن، زن و بچه ش و بادست بسته از کربلا به کوفه و شام آوردن. گف پسر پیغمبروسر بریدن، دارن کف میزنن،دارن شادی میکنن، انگار عید شده براشون، اومد جلو؛ بعضی ها میگن اومد خدمت امام سجاد اما یه مقتل امروز خوندم.اومد محضر یه دختر کوچولو ☑️گف اسمت چیه؟ گف سکینه؛ دختر امام حسینم. ☑️گف من جد شما پیغمبرُ درک کردم. الان فهمیدم چه بلایی سرشما آوردن.. آیا خواسته ای هم دارید؟؟ ☑️گف اگه پول داری به این نیزه دارها بده.. ☑️یا این سرُ یه مقدار جلوتر ببرن‌، یا عقب تر. 😭این نامحرما به هوای دیدن سر بریده، اینقد به ناموس ما نگاه نندازن.. . 🟤اونایی که رفتن سوریه، از دروازه ی ساعات تا کاخ اون ملعون، پیاده، نزدیک به یک ربع راهه.. کمتر هست که بیشتر نیست. اما امام سجاد( علیه السلام) میگه.. ✔️صبح علی الطلوع ما راه افتادیم. 🔰بازار ، کدوم بازار?? باسنگ و چوب رفتیم 🔰اون چند قدم راهُ صبح تا غروب رفتیم ♥️ ❇️امون ز شام، ختم کلام ❇️یه شهر به ماسنگ میزدن، از روی بام ❇️همه حسود، رحمی نبود ❇️چی بگم از رسم محله ی یهود ❇️غم بود و درد ، عرق سرد ❇️یه بی حیا خواهرمو اشاره کرد ♥️ من میدونم الان دلت منتظر چیه 🍁روضه ی من الشام 🍁 زینب کجا و بزم حرام و سر و شراب و جام ♥️.. 🟪باورت میشه، من و آوردن میون بزم عام 🔹روضه ی من الشام 🍁اونجا ربابم بود 🍁کنار طشت و سر بریده ت، جام شرابم بود 🍁به کی بگم که جمع نگاه ها ، سمت حجابم بود ♥️ 🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲🏻 🍀🍀 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀 باغصه های آل عبا گریه میکنی در اوج روزهای عزا گریه میکنی ما با گناه اشک تو را در می آوریم از سوز بی وفایی ما گریه میکنی ای صاحب عزا ، تو به این روضه های ما می آیی و بدون صدا گریه میکنی ♥️ گاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه در مشهد امام رضا گریه میکنی قربون گریه کردنت صاحب الزمان 😭😭😭 برکُشته ی فتاده به هامون کربلا بر داغ سَیدالشُهدا گریه میکنی این روزها به حال دل زینبِ اسیر در ماجرای شام بلا گریه میکنی بر رأس‌های رفته به بالای نیزه‌ها با خیزران و طشت طلا گریه می‌کنی حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است با غصه‌های آل عبا گریه می‌کنی ♥️صلی الله علیک یامظلوم ♥️صلی الله علیک یا عطشان دارد این ضرب المثل را کل دنیا می زند قلب دخترها فقط با عشق بابا می زند دارد این ضرب‌المثل را کُلِّ دنیا می زند قلب دخترها فقط با عشق بابا می زند گرچه کم وزن است امّا جان ندارد دست من درست فرمودن… شماخبره ی روضه اید 😭 گرچه کم وزن است اما جان ندارد دست من پرده ی روی طبق را عمه بالا می زند ☑️تجسم کن ، این سر ، از کربلا تا به کوفه و شام چه بلایی سرش اومده... ☑️از تنور خولی برات بگم ؛ از بزم اون نانجیب برات بگم ☑️از چوب خیزران ؛ از آفتاب سوزان کربلا و کوفه و شام ؛ ☑️از زیر دست و پا افتادن این سر ؛ چیزی ازش نمونده.. ☑️حالا این دختر سه ساله میگه دستام توان نداره این سَرُ بردارم.. گرچه کم وزن است اما جان ندارد دست من پرده ی روی طبق را عمه بالا می زند چهره‌ی برگشته را تشخیص دادن مشکل است چهره ی برگشته را تشخیص دادن مشکل است این سرِ سرنیزه خورده ، به پدرها می زند ارث خود را زود از مادربزرگم بُرده ام این چنین خَم‌ راه‌رفتن‌ها ، به زهرا می زند آه بکش… ☑️ روضه ی این چنینی میشنوی ، بی تفاوتی ، برات اتفاق میفته..نگی نگفتی ها.. حسرت یک استراحت در دل من مانده است حسرت یک استراحت در دل من مانده است می روم قدری بخوابم، شمر با پا می زند 😭😭😭 خواب بودم، یه خورده بعد بیدارشدم ، یکی داشت نعره میزد ، بیدارشدم. روسرم دست میکشیدی پا بشم بعدِ تو هی با لگد بیدارم میکنند چند خط و بخونم.. بابا... ☑️نعره می زدن، داد می کشیدن هلهله میکردن، ☑️اما من که گوشهام نمی شنید.. با لگد بیدارم میکردن.اینقده زدن توگوشم. 😭😭😭 می روم قدری بخوابم ، شمر با پا میزند بانیه سرگرمی هر روزه‌ی زجرم ،پدر بی حیا یا می کِشد موی مرا ، یا می زند آی... بابا بابا بابا بابا بابا بابا بابا 😭😭😭 این اواخر دخترت دارد طبابت می کند بازوی در رفته‌ی خود را ، خودش جا می زند من آروم میخونم.