🔆 #رازگشا
♨️ #عرفان_مسلمین
🔖بازخوانی اندیشه استاد #علی_صفائی_حائری در نقد تصوف وعرفان (۱)
🚥🚥🚥🚥🚥🚥
👤استاد #علی_صفائی از دانشمندان صاحب سبک وخلّاق در حوزه معارف اسلامی می باشند که قلم وبیان جذاب ایشان در میان نویسندگان کم نظیر است و آثار ایشان توانسته طیف هنردوستان را به خود جذب کند.
✅ تسلّط ایشان بر قرآن وحدیث وذوق هنری وشاعرانه ایشان ، امتیاز آثار استاد علی صفائی است و معمولا مطالعه کنندگان آثار ایشان به تفاوت قلم نویسنده در مقایسه با دیگر اندیشمندان، معترف اند .
🔸ایشان در جلد سوم از سری کتابهای روش نقد ، به #نقد_مکتب_تصوف_و_عرفان پرداخته اند .
در این کتاب استاد صفائی ، ابتدا به توصیف عرفان وتصوف پرداخته وسپس اهداف ، عقیده ها، روش ها،انگیزه ها و آثار این مکتب را به نقد کشیده اند .
بخشی هایی از این کتاب را با هم مرور خواهیم کرد .
⚠️تذکر:
بیان اندیشه های اندیشمندان به معنا تایید تمام افکار و ابعاد شخصیتی ایشان نمی باشد .
💠🔅💠🔅💠🔅💠🔅💠
🗒 فهرستی از نقد های ایشان به تصوف و #عرفان_ابن_عربی
☑️ #نقد_اهداف :
در تصوف هدف های آزادی و عشق و آگاهی و قدرت و وحدت، وجود داشت؛
👈این آزادی و زهد، زهدِ رها کردن و گذاشتن است نه زهدِ برداشتن .
👈و این عشق، صلح کلّی است. بی در و پنجره است ،نه مرز آفرین و سازنده .
👈و این آگاهیها به خاطر رسیدن به تسخیر و قدرت است، نه جهت دادن به اینها.
👈 و این قدرت ،فقط قدرت است. نه عزت و نه قدرتِ بر قدرت و تسلّط بر قدرت ها و حاکمیت بر تواناییها .
👈و این وحدت ، وحدت تخیل است، نه برهانی است ونه عملی.
☑️ #نقد_عقیده_ها:
👈عرفان میان عقل و عشق جنگ میاندازد که این دو زبان یکدیگر را نمی فهمند.در حالیکه عقل وعشق درگیری ندارند.
👈فکر و عقل و عشق و رنج وعجز هم کوتاه هستند .
👈شرع تنها شریعت نیست که از آن بینیاز شویم.
👈هیچ کس نمی تواند به خویش بخواند و در خود نگه دارد و به خود دعوت کند.
☑️ #نقد_روش_ها :
👈روش ها تلقین وریاضت نیست که تفهیم وآموزش است .
👈 وشریعت و طریقت و حقیقت نیست که حقیقت است و سپس آن دو باهم.
☑️ #نقد_انگیزه_ها :
تنوع وتلقین مسخ انسان است .تحرک وانتخاب، موجب رشد آدمی می گردد.
☑️ #نقد_آثار:
صلح کل ودرون گرائی
🌟تفصیل مطالب را در پست های بعدی باهشتک #عرفان_مسلمین دنبال کنید .
🔘جهت آشنایی بادیگر تفکرات استاد علی صفائی به کانال ایشان به آدرس @einsad مراجعه نمائد .
🆔 @safiresheytan🕸
🔆 #رازگشا
🔖بازخوانی اندیشه استاد #علی_صفائی_حائری در نقد تصوف وعرفان(۲)
♨️ #عرفان_مسلمین #نقد_اهداف》آزادی(زهد)
🚥🚥🚥🚥🚥🚥
🔻می گویند؛
▫️دنیا بد است، آن را رها کن.
▫️دنیا رنج است، از آن بگذر.
▫️دنیا مردار است، از آن فرار کن.
☑️ درحالی که دنیا بد نیست، که کم است، باید آن را زیاد کرد. باید با آن تجارت کرد.💯
🌾گندمی است که باید به خاکش سپرد و آبیاری اش کرد و خرمنش را برداشت.
🔘بعضی، گندم را نگه می دارند و فقط به آن عشق می ورزند و به آن افتخار میکنند.
🔘بعضی گندم را رها میکنند و از آن میگذرند.
🔘اما آنها که وسعت خسیس زمستان را دیده اند، یک گندم را بارور می کنند، آن را به خاک می دهند تا از خاک برخیزند و زمستان را گرسنه نمانند.
🔹چند کیلو گندم کم است، خوراک چند روز بیشتر نیست. پس باید زیادش کرد. باید به کارش گرفت. البته برای این زیاد کردن، در اول به خاک دادن است و گندم را زیر خاک پوشاندن.
🔸اما فقط همین نیست، که سپس برداشت کردن است و به خاطر برداشت، آبیاری و پرستاری و نگهداری ها هم هست.
✅ اینها در واقع از گندم ها و از دنیا نگذشته اند که آن را برداشته اند. آن را بد نمی دانند که کم می شمارند و به زیاد کردنش مشغول میشوند.
🔹 دنیا میشود کشتزار شان،
🔸می شود بازارشان،
🔹 می شود مایه ی کارشان.
🌀و این است که آن را میفروشند و به دنبال خریداری هستند. و نه تنها دنیا را که خودشان را هم زیاد می کنند از کمی در می آورد.
💥 اینها همیشه دارا هستند. نه فقط یک ماه، که دنیا دارها و گندم خوارها بیش از یک ماه گندم ندارند و بهره ندارند. اما اینها با گندمی که به خاک سپرده اند همیشه تامین هستند و با تجارتی که شروع کردهاند همیشه سرشار و غنی.
