🔆 #رازگشا #داستان
🔖بازخوانی اندیشه استاد #علی_صفائی_حائری در نقد تصوف وعرفان(۸)
♨️ #عرفان_مسلمین #نقد_روش_ها》
شریعت، طریقت، حقیقت (بخش اول)
🔮 #ملاقات_با_مرشد_و_صوفی_مشهدی
🚥🚥🚥🚥🚥🚥
▫️روش ها تلقین و ریاضت نیست که تفهیم و آموزش است.و شریعت و طریقت و حقیقت نیست که حقیقت است و سپس آن دو باهم.
💥هنگامی که تلقین و ذکر و ریاضت کنار رفت، ناچار طرح شریعت و طریقت و حقیقت هم، در هم می ریزد.
✅ مادام که حقیقت را نیافته باشیم حرکتی نخواهد بود. میگویی حرکت کن تا به حقیقت برسی، در حالی که تا به حقیقت نرسیده باشیم، حرکتی نیست.
🏠کسی که ضرورت خانه دار شدن را نیافته و این حقیقت را لمس نکرده چگونه به دنبال نقشه می رود و یا در حد عمل دنبال معمار و عَمَله می دود⁉️
💠🔅💠🔅💠🔅💠
👥در مشهد برخوردی رخداد با پیری و مرشدی.چشمانی داشت که نگاهت را می سوزاند و دلت را پر میکرد و ابروانی که بر آن نگاه، سایه ی هیبت می ریخت. صورتش زیبا بود و زلفش سرشار و زبانش گرم بود و کلامش چون زمزمه باران و یا همچون ریزموج های برکه ای آرام!
👈 از خودش می گفت و جوانی اش و عشق هایش و از یک شب و از یک لحظه که در به در، به دنبال آخرین معشوقش، قلبش را از سینه اش بیرون فرستاده بود و خودش را در به در، به کوی و برزن کشانده بود.
👈 از شبی می گفت که #عشق_های_مجازی اش در اوج او را به #عشق_حقیقی رسانده بودند!
👈 از زمزمهای میگفت که در آن شب او را در هم پیچیده بود. از زمزمه ای که به دنبال چه هستی؟ و برای چه هستی؟ این همه شور و طپش برای همین سبزه های زرد و گلهای خار؟
👈 واز رخوتی می گفت که پس از این فریاد گرم، او را در خود گرفته بود و از انقلابی حرف میزد که او را یکسره دگرگون نموده بود.
👈خیلی سنگین و نرم و خیلی عمیق و نافذ، از شروع حرکتش می گفت تا جواب سوالم را که غافلگیرش کرده بودم داده باشد.این شروع را برای #ابراهیم_ادهم و #بودا و #زرتشت و برای همه #قطب ها شنیده بودم و داستانهای #تذکره_الاولیاء در این زمینه حرف هایی داشت.
👈او ادامه داد. اینگونه از عشق های مجازی گذشتم که #المجاز_قنطرة_الحقیقه این مجازها پل حقیقت و نردبان حقیقت شدند...
برای وصال به هر دری زدم...
1⃣ به #شریعت رو آوردم.
نمازها و نافله ها و خضاب ها و عقیق و فیروزه و مراعات ساعت ها و روزها، اینها را لاجرعه سر کشیدم. مستم کرد اما آرامم نکرد. از شریعت گذشتم با توشهای از نظم و مراعات.
2⃣ به #طریقت رسیدم.
به محبت، به عشق خلق، به همنوایی با ذره ذره وجود با تمام هستی.
که عبادت بجز خدمت خلق نیست
به تسبیح و سجاده و دلق نیست
3⃣ در طریقت همراه ریاضت ها و خدمت ها و محبت ها، از خویش گذشتم ،که از ما تا دوست جز گامی نیست. قدم بر خود بگذار تا او را بیابی.
از خویش رهیدم ،به دوست رسیدم. به #حقیقت، به حقیقت.
نگاهش همراه زبانش خاموش شد.
▫️پرسیدم: #حقیقت چیست؟
آرام گفت: فناء فناء، وحدت. توحید.
▫️گفتم #دین چیست؟ آیا همان شریعت است یا شریعت و طریقت و حقیقت ؟
فرار میکرد که جوابم را با خود ببرد، اما فراری را تعقیب می کنند. ناچار گفت: دین همان شریعت است، سپس طریقت است، سپس حقیقت.
▫️گفتم: پیامبران هنگامی که زبان باز کردند و دعوت خویش را بلند نمودند، آیا از عقیق و فیروزه گفتند؟ آیا از شریعت گفتند؟ آیا به نافله ها دعوت می نمودند و یا به توحید، به فنا، به حقیقت؟
👊با تندی گفتم: آیا از پشت به طویله میروند؟از شریعت تا حقیقت یا از حقیقت تا شریعت؟
✅ گفتم: تو میگویی شریعت، طریقت، حقیقت و رسول میگفت: قولوا لا اله الا الله تفلحوا. از حقیقت می گفت و از فناء می گفت تا شریعت و اعمال و تا طریقت و احوال، نوری بگیرند و جایی بگیرند. این حال و مقام آن همه اعمال بدون حقیقت، بدون توحید، بدون عشقِ او چه باری می دهد و چه بهره می آورد؟ جز خستگی و رنج و یا غرور و نخوت؟
ادامه در پست بعدی ...
--------------
📚 روش نقد ج۳ص۹۰_۹۷
🆔 @safiresheytan🕸
🔆 #رازگشا #داستان
🔖بازخوانی اندیشه استاد #علی_صفائی_حائری در نقد تصوف وعرفان(۸)
♨️ #عرفان_مسلمین #نقد_روش_ها》
شریعت، طریقت، حقیقت (بخش دوم)
🔮 #ملاقات_با_مرشد_و_صوفی_مشهدی
🚥🚥🚥🚥🚥🚥
▫️گفتم: تو خودت از حقیقت شروع کردی و به شریعت و طریقت رو آوردی.تو خودت را باختی و او را یافتی و دیدی که نباید با سبزه های زرد پیمان بست. نباید به گلهای پرپر، دل داد.
همین درک تو و همین شناخت تو بود که تو را به مقایسه میان محبوبها واداشت و عشقِ حق را در تو ریخت و تو را از عشق هایت جدا کرد. مادام که این عشق در تو نجوشیده بود، تو به جایی نمیرسیدی.
☑️کسی که چیزی ندیده،چطور از چیزها می گذرد؟!
👿 #مرشد با خشم گفت:
تو اشتباه میکنی. ما بر حق هستیم. ما قدرت ها داریم و از قدرت هایش شمرد و از من اقرار گرفت.
▫️گفتم: من بیشتر از این قدرت ها را هم می توانم باور کنم، ولی برای من قدرت مهم نیست، مهم این است که تو با قدرت و توانایی هایت چه کسی را تثبیت می کنی؟ چه کسی را نشان می دهی؟
▫️گفتم: برای من قدرت تو و علم و فقه فلان، وضعیت و نیروی اتمی بَهمان و ثروت و دارایی بسیار، هیچ تفاوت نمی کند.همه اینها بت هایی هستند که گرفتار آنها هستید و
❌تو آنقدر ضعیفی که با آن همه عظمت، با یک تندی به خشم نشستی. عظمت تو دستخوش یک کلمه بود.♨️
🔮 آرام شد و با زرنگی پرسید: می خواهی از آنچه دارم به تو بدهم⁉️
می خواست اسارتم را نشانم بدهد، که برادر تو هم می خواهی اما دستت نمی رسد! خندیدم و گفتم آنها که خواستند رفتند و آنها که رفتند رسیدند. اگر میخواستیم رسیده بودیم.
▪️دوباره به عقب بازگشت و گفت:
تو می گویی اول حقیقت، سپس طریقت و شریعت و گفت: تو شریعت و طریقت را راه حقیقت نمیدانی، پس برای رسیدن به حقیقت، از کجا باید شروع کرد⁉️
▫️گفتم به خودت باز گرد. به همان داستانی که برای من سرودی. به همان فکر کن.
🧠فکرِ تو و ارزیابیِ تو و عقلِ تو و سنجش تو، تو را به مقایسه واداشت و زیبایی او را و محبت او را و بخشش او را نشانت داد و تو هم به او دل دادی و تو به عشق رسیدی و این عشق تو را به راه انداخت اما در راه ماندی و اسیر قدرت ها و #مرید ها ووو شدی،
♨️ که عشق آسان نمود اول،ولی افتاد مشکل ها.
☑️برای رسیدن به حقیقت جز تفکر و شناخت و عشق راهی نیست و این عشق بدون شناخت به دست نمی آید.
💠[تفاوت عشق و محبت]:
کسی که شناخت خوبی و زیبایی ندارد عاشق نیست و ما آن جذبه ها و کشش هایی که در بعضی برخوردها تو را به خود می کشند، این عشق نیست که تمام هستی با چنین پیوندی و جاذبه ای به هم گره خورده است و حتی ذرات یک اتم با این نیرو، همدم یکدیگرند.
❤️این جاذبه ها را عشق نمی گویند که
عشق، #محبت_اختیاری و کشش آگاهانه است و نه یک #جاذبه_طبیعی که در تمام هستی است و عشق انسان انتخاب اوست، نه غریزه او و جاذبه ی طبیعی.
جاذبه و غریزه چیزی هستند و عشق انسان چیزی دیگر.
🧠 این عشق از شناخت مایه میگیرد، آن هم نه از شناخت بودن و #شناخت_فلسفی، که از شناخت چگونه بودن و شناخت خوبی و زیبایی.
⚠️کسانی که میان #غریزه و #جاذبه و
#عشق فرق نمی گذارند دچار سطحینگری هستند؛ همان دردی که خیلیها گرفتار آن شدهاند. انسان و عظمتی دارد و عمقی که با این نگاه های سطحی نمی توان لمسش کرد.
☑️ انسان میبیند و سپس به راه میافتد.
دوست، همراه هر ذره، وجود دارد و این بقا و دیدار برای تمام هست.
پس از این مرحله انسان به شناخت و #عشق می رسد و قرب و لقا را میخواهد. اگر او ندیده بود، نمی خواست.
⚜و برای رسیدن به این #قرب،
🔘 از فکر و ذکر و عهد به عمل و اطاعت می رسند و با این اطاعت به یقین❶ و با یقین به دیدار.❷
🔘 پس از این مرحله، از اطاعت و عمل، قرب به دست میآید، که «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَالَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ» (نحل،۱۲۸)
🔘 و پس از این معیت و لقاء، #لقاء_مستمر انسان شروع میشود و حضور مداوم سر میرسد.
اینها مراحل لقاء هستند.
«هُوَ مَعَكُمْ أَیْنَ مَا كُنتُمْ» (حدید،۴)
«إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْاَ» (نحل،۱۲۸)
«فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ» (قمر،۵۵)
--------------
📚 روش نقد ج۳ص۹۰_۹۷
❶. وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّىٰ يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ(حجر،۹۹)
❷.لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ اليقين لَتَرَوُنَّ الجحيم .(تکاثر،۶)؛ مَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا (کهف،۱۱۰)
🆔 @safiresheytan🕸
🌼 #شعر
🗯 #سید_محسن_طیب_نیا
#دین_جعلی
⚠️ دین جعلی نیست، دین مرتضی
⚠️ دین شناسی کن از اول با وفا
☘از فقیهانی که تقوا پیشه اند
☘ در عمل، در علم دین، کوشیدهاند
❄️ اخذ باید کرد، دین مصطفی
❄️ راه باید رفت، راه مرتضی
📛 #دین_صوفی نیست، راه مستقیم
📛 رهروانش، دور از اسلامِ عظیم
☠ صد فلان شاه و فلان شاه و فلان❶
☠ صد کرامت های کذب و بی نشان
☯ نام #عرفان بسته بر بازار خویش
☯ دست شیطان دادهاند افسار خویش
🕍 خانقه وا کرده، مسجد بستهاند
🕍 بی #شریعت نزد خود وارَسته اند
🤔 پیرو مولاعلی، این است، این ؟!
🤔 #عارف و مرد و ولیّ، این است، این؟!
