بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم خلاصۀ سخنرانی سرکار خانم لطفی‌آذر در شهر تهران 27 رمضان 1439 ید بیضا (قسمت اول) پس از بیان فرار موسوی، از معجزۀ گفتیم؛ حیاتی که در باطن علل و اسباب است و اگر ظاهرشان کنار رود، کار خدایی می‌کند. دیدیم هر تکیه‌گاهی که ظاهر جمادی دارد، چنین است و در پسِ پرده، به وجود قوی حق متصل است. ما نیز با شناخت وجه جمادی و کنار زدن آن و نیز شناخت وجه عالی و به کار گرفتن آن، به تعلق اصلی وجودمان که عین ربط و اتّکا به عظمت و قدرت الهی است، می‌رسیم و می‌توانیم مشکلات درونی و بیرونی را حل کنیم. اعجاز دوم که پس از عصا آمده، ید بیضاست: "وَ نَزَعَ يَدَهُ فَإِذا هِيَ بَيْضاءُ لِلنَّاظِرينَ" [1]. نزع یعنی کندن و هرکس ادعایی در و خدا دارد، حتماً باید نزع داشته باشد. دست به ویژه دست راست هم نشان قدرت و توانمندی است. حضرت موسی وقتی خود را کنار گذاشت و اولاً با انداختن عصا، اتّکا به اسباب بیرونی را کنار زد و ثانیاً با دست‌بسته شدن در مقابل خدا از قدرت خود دل کَند، نور قدرت الهی برایش آشکار شد و را به راحتی مغلوب کرد. درحالی‌که تا وقتی نزع انجام نشده بود، شکست یا فرعون، ممکن نبود. به طور کلی هرکس بخواهد قدرت درونی و برهان خدایی را آشکار کند، حتماً باید از قدرت خود بکَند و در مقابل خدا سپر از دست بیندازد؛ تا بتواند بر فرعونیت و قومش که همان لشکر جهل و نفس امّاره‌اند، پیروز شود. البته منظور این نیست که ضعیف شود؛ بلکه یعنی قدرت‌های موهومی را که به او شأن و شئون می‌دهد و او خود را صاحب آن‌ها می‌بیند، کنار بزند تا بتواند به قدرت الهی و وجود خدایی‌اش قدرتمند شود. موسی اول دستش را نزع کرد و بعد دستش نورانی شد. ما نیز باید هر دستی را که در محدودۀ تولد تا مرگ متعلق به ماست و هر قدرتی را که در دنیا و برای جلب سود و دفع ضرر دنیا برایمان کار می‌کند، نزع کنیم تا ظلمتش از بین برود و وجه الهی‌اش که تضعیف‌کننده و شکست‌دهندۀ دشمن است، روی کار بیاید. البته هر قدرتی از خداست؛ اما تنها کسی این را می‌فهمد، که هرگز خود را نبیند و دست خود را نزع کند. معجزۀ عصا و نیز یعنی: هرچه در بیرون یا درون برایت مهم است و خود جزئی‌ات را تعریف می‌کند، باید کنده شود. البته نزع، این نیست که اسباب و قدرت‌ها را دور بیندازیم؛ بلکه یعنی وجود خود را رها کنیم تا فقط نیاز و لذت بُعد ماده‌مان با آن‌ها برآورده شود؛ اما قلبمان از آن‌ها لذت و بهره نبرد و به عالم خودش بپردازد. .......... [1] سورۀ شعرا، آیۀ 33: و دستش را [از گریبان] کَند؛ پس در مقابل بینندگان، سفید و درخشنده بود. ادامه دارد... @Lotfiiazar