┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_علی_پرورش🕊
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت_۳
سردار علی پرورش دارای دان 5 هنر های #رزمی بودند .همچنین وی #قهرمانی تیر اندازی ارتش های ایران و #قهرمانی آمادگی جسمانی ارتش ها را در #کارنامه شغلی خود داشت در این یگان سمت #جانشینی فرماندهی اطلاعات را بر عهده دار بود. توانایی های #خارق_العاده و هوشیاری زیاد و دید بسیار عالی وی در عملیات های #شناسایی در مناطق کوهستانی باعث گردیده بود تا همرزمانش به وی و دیگر #شهید گرانقدر #فرشاد شفیع پور لقب چشمان #عقاب را بدهد. از خصوصیات بارز اخلاقی او می توان به راستی و درستی ایشان در #عمل و گفتار ، #صله_رحم با اقوام و آشنایان ، #نماز اول وقت ،#دائم_الوضو بودن و #نمازشب همیشگی ایشان اشاره نمود . در سال ..... بخاطر موقعیت شغلی اش به تهران نقل مکان نموده و در آنجا ساکن گردید #وی در طول مدت خدمت در این یگان در عملیات های #امنیتی زیادی د رگوشه و کنار این مملکت شرکت داشته و در بسیاری از #مرزهای غرب و شرق کشور با نیروهای خرابکار و #تروریستی وابسته به غرب به مبارزه پرداخت و چندین سال در مناطق شرق کشور با گروهک تروریستی #ریگی دوشا دوش دیگر نیروهای سپاه جنگیدند و یکی از عوامل #اصلی سرکوب این گروهک تروریستی بودند . ایشان #همرزم شهیدان عزیز سردارسرتیپ #شوشتری ، سردارشهید پاسدار #شفیع پور ، شهید پاسدار #زلفی و دیگر شهیدان عزیزی بودند که درآبان ماه سال 1388 در منطقه #سرباز سیستان و بلوچستان بر اثرانفجار تروریستی به #شهادت رسیدند بود. اما آنروز سرنوشت طوری برای ایشان #رقم خورد که وی از یاران شهیدش جا بماند.
#ماجرا از این قرار بودکه ایشان به خاطر #تولد پسر کوچکش امیر رضا جایش را بادیگر شهیدسر افراز پاسدار شهید #زلفی عوض نمودن
اما،،،،،⏯
ادامه دارد◀️
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈ 🌹•°°•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_علی_صیادی🕊🌹
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۳
-❓ آیا شهید صیادی قبل شهادت خوابی هم دیده بودند ؟❓
⏮،،همسرگرامی شهید:
#شش ماه قبل از شهادتشون تو منطقه مأموریت بودند چادر زده بودند ، بلند میشه از خواب ، میاد بیرون ، #نگهبان یکی دیگه از دوستانش بود .
دوستشون گفت علی چرا نمی خوابی ؟❓
#علی گفت نمی دونم خوابم نمی گیره ، فردا شب #دوباره همین اتفاق براش می افته ، می یاد بیرون دور می زنه ، یکی دیگه از دوستاش می گه بابا بگیر بخواب دیگه . ما اگه جای تو بودیم الان می گرفتیم می خوابیدیم ...
#میگه اگه یکی دو شب ، سه شب مرتب به #خوابت مدام بیاد بگه می خواهی بری علی این #طرز رفتن نیست ،😔 خودت رو #آماده کن تو چکار می کنی ؟🕊🌹
...
یعنی این #جوری بگم بهتون بارها بود ساعت 11 از #مأموریت می اومد ، خدای من گواهه . آقای #صیادی یه دوش می گرفت ، یک حال و احوالی ، چی شد و چی نشد ، بهر حال من خسته بودم ، باید هم منتظر این می بودم که بیاد و هم بچه و اینها ، سخت بود . تا من بگیرم بخوابم ، ایشون داشت #نمازشب می خوند ، می رفتم می گفتم شما تازه از مأموریت اومدی بیا بگیر بخواب . می گفت بگذار این رو بخونم ، #بالاخره ما که هیچی نداریم تو اون دنیا ببریم شاید این به دردمون خورد ، می گفت خانم شما هنوز نخوابیدی می گفتم نه ، می گفت اگه شما هم خوابتون نمی گیره #بیایید شما هم نماز شب بخونید...
✍️وقتی حضرت امام روح الله(ره)می فرمایند، ۵۰سال عبادت کردیم، یک بار هم زندگینامه وصیت نامه شهدا را مطالعه کنید، وتفکر کنید،
به این دلیل است که شهدا چگونه این پاداش را از خداوند متعال گرفتند🌹
روحمان بایادشان شاد❤️
⏮ادامه دارد،،،