eitaa logo
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
6.5هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
192 فایل
آشنایی با فرقه های عجیب ادیان و مذاهب – عرفان های کاذب مهدویت – مدعیان دروغین مهدویت آئین ها– جشنها و مراسم عجیب عجایب جهان باستان- فرازمینیها و اتفاقاتی که توضیحی بر تبادل 👇👇 @jh1397 ❌کپی مطالب و فیلم های کانال فقط با ذکر لینک و آیدی کانال مجاز است❌
مشاهده در ایتا
دانلود
وحی فصیح یا متون عربی ساختگی غلط خدای بهائیت ✡️🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ اول: در زبان عربی واژه «معاشره» چون معنای متعدی دارد (نه لازم)، بدون واسطه به مفعول خود می پیوندد. لذا در زبان عرب گفته می شود: «عاشروا فلانا» و هرگز «عاشروا مع فلان» گفته نمی شود. لذا در قرآن کریم هم بطور صحیح آمده است: 🔷 «وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ (نساء/19)؛ و با آنان (زنان خود) به نيكويى رفتار كنيد.»؛ نه بطور غلط و به این صورت: «عاشروا معهن بالمعروف.» نازل شود. 🔶 اما بر خلاف زبان عربی، در زبان فارسی واژه معاشرت به همراه کلمه (با) به مفعول خود می پیوندد، مثلاً می گویند: «با دانشمندان معاشرت کنید.» از این رو پیامبرنمای بهائی هم از آنجا که فارسی‌زبان بوده و به دروغ ادعای اعجاز فصاحت و بلاغت آثارش را داشته، نتوانسته از این عادت زبانی بگریزد و در کتاب اقدس نوشته است: «عاشروا مع الادیان بالروح و الریحان؛(2) با پیروان سایر ادیان به روح و ریحان معاشرت کنید.» 🔷 دوم: از دیگر نمونه های اختلاط قواعد زبان فارسی و عربی و خروج از حصار فصاحت و بلاغت توسط پیامبرنمای بهائی را می توان به خلط اسم مفعول در زبان عربی و فارسی توسط او اشاره کرد. 🔶 در زبان عربی معمولاً از افعال لازم، اسم مفعول نمی سازند، مثلاً از «نزل ینزل» واژه «نازل» ساخته می شود ولی «منزول» در زبان عربی به کار نمی رود. چنانکه از «طار یطیر» واژه «طائر» را می سازند، ولی «مطیور» در عربی معمول نیست. 🔷 اما در زبان فارسی برای همه افعال (لازم و متعدی) می توان صفت مفعولی ساخت؛ مانند «فرود آمده»، «پریده» «برآمده» از مصدر «فرود آمدن»، «پریدن» و «برآمدن» که همگی مصدر لازم اند. 🔶 اینک اگر یک پارسی زبان بخواهد به زبان عربی سخن بگوید در صورتی که از ساختار زبان عربی به درستی آگاه نباشد، ممکن است بنا به عادت زبان مادری اش، برای افعال لازم به جای صفت، اسم مفعول عربی به کار برد. مثل بکارگیری واژه های «مطلوعا»، «منزولا»، «مطیورا» در سوره النصر که پیامبرنمای بهائی به صورت اشتباه به کار برده است.(3) 🔷 در واقع پیامبرنمای بهائی، این واژه های نادرست را تحت تأثیر زبان فارسی ساخته و ثابت کرده که سیاه مشق هایش، محصول یک فارسی زبان کم سواد و نه برآمده از علم نامتناهی الهی است.(4) ♦️ آری؛ همین اشتباهات فاحش ادبی بود که بهاء مجبور شد به توجیه غلط های معجزاتش روی بیاورد و در عوض، عاجزانه غلط های ساختگی خود را میزان صحت و سنجش دیگر عبارات معرفی کند: «یا مَعشَر العُلماء لا تزنوا کِتابَ الله بِما عِندکُم مِنَ القَواعِد و العُلُوم انه لَقسطاسِ الحَق بین الخَلق قَد یُوزنَ ما الاُمَمِ بِهذا القِسطاس الأعظَم؛(5) ای جماعت عالمان، کتاب خدا را با آن قاعده‌ها و علومی که نزد شماست نسنجید. همانا کتاب الهی ترازوی حق بین خلق است. پس به تحقیق آن‌چه در نزد ملّت‌هاست با این ترازوی بزرگ سنجیده شود». 🔻 پی‌نوشت: (1). عباس افندی، مفاوضات، هلند: مطبعه بریل، 1908 م، ص 27. (2). حسینعلی نوری، اقدس، نسخه الکترونیکی، ص 137. (3). محمدعلی فیضی، حضرت بهاءالله، لانگنهاین آلمان: لجنه نشر آثار امری، 1990 م، صص 162-161. (4). مصطفی حسینی طباطبایی، ماجرای باب و بهاء، تهران: روزنه، 1380 ش، صص 187-183. (5). حسینعلی نوری، اقدس، نسخه الکترونیکی، ص 98، بند 100. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
سوء‌استفاده مدعیان دروغین از واژه عشق 🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ واژه عشق از جذاب‌ترین و پرطرف‌دارترین و درعین‌حال از آسیب‌پذیرترین، روش جذب مدعیان دروغین است. 🔷 این واژه جذاب، از سویی باعث افزایش اقبال جوانان به عرفان‌های کاذب و از سوی دیگر، زمینه را برای سوء‌استفاده مدعیان دروغین دو چندان می‌کند. 🔶 اشو در این سخن با زیرکی کامل خدای ادیان و مذاهب دیگر را نفی می‌کند و به صورت غیرمستقیم، خود را به عنوان خدای مجسم به مریدان معرفی می‌کند تا آن‌ها با عشق به اشو به سمت کمال پوشالی حرکت کنند. 🔷 خداوند متعال در قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَ لَوْ یَرَی الَّذینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً وَ أَنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعَذابِ. [بقره/165] 🔶 بعضی از مردم معبود‌هایی غیر از خداوند، برای خود انتخاب می‌کنند و آن‌ها را چون خدا دوست می‌دارند، امّا آن‌ها که ایمان دارند، محبتشان به خدا از مشرکان نسبت به معبودهایشان شدید‌تر است.» 🔻مهر بطلان بر تفکر انحرافی اشو؛ 🔷 خداوند متعال در تمامی ادیان الهی، به عنوان مبدأ عشق معرفی شده است. این موضوع در اسلام ناب محمدی از اهمیت ویژه برخوردار است و طبق این دیدگاه انسان با طی کردن کمال حقیقی به عشق واقعی دست پیدا خواهد کرد. ♦️ به فرموده امام عشق و عرفان حضرت علی(علیه‌السلام): «عشق الهی در همه موجودات سریان دارد.»[2] زمانی که انسان، عاشق معبود واقعی خود باشد پرده‌های ظلمت کنار می‌رود. 🔷 بدون شک این موضوع نشان‌گر آن است‌که عشق حقیقی، عشقی است‌که در جان آدمی نهفته و مبدأ و غایت آن، خداوند است. «وَ الَّذِینَ آمَنُوا اَشَدُّ حُبّاً لِلَّه. [بقره/165] کسانی که ایمان آوردند، شدیدترین محبت آن‌ها برای تنها حضرت رب العالمین است.» 🔶 طبق نظر بزرگان، عشق به معبود عبارت‌اند از: «تطهیر باطن بنده از غیر خدا و خالی نمودن وجودش از هر مانعی که بین او و مولایش حائل می‌شود تا جز با حق و از حق نشنود و جز با حق نبیند و جز با حق نگوید.»[3] ♦️ اشو با دعوت مریدان به سوی خود به صراحت این موضوع را نفی می‌کند و عشق به خود را ثمره کمال می‌داند. 🔷 شهید چمران با توجه به سلوک قرآنی خود، مبدأ عشق را خدا معرفی می‌کند تا ثابت شود شهدا عارفان حقیقی این مرز و بوم هستند و توانسته‌اند با پیروی از پیر جماران به سرمنزل عشق برسند. این شهید در مناجات خود بیان کرده است: 🔶 «خدایا، هرگاه دلم رفت که محبت کسی را به دل بگیرد، تو او را خراب کردی، خدایا به هرکه و به هرچه دل بستم، تو دلم را شکستی، عشق هرکسی را که به دل گرفتم، تو قرار از من گرفتی، تو این چنین کردی تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و به جز تو آرزویی نداشته باشم و جز تو به چیزی و یا به کسی امید نبندم.»[4] 🔻 پایان سخن 🔷 مدعیان دروغین با سوء استفاده از واژه‌هایی که در بین جوانان از محبوبیت خاصی برخوردار است به جذب آن‌ها روی می‌آورند، تا با القاء تفکرات انحرافی به نام عشق و محبت، آن‌ها را به پرتگاه گمراهی سوق دهند. ♦️ طبق دیدگاه اسلام ناب محمدی، انسان در مقابل عشق الهی یا همان عشق حقیقی مسئول است و باید تا آخرین لحظه عمرش از آن پاسبانی نماید و از طریق انجام واجبات و ترک محرمات، به کمال برسد. 🔻 پی‌نوشت: [1]. تفسیری از اشو بر داستان‌های صوفیان، باگوان اشو راجنیش، انتشارات فراروان، سال چاپ1382، تهران، ص 49. [2]. فرهنگ دیوان امام خمینی(ره) ، سال چاپ 1387، ص232. [3]. عشق و تصوف، صادق توسلی، انتشارت نشرآذین، سال چاپ 1395، ص67. [4]. زمزم عشق، منصوری لاریجانی اسماعیل، انتشارات شرکت چاپ و نشر بین الملل، سال چاپ 1394، ص 48. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید. 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
فرقهِ عجیبِ « حروفیه » 🔻 قسمت (پایانی) 5️⃣ ♦️ برخلاف صفویه، که پیش از دستیابی به تخت و تاج، هم خود را بر جذب نیروهای ساده دل ایلی و دادن تعالیم زود فهم به آنها قرار دادند. 🔷 حروفیه، برخلاف سایر دراویش، وِرد یا ذکری ندارند و از آداب ایشان این است که هر بامداد در خانه رئیس روحانی که او را بابا می گویند، اجتماع می کنند و با اعتراف نزد او، از او مغفرت می خواهند. 🔶 فضل االله و پیروانش، از این جهت نام حروفیه را برگزیدند که تعالیم شان، براساس تأویل از حروف مقطعه قرآن پایه گذاری شد و سپس به صورت خواستهای مذهبی، سیاسی و اجتماعی شکل گرفت. 🔷 فضل الله با مطالعه دقیق در علم حروف و با تفکر در آثار ابن عربی که او نیز برای حروف اهمیت خاصی قائل بود، به ادبیات فارسی و عربی مسلط شد. 🔶 وی از اعتقادات روزگار خود که شامل مسیحیت، یهودیت، اسلام و تصوف اسلامی بود، آگاهی داشت و با تلفیق این معارف، مسلک جدیدی به وجود آورد. 🔷 او ادعا می کرد که احیاء کننده اسلام در قرن نهم است و شعار او تعالی بخشیدن به انسان و رساندن او به مقام الوهیت است. 🔶 در اینجا ما شاهد بیان مجدد آن عقیده ایم که می گوید، در راس هر صد سال برای دین، مجددی می آید که البته با اعدام فضل الله پیش از آغاز قرن نهم، این ادعای حروفیه محقق نشد. از جهت تفکر و تعقل نیز حروفیه، باطن گرایانی بودند که همچون اسماعیلیه و غلات به تأویل می پرداختند. 🔷 حروفیه، اساس شناخت را در لفظ می دانستند، زیرا خدا محسوس نیست و معتقد بودند، ارتباط میان خالق و مخلوق جز از راه لفظ صورت نمی گیرد. 🔶 به باور حروفیه، تعبیر معانی با حروف و اصوات، در دو قالب عربی ـ که زبان قرآن است ـ و فارسی صورت می گیرد. 🔷 فضل الله در تعالیم خود، مقام نخست را به زبان فارسی می داد و کلمات را به عربی ترجیح می داد. جنبه مهم اعتقادات حروفیان، ارزش گذاشتن به مقام انسان بود. 🔶 فضل الله و پیروان او، زندگی مرفه خود را رها می کردند و برای کسب معرفت و آگاهی، دست به تجربه زندگی معمولی می زدند. اشتغال آنان به پیشه های مختلف و اهمیت کار انسانی نزد آنان، موجب ارتباط نزدیک با مختلف شد. این عامل نیز باعث شد که گروندگان به این فرقه، بیشتر از جامعه شهری باشند. 🔷 حروفیان، در تمام مناطقی که بودند، سعی در نفوذ در دستگاه حاکمه داشتند، تا بتوانند حکومت خاصی با دیدگاه های خود برپا دارند. 🔶 آنها در شهرهایی نظیر اصفهان، هرات و تبریز نیز دست به قیام هایی زدند که حاکمان با فتوای علمای دینی و کشتار آنان موفق به دفع قیامهایشان شدند. 🔷 فضل‌الله با فتوای علمای سمرقند و گیلان، توسط شیخ ابراهیم، حاکم شروان دستگیر شد و در نخجوان سال ۷۹۶ق توسط میران‌شاه کشته شد و جسدش نیز در ۸۰۴ق بدستور تیمور سوزانده شد. 🔶 حروفیه پس از قتل موسس آن، به صورت مخفی فعالیت می‌کردند و مدتی در ایران و عثمانی و مصر پیروان فراوانی یافت. در خلال قرن‌ها، پیروان حروفیه به اتهام داشتن عقاید بدعت‌آمیز سرکوب و قتل‌عام شدند. 🔷 کشتار حروفیه در ایران، این مکتب را به‌کلی نابود نکرد، بلکه در لرستان و غرب ایران، با تغییر شکلی در اصول عقاید، در فرقه نقطویه و اهل حق به حیات خود ادامه داد. ♦️ در حال حاضر نمایندهٔ اصلی حروفیه، فرقه بکتاشیه در ترکیه است. 🔻 منابع: نگاهی به آرا و عقاید و زمینه‌های بروز و ظهور فرقه‌ حروفیه – علی گراوند و فتحعلی شهبازی – هفت آسمان – شماره ۵۵ – ۱۳۹۱ ظهور فرقه حروفیه و تاثیرات فکری و سیاسی آن در اصفهان – سید احمد عقیلی – پژو هش های تاریخی ایران و اسلام – ۱۳۹۱ بررسی تاریخی فرقه حروفیه – فرهاد صبوری فر و جمال لطفی – خردنامه – شماره ۱۵ – ۱۳۹۴ به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2