#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان
✳️ #ازداوج_پیامبر صلى الله عليه و آله
قسمت اول
🔴 روح بزرگ #خديجه و پاكدامنى و عفّت و فضيلت و تقواى او چيزى نيست كه آيينه بيان و گردش قلم، بتواند آن را نشان بدهد.
گويى دست تقدير، واقعيّتها و كرامات نفسى و فضايل انسانى را با خاك وجود او عجين كرده بود تا لياقت همسرى گوهر يكدانه گنجينه خلقت را پيدا كند و دخترى چون فاطمه زهرا، مادر يازده امام معصوم و حافظان فرهنگ حق تا قيامت، از وجود ذى جود او پديد آيد!
خديجه اوصاف محمّد را دهان به دهان شنيده بود، ولى وصفى كه ميسره غلام او در پايان سفر تجارتى از محمّد صلى الله عليه و آله داشت بيش از پيش قلب وى را به آن كانون عظمت وكرامت نزديكتر كرد:
بانوى من، نمىدانى امين چه جوان نازنينى است! چه بزرگوار است! چه مهربان است! چه #جوانمرد است! جمالش، خصالش، سخن گفتنش، راه رفتنش، نوازش و مهربانيش، هر كدام صد كتاب تعريف دارد، او آقاى من بود، البتّه نماينده شما بود و به جاى آقاى من ايستاده بود. ولى با من همچون يك برادر حرف مىزد، كمكم مىكرد، همراه من به پرستارى شتران مىآمد، من از اين موجود اسرار آميز حكايتها در اين سفر دارم، از وى عجايبى ديدهام كه به شرح و بيان نمىآيد. در ميان راه دو شتر از شترهاى ما رنجور شدند من دلتنگ شدم، گفتم چكار كنيم؟
لبخندى زد و دلداريم داد و بعد به پيش شتران از راه مانده و از كار افتاده آمد، دستهاى با عظمت و پنجههاى بلندش را پيش برد و سر و گوش شترها را نوازش داد. زبان بستهها تا حرارت دست اين مرد را احساس كردند مثل اين كه جان تازه و جوانى تازهاى يافته باشند، از جا برجستند و به رقص و طرب آمدند.
ميسره مىگفت و خديجه مىشنيد، در اين حال ديگر صداى ميسره به گوش خديجه نمىرسيد؛ زيرا فكرش مستقلًّا با امين صحبت مىكرد و از امين صحبت مىشنيد. او به خاطر خطوط مشتركى كه در پاكى و فضيلت با امين داشت به دوست و محبوب راه يافته بود، ديگر چه حاجت به اين كه با ميسره حرف بزند؟
بىاختيار به او مىگويد: بس است، علاقه مرا به او دو چندان كردى، برو تو و همسرت را آزاد كردم و دويست درهم و دو اسب و لباس گرانبهايى در اختيارت مىگذارم.
سپس آنچه را از ميسره شنيده بود براى ورقة بن نوفل كه داناى عرب بود نقل مىكند، او هم در جواب مىگويد: صاحب اين كرامات پيامبر است!
خديجه بزرگوار اين انسان والا، كه معارف اسلامى دربارهاش گفتهاند:
خديجه از زنان بافضيلت بهشت است.
👈 ادامه دارد .....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج2، ص: 178
دعای #دوم #دعا_دوم_1
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_2
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان
✳️ #ازداوج_پیامبر صلى الله عليه و آله
قسمت 2
🔴 شيخ متقدّمين حضرت صدوق از رسول اسلام صلى الله عليه و آله نقل كرده كه:
بهشت مشتاق چهار زن است: مريم، آسيه، خديجه، فاطمه. و هم اوست اوّل زنى كه بىچون و چرا در لحظه اوّل بعثت به تمام واقعيّتهاى الهيّه ايمان آورد.
روزى در خانهاش نشسته بود و عدّهاى در منزل در خدمتش بودند، از جمله يكى از دانشمندان يهود، اتفّاقاً امين از آن جا گذشت، دانشمند يهودى از خديجه خواست از امين بخواهد لحظاتى در آن مجلس شركت كند، امين وارد مجلس شد، دانشمند يهودى از امين خواست بگذارد علايم نبوّت را در صورت ظاهر او ببيند، امين پذيرفت. خديجه به دانشمند يهودى گفت: هر گاه عموهايش از كنجكاوى تو خبر شوند عكس العمل سختى نشان خواهند داد؛ زيرا آنها از يهود بر وى مىترسند.
