چگونه عرفان اصیل و بدلی را بشناسیم❓🔻 قسمت (پایانی) 4️⃣ ♦️ می توان گفت : جامع‌ترین تعریف از عرفان را«قیصری»، عارف نامی دوره اسلامی ارائه داده است. وی می‌نویسد: 🔷 «علم به خداوند سبحان از حیث اسماء، صفات، مظاهر او و شناخت حالات مبدأ، معاد، حقایق عالم و چگونگی رجوع این حقایق به حقیقتی یگانه ـ ذات احدیت ـ و همچنین شناخت راه سلوک و مجاهده برای خلاصی نفس از تنگناهای قیود جزئی (دنیا و شهوات) و اتّصاف آن به صفت اطلاق و کلیت پاکی کامل و شهود در مرحه فنا و بقا».[5] 🔶 در تعریف قیصری هم به خوبی مشخص است که عرفان دارای دو بال است که از آن به «عرفان نظری» و«عرفان عملی» تعبیر می‌شود. 🔷 عرفان نظری، علم به حقایق و معارف ناب است که همه آنها به شناخت حقّ سبحانه، اسماء و صفات باز می‌گردد و عرفان عملی، سیر و سلوک در راه رسیدن به کمالات معنوی، اتصال به خداوند و رهایی از مادیات، با هدف دور کردن دل از انحطاط و رسیدن به تکامل شایسته آن است. 🔶 با توجه به این تعریف، عرفان عملی، مقدمه عرفان نظری است؛ زیرا ابتدا باید با قدم صدق و با اخلاص تمام، قلب را از اغیار پاک کرد تا به مرحله شهود رسید تا حقیقت آنگونه که شایسته است، بر سالک جلوه‌گر شود. 🔷 از این دیدگاه، راه عرفان، راه عمل بی‌چون و چرا به همه دستورات شریعت، بالا رفتن از نردبان سلوک(از ظاهر به باطن) و پاک کردن دل که حرم الهی است، از بت‌های خودساخته و معنویت‌های بدلی و کاذب. 🔶 به تعبیر دیگر، عرفان هم عمل به ظاهر دستورات الهی است و هم پاک کردن قلب است و هر دو برای عارف لازم و ضروری است. آری، اصل، پاک کردن و نورانی کردن قلب است، تا سالک دارای قلبی صیقل‌خورده و صاف که حقایق در آن جلوه‌گر است، شود. 🔷 در این صورت است که همه اعمال و رفتار ظاهری و دستورات ریز و درشت شریعت، مفهوم پیدا می‌کند و به همراه آن اعضا و جوارح عارف نیز نورانی می‌گردد. 🔶 در آخر باید گفت: عرفان و معنویت حقیقی آن چیزی است که از دینی حقیقی و واقعی برآمده باشد. عرفان حقیقی نه تنها هدفی حقیقی و واقعی را دنبال می‌کند؛ بلکه در آموزه‌های سیر و سلوکی خود نیز کاملاً تابع شریعت و دین حقیقی است. عرفان حقیقی عرفانی است که تنها راه وصول به معشوق و منبع حقیقی هستی را، خدای متعال و جلب رضایت او می‌داند. 🔷 بنابراین یک عارف حقیقی برای طی طریق و وصول به معشوق، همیشه تابع فرامین خداوند متعال است؛ تا به همان صورتی که او می‌خواهد رفتار کند؛ زیرا برای یک عارف معنا ندارد، که برای رسیدن به معشوق، به رفتارهای خلاف خواست و اراده او روی آورد، و یا اینکه خود را با ابزارهای غیر عقلانی و بدلی مشغول کند. 🔶 از طرفی هم خدای متعال پیام و خواسته‌های خود را به صورت شفاف، دست نخورده و معصومانه، توسط آخرین فرستاده خود در اختیار بشر قرار داده است؛ و بعد از ایشان هم ائمه معصومین (علیهم السلام) و علماء عامل و عارف به دین الهی مبیّن و نشان دهنده سره از ناسره هستند. ♦️ پس عرفان حقیقی، عبارت است از عرفانی که هم غایت آن و هم روش وصول به آن غایت، برآمده از دین حقیقی و معصوم از خطا و انحراف باشد. هر نوع عرفانی که غیر از این باشد، در زمره عرفان‌های کاذب و دروغین محسوب می‌شود. 🔻پی‌نوشت: [1]. observator [2]. حاجتی، میر احمدرضا، عصر امام خمینی، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۳، ص ۸۴. [3]. ملکیان، مصطفی، راهی به رهایی، تهران، نشرمؤسسه نگاه معاصر، ۱۳۸۰، ص ۳۷۶. [4]. ملکیان، مصطفی، مشتاقی و مهجوری، تهران، نشرنگاه معاصر، ۱۳۸۶، ص ۲۷۶. [5]. یثربی، سید یحیی، عرفان نظری، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، ۱۳۷۲، ص ۲۳۲. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2