صالحین تنها مسیر
🍀#آشتی باخدا ۶۱ انسانها فقط خدا را میخواهند روشن شد اگر انسان به دنيا توجه كند حد «وجود»ش دنيا م
🍀#آشتی با خدا ۶۲
ارتباط با علیم مطلق
💢💠
«اتحاد بين عاقل و معقول»
در اصطلاحات فلسفي به اين معني است كه انسان به هر چه نظر كند صورت علمي و معنوي آن چيز با جان انسان متحد مي شود و به يک نحو شخصيت آن فرد را در محدوده ي خود قرار مي دهد، و به همين جهت مي گوئيم با همان چيز متحد مي شود.
💠
اگر انسان به دنيا نظر كند و جايي براي دنيا در قلب و روان خود باز کند، «جان» او با صورت دنيا يكي مي شود و اگر به غيبِ برين نظر كند صورت علمي و معنوي آن عالم با جان انسان متحد مي گردد و شخصيت آن فرد را در وسعت خود مي برد و جان او با عالم غيب يک نحوه اتّحاد پيدا مي کند.
💠
حال اگر از دنيا به نحوي منصرف شود که بتواند به عليم مطلق نظر نمايد، «جان» او يک نحوه اتّحاد با علم عليم مطلق پيدا مي کند و در همين راستا به نور عليم مطلق عالم مي شود. همان علمي که براي ائمه معصومين(ع)هست.
اگر كسي به دنيا نظر کند عالم نمي شود چون دنيا از ماده تشكيل شده است و جنس ماده، جنس علم نيست، بايد در نگاه کردن به دنيا روحش آنچنان به طرف خدا باشد که از طريق نگاه کردن به دنيا، روحش به اسم عليمِ خداوند منتقل شود و از علم عليم مطلق بهره مند گردد.
💢💠
واضح است كه فكركردن درباره خدا، با دل دادن و توجه قلبي داشتن به خدا فرق دارد و ميزان عالم شدن انسان هم به ميزان توجه قلبي او به عليم مطلق بر مي گردد. در مورد پيامبران(ع)هم آنچه باعث عالم شدن آن ها مي شود همان توجه كردن به عليم مطلق و متحدشدن با انوار آن ذات مطلق است.
💢
زيرا عالم كسي است كه حقايق براي او كشف شده باشد نه آن كه مجموعه اي از اطلاعات در ذهن خود داشته باشد، و مطالب زيادي بداند.
انسان هايي كه دل به خدا سپرده اند و دستورات الهي را در زندگي و جان خود پياده کرده اند و به دستور خداوند به جمعه و جماعت مسلمين حاضر مي شوند، در به دست آوردن علم حقيقي بسيار موفق تر خواهند بود از كساني كه ظهر جمعه در خانه مي نشينند و چندين كتاب ديني مي خوانند.
انسان با دل بستن به خدا و تبعيت از دستورات او زمينه ي جذب انوار خداي حكيم را در خود ايجاد مي کند و لذا در اثر انجام دستورات الهي حقايق عالم براي او روشن مي شود، هر چند ممكن است نتواند يافته هاي قلبي خود را به زبان علمي بيان كند. آنچه براي آن ها ارزش دارد روشن شدن حقايق براي قلبشان است.
در قرآن آمده است: «وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
يعني هرکس به خدا ايمان آورد خداوند قلب او را به سوي حقايق هدايت مي کند. يا در روايات آمده است: «مَنْ اَکَلَ الْحَلالَ اَربَعينَ يوْماً نَوَّرَاللهُ قَلْبَه
هرکس چهل روز حلال بخورد خدا قلب او را نوراني مي كند. به اين معني که قلب با رعايت دستورات الهي به نورانيت خاصي مي رسد که از طريق ديگر ممکن نيست. گفت:
بشوي اوراق اگر هم درس مائي
كه علم عشق در دفتر نباشد
بايد متوجه بود که علمِ تزكيه با علم مدرسه فرق مي كند.
كسي كه سعي در تزكية خود از رذائل اخلاقي دارد، نور حقايق معنوي بر قلبش تجلّي مي کند که وصف آن ها گفتني نيست، چشيدني است. در زمان دفاع مقدّس، در هر عملياتي بعضي از نيروهاي بسيجي شهادت خود را احساس مي کردند و به بقيه خبر مي دادند، اگر كسي از آن ها مي پرسيد: «از كجا مي دانيد؟»
جوابي نداشتند، اما مطمئن بودند كه شهيد مي شوند و شهيد هم مي شدند! قلب آن ها متوجه آن نکته مي شد، هر چند دليلي براي حرفشان نداشتند! بلكه نفس آن ها آزاد از زمان و مكان، آينده خودش را حس مي كرد.
پس انسان از آن جهت كه نامحدود است به راحتي مي تواند با نامحدود ارتباط پيدا كند.
كافي است جهت جان خود را از دنياي محدود منصرف کند تا در دام لذات و خيالات زودگذر و محدود دنيايي اسير نشود و تمام تعلقِ «جانش» متوجه خدا گردد. در اين حالت انسان به مقام بهره مندي از انوار الهي مي رسد و به واقع «عارف بالله» مي شود.
هر عارفي به اندازه تزكيه اي كه مي كند با عليم مطلق ارتباط دارد و به همان اندازه «جانش» نوراني است.
هر قدر كه انسان از دنيا فاصله بگيرد و اسير قراردادهاي دنيايي نشود «قلبش» نوراني تر مي شود و در اين حالت ديگر لباس و فرش و ساير مادياتِ زندگي را براي پُزدادن نمي خواهد.
و چون توجه «جانش» به خداست، دنيا را فقط براي زندگي كردن مي خواهد و نه براي مأنوس شدن با آن، در اين حالت انسان به مقامي خواهد رسيد که با حقيقتْ مرتبط و مأنوس است، و به آن جهت که جنس او و حقيقت او، جنس ارتباط با نامحدود است با ارتباط با خدا و حقايق عالمِ معنا خود را در موطن اصلي خود احساس مي کند. آري مشکل آن است که:
خويشتن نشناخت مسكين آدمي
از فزوني آمد و شد در كمي
خويشتن را آدمي ارزان فروخت
بود اطلس خويش را بر دلق دوخت
با آن كه آسماني بود خود را به دنيا بند كرد!
آدمي همچون فسون عيسي است
آدمي همچون عصاي موسي است
گر به ظاهر آن پري پنهان بود
آدمي پنهان تر از پ
صالحین تنها مسیر
🍀#آشتی باخدا ۶۱ انسانها فقط خدا را میخواهند روشن شد اگر انسان به دنيا توجه كند حد «وجود»ش دنيا م
ريان بود
آدمي هزار بار پنهان تر و غيبي تر و وسيع تر از فرشته است. «تن» آدمي محدود است، اما «دل» انسان نامحدود است، منزل و محل اُنس حقيقي انسانِ نامحدود، حقايق نامحدود است، خود به خود با نامحدود در ارتباط است و براي حفظ اين ارتباط فقط بايد نامحدود بودنش را حفظ كند. لازم نيست كه آدم كاري بكند تا بزرگ بشود، بلكه بايد كاري نكند كه كوچك گردد!
تو ز چرخ و اختران هم بهتري
گرچه بهر مصلحت در آخوري
مير آخور ديگر و خر ديگر است
آن كه او را خر بداند او خر است
پس انسان براي ارتباط پيدا كردن با نامحدود فقط بايد «خود»ش را از محدوديت هاي بي جا نجات دهد. گفت:
بر گشاده روح بالا، بالها
تن زده اندر زمين، چنگال ها
وقتي كه انسان، «خود» را اسير «تن» نكند، «روحش» آزاد خواهد شد و خود به خود با خدا ارتباط دارد، اما اگر در مسير سير به سوي نامحدود تلاش نکند و اُنس قلبي او با همين ابزارهاي زندگي مادي باشد، موقعي كه مي خواهد نماز بخواند خداوند شخصيت اصلي او را نشانش مي دهد و انسان مي بيند چگونه خيالات به سراغ او مي آيد، و نام و خانه و امور مربوط به «تن» را پيش خود دارد. آري اي عزيز! اين امور در درون جانت جا باز نموده و بدين وسيله «وجود» نامحدود تو را محدود کرده. در حالي که:
با سرشتت چه ها كه همراه است
خنك آن كو كه از خود آگاه است
گوهري در ميان اين سنگ است
يوسفي در ميان اين چاه است
پس اين كوه، قرص خورشيد است
زير اين ابر، زهره و ماه است
انسان نبايد اجازه دهد «روح» بزرگ و نامحدودش، محدود به نياز هاي تن او گردد و شخصيت او شخصيتي «تني» و بدن آلود شود! ملاصدرا«(ره)» تعبير جالبي دارد؛ خطاب به انسان هاي دنيايي مي گويد:«اي احتكار شده در قبر بدن!» مي گويد اي انسان تو «خود»ته را در قبر «بدنت» احتكار كرده اي و خاكي شده اي و اين سزاوار تو نيست.
آدمي كو مي نگنجد در جهان
در سر خاري همي گردد نهان
جان لقمان كه گلستان خدا است
پاي جانش خسته خاري چراست
انساني که از کلّ جهان وسيع تر است نبايد خود را در خار دنيا گرفتار كند.
اين شراب و اين كباب و اين شكر
خاك رنگين است، ني چيز دگر
آدمي خود خاك خواري آمده است
ليك آن خاكي كه آن رنگين بده است
ادامه دارد
استاد طاهر زاده
@saLhintanhamasir
✨﷽✨
فواید گوش كردن به اذان
✅شنیدن اذان انسان را از اهل آسمان قرار
میدهد . پیامبر اكرم (ص) میفرماید : همانا اهل
آسمان از اهل زمین چیزى نمیشنوند مگر اذان
شنیدنِ اذان اخلاق را نیكو میکند . امام على (ع)
میفرماید : كسى كه اخلاقش بد است در گوش او
اذان بگویید
شنیدن اذان انسان را سعادتمند میكند . پیامبر
اكرم (ص) میفرماید : كسى كه صداى اذان را
بشنود و به آن روى آورد ، نزد خداوند از
سعادتمندان است
شنیدن اذان سبب دورى شیطان میشود . رسول
اكرم (ص) میفرماید : شیطان وقتى نداى اذان را
میشنود فرار میکند
امام باقر (ع) فرمود : رسول خدا (ص) هنگامي
که اذان موذّن را ميشنيد ، آنچه را موذّن ميگفت
تکرار ميکرد
📚میزانالحكمهج۱،ص۸۲،وج۱ص۸۴
صالحین تنها مسیر
🌸〰🌸〰🌸〰🌸〰🌸 #تاریخ_تحلیلی_اسلام#۹۳ سلام خوبی روشهای تبلیغ را یک به یک بررسی ک
🌸〰🌸〰🌸〰🌸〰🌸
#تاریخ_تحلیلی_اسلام#۹۳
سلام خوبین
روشهای تبلیغ را یک به یک بررسی
کر دیم
امروز نوبت تکبر هست😎
✅خداوند متکبر است
✅در اکثر آیات قرآن تعریف و تمجید خداوند است
بنابر این با ملاحظه ی کبریایی خداوند انسان باید بپذیرد وکرنش کند خداوند بزرگ را
در نماز نیت می کنیم 👈الله اکبر
پس با تواضع مقابلش می ایستیم
قبل از رکوع 👈الله اکبر
پس در برابر کبریایی او سر فرود می آوریم
دوباره 👈الله اکبر
پس سر بر خاک می نهیم
با الله اکبری دیگر 👇
باز به نشانه ی تواضع و ادب پیشانی بر خاک
می سائیم 🙏
و
هر چقدر بیشتر کبریائی خداوند بیشتر در وجودمان اثر کند👇
به
همان مقدار خاکساری ما در مقابلش بیشتر
می شود 😔
پس
✳️ ایمان هرکس را باید با میزان تواضع او در مقابل پروردگارش سنجید
🍃 کسی که کار تبلیغ انجام می دهد
و
🍃 می خواهد مردم را با خدا آشنا کند
و
🍃با او پیوند دهد
باید تواضع داشته باشد ✅
و
با مردم متکبرانه بر خورد نکند ❌
چرا ⁉️
چون می خواهد دعوت کند به خداوند بزرگ
اگر خودش هم قیافه ی متکبرانه بگیرد 👇
نمی تواند معامله را جوش دهد
چون پیغمبر و هر کسی که تبلیغ دین می کند
✨انا بشر مثلکم ✨است
❌فرشته نیست خدا هم نیست
در هزاران صفتی که خداوند دارد
👈فقط تکبر مخصوص خود خداوند است
و
❌بند ه ی متکبر ارزشی ندارد
تکبر یک آفت طبیعی برای مذهبی هاست که خیلی باید مراقب باشند
چرا طبیعی هست❓
✅آخر خدایشان حق است
✅پیغمبر حق
✅امام حق
✅راه حق
✅کارش حق
✅کتاب حق
❌ برای همین مراقب نباشد متکبر می شود
❌شک نباید بکند در راهی که برگزیده است
فقط مراقب تکبر باشد ✅
از طرفی دیگر پذیرش حق از کسی که متواضع است 😔
برای مردم آسانتر است وزود می پذیرند🙏
رسول خدا وقتی پرچم🏳 را دست یک نفر داد
و
فرمود برو داخل شهر مکه 🕋
رفت و گفت 👇
امروز روزی است که از کشته کشته سازیم
و
شعری خواند
خبر به پیغمبر رسید
حضرت پرچم را از او گرفتند و دادند به دست
✨ علی ابن ابیطالب ✨
✨ صلوات الله علیه وعلی اولاده ✨
و فرمودند علی جانم برو و با مردم مهربان رفتار کن☺️
مولا پرچم را گرفتند ورفتند
و صدا زدند 👇
🍃امروز روز رحمت است 🍃
اگر تبلیغ دین می کنید 👇
پس
🎀مردم را به بهشت دعوت می کنید
و
🎀به تقسیم کننده ی بهشت و جهنم
خواهش می کنم خودت را در بهشت نبین
❌
☆حق طلبی ☆حق مداری ☆محق بودن
غرور در انسان ایجاد می کنند 👇
اگر
♻️ مراقب خودش نباشد
صورت مسئله را نباید پاک کرد ❌
یعنی 👇
این قدر متواضع شوی که
❌ بگویی همه حق می گویند ماهم معلوم نیست حق هستیم یا نه😱❌
حواس ها باید خیلی جمع باشد
بچه مذهبی متکبر بشود خدا یک جایی حالش را می گیرد 😰
جمعی متکبر شوند 👈بشنو
دفاع مقدس بچه ها چند تا عملیات با موفقیت انجام دادند 💪
در عملیات والفجر تکبر سراغ آنها آمد
😎
از کجا معلووووم ❓🙄
از رمز عملیات
✨یا الله✨
حالا تا خدا ۱۲۴ هزار پیغمبر و امامزادگان محترم و... بودند
یک دفعه 😱
✨ یا الله✨
در آن عملیات بیشترین کشته و مجروح دادیم وموفق هم نشدیم
اسمش را گذاشتند 👈والفجر مقدماتی
خدا با کسی شوخی ندارد
در جنگ پای رکاب پیامبر و علی
✨اللهم صل علی محمد وال محمد ✨
تعداد مسلمانان زیاد بود مغرور شدند😎
و
شکست خوردند ☠
یادمان باشد
✨آن کسی که بزرگ است ومتکبر است
ذات مقدس پروردگار است ✨
ما باید متواضع باشیم تا👇
دچار عوارض و مجازات آن نشویم
به قول پزشکان تشخیص بالینی ما افزایش پیدا کند
یعنی چه❓ 🤔
یعنی خیلی چیز ها را تا نگاه می کنیم متوجه شویم 💪
مردم ممکن است خیلی چیز ها را نتوانند تشخیص دهند
ولی تکبر را از بوی تعفن آن متوجه
می شوند 😷
و مولا امیرالموُمنین✨ فرموده اند
استکبار یعنی اینکه حرف کسی را که خداوند اطاعتش را واجب کرده است نپذیرد
✅ کسی که مستکبر است
ولایت ندار است نه ولایتمدار
و
❌ از او نباید حتی شکیات نماز را هم بپرسیم
✅نماز و روزه و روضه و ....
بدون ولایتمداری به درد نمی خورد
در قیامت گناه کسانی که مستکبر هستند و
کار تبلیغ دین می کنند گناهشان از قاتل بیشتر است
خسته شدی 😰
ببخش 🙈
خوب دیگه خدا نگهدار 🙌
#داستان
🔷 #قهرمان_واقعی
🗓چند ماه بود برای مسابقه ی دو قهرمانی نوجوانان استان تمرین میکردم. 🏃
بعد از امتحانات خرداد تمام وقتم را در ورزشگاه می گذراندم.
از خواب و تفریحاتم زده بودم .
حتی با خانواده به مسافرت نرفتم.🏖
همه ی رویاهای من در قهرمانی این مسابقه خلاصه شده بود.🏅
جایزه ی نفر اول این مسابقه، سه میلیون تومان پول نقد💰 و راه یابی به مسابقات کشوری بود و من تنها هدفم شرکت در مسابقات کشوری و بعد دعوت شدن به تیم ملی بود.
❇️ می دانستم کار سختی پیش رو دارم چون رقیب سرسخت و با انگیزه ای داشتم. 💪
سعید خیلی درس خوان بود.
در مدرسه همه او را دوست داشتند؛ تنها کسی که از سعید خوشش نمی آمد من بودم!😕
پسر آرام و بی دردسری بود؛ اما من از این اخلاقش خوشم نمی آمد.
همیشه می گفتم :سعید خیلی خودشیرینه...😠
همیشه لباس هایش اتو کشیده و مرتب بود و بوی عطر می داد.
📚 کتاب و دفترهایش از بس تمیز بود، انگار اصلا استفاده نشده بود!
معلوم بود از آن مرفه های بی درد است!
نمیدانم... شاید یک جور حس #حسادت به او داشتم...😒
روز قبل از مسابقه، بعد از کلاس،
آقای منصوری معلم ورزش، من و سعید را صدا زد و گفت صبر کنید تا بعد از نماز باهم با ماشین برویم 🚘 تا بین راه توصیه های لازم را گوشزد کنم.📌
🕌 بعد از این که نماز خواندیم ؛ من و آقای منصوری از نمازخانه بیرون آمدیم تا برویم ؛ که سعید گفت شما بروید من چند دقیقه دیگر می آیم.
ما هم به طرف ماشین رفتیم و سوار شدیم.
آقای منصوری از من پرسید: آقا مهران نظرت راجع به سعید چیه؟
بنظرت کدومتون اول میشید؟ 🤔
با اعتماد به #نفس گفتم: 💯صدردرصد من اولم!😏
شک نکنید آقا... من یک روز عضو تیم ملی میشم.✅
لبخندی زد و گفت: اوه اوه! 😯
عجب اعتمادی به خودت داری پسر...
آقای قهرمان بنظرت دوستمون یکم دیرنکرد؟
برو دنبالش ببین کجاست.
از ماشین پیاده شدم و به سمت نمازخانه رفتم.
یک لحظه حس کردم صدای گریه شنیدم.👂
کمی که جلوتر رفتم فهمیدم صدای سعید است که آرام گریه می کند! 😢
کنجکاو شدم و با دقت گوش دادم؛
می گفت:خدایا خودت بهتر میدونی که این مسابقه چقدر برام مهمه... 😔
میدونی که اگه برنده نشم چی میشه... 😞
میدونی که من برای چی تو این مسابقه شرکت کردم...
🙏خدایا میدونم مهران هم خیلی زحمت کشیده، حقشه که اول بشه ولی من به جایزه ی این مسابقه نیاز دارم.
این همه پول قرض کردیم فقط سه میلیون دیگه کم داریم .
خدایا اگه این پول به دستم نرسه سپیده کور میشه!!!😭
انگار یک سطل آب داغ روی سرم ریختند...
خدای بزرگ...
چطور ممکن است سعید درس خوان و خوش تیپ مدرسه این قدر بی پول باشد❗️
در همین فکر بودم که سعید گفت: مهران تو اینجایی؟! ببخشید منتظرت گذاشتم.
👥بیابریم آقای معلم منتظره.
در بین راه که آقای منصوری صحبت میکرد و به ما روحیه می داد، سعید هم می گفت و می خندید؛ انگار نه انگار که آنقدر غم در دلش بود.😌
😔 خدایا من را ببخش که درباره ی این پسر این قدر بد فکر می کردم...
آن شب تمام #ذهنم درگیر سعید بود. 🌪
چطور می توانستم بی تفاوت باشم؟
من اصلا به پول جایزه فکر نمیکردم.
وای چشم های سپیده...👁
یادم آمد جشن دهه فجر، سعید خواهرش سپیده را به مدرسه آورده بود؛
یک دختر بچه ی شیرین و دوست داشتنی...👧
نمی دانم تا کی ذهنم #درگیر بود و با خودم کلنجار می رفتم که خوابم برد. 😴
✅سرانجام روز مسابقه فرا رسید؛ روزی که ماه ها در انتظار آمدنش بودم ولی اصلا دلم نمی خواست از رختخواب بیرون بروم!
اما به اصرار پدر به محل مسابقه رفتیم.
از دور سعید را دیدم که کنار خواهر کوچش ایستاده بود.🙋♂
💗 ته #دلم آرزو می کردم سعید در مسابقه برنده شود ولی خودم هم خیلی زحمت کشیده بودم... خیلی!
مسابقه شروع شد؛ اما... بدون من!!
از ورزشگاه بیرون رفتم و از طریق رادیوی استانی نتیجه ی مسابقه را دنبال می کردم.📻
بالاخره سعید زودتر از همه به خط پایان رسید.🎌
✨#آرامش عجیبی داشتم... انگارمدت ها به دنبال این احساس می گشتم.
😊خوشحال بودم...شاید اگر عضو تیم ملی هم میشدم این چنین برایم #لذت بخش نبود.
🌀هفته بعد سعید با یک جعبه شیرینی به مدرسه آمد و خبر بهبودی چشمان سپیده را داد.
تا مدت ها سرزنش پدرم را می شنیدم که می گفت زحماتت را به باد دادی ولی هیچ کس نفهمید نتیجه ی زحمات من چشمان سپیده بود و حتی خوشحالی سعید...💖
من دیگر هیچ وقت مسابقه ندادم اما سعید که حالا دوست صمیمی من شده ؛ عضو تیم ملی است و این از همه چیز برایم باارزش تر است.🏆
✅ گر بر سر نفس خود امیری مردی...
#مبارزه_با_نفس
#لذت_برتر
🌺 @IslamLifeStyles
صالحین تنها مسیر
#از_سفیر_ابلیس_تا_سفیر_پاکی 77 مشکل اصلی میدونی کجاست ؟ مشکل اصلی تبلیغ غلط دینمونه... دین ما خی
#از_سفیر_ابلیس_تا_سفیر_پاکی 79
#فصل یازدهم
من احساس میکنم تموم نماز هام باطله...
اما یه نمازم کاملا درست بوده و خدا قراره بخاطر همون نمازم...
تموم نمازهامو قبول کنه...
میدونی کدوم نمازو میگم ؟
همون نمازیو میگم که تو بازداشتگاه خوندم !
آره...
همون نماز شاید از نگاه من مزخرف ترین نماز بود...
اما حساب کتاب من با حساب کتاب خدا زمین تا آسمون متفاوته !
اون نماز از نگاه خدا کاملا مردود قبول بود !
شاید یه نمازی از نگاه شما خیلی بد و بی کیفیت و بی حضور قلب باشه...
اما شاید از نگاه خد
ا
بهترین نمازت باشه...
اصلا ما حق نداریم بگیم نمازمون قبول بود یا نبود...
این چیز ا دست خداست !
و خدا هم خیلی لطیف و مهربونه !
راستی ؟
تو اصلا میتونی لطیف و مهربون بودن خدارو باور کنی ؟
اگه نمیتونی که من اصلا باهات حرفی ندارم...
چون تو کلا از بیخ باورات نسبت به خدا مشکل داره...من چی بگم خب...
هیچی نگم بهتره...
اینجوری هر چقدر نماز بخونی میگی خدا قبول نمیکنه...نه بخاطر اینکه نمازت مشکلی داره...نه...
چون تو کلا خدارو نشناختی...
خدا نمازتو با تموم اشکالاتت میپذیره...
خدا دوست داره...
خدا درکت میکنه...
خدا همین که اومدی سر سجاده لبخند میزنه...
خدا از کمترین تو کلی خوشحال میشه...
خدا کمترین تورو هم این دنیا و هم اون دنیا بیشترین میده !
این خدارو باور کن...نه اون خدایی که همش استرس میده و اصلا هم قانع بشو نیست !
دستنویس #داداش_رضا
#زندگینامه_واقعی
#از_سفیر_ابلیس_تا_سفیر_پاکی 80
#فصل یازدهم
اگه تو یه رکعت حواست 10 بار پرت میشه و یکمی تلاش کردی و امروز حواست 9 بار تو یه رکعت
پرت شد خیلی خوشحال باش...
چون این نماز تو صد در صد قبوله...
تو داری تلاش میکنی و این خیلی با ارزشه...
خدا مثل بعضی ها نتیجه گرا نیست !
خدا تلاش بندشو میبینه...
اگه تو نماز همیشه بدنتو میخاروندی و الان یه بار کمتر خاروندی خوشحال باش...
چون این نمازت کاملا قبوله...
چون تو داری در سطحی که هستی رشد میکنی...
اینه اون خدای واقعی که خیلی دوست داشتنیه...
اگه تو نماز همش چشات اینور اونور بود...اگه بتونی الان فقط یه کوچولو چشت به مهر باشه کلی پیش خدا این کارت پاداش و اجر داره...
خدا قدم های کوچولوتو تشویق میکنه و عاشقانه دوست داره...
خدا حضورتو دوست داره...
خدا برای روحت ارزش قائله...
لطفا درگیر فرعیات نشو که اصل رو فراموش کنی...
اصل یعنی تو از خدایی و خدا وجودتو دوست داره...
اینکه نماز با تمرکز بخونیم رو برامون بد تفسیر کردن...
باعث شدن کمال گرا بشن عموم مردم.
شما نیازی نیست نماز با تمرکز بخونید.
فقط در حد خودت سعی کن فکرت اینور اونور نره و تلاش کن زیاد تکون نخوری و خودتو نخارونی.. و جلوی خدا مودب باشی ...همین...
زیاد حساس نشو.
حساس نباش ...
خواهش میکنم اعمال خودتو بی ارزش و پست نبین...خدا دوست نداره اینجوری تورو ببینه.
همش بگو خدا کم منو زیاد میده و به خدایی تو ذهنت قدرت بده که تورو واسه خودت میخواد...
بیشتر از اینکه به اعمالت نگاه کنه و عشقش شرطی باشه...
همین که تو بهش نظر میکنی خدا کلی
ذوق میکنه ...
😢
از خدا نترس...خدا لو لو نیست...
خدا عشقه...عشق !
❤️❤️❤️👆
دستنویس شبانه #داداش_رضا
#زندگینامه_واقعی