۹۲۰ من یه مامان دهه هفتادی هستم. متولد مهرماه ۱۳۷۸. خودم تو خانواده ای با جمعیت نه کم و نه زیاد به دنیا اومدم.😊 اولین فرزند خانواده هستم و یه برادر و خواهر کوچیکتر از خودم دارم، ساکن یکی از شهرستانای استان تهران. تو سن ۱۹ سالگی و همزمان با کنکورم به خواستگاری شوهرم جواب مثبت دادم و همون سال دانشگاه دولتی هم تهران قبول شدم و ۶ماه بعدش با کمک خدا رفتیم سرخونه زندگیمون.☺️ اول اینو بگم خدمتتون من قبل ازدواجم مشکل هورمونی داشتم و دکترم گفته بود شاید بخاطر مشکل هورمونیت تخمک فعال برای بچه دارشدن نداشته باشی و بخوای با روش های نوین باردار بشی، من توکل کردم به خدا. خلاصه به خیال اینکه دیر باردار میشم زیاد از روش های جلوگیری استفاده نمی‌کردم اما خدا خواسته همون ماه اول بعد ازدواجمون من باردار شدم، خیلی سختم بود با وجود بارداری برم دانشگاه... باردار شدن من متقارن شد با دوران کرونا که ۴ترم از دانشگاه رو به لطف کرونا مجازی شدم.😄😀😃 و این واقعا امتیازی برای من بود چون خیلی سختم بود برم دانشگاه. خلاصه بعد از پایان دانشگاه پسرم حدودا دوساله شده بود، پسرم پیش مادرم یا مادرشوهرم میموند. بعد دانشگاه هم آزمون استخدامی دادم و برای آموزگاری ابتدایی قبول شدم و امسال هم خونه دار شدیم و ۳ماهه که اومدیم خونه مون. پا قدم خونه مون خیلی خوب بود و من بلافاصله بعد ورود به خونمون دوباره خداخواسته باردار شدم و نی نیمون هم دخمله و از الان شده سوگولی شوهرم و خانوادش، چون همسرم خواهر نداره و ۴تا برادر داره، از ۷تا نوه ای هم که هست اولین دختره ❤️😍 پسرم الان ۳سال و ۳ ماهشه و منتظر خواهر کوچولوشه. شرایطم یکم سخته با بارداری سرکار برم ولی دخملم و پسرگلم انگیزه ای برای کار و فعالیتم هستن. خداروشکر بد ویار نیستم و همسرم هم کارشون آزاده پسرم رو میبره اکثر اوقات پیش خودش یا خونه مادرم میذاره، برگشتنی از سرکار میرم دنبالش. میرسیم خونه و سریع ناهارمو یه چیز ساده میذارم و همزمان خونه رو هم مرتب و تر تمیز میکنم که کارم برای غروب زیاد نباشه. پسرم شیطون نیست و اکثر اوقات خودش بازی میکنه یا کارتون می‌بینه، منم فرصت میکنم یکم استراحت کنم تا سرحال بشم. غروبم شام مو میذارم اکثر اوقات زیادم می ذارم که برا فردا ناهارم بمونه. همیشه قبل اینکه همسری بیاد کارهای خودمو و مدرسه رو انجام میدم که همسرم خونه میاد پیشش باشم و با هم وقت بگذرونیم. اکثر اوقاتم باهم فیلم می‌بینیم یا بیرون میریم. نیم ساعت قبل خواب هم یه دور خونه رو جمع میکنیم و مرتب که فردا کار کم داشته باشیم. البته خدا خیر بده همسرمو که حامی و پشتیبان من بوده همیشه، چه تو بارداریام، چه تو درس خوندن و دانشگاه رفتنم. همسرم نبود شاید من این اراده و انگیزه رو نداشتم ... ☺️💐💐 در آخر بگم خانوما کار و درس رو لطفا بهونه نکنید و نترسید، نی نی که بیاد خدا انرژی مضاعف برای فعالیت هاتون بهتون میده و انگیزه تون صد برابر میشه ☺️💪 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075