تفسیر سلیقهای از سکولاریسم حوزوی!
درنگی در تفسیر بحثبرانگیز آقای محسن الویری از پدیده
#سکولاریسم_حوزوی
[صفحه 2 از 3]
اشکال دوم به این فقره از کلام آقای الویری؛ مبهمگویی اوست. آقای الویری با ادبیاتی قریب به ادبیات لیبرالیستی تصویری را بهنحو مبهم القاء میکند که گویی امام اعتقاد داشت هر مخالفی اجازه سخن دارد و هرکس مانع ترویج سخن مخالف شود، ولو مخالفِ مبانی اسلام ناب محمدی، متحجر است که این برداشت با بخش اول از منشور روحانیت که مقابله با انحرافات و کجرویها را از کارویژههای روحانیت برمیشمرد و مورد خوانش آقای الویری نیز قرار گرفت در تعارض است.
در هر صورت باید دانست امام خمینی قدس سره الشریف کسی نبود که مخالفین مبانی دینی و اسلامی و انقلابی را در ترویج انحرافات آزاد بگذارد و ایشان شخصا در مقابل جریانات انحرافی درونحوزوی ایستادگی میکرد و اجازه عرض اندام و ترویج کلمات انحرافی به ایشان نمیداد.
در این زمینه شاهد و قرینه بسیار است؛ از آن جمله میتوان به کتاب
#کشف_اسرار اشاره کرد که مشتمل بر جوابیه آتشین و استدلالی و قاطع امام به یک آخوند غربزده و وهابیمسلک به نام حکمیزاده است.
مواضع صریح امام نسبت به اباطیل
#کسروی(آخوندی که سر از انحراف و الحاد درآورد) در بیانیه قیام لله(سال ۱۳۲۳) نیز نمونه دیگر است.
نمونه سوم مواضع روشن و صریح امام در درسهای ولایتفقیه است که تکلیف آخوندهای درباری وابسته را مشخص کردهاند.(ولایتفقیه، ص148)
تمجید امام از اقدام
#جامعه_مدرسین پیرامون اعلان عدم صلاحیت آقای
#شریعتمداری برای تصدی مرجعیت و صدور متن تاریخی
#منشور_روحانیت در واکنش به مواضع انحرافی آقای
#منتظری علیه
#دفاع_مقدس، نمونههای دیگری از محکمات تاریخی در اندیشه و سیره امام هستند که در دیدگاه آقای الویری توجهی بدان نشده است!
البته آقای الویری در ادامه کلام خود ادعا میکند که مراد وی از اجازه سخن به جریانات مختلف این است که این جریانات « در چارچوب ارزشهای انقلاب و جامعه و روحانیت اظهار نظرهایشان را داشته باشند.» اما نکته ظریف آنکه وی پیش از این کلمات گفته بود که باید به بازتعریف انقلابیگری بپردازیم البته او در این زمینه با نعل وارونه زدن دیگران را متهم به استحاله کردن معنای انقلابیگری میکند که این اتهام بیمستند طبیعتا مسموع نیست.
بهعلاوه تغییر مفاهیم و بلکه از محتوا تهی کردن آنها، یکی از روشهای پیچیده خردهجریان اعتدال برای منحرف کردن افکار عمومی است. بهطور مثال این جریان ادعا میکند که طرفدار «عقلانیت» است و آنگاه که به تعریف عقلانیت میپردازد چیزی جز «محدود شدن به محاسبات مادی و شبهمادی» حاصل نمیشود. یا این جریان شعار «اعتدال» را برای خود برمیگزیند و در تعریف «اعتدال» ماهیتی با ظاهرِ اسلامی و باطنِ لیبرالیستی ارائه میکند. با همین رویکرد، انقلابیگری از نگاه اتباع خردهجریان اعتدال دارای ماهیتی است که با «تساهل و تسامح با جریانات انحرافی»، «سازشکاری» «تخطئه غیرت دینی»، «تضعیف ولایت فقیه»،و... سازگار است.
طبیعی است که چنین برداشتی از انقلابیگری مطلوب این طیف باشد و تلاش کند اظهارات مخالفان را در این چارچوب ترویج کند! آیا جناب الویری چنین مرادی از «چارچوب انقلابی» دارد؟!
2. تطهیر جریان سکولار حوزوی
مظلومنمایی یکی از حربههای دائمی جریان سکولار حوزوی بوده و هست. این طیف علیرغم بهرهمندی از تریبونهای رسمی، مراکز دولتی و شبهدولتی، رسانههای ملی و فراملی و... ادعا میکنند که در جمهوری اسلامی هیچ جا و نقش و اثری ندارند و هیچکس به آنها اجازه سخن نمیدهد.
آقای محسن الویری، که به دلایل نامعلومی در برنامه صدا و سیما دقایقی را در مقام وکیل مدافع جریان سکولار ظاهر شد، گفت:
«برخی عزیزان در مورد سکولاریسم حوزه سخن میگویند که در حوزههای علمیه سکولاریسم وجود دارد و اعتقاد به جدایی دین از سیاست دارد رونق میگیرد این را من قبول دارم یک جریان کاملا جدی در بین شاید بخش قابل توجهی از فضلای باسواد حوزه این تمایل را دارند که فقط به درس و بحث بپردازند و خود را آلوده به پارهای از مسائل سیاسی نکنند. علتش این است که عدهای ایستادند همه را رصد میکنند کسی مطابق نظر خودشان سخن نگوید با روشهای مختلف یا منکوب میکنند یا میخواهند از صحنه به در کنند. سکولاریسم موجود در حوزه
#سکولاریسم_اجباری و تحمیلی است.»
🔻در این چند خط نیز چند برداشت ناصحیح وجود دارد:
1. سکولاریسم حوزوی با مقابله علمی فضلا و اندیشمندان حوزوی رو به افول است و جریان سکولار در حوزه علمیه بهدلیل فقدان پاسخ در برابر انتقادات فنی در انزوا بهسر میبرد.
#روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053