مرد يهودى گفت: صدمه زدن به امين محال است، چرا كه دست تقدير او را براى خاتميّت و ارشاد ناس مىپروراند. خديجه گفت: از كجا مىگويى؟ گفت: من نشانههاى پيغمبر آخر الزمان را در تورات ديدهام و از نشانههاى او اين است كه پدر و مادرش مىميرند و جدّ و عموى وى از او نگهدارى مىكنند و از قريش زنى را انتخاب مىكند كه سيّده قريش است، سپس به خديجه اشاره كرد و گفت: خوشا به حال كسى كه افتخار همسرى او را پيدا كند!
خديجه شبى در عالم رؤيا ديد: خورشيد فروزان بالاى شهر مكّه چرخ خورد و سپس پايين آمده به خانه وى فرو شد. خواب خود را براى ورقه حكايت كرد، ورقه گفت: با مرد بزرگى ازداواج مىكنى كه شهرت او جهانگير خواهد شد.
اين واقعيّتها و از همه مهمتر صفا و پاكى و سلامت و فضيلت و عفّت و تقواى خود خديجه كه وى را از تمام رسوم جاهليّت حفظ كرده بود، باعث شد كه از طرف وى به امين پيشنهاد ازدواج شود. امّا از آن طرف:
محمّد صلى الله عليه و آله در ايّام فراغت در بيابانهاى مكّه و به خصوص در كوه حرا كنار غار مشغول سير فكرى در آفاق و انفس مىشد. براى وجود مقدّسش معلوم بود كه ماسواى حق- عزّوعلا- در معرض زوال است و فنا، حقيقتش معلومى است معدوم و صورتش موجودى است موهوم، ديروز نه بود داشت و نه نمود، امروز نمود است بى بود؛ و پيداست كه فردا از وى چه خواهد گشود. زمام انقياد به دست آمال و امانى نمىداد و پشت اعتماد بر اين امور فانى نمىنهاد. دل از همه بركنده بود و به خداى عزيز نهاده، از همه گسسته بود و به او پيوسته، به او كه هميشه بود و هميشه باشد و چهره بقايش را خار هيچ حادثه نخراشد.
توحيد يگانه گردانيدن دل است، يعنى تخليص و تجريد او از تعلّق به ما سواى حق- سبحانه-، هم از روى طلب و ارادت و هم از جهت علم و معرفت.
يعنى طلب و ارادت او از همه مطلوبات و مرادات منقطع گردد و همه معلومات و معقولات از نظر بصيرت او مرتفع شود.
محمّد صلى الله عليه و آله تا كار به دست مىآمد از كار رو برنمى گردانيد، چوپانى، باغبانى، كشيدن آب از چاه، نوشانيدن آب به شترها و گوسپندها، نگهبانى از نخلستانها و ...
هر چه به وى پيشنهاد مىدادند انجام مىداد و اجرتش را به عموى خود مىپرداخت تا رنج سختى زندگى را از چهره پاك عمو بزدايد.
عمو از اين برادرزاده عزيز كه هم يادگار برادر جوانمرگش بود وهم يادبود محبتها و مهربانىهاى پدر بزرگوارش عبدالمطّلب را با خود مىداشت، خيلى راضى بود، ولى يك نگرانى مبهم دم به دم قلبش را مى فشرد، آهسته از خود مىپرسيد بالأخره چه بايد كرد؟ اشكال در چيست؟ چه بايد كرد؟ مسئله ازدواج اين جوان را كه اكنون پا به بيست و پنج سالگى گذاشته است چه بايد كرد؟
خديجه آن بانوى محترمه و شريفه و دانا به وسيله زنى به نام «نفيسه» خواسته خود را به پيامبر اعلام كرد، پيامبر عزيز ميل خديجه را با عموهايش در ميان گذاشت و پس از بحث و مباحثه با پانصد درهم مهريه بنا شد اين پيوند ملكوتى صورت بگيرد.
خديجه كبرى با راز ونياز به درگاه حضرت حق، خود را به اين شرافت عظمى مشرّف نمود:
اى كه خاك شوره راتو نان كنى
وى كه نان مرده را تو جان كنى
اى كه خاك تيره را تو جان دهى
عقل و حسّ و روزى و ايمان دهى
شكّر از نى، ميوه از چوب آورى
از منى مرده بُت خوب آورى
گُل ز گِل، صفوت ز دل پيدا كنى
پيه را بخشى ضياء و روشنى.
اى خداوند لطيف بى نظير
اين ز پا افتاده را خود دستگير
رحمتى فرما ز رحمتهاى خاص
اى كه جز از رحمتت نبود خلاص
تا سزاى خدمت سلطان شوم
لايق درگاه شاه جان شوم
(مولوى)
👈 ادامه دارد .....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج2، ص: 178
دعای #دوم #دعا_دوم_1
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_2
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان
✳️ #ازداوج_پیامبر صلى الله عليه و آله
قسمت 3
🔴 چون مجلس ازداوج با شركت بزرگان طرفين بر پا شد حضرت ابوطالب جهت خواستگارى، خطبه زير را خواند:
«سپاس خداوندى را كه ما را از ذريّه ابراهيم و فرزند زادگان اسماعيل قرار داد ما را از اركان مَعَد و عناصر اصلى قبيله مُضَر و پاسداران خانه خود و خدمتگزاران حرم خويش شرافت داد و براى ما خانهاى اختيار فرمود كه همگان به سوى آن مىآيند و آن حرم امن است، سپاس بر او كه حكومت بر اين منطقه را به ما عنايت كرد.
همانا برادرزادهام محمّد صلى الله عليه و آله با هيچ مردى مقابله نمىشود، مگر اين كه سنگينتر و برتر است و اگر هم از نظر مال دنيا فقير باشد مهم نيست كه مال سايه زود گذر و چيزى است كه دست به دست مىشود.
محمّد صلى الله عليه و آله را خوب شناختهايد و قرابت او را مىدانيد، خديجه دختر خويلد را خواستگارى مىكند و كابين او را آنچه مربوط به حال و آينده است از مال من داده؛ سوگند به خدا كه از اين پس خبر او بزرگ و گران قدر خواهد بود».
خديجه بانويى عفيف و مهربان و صميمى بود، زنى هوشيار و دانا بود، به محمّد صلى الله عليه و آله گفته بود دوستت دارم؛ و راست گفته بود.
اين زن در اين ازدواج، مقام اجتماعى خود را تا همسرى با يك جوان كه به محمّد يتيم مشهور بود به پايين كشيد، ولى خودش مىدانست كه مقام معنويش را در سايه محمّد تا عرش برين بالا برده است.
زنهاى متشخّص و متفرعن قريش، ديگر با وى معاشرت نمىكردند، دخترانى كه شب و روز دور برش همچون منظومه شمسى مىچرخيدند نظام خود را گسسته و پريشان و پراكنده شده بودند، امّا از اين لحاظ يك ذرّه هم دلتنگ و مكدّر نبود.
اين زن آن قدر، روشنفكر و كار آزموده بود كه همچون وزيرى مدبّر و با تدبير طرف مشورت امين قرار مىگرفت. وى تنها زنى بود كه توانست در زندگى محمّد چنين مقامى را دريابد. وى نزديك به چهل ميليون سكّه طلا از ثروت خود را در راه محمّد و عقيده و ايمان و فرهنگ او خرج كرد. او تا زنده بود تنها همسر پيغمبر بود و پس از مرگش اين احترام و شرف به يك عشق آسمانى عوض شده بود.
پيغمبر خديجه را پس مرگش، همانند زمان حياتش عاشقانه دوست مىداشت عاشقانه از وى ياد مىكرد تا آن جا كه چند بار عايشه را به سخنان نيشدار وادار كرد.
عايشه مىگويد:
گوسپندى را سر بريده بوديم، رسول اكرم براى دوستان كهنسال خديجه از اين گوسپند چند سهم مقرّر فرمود و چنان صميمانه از خديجه ياد كرد كه حسّ حسادت من سخت به هيجان در آمد: يا رسول اللَّه! فكر مىكنم كه تو در اين دنيا جز خديجه هيچ زنى را زن نمىشمارى!
پيامبر در جوابم سكوت كرد و اين سكوت تصديق منش، آتش به جانم زد، گفتم:
يا رسول اللَّه! بس نيست كه اين همه از يك پيره زن سپيد مو ياد مىكنى؟ خدا را سپاس گوى كه پس از مرگش دختران جوان بهرهات ساخته. احساس كردم كه رسول خدا خشمناك شد، آن وريد آبى گون كه ميان دو ابرويش قرار داشت پر شد و برجسته گرديد و فرمود:
«خوب است بس كنى عايشه، در آن روزگار كه خديجه دوستم داشت كسى دوست و يارم نبود؛ در آن روزگار كه او به نبوّت من تصديق كرد همه تكذيبم كردند؛ در آن روزگار كه سخت بينوا و تهيدست بودم ثروت گزافش به اختيارم افتاد و بالاتر از همه فاطمه از وى به يادگار مانده است.
خديجه كبرى تا زنده بود براى پيامبر يارى راستين و تكيه گاهى عظيم بود؛ پيامبر در هر مصيبت و رنجى كه از كفّار و مشركان مىديد، با ملاقات با خديجه، دل روشن مىداشت و رفع غم و غصّه مىنمود.
