eitaa logo
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
6.5هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
192 فایل
آشنایی با فرقه های عجیب ادیان و مذاهب – عرفان های کاذب مهدویت – مدعیان دروغین مهدویت آئین ها– جشنها و مراسم عجیب عجایب جهان باستان- فرازمینیها و اتفاقاتی که توضیحی بر تبادل 👇👇 @jh1397 ❌کپی مطالب و فیلم های کانال فقط با ذکر لینک و آیدی کانال مجاز است❌
مشاهده در ایتا
دانلود
سوء‌استفاده مدعیان دروغین از واژه عشق 🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ واژه عشق از جذاب‌ترین و پرطرف‌دارترین و درعین‌حال از آسیب‌پذیرترین، روش جذب مدعیان دروغین است. 🔷 این واژه جذاب، از سویی باعث افزایش اقبال جوانان به عرفان‌های کاذب و از سوی دیگر، زمینه را برای سوء‌استفاده مدعیان دروغین دو چندان می‌کند. 🔶 اشو در این سخن با زیرکی کامل خدای ادیان و مذاهب دیگر را نفی می‌کند و به صورت غیرمستقیم، خود را به عنوان خدای مجسم به مریدان معرفی می‌کند تا آن‌ها با عشق به اشو به سمت کمال پوشالی حرکت کنند. 🔷 خداوند متعال در قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَ لَوْ یَرَی الَّذینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً وَ أَنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعَذابِ. [بقره/165] 🔶 بعضی از مردم معبود‌هایی غیر از خداوند، برای خود انتخاب می‌کنند و آن‌ها را چون خدا دوست می‌دارند، امّا آن‌ها که ایمان دارند، محبتشان به خدا از مشرکان نسبت به معبودهایشان شدید‌تر است.» 🔻مهر بطلان بر تفکر انحرافی اشو؛ 🔷 خداوند متعال در تمامی ادیان الهی، به عنوان مبدأ عشق معرفی شده است. این موضوع در اسلام ناب محمدی از اهمیت ویژه برخوردار است و طبق این دیدگاه انسان با طی کردن کمال حقیقی به عشق واقعی دست پیدا خواهد کرد. ♦️ به فرموده امام عشق و عرفان حضرت علی(علیه‌السلام): «عشق الهی در همه موجودات سریان دارد.»[2] زمانی که انسان، عاشق معبود واقعی خود باشد پرده‌های ظلمت کنار می‌رود. 🔷 بدون شک این موضوع نشان‌گر آن است‌که عشق حقیقی، عشقی است‌که در جان آدمی نهفته و مبدأ و غایت آن، خداوند است. «وَ الَّذِینَ آمَنُوا اَشَدُّ حُبّاً لِلَّه. [بقره/165] کسانی که ایمان آوردند، شدیدترین محبت آن‌ها برای تنها حضرت رب العالمین است.» 🔶 طبق نظر بزرگان، عشق به معبود عبارت‌اند از: «تطهیر باطن بنده از غیر خدا و خالی نمودن وجودش از هر مانعی که بین او و مولایش حائل می‌شود تا جز با حق و از حق نشنود و جز با حق نبیند و جز با حق نگوید.»[3] ♦️ اشو با دعوت مریدان به سوی خود به صراحت این موضوع را نفی می‌کند و عشق به خود را ثمره کمال می‌داند. 🔷 شهید چمران با توجه به سلوک قرآنی خود، مبدأ عشق را خدا معرفی می‌کند تا ثابت شود شهدا عارفان حقیقی این مرز و بوم هستند و توانسته‌اند با پیروی از پیر جماران به سرمنزل عشق برسند. این شهید در مناجات خود بیان کرده است: 🔶 «خدایا، هرگاه دلم رفت که محبت کسی را به دل بگیرد، تو او را خراب کردی، خدایا به هرکه و به هرچه دل بستم، تو دلم را شکستی، عشق هرکسی را که به دل گرفتم، تو قرار از من گرفتی، تو این چنین کردی تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و به جز تو آرزویی نداشته باشم و جز تو به چیزی و یا به کسی امید نبندم.»[4] 🔻 پایان سخن 🔷 مدعیان دروغین با سوء استفاده از واژه‌هایی که در بین جوانان از محبوبیت خاصی برخوردار است به جذب آن‌ها روی می‌آورند، تا با القاء تفکرات انحرافی به نام عشق و محبت، آن‌ها را به پرتگاه گمراهی سوق دهند. ♦️ طبق دیدگاه اسلام ناب محمدی، انسان در مقابل عشق الهی یا همان عشق حقیقی مسئول است و باید تا آخرین لحظه عمرش از آن پاسبانی نماید و از طریق انجام واجبات و ترک محرمات، به کمال برسد. 🔻 پی‌نوشت: [1]. تفسیری از اشو بر داستان‌های صوفیان، باگوان اشو راجنیش، انتشارات فراروان، سال چاپ1382، تهران، ص 49. [2]. فرهنگ دیوان امام خمینی(ره) ، سال چاپ 1387، ص232. [3]. عشق و تصوف، صادق توسلی، انتشارت نشرآذین، سال چاپ 1395، ص67. [4]. زمزم عشق، منصوری لاریجانی اسماعیل، انتشارات شرکت چاپ و نشر بین الملل، سال چاپ 1394، ص 48. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید. 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
فرقهِ عجیبِ « حروفیه » 🔻 قسمت (پایانی) 5️⃣ ♦️ برخلاف صفویه، که پیش از دستیابی به تخت و تاج، هم خود را بر جذب نیروهای ساده دل ایلی و دادن تعالیم زود فهم به آنها قرار دادند. 🔷 حروفیه، برخلاف سایر دراویش، وِرد یا ذکری ندارند و از آداب ایشان این است که هر بامداد در خانه رئیس روحانی که او را بابا می گویند، اجتماع می کنند و با اعتراف نزد او، از او مغفرت می خواهند. 🔶 فضل االله و پیروانش، از این جهت نام حروفیه را برگزیدند که تعالیم شان، براساس تأویل از حروف مقطعه قرآن پایه گذاری شد و سپس به صورت خواستهای مذهبی، سیاسی و اجتماعی شکل گرفت. 🔷 فضل الله با مطالعه دقیق در علم حروف و با تفکر در آثار ابن عربی که او نیز برای حروف اهمیت خاصی قائل بود، به ادبیات فارسی و عربی مسلط شد. 🔶 وی از اعتقادات روزگار خود که شامل مسیحیت، یهودیت، اسلام و تصوف اسلامی بود، آگاهی داشت و با تلفیق این معارف، مسلک جدیدی به وجود آورد. 🔷 او ادعا می کرد که احیاء کننده اسلام در قرن نهم است و شعار او تعالی بخشیدن به انسان و رساندن او به مقام الوهیت است. 🔶 در اینجا ما شاهد بیان مجدد آن عقیده ایم که می گوید، در راس هر صد سال برای دین، مجددی می آید که البته با اعدام فضل الله پیش از آغاز قرن نهم، این ادعای حروفیه محقق نشد. از جهت تفکر و تعقل نیز حروفیه، باطن گرایانی بودند که همچون اسماعیلیه و غلات به تأویل می پرداختند. 🔷 حروفیه، اساس شناخت را در لفظ می دانستند، زیرا خدا محسوس نیست و معتقد بودند، ارتباط میان خالق و مخلوق جز از راه لفظ صورت نمی گیرد. 🔶 به باور حروفیه، تعبیر معانی با حروف و اصوات، در دو قالب عربی ـ که زبان قرآن است ـ و فارسی صورت می گیرد. 🔷 فضل الله در تعالیم خود، مقام نخست را به زبان فارسی می داد و کلمات را به عربی ترجیح می داد. جنبه مهم اعتقادات حروفیان، ارزش گذاشتن به مقام انسان بود. 🔶 فضل الله و پیروان او، زندگی مرفه خود را رها می کردند و برای کسب معرفت و آگاهی، دست به تجربه زندگی معمولی می زدند. اشتغال آنان به پیشه های مختلف و اهمیت کار انسانی نزد آنان، موجب ارتباط نزدیک با مختلف شد. این عامل نیز باعث شد که گروندگان به این فرقه، بیشتر از جامعه شهری باشند. 🔷 حروفیان، در تمام مناطقی که بودند، سعی در نفوذ در دستگاه حاکمه داشتند، تا بتوانند حکومت خاصی با دیدگاه های خود برپا دارند. 🔶 آنها در شهرهایی نظیر اصفهان، هرات و تبریز نیز دست به قیام هایی زدند که حاکمان با فتوای علمای دینی و کشتار آنان موفق به دفع قیامهایشان شدند. 🔷 فضل‌الله با فتوای علمای سمرقند و گیلان، توسط شیخ ابراهیم، حاکم شروان دستگیر شد و در نخجوان سال ۷۹۶ق توسط میران‌شاه کشته شد و جسدش نیز در ۸۰۴ق بدستور تیمور سوزانده شد. 🔶 حروفیه پس از قتل موسس آن، به صورت مخفی فعالیت می‌کردند و مدتی در ایران و عثمانی و مصر پیروان فراوانی یافت. در خلال قرن‌ها، پیروان حروفیه به اتهام داشتن عقاید بدعت‌آمیز سرکوب و قتل‌عام شدند. 🔷 کشتار حروفیه در ایران، این مکتب را به‌کلی نابود نکرد، بلکه در لرستان و غرب ایران، با تغییر شکلی در اصول عقاید، در فرقه نقطویه و اهل حق به حیات خود ادامه داد. ♦️ در حال حاضر نمایندهٔ اصلی حروفیه، فرقه بکتاشیه در ترکیه است. 🔻 منابع: نگاهی به آرا و عقاید و زمینه‌های بروز و ظهور فرقه‌ حروفیه – علی گراوند و فتحعلی شهبازی – هفت آسمان – شماره ۵۵ – ۱۳۹۱ ظهور فرقه حروفیه و تاثیرات فکری و سیاسی آن در اصفهان – سید احمد عقیلی – پژو هش های تاریخی ایران و اسلام – ۱۳۹۱ بررسی تاریخی فرقه حروفیه – فرهاد صبوری فر و جمال لطفی – خردنامه – شماره ۱۵ – ۱۳۹۴ به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
ازمهم ترین شاخصه های عرفان کاذب 🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ 🔻 زیر سوال بردن عصمت رسول الله (ص): 🔷 مکر دیگرِ فرقه‌های انحرافی در عرفان، زیر سوال بردن عصمت پیامبر و بی‌نیاز خواندن مردم از پیامبر رحمت است. 🔶 از همان صدر اسلام کسانی گفتند که ما را به وصیت حضرت رسول (ص) احتیاجی نیست، کلام خدا کفایت می‌کند. امروزه هم می‌گویند انسان خودش موجود کاملی است، عقل دارد، به وحی نیاز نیست. 🔷 یا بعضی دیگر برعکس تبلیغ می‌کنند که عقل مانع و حجاب رسیدن به خداست، عقل را کنار بگذارید. در حالی که قرآن کریم عقل را تمجید کرده است. 🔻 بازداشتن مردم از پیمودن ادامۀ راه انبیای و اوصیای الهی 🔷 ترفند سوم در عرفان‌های کاذب این است که پیروانش را از راه انبیاء و اوصیاء که همان ولایت فقیه است، دور می‌کنند. مدعیان عرفان کاذب ادعا دارند که دین از سیاست جداست! 🔶 مگر رسول الله حکومت تشکیل نداد❓ مگر امام زمان (ع) که تشریف بیاورد حکومت تشکیل نمی‌دهد❓ چگونه دین از حکومت و سیاست جداست❓ 🔻 جداسازی علم از معنویت و عرفان 🔷 از مهمترین ویژگی‌های عرفان‌های کاذب، جداکردن مومنین از طبقه‌ی مراجع تقلید، فقها و علماست؛ موارد متعددی از نفی تفکر و علم در میان مباحث شبه معنوی مخصوصا از نوع شرقی آن موجود است. 🔶 امام باقر علیه السلام می فرمایند: وجود یک فقیه برای شیطان از هزار عابد -که شب تا صبح به عبادت بپردازد، روزها روزه باشد و قرآن بخواند- سنگین‌تر است. 🔷 عرفان های دروغین مردم را نسبت به فقها دلسرد می‌کنند، چون می‌دانند اگر این فقها باشند، نمی‌توانند مردم را گمراه کنند. در حالی که عارف حقیقی، عارفی ست که در مکتب اهل بیت تربیت شده باشد. 🔶 ادعا دارند که عرفان مغز است و ما به مغز رسیده‌ایم دیگر نماز نمی‌خوانیم، دیگر تقلید نمی‌کنیم، در حالی که باید پرسید، پس چرا امیرالمومنین علی علیه السلام نماز می‌خواند؟ پس چرا ایشان هر روز عبادت‌شان بیشتر می‌شد❓ 🔻افراط و تفریط در حلال و حرام الهی 🔷 حیله‌ی زشت‌تر بعضی از عرفان‌های کاذب؛ افراط و یا تفریط در اجرای احکام الهی است. مصادیق متعددی از مسائل اخلاقی، عبادی، رفتاری و خوراک و... را می توان برشمرد که سران عرفان های دروغین درباره آنان یا به افراط رفته اند یا به سمت تفریط. 🔻 استفاده از کرامات ساختگی ♦️ بیشترین حیله‌ای که برای از سمت مدعیان برای معتقدین و مومنین به کار می‌گیرند، استفاده از بعضی کرامات ساختگی است که از طریق علوم غریبه مانند سحر و جادو یا ریاضت‌ها بدست می‌آید و از این طریق قلوب مردم بخصوص خانم‌ها، جوانان و انسان‌های ساده را متوجه خودشان می‌کنند. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
« معنویت‌های نوپدید » کالای تقلبی تمدن غرب ☯️☸️🕉🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ این نظریه غالب بود و مردم می‌خواستند هر آنچه از خوبی در دین وجود داشت را هم در علم به دست بیاورند و علم برایشان مدینه فاضله و بهشت دنیایی ایجاد کند. 🔷 اما بعد از گذشت سال‌ها متوجه شدند که علم نه‌تنها جوابگوی سعادت دنیایی آنان نیست، بلکه تولید حیرت و سؤالات بیشتری می‌کند که جوابی برایش ندارند. 🔶 در کنار این مشکلات، حس معنویت خواهی و توجه به امر متعال نیز توده مردم را به سمت دین و دینداری برگشت می‌داد؛ بعد از حملات اتمی آمریکا به شهرهای هیروشیما و ناکازاکی، مردم با یک بی‌اخلاقی وحشتناک مواجه شدند که در طول تاریخ هیچ جنایتکار و پادشاه ظالمی بدان مرحله نرسیده بود و این اتفاق نقطه عطفی بر تقویت و جهش حس معنویت‌ خواهی مردم گشت. 🔷 این معنویت خودش عامل شناخت حق از باطل و ایستادگی در مقابل ظلم و کمک به مستضعفین عالم می‌باشد که یک امر پیشادینی است و منجر به حرکت به سوی دینداری می‌گردد. 🔶 در این وضعیت مستکبران جهان متوجه شدند که یک رقیب قدرتمند در مقابل ابرقدرتی و فرمانروایی آنان ایستاده است، ولی این قدرت جدید یک ماهیت و وجودی منحصر به فرد دارد؛ آنها متوجه شدند که علاوه بر قدرت، ثروت و امکانات مادی، یک قدرت دیگر وجود دارد و آن قدرت معنویت است که دارندگان این قدرت تبدیل به یک ابرقدرت می‌شوند. 🔷 توجه به وجود یک قدرت معنوی در جهان باعث شد که سردمداران و حاکمان مدعی ابرقدرتی، سراغ شناخت این موضوع رفتند و سعی کردند که آن را کنترل کنند تا اولاً اثرات معنویت از جمله مقابله با ظلم را متوقف کنند و در مرحله بعد جلوی گرایش مردم از مجرای معنویت به سوی دینداری را بگیرند. 🔶 از بین ادیان الهی، مذهب شیعه در دین اسلام با توجه به مطابقت با معنویت الهی بیشترین استعداد را برای پذیرفتن مردم در غرب داشت و ممکن بود یک حرکت قبول اسلام به صورت عمومی شکل بگیرد: « و َرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا»؛ [1] « و مردم را ببینی که گروه گروه در دین خدا درآیند». 🔷 برای جلوگیری از این موضوع، سردمداران تمدن غرب ادیان جدید (معنویت‌های نوپدید) را ایجاد کردند تا یک کالای تقلبی داشته باشند و بتوانند معنویت حقیقی را کنترل کنند. 🔶 کانون های فکری وابسته به مراکز قدرت در تمدن غرب، برای ساختن دین انسان‌گرای مورد نظر، مطالعات گسترده‌ای را در باب ادیان آغاز کردند و پروژه‌های پر هزینه‌ای برای مطالعات میدانی در باب ادیان، در کشورهای گوناگون به اجرا درآمد. 🔷 سرمایه‌گذاری‌های زیادی درباره مطالعات ادیان صورت گرفته است و محقّقان باهوش و پرتلاش، به مناطق گوناگون جهان اعزام شده‌اند تا درباره سنن، رسوم، باورها و آیین‌های مذهبی تحقیق کنند. 🔶 فراموش نکنید که همه این تلاش‌ها، مطالعات و سرمایه گذاری‌ها در متن فرهنگ و تمدنی انجام می‌شود که اساس خود را بر حذف دین از جامعه، تحت عنوان اسطوره زدایی و رفتن به سوی عقلانیت قرار داده است. به اقتضای قواعد اقتصادِ پژوهش، منافع و اهدافی دنبال می‌شده است. 🔷 بی شک یکی از اهداف این بوده است که چطور می‌توانند با پیروان آن ادیان تعامل برقرار کنند و منافع سیاسی و اقتصادی خود را در ارتباط با آنها تأمین کنند. هدف دیگر، ظرفیت شناسی ادیان برای برآوردن نیاز تمدّن جدید به دین و معنویت بوده است.[2] ♦️ در حال حاضر با معنویت‌های نوپدیدی مواجه هستیم که رقیب دینداری و معنویت حقیقی‌اند؛ با تحلیل صحیح از فرآیند ایجاد و توسعه معنویت‌های نوپدید، می‌توانیم روش مقابله صحیح و متناسبی را به کار ببریم. 🔻 پی‌نوشت: [1]. سوره نصر، آیه 2 [2]. به سوی یک دین جهانی، حمیدرضا مظاهری سیف، قم، انتشارات صحبای یقین، 1391، ص43. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
« تئودور هرتصل » پیامبر دروغین صهیونیسم 🔯🔻 قسمت (پایانی) 5️⃣ ♦️ هرتصل بنیانگذار اولین کنگره صهیونیسم بود. 🔷 هرتصل در سال‌های 1902 و 1903 به کمیسیون سلطنتی بریتانیا در امور مهاجرت بیگانگان دعوت شد. وی در آنجا با اعضای دولت انگلیس بالاخص چمبرلن، وزیر وقت مستعمرات، آشنا شده و از وی خواست تا در اسکان یهودیان در صحرای سینا یاری رساند. ♦️از مصر تا اوگاندا و مرگ 🔷 پس از شکست طرح صحرای سینا، در گفت‏وگوى هرتصل با گرینبرگ و چمبرلیندر ۲۰مى ۱۹۰۳، گرینبرگ طرح سکونت یهودیان در جزیره قبرس را برجسته کرد، در حالى که چمبرلین پیشنهاد سکونت در اوگاندا را داد، ولى هرتصل آن را نپذیرفت. 🔶 لیکن شرایط اروپاى شرقى، هرتصل رامصمم کرد تا ضمن از سرگیرى مذاکرات با دولت بریتانیا، حتى طرح اوگاندا را مدنظر داشته باشد. تا با این کار هم با دولت بریتانیا روابط حسنه خود را حفظ نماید و هم با مطرح شدن گزینه‌ای دیگر عثمانی را تحت فشار قرار دهد. 🔷 جوزف چمبرلن، وزیر وقت مستعمرات بریتانیا همکاری نزدیکی با هرتصل برای یافتن سرزمینی به منظور تشکیل دولت یهودی داشت. 🔶 با توجه به اینکه دولت بریتانیا نسبت به اجراى ایده صهیونیستى در اوگاندا نظر مساعد داد و اعلام کرد هیأتى براى شناسایى منطقه به آنجا برود، هرتصل طرح اوگاندا را به کنگره ششم صهیونیستى برد. 🔷 در این کنگره هرتصل بیان کرد که طرح اوگاندا هدف اصلى صهیونیسم نیست، بلکه هدف اصلى احیاى سرزمین اسرائیل است. اما این پیشنهاد مخالفان سرسختی در میان سایر صهیونیست‌ها داشت. 🔶 جریان مخالفان تا آنجا پیش رفتند که طى یک نشست در نوامبر ۱۹۰۳ نماینده‏اى را نزد هرتصل فرستادند و از او درخواست کردند تا طرح اوگاندا ملغا اعلام شود و فقط فلسطین مورد توجه قرار بگیرد. 🔷 گرچه هرتصل در ملاقاتى با شوراى صهیونیست توانست تا حدودى از موج مخالفت‏ها بکاهد، لیکن همچنان مخالفت‏ها با فراز و فرود ادامه داشت تا اینکه هرتصل در سوم جولاى ۱۹۰۴ درگذشت. 🔻ارزیابی نهایی 🔷 ایده صهیونیسم قبل از هرتصل نیز وجود داشت و با گذر زمان قدرتمندتر شد تا اینکه هرتصل توانست آن را تثبیت نموده و تشکیل یک دولت یهودی را تبدیل به هدف اصلی بخش اعظمی از یهودیان و نیز دولت‌های بزرگ اروپا نماید. 🔶 بعدها رواج افسانه هولوکاست باعث گردید تا صهیونیست‌ها فریاد مظلومیت و دادخواهی سر داده و دولت‌های اروپایی نیز که موقعیت را مناسب می‌دیدند طرح اسکان آنها را در فلسطین به مرحله اجراء گذاردند. 🔷 مرگ مشکوک هرتصل فرصت نداد تا وی شاهد عملی گشتن آرزوی شومش باشد 🔶 بدین ترتیب دولت مد نظر هرتصل در سال 1948 و در سرزمین‌های اشغالی فلسطین به مانند غده ای سرطانی متولد گشت. ♦️ البته مرگ مشکوک وی فرصت نداد تا وی شاهد تحقق آرزویش باشد. مرگی که شاید یکی از دلایل آن عدول نسبی وی از خواسته بزرگان صهیون یعنی اسکان حتمی یهودیان در فلسطین بود. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید. 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
آسانای «سوریاناماسکار» عبادتی برای خدای خورشید 🕉🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ آسانای «سوریاناماسکار»، از سه کلمه «سوریا» نام خدای خورشید، «ناماس» به معنی نماز و عبادت و «کار» به معنی فعل و انجام کار است. 🔷 معنی سوریاناماسکار، انجام نماز و عبادت برای سوریا (نام خدای خورشید) است؛ اما ترجمه‌ای که به زبان فارسی شده و در باشگاه‌های یوگا بیان می‌شود، عبارتی دیگر است. ترجمه آن را «سلام بر خورشید» نوشته‌اند. این کار با دقت و برنامه‌ریزی انجام شده تا از واکنش مخاطبین جلوگیری کنند. 🔶 این مطلب که حرکات سوریاناماسکار را عبادت خدای خورشید بیان می‌کند، کاملاً ماهیت غیرورزشی بودن یوگا را آشکار می‌کند. حالا جالب است بدانیم در قرآن کریم به داستانی برمی خوریم که در آن گفته می‌شود در عصر حضرت سلیمان نبی علیه‌السلام، روزی پرنده هدهد، برای حضرت سلیمان نبی از یک منطقه‌ای خبر می‌آورد که خورشید را می‌پرستند و شیطان این عمل را برایشان زینت داده است: 🔷 «وَجَدْتُهَا وَقَوْمَهَا يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لَا يَهْتَدُونَ».[1] «او و قومش را یافتم که به جای خدا، برای خورشید سجده می‌کنند و شیطان، اعمال (زشتشان) را برای آنان آراسته و در نتیجه آنان را از راه (حق) بازداشته است، به این سبب هدایت نمی‌یابند». 🔶 این حالت‌ها و وضعیت‌های بدنی یوگا (در زبان هندی آسانا) که به عنوان ورزش معرفی می‏‌شوند، در واقع نه تنها ورزش نیستند، بلکه اعمال عبادی برای بت‌های هندی هستند. 🔷 این آساناها اکثراً ثابت و بدون تحرک هستند و اصطلاحاً «پوجا» یعنی اعمال پرستش خدایان هندویی نامیده می‌شوند.[2] 🔶 وقتی ماهیت این حرکات عبادت‌‏گونه (آسانا) مشخص می‌گردد، انحرافات یوگا آشکارتر می‌شود. خداوند در سوره نمل پرستش خورشید را از جمله خدعه‌های شیطان معرفی می‏‌کند. مؤید دیگر بر این موضوع، این است که در انجام آساناها توصیه شده که سوریاناماسکار هنگام طلوع و غروب خورشید و در برابر آن انجام شود. 🔷 تکه‌های پازل را وقتی کنار هم می‌گذاریم حقیقتی وحشتناک و ناپسند آشکار می‌شود. فردی که برای شرکت در یک کلاس ورزشی ثبت‌ نام می‌کند، گمان می‌کند که در حال انجام ورزش ذهنی و بدنی است که هم به آرامش ذهن و هم به سلامت جسم خود می‌پردازد. ♦️ اما در واقع و بدون اطلاع، وارد فرقه و مکتب رازآلود و خطرناکی می‌شود که آسیب‌های روحی و جسمی را بر او وارد می‌کند و متأسفانه برخی آسیب‌ها، غیر قابل جبران است. 🔻پی‌‏نوشت: [1]. قرآن کریم، نمل،۲۴ [2]. ‏سوامی‌ ساتیاسنگ‌ آناندا ساراسواتی‌، علم‌ عناصر: «تاتواشودهی‌»؛ تمرینات‌ تانتریک‌ برای‌ پاکسازی‌ جسم‌ و روان‌، ترجمه‌ی جلال‌ مبارکه‌ای‌ موسوی‌ نسب‌ (تهران‌: فراروان‌، ۱۳۷۷)، ۵۲. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
مشخصۀ های عرفان‌های نوظهور 🕉☯️✡️🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ در بینش عرفان‌های نوظهور ، عدم‌جویی معنی ندارد. نباید دنبال چیزی رفت که نیست. آدمی کمبودی ندارد. چون هر چه هست همین است که می‌بینی. پس همه چیز داری. دنبال چه می‌گردی؟! 🔷 این حرف یعنی مرگ تکامل و تعالی، محصور شدن در آن‌چه که هستی. به همین جهت مردم را از گرایش به ادیان الهی منع می‌کنند. چون ادیان الهی وعدۀ آخرت و بهشت و جهنم را داده‌اند. چون آخرت نقد نیست لذا نباید دنبالش رفت. 🔶 فقط دنبال آن‌چه الان هست باید رفت و نهایت استفاده را از آن برد. آن‌چه الان هست رقص، خوراک، پوشاک، گردش و... می‌باشد. در تعالیم اُشو، کریشنا مورتی و... شدیدا به دین حمله می‌شود؛ چون دین مردم را به آخرت دعوت می‌کند. 🔷 ب) عرفان‌های نوظهور عرفان شیطانی‌اند؛ زیرا دقیقا راه شیطان را می‌روند. بدین معنی که برخوردی که شیطان با آدم و حوا داشت؛ اینان نیز با بنی‌آدم همان برخورد را دارند. شیطان در ماجرای اغوای آدم از را عرفان و حکمت وارد شد. به آن‌ها گفت: 🔶 اگر از این درخت استفاده کرده و از میوه‌اش تناول کنید، حیات جاودان خواهید یافت! از آن‌جایی که میل به جاودانگی در فطرت آدم نهفته است از این‌رو برای پاسخ مثبت دادن به میل باطنی‌اش به سوی شجرۀ ممنوعه تمایل حاصل کرد. 