♨️دنیا بد نیست، کم است.♨️
👈دنیا رنج است اگر اسیرش باشی و سود است، اگر امیرش بشوی.
👈دنیا پا است اگر با آن راه بروی و بار است اگر او تو را راه ببرد.
👈 دنیا نور است و همچون خورشید است. اگر با آن نگاه کنی می بینی، اگر به آن نگاه کنی کور می شوی و رنج می بری و می سوزی.
👈و دنیا مردار است اگر ذبحش نکنی و به کارش نگیری.
👈و مرداب است اگر به جریانش نیندازی.
🌅ما با دنیا و ثروتمان، بخواهیم یا نخواهیم، مردار زمین و مرده زمان خواهیم بود مگر آنجا که حرکتی بگیریم و حیاتی به دست بیاوریم و سپس، خویش را ذبح کنیم و ذبیح الله شویم.
--------------
📚 روش نقد ج۳ص۷۰
▫️قل متاع الدنیا قلیل (نساء/۷۷)
▫️فَما مَتاعُ الحَياةِ الدُّنيا فِي الآخِرَةِ إِلّا قَليل (توبه/۳۸)ٌ
🆔 @safiresheytan🕸
🔆 #رازگشا
🔖بازخوانی اندیشه استاد #علی_صفائی_حائری در نقد تصوف وعرفان(۳)
♨️ #عرفان_مسلمین #نقد_اهداف》عشق( #صلح_کل)
🚥🚥🚥🚥🚥🚥
🔻می گویند:
🔅 به جهان خرّم از آنم، که جهان خرّم از اوست
🔅عاشقم بر همه عالَم، که همه عالَم از اوست
⚠️همه جا منزل یار است چه مسجد، چه کِنِشت(عبادت گاه یهودیان)‼️
♧♧♧♧♧
❤️ این عشق بزرگ و این #صلح و صفا ناچار بار دارد و ثمر دارد.
✅کسی که عاشق چیزی شد، عاشقِ رشدِ آن و بِهرُوزی آن است.عاشقِ ادامه آن و جریانِ آن است و در این سطح عشق یک چهره ندارد .
🌟و عشق بی تفاوتی و سازشگری نمیآورد؛ که عشق حتی می سوزاند و عشق، حتی #خشم و #جنگ و #ستیز می آفریند.💯
🧕مادری که فرزندش را دوست دارد او را می زند و دستش را می سوزاند تا تمام وجودش نسوزد و نَهیبش می زند و می ترساند تا هستی اش بر باد نرود.
✅ کسی که به تمام هستی عاشق است اگر در گوشهای از هستی که قانونمند است و سنت دار است و همراهِ با نظام است، ناهماهنگی دید و ضدّ سنّتی دید و غیر نظامی، دید چشم نمیبندد و آرام نمیگیرد...
🔸در جامعه مرتبط و در هستی مرتبط بیتفاوت نمی ماند چون در این جمع که ریشه ای در گذشته و تاریخ دارد و ادامه ای در آینده و نسل ها، در این جمعیت یک فساد یک فساد نمی ماند و یک ناهماهنگی در همان جا حبس نمیشود...
🔹 در هستیِ هماهنگ و در جامعه ی مرتبط و قانونمند، بی حساب نمی توان بود و بی حسابی ها را نمی توان تحمل کرد.
✅ کسی که عاشق هستی است، گند آن را تحمل نمیکند و در برابر #عوامل_گندزا با صلح و صفا نمیماند که؛
🌟عشق با #بی_تفاوتی نمی سازد و #سازشگری نمیآورد💯
✅ عاشق مهم را فدای مهم تر می کند و هنگام گرفتاری ها به این گونه راه میرود .
انسان با شناخت خودش و با شناخت رابطه اش با هستی و با جامعه به نقش خویش پی میبرد صالح میشود مصلح و در نتیجه #درگیر و #مبارز .
🌟و این است که عشق او #مرز_آفرین است و #سازنده است نه #صلح_کلی و وِل...
📛 #عاشق_حق با عاشق دنیا و دشمن حق همدم نمیشود و حتی #عشق او باعث کوبیدن و ساختن و سوختن او می شود؛ مانند #عشق_مادر که شکلهای گوناگون می گیرد و چهره های متفاوت.
🐣هیچ کبوترها را دیده ای که چگونه به جوجه هایشان غذا می رسانند، چگونه نوک در نوک میکنند و با چه محبتی آنها را پاسداری می کنند⁉️
🦅 همین ها پس از یک مرحله رشد، به جوجه های دیروزشان حمله میکنند و آنها را میزنند و از خانه بیرون می کنند و ... و در این بیرون راندن به استقلال رساندن است .و هیچگاه محبت یک شکل ندارد که گاهی سوختن برای ساختن است.
--------------
📚 روش نقد ج۳ص۷۳
📍در يك دل، دو دوستى متضادّ جمع نمىشود.
مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ (احزاب/۴)
🆔 @safiresheytan🕸
🔆 #رازگشا
🔖بازخوانی اندیشه استاد #علی_صفائی_حائری در نقد تصوف وعرفان(۴)
♨️ #عرفان_مسلمین #نقد_اهداف》 آگاهی(شهود وغیب دانی)
🚥🚥🚥🚥🚥🚥
🔻می گویند:
دل پاک دار و #جام_جهان_نما(قطب واستاد) را خدمتکار باش تا به آگاهی ها برسی❗️
♧♧♧♧♧
⚠️ آنجا که انسان به خاطر رسیدن به #کشف و #کرامات و قدرت ها و #تسخیر ها گام برمیدارد، آن آگاهی هم یاری نخواهد داد؛
▪️چه از راه علم باشد و #فلسفه .
▪️و چه از راه دل باشد و #تجرد.
✅ مهم آگاهی ها نیستند، مهمّ هدف این آگاهیها و هدف این #ریاضت هاست .
🗿آنها که به خاطر قدرت، به ریاضت ها رو میآورند و به آگاهی ها می رسند، این آگاهی شان می شود #بت_راه شان و سنگ حرکتشان.
آنها که به عرفانِ عمیقتر می رسند از آگاهی و شناخت، نه خود شناخت را می خواهند ونه بهرهبرداری و قدرت را؛
▪️ که شناخت بهخاطر شناخت، فلسفه است .
▪️ و به خاطر بهره برداری و قدرت و تسخیر، علم.
✅ اما شناخت به خاطر جهت دادن و رهبری کردن قدرت ها و تسخیر ها، آن شناخت و عرفانی است که انسان را می سازد و در بن بست نگه نمیدارد.
⚠️ انسان با عرفان، از بنبستِ بیرون می رَهد اما در بنبستِ درون خویش می ماند و از آنجا بیرون نمیآید مگر هنگامی که بتواند رهبری کردن و جهت دادن به این همه آگاهی و قدرت و عشق را بیابد[۱].
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
👨🔬کسانی هستند که نیروهای عظیم انسان و قانون های حاکم بر پدیده ها را شناختند و با وسیله هایی همراه شدهاند که ؛
💥میتوانند حتی از نگاه ها، حرکت های ذهنی و حالت الکترون های مغز تو را ببینند
💥و میتوانند با نگاه خویش این حرکت ها را برای تو توضیح بدهند
💥و تو را از تصمیم هایت مطلع کنند و رازت را بگویند.
☑️ این آگاهیها و اطلاع ها نه غیر علمی هستند و نه ضدّ علمی، که خود توضیح علمی خواهند یافت و توجیه خواهند شد.
☢انسان امروز با کنترل اشعه های گوناگون، دستگاه هایی دارد که برای او خبرها را جمع میکنند.
🧙♂ و اینها(صوفیان) هم با دستورها و کارها و ورزشهای خویش، نیروهای را مسخّر میکنند که به آنها خبر میدهند وبر آنها #وحی می کنند وبه اشاره بر آنها می خوانند...[۳].
✅این اطلاعات دلیل حقانیت کسی نیست، همانطور که صنعت ها و وسایل علمی حقانیّت دارنده آن را اثبات نمیکنند...
👈اینها میتوانند از کارهای پنهان وفکرهای نو خبر بدهند و این طبیعی است،همانطور که دستگاهها میتوانند این کارها را انجام بدهند .
👈و باز می توانند از آینده پیشگویی کنند و از علت ها به معلول ها برسند همانطور که در پیشگویی های علمی و تخمین خسوف و کسوف[۴].
--------------
📚 [۱]. روش نقد ج۳ص۷۵
[۲]. همان ، ص۳۶ و۳۸
[۳]. وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَىٰ أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ ۖ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ (انعام/۱۲۱)
[۴].روش نقد ج۳ص۳۹
🆔 @safiresheytan🕸
🔆 #رازگشا
🔖بازخوانی اندیشه استاد #علی_صفائی_حائری در نقد تصوف وعرفان(۵)
♨️ #عرفان_مسلمین #نقد_اهداف》 قدرت(کرامت)
🚥🚥🚥🚥🚥🚥
💪قدرت چهره ها دارد و مرحله ها دارد.
از قدرت ماهیچه گرفته تا قدرت ماشین،از قدرت نگاه ها گرفته تا قدرت اراده .
🔹ممکن است که نیروهایی داشته باشی و به قدرتهایی رسیده باشی، اما قدرتِ کنترل آن را نداشته باشی، اسیر آن باشی و ذلیلِ آن .
🔸تو به دنبال قدرت، به دنبال دست و زبانت باشی نه آنها به دنبال تو. آنها تو را ببرند و اسیر کنند و به هر کجا که رفتند، تو را روانه کنند.
این قدرت است و اما عزت، آن قدرتی است که ذلیلِ تو باشد .
☑️ عزیز کسی است که هم قدرت دارد و هم اسیر آن نیست که امیرِ آن و حاکمِ بر آن است و آن را به دنبال میکِشد و در جایگاه مناسبش، آن را به کار میگیرد .
▪️قدرت به اضافه "حکمت"، میشود عزّت و
▪️قدرت به اضافه "تسلط" میشود عزّت .
▫️قدیر کسی است که توانایی دارد و
▫️عزیر کسی است که میتواند این توانایی را با حکمت همراه کند و آن را در جایگاه خود بگذارد .
✊توانایی دارد که با یک مشت، طرف را اعلامیه بر دیوار کند.
💥با یک نگاه او را به خاک بنشاند .
💥با یک کلمه جان او را بگیرد و
💥با یک امضا هستی او را ساقط کند
اما نمی کند و از این توانایی میگذرد و به این فکر میکند که با چه وسیله ای باید با او طرف شد و او را ساخت و در نتیجه اگر او را میکوبد نه از غیظ و خشم است و اگر او را می نوازد نه از ترس و عجز.
❤️و این عزت برای خداست، برای پیغمبر است، برای آنهایی است که به #عشق_بزرگتر رسیدهاند و بر عشقها و محبتها _محبت به دنیا و به نفس و ... تسلط یافتهاند و این عشق ها را، در راه آن عشق بزرگ تر به جریان انداخته اند.[۱]
👈 اینها هستند که به قدرتها میرسند، اما این قدرت را وسیله چپاول و #مرید_بازی و #مرید_سازی نمیکنند.
👈 نیروهایی دارند و این نیروها را خود نخواستهاند که در راه و در حرکت به این همه رسیدهاند و به آنها #کرامت شده و حتی خود به آن بیتوجه هستند و از کرامت ها غافل هستند
👈و اگر جایی کسی از آنها مشاهده ای کرد، او را به سکوت و پنهان کردن دعوت میکند تا #بُت_خلق نشوند و خلق را اسیر نسازند.
✅ قدرت ها مهم نیستند، مهم این است که با این قدرت چه چیزی را دنبال کنیم و چه چیزی را بخواهیم و چه کسی را نشان بدهیم ؛
▫️خویش را و یا او را
▫️خود را و یا خدا را .
⭐️قدرت مسئله ای نیست که تسلّط بر قدرت و امیر بودن و عزیز بودن مطلوب است .
آنها که قدرتها را در دست دارند بزرگتر از آنهایی هستند که قدرتها آنها را در دست دارند.
--------------
📚 روش نقد ج۳ص۷۶
[۱].وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَٰكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ (منافقون/۸) وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ ۗ (بقره/۱۶۵)
🆔 @safiresheytan🕸
🔆 #رازگشا
🔖بازخوانی اندیشه استاد #علی_صفائی_حائری در نقد تصوف وعرفان(۶)
♨️ #عرفان_مسلمین #نقد_اهداف》 وحدت(توحید)
🚥🚥🚥🚥🚥🚥
▫️موجود ها، یا وابسته هستند و محتاج و یا آزاد و بینیاز
▫️یا قیوم و یا متقوم
▫️یا فقیر و عین ربط و عین وابستگی و یا غنا و فیض و جوشش .
آنها که فقر خویش را یافتند به سوی غنا میشتابند .
و آنها که قیوم را شناختند، او را حاکم می گیرند و با او یکی می شوند .
🌟و این وحدت، نه #وحدت_ذات است و نه #وحدت_صفات که #وحدت_اراده است و غناءخواسته ها و در یک کلمه توحید.
✅ فقر و غنا وحدتی ندارند و ترکیبی ندارند.
(بین خالق ومخلوق)
🔘 نه "حلولی"، میتواند باشد،(زیرا) که در او #محدودیت نیست.
🔘و نه "اتحادی" که در او #ترکیب نیست
🔘و نه " #وحدتی" که اینها #عین_ربط هستند و محتاج و وابسته.
🦋اگر نازی کند در هم فرو ریزند قالبها.
❇️ اینها به هر اندازه که از فقر و وابستگی خویش آگاه شوند و #وجود_ربطی خویش را بیابند، به همان اندازه او را حاکم می گیرند و از غیر، فارغ می شوند و به همان اندازه از شرک ها میرَهَند و به #توحید میرسند،که توحید، الله را و قیوم را یافتن و او را حاکم گرفتن و از غیر او رَهیدن و از بتها بریدن است .
▫️و این توحید، هم هدف است
▫️و هم راه است و صراط
▫️و هم پا و وسیله.
🌄باید او را خواست و به سوی او رفت و در این رفتن جز او راهی نیست و به سوی او جز او وسیله ای نیست.❶
♨️منصور #انا_الحق میزند
♨️من صور حقّ حقّ میزنم
✖️"انا الحق" هنوز ترکیب دارد.
➖ من ، حق ، هستم .
➖ مسند، مسندالیه، اِسناد .
🤔آیا وجود ربطی و این همه دعوی⁉️
تو چیزی نیستی. نه مسندی و نه مسندالیه.
تو عین اِسنادی .پس خاموش❗️
👺آنها که کوچکتر از یافتههاشان هستند ، وقتی سرشار شدند بانگ بر میدارند.
تو اگر بزرگتری، دَم فرو بند و اگر عین ربطی ، پس خاموش❗️
--------------
📚 روش نقد ج۳ص۷۸
❶. لا وَسیلهَ لَنا اِلَیکَ اِلّا انتَ (مفاتیح الجنان،مناجات هفتم از دعای خمسه عشر)
🆔 @safiresheytan🕸
🔆 #رازگشا
🔖بازخوانی اندیشه استاد #علی_صفائی_حائری در نقد تصوف وعرفان(۷)
♨️ #عرفان_مسلمین #نقد_روش_ها》 تلقین وریاضت
⚡️ریاضت خودساخته یا بلا آسمانی⁉️
🚥🚥🚥🚥🚥🚥
▫️روش ها تلقین و ریاضت نیست که تفهیم و آموزش است.💯
▫️و شریعت و طریقت و حقیقت نیست که حقیقت است و سپس آن دو باهم.💯
🔘 #تلقین، مسخ انسان است و غلطاندن انسان است و در نتیجه روشی انسانی نیست، گرچه مفید و موثر هم باشد.
🔘و اما #ریاضت مادام که همراه شناخت ها نباشد و در زمینه عشق ها و علاقه ها نباشد، اثری نخواهد گذاشت بلکه عطش بیشتری هم خواهد آفرید.
🔹مادام که وازدگی، از درون انسان مایه نگیرد و هماهنگ با علاقه انسان نباشد، این محرومیت جز عطش بیشتر و اشتیاق زیادتر، دنباله ای نخواهد داشت.
🔸و این است که #بلا و ضربه پس از مرحله #عشق و ایمان است .هر کس عاشق تر است جام بلایش سرشارتر.❶
🔅هرکه در این بزم مقربتر است
🔅جام بلا بیشترش می دهند
👈کسی که سلامت را نمیخواهد،دوا را تحمّل نمیکند و بلا را نمیفهمد.
👈ماشینی که راه را نمیخواهد و حرکتی را نمی طلبد، به جاذبهای نیازش نیست و فشاری و محرّکی لازم ندارد.
✴️این است که ریاضت ها را از بالا اندازه میگیرند(نه ازسوی قطب واستاد)
و همین است که #ریاضت_های_خودساخته و #ورزش_های_محرومیت گرچه موثر باشد مفید نیست.
📛 اثر و قدرتی که از این ریاضت به دست میآید، خود، هدف مرتاض می شود بت او و درنتیجه قتلگاه دلش.
✅ مادام که شناخت و عشق در دل خانه نگیرد، این تلقین ها و ریاضت ها جز مسخ و نفی انسان و جز خستگی و #بتپرستی او، بهره ای نخواهند داشت.
⚠️عرفانی که با
💥ذکر بدون فکر و با
💥تلقین بدون شناخت و با
💥ریاضت بدون عشق و ایمان
به دست میآید خود #نردبان_قدرت_و_تسخیر است و دستاویز #بت_سازی_و_بت_پرستی.
آنجا که #فکر و شناخت و #عشق در انسان مایه گرفت، دیگر ضربه ها و بلاها از بالا حواله می شوند این آیه؛
♨️وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ.❷
ریاضت هایی را وعده میدهد که سازنده است و مفید. #بت_شکن است و #راه_ساز .
این #ریاضت_های_آسمانی است که کمال را بهره می دهد و انسان را نگه می دارد .
✴️هنگامی که تلقین و ذکر و ریاضت کنار رفت ،ناچار #طرح_شریعت_و_طریقت_و_حقیقت هم، در هم می ریزد.
☑️مادام که #حقیقت را نیافته باشیم، حرکتی نخواهد بود.
میگویی حرکت کن تا به حقیقت برسی، در حالی که تا به حقیقت نرسیده باشیم حرکتی نیست.💯
کسی که ضرورت خانه دار شدن را نیافته و این حقیقت را لمس نکرده چگونه به دنبال نقشه می رود و یا در حد عمل دنبال معمار و عمله می دود⁉️
--------------
📚 روش نقد ج۳ص۸۷
❶. إنّ أشدَّ النّاسِ بلاءً الأنبياءُ، ثُمّ الّذين يَلُونَهُم ، ثُمّ الأمْثَلُ فالأمثلُ و يُبْتَلَى اَلْمُؤْمِنُ عَلَى قَدْرِ إِيمَانِهِ وَ حُسْنِ عَمَلِهِ فَمَنْ صَحَّ إِيمَانُهُ وَ حَسُنَ عَمَلُهُ اِشْتَدَّ بَلاَؤُهُ.(اصول کافی ج۲باب صبر وبلا)
❷بقره،۱۵۵
🆔 @safiresheytan🕸
🔆 #رازگشا #داستان
🔖بازخوانی اندیشه استاد #علی_صفائی_حائری در نقد تصوف وعرفان(۸)
♨️ #عرفان_مسلمین #نقد_روش_ها》
شریعت، طریقت، حقیقت (بخش اول)
🔮 #ملاقات_با_مرشد_و_صوفی_مشهدی
🚥🚥🚥🚥🚥🚥
▫️روش ها تلقین و ریاضت نیست که تفهیم و آموزش است.و شریعت و طریقت و حقیقت نیست که حقیقت است و سپس آن دو باهم.
💥هنگامی که تلقین و ذکر و ریاضت کنار رفت، ناچار طرح شریعت و طریقت و حقیقت هم، در هم می ریزد.
✅ مادام که حقیقت را نیافته باشیم حرکتی نخواهد بود. میگویی حرکت کن تا به حقیقت برسی، در حالی که تا به حقیقت نرسیده باشیم، حرکتی نیست.
🏠کسی که ضرورت خانه دار شدن را نیافته و این حقیقت را لمس نکرده چگونه به دنبال نقشه می رود و یا در حد عمل دنبال معمار و عَمَله می دود⁉️
💠🔅💠🔅💠🔅💠
👥در مشهد برخوردی رخداد با پیری و مرشدی.چشمانی داشت که نگاهت را می سوزاند و دلت را پر میکرد و ابروانی که بر آن نگاه، سایه ی هیبت می ریخت. صورتش زیبا بود و زلفش سرشار و زبانش گرم بود و کلامش چون زمزمه باران و یا همچون ریزموج های برکه ای آرام!
👈 از خودش می گفت و جوانی اش و عشق هایش و از یک شب و از یک لحظه که در به در، به دنبال آخرین معشوقش، قلبش را از سینه اش بیرون فرستاده بود و خودش را در به در، به کوی و برزن کشانده بود.
👈 از شبی می گفت که #عشق_های_مجازی اش در اوج او را به #عشق_حقیقی رسانده بودند!
👈 از زمزمهای میگفت که در آن شب او را در هم پیچیده بود. از زمزمه ای که به دنبال چه هستی؟ و برای چه هستی؟ این همه شور و طپش برای همین سبزه های زرد و گلهای خار؟
👈 واز رخوتی می گفت که پس از این فریاد گرم، او را در خود گرفته بود و از انقلابی حرف میزد که او را یکسره دگرگون نموده بود.
👈خیلی سنگین و نرم و خیلی عمیق و نافذ، از شروع حرکتش می گفت تا جواب سوالم را که غافلگیرش کرده بودم داده باشد.این شروع را برای #ابراهیم_ادهم و #بودا و #زرتشت و برای همه #قطب ها شنیده بودم و داستانهای #تذکره_الاولیاء در این زمینه حرف هایی داشت.
👈او ادامه داد. اینگونه از عشق های مجازی گذشتم که #المجاز_قنطرة_الحقیقه این مجازها پل حقیقت و نردبان حقیقت شدند...
برای وصال به هر دری زدم...
1⃣ به #شریعت رو آوردم.
نمازها و نافله ها و خضاب ها و عقیق و فیروزه و مراعات ساعت ها و روزها، اینها را لاجرعه سر کشیدم. مستم کرد اما آرامم نکرد. از شریعت گذشتم با توشهای از نظم و مراعات.
2⃣ به #طریقت رسیدم.
به محبت، به عشق خلق، به همنوایی با ذره ذره وجود با تمام هستی.
که عبادت بجز خدمت خلق نیست
به تسبیح و سجاده و دلق نیست
3⃣ در طریقت همراه ریاضت ها و خدمت ها و محبت ها، از خویش گذشتم ،که از ما تا دوست جز گامی نیست. قدم بر خود بگذار تا او را بیابی.
از خویش رهیدم ،به دوست رسیدم. به #حقیقت، به حقیقت.
نگاهش همراه زبانش خاموش شد.
▫️پرسیدم: #حقیقت چیست؟
آرام گفت: فناء فناء، وحدت. توحید.
