eitaa logo
کتابخانه نقد تصوف و عرفان🕸صفیر شیطان🕸
525 دنبال‌کننده
378 عکس
85 ویدیو
104 فایل
📚اولین کتابخانه دیجیتال نقد تصوف و عرفان 🌟معرفی آثار تخصصی و دانلود رایگان جستجو بر اساس مولف، موضوع،زبان، قرن 🛡 تلگرام: 🆔 https://telegram.me/safiresheytan 🛡 ایتا: 🆔 https://eitaa.com/safiresheytan وبلاگ: 🌐 http://safiresheytan.blogfa.com/
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍ 📒 🏵فصلنامه شماره ۱۹ و۲۰ 📆 تاریخ چاپ: پائیز وزمستان ۱۳۹۰ ✅ همان اندازه مکروه است که لباس بلند و عمامه بزرگ برای علما مکروه است‼️ ✍مرجع عالیقدر 🔸آغاز ورود تصوف به اسلام ✍مرجع عالیقدر مکارم شیرازی ▫️ واعتبار کتاب ▫️عرفان بافی وکرامات ساختگی در کتاب و 👥 ی آيت الله با آیه الله 🔹پیرامون معاد جسمانی (جلسه ۷ - ۸) ▫️مقصود از جسمانی بودن معاد در اسلام چیست؟ جسم عنصری (نظر فقها ومحدثان) یا صورت ابداعی نفس (نظریه ملاصدرا)⁉️ ▫️حضرت رسول در معراج، داخل بهشت شدند و آتش را نیز ديده اند...از رطب بهشت تناول کردند و در روایتی فرمودند: فَتَحَوُّل ذلِک نُطْفَة فی صُلبى. اين خصوصيت (تبدّل به نطفه) تناسب کامل دارد با اين که بهشت و ميوه هاى آن ماده باشد نه صورت. ▫️آنچه از مدارک استفاده مى شود، اين است که بهشت و جهنم تنها صورت نيست، بلکه قابل لمس است. اجزاء دارد در آنجا زمان و سرعت و بطؤ (کندى) هست . مثل اين که در روايتى وارد شد که معانقه با حوريه چند سال طول مى کشد... ▫️خلاصه، بهشت و جهنم موجود مستقلى هستند ماوراى انسان و عملش ▫️آیات وروایات صریح در معاد جسمانی (جسم عنصری مادی)💯 ❌آقايان در بحث خلود، مطلبى به نظرشان رسيده است که «القَسرُ لا يَدومُ » و چون حرکت دوزخيان يک حرکت قَسرى است، بايد طبيعت آنها مبدّل شود و عذاب بر آنان عَذب گردد... و به خاطر همين قاعده، از أدلّه ي خلود دست برمى دارند و يا توجيه و تأويل مى کنند.😱 ✅بخشی از کتاب (۱۰) ✍علامه 1⃣ شواهدی بر قتل توسط پسر مولوی 🔻خودم با چشم خودم قبر شمس را در صحن (حياط بيروني) خانقاه قونيه، ديده ام به ارتفاع تقريبا ۱۱سانتي متر، به عرض ۶۱سانتي متر و به طول حدود ۲ متر. که با حروف لاتين و به زبان ترکي نوشته بودند ؛ «اين جا قبر شمس تبريزي است گويند سلطان ولد پسر مولوي او را کشته و در چاهي که در اين جا بوده انداخته است». ⚠️ آیا دیوان شمس کوششی برای رفع اتهام و پشتوانه ای برای افسانه «شمس به آسمان رفت»، نیست یا دستکم پاسخی برای وجدان و یا جبران ما فات و اعطای حقی از حقوق شمس نیست⁉️ 2⃣ مقام و منزلت انبياء و ائمه طاهرين در نزد صوفيان 📛 از شمس می پرسد؛ ای پیر آیا محمد افضل است یا بایزید⁉️ ببینید مولوي نمي پرسد آیا سلمان افضل است یا بایزید..حتی نمي پرسد: آیا علی افضل است یا بایزید.همچنین مولوی نمی پرسد؛آیا حضرت ابراهیم، نوح، موسی، عیسی افضل هستند یا بایزید⁉️ زیرا همه این مسائل برای او حل شده بود. ⚠️ تنها مسئله ای که باقی مانده بود، افضلیت بایزید بر خاتم المرسلین و اشرف المرسلین بود که آیا بایزید افضل است یا محمد صلی الله علیه و آله، تا بایزید دقیقا شانه به شانه خدا بایستد.