eitaa logo
صالحین تنها مسیر
220 دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
6.7هزار ویدیو
267 فایل
جهاد اکبر، مبارزه با هوای نفس در تنها مسیر آرامش کاری کنیم ورنه خجالت براورد روزیکه رخت جان به جهان دگر کشیم خادم کانال @Yanoor برایم بنویس tps://harfeto.timefriend.net/16133242830132
مشاهده در ایتا
دانلود
شب 🕋 روزی می آورد 🕋 💟 طلبه ای نزد آمد و گفت : «خرجی من تمام شد، از شما کمک می‌خواهم». 💟 آقا پرسید: «نماز شب می خوانی؟» گفت : بله آقا جان. 💟 در جواب فرمود راست نمی‌گویی، طلبه ای که نماز شب بخواند بی خرجی نمی‌ماند!! (یعنی به اندازه ضرورتش به او روزی می رسد.) 🔻 [فرمایش ایشان برگرفته از حدیث شریف علیه السلام است که فرمودند : دروغ‏ مى‏گويد آن كه مى‏گويد نماز شب‏ مى‏خواند و با اين حال، در روز، گرسنه است؛ 🔻 چرا كه خداى متعال به سبب نماز شب، روزىِ روز را تضمين كرده است. 🔻 كَذَبَ مَن زَعَمَ أنَّهُ يُصَلّي بِاللَّيلِ ويَجوعُ بِالنَّهارِ! إنَّ اللَّهَ تَعالى‏ ضَمِنَ بِصَلاةِ اللَّيلِ قوتَ النَّهارِ. بحارالانوار، ج 87، ص 153. ] 📚 روح مهربان ؛ خاطرات و حالات عرفانی شیخ محمد کوهستانی ؛ صفحه ۱۲۰.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ همه زیبایی هر صبح به تکرار این آیه است..؛ 💓الیس الصبح بقریب؟ 💓 آیا،صبح، نزدیک نیست ؟ ❣ومن دوباره بیاد می آورم... که طلوع چشمانت، نزدیک است! ،یگانه صبح زمین. سلام ای بهار روزگاران ❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨امیرالـمؤمنین علیه السلام "مَن أَصلَحَ فِیما بَینَهُ وَ بَینَ اللّه أَصلَحَ اللّه فِیما بَینَهُ وَ بَینَ النّاس" -هَر کَس رابطه اش را با خღدا اِصلاح کُنَد، خُداوَند رابطه او را با مَردم اِصلاح خواهد نمود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صالحین تنها مسیر
✴️مبارزه با نفس بدون در نظر گرفتن جسم و مزاج ، امری محال است. 🔹انسان زمانی که وارد این دنیا می‌شو
🔰 تاثیرات اعمال و افکار بر جان انسان ♦️در نظام هستی کوچکترین خلافی راه ندارد. یک نکته ای بی علت گذاشته نشده است و حیف است که ما این دفتر الهی را با افکار و اقوال و نیّات پلید پر کنیم. بزرگترین و مهمترین کتاب الهی انسان است. خلاف فکر کردن، خلاف نوشتن، خلاف خواندن حتی در خواب انسان اثر می گذارد. ♦️حضرت علی (علیه السلام) جوانی را در یکی از کوچه های کوفه مشاهده نمود که اشعار هرزه می خواند، 🔸فرمودند: چرا وجودت را، چرا دفتر وجودت را با این هرزه ها پر می کنی؟ گوش کردن،یا حتی به رسیدن سخن بدون اراده که سماع است، اثر دارد. ذات ما نوار می گیرد و لو سماع باشد و استماع نباشد. یک آخوند در جایی گرفتار شده بود.آنها هم با آلات می نواختند. این هم می گفت: خدایا تو گواهی که سماع است نه استماع. دیگر نمی داند که در اثر فرقی ندارد، اگر چه گناه نداشته باشد، ولی اثر وضعی خودش را همراه دارد. 🔹در شرع مقدّس در مورد کودک خردسال می فرماید: « در گوش او اذان بگویید چون اثردارد». این یک نوار گرفت و اثرش در او هست.  🔸مهمترین کاری که ما داریم این است که خودمان را درست بسازیم و ما با تمام شئون، داریم خودمان را می سازیم.چه خود آگاه و چه نا خود آگاه، «علم و عمل انسان سازند». 📚منبع: ، ص37، 38