▫️گفتم #دین چیست؟ آیا همان شریعت است یا شریعت و طریقت و حقیقت ؟
فرار میکرد که جوابم را با خود ببرد، اما فراری را تعقیب می کنند. ناچار گفت: دین همان شریعت است، سپس طریقت است، سپس حقیقت.
▫️گفتم: پیامبران هنگامی که زبان باز کردند و دعوت خویش را بلند نمودند، آیا از عقیق و فیروزه گفتند؟ آیا از شریعت گفتند؟ آیا به نافله ها دعوت می نمودند و یا به توحید، به فنا، به حقیقت؟
👊با تندی گفتم: آیا از پشت به طویله میروند؟از شریعت تا حقیقت یا از حقیقت تا شریعت؟
✅ گفتم: تو میگویی شریعت، طریقت، حقیقت و رسول میگفت: قولوا لا اله الا الله تفلحوا. از حقیقت می گفت و از فناء می گفت تا شریعت و اعمال و تا طریقت و احوال، نوری بگیرند و جایی بگیرند. این حال و مقام آن همه اعمال بدون حقیقت، بدون توحید، بدون عشقِ او چه باری می دهد و چه بهره می آورد؟ جز خستگی و رنج و یا غرور و نخوت؟
ادامه در پست بعدی ...
--------------
📚 روش نقد ج۳ص۹۰_۹۷
🆔 @safiresheytan🕸
🔆 #رازگشا #داستان
🔖بازخوانی اندیشه استاد #علی_صفائی_حائری در نقد تصوف وعرفان(۸)
♨️ #عرفان_مسلمین #نقد_روش_ها》
شریعت، طریقت، حقیقت (بخش دوم)
🔮 #ملاقات_با_مرشد_و_صوفی_مشهدی
🚥🚥🚥🚥🚥🚥
▫️گفتم: تو خودت از حقیقت شروع کردی و به شریعت و طریقت رو آوردی.تو خودت را باختی و او را یافتی و دیدی که نباید با سبزه های زرد پیمان بست. نباید به گلهای پرپر، دل داد.
همین درک تو و همین شناخت تو بود که تو را به مقایسه میان محبوبها واداشت و عشقِ حق را در تو ریخت و تو را از عشق هایت جدا کرد. مادام که این عشق در تو نجوشیده بود، تو به جایی نمیرسیدی.
☑️کسی که چیزی ندیده،چطور از چیزها می گذرد؟!
👿 #مرشد با خشم گفت:
تو اشتباه میکنی. ما بر حق هستیم. ما قدرت ها داریم و از قدرت هایش شمرد و از من اقرار گرفت.
▫️گفتم: من بیشتر از این قدرت ها را هم می توانم باور کنم، ولی برای من قدرت مهم نیست، مهم این است که تو با قدرت و توانایی هایت چه کسی را تثبیت می کنی؟ چه کسی را نشان می دهی؟
▫️گفتم: برای من قدرت تو و علم و فقه فلان، وضعیت و نیروی اتمی بَهمان و ثروت و دارایی بسیار، هیچ تفاوت نمی کند.همه اینها بت هایی هستند که گرفتار آنها هستید و
❌تو آنقدر ضعیفی که با آن همه عظمت، با یک تندی به خشم نشستی. عظمت تو دستخوش یک کلمه بود.♨️
🔮 آرام شد و با زرنگی پرسید: می خواهی از آنچه دارم به تو بدهم⁉️
می خواست اسارتم را نشانم بدهد، که برادر تو هم می خواهی اما دستت نمی رسد! خندیدم و گفتم آنها که خواستند رفتند و آنها که رفتند رسیدند. اگر میخواستیم رسیده بودیم.
▪️دوباره به عقب بازگشت و گفت:
تو می گویی اول حقیقت، سپس طریقت و شریعت و گفت: تو شریعت و طریقت را راه حقیقت نمیدانی، پس برای رسیدن به حقیقت، از کجا باید شروع کرد⁉️
▫️گفتم به خودت باز گرد. به همان داستانی که برای من سرودی. به همان فکر کن.
🧠فکرِ تو و ارزیابیِ تو و عقلِ تو و سنجش تو، تو را به مقایسه واداشت و زیبایی او را و محبت او را و بخشش او را نشانت داد و تو هم به او دل دادی و تو به عشق رسیدی و این عشق تو را به راه انداخت اما در راه ماندی و اسیر قدرت ها و #مرید ها ووو شدی،
♨️ که عشق آسان نمود اول،ولی افتاد مشکل ها.
☑️برای رسیدن به حقیقت جز تفکر و شناخت و عشق راهی نیست و این عشق بدون شناخت به دست نمی آید.
💠[تفاوت عشق و محبت]:
کسی که شناخت خوبی و زیبایی ندارد عاشق نیست و ما آن جذبه ها و کشش هایی که در بعضی برخوردها تو را به خود می کشند، این عشق نیست که تمام هستی با چنین پیوندی و جاذبه ای به هم گره خورده است و حتی ذرات یک اتم با این نیرو، همدم یکدیگرند.
❤️این جاذبه ها را عشق نمی گویند که
عشق، #محبت_اختیاری و کشش آگاهانه است و نه یک #جاذبه_طبیعی که در تمام هستی است و عشق انسان انتخاب اوست، نه غریزه او و جاذبه ی طبیعی.
جاذبه و غریزه چیزی هستند و عشق انسان چیزی دیگر.
🧠 این عشق از شناخت مایه میگیرد، آن هم نه از شناخت بودن و #شناخت_فلسفی، که از شناخت چگونه بودن و شناخت خوبی و زیبایی.
⚠️کسانی که میان #غریزه و #جاذبه و
#عشق فرق نمی گذارند دچار سطحینگری هستند؛ همان دردی که خیلیها گرفتار آن شدهاند. انسان و عظمتی دارد و عمقی که با این نگاه های سطحی نمی توان لمسش کرد.
☑️ انسان میبیند و سپس به راه میافتد.
دوست، همراه هر ذره، وجود دارد و این بقا و دیدار برای تمام هست.
پس از این مرحله انسان به شناخت و #عشق می رسد و قرب و لقا را میخواهد. اگر او ندیده بود، نمی خواست.
⚜و برای رسیدن به این #قرب،
🔘 از فکر و ذکر و عهد به عمل و اطاعت می رسند و با این اطاعت به یقین❶ و با یقین به دیدار.❷
🔘 پس از این مرحله، از اطاعت و عمل، قرب به دست میآید، که «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَالَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ» (نحل،۱۲۸)
🔘 و پس از این معیت و لقاء، #لقاء_مستمر انسان شروع میشود و حضور مداوم سر میرسد.
اینها مراحل لقاء هستند.
«هُوَ مَعَكُمْ أَیْنَ مَا كُنتُمْ» (حدید،۴)
«إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْاَ» (نحل،۱۲۸)
«فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ» (قمر،۵۵)
--------------
📚 روش نقد ج۳ص۹۰_۹۷
❶. وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّىٰ يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ(حجر،۹۹)
❷.لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ اليقين لَتَرَوُنَّ الجحيم .(تکاثر،۶)؛ مَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا (کهف،۱۱۰)
🆔 @safiresheytan🕸
🔆 #رازگشا
🔖بازخوانی اندیشه استاد #علی_صفائی_حائری در نقد تصوف وعرفان(۹)
♨️ #عرفان_مسلمین #نقد_عقیده_ها》
🔮 #تضاد_عقل_و_عشق #سلوک_عاشقانه
🚥🚥🚥🚥🚥🚥
✴️ عقل و عشق درگیری ندارند 💯
🔹فکر و عقل و عشق با هم همدم اند. و هر یک زمینه دیگری را می سازد.
این فکر است که زمینه سنجش(عقل) را فراهم میکند و این سنجش است که کار عشق را آماده می سازد.
🔸میان عقل عاشق و عشق او تعارضی نیست.تضاد از آن جا بر می خیزد که ما عقل فارغ را با عشق عاشق میسنجیم.
❤️ ما می بینیم که جان در سر شیرین گذاشتن معقول نیست و اسماعیل را سر بریدن معقول نیست، گرچه این را عشق می فهمد.اما ابراهیم کاملاً منطقی و عاقلانه اسماعیل ها را و مرگ ها را و خدا را و بقا را سنجیده و اسماعیل را در بهترین راه به جریان انداخته.
🧠 این حکم عقل است که مهم را فدای مهم تر کن.💯
🌀 ابراهیم به مهمتر رسیده و در این دید دیگر تناقضی نیست. تناقض میان دید من و عشق ابراهیم است. من هنوز اسماعیل هایم برایم مهم تر هستند.
🔘 و این است که همه چیز را فدایشان می کنم.
🔘 و این است که کار ابراهیم را نمی فهمم .
👈 #فکر، معبود ها را می یابد و
👈 #عقل، آنها را میسنجد و
👈 #دل، بهترین را انتخاب میکند
🤔 پس تناقض در کجاست⁉️
💠🔅💠🔅💠🔅💠
🔰[پیوند عقل وعشق در سلوک توحیدی در سوره حمد]؛
👣 برای حرکت با فکر می توان شروع کرد و به شناخت هایی از بقاء و فناء رسید و عشق بقاء را و حب بقاء را رهبری کرد. با فکر و ارزیابی معبود ها، می توان به سنجش آنها پرداخت و بهترینشان را انتخاب نمود.
1⃣بهترین که #رحمان است نه اخّاذ.
2⃣ و #رحیم است که داده هایش از محبتش مایه میگیرد نه ازشیطنتش. سبزی نمیدهد که شیر بگیرد و پرواز نمی کند که سر ببرد.
3⃣و مهمتر، #رب است که با داده هایش و در کنار بخشش و محبتش، تربیت میکند، آن هم نه یک دسته را و برای یک مرحله که همه را، برای تمام عوالم، که #رب_العالمین است.
4⃣و بالاتر پس از پذیرش تربیت او و پذیرش بخشش و رحمت او دوباره می بخشد و دوباره محبت می کند، که لئن شکرتم لأزیدنکم آنها که شکر کردهاند به زیادتی میرسند و دوباره رحمانِ رحیم را می بینند و تکرارها را مییابند.
5⃣ که او با دادن هایش کم نمیآورد و با بخشیدنش از دست نمی دهد، که محدود نیست، حتی پس از دادن، #مالک است.
6⃣ با این دید معبود انتخاب می شود #ایاک_نعبد.
🔘 این #عبودیت، صراط مستقیم و نزدیک ترین راه تا رشد انسان است.
🔘 و این #توحید است که رفته ها را به دست میآورد و پراکنده ها را جمع می کند و در نتیجه به قدرت می رساند و به #فلاح می کشاند.
💥در این مرحله، توحید؛ تنها او را معبود گرفتن، با فکر و عقل به دست آمده و #صراط_مستقیم، مشخص شده و عشق به بقاء و بهتر طلبی انسان، او را به #عشق_حق رسانده و در این سطح عقل به عشق دست داده و تا نصف را تمام شده است.
✅ برای رسیدن به #عبودیت و #توحید با فکر و ارزیابی و با سنجش و انتخاب و با عشق و ایمان شروع میکنیم و با این ایمان است که انسان به راه افتاده و این عشق است که مشکل ها را آسان نموده و گذشتن ها را سهل کرده است. و با این ایمان است که رسیدن به عبودیت و صراط مستقیم امکان گرفته است.❶
--------------
📚 روش نقد ج۳ص۹۹ و ۸۲
❶. وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ(حج،۵۴)
🆔 @safiresheytan🕸
🔆 #رازگشا
🔖بازخوانی اندیشه استاد #علی_صفائی_حائری در نقد تصوف وعرفان(۱۰)
♨️ #عرفان_مسلمین #نقد_عقیده_ها》
🔮 #شریعت_طریقت_حقیقت
#لو_ظهرت_الحقایق_بطلت_الشرایع
🚥🚥🚥🚥🚥🚥
✴️ شرع، تنها شریعت نیست که از آن بی نیاز شویم💯
🛣آنها که به حقیقت می رسند و راه را طی میکنند، آنها مجبورند که تمام حرکت ها و حالت ها را، با نظام عالی هستی همگام و هماهنگ کنند و این است که در این سطح با شرع هماهنگ میشوند.
🌟هر کس که پخته تر شده و دَور بیشتر گرفته، دقت بیشتر خواهد داشت؛ حتی در رفت و آمد و آمیزش و غذا خوردن و تطهیر کردنش، حتی در ناخن گرفتن و عقیق به دست کردنش.💯
🔆در این سطح دیگر تقلید و تحمیل نیست که فهم و دید است، در این سطح تعادلی که از شعاع عقیق و اثری که در فلان لحظه از زمان و فلان مرحله از نور خورشید و ماه در سلول ها و اتم های وجود انسان می افتد ،مشهود است و نمودار و پیدا.
🔹امروز که بی اعتنایی به این ها و ارتکاب سیاهی ها ما را سیاه نمی کند، لباسمان لباسی آلوده است و لباس آلوده کثافت را میبلعد و نشان نمیدهد.
🔸آنها که به لطافت و طهارت می رسند، آنها اثر یک لبخند، یک نگاه و سیاهی یک تخیل را، حتی برای خویش مشاهده میکنند و اینها با این دید، بار سنگین تکالیف را به دوش میکشند.
🌎 در هستی قانونمند نمیتوان بی قانون راه رفت و بی حساب زندگی کرد.
🤔چگونه می توان از قانون ها مستغنی شد و چگونه میتوان از شرع گذشت⁉️
انسان پس از گذشت ها، به شرع می رسد و با این دید ها به شرع رو میآورد.
☑️آنها که به آزادی می رسند و از آزادی آزاد می شوند، تازه به مذهب و به شرع رسیدهاند.
--------------
📚 روش نقد ج۳ص۱۰۱
🆔 @safiresheytan🕸
🔆 #رازگشا
🔖بازخوانی اندیشه استاد #علی_صفائی_حائری در نقد تصوف وعرفان(۱۱)
♨️ #عرفان_مسلمین #نقد_انگیزه_ها 》#تنوع_و_تلقین
🔮 #دلخوش_کنک
🚥🚥🚥🚥🚥🚥
🧿 #تصوف با رنج ها و درد های انسان با آرزوهای بلند و عظیم او همگام است و پس از هر دوره اِتراف(خوشی) و پس از هر دوره بحران چهرهاش مشخص تر و نمودار تر است.
⚔ پس از جنگ ها و حمله ها چه #حمله_مغول و #جنگ_های_جهانی، چهره مشخص این جریان را می بینیم و پس از رسیدن انسان به قدرت ها و اعتراف ها باز فرار این انسان را از قدرت های محدود و گرایش او را به عشق و آزادی می یابیم.❶
💥#روش_عرفان ریاضت بود و ورزش، تلقین بود و #تحمیل.
و انسان هیچ گاه تا آخر #رام نمی ماند و مسخ را نمیپذیرد و #نفی_خود را تحمل نمیکند که می شورد و عصیان آن می کند و آزادی و انتخاب را می طلبد که #آزادی_انتخاب برای او از #آزادی_عرفانی و آگاهیها و قدرت ها مطلوب تر است❷
✳️ عرفان عمیق، نمیتواند از دردها و رنج ها و یا تحمل و اِتراف و بحرانها مایه بگیرد. آنها که با این پاها حرکت می کنند، زود می لنگند.
🔹انسان جز انگیزه ی تحرک طلبی و انتخابش، نمی تواند انگیزه ای مستمر داشته باشد.
🔸 آنها که کارشان تحرک نیست و انتخابشان نیست، تنوع ها سرشار شان نمی کند.
❌و حتی عرفان می شود بازیچه و دلخوش کنکشان.
↔️ انسان در حالی که از جبر های گوناگون مایه می گیرد، انسان در حالی که مجبور است، محکوم نیست؛ چون #تضاد_جبرهای_گوناگون زمینهساز انتخاب او می شوند.
🔰انسان اگر از یک جبر برخوردار بود، محکوم میشد و توجیه برمی داشت، اما پس از توجه به جبر ها، مسئله ی انتخاب مطرح میشود و انسان آزاد است که چگونه انتخاب کند.
🤔 این که می گویند: هر کس در این زمینه قرار میگرفت، اینگونه میشد و اینگونه انتخاب میکرد، مغالطه ای همراه دارد؛ چون باید گفت هر کس در این زمینه قرار می گرفت، میتوانست اینگونه باشد و می توانست اینگونه انتخاب کند. این توانایی و اختیار انسان را نمی توان نادیده گرفت.
☯ مادام که #کشش_عرفانی انتخاب انسان نباشد، چیزی جز #مسخ، جز #تنوع، به دست نخواهد آمد و این چنین عرفانی اصالتی نخواهد داشت.
🔻 و برای تحقق انتخاب:
👈 ارزیابی (تعقل) و
👈آموزش و
👈ایجاد زمینه
راهی نیست که تلقین ها، مسخ انسان هستند.❸
🔖چکیده مطلب:
عرفان اصیل: تحرک+ انتخاب= رشد
عرفان بازیچه: تنوع+ تلقین= مسخ
📍توضیح بیشتر را اینجا ببین.
---------------------
📚 ❶ روش نقد، ج۳.ص۴۹.
❷همان،ص ۶۱.
❸همان،ص۱۰۵.
🆔 @safiresheytan🕸