إنّا لله وإنّا إليهِ رَاجعُون
#سردار_سرتیپ_پاسدار_قدرت_الله_منصوری فرمانده مخلص قرارگاه منطقه ای ثامن الائمه(ع) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شمال شرق کشور بامداد امروز ( یکشنبه ۲۵ آذر) حین بررسی و تنظیف سلاح انفرادی خود از ناحیه سر دچار سانحه شد و به لقاءالله پیوست.
سردار منصوری از آبان ۱۳۹۳ با حکم فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان فرمانده قرارگاه منطقه ای ثامن الائمه(ع) سپاه در شمال شرق کشور منصوب شده بود.
سردار منصوری از سال ۱۳۸۸ در پی شهادت سردار نورعلی شوشتری جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرمانده قرارگاه قدس سپاه در جنوب شرق، جانشین و سپس فرمانده قرارگاه قدس بود.
فرماندهی لشکر پنج نصر خراسان و فرماندهی تیپ زرهی ۲۱ امام رضا(ع) از دیگر مسئولیتهای سردار منصوری است که بر عهده داشت.
🔻 #مراسم وداع با پیکر سردار منصوری ساعت ۱۸:۳۰ امروز (یکشنبه) درمشهد مقدس، مسجد امام علی(ع) واقع در بلوار فرامرز عباسی ۲۱ و مراسم تشییع از ساعت ۸:۳۰ صبح فردا(دوشنبه 26 آذر) از مقابل مهدیه به سمت حرم مطهر رضوی برگزار خواهد شد.
#آسمانی_شدنت_مبارک_سردار🕊
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
🚩صابرین🚩 #شهید_محمد_غفاری🌹 زندگینامه ☄️بخش سوم☄️ شهید به روایت پدر: محمد غیراز #دانشگاه
🚩صابرین🚩
#شهید_محمد_غفاری🌹
زندگینامه
☄️بخش چهارم☄️
10 روز مانده به #مراسم عروسی اش، تو یکی از عملیات های سیستان و بلوچستان تیر خورد زیر #چشمش و گلوله گیر کرده بود. ما هم از اینجا پا شدیم رفتیم تهران برای هماهنگی های #عروسی و برو بیاهای آن که حالا چی بخریم، چی نخریم. دیدم محمد زیر چشماش یک چسب بزرگ زده و صورتش باد کرده، خدایا چرا اینطوری شده؟ من را کشید کنار وگفت: #بابا من تیر خوردم، تیرهم گیر کرده توی صورتم ولی به مامان نگو. گفت باید بگردیم دکتر پیدا کنیم . حالا کارت عروسی هم پخش کرده بودیم. من کار داشتم، امیر(برادرش) و مادرش را مامور کردیم بگردند یک دکتری پیدا کنند.
یکی می گفت باید صورتش را جراحی کنیم یکی دیگه می گفت فک بالایش را باید بشکافیم این را در بیاوریم تا اینکه خوشبختانه یک دکتری پیدا شد که از #جانبازهای زمان جنگ بود ایشان گفت که من با لیزرعملش می کنم و #فشنگ را خارج کردند.
این موضوع روی عصب بینایی اش هم تاثیر گذاشت و محمد، عینکی شد. همه جا می گفتین صورتش گیر کرده به شاخه درخت.
✨✨✨
پدر و مادر شهید محمد غفاری🌹
#دفعه آخر که رفت، گفت من دارم میروم و این دفعه با دفعات دیگر #فرق می کند اگر من بروم و نیایم چه میشود؟ خانومش گفته بود نه محمد تو برمیگردی #انشاءالله، تو همه کارهات همینطوریه. محمد هم گفته بود به هر حال تو #آماده باش شاید دیگر این دفعه #برنگردم.😭
#ادامه دارد ....
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
هدایت شده از سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
#اطلاع رسانی
#مراسم سالگرد مادر بزرگ شهید محمد غفاری
#زمان: پنج شنبه ۲۴ بهمن ماه ۹۸ از ساعت ۱۵ الی ۱۶/۳۰بعداظهر
#مکان: همدان،مسجد امام محمد باقر ع واقع در انتهای خیابان اکباتان خ شهید توپچی. روبروی دانشگاه فرهنگیان برگزار میگردد.
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
زندگینامه
☄️بخش چهارم☄️
10 روز مانده به #مراسم عروسی اش، تو یکی از عملیات های سیستان و بلوچستان تیر خورد زیر #چشمش و گلوله گیر کرده بود. ما هم از اینجا پا شدیم رفتیم تهران برای هماهنگی های #عروسی و برو بیاهای آن که حالا چی بخریم، چی نخریم. دیدم محمد زیر چشماش یک چسب بزرگ زده و صورتش باد کرده، خدایا چرا اینطوری شده؟ من را کشید کنار وگفت: #بابا من تیر خوردم، تیرهم گیر کرده توی صورتم ولی به مامان نگو. گفت باید بگردیم دکتر پیدا کنیم . حالا کارت عروسی هم پخش کرده بودیم. من کار داشتم، امیر(برادرش) و مادرش را مامور کردیم بگردند یک دکتری پیدا کنند.
یکی می گفت باید صورتش را جراحی کنیم یکی دیگه می گفت فک بالایش را باید بشکافیم این را در بیاوریم تا اینکه خوشبختانه یک دکتری پیدا شد که از #جانبازهای زمان جنگ بود ایشان گفت که من با لیزرعملش می کنم و #فشنگ را خارج کردند.
این موضوع روی عصب بینایی اش هم تاثیر گذاشت و محمد، عینکی شد. همه جا می گفتین صورتش گیر کرده به شاخه درخت.
✨✨✨
پدر و مادر شهید محمد غفاری🌹
#دفعه آخر که رفت، گفت من دارم میروم و این دفعه با دفعات دیگر #فرق می کند اگر من بروم و نیایم چه میشود؟ خانومش گفته بود نه محمد تو برمیگردی #انشاءالله، تو همه کارهات همینطوریه. محمد هم گفته بود به هر حال تو #آماده باش شاید دیگر این دفعه #برنگردم.😭
#ادامه دارد ....
╔═. ♡♡♡.══════╗
@saberin_shahid_ghafari1
╚══════. ♡♡♡.═╝