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5868251470503086806.mp3
11.61M
۷۴ ✘ راه بعضی آدم‌ها، هرگز به آسمان باز نمی‌شود! هـــرگز ... حتی با عبادات طولانی، زیارت‌های پشت هم، استادهای قوی، ریاضت‌های سنگین، راهشان برای تطهیر روح، ارتباط با آسمان، و قدرتهای معنوی باز نمی‌شود؛ 🔺چـــــــــرا ... 💥آخــه چـــــرا؟ @Ostad_Shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃آیه ی روز 🍃 🔸 سوره هود، آیه ۶٣: قالَ يا قَوْمِ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلى بَيِّنَة مِنْ رَبِّي وَ آتاني مِنْهُ رَحْمَةً فَمَنْ يَنْصُرُني مِنَ اللّهِ إِنْ عَصَيْتُهُ فَما تَزيدُونَني غَيْرَ تَخْسير ⚡️ ترجمه : صالح گفت: اى قوم! به من خبر دهيد اگر من دليل آشكارى از پروردگارم داشته باشم، و رحمتى از جانب خود به من داده باشد، آيا باز هم مى توانم سكوت اختيار كنم، و رسالت الهى را ابلاغ نكنم؟ ‏پس اگر من نافرمانى او كنم، چه كسى مى تواند مرا در برابر وى يارى دهد؟! بنابراین هر چه بيشتر بر ترك دعوتم اصرار بورزيد، بيشتر در خسارت و زيان من اصرار ورزيده ايد.
🌺سبک زندگی قرآنی:🌺 🍂تأمین امنیت، نیاز مهم جامعه بشری🍂 🔸فَمَا اسْطَاعُوا أَن يَظْهَرُوهُ وَمَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْباً. (کهف/٩٧) ⚡️ ترجمه : پس از ساختن اين ديوار آهنى، دشمنان نتوانستند از آن بالا روند و نتوانستند در آن رخنه اى پديد آورند. ✨ذوالقرنین در سفر خود به منطقه ای رسید که ساکنانش گرفتار ناامنی و حملات اشرار شده بودند. ⚡️برای تأمین امنیت آن جامعه، دیوار و سدّ عظیمی از ترکیب آهن و مس ساخت که دشمنان، به هیچ وجه قدرت عبور یا تخریب آن را نداشتند. ✅بنابراین : 🔸محكم كارى و بى نقص انجام دادن كارها، شيوه ى انبياست. سدّ ذوالقرنين چنان محكم وبزرگ بود كه نمى توانستند آن را خراب كنند يا از آن بگذرند.  🔸تولیدات خود را چنان قوی کنید که تا سالیان طولانی خراب نشود. 🔸امنیت یک جامعه از ضروری ترین مسائل است و باید برای آن هزینه کرد. ( مردم آن منطقه حاضر بودند به ذوالقرنین هزینه و مزد بدهند تا امنیتشان را تأمین کند.)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 هرگاه دیدی که وقت و عمرت میرود و تو چیز مفید و نافعی به دست نیاورده‌ای و برکت را در وقتت نمیبینی ⚠️ بر حذر باش که تو مشمول این قول الله تعالی شده باشی 👇 🕋 وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا (كهف/۲۸) ⚡️ترجمه: و پیروی نکن از کسانی که دلهایشان را از یاد خود غافل ساخته‌ایم، و هوای نفس خویش را پیروی کردند، و کارهایشان از حد گذشته و بر باد است ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_310226054725763551.mp3
1.94M
۱۵ اینجا... خونه من نیست! خونه من؛ پر از آرامش ونوره، پر از همه داشتن ها، پر ازهمه عزت ها. باید برای برگشتن،آماده شم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صالحین تنها مسیر
❤️🖤❤️🖤❤️ 😈 #دام_شیطانی😈 #قسمت_چهارم 🎬 داخل کلاس شدم,سمیرا از دیدنم تعجب کرد,رفتم کنارش نشستم,سمیر
❤️🖤❤️🖤❤️ پنجم 🎬 جهان ماورای ماده سخن میگفت,من بااینکه هیچی از حرفاش نمیفهمیدم,اما همه ی گفته هاش راتایید میکردم. بعدازساعتی با صدای در که سمیرا بود,حرفاش راتموم کرد واجازه داد راهی خانه شوم. واین اول ماجرابود سمیرا سوال پیچم کرد,استادچکارت داشت,چرااینقدطول کشید,چراگردنبنده را دادی به من و.... هرچی سمیرا پرسید جوابی نشنید چون من مثل آدمهای مسخ شده به دقایقی قبل فکرمیکردم,به اون گرمای لذت بخش,احساس میکردم,هنوز نرفته دلم برای سلمانی تنگ شده,دوست داشتم به یک بهانه ای دوباره برگردم وببینمش. رسیدیم خانه,سمیرا با دق گفت:بفرمایید خانوووم,انگار شانس من لالمونی گرفتی والااا پیاده شدم بدون هیچ حرفی,صدا زد ,همااااا بیا بگیر گردنبندت را...برگشتم گردنبند را گرفتم وراهی خانه شدم مامان برگشته بود خانه,گفت :کجا بودی مادر,بابات صدباربیشتر به گوشی من زنگ زد ,مثل اینکه توگوشیت راجواب نمیدادی. بی حوصله گفتم:کلاس گیتار بودم,گوشیمم یادم رفته بود,بابا خودش منو رسوند... مامان از طرز جواب دادنم ,متعجب شد اخه من هیچ وقت اینجور صحبت نمیکردم وبنا راگذاشت برخستگیم واقعا چرا من اینجورشده بودم؟؟ مانتوقرمزم راخواستم دربیارم اما این بار دکمه هاش راحت باز شد,یاد حرف سلمانی افتادم که میگفت:قرمز بهت میاد,همیشه قرمز بپوش... لبخندی رولبام نشست. توخونه کلا بی قراربودم ,بااینکه یک روز هم از کلاس گیتارم نگذشته بود ولی به شدت دلم برای سلمانی تنگ شده بود,اصلا سردرنمیاوردم منی که به هیچ مردی رو.نمیدادم وتمایلی نداشتم, این حس عشق شدید ازکجا شکل گرفت... حتی تودانشگاه هم اصلا حواسم به درس نبود. هنوز یک روز دیگه باید سپری میشد تا دوباره ببینمش... دیگه طاقتم طاق شد ,شماره ی سلمانی راکه دراخرین لحظات بهم داده بود,ازجیب مانتوم دراوردم وگرفتم. تا زنگ خورد ,یکهو به خودم اومدم وگفتم وای خدامرگم بده الان چه بهانه ای بیارم برای این تلفن ..... گوشی رابرداشت,الو بفرمایید, من:س س س سلام استاد, استاد:سلام همای عزیزم,دیگه به من نگو استاد ,راحت باش بگو بیژن.... خوبی,چه خبرا؟ من:خوبم ,فقط فقط... بیژن:میدونم نمیخواد بگی ,منم خیلی دلم برات تنگ شده,میخوای بیا یه جا ببینمت؟ اخیه بااین حرفش انگاردنیا رابهم داده بودند. گفتم:اگه بشه که خوب میشه بیژن:تانیم ساعت دیگه بیاجلو ساختمان کلاس,باشه؟؟ من:چشم ,اومدم مامان.وبابا هردوشون سرکاربودند یه زنگ زدم مامانم,گفتم بیرون کار دارم,مامان هم کلی سفارش کرد که مراقب خودت باش و.... آژانس گرفتم سمت کلاس گیتار وحرکت کردم... .. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌🌩️💦🌩️💦🌩️💦🌩️💦🌩️💦