‼️ 3⃣ وصیت مولوی به شادی در سالروز مرگش و ارتباط آن با در آئین بودائیان 4⃣ نقد نظریه ابن عربی در مساله جمع میان تنزیه و تشبیه ❌ ابن عربی: منزِّه یا جاهل است یا بی ادب‼️ ☑️ دائم و مرتب تکرار مي کنيد«همه اشياء با صرف نظر از تعيّنات شان، همگي عين وجود خدا هستند» آخر مگر این« صرف نظر » محال نیست؟ مگر این«صرف نظر » صرفا یك«فرض محال »نیست؟ پاسخ اين قبيل افراد را بايد«مومن الطاق »بدهد، سنگي را بر سر يکي از حضرات بزند آن گاه بگويد اين سنگ را با صرف نظر از سنگ بودنش و به عنوان يک«وجود محض » بر سر جناب عالي زدم.😂 🔹علم الهی به اشیاء قبل از ایجاد آنها و قاعده بسیط الحقیقه کل الاشیاء ✍ سید قاسم 🔸نکاتی پیرامون حواشی مناظره آقای و در شبکه چهار سیما ✍یاسر فلاحی 🔹دیدگاه درباره ی شیعیان ✍ سید محسن نقدی بر سخنرانی صوفی مشهدی محمد حسن در دفتر تبلیغات اصفهان در سال ۸۹ ✍هیات تحریریه مجله سمات 💥انتساب تصوف به علما وبزرگان شیعه 💥عدم صلاحیت فقها ومتکلمان برای اظهار نظر در مباحث فلسفی عرفانی 💥نقش کلیدی فلسفه وعرفان در فهم آیات وروایات 💠 ویژه پاسخ به نامه دوم آیه الله به مجله نور الصادق ✍دکتر امیر حسین ابراهیمی 💠اخلاق و معارف: 🔹موهبت های مجاهده با نفس ✍ آیت الله حسن صافی اصفهانی 🔸سیری در آیات لقاء الله ✍ آیت الله ابراهیم سید علوی 🔹اسطوره تحقیق (ویژه شانزدهمین سال ارتحال علامه محقق حاج سید یزدی) ✍علی اکبر مهدی پور ✅ نظرات و : ➕ پاسخ آیت الله مکارم به نسبتی که آقای محسن غرویان به ایشان داد❗️ ➕توضیحات استاد مهدی پور در مورد اشتباه فاحش آقای در شناخت یک نسخه خطی و ادعا تشیع فخر رازی♨ 🔆 در ردّ ادعاهای 📘 💯 🆔 @safiresheytan🕸
faslname_faslname-19-20-www.nooralsadegh.ir_.pdf
3.26M
📒فصلنامه نورالصادق شماره ۱۹ و۲۰ 📆تاریخ چاپ: پائیز و زمستان ۱۳۹۰ 🆔 @safiresheytan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔆 🔖بازخوانی اندیشه استاد در نقد تصوف وعرفان(۸) ♨️ 》 شریعت، طریقت، حقیقت (بخش اول) 🔮 🚥🚥🚥🚥🚥🚥 ▫️روش ها تلقین و ریاضت نیست که تفهیم و آموزش است.و شریعت و طریقت و حقیقت نیست که حقیقت است و سپس آن دو باهم. 💥هنگامی که تلقین و ذکر و ریاضت کنار رفت، ناچار طرح شریعت و طریقت و حقیقت هم، در هم می ریزد. ✅ مادام که حقیقت را نیافته باشیم حرکتی نخواهد بود. می‌گویی حرکت کن تا به حقیقت برسی، در حالی که تا به حقیقت نرسیده باشیم، حرکتی نیست. 🏠کسی که ضرورت خانه دار شدن را نیافته و این حقیقت را لمس نکرده چگونه به دنبال نقشه می رود و یا در حد عمل دنبال معمار و عَمَله می دود⁉️ 💠🔅💠🔅💠🔅💠 👥در مشهد برخوردی رخداد با پیری و مرشدی.چشمانی داشت که نگاهت را می سوزاند و دلت را پر می‌کرد و ابروانی که بر آن نگاه، سایه ی هیبت می ریخت. صورتش زیبا بود و زلفش سرشار و زبانش گرم بود و کلامش چون زمزمه باران و یا همچون ریزموج های برکه ای آرام! 👈 از خودش می گفت و جوانی اش و عشق هایش و از یک شب و از یک لحظه که در به در، به دنبال آخرین معشوقش، قلبش را از سینه اش بیرون فرستاده بود و خودش را در به در، به کوی و برزن کشانده بود. 👈 از شبی می گفت که اش در اوج او را به رسانده بودند! 👈 از زمزمه‌ای می‌گفت که در آن شب او را در هم پیچیده بود. از زمزمه ای که به دنبال چه هستی؟ و برای چه هستی؟ این همه شور و طپش برای همین سبزه های زرد و گلهای خار؟ 👈 واز رخوتی می گفت که پس از این فریاد گرم، او را در خود گرفته بود و از انقلابی حرف می‌زد که او را یکسره دگرگون نموده بود. 👈خیلی سنگین و نرم و خیلی عمیق و نافذ، از شروع حرکتش می گفت تا جواب سوالم را که غافلگیرش کرده بودم داده باشد.این شروع را برای و و و برای همه ها شنیده بودم و داستانهای در این زمینه حرف هایی داشت. 👈او ادامه داد. اینگونه از عشق های مجازی گذشتم که این مجازها پل حقیقت و نردبان حقیقت شدند... برای وصال به هر دری زدم... 1⃣ به رو آوردم. نمازها و نافله ها و خضاب ها و عقیق و فیروزه و مراعات ساعت ها و روزها، اینها را لاجرعه سر کشیدم. مستم کرد اما آرامم نکرد. از شریعت گذشتم با توشه‌ای از نظم و مراعات. 2⃣ به رسیدم. به محبت، به عشق خلق، به همنوایی با ذره ذره وجود با تمام هستی. که عبادت بجز خدمت خلق نیست به تسبیح و سجاده و دلق نیست 3⃣ در طریقت همراه ریاضت ها و خدمت ها و محبت ها، از خویش گذشتم ،که از ما تا دوست جز گامی نیست. قدم بر خود بگذار تا او را بیابی. از خویش رهیدم ،به دوست رسیدم. به ، به حقیقت. نگاهش همراه زبانش خاموش شد. ▫️پرسیدم: چیست؟ آرام گفت: فناء فناء، وحدت. توحید. ▫️گفتم چیست؟ آیا همان شریعت است یا شریعت و طریقت و حقیقت ؟ فرار می‌کرد که جوابم را با خود ببرد، اما فراری را تعقیب می کنند. ناچار گفت: دین همان شریعت است، سپس طریقت است، سپس حقیقت. ▫️گفتم: پیامبران هنگامی که زبان باز کردند و دعوت خویش را بلند نمودند، آیا از عقیق و فیروزه گفتند؟ آیا از شریعت گفتند؟ آیا به نافله ها دعوت می نمودند و یا به توحید، به فنا، به حقیقت؟ 👊با تندی گفتم: آیا از پشت به طویله می‌روند؟از شریعت تا حقیقت یا از حقیقت تا شریعت؟ ✅ گفتم: تو می‌گویی شریعت، طریقت، حقیقت و رسول می‌گفت: قولوا لا اله الا الله تفلحوا. از حقیقت می گفت و از فناء می گفت تا شریعت و اعمال و تا طریقت و احوال، نوری بگیرند و جایی بگیرند. این حال و مقام آن همه اعمال بدون حقیقت، بدون توحید، بدون عشقِ او چه باری می دهد و چه بهره می آورد؟ جز خستگی و رنج و یا غرور و نخوت؟ ادامه در پست بعدی ... -------------- 📚 روش نقد ج۳ص۹۰_۹۷ 🆔 @safiresheytan🕸
🔆 🔖بازخوانی اندیشه استاد در نقد تصوف وعرفان(۸) ♨️ 》 شریعت، طریقت، حقیقت (بخش دوم) 🔮 🚥🚥🚥🚥🚥🚥 ▫️گفتم: تو خودت از حقیقت شروع کردی و به شریعت و طریقت رو آوردی.تو خودت را باختی و او را یافتی و دیدی که نباید با سبزه های زرد پیمان بست. نباید به گلهای پرپر، دل داد. همین درک تو و همین شناخت تو بود که تو را به مقایسه میان محبوبها واداشت و عشقِ حق را در تو ریخت و تو را از عشق هایت جدا کرد. مادام که این عشق در تو نجوشیده بود، تو به جایی نمی‌رسیدی. ☑️کسی که چیزی ندیده،چطور از چیزها می گذرد؟! 👿 با خشم گفت: تو اشتباه می‌کنی. ما بر حق هستیم. ما قدرت ها داریم و از قدرت هایش شمرد و از من اقرار گرفت. ▫️گفتم: من بیشتر از این قدرت ها را هم می توانم باور کنم، ولی برای من قدرت مهم نیست، مهم این است که تو با قدرت و توانایی هایت چه کسی را تثبیت می کنی؟ چه کسی را نشان می دهی؟ ▫️گفتم: برای من قدرت تو و علم و فقه فلان، وضعیت و نیروی اتمی بَهمان و ثروت و دارایی بسیار، هیچ تفاوت نمی کند.همه اینها بت هایی هستند که گرفتار آن‌ها هستید و ❌تو آنقدر ضعیفی که با آن همه عظمت، با یک تندی به خشم نشستی. عظمت تو دستخوش یک کلمه بود.♨️ 🔮 آرام شد و با زرنگی پرسید: می خواهی از آنچه دارم به تو بدهم⁉️ می خواست اسارتم را نشانم بدهد، که برادر تو هم می خواهی اما دستت نمی رسد! خندیدم و گفتم آنها که خواستند رفتند و آنها که رفتند رسیدند. اگر می‌خواستیم رسیده بودیم. ▪️دوباره به عقب بازگشت و گفت: تو می گویی اول حقیقت، سپس طریقت و شریعت و گفت‌: تو شریعت و طریقت را راه حقیقت نمیدانی، پس برای رسیدن به حقیقت، از کجا باید شروع کرد⁉️ ▫️گفتم به خودت باز گرد. به همان داستانی که برای من سرودی. به همان فکر کن. 🧠فکرِ تو و ارزیابیِ تو و عقلِ تو و سنجش تو، تو را به مقایسه واداشت و زیبایی او را و محبت او را و بخشش او را نشانت داد و تو هم به او دل دادی و تو به عشق رسیدی و این عشق تو را به راه انداخت اما در راه ماندی و اسیر قدرت ها و ها ووو شدی، ♨️ که عشق آسان نمود اول،ولی افتاد مشکل ها. ☑️برای رسیدن به حقیقت جز تفکر و شناخت و عشق راهی نیست و این عشق بدون شناخت به دست نمی آید. 💠[تفاوت عشق و محبت]: کسی که شناخت خوبی و زیبایی ندارد عاشق نیست و ما آن جذبه ها و کشش هایی که در بعضی برخوردها تو را به خود می کشند، این عشق نیست که تمام هستی با چنین پیوندی و جاذبه ای به هم گره خورده است و حتی ذرات یک اتم با این نیرو، همدم یکدیگرند. ❤️این جاذبه ها را عشق نمی گویند که عشق، و کشش آگاهانه است و نه یک که در تمام هستی است و عشق انسان انتخاب اوست، نه غریزه او و جاذبه ی طبیعی. جاذبه و غریزه چیزی هستند و عشق انسان چیزی دیگر. 🧠 این عشق از شناخت مایه می‌گیرد، آن هم نه از شناخت بودن و ، که از شناخت چگونه بودن و شناخت خوبی و زیبایی. ⚠️کسانی که میان و و فرق نمی گذارند دچار سطحی‌نگری هستند؛ همان دردی که خیلی‌ها گرفتار آن شده‌اند. انسان و عظمتی دارد و عمقی که با این نگاه های سطحی نمی توان لمسش کرد. ☑️ انسان می‌بیند و سپس به راه می‌افتد. دوست، همراه هر ذره، وجود دارد و این بقا و دیدار برای تمام هست. پس از این مرحله انسان به شناخت و می رسد و قرب و لقا را می‌خواهد. اگر او ندیده بود، نمی خواست. ⚜و برای رسیدن به این ، 🔘 از فکر و ذکر و عهد به عمل و اطاعت می رسند و با این اطاعت به یقین❶ و با یقین به دیدار.❷ 🔘 پس از این مرحله، از اطاعت و عمل، قرب به دست می‌آید، که «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَالَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ» (نحل،۱۲۸) 🔘 و پس از این معیت و لقاء، انسان شروع می‌شود و حضور مداوم سر می‌رسد. اینها مراحل لقاء هستند. «هُوَ مَعَكُمْ أَیْنَ مَا كُنتُمْ» (حدید،۴) «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْاَ» (نحل،۱۲۸) «فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ» (قمر،۵۵) -------------- 📚 روش نقد ج۳ص۹۰_۹۷ ❶. وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّىٰ يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ(حجر،۹۹) ❷.لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ اليقين لَتَرَوُنَّ الجحيم .(تکاثر،۶)؛ مَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا (کهف،۱۱۰) 🆔 @safiresheytan🕸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼 🗯 ⚠️ دین جعلی نیست، دین مرتضی ⚠️ دین شناسی کن از اول با وفا ☘از فقیهانی که تقوا پیشه اند ☘ در عمل، در علم دین، کوشیده‌اند ❄️ اخذ باید کرد، دین مصطفی ❄️ راه باید رفت، راه مرتضی 📛 نیست، راه مستقیم 📛 رهروانش، دور از اسلامِ عظیم ☠ صد فلان شاه و فلان شاه و فلان❶ ☠ صد کرامت های کذب و بی نشان ☯ نام بسته بر بازار خویش ☯ دست شیطان داده‌اند افسار خویش 🕍 خانقه وا کرده، مسجد بسته‌اند 🕍 بی نزد خود وارَسته اند 🤔 پیرو مولاعلی، این است، این ؟! 🤔 و مرد و ولیّ، این است، این؟! ❌ خود علی، بیزار از و کارزارِ زرگری 🔥 هست بیزار از زرنگی شان، علی 🔥 از دو رنگی و جَفَنگی شان، علی --------------------- 📚مثنوی حیدری،ص۷۱ ❶اشاره به القاب بزرگان صوفیه دارد که با پسوند شاه همراه است همچون مجذوب علیشاه، منوّر علیشاه، معصوم علیشاه و... 🆔 @safiresheytan🕸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 با سلام خدمت همراهان گرامی: جهت ارتقاء فعالیت کانال، هم چنان با ثبت نظرات و ارسال پیشنهادات وانتقادات سازنده خود، یاریگر ما باشید.💯 💬انتقادات وپیشنهادات : 📥 @A_mobarez 🆔 @safiresheytan🕸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتابخانه نقد تصوف و عرفان🕸صفیر شیطان🕸
💡 #سوالات_متداول 🎙 #علامه_مجلسی ✍آیا بدعت در انجام مستحبات ومکروهات نیز قابل تصور است⁉️ ✍آیا تعیی
🔥 🔮 ⚠️محمد رضا نکونام در کتاب دانش ذکر ج ۱ص ۳۹ ادعایی عجیب را تحت عنوان "آسیب های خودذکری" مطرح کرده و می نویسد: 👺خود ذکری و اشتغال خود سرانه به اذکار خطرزاست❗️ ❌داشتن برخی ذکر ها حتّی ممکن است باعث مشکلات ناموسی و زمینه تجاوز به همسر یا دیگر وابستگان وگاه مرگ آنها شود 😱 🚥🚥🚥🚥🚥🚥 ✳️ هر چند این سخنانِ تهی و سست مایه، نیازی به پاسخ ندارد اما به اختصار باید گفت: 🔆اشتغال به اذکار ماثور را خدا در قرآن اجازه داده ❶ وصاحبان ذکر یعنی پیامبر اکرم❷ و امامان معصوم علیهم السلام تجویز فرمودند و اصحاب ایشان نیز به گفتن همین اذکار مشغول بودند و از کسی اجازه نمی گرفتند. 🔻حال به آنکه می گوید فلان عارف گفته است،بدون اجازه استاد، نباید ذکر گفت، پاسخ میدهیم؛ ☑️ ما به گفته پیامبر و امامان خود عمل می کنیم تو نیز به سخنِ فلان عارف وصوفی و مرادِ خودت عمل کن!❸ ---------- ❶ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا(احزاب،۴۱) ❷ اذا رایت عبدی یکثر ذکری فانا اذنت له فی ذلک وانا احبه واذا رایت عبدی لا یذکرنی فانا حجبته وابغضته.(بحار الانوار، ج۹۳ص۱۶۰) ❸ مشابه جوابی که امام باقر علیه السلام در مساله متعه دادند.وقتی عبد الله معمر به ایشان اعتراض کرد که شما ازدواج موقت را مجاز می دانید؟ حضرت فرمودند:ازدواج موقت را خدا در قرآن اجازه داده و پیامبر سنت قرار داده و اصحاب او نیز عمل کرده اند. گفت: عمر از آن نهی کرده است. فرمود: تو به دستور دوست خود رفتار کن، من به دستور پیغمبر صلی الله علیه و آله. (بحار الانوار، ج۴۶ص۳۸۲) 🆔 @safiresheytan🕸