👈 ادامه دارد .....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج2، ص: 178
دعای #دوم #دعا_دوم_1
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_2
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان
✳️ #ازداوج_پیامبر صلى الله عليه و آله
قسمت 4
🔴 همسر بزرگوار رسول خدا صلى الله عليه و آله بعد از تحمّل تنهايى و مصايب و آلام زياد به خصوص اقامت اجبارى سه ساله در شعب ابوطالب از پا در آمد و به بستر بيمارى افتاد، تنها سر پرست و يار او محمّد صلى الله عليه و آله بود؛ زيرا تمام زنان قريش و مكّه به خاطر ازدواجش با پيامبر و تهيدست شدنش وى را تنها گذاشته بودند.
آرى، بانويى كه روزگارى ملكه قريش و سيّده حجاز بود، بانويى كه بانوان مكّه به معاشرت و دوستيش بر خود مىباليدند، تنها مانده بود.
بانويى كه دستگاه بازرگانيش، ثروتمندترين و غنىترين دستگاههاى تجارتى عرب بود به روز مرگ تك و تنها در اطاقى كوچك، خود بر فرش بوريايى افتاد و جز شوهر عالى مقامش محمّد صلى الله عليه و آله و دختر كوچكش فاطمه زهرا عليها السلام هيچ كس را در كنار نداشت. دختران ديگرش زينب و رقيّه در مكّه حضور نداشتند.
آهسته آهسته نفس بيمار به شماره افتاده بود، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله دستور فرمود كه فاطمه زهرا را از اطاق مريض به اطاق ديگرى ببرند و خود پنجههاى لاغر خديجه را كه اندك اندك حرارت تب با حرارت حيات از زير پوستهاى خشكيدهاش مىگريخت و جاى خود را به برودت مرگ مىسپرد در دست داشت.
براى آخرين لحظه، چشمان خدابينِ خديجه از هم گشوده شد و نظرى به ديدگان اشك آلود شوهرش انداخت:
يا رسول اللَّه! از من راضى باش.
پيامبر فرمود: اميدوارم كه خداى من هم از تو راضى باشد. خديجه آهى كشيد و گفت: فاطمه كو؟
- به خاطر فاطمه نگران مباش خداى تو نگهبان اوست.
- خداى من ... خدا نگهبان خوبى است، خدا كافى است.
پيامبر روى صورت خديجه خم شد و فرمود:
هم اكنون جبرئيل بر من وارد شده و سلام خدا را به تو مىرساند. خديجه لبخندى از منتهاى رضايت و خشنودى به لب آورد و گفت:
انَّ اللَّهَ هُوَ السَّلامُ و مِنْهُ السَّلامُ وَإلَيْهِ السَّلامُ وَعَلى جَبْرئيلَ السَّلام.
به درستى كه خدا سلامت و بىعيب است و سلامت از او سرچشمه مىگيرد و به سوى او باز مىگردد و بر جبرئيل سلام و درود باد.
در آخرين نفس به وحدانيّت الهى و رسالت محمّد صلى الله عليه و آله شهادت داد و براى هميشه ديده از جهان فرو بست.
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج2، ص: 178
دعای #دوم #دعا_دوم_1
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_2
🆔 @sahife2
ENF_Makaremolakhlagh62_(rahnamaian_be_hedaiat)_lobolmizan[H].mp3
7.59M
#شرح_صحیفه_سجادیه
✳️دعای #مکارم_الاخلاق
#دعا_بیستم_18
🔹 استاد اصغر #طاهرزاده
✔️ جلسه 62
👌 راهنمایان به هدایت و استقامت
#بیستم #مکارم_اخلاق #مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_26
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
هدایت شده از انس با صحیفه سجادیه
#صحیفه_سجادیه_صفحه_ای
#صفحه_230
دعای #چهل_دو
🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام )
" هنگام #ختم_قرآن "
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_صفحه_ای
#صفحه_231
دعای #چهل_دو
🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام )
" هنگام #ختم_قرآن "
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_بصورت_بند_به_بند
#دعا_چهل_دو_12
دعای سیدالساجدین(ع) " هنگام #ختم_قرآن " :
🔹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْبُرْ بِالْقُرْآنِ خَلَّتَنَا مِنْ عَدَمِ الْإِمْلاقِ، وَ سُقْ إِلَيْنَا بِهِ رَغَدَ الْعَيْشِ وَ خِصْبَ سَعَةِ الْأَرْزَاقِ، وَ جَنِّبْنَا بِهِ الضَّرَائِبَ الْمَذْمُومَةَ وَ مَدَانِىَ الْأَخْلاقِ، وَ اعْصِمْنَا بِهِ مِنْ هُوَّةِ الْكُفْرِ وَ دَوَاعِى النِّفَاقِ حَتَّى يَكُونَ لَنَا فِى الْقِيَامَةِ إِلَى رِضْوَانِكَ وَ جِنَانِكَ قَائِدا، وَ لَنَا فِى الدُّنْيَا عَنْ سُخْطِكَ وَ تَعَدِّى حُدُودِكَ ذَائِدا، وَ لِمَا عِنْدَكَ بِتَحْلِيلِ حَلالِهِ وَ تَحْرِيمِ حَرَامِهِ شَاهِدا🔹
🔸خدايا! درود بر محمد و آل او فرست، و به قرآن تنگدستى ما را جبران كن، كه محتاج نباشيم و آسايش زندگى و فراوانى روزى نصيب ما كن، و از سرشت بد و خوى زشت بركنار دار، و از پرتگاه كفر و داعيه نفاق حفظ كن تا قرآن در آن روز ما را سوى خشنودى و بهشت تو كشاند و در دنيا از خشم و نافرمانى تو باز دارد و نزد تو گواهى دهد كه ما حلال آن را حلال دانستيم و حرام آن را حرام🔸
#چهل_دو
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح
#دعا_چهل_دو_12
قسمت 1
✳️ برطرف شدن مشکلات #اقتصادی در سایه بازگشت به قرآن
قسمت اول
🔴 تعبیر «وَاجْبُرْ» به معنای «اصلِح» است. شکافها و کم و کاستیها و سختیهای اقتصادی را که مربوط به فقر و تنگنای در رزق میباشد، برای ما اصلاح کن. اصلاح آن هم به این است که رزقی حلال و طیّب و واسع برای ما فراهم شود که پاکیزه و دلپذیر و وسیع باشد. این همان برکت و وسعتی است که در روزی نهاده شده است. حضرت میفرمایند به برکت قرآن، وضع اقتصادی ما را اصلاح کن و تنگناها و شکافها را پر کن و کمبودها را جبران کن و وسعت و برخورداری برای ما فراهم آور. این درخواست اول حضرت است.
فقر در اقتصاد (به معنای فراخ خود) و در محور معیشت، بازدارنده و زمینگیر است و توفیق را میگیرد. هم زندگی و برخورداریهای طبیعی را بر انسان تلخ میکند که ممکن است کمی تا قسمتی قابل تحمل باشد، و هم به دلایل زیادی منجر به ناکامی در حوزههای معنوی میشود؛ یعنی به اخلاق و اعتقادات لطمه و آسیب میزند. از این جهت چه فقر در زندگی شخصی و چه فقر و ناداری و تنگنا در زندگی خانوادگی و اجتماعی (که سختتر است)، وجههی تاریکی است که خدای متعال برای انسان مؤمن و خانوادهی مؤمن و جامعهی مؤمن نخواسته است. فقر در زندگی شخص یا خانواده یا جامعه، مصیبتی است که خود آدمها به سر خودشان آوردهاند و نکبتی است که حاصل ناشکری در برابر نعمتها است. وقتی انسان شکر نعمت نکند، نعمت از او گرفته میشود و یکی از بخشهایی که ناشکری، خود را خوب نشان میدهد، در حوزهی اقتصاد است. این بحث مبادی و مقدمات و تفاصیلی دارد که محل آن جلسهی ما نیست. فقط خواستم عرض کنم خدای تعالی برای فرد مؤمن و خانوادهی مؤمن و جامعهی مؤمن، عزت خواسته است: «لِلهِ العِزَّةُ وَ لِرَسولِهِ وَ لِلمُؤِمنین؛ عزت مخصوص خدا و پيامبرش و مؤمنان است». عزت با فقر و ناداری جمع نمیشود. خدای متعال، مؤمن را در همهی جلوههای زندگیاش در اوج عزت میخواهد و یکی از مبانی ضروری عزت، بهرهمندی از اقتصاد متناسب و مولّد و جوشان و رزق فراخ و طیّب و طاهر است. ارادهی تشریعی و تکوینی حضرت حق بر این است. اگر دیدیم اشکالی وجود دارد، ما خودمان را یا تکویناً یا تشریعاً محروم کردهایم؛ وگرنه خدای تبارک و تعالی اسباب زندگی شیرین و همراه با عزت را فراهم آورده و چیزی کم نگذاشته و در طبیعت و استعداد و نظام اقتصادی پر برکت، همه چیز را فراهم آورده است. هر دشواری و تنگنا و نکبت و ذلت در این عرصه، حاصل دو نکته است: یا ما با قواعد تکوین هماهنگ نبودهایم یا به قواعد تشریع که نقشهی حیات طیبه است، عمل نکردهایم. یکی از جلوههای اصلی حیات طیبه، «سَعَةِ الْأَرْزَاق» است که تأمینکنندهی نیازها و ضرورتهای زندگی مؤمن است تا او به امور دینی و آخرتی و علمی خود برسد.
البته این سه عرصه (فرد و خانواده و جامعه) با هم مرتبط است و قابل تفکیک نیست. خروج از حیات طیبه در نظامات اجتماعی، خانوادهها و اشخاص را هم در بر میگیرد؛ هرچند آنها مقصر نباشد. #اقتصاد
👈 ادامه دارد ...
👤 استاد #حاج_علی_اکبری
#چهل_دو
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ برطرف شدن مشکلات #اقتصادی در سایه بازگشت به قرآن
قسمت 2
🔴 امام (علیه السلام) از خدای متعال به برکت قرآن میخواهد که شکافهای اقتصادی پر شود. «خَلَّتَنَا مِنْ عَدَمِ الْإِمْلَاقِ» به همین معنا است. ذهن ما از اینجا به دعای افتتاح منتقل میشود. ما آنجا در پرتو امام عصر از خدای متعال میخواهیم که شکافها و خلأها و کمبودها جبران شود. در ادامهی دعا هم امام از خدای متعال، وسعت مبارک طلب میکند.
وقتی این مسئله در سایهسار قرآن میرود دو معنا دارد:
۱) یک معنا این است که از حقیقت و باطن و معنویت قرآن مدد میگیریم و این خیلی خوب است. کسی که اندک شناختی از قرآن کریم دارد، از این مسئله عبور نمیکند. قبلاً عرض کردیم که باطن قرآن کریم مشحون از لطف و کرم و عنایت است و همهاش نور است. بنابراین اینکه ما خدا را به عظمت و باطن قرآن قسم دهیم کاری روا است.
۲) معنای دوم که ذهن من بیشتر به این سمت میرود، آن است که ما با رجوع به قرآن و با بازگشت به قرآن و آشتی با آن و بهرهمندی از هدایت قرآنی، از بدبختیها و مصیبتهای اقتصادی نجات پیدا کنیم و به وسعت رزق و برکت برسیم. قرآن کریم، نقشهی حیات طیبهی ما است و اگر طبق قواعد قرآنی، زیست شخصی و خانوادگی و اجتماعی داشته باشیم، حاصلش آبادانی دنیا و آخرت ما است و همینجا برای ما بهشت میشود. اتفاقی که در آینده به صورت محتوم ذکر شده است که رخ خواهد داد، بر اثر آشتی با قرآن حاصل میشود: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بی شَیْئاً؛ خدا به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند، وعده داده است كه حتماً آنان را در اين سرزمين جانشين [خود] قرار دهد، همانگونه كه كسانى را كه پيش از آنان بودند، جانشين [خود] قرار داد و آن دينى را كه برايشان پسنديده است، به سودشان مستقر كند و بيمشان را به ايمنى مبدل گرداند [تا] مرا عبادت كنند و چيزى را با من شريك نگردانند».
وقتی امت اسلام به سمت دین مرضی و قرآن صامت و ناطق و نقشه و مجری برگردند و طبق آن عمل کنند، برای آنان وسعت در همهی عرصههای زندگی فراهم میشود و مقام امن و می بیغش و رفیق شفیق آماده میشود و همین دنیا برایشان بهشت میشود و دیگر آلودگی صوتی و تصویری و هوایی نخواهیم داشت. اینها همه بدبختیهایی است که خودمان به سر خودمان آوردهایم؛ چون از وحی فاصله گرفتهایم. هرج و مرجهای اقتصادی و گرفتاریها و تلمبار شدن ثروت در یکجا و گرفتاری در اولیات زندگی در جای دیگر، به خاطر دوری از نقشهی حیات طیبه است؛ لذا معنای روشنتر «وَ اجْبُرْ بِالْقُرْآنِ» این است که با عمل به سبک زندگی قرآنی و رجوع و پناهندگی به آن به این نتیجه برسیم. #اقتصاد
👈 ادامه دارد ...
👤 استاد #حاج_علی_اکبری
#چهل_دو
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ برطرف شدن مشکلات #اقتصادی در سایه بازگشت به قرآن
قسمت 3
🔴 «وَ اجْبُرْ بِالْقُرْآنِ» یعنی به قرآن کریم برگردیم و رجوع کنیم. در بازگشت به قرآن کریم، در مرحلهی پیچیدهای هستیم و اگر ما در این مرحله کامیاب شویم و از این پیچ تاریخی عبور کنیم، سرعتمان خیلی زیاد میشود. این مرحله، مرحلهی ساختن دولت اسلامی است. انسان همانطور که در حکمت امام راحل مات و متحیر میماند، در حکمت امام حاضر هم مات و متحیر میماند. این امامیْن انقلاب، سرمایههای بزرگی برای عصر ما هستند و نگاهی فراخ و کلان و مبتنی بر سنن الهی دارند. این افاضات و جوششها آنقدر پیدرپی است که همهی متفکران جا میمانند.
حضرت آقا بعد از دولت اسلامی، جامعهی اسلامی را مطرح میکنند. خیلی از جاها نظیر سبک زندگی که گرفتار چالشهای جدی هستیم، به این دلیل است که هنوز در تحقق دولت اسلامی کامیاب نشدهایم. زمانی اینجا صحبت کردیم و از چرخهی تعلیم و تربیت و چرخهی اقتصاد گفتیم؛ بیان شد وقتی نسخهی اینها از جای دیگری میآید، دولت اسلامی تشکیل نمیشود. «وَ اجْبُرْ بِالْقُرْآنِ» باید تمنا و خواست قطعی مراکز طراحیهای کلان نظام و قوای سهگانه شود. در این صورت آثارش را خواهید دید. در حوزهی اقتصادی، یک نسخهاش اقتصاد مقاومتی است که قواره و قواعد آن در اختیار قرار گرفته و مصوب و ابلاغ شده است. باید باورمندانه بایستند و به آن عمل کنند.
👤 استاد #حاج_علی_اکبری
#چهل_دو
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح مختصر
#دعا_چهل_دو_12
در سومين فراز امام عليهالسلام بخشهاى ديگرى از امور انسان را كه قرآن متكفل جبران آن است مورد توجه قرار داده عرضه مىدارد: (بار خداوندا بر محمد و آلش درود فرست، و ندارى و بىچيزى ما را به وسيلهى قرآن جبران فرما) (اللهم صل على محمد و آله، و اجبر بالقرآن خلتنا من عدم الاملاق).
ولى از آنجا كه جبران ندارى تنها كفايت نمىكند عرض مىكند: (و به وسيلهى قرآن گوارائى زندگى، رفاه و وسعت روزى را به سوى ما سوق ده) (وسق الينا به رغد العيش و خصب سعه الارزاق).
اما چون رفاه و وسعت روزى معمولا با اخلاق مذموم، كفران نعمت و امثال آن همراه است مىگويد: (و ما را به وسيلهى آن از خصلتهاى نكوهيده و اخلاق ناپسند دور ساز) (و جنبنا به الضرائب المذمومه و مدانى الاخلاق).
(و از سقوط در درهى عميق كفر و موجبات نفاق نگهدار) (و اعصمنا به من هوه الكفر و دواعى النفاق).
(تا در قيامت قائد و راهنماى به سوى رضوان و بهشتت باشد) (حتى يكون لنا فى القيامه الى رضوانك و جنانك قائدا).
(در اين دنيا ما را از ابتلاء به سخط و تعدى از حدود تو مانع گردد) (و لنا فى الدنيا عن سخطك و تعدى حدودك ذائدا).
(و در پيشگاهت در حلال شمردن حلالها و تحريم حرامهايت شاهد و گواه باشد) (و لما عندك بتحليل حلاله و تحريم حرامه شاهدا).
#چهل_دو
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_151
◀️ غافل نشدن از #عاقبت
🔴 و قَالَ (علیه السلام): لِكُلِّ امْرِئٍ عَاقِبَةٌ، حُلْوَةٌ أَوْ مُرَّةٌ.
🔴 هركس را سرانجامى است، شيرين، يا تلخ.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ هر كس عاقبتى دارد:
قسمت اول
📋 امام در اين كلام نورانى اشاره به نكته مهمى مى كند كه بسيارى از آن غافلند و آن توجه دادن به عاقبت كارها و عاقبت انسان هاست. مى فرمايد: «براى هر كس سرانجامى است، شيرين يا تلخ»; (لِكُلِّ امْرِئ عَاقِبَةٌ، حُلْوَةٌ أَوْ مُرَّةٌ).
يعنى انسان نبايد امروز خود را در نظر بگيرد، بايد مراقب عاقبت خويش باشد. «ابن الوقت» بودن و به نتيجه اعمال خود نينديشيدن و عاقبت كار را نديدن مايه بدبختى است. مسئله تدبر و تدبير كه از صفات برجسته انسان شمرده مى شود به همين معناست كه انسان عاقبت انديش باشد نه ابن الوقت. به يقين غفلت از عاقبت كارها و عاقبت زندگى انسان مشكلات عظيمى براى او در دنيا و آخرت به بار مى آورد. افراد موفق و پيروز عاقبت انديش اند و سعى مى كنند از عاقبت «مُرّة» (تلخ) بپرهيزند و به عاقبت «حُلوة» (شيرين) روى آورند.
در حديثى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: كسى نزد ايشان آمد و عرض كرد يا رسول الله! اندرزى به من ده. پيغمبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: اگر سفارش و اندرزى به تو گويم مى پذيرى يا با آن مخالفت مى كنى؟ عرض كرد: آرى. پيغمبر(صلى الله عليه وآله) سه بار اين سخن را تكرار كرد و او در هر مرتبه جواب آرى دارد. پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: «فَإِنِّي أُوصِيكَ إِذَا أَنْتَ هَمَمْتَ بِأَمْر فَتَدَبَّرْ عَاقِبَتَهُ فَإِنْ يَكُ رُشْداً فَامْضِهِ وَإِنْ يَكُ غَيّاً فَانْتَهِ عَنْهُ; هنگامى كه تصميم بر كارى گرفتى در عاقبت آن بينديش اگر عاقبت آن را نيك ديدى انجام ده و اگر عاقبت آن زشت و تاريك است از آن بپرهيز»
قرآن مجید نیز روى مسئله عاقبت مؤمنان و کافران تکیه کرده در یک جا مى فرماید: «(وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ); و سرانجام (نیک) براى پرهیزگاران است». و در جاى دیگر در مقام هشدار به کافران لجوج مى گوید: «(أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِى الاَْرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ); آیا (مخالفان دعوت تو) در زمین سیر نکردند تا ببینند سرانجام کسانى که پیش از آنها بودند چگونه شد؟!».
در آیات فراوان دیگرى سخن از عاقبت نیک و بد به میان آمده است.
👈 ادامه دارد .....
#نهج_البلاغه_حكمت_151
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ هر كس عاقبتى دارد:
قسمت 2
📋 اهميّت حسن عاقبت:
عمر انسان فراز و نشیب هاى زیادى دارد و غالبا از حالى به حال دیگر دگرگون مى شود. آنچه از همه مهم تر است برگ هاى آخر دفتر زندگانى است که عمر با آن پایان مى پذیرد، ازاین رو مى بینیم که انبیاى الهى نگران عاقبت کار خویش بودند. درباره یوسف(علیه السلام) مى خوانیم که بعد از رسیدن به آن همه مقامات و نجات از آن همه مشکلات که در زندگى کمتر کسى دیده مى شود، آخرین تقاضایى که از خدا داشت این بود: «(تَوَفَّنِى مُسْلِماً وَأَلْحِقْنِى بِالصَّالِحِین); مرا مسلمان بمیران، و به صالحان ملحق فرما».
نیز حضرت ابراهیم(علیه السلام) هنگامى که به فرزندانش نصیحت مى کند بر این امر تأکید مى فرماید: «(فَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ); و شما، جز به آیین اسلام (و تسلیم در برابر فرمان خدا) از دنیا نروید».
مرحوم علامه مجلسى در جلد 68 بحارالانوار صفحه 362 بابى تحت عنوان «حُسْنُ الْعاقِبَة وَإصْلاحُ السَّریرَةِ» آورده و احادیث نابى ذیل آن ذکر کرده است، از جمله: «کَتَبَ الصَّادِقُ(علیه السلام) إِلَى بَعْضِ النَّاسِ إِنْ أَرَدْتَ أَنْ یُخْتَمَ بِخَیْر عَمَلُکَ حَتَّى تُقْبَضَ وَأَنْتَ فِی أَفْضَلِ الاَْعْمَالِ فَعَظِّمْ لِلَّهِ حَقَّهُ أَنْ تَبْذُلَ نَعْمَاءَهُ فِی مَعَاصِیهِ وَأَنْ تَغْتَرَّ بِحِلْمِهِ عَنْکَ وَأَکْرِمْ کُلَّ مَنْ وَجَدْتَهُ یَذْکُرُنَا أَوْ یَنْتَحِلُ مَوَدَّتَنَا ثُمَّ لَیْسَ عَلَیْکَ صَادِقاً کَانَ أَوْ کَاذِباً إِنَّمَا لَکَ نِیَّتُکَ وَعَلَیْهِ کَذِبُهُ; امام صادق(علیه السلام) به بعضى از مردم (از یارانش) چنین نوشت که اگر مى خواهى عاقبت به خیر شوى آن گونه که از دنیا بروى در حالى که در افضل اعمال هستى حق خداوند را بزرگ دار بدین گونه که نعمت هاى او را در معاصى اش صرف نکنى و از حلم او نسبت به خود مغرور نشوى (دیگر آنکه) هر کسى را یافتى که یادى از ما مى کند یا مودت ما را ابراز مى دارد احترام کن خواه راستگو باشد یا دروغگو; به تو مربوط نیست تو به نیت خود مى رسى و اگر او دروغگو باشد نتیجه اعمال خود را مى برد».
درباره حسن عاقبت مطالب زیادى گفته شده و بسیارند کسانى که دعاى اصلى آنها در پیشگاه خداوند دعا براى حسن عاقبت باشد و در روایات اسلامى ـ چنان که خواهد آمد ـ اهمیت زیادى به آن داده شده تا آنجا که طبق روایاتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «خَیْرُ الاُْمُورِ خَیْرُهَا عