eitaa logo
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
5.9هزار دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
192 فایل
آشنایی با فرقه های عجیب ادیان و مذاهب – عرفان های کاذب مهدویت – مدعیان دروغین مهدویت آئین ها– جشنها و مراسم عجیب عجایب جهان باستان- فرازمینیها و اتفاقاتی که توضیحی بر تبادل 👇👇 @jh1397 ❌کپی مطالب و فیلم های کانال فقط با ذکر لینک و آیدی کانال مجاز است❌
مشاهده در ایتا
دانلود
نیم نگاهی به جایگاه سحر و جادو در اسلام و ارتباط آن با کرامت های ساختگی 🔮🔻 قسمت (پایانی) 6️⃣1️⃣ ♦️ در نهایت شاید به سبب همین آسیب ها است که در نصوص دینی ما مکرراً از استفاده از سحر و مراجعه به ساحر نهی شده است و این امور به منزله کفر و شرک معرفی شده اند. 🔷 زیرا انسان را از صراط مستقیم خارج کرده و در نتیجه آن، او به جایی میرسد که جز خدا افراد و امور دیگری را مستقلاً موثر در امور عالم میداند. 🔻 نتیجه گیری 🔷 با بررسی آیات و روایات اثبات میشود که سحر وجود دارد و خرافه نیست. ریشه سحر اغلب در قدرت های شیطانی است و بر طبق آموزه های دین مبین اسلام مراجعه به ساحر و استفاده از سحر به منزله کفر و شرک است و مجازات ساحر آن است که کشته شود. ♦️ به علت محدودیت های سحر و تفاوت های آن با معجزه میتوان ساحر مدعی نبوت یا امامت را رسوا کرد. 🔷 در طول تاریخ همواره سحر در دیدگاه عموم مردم عمل ناپسند و شیطانی محسوب میشده است؛ اما متاسفانه هنگامی که به همین امور خارق العاده رنگ دینی زده شود و جنبه الهی و معنوی پیدا کند، عاملین این اعمال به عنوان افراد صاحب کرامت در بین مردم معرفی شده و در حدی مقدس میشوند که دیگران آن فرد ساحر را از اولیای خدا و عرفای والا مقام می شمارند. ♦️ از گروه هایی که بیشترین ماهی را از این آب گلآلود گرفته اند متصوفه میباشند. 🔷 صوفیان با تقدیس ابلیس وسلوک شیطانی و ریاضات غیرشرعی صاحب قدرت هایی از جانب اجنه و شیاطین میشوند. آنها از این قدرت ها به عنوان ابزاری برای جذب و سوءاستفاده از مریدان بهره می گیرند. 🔶 در این شرایط وظیفه هر مبلغ دینی میباشد که با آگاه سازی مردم، آن رهزنان عقائد را رسوا کرده و با بهره گیری صحیح از معارف اسلامی نشان دهد انجام امور خارق العاده نشانه حقانیت فرد نیست و نباید به عنوان ارزش تلقی شود. ♦️ بلکه آنچه دارای اهمیت است تسلیم محض بودن مقابل دستورات پروردگار و رعایت تقوای الهی است. 🔶 ماهنامه آفاق علوم انسانی: زهرا توانا ولیزاده به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
سرخوردگی های اجتماعی یکی از عوامل گرایش به عرفان‌های کاذب ☯️🕉☸️🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ به عنوان مثال: نمونه پسر و یا دختری که در جامعه امروز برای عقب نیفتادن از رفقای خود، به سمت دوستی‌های ناسالم می‌رود، و با وجود عدم میل باطنی خود و فشار خانواده دست به بعضی از کارهای غیر عقلی و غیر شرعی می‌زند، در واقع گرفتار نوعی عقده شده است، که برای درمان آن در دین مبین اسلام چاره اندیشی شده است؛ 🔷 اما از آنجایی که به سمت دین ناب رفتن به خاطر محدود شدن در پایبند بودن به اصول و منطق حاکم در آن، برایش سخت جلوه می‌کند، وهمچنین به دلیل نداشتن اطلاعات کافی و لازم در مورد دین و عرفان اصیل، برای خلاصی خود از تبعات عقده‌هایش، به سراغ برخی از معنویت‌های نوظهور که در راستای تأیید اعمال نادرست او می‌باشد می‌رود. 🔶 یکی از عقده‌هایی که از جهت واکنش‌های رفتاری و علمی دارای دو گونه تأثیر مثبت و منفی می‌باشد، «عقده حقارت» است که در اثر عوامل و انگیزه‌های گوناگون در روان انسان‌ها به وجود می‌آید. 🔷 تفاوت بین شخصی که از احساس طبیعی حقارت استفاده مثبت می‌برد و از آن برای کسب موفقیت بیشتر بهره می‌برد، با کسی که تسلیم آن می‌شود، فراوان است. 🔶 اما از نقطه نظر علمی هم آن پیروزی خارق‌العاده و هم آن شکست و حالت منفی هر دو، دو درجه مختلف از «عقده حقارت» محسوب می‌شود. 🔷 هنگام مواجهه یا پیش‌آمدهای تازه، کوشش دارد با آنها برخورد نکند یا وضع دفاعی به خود بگیرد و یا به نحوی موقعیت خود را تغییر دهد؛ حتی ممکن است در این راه بزرگ نمایی نموده و دفع تهاجمی به خود بگیرد و این وضع تهاجمی گاه به صورت احساس برتری نسبت به دیگران خود را نشان می‌دهد. 🔶 بنابراین تفاوت بین یک شخص معمولی و کسی که مبتلا به عقده روانی حقارت یا برتری بر دیگران می‌باشد؛ در کوشش برای کسب قدرت، شهره عام شدن و به نحوی جبران عقده‌های روانی و شخصی است. 🔷 چنین شخصی در واقع با این نحوه رفتار می‌خواهد عذاب وجدان خود را کم کرده، و به خود بباوراند که کارهایش ضد خدا و دین نیست و خدا هم از او ناراضی نبوده و بلکه شیطان برای او چنین القاء می‌کند که تازه مسیر عرفان واقعی را پیدا کرده است. 🔶 از همین رو به سمت عرفان‌ها و معنویت‌های کاذب رفته، و برای رسیدن به آرامشی خیالی و مملو از توهم که همراه با لذت برای او معرفی و توصیف شده است، تن به دستورات و آموزه‌های این معنویت‌ها می‌دهد. 🔷 امام باقر (علیه السلام) می‌فرماید: «شوربختی و حادثه‌ها و نکبت و شکست‌ها، همه به دست انسان و بر اثر گناه آلودگی، پیش می‌آید... .»[1] 🔶 هم چنین امیر بیان و امام عارفان علی (علیه السلام) در کلامی می‌فرمایند: «هَلَکَ مَن أضَلَّهُ الهَوی، و استَقادَهُ الشَّیطانُ إلی سَبیلِ العَمی، نابود شد کسی که هوس گمراهش کرد و شیطان او را به بیراهه کشاند..»[2] 🔷 در نتیجه باید گفت: انجام دادن گناه و میل به آن، از مهمترین عامل تخریب شخصیت و تحقیر شدن یک فرد در مقابل خدا و مخلوقات به حساب می‌آید و مانع جدی در تأثیر آموزه‌های اسلام به شمار می‌آید. 🔶 آدمی به جز آن چیزهایی که زیر بنای جایگاه، آبرو و منش ظاهری او را می‌آفریند؛ باید در صدد به دست آوردن عوامل دیگری برآید که بنیانگذار ارزش‌های معنوی در وی می‌شوند. ♦️ ترک گناه از بزرگترین این عوامل است که نشان دهنده شخصیت انسان‌ها و از طرفی پرورش دهنده آن به حساب می‌آید. 🔻پی نوشت: [1]. محمد بن یعقوب کلینی، كافى، جلد 2، ص 269. [2]. ابوالفتح آمدی، غرر الحکم، طبع نجف، ص 329. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
ترویج تنوع طلبی و هوس‌گرایی در فرهنگ غرب 📡🔻 قسمت (پایانی) 3️⃣ ♦️ به‌ رغم پیشرفت‌های مادی در کشورهای پیشرفته، مردم خوشبختی را احساس نمی‌کنند و از زندگی لذت نمی‌برند. در میان خودشان، اضطراب، نگرانی‌ها قتل‌ها، جنایت‌ها، افسردگی‌ها، وازدگی از زندگی مادی و معنوی، دوری از معنویت و فضیلت، پاشیده شدن اساس خانواده و از بین رفتن پیوند فرزندان با والدین وجود دارد. 🔷 این‌ها گرفتاری‌های آن‌هاست؛ برای دنیا هم که می‌بیند چه به ارمغان آورده‌اند! برای ملت‌های دیگر هم، جنگ و فقر و بی‌سوادی و اختلاف و بدبختی و تیره‌روزی را آورده‌اند. آن‌ها رشد مادی دارند، اما رشد معنوی ندارند. وقتی رشد مادی بدون رشد معنوی شد، نتیجه این است که مشاهده می‌کنید. 🔶 انسانی که در اثر فساد حتی لذت‌های طبیعی هم کامش شیرین نمی‌شود، سرد و بی‌اعتنا می‌شود، به هر ناکامی و رنجی عادت می‌کند و از حیطه انسانیت فرو می‌افتد. چنین موجودی شهروند خوبی برای نظام سلطه است و با رنج‌ها و ناکامی‌های آن کنار می‌آید و تسلیم می‌شود. 🔷 البته انسان هیچ‌گاه فطرت و ساختار وجودی معنوی‌اش را از دست نمی‌دهد؛ ممکن است آن را فراموش کند؛ اما فقر و تعلق وجودی به خدا و استعداد نامحدود روحی تغییر نمی‌کند و از بین نمی‌رود. چنین انسان‌هایی که سلطه‌پذیری برای آن‌ها درونی شده است، همیشه تضاد سلطه‌پذیری و گرایش به آزادی و شکوفایی را در خود خواهند داشت. 🔶 با این وصف اگر الگویی متفاوت و چشم‌اندازی از وضعیت بهتر به آن نشان داده شود، با توجه به این‌که چیزی برای از دست دادن ندارد، می‌توانند به سخت‌ترین مبارزه‌ها وارد شوند. ♦️ این خطری بزرگ برای نظام سلطه است، که هر قدر شالوده‌های ستم پیشه و سلطه‌گر در جوامع بشری همواره روی گسل هستند و این حقیقتی است که نمی‌گذارد هیچ‌گاه آرامش پیدا کنند و از قدرت و سلطه خود کامیاب شوند. [1] 🔻پی‌نوشت: [1]. معنویت‌های رهایی بخش، مظاهری سیف، ص 124. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
دین و جامعه در نگاه « دلایی لاما » 🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ به نظر دالایی لاما، کسانی که تنها بر صحیح بودن آیین و دین خود پای می‌فشارند، در اشتباه‌اند. او معتقد است دیندارانِ درستکاری یافت می‌شوند که از روی نادانی و نشناختن سایر دین‌ها، تنها دین خود را باور دارند و ادیان دیگر را نادرست می‌شمرند. 🔷 به نظر او سرچشمه‌ی این نادانی در دو چیز است: گاه از آموزش‌های دینی است، اما بیش‌تر به دلیل آشنا نبودن با سایر دین‌ها و ناآگاهی از ارزش‌های ژرف آن‌هاست. 🔶 بنابراین راه‌حل این مشکل آن است که اولا افراد آیین خود را با خلوص نیت و درستی انجام دهند و از سویی تا آن‌جا که می‌شود، میان ادیان گفت‌وگو و تبادل اندیشه صورت گیرد.[1] بی‌شک این راه‌حل‌ها به مساهله‌ی دینی منجر خواهد شد. 🔷 البته مطالبی که دلایی لاما در مورد دین و معنویت بیان می‌کند، جنبه‌ی فردی دارد، اما او معتقد است به نوعی در جامعه و اجتماع نیز مطرح می‌شود. 🔶 وی از خوشبختی در زندگی شخصی سخن می‌گوید؛ زیرا بر این باور است که خود فرد کلید تمامی آرامش است. برای ایجاد تغییر در هر جامعه‌ای، باید فرد ابتدا از خود شروع کند. اگر فرد، شایسته و آرام و به دور از دردسر باشد، این امر سبب پیدایش فضایی مثبت در خانواده می‌شود.[2] 🔷 بنابراین او اعتقاد دارد دین امری فردی است، اما با تغییر افراد به تغییر جامعه و اجتماع می‌انجامد. وی از آن‌جا که حقیقت و طبیعت انسان را در همه‌جا و همه زمان‌ها یکسان می‌شمارد، مذاهب مختلف را برای جامعه مطرح می‌داند. 🔶 زیرا به نظر او مذاهب مختلف در واقع با رنج و مسائل اساسی انسان سروکار دارند. از آن‌جا که طبیعت انسان و رنج، یکسان باقی مانده‌اند، مذاهب نیز هنوز موضوعاتی مطرح‌اند.[3] 🔷 او معتقد است حتی اگر افراد اندکی در جهت صلح و آرامش و شادمانی درونی بکوشند و با مهربانی و مسئولیت با دیگران رفتار کنند، فضای جامعه از این حرکت مهرآمیز پاک خواهد شد. 🔶 او می‌گوید، غرقه شدن در اعمال و فرایض معنوی، شما را با رنج و محنت دیگران روبه‌رو می‌سازد و سبب می‌شود همدردی عمیقی در دل احساس کنید و در راه غلبه بر مشکلات دیگران بکوشید. انسان مخلوقی اجتماعی است و توجه به کاستی‌های یکدیگر شالوده زندگی جمعی به شمار می‌آید.[4] 🔷 او ادامه می‌دهد، گاه احساس می‌کنیم اعمال فرد مهم نیست. اما حرکت جامعه ما (اجتماع یا گروه مردم) به معنای به هم پیوستن انسان‌هاست. تا زمانی که هر فرد احساس مسئولیت نداشته باشد، کل جامعه قادر به حرکت نیست. 🔶 بنابراین مهم این است که معتقد باشیم تلاش‌های فردی با معناست. ازاین‌رو، همگی باید تلاش کنیم.[5] از منظر وی هرگونه به تغییر و تحول انسانی مستلزم تغییر در هر یک از اعضای آن است.[6] 🔷 او می‌پندارد جهان کوچک شده و مفاهیمی چون ما و آن‌ها کم‌تر مطرح است. دنیای امروز به گونه‌ای است که افراد همچون اعضای بدن به هم وابسته شده‌اند. 🔷 از این‌رو اگر بخواهیم به واسطه نژادها و ادیان در پی اختلافات باشیم، همیشه اختلاف وجود دارد، ولی ما در سیاره‌ای کوچک زندگی می‌کنیم و چنان‌چه دیگران رنج بکشند، ما نیز سرانجام رنج خواهیم برد.[7] 🔻 تحلیل و بررسی 🔷 دالایی لاما به برابری ادیان معتقد شد. او معتقد به کثرت‌گرایی دینی و به تعبیری پلورالیسم دینی است. 🔶 اصولاً یکی از مبانی مسلک‌های معنوی که طریقت دالایی لاما هم از آن مستثنی نیست این است که تمامی ادیان حاوی حقایقی هستند که می‌توانند دستگیر انسان به مقصد و مقصود باشند و هیچ دینی را بر دین دیگر تمامی ترجیح نیست. ♦️ به بیان دیگر تمامی ادیان و مذاهب از لحاظ شمول حقیقت برابرند که از این نظریه به پلورالیسم دینی تعبیر می‌شود. 🔻 پی‌نوشت: [1]. زندگی در راهی بهتر، دالایی لاما، نشر ماهی، 1381، ص 95-96. [2]. کتاب عشق و همدردی، دالایی لاما، تهران، علم، 1384، ص 11-12. [3]. همان، ص 82. [4]. کتاب کوچک عقل و خرد، تهران، 1382، هامون، ص 14 و 42. [5]. کتاب خرد، ترجمه‌ی میترا کیوان مهر، تهران، 1384، ص 100-101. [6]. کتاب کوچک عقل و خرد، تهران، 1382، هامون، ص 97. [7]. زندگی در راهی بهتر، دالایی لاما، نشر ماهی، ص 132. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
عرفان حلقه فرقه ای عقل ستیز ☯️🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ این افراد با تشویق پیروان به اطاعت بی‌چون و چرا از تعالیم و سلوک به اصطاح عرفانی خود تمام سعی خود را برای عدم استفاده مریدان از تفکر و اندیشه بکار می‌برند تا مریدان به آموزه‌های انحرافی آن‌ها پی نبرند. 🔷 این موضوع در حالی است که هرکس اندکی در منابع اسلامی به ویژه سخنان گهربار خاندان عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) مطالعه و تحقیق کند به راحتی به این مطلب اعتراف می‌نماید که «دین مقدس اسلام دینی است که هم به تفکر و اندیشه و خردورزی بسیار اهمیت می‌دهد و هم به تطهیر دل و جان که سبب سلوک الی اللّه است»[1] 🔶 ولی مدعیان دروغین در عرفان‌های نوظهور به هر نحوی تمام تلاش خود را انجام می‌دهند تا این مسئله صورت نگیرد و موجب بیداری اعضای فرقه نشود. 🔷 با توجه به این‌که آموزه‌های انحرافی عرفان‌های نوظهور برخاسته از مکاتب شرق و غرب و فلسفه یونان باستان است و.... باعث به وجود آمدن بدعت‌های فراوانی در مراحل به اصطلاح سلوکی مدعیان دروغین شده است. 🔶 بسیاری از اصول این آموزها مخالف با عقل و وجدان است؛ هرچند که طرفداران آن، آن علوم را برخاسته از عقل معرفی کنند ولی تطابق این آموزه‌ها با منابع اسلامی خلاف این ادعا را ثابت می‌کند زیرا هرکس که دین را از عقلانیت تهی گرداند، دین اسلام را تحریف نموده و بدعت‌های فراوانی به وجود آورده‌اند. 🔷 پیامبر رحمت (صَلَّی‌ الله عَلیه و آلِهِ) می‌فرمایند: «ِاذا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فِی أُمَّتِی فَلْیُظْهِرِ الْعَالِمُ عِلْمَهُ فَمَنْ لَمْ یَفْعَلْ فَعَلَیْهِ لَعْنَهُ اللّه. [2] هر گاه بدعت در امتم ظاهر شود، عالم باید علم خودش را آشکار سازد -و با براهین به مقابله با انحرافات برخیزد- پس هرکس چنین نکند لعنت خدا بر او باد.» 🔶 در جای دیگر امام باقر (عَلَیهِ السَّلام) می‌فرماید: «سَیَأْتِی عَلَی النَّاسِ زَمَانٌ لاَ یَعْرِفُونَ اللّه مَا هُوَ وَ التَّوْحِید. [3] به زودی دورانی بر مردم فرا خواهد رسید که عقاید فاسد را به اسم توحید به مسلمین عرضه می‌کنند، آنان نه خدا را می‌شناسند و نه معنای توحید را می‌دانند.» 🔷 در عرفان حلقه که یکی از عرفان‌های نوظهور به شمار می‌آید پیروان خود را به این نحو از تفکر و اندیشه باز می‌دارد: «عقل پیوسته با کارهایی که منافع ملموس و مادی نداشته باشد، مخالفت می‌کند و هر جا که انسان بخواهد کار دل را دنبال کند، مخالفت سرسختانه نشان می‌دهد. 🔶 برای نمونه وقتی که شخصی بخواهد تجربه‌ای ماورایی و غیر متعارف پیدا کند، عقل به شدت واکنش نشان داده و چنین دنیایی را منکر می‌شود.»[4] 🔷 اشکال کار در عرفان‌های نوظهور، بی‌اعتنایی به قوّه‌ی عاقله‌ی انسان است. بسیاری از این مکاتب با این شعار که سلوک معنوی کار دل است و فعالیت ذهن کار قوای عقلانی و محاسبه‌گر انسان است، ♦️ عقل را منشأ تشویش‏‌های ذهنی و پراکندگی حواس معرفی کرده و قبل از آن‏‌که مددکار و یاور ببینند، با دیده‌ی مانع و مزاحم به آن می‏‌نگرند تا از این طریق بدعت‌های به وجود آمده در سلوک پوشالی خود را توجیه کنند. 🔻 پی‌نوشت: [1]. چه کسانی نمی‌فهمند، گویا و رسا در نقد عرفان التقاطی و تفکرات یونانی، طیب نیا سیدمحسن، قم، انتشارات رسالت، سال1393، ص185. [2]. کافی، ثقةالاسلام کلینی، مصطفوی جواد، انتشارات ولی عصر، تهران، سال 1395، باب عقل، ج1، ص54. [3]. بحارالأنوار، محمدباقر مجلسی، انتشارات اسلامیه، تهران، سال 1379، ج14، ص348. [4]. انسان از منظر، محمد علی طاهری، انتشارات بی‌تا، ص74. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
تمدن های باستانی چه خدایی را می پرستیدند ❓👹🔻 قسمت (پایانی) 9️⃣ ♦️ خدایان باستانی عموما به شکل بز یا سر حیوان با شاخ و پای سم ترسیم شده اند که بر اساس نقلها دقيقا شكل تجسم و تمثل اجانین است! 🔷 این فرومایگان بوسیله ساحران و جادوگران و کاهنان با مردم ارتباط میگرفتند و دستوراتی میدادند که اگر اطاعت نمیشد شروع به تهدید میکردند و عوامل و حوادث طبیعی را به خود نسبت میدادند و اگر مردم میترسیدند ، خواسته این فرومایگان را قبول کرده و در نتیجه شیاطین به خواسته شان میرسیدند . 🔶 معمولا برای آنها قربانی هم میدادند و برخی بر آنها سجده هم میکردند و میپرستیدند تصویر مجسمه ای که در فیلم جنگیر است یکی از خدایان بین النهرین به اسم پازوزو است. 🔷 در این فیلم به صراحت جن بودن خدایان باستانی را نشان میدهد. جنی که در این مجسمه حلول کرده و نمادش است ؛ به آمریکا رفته و دختری نوجوان را تسخیر میکند. 🔶 این تسخیر به شدت زیاد میشود تا اینکه دو کشیش حرفه ای در جنگیری مامور نجات دختر شده و در نتیجه شکست میخورند و یکی از آنها نیز کشته میشود و در اخر هم نتوانستند پازوزو را شکست دهند . 🔷 در پایان فیلم این شیطان با اقتدار از بدن دختر بیرون آمده و باعث کشته شدن کشیش شده و به راحتی میرود عده ای این فیلم را القا کننده حمله به عراق میدانند یعنی با حمله شیطان از بابل به نیویورک باعث تغییر افکار نسبت به عراق شدند!! 🔶 کف شطرنجی که در معابد شیطانی مثل مصرباستان میان دو ستون بواز و جاکین بود که باعث احضار خدایان میشد امروزه در فراماسونری هم وجود دارند اما آنرا به سلیمان نبی و معبد آن نسبت میدهند. ♦️ به هر حال امروزه نیز از این طریق ممکن است همان خدایان را احضار کنند! به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
« سمسارا » یا « تناسخ » از تعالیم عرفان‌های نوپدید هندی ☯️🔺 قسمت (پایانی) 4️⃣ 🔻اشو برای اثبات تناسخ چنین استدلال می‌کند که: 🔷 «وقتی شب هنگام، برای خوابیدن دراز می‌کشید (وقتی خواب، آغاز نزول بر شما می‌کند و تا حدودی شما را در بر می‌گیرد) آگاهی خود را به آخرین فکر در ذهنتان می‌آورید. 🔶 سپس به خواب می‌روید، و هنگامی که صبح بر می‌خیزید، و آماده‌ی ترک رختخواب می‌شوید، به اولین فکری که پس از برخاستن دارید بنگرید. نتیجه‌اش برایتان تعجب‌آور خواهد بود. 🔷 آخرین فکر شب پیش، اولین فکر روز بعد می‌شود. به همین طریق آخرین آرزو در لحظه‌ی مرگ، اولین آرزو در هنگام تولد می‌گردد. به هنگام مرگ، جسم فاسد می‌گردد ولی ذهن به سفر خودش ادامه می‌دهد. 🔶 سن بدن شما شاید پنجاه سال باشد. اما سن ذهن شما شاید پنج میلیون سال. شما تمام ذهن‌های خود را طول تمامی تولدهایتان داشته‌اید و حتی امروز با خود دارید. ذهن شما مانند یک مخزن، تمام خاطرات تولدهای گذشته‌تان را در خود انباشته می‌کند. از این رو ذهن بسیار پیداست». 🔷 او می‌گوید: «این طور نیست که ذهن شما تنها مخزن تولدهای انسانی باشد. اگر به صورت درخت‌ها یا حیوانات متولد شدید و به یقین نیز چنین است. خاطرات تمام آن تولدها هم اکنون در شما موجود است». 🔶 استدلالات سست این چنینی در تعالیم بسیاری از مروجین معنویت‌های نوپدید در هندوستان وجود دارد. چنانچه یوگاندا یاد آوردن خاطرات گذشته را دلیلی بر اثبات تناسخ می‌داند. 🔻 ساتیا سای بابا مؤسس یکی از جنبش‌های نوین معنوی در هندوستان است. او درباره‌ی تناسخ می‌گوید: ♦️ «زمانی که انسان می‌میرد و در کل محو نمی‌شود، یعنی به نیروانا نمی‌رسد، در بهترین حالت مابین زمین و آسمان (بهشت) سرگردان می‌ماند. او برای مدتی که شایسته‌ی آن است در آنجا می‌ماند و پس از آن دوباره بر زمین فرود می‌آید تا بار دیگر برای رستگاری بکوشد».[3] 🔻پی‌نوشت: [3] . محمدحسین کیانی، معنویت جدید و تهاجم فرهنگی، قم: عصر آگاهی،۱۳۹۰، ص ۲۷. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
غایت مسیر عرفانی شمنیسم ، وهم و خیال است 🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ یکی از آن نحله‌ها شمنیسم‌ها هستند ؛ شمن کسی است که قدرت جادویی دارد و می‌تواند با نیروهای مؤثر بر طبیعت ارتباط برقرار کند و در مداوای بیماران، رفع مشکلات قوم خود، طلب روزی و افزایش برکت، آن نیروها را به کار گیرد.[2] 🔷 این مکتب می‌کوشد با ایجاد تغییر در شالوده‌های عادی احساس و ادراک، جهان را به گونه‌ای دیگر ببیند و از نیروهای پنهان در طبیعت به نفع خود و قبیله استفاده کند. 🔶 نیروهای فوق طبیعی و به بیان دقیق‌تر، پنهان در طبیعت یا نافذ بر آن به صورت رؤیاهای موهوم برای شمن نمودار می‌شود. این رؤیاها، معمولا مطابق با اسطوره‌های قبیله‌ای است که شمن به آن‌ها باور داشته، روی آن‌ها فکر می‌کند و متمرکز می‌شود. 🔷 حتی هواداران پر و پا قرص شمنیسم در میان مردم‌شناسان، روان‌شناسان و محققانی، نظیر هرمانس کاستاندا مشاهدات شمنیستی را موهوم می‌دانند.[3] 🔶 غایت سلوک معنوی شمن، متحد شدن، ادراک نیروی طبیعت در حال محو و البته برجا بودن است که با دیدن رؤیا همراه است و با استفاده از مواد توهم‌زا، موسیقی، آواز و رقص تند و یک‌نواخت صورت می‌گیرد. 🔷 از اواخر قرن نوزدهم استفاده از مواد توهم‌زا در میان شمنیست‌ها (به ویژه بومیان آمریکا) برای دست‌یابی به بصیرت بسیار رایج‌شده است.[4] 🔶 در اواخر قرن بیستم نیز جوانان غربی (که از قفس آهنین تمدن مادی به تنگ آمده‌اند) با روی آوری به این شیوه‌های غیرعادی، برای تخلیه روانی و معنوی خود جریان‌هایی مثل «هوی متال» را پدید آورده‌اند. 🔷 آنان در برنامه‌های خود با استفاده از مواد مخدر، رقص و موسیقی تند، طول موج تشعشعات مغزی خود را چنان مغشوش کرده، از خود بی‌خود می‌شوند که رفتارشان از کنترل خارج می‌شود. 🔶 برخی از این فرقه‌ها (مثل گانزان رزز) حتی به خوردن مدفوع در مجالس رقص می‌پردازند.انسان در این وضعیت مغزی به چه کمالی می‌رسد؟ 🔷 آفتی که در شمنیسم وجود داشت، این بود که ممکن است کسی مورد هجوم ارواح شریر قرار گیرد و بتواند بر نیروی آن‌ها بدون کمک نیروهای خیر مسلط شود. آن‌گاه او به جادوی سیاه خواهد رسید و هرجنایت و شرارتی از او ممکن است؛ چنان‌که دون خوان می‌گوید: استاد من جادوی سیاه داشت. 🔶 امروزه همین باورها منشأ پیدایش گروه‌هایی از جوانان (به ویژه در آمریکا) شده است که خود را شیطان‌پرست معرفی و به‌راستی در ظاهر و رفتار و کنسرت‌های‌شان شیطان را مجسم کرده‌اند. 🔷 در بهترین صورت، شمنیسم برتری انسان را بر سایر موجودات و حیوانات انکار می‌کند؛ حتی تشرف به القاب حیوانی، نظیر خرس بزرگ، گوزن سیاه، سگ زرد و... ویژه شمن‌ها و براساس رؤیاهایی است‌که هنگام اتحاد با نیروهای پنهانی طبیعت مشاهده می‌کنند. 🔶 در نهایت همۀ این کوشش‌ها برای درمان بیماری‌ها و حفظ قبیله از هجوم و بدخواهی ارواح شریر و شیاطین است. ♦️ پرواضح است که غایت مسیر عرفانی شمنیسم، وهم در وهم بوده و معطوف به اتحاد، فنا، شهود نیروی پنهان طبیعت و صورت‌های موهوم منسوب به آن است. 🔻پی‌نوشت: [1]. جهان مذهبی ادیان در جوامع امروز، جمعی از نویسندگان، ترجمه عبدالرحیم گواهی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، ج1، ص 43. [2]. عرفان، آشتیانی، جلال الدین، شرکت سهامی انتشارات، تهران، 1376، ص 17. [3]. همان، ص 197. [4]. جهان مذهبی ادیان در جوامع امروز، جمعی از نویسندگان، ترجمه عبدالرحیم گواهی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، ج1، ص 78. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
یکی از علت های علل گرایش به عرفان‌های کاذب احساس نیازفطری انسان به معنویت است 🕉☯️🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ عرفان‌های کاذب در راستای مقابله با آموزه‌های دینی، از فطرت معنویت خواه انسان و بحران معنویت جهان معاصر به نفع ترویج عقاید و اهداف خود بهره برده و انسان را به جای دعوت به سوی خدا به مفاهیم و اهدافی مانند آرامش، عشق، نشاط، و ... که متاسفانه اینها هم از نوع بدلی و کاذب است سوق می‌دهند. 🔷 از طرفی در میان پدیده‌های عالم آفرینش، انسان را باید پیچیده‌ترین و شگفت‌ترین آنان دانست که به همین دلیل، ناشناخته‌ترین آنان نیز محسوب می‌گردد. 🔶 یکی از مجهولات در مورد انسان همین مساله فطرت است. فطرت انسان به معنی ویژگی‌هایی است که تکویناً در اصل خلقت و آفرینش انسان بکار رفته است. و تکوینی نیز یعنی اینکه اکتسابی نیست، بلکه از نهاد انسان و سرشت او سرچشمه گرفته است.[1] 🔻 راغب اصفهانی می‌گوید: فطر ایجاد و ابداع یک چیز بر هیأت و کیفیت خاصی است که اقتضای فعلی از افعال را دارد؛ پس این آیه شریفه که می‌فرماید: 🔷 «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا [روم/30] فطرتی است که خداوند انسان‌ها را بر آن آفریده و اشاره است به این که مردم را به گونه‌ای خلق و ایجاد کرده است که معرفت و شناخت خدا و ایمان به او در آن‌ها وجود دارد.[2] 🔶 قرآن کریم هم در مورد فطری بودن دین الهی می‌فرماید: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ [روم/30]، پس روی خود را با گرایش تمام به حق، به سوی این دین برگردان، با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است؛ آفرینش خدای تغییرپذیر نیست.» 🔷 بنابراین فطرت انسانی یعنی ویژگی‌های ذاتی که در آفرینش انسان لحاظ شده است. بینش‌ها و گرایش‌هایی که اکتسابی نیستند و در سرشت انسان قرار دارد، فطری نامیده می‌شوند. ♦️ پس فطرت و سرشت انسان خواهان و متمایل به دین الهی است، و دین داری منشأ و خاستگاه فطری در انسان دارد. 🔻 علامه طباطبایی نیز بعد از آن که دین را روش زندگی و نشان دهنده سیر سعادت معرفی می‌کند، می‌فرماید: 🔷 پس برای انسان آفرینش خاصی است که او را به روشی خاص در زندگی و مسیر معیّنی که دارای غایت و هدف مشخصی است هدایت می‌کند که بدون پیمودن این مسیر، به آن هدف نمی‌رسد و این هدایتگر و هادی، چیزی جز فطرت و کیفیت خلقت انسان (که در همه انسان‌ها وجود دارد و تغییر و تحوّل نمی‌پذیرد) نیست و بدین سبب (قرآن) به دنبال تعبیر «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا»، فرمود: «لاَ تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّه»؛ در آفرینش الاهی دگرگونی نیست.[3] 🔻 امام علی (علیه السلام) نیز می‌فرمایند: «إنَّما قَلبُ الحَدَثِ کَالأرضِ الخالِیَةِ مَهما أُلقِیَ فی‌ها مِن کُلِّ شَیءٍ قَبِلَتهُ؛[4] قلب نوجوان، همچون زمین ناکشته است که هرچه در آن افکنده شود، می‌پذیرد.» 🔷 دلیل این قبول و اجازه بذر پاشی در دل جوان همان شوق و اشتیاق وی به معنویت است که از فطرت پاک جوانی سرچشمه می‌گیرد.[5] ♦️ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز فرموده است: «اُوصیکُم بالشَّبان خَیراً، فإنَّهم أَرقَ اَفئِدَه،[6] دل جوان به زمین پاکی می‌ماند که هر بذری در آن بیفشاند، همان را می‌پذیرد.» 🔷 در نتیجه باید گفت: با توجه به گسترش روز افزون عرفان‌های نوظهور و کاذب که سبب انحراف افراد جامعه شده و از طرفی اقشار مختلف جامعه که در پی رفع نیازهای فطری خود و طلب معنویت و عرفان حقیقی هستند. ♦️ باید بدانند که نیازهای معنوی خود را باید با تحقیق و تفحص کردن از کارشناسان خبره در دین و همچنین درک کردن آموزه‌های عرفان اصیل اسلامی از طریق قلب و دل بر آورده سازند. 🔻 پی‌نوشت: [1]. پایگاه اطلاع رسانی حوزه نت. [2]. راغب اصفهانی، بیتا: واژه فطرت. [3]. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، انتشارات بیتا، جلد 16، ص 179. [4]. غرر الحکم و دُرر الکلم، حديث 3901. [5]. برگرفته از سایت پرسمان. [6]. المصباح المنیر، علی مشکینی، قم: نشر الهادی. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
قانون جذب با واقعیت‌های زندگی بسیار فاصله دارد 🧲🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ در این‌جا نمونه‌ای از داستان‌سرایی‌هایی را که در کتاب و فیلم راز مطرح شده، بررسی می‌کنیم. 🔷 راوی داستان جان آساراف است. او تصویر خانه‌ی دلخواه خود را روی تخته‌ی آرزوهایش نصب کرده و هر روز به آن می‌نگریسته و خود را در آن تجسم می‌کرده است. 🔶 اما بعد از پنج سال وقتی که فرزندش او را وادار می‌کند تا یک جعبه‌ی قدیمی را باز کند و داخلش را ببیند، جان متوجه می‌شود که اکنون در خانه زندگی می‌کند که پنج سال پیش تصویر آن را در تابلوی آرزوهای خود قرار داده بوده است و ماجرای این عکس‌ها و قانون جذب را برای فرزندش تعریف می‌کند.[1] 🔷 آیا این داستان می‌تواند واقعی باشد❓یعنی کسی پس از آشنایی با قانون جذب برود و تصویر خانه رؤیایی خود را تهیه کند و در برابر چشمش قرار دهد و مدتی هر روز به آن بنگرد و با تخیل و تجسم احساس کنند که آن خانه مال او شده است. و چنان قدرتمندانه این کار را انجام دهد که پس از پنج سال به آن خانه برسد. و پس از بازدید، خرید، تعمیرات، اسباب کشی و اقامت در آن متوجه نشود که این خانه‌ای بوده که پنج سال پیش آرزوی داشتنش را داشته است ❓ 🔶 ذهن و حافظه‌ی انسان‌های معمولی که نمی‌توانند در پنج سال خانه‌ی مورد علاقه خودشان را جذب کنند، بهتر از ذهن جان آساراف کار می‌کند. 🔷 وقتی یک تصویر با هیجانات همراه می‌شود ماندگاری بیشتری در ذهن پیدا می‌کند و هنگامی که تکرار ارتباط از طریق حواس، مثل دیدن یا شنیدن به آن اضافه می‌شود، بسیار ماندگار می‌شود. 🔶 یعنی جان آساراف به محض دیدن آن خانه باید متوجه می‌شد که این خانه‌ی آرزوهایش بوده است. اساسا اگر قانون جذب را قبول داشته، نباید سراغ خانه‌ای غیر از خانه آرزوهایش می‌رفته و برای خرید آن اقدام می‌کرده است. 🔷 بسیاری از داستان‌های نقل شده در فیلم‌ها و کتاب‌های تبلیغاتی قانون جذب مثل همین مورد، به راستی محل تردید است و به نظر می‌رسد که برای برانگیختن مخاطب ساخته شده است. 🔶 بررسی این داستان نشان می‌دهد که قانون جذب با واقعیت‌های زندگی بسیار فاصله دارد و اگر نمونه‌های واقعی برای قانون جذب وجود داشت، همان‌ها در فیلم‌ها و کتاب‌ها گفته می‌شد. 🔷 مروّجان قانون جذب می‌خواهند با این داستان‌ها، نمونه‌های تجربی برای اثبات قانون جذب ارائه دهند. بر فرضِ صحت این داستان‌ها، آیا با چند خاطره، داستان و ماجرا زندگی می‌توان به یک اَبَرقانون حاکم بر کائنات و زندگی انسان دست یافت و آن‌را اثبات کرد❓ 🔶 استفاده علمی از شواهد عینی برای اثبات قانون جذب به شرطی امکان‌پذیر است که دو گروه از افرادی که به لحاظ هوش و موقعیت اقتصادی و اجتماعی برابرند، انتخاب شوند؛ به یک گروه قانون جذب آموزش داده شود (گروه آزمون) و گروه دیگر به طور معمولی به زندگی ادامه دهند (گروه شاهد). 🔷 هر دو گروه آرزوهای خود را مشخص کنند که در پایان، رسیدن یا نرسیدن به آن‌ها قابل سنجش باشد. سپس باید گروه آزمون هر روز به برنامه قانون جذب، یعنی خواستن از طریق تصویرسازی ذهنی عمل کنند. 🔶 سرانجام پس از یک دوره زمانی، مثلا پنج سال یا ده سال، این افراد با هم مقایسه شوند. در صورتی که میزان دست‌یابی گروه آزمون به اهدافش تفاوت معناداری داشته باشد، قانون جذب می‌تواند درست باشد. تکرار این آزمایش در شرایط مختلف به تدریج موجب اثبات این قانون خواهد شد. ♦️ اما تاکنون در هیچ جای دنیا یک آزمایش کنترل شده و علمی برای اثبات قانون جذب انجام نشده است. 🔻 پی‌نوشت: [1]. راز، راندا برن، 1386، نشر پیکان، تهران، ص 109، 110. [2]. برای اطلاع بیشتر: نگاهی متفاوت به قانون جذب، مظاهری سیف به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
چه عاملی باعث ندیدن انحرافات و زشتی های سرکرده فرقه و یا لیدر شبه معنوی است ⁉️🔺 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
نگاهی به سیر تکاملی فرضیه فرازمینی های باستانی 👽🛸🔻 بخش پایانی (قسمت: پایانی) 🔟 ♦️ همه می دانیم تا ادعایی ارائه نشود که کسی به نقد و رد آن نمی پردازد. 🔷 پس از ارائه فرضیه فضانوردان به صورت نه کاملاً منسجم بود که به تدریج جنبش مقاومت علیه فرضیه مذکور به سردمداری کارل ساگان، رونالد استوری، کلیفورد ویلسون، مایکل هایزر، هنری اورکات، کنث فدر، جیسون کلاویتو، کالاهان، کارول و . . . شکل می گیرد. 🔶 اکنون با افول فرضیه فضانوردان باستانی، ما شاهد اوجگیری جنبش مقاومت هستیم. ساگان به رد ادعاهای دانیکن و تمپل می پردازد، استوری و ویلسون به نقد دانیکن پرداختند، هایزر نقطه مقابل سیتچین است. 🔷 اورکات به رد شواهد فرضیه بیگانگان باستانی از تمدن مصر پرداخت. امثال فدر، کلاویتو، کالاهان و کارول نیز به کلیت فرضیه یورش آوردند. اما شما نام هیچ یک از این منتقدین را در مستند بیگانگان باستانی نه خواهید شنید و نه خودشان را خواهید دید. 🔶 هشتماً- در همان دقایق ابتدایی فصل اول مستند ابراز می شود که میلیون ها نفر در سراسر جهان بر این باورند که زمین در گذشته های دوری توسط بیگانگان مورد بازدید قرار گرفته است. در سال ۲۰۰۹ هنگامی که راوی مستند در حال ابراز چنین مطالبی می باشد، جمعیت زمین ۷ میلیارد است. 🔷 چند میلیون کجا و چند میلیارد کجا. لذا باید گفت این فرضیه گمنام افتاده و هنوز خیلی خیلی مانده است که فرضیه بیگانگان باستانی بخواهد حرفی برای گفتن داشته باشد. در حالی که طرفداران این فرضیه حتی تا ۹۰ درصد مردم را معتقد به موجود فضایی قلمداد می کنند. 🔶 یادآوری نمایم که به هدف اول و دوم که در مقدمه سری اول بیان کردیم رسیده ایم و از هدف سوم نیز پاسخ سئوال چه کسی بذر فرضیه را کاشت و چه کسی آن را به ثمر رساند، دادیم. اما سئوال آخر از هدف سوم که چه کسی از ثمرات این فرضیه بهره مند گشته است را اجازه دهید در مقاله ای دیگر بررسی کنیم. 🔷 در ادامه کار به باید به بررسی دقیقی از ارتباط بین مفهوم فرازمینی ها و (جن) نیز پرداخت تا سطح بالاتری از هدف این سری مقاله نیز محقق شود. 🔻جا دارد اسمی هم از رودکی بزرگ انسان قرن چهارم ببرم که یک هزاره قبل چنین گفت: 🔷 تا جهان بود از سر آدم فراز- کس نبود از راز دانش بی نیاز 🔶 مردمان بخرد اندر هر زمان- راز دانش را به هر گونه زبان 🔷 گرد کردند و گرامی داشتند- تا به سنگ اندر همی بنگاشتند 🔶 دانش اندر دل چراغ روشن است- وز همه بد، بر تن تو جوشن است. 🔷 قدری درنگ کنیم و ببینیم جوشن بر تن داریم یا خیر. ♦️ نویسنده : یوسف ظریف به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
آیا « لذات جسمانی » باعث کمال انسان می شود ❓🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ از نظر اوشو انسان با ارضای نیازهای خود و لذت بردن از آن‌ها است که به کمال، راه می‌یابد. او می‌گوید: «لذت‌جویی، پُلی برای رشد و کمال است.»[3] 🔷 پس حرف اوشو این است که؛ بخور، بنوش، شادباش، ولی این، تمام‌کار نیست. وقتی‌که به‌اندازه کافی، خوردی و نوشیدی و شادبودی، آن‌وقت، چیزی والاتر در انتظار توست و تنها در این زمان است که چیزی بیشتر و والاتر، ممکن خواهد بود. 🔶 وقتی که بخش زمینی، راضی و ارضا شد، آنگاه آسمان، تو را می‌خواند. ناشناخته‌ها تو را می‌خوانند... . [4] و خوش باش! لذایذ را دریاب! خداوند شیء نیست، موضِع است، موضع جشن و سرور، غُصه را دور بریز. او به تو خیلی نزدیک است؛ به پای کوبی برخیز، این چهره ماتم زده را کنار بگذار. [5] 🔷 اوشو خود را لذت پرست و افکار و نظرات خود را لذت‌گرایی می‌داند: «من، لذت پرستم و تا آنجا که می‌دانم، همه آن‌هایی که شناخت پیداکرده‌اند، هر چه هم بگویند، همواره لذت پرست بوده‌اند. بودا، عیسی مسیح (علیه‌السلام) کریشنا... هم لذت پرست‌اند. خداوند، غایت لذت پرستی است. او اوج شادمانگی است.»[6] ♦️ بنابراین می‌توان گفت: «عرفان اوشو عرفانی کاملاً لذت‌گراست که انسان را به بهره‌وری افراطی از لذت‌های دنیوی سفارش می‌کند و بر اساس آن، رقص، پای‌کوبی، شادی، سرور، خنده‌های مستانه، تخلیه هیجانات، بدون رعایت هیچ قانونی، ماهیت و چیستی کمال انسان شمرده می‌شود . 🔷 اگر انسان با این امیال و خوش‌گذرانی‌ها به مبارزه برخیزد، سدی بلند در برابر کمال خود، کشیده و به خود و انسانیت، خیانت کرده است و ارضای لذت‌های آنی و لحظه ای است که انسان را بالا می‌برد و آن‌گاه، چیزی والاتر را انتظار می‌کشد.»[7] 🔻 در کلام اوشو یک ناسازگاری درونی و همچنین یک نوع ناسازگاری بیرونی مشاهده می‌شود. ناسازگاری درونی را می‌توان این‌گونه بیان کرد؛ 🔷 اولاً: تعدیل غرایز و رعایت تعادل در رفتار، تنها راه رسیدن به کمال است. چون دنیا و تمام نعمت‌های آن اگرچه برای آسایش انسان آفریده شده، ولی غرق شدن زیاد در آن مانع کمال است، و فرو رفتن در لذت‌های آنی و زودگذر مانند: شادی، رقص، پای‌کوبی و خنده‌های مستانه، انسان را به لبه پرتگاه و سقوط نزدیک خواهد کرد درحالی که اوشو در تمامی سخنان خود همه را دعوت به لذت پرستی و دنیاگرایی افراطی می‌کند. 🔶 ثانیاً: غرق شدن در رفاه و سکس، مساوی است با احساس پوچی: اوشو در سخنان خود رفتار غربی‌ها را نقد کرده، و می‌گوید: «علت خودکشی‌های فراوان در غرب، غرق شدن غربی‌ها در آسایش است؛ زیرا همه چیز دارند ولی بازهم در اعماق وجود خود احساس تُهی بودن و پوچی می‌کنند. 🔷 او در حالی به نقد غربی‌ها می‌پردازد، بی‌خبر از آنکه عرفان او انسان را سریع تراز همه چیز به‌سوی پوچی پیش می‌برد؛ زیرا هرچه انسان در سکس، افراطی عمل کند، غریزه حیوانی او زودتر، اشباع‌شده و از بُعد معنوی، غافل‌تر می‌شود و با ارضای این غریزه بازهم حیران و سرگردان، به دنبال معنویت خواهد گشت.» 🔶 اما ناسازگاری بیرونی را می‌توان چنین گفت که؛ کمال‌جویی و سعادت خواهی، یکی از گرایش‌های فطری در هر انسانی است و همه تلاش انسان برای پاسخ‌گویی به این گرایش و زدودن نقص‌ها و دست‌یابی به کمال‌ها و رسیدن به چنین سعادتی است؛ هرچند ممکن است که در بیشتر موارد، در تعیین مصادیق کمال، به خطا برود. ♦️ ولی از دیدگاه اوشو، کمال خواهی و سعادت طلبی، همان بهره‌وری کامل از لذت جنسی و هواهای نفسانی زودگذر است که نتیجه‌ای جز هلاکت بشریت را در پی نخواهد داشت. 🔻 پی‌نوشت [1]. اوشو، الماس‌های اوشو، ترجمه: مرجان فرجی، تهران، نشر فردوس، ص 118. [2]. اوشو، تائوئیزم و عرفان شرق دور، ج 2، ترجمه فرشته جنیدی، تهران، نشر هدایت الهی، ص 205. [3]. اوشو، الماس‌های اوشو، ترجمه: مرجان فرجی، تهران، نشر فردوس، ص 118 [4]. اوشو، راز، ج 2، ترجمه محسن خاتمی، تهران، نشر فرا روان، ص 104. [5]. الماس‌های اوشو، ترجمه: مرجان فرجی، تهران، نشر فردوس، ص 137. [6]. همان، ص 246 [7]. سايبان خودساخته عرفان مدرن، محمد اسماعیل عبداللهی، انتشارات باقرالعلوم ع، ص 138. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
یکی از ویژگی‌های منحصر بفرد در عرفان سرخپوستی گیاهان « توهم زا » است🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ با چه ترازویی کاستاندا اصیل‌تر بودن درک وهم را نسبت به عقل و عالم محسوسات می‌سنجد❓ 🔷 اگر شکاکیت انسان به قوای حسی خود هم سرایت کند، کدام دریافت از تیررس شک در امان می‌ماند❓ 🔶 بالاخره اصالت را باید به کدام قوه داد❓ 🔷 به سؤال دیگری هم باید پرداخت و آن این‌که حوزه دریافت‌های قوهٔ وهم تا کجاست و اساساً کارایی و واقع‌نمایی آن چه میزان است❓ 🔶 اگر بپذیریم که کار ذاتی این قوه نمایش‌های غیر منطبق با واقع است، در آن صورت راهبری به دنیای واقعی که کاستاندا ادعا نموده، و درنتیجه نظام معرفتی که وی عرضه کرده است، از اساس مخدوش خواهد بود. 🔷 گیاهان قدرت و داروهای روان‌گردان، همچون پیوت، قارچ، تاتوره و بذر ذرت که کاستاندا شرحی دراز درباره کشت و تربیت و طرز استفاده از آن‌ها در کتاب‌هایش آورده است؛ همگی با منطق محور قراردادن قوه وهم در عرفان ساحری است و به حاشیه راندن قوه درک و تعقل. 🔶 عرفان ساحری، به گونه‌ای وحشتناک به استفاده از گیاهان روان‌گردان و تجربهٔ دنیای وهم تشویق نموده است. 🔷 تخریب جسم و اختلالات روانی و روحی و اختلال سیستم عصبی و تغییر در عمل مغز، کم‌ترین پیامد منفی استفاده از این گیاهان است به طوری که در موارد زیادی رؤیاها و کابوس‌های آزاردهنده بر زندگی فرد سایه انداخته و آن را به جهنمی تبدیل می‌کند. 🔶 به راستی اگر قرارباشد با توسل به داروهای توهم‌زا، تجربه عرفانی محقق شود، چه نیازی به شعار «بازگشت به طبیعت و اتحاد با طبیعت» وجود دارد❓ 🔷 آیا هدف از تقدس طبیعت و مدح آن، فقط وجود همین گیاهان در طبیعت است❓ 🔶 باید پذیرفت که سالک در عرفان ساحری با ورود به فضای وهم، جهان را و درنتیجه غایت هستی و در نهایت خالق هستی را جز وهم نمی‌بیند و چند صباحی با صورت‌های خیالی خودساخته سرگرم می‌شود و «بازی گرفتن همه چیز» و «بازی دادن خود» تنها دستاورد سالک در مرام ساحری خواهد بود! 🔷 روشن است که این‌گونه حالاتِ توهم آمیز، با شهود عارفانه و معرفت الهی و مکاشفه رحمانی کم‌ترین قرابتی ندارد. 🔶 فراموش نکنیم که عرفان ساحری یکی از جریان‌هایی است که ریشه در جادوگری کهن دارد. 🔷 سنت جادوگری از سنت‌های کهن است که در رویارویی با آیین‌های توحیدی ریشه دارد. در قرآن این عمل مذمت شده و در روایات شیعی در مرتبه انکار خدا از آن نام برده شده است. 🔶 جادوگری در مسیحیت، نوعی کفر تلقی‌گردیده و در متون کهن یهود از آن به نوعی بت‌پرستی یاد شده و چنان وانمود شده که هدف اساسی بسیاری از پیامبران بنی‌اسرائیل به نقل متون مقدس یهود، مبارزه با این مرام خطرناک بوده است . 🔷 در تلمود، کتب دینی کهن یهود، جادوگر مجرم و محکوم است؛ زیرا که از اوامر تورات می‌گذرد؛ درحالی‌که شعبده‌باز با وجودی که تأیید نمی‌شود مجرم نیست[۲]هر نوع سحر و جادو و فالگیری به شدت تقبیح و محکوم شده،[۳] تا جایی که جادوگری از اعمال مخصوص بت پرستان قلمداد شده است.[۴] 🔶 این عمل بهره‌ای از حقیقت (اثر تربیتی و تعالی‌بخش) ندارد. سحر نوعی از تصرفات غیرعادی را با خود دارد و ورود به دنیایی ناشناخته و جدید محسوب می‌شود. ♦️هر گونه ورود به دنیای ناشناخته، رشد دهنده و تعالی‌بخش نیست،در زندگی دنیوی هم کارگشا و راهگشا نیست؛ چنان‌که دون‌خوان خود به این مهم اعتراف کرده است: 🔻 🔷 [در زمان‌های گذشته]، پس از سال‌ها سروکار داشتن با گیاهان اقتدار، بعضی توانستند به عمل دیدن (بصیرت درونی) دست یابند. البته بینندگانی که فقط می‌توانستند ببینند. 🔶 آن‌ها با ناکامی روبه‌رو شدند و هنگامی که سرزمینشان مورد تاخت‌وتاز فاتحان قرار گرفت، آن‌ها نیز مانند هر آدم دیگری بی‌دفاع ماندند. این فاتحان، تمام دنیای تولتک‌ها را تصرف کردند و همه چیز را به خودشان اختصاص دادند.[۵] ♦️در مرام سرخ‌پوستی، آنچه اهمیت دارد خود سالک است و دستیابی به قدرت‌های ماورایی و حفظ این قدرت‌ها. با همین نگاه است که کاستاندا تصریح می‌کند استادم تاکنون چندین نفر را با قدرت‌های جادویی کشته‌است.[۶] 🔻پی نوشت [۱] ـ آموزش‌های دون‌کارلوس، کندری ص ۵۴ [۲]. گنجینه از تلمود، آبراهام‌کهن، فریدون گرگانی، ص ۲۳۱ [۳]. ر.ک: خدا، جهان، انسان و ماشیح در آموزه‌های یهود، آبراهام کهن، ص ۲۳۷؛ ویل دورانت، تاریخ تمدن، آغاز عصر خرد، ص ۶۸۱ [۴] همان، ص ۲۳۴ [۵] ـ آتش درون، کاستاندا، مهران کندری، ص ۱۵ [۶]. کاستاندا، قدرت سکوت ص ۱۷۴ به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
ترویج عرفانهای کاذب و سحروجادو در حوزه نشر کتب کودک و نوجوان 🔺 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
راز بزرگ عارف نمایان و ارتباط با جنیان 👹🔻 قسمت (پایانی) 9️⃣ 6️⃣ راه هاي در امان ماندن از مکر شيطان ♦️ بالاخره آخرين پرسش اين است که چگونه مي توان از مکر و نيرنگ شيطان در امان ماند و مانع تسلط شياطين بر خود شد❓ 🔷 بر اساس آنچه که در روايات معصومان (ع) آمده است، با انجام برخي کارها مي توان با تسلط شيطان مبارزه کرد و خود را از شر اين دشمن بزرگ انسان در امان نگه داشت. 🔻 عناوين برخي از اين امور به اين شرح است: 1️⃣ توکل به خدا؛ 2️⃣ پناه بردن به خدا؛ 3️⃣ روزه داري؛ 4️⃣ ياد خدا و روز جزا؛ 5️⃣ استغفار؛ 6️⃣ صدقه؛ 7️⃣ مواظبت بر اوقات نماز؛ 8️⃣ مداومت بر اوقات نماز؛ 9️⃣ تلاوت قرآن؛ 🔟 بلند گفتن اذان؛ 1️⃣1️⃣ بر زبان راندن نام خدا؛ 2️⃣1️⃣ مداومت به آيت الکرسي پيش از خواب؛ 3️⃣1️⃣ تلاوت سوره هاي معوذتين (فلق و ناس)؛ 4️⃣1️⃣ رعايت بهداشت تن، لباس و خانه؛ 5️⃣1️⃣ شتاب در غسل جنابت؛ 6️⃣1️⃣ تلاوت آيه سخره ( آيه 54 سوره اعراف)؛ 7️⃣1️⃣ تلاوت سوره بقره در خانه؛ 8️⃣1️⃣ تلاوت دو آيه سوره بقره پيش از خواب؛ 9️⃣1️⃣ خوابيدن با طهارت؛ 0️⃣2️⃣ حفظ زبان از دروغ، غيبت، تهمت، فحش؛ 1️⃣2️⃣ پرهيز از سوگند دروغ؛ 2️⃣2️⃣ پرهيز از غذاي شبهه ناک؛ 3️⃣2️⃣ پرهيز از ربا، رشوه و مال يتيم؛ 4️⃣2️⃣ پرهيز از پرخوري؛ 5️⃣2️⃣ دوري از مسخره و استهزاي مردم؛ 6️⃣2️⃣ اجتناب از گناه؛ 7️⃣2️⃣ پرهيز از لهو و لعب؛ 8️⃣2️⃣ دوري از ساز و آواز؛ 9️⃣2️⃣ پرهيز از دورويي و نفاق؛ 0️⃣3️⃣ پرهيز از تملق و چاپلوسي؛ 1️⃣3️⃣ پرهيز از نگاه به نامحرم؛ 3️⃣2️⃣ اخلاص در عمل؛ 3️⃣3️⃣ پرهيز از شوخي و پر حرفي؛ 4️⃣3️⃣ اجتناب از مجالس لهو؛ 🔻 پي‌نوشت‌ها: 1- آيت الله سيد علي علم الهدي، مناظره با دانشمندان، صص 125-128. 2- شرح حال جالب و جامعي از مرحوم زرآبادي به قلم محقق عالي قدر استاد، محمد رضا حکيمي به مناسبت شصتمين سال رحلتش در کيهان فرهنگي ( سال نهم، شماره دوازدهم) منتشر شد، سپس در کتاب « مکتب تفکيک»، صص 160-174 درج گرديد. 3- شرح حال مرحوم شيخ مجتبي قزويني نيز در کتاب ارزشمندي به نام: « متأله قرآني» زير نظر ايشان تأليف شده است. فشرده اي از شرح حال مرحوم ملکي نيز درمقدمه کتاب « توحيد الاماميه» آمده است.(4) 4- ملکي، توحيد الاماميه. 5- اينجا منظور از شيخ صدوق، همان احمد بن اسحاق است، نه شيخ صدوق معروف. 6- شيخ طوسي، الغيبه، ص 289. 7- حميد سفيد آبيان، لاله اي از ملکوت، ص 50. 8- همان، ص 60. 9- سوره انعام، آيه 121. منبع: نشريه موعود( ويژه جن) ، به قلم استاد مهدی پور به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
آیا عرفان و عقل با هم در تعارض هستند ⁉️🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ در عرفان‌های دیگر، مثلاً در بودیسم و هندوئیسم نیز چنین بحث‌هایی وجود دارد و قوانین منطق و عقل را در حوزه‌ی عرفان جاری نمی‌دانند. والتر استیس می‌گوید که عرفان خارج از حوزه‌ی داوری، قضاوت و درک عقل و قوانین منطق است.[2] 🔷 صدرالمتألهين براى بيان نحوه ارتباط عقل و عرفان و تبيين جايگاه هريك، نخست در معرفى «عرفان» حقيقى و «عارفان» راستين كوشيد و در اين راه، با صوفيان دروغين و همچنين عرفان ستيزان ريايى به مبارزه برخاست و سپس چگونگى ارتباط برهان و عرفان را بيان نمود. 🔶 در این میان عقلی گرایان یا فیلسوف در استدلالات خود تنها به مبادی و اصول عقلی تکیه می‌کند. و ابزار کار او عقل و منطق و استدلال است ولی عارف مبادی و اصول کشفی و شهودی را مایه استدلال قرار می‌دهد و آن را به زبان عقل توضیح می‌دهد. 🔷 ولذا ابزار کار او، دل، و مجاهده و تصفیه و تهذیب و حرکت در باطن است. فیلسوف می‌خواهد جهان را به صورت کامل بفهمد ‌و همین را کمال انسان می‌داند و عارف تلاش می‌کند به کنه و حقیقت هستی که خداست برسد. 🔶 در نظر فیلسوف غیر خدا هم اصالت دارد و تفاوت ماسوا با خدا در وجوب و امکان است ولی در نظر عارف غیر خدا هیچ نیست و هر چه هست اسماء و صفات و تجلیات خداست نه اموری در برابر او.[3] 🔷 افزون بر آنچه گفتیم، معارفی از راه عرفان به دست می‌آید که عقل به آن راه ندارد. گفته می‌شود سه نوع یا سه مرتبه از یقین داریم که عبارت‌اند از: علم‌الیقین، عین‌الیقین و حق‌الیقین. 🔶 به عبارتی عقل می‌تواند شما را به علم الیقین برساند که اولین درجه و نازل‌ترین درجه‌ی معرفت یقینی است و شما تنها علم پیدا می‌کنید که خدایی وجود دارد یا واجب‌الوجودی موجود است. 🔷 به همین سخن است که عارف می‌گوید که فیلسوف خیلی قانع است و بی‌جهت قانع است زیرا، اینجا جایی است که نباید قانع بود. 🔶 عارف می‌گوید ما به این مقدار از خداشناسی قانع نیستیم که واجب‌الوجودی موجود است. من می‌خواهم واجب‌الوجود را ببینم، با او حرف بزنم، و با او ارتباط شخصی و حضوری و مستقیم داشته باشم.[4] ♦️ و به بیان امام حسین (علیه السلام) که فرمودند: هیچ چیزی نمی‌تواند واسطه در اثبات وجود خداوند شود «أیکون لغیرک من الظهور ما لیس لک؟» آیا غیر تو ظهوری دارد که تو نداری و آن غیر باید تو را روشن کند؟[5] 🔻پی‌نوشت: [1] . محمد فنائی اشکوری، شاخصه‌های عرفان ناب شیعی، انشارات اسراء ۱۳۹۴، ص ۶۹ [2] . والتر استیس، عرفان و فلسفه، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، انتشارات سروش ص ۵۹ [3] . علاّمه مطهری، آشنایی با علوم اسلامی، انتشارات صدرا، ص ۸۹ ـ ۹۱ [4] . محمد فنائی اشکوری، شاخصه‌های عرفان ناب شیعی، انشارات اسراء ۱۳۹۴، ص ۸۶ [5] . دعای عرفه امام حسین (علیه السلام). به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
الگو برداری پائولو کوئلیو از فلسفه «آریستیپوس» 🔻 قسمت (پایانی) 4️⃣ ♦️ امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: «إِنَّ الْعُبَّادَ ثَلَاثَةٌ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَوْفاً فَتِلْکَ عِبَادَةُ الْعَبِیدِ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی طَلَبَ الثَّوَابِ فَتِلْکَ عِبَادَةُ الْأُجَرَاءِ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حُبّاً لَهُ فَتِلْکَ عِبَادَةُ الْأَحْرَارِ وَ هِیَ أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ؛[3] 🔷 عبادت کنندگان سه دسته‌اند: گروهی خدا را از ترس عبادت می‌کنند، این عبادت، عبادت بردگان است؛ و گروهی خدا را برای طلب ثواب عبادت می‌کنند، این عبادت عبادت مزد بگیران است؛ و گروهی خدا را از روی محبتی که به او دارند عبادت می‌کنند، این عبادت عبادت آزادگان است و این عبادت برترین عبادت‌هاست.» 🔶 همین سه رویکرد(افراطی، تفریطی و اعتدالی) درباره نفس خواهی هم مطرح است. رویکرد افراطی به نفس خواهی، برخی از اندیشمندان غربی را به اصالت انسان و خویشتن محوری سوق داده است. 🔷 رویکرد تفریطی به نفس خواهی و پرستش آن، در برخی اندیشه‌های جامعه شناختی بروز کرده است، به‌طوری که حقیقتی برای فرد و نفس او قائل نیستند و او را تا حد ظرفی خالی که از جامعه پُر می‌شود تنزل داده‌اند. 🔶 اما رویکرد اعتدالی به نفس خواهی این است که نفس نه اصل و محور است و نه مطرود و رانده شده؛ بلکه باید تلاش نمود تا نفس (این ودیعه الهی) را از بند تعلقات دنیوی حفظ کرد و آنرا به هدف اصلی جهان آفرینش یعنی خداوند نزدیک نمود. این نفس خواهی در حقیقت، کرامت دادن به خویشتن است نه اصالت دادن به آن. 🔷 «وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحيمٌ[یوسف/53]؛ من هرگز خودم را تبرئه نمی‌کنم، که نفس(سرکش) بسیار به بدی‌ها امر می‌کند مگر آنچه را پروردگارم رحم کند! پروردگارم آمرزنده و مهربان است.» 🔶 «وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ لْمَأْوی.[نازعات/40-41] و آن کس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوی بازدارد قطعاً بهشت جایگاه اوست.» 🔷 «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی إِلی رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلی فی عِبادی وَ ادْخُلی جَنَّتی.[فجر/27-30]؛ تو ای روح آرام‌یافته! به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است، پس در سلک بندگانم درآی، و در بهشتم وارد شو!» 🔶 هم چنین امام سجاد (علیه السلام) در یکی از مناجات‌های خود با خداوند متعال عرض می‌کند: «اللَّهُمَّ خُذْ لِنَفْسِکَ مِنْ نَفْسِی مَا یُخَلِّصُهَا، وَ أَبْقِ لِنَفْسِي‏ مِنْ نَفْسِي‏ مَا يُصْلِحُهَا، فَإِنَّ نَفْسِي‏ هَالِكَةٌ أَوْ تَعْصِمَهَا؛ بار خدايا براى خود از نفس‏ من بهره‏ اى كه آن را (از عذاب برهاند) قرار ده و آنچه آن را به صلاح و سازگارى آورد براى من بگذار، زيرا نفس‏ من تباه شونده است (از عذاب رهائى نمی‌يابد) جز آنكه تو آن را (از هر پيشامدى) نگهدارى‏.»[4] ♦️ بنابراین با توجه به توضیحاتی که بیان شد باید گفت: آنچه در اسلام اصالت داشته و محور محسوب می‌شود، تنها خداوند است و همه نعمت‌های مادی و معنوی در اختیار انسان قرار گرفته است تا ابزاری برای حرکت آدمی به سمت این اصل و محور باشد؛ حتی نعمت‌های بهشتی از آن رو مطلوب است که ثمره تلاش انسان به سوی تقرب به خداست نه اینکه خود اصالتی در قبال خداوند و تقرب به او داشته باشد. 🔻 پی‌نوشت: [1]. hedonism. [2]. عبد اللهی، محمد اسماعیل، سایبان خود ساخته عرفان مدرن، تهران، نشر پژوهشکده باقر العلوم(ع)، ص 255. [3]. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، جلد‏2، ص 84. [4]. صحیفه سجادیه/ دعای بیستم. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2