❌ خود علی، بیزار از #صوفیگری
❌ #صلح_کل و کارزارِ زرگری
🔥 هست بیزار از زرنگی شان، علی
🔥 از دو رنگی و جَفَنگی شان، علی
---------------------
📚مثنوی حیدری،ص۷۱
❶اشاره به القاب بزرگان صوفیه دارد که با پسوند شاه همراه است همچون مجذوب علیشاه، منوّر علیشاه، معصوم علیشاه و...
🆔 @safiresheytan🕸
🌸 با سلام خدمت همراهان گرامی:
جهت ارتقاء فعالیت کانال، هم چنان با ثبت نظرات و ارسال پیشنهادات وانتقادات سازنده خود، یاریگر ما باشید.💯
💬انتقادات وپیشنهادات :
📥 @A_mobarez
🆔 @safiresheytan🕸
کتابخانه نقد تصوف و عرفان🕸صفیر شیطان🕸
💡 #سوالات_متداول 🎙 #علامه_مجلسی ✍آیا بدعت در انجام مستحبات ومکروهات نیز قابل تصور است⁉️ ✍آیا تعیی
🔥 #سنگ_راه
🔮 #ذکر_هراسی
⚠️محمد رضا نکونام در کتاب دانش ذکر ج ۱ص ۳۹ ادعایی عجیب را تحت عنوان "آسیب های خودذکری" مطرح کرده و می نویسد:
👺خود ذکری و اشتغال خود سرانه به اذکار خطرزاست❗️
❌داشتن برخی ذکر ها حتّی ممکن است باعث مشکلات ناموسی و زمینه تجاوز به همسر یا دیگر وابستگان وگاه مرگ آنها شود 😱
🚥🚥🚥🚥🚥🚥
✳️ هر چند این سخنانِ تهی و سست مایه، نیازی به پاسخ ندارد اما به اختصار باید گفت:
🔆اشتغال به اذکار ماثور را خدا در قرآن اجازه داده ❶ وصاحبان ذکر یعنی پیامبر اکرم❷ و امامان معصوم علیهم السلام تجویز فرمودند و اصحاب ایشان نیز به گفتن همین اذکار مشغول بودند و از کسی اجازه نمی گرفتند.
🔻حال به آنکه می گوید فلان عارف گفته است،بدون اجازه استاد، نباید ذکر گفت، پاسخ میدهیم؛
☑️ ما به گفته پیامبر و امامان خود عمل می کنیم تو نیز به سخنِ فلان عارف وصوفی و مرادِ خودت عمل کن!❸
----------
❶ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا(احزاب،۴۱)
❷ اذا رایت عبدی یکثر ذکری فانا اذنت له فی ذلک وانا احبه واذا رایت عبدی لا یذکرنی فانا حجبته وابغضته.(بحار الانوار، ج۹۳ص۱۶۰)
❸ مشابه جوابی که امام باقر علیه السلام در مساله متعه دادند.وقتی عبد الله معمر به ایشان اعتراض کرد که شما ازدواج موقت را مجاز می دانید؟
حضرت فرمودند:ازدواج موقت را خدا در قرآن اجازه داده و پیامبر سنت قرار داده و اصحاب او نیز عمل کرده اند. گفت: عمر از آن نهی کرده است. فرمود: تو به دستور دوست خود رفتار کن، من به دستور پیغمبر صلی الله علیه و آله.
(بحار الانوار، ج۴۶ص۳۸۲)
🆔 @safiresheytan🕸
کتابخانه نقد تصوف و عرفان🕸صفیر شیطان🕸
🔥 #سنگ_راه 🔮 #ذکر_هراسی ⚠️محمد رضا نکونام در کتاب دانش ذکر ج ۱ص ۳۹ ادعایی عجیب را تحت عنوان "آسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💡 #سوالات_متداول
🎙 #حسن_میلانی
✍منظور از اینکه می گویند، برای تاثیر گذاشتن فلان ذکر، باید از استاد اذن داشت، چیست⁉️
🚥🚥🚥🚥🚥🚥
☠ هدف، پذیرش مستقیم یا غیر مستقیم ولایت شیطان است.
🆔 @safiresheytan🕸