🔻 عرفان‌های امروزی نیز از این راه وارد می‌شوند. چند مسأله فطری و غریزی آدمی را مطرح کرده و با شعار پرورش فطرت به نابودی فطرت، قیام می‌کنند. اینان با شعارهای همسوی با غریزه و فطرت وارد شده و می‌گویند: 🔷 انسان باید آزاد باشد. 🔶 هیچ ممنوعیتی نباشد. 🔷 برخودت سخت مگیر. 🔶 خدا همه جا هست و درهمه هست. تو نیز خدایی. 🔷 به گذشته فکر نکنید. 🔶 هرگز احساس پشیمانی نکنید. 🔷 خوش باشید. 🔶 احساس گناه نکنید. 🔷 اینان خود می‌دانند که چه می‌گویند، همان‌گونه که شیطان می‌دانست که چه می‌گفت. او می‌دانست که در این درخت هیچ جاودانگی وجود ندارد ولی از همین راه وارد شد و بعد از آن کلی به آدم و حوا خندید. 🔶 ج) عرفان ناب بدون این‌که چیزی بستاند، هزاران چیز می‌دهد اما عرفان‌های نوظهور می‌گوید اول هرچه داری بده، شاید چیزی بدهم. ولی از آن‌جا که فاقد شیء معطی شیء نمی‌شود، فقط می‌ستاند. 🔷 مولانا آن‌را به دزدی تشبیه کرده است که گوسفند طرف را دزدید. وقتی صاحب گوسفند او را دنبال کرد، دزد بر سر چاهی ایستاد و ناله و فریاد می‌کرد و می‌گفت: من کیسه زرم به چاه افتاده است. صد دینار در آن داشتم، اگر کسی بتواند طلاهای مرا از چاه درآورد (یک پنجم) آن‌را به وی خواهم داد. 🔶 صاحب گوسفند دید ده برابر قیمت گوسفندش را به او وعده می‌دهد. زود لباس‌هایش را درآورد و به درون چاه رفت ولی وقتی بیرون آمد دید دزد لباس‌هایش را نیز به سرقت برده است.[2] 🔷 عرفان‌های نوظهور به اندکی از مال و جان آدمی اکتفا نمی‌کنند. آن‌ها انسان را عریان کرده و در ته چاه ظلمت به حال خود رها می‌کنند. هویت و شخصیت و وجدان را می‌گیرند و یک انسان بی‌همه چیز به جامعه تحویل می‌دهند. 🔶 د) از بررسی همۀ عرفان‌ها تازه به دوران رسیدۀ مغشوش، تنها نتیجه‌ای که به دست می‌آید این است که، همه این‌ها از یک چشمه آب می‌خورند و از یک اتاق فکر فرمان می‌برند. 🔷 ده‌ها بلندگو هستند که یک پیام را به شیوه‌های گوناگون ترویج می‌کنند و آن پیام لاابالی‌گری و هویت‌زدایی است. با ده‌ها بیان می‌خواهند معنویت و قداست را از جامعه انسانی بزدایند. 🔶 گاهی با پیام دین، دین‌زدایی کرده و گاهی با پیام سکس عفت زدایی کرده و بعضی با پیام آزادی، انسانیت، عشق ، زندگی و... مردم را از ریشه‌های ملی و فرهنگی و دینی خود جدا می‌سازند. ♦️ پشتوانۀ همه این‌ها قدرت استعماری و استبدادی و سرمایه‌داری جهان معاصر است. به همین جهت نوک پیکانشان به طرف ادیان الهی نشانه گرفته است. پیام ادیان زنده دنیا، هویت، شخصیت، وجدان، عبادت، انقلاب علیه ظالمان، عفت و پاکدامنی و... هست. ولی پیام عرفان‌های نوظهور، دوری از این امور است . 🔻 پی‌نوشت: [1]. الماس‌های اشو، ص 282-298. [2]. مثنوی مولوی، دفتر ششم، ص 298. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید. 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2