اما اگه گرفتی ؛ داد بزن برای این یک بیت 😭😭 شرط بندی کردن این نیزه داران را ببین می بَرَد آن کس که با سنگش علی را می زند ♥️ ♥️ هدیه دارد می برد آنرا برای دخترش روسری دخترت را یک نفر تا می زند گوشواره م را که غارت رفته پس خواهم گرفت دختر تو عاقبت دل را به دریا می زند بی اراده یاد چوبِ خیزران افتاده ام هر زمان هرکس که حرفی از معمّا می زند آنقَدَر شکل کبودی‌ تنم رُعب‌آور است آن زن غسّاله وقت غسل من ، جا می زند گف من دست به این بدن نمیزنم، این مریضه.همه ی بدنش کبوده، سیاهه ☑️فرمود: دهنتُ خاک بگیر، این دختر و از بس زدنش دل من برا تو تنگه باباجون راستی خونمون قشنگه باباجون همه زخمایی که داری میبینی جای سیلی جای سنگه باباجون پیش من بمون شب آخریه آستین پاره برام روسریه موهای منو که داری میبینی موهای تو چرا خاکستریه چرا سرت بوی نون میده بابا؟؟ 😭😭 همه جای پیکرم کبودیه میدونم که رفتنم به زودیه یه سوال دارم تو از عمو بپرس جای ما محله ی یهودیه?? از کبودی به تنم نشون زده اون که دخترت رو بی امون زده آخه تو قاری قرآن منی کی به لبهای تو خیزرون زده ☑️تو اون ازدحام میدیدم چوب خیزران بالا میاد بابا. ✔️اما قدم از همه کوچیکتر بود.تو جمعیت نمیدیدم کجا فرود میاد. ⬅️حالا فهمیدم هروقت چوب خیزران فرود می اومد. ⬅️عمه گریبان چاک میزد.میزد تو صورتش.داد میکشید.حالا فهمیدم. ◀️چوب خیزران چه بلایی سر لبهات آورده. ☑️همه غم و غصه های خودش یادش رفت. شروع کرد با مشت به لب و دندون خودش زدن. حالا که یه جای سالم از صورت بابام نمونده، منم نباید هیچ جای صورتم سالم باشه.. ☑️اینقده با مشت به صورتش زده اَبَ… 🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲🏻 🍀🍀 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🔻دور گودال ازدحامی شد 🔺معرکه غرق در حرامی شد 🔰تکیه داده به نیزه ای،آقا 🔰خاطرش محو خیمه ها میشد 🔹لشکر کوفه دورش کردن 🔹سنگ و تیرش زدن،تا میشد ◀️آنقدر نیزه خورد بر جسمش ◀️نیزه بر روی نیزه جا میشد 😭زخمی و ناتوان به خاک افتاد 😭داشت روح از تنش جدا میشد 🔥تا می آمد دوباره برخیزد 🔥استخوان شکسته تا میشد 🔹لشکر آن دم که بر سرش میریخت همه آفاق،نینوا میشد 🔹پیکرش را که پشت و رو کردند زخم ها تازه خوب،وا میشد 🔹لگد شمر با غرور و غضب بر سر و صورتش رها میشد 🔹شمر وقتی که روی سینه نشست کربلا تازه کربلا میشد 🔹سینه سنگین و حنجر پرخون نفسش سخت و باصدا میشد 🔹از گلو خنجرش،نشد ببرد ولی افسوس از قفا میشد 🔹کاش میشد که زینبش نرسد یا که از روی سینه پا میشد 😭حسین.... 😭غریب مادر... غریب مادر... ✳️کاش زینب به خیمه برمیگشت ✳️عرش مبهوت این عزا میشد ✅آه... ناموس حق در آن غوغا ✅صیدِ صَدْ چشم بی حیا میشد 💠ناله مادرش شنیده که شد 💠راز گودال،بر ملا میشد ◀️و فردا نعل تازه و اسب ◀️بدنش مثل بوریا میشد ... ❇️غیرت الله من،خیالت جمع من که معجر نمیدهم به کسی ❎تو اگر اجازه ای بدهی،خویش را پهلویت می اندازم ❎اگر این چنتا عقب بروند،چادرم را رویت می اندازم 🔆چقدر می روند و می آیندفرصت زخم بستن من نیست 🔆آمدم درد و دل کنم باتو، جا برای نشستن من نیست 💢جلویش را بگیر بلکه دستم از معجرم بلند شود 💢تو که شمر را نمیکنی بیرون،پس بگو مادرم بلند شود ♨️هرکه گیرش نیامده نیزه، تکه سنگ به دامنش کرده ♨️همه دیدند دخترت هم دید، شمر رخت تو را تنش کرده 🍁سرت به روی نیزه، تاج سر من 🍁زدی دست و پا پیش چشم تر من 🌾ز تیغ و سنان،پاره پاره تنی 🍁شدم زائر زخم پیکرت ای گل 🍁زدم بوسه از جان، به حنجرت ای گل 🍃نداری به تن از چه پیرهنی 🍃زتیغ و سنان،پاره پاره تنی 🥀تورا هرطرف،جستجو کردم 🥀به مقتل گلاب تو بوکردم 🎋مرا یا اخا گفتی بیا 🎋 از زیر تیغ ای سر بریده 🔅به دور و برم بر حنجرت 🔅 اشک غم زهرا چکیده ♻️ببین مضطرم من ز سوز و گدازم ♻️به شعله دامانِ دختر نازم 🌾غریبم شده، بسته بال و پرم 🍀بیا تا به خیمه شراره ببینی 🍀تن خسته و گوش پاره ببینی ... 😭عزیز دلم، نه سری داری 😭نه انگشت و انگشتری داری 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas