سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
🚩صابرین🚩 #شهید_محمد_غفاری🌹 زندگینامه ☄️بخش سوم☄️ شهید به روایت پدر: محمد غیراز #دانشگاه
🚩صابرین🚩
#شهید_محمد_غفاری🌹
زندگینامه
☄️بخش چهارم☄️
10 روز مانده به #مراسم عروسی اش، تو یکی از عملیات های سیستان و بلوچستان تیر خورد زیر #چشمش و گلوله گیر کرده بود. ما هم از اینجا پا شدیم رفتیم تهران برای هماهنگی های #عروسی و برو بیاهای آن که حالا چی بخریم، چی نخریم. دیدم محمد زیر چشماش یک چسب بزرگ زده و صورتش باد کرده، خدایا چرا اینطوری شده؟ من را کشید کنار وگفت: #بابا من تیر خوردم، تیرهم گیر کرده توی صورتم ولی به مامان نگو. گفت باید بگردیم دکتر پیدا کنیم . حالا کارت عروسی هم پخش کرده بودیم. من کار داشتم، امیر(برادرش) و مادرش را مامور کردیم بگردند یک دکتری پیدا کنند.
یکی می گفت باید صورتش را جراحی کنیم یکی دیگه می گفت فک بالایش را باید بشکافیم این را در بیاوریم تا اینکه خوشبختانه یک دکتری پیدا شد که از #جانبازهای زمان جنگ بود ایشان گفت که من با لیزرعملش می کنم و #فشنگ را خارج کردند.
این موضوع روی عصب بینایی اش هم تاثیر گذاشت و محمد، عینکی شد. همه جا می گفتین صورتش گیر کرده به شاخه درخت.
✨✨✨
پدر و مادر شهید محمد غفاری🌹
#دفعه آخر که رفت، گفت من دارم میروم و این دفعه با دفعات دیگر #فرق می کند اگر من بروم و نیایم چه میشود؟ خانومش گفته بود نه محمد تو برمیگردی #انشاءالله، تو همه کارهات همینطوریه. محمد هم گفته بود به هر حال تو #آماده باش شاید دیگر این دفعه #برنگردم.😭
#ادامه دارد ....
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
.
من حجاب را دوست دارم اما #تو نه!
من به چادرم بر سرم افتخار میکنم
تو اما #گویا سنگینی نواری برسرت
آزار دهنده است.
این جاست #فرق من و تو؛
من #زیبایی را برای خودم و خانواده ام
میخواهم #اما توبرای غیر.
من آزادی #روح ام رامیخواهم
وتو آزادی نفس ات.
من آسایش دو دنیا را میخواهم
وتو آسایش دنیای دنیا را
"هرچند از آن هم محرومی"
من رضای الله را میخواهم
وتو رضای الاه را.
یادت بیاورم؛
حجاب را من نخواسته ام؛
معبود ومعشوقت خواسته است.
عاشق هم که جزء رضای معشوقش
چیزی نمیخواهد.
۲۱ تیر #روزحجابوعفاف✨
╔═. ♡♡♡.══════╗
@saberin_shahid_ghafari1
╚══════. ♡♡♡.═╝
زندگینامه
☄️بخش چهارم☄️
10 روز مانده به #مراسم عروسی اش، تو یکی از عملیات های سیستان و بلوچستان تیر خورد زیر #چشمش و گلوله گیر کرده بود. ما هم از اینجا پا شدیم رفتیم تهران برای هماهنگی های #عروسی و برو بیاهای آن که حالا چی بخریم، چی نخریم. دیدم محمد زیر چشماش یک چسب بزرگ زده و صورتش باد کرده، خدایا چرا اینطوری شده؟ من را کشید کنار وگفت: #بابا من تیر خوردم، تیرهم گیر کرده توی صورتم ولی به مامان نگو. گفت باید بگردیم دکتر پیدا کنیم . حالا کارت عروسی هم پخش کرده بودیم. من کار داشتم، امیر(برادرش) و مادرش را مامور کردیم بگردند یک دکتری پیدا کنند.
یکی می گفت باید صورتش را جراحی کنیم یکی دیگه می گفت فک بالایش را باید بشکافیم این را در بیاوریم تا اینکه خوشبختانه یک دکتری پیدا شد که از #جانبازهای زمان جنگ بود ایشان گفت که من با لیزرعملش می کنم و #فشنگ را خارج کردند.
این موضوع روی عصب بینایی اش هم تاثیر گذاشت و محمد، عینکی شد. همه جا می گفتین صورتش گیر کرده به شاخه درخت.
✨✨✨
پدر و مادر شهید محمد غفاری🌹
#دفعه آخر که رفت، گفت من دارم میروم و این دفعه با دفعات دیگر #فرق می کند اگر من بروم و نیایم چه میشود؟ خانومش گفته بود نه محمد تو برمیگردی #انشاءالله، تو همه کارهات همینطوریه. محمد هم گفته بود به هر حال تو #آماده باش شاید دیگر این دفعه #برنگردم.😭
#ادامه دارد ....
╔═. ♡♡♡.══════╗
@saberin_shahid_ghafari1
╚══════. ♡♡♡.═╝
💠 پرسش و پاسخ از حضرت آیت اللَّه خوشوقت ره ( انتخابات2)
❓اگر کسی #موثق و #عادل بود و #خبره هم بود و بعد نامزدی را در #انتخابات معرفی کرد میتوانیم به قول او #اعتماد کنیم؟
✅ این #مسأله_انتخابات با مسأله #نماز_جماعت و اینها #فرق دارد، اینجا یک #بینش_سیاسی و #اجتماعی هم لازم است، کار هر #آدم_عادل نیست، ممکن است یک آدمی عادل باشد ولی اشخاص را نشناسد، عوضی #رأی بدهد یا عوضی را #تبلیغ کند لذا به هر عادلی نمیشود اکتفاء کرد. باید با عادلی کار کرد که #آدمها_را_میشناسد، میداند این #دیندار است یا دیندار نیست. این فرد چند سالی که #پُست داشته در آن پست چکار کرده است؛ اینها را میفهمد، اما آن بنده خدایی که آشنا نیست، در مسائل اجتماعی و سیاسی نمیشود #دنبال_او_رفت.
╔═. ♡♡♡.══════╗
@saberin_shahid_ghafari1
╚══════. ♡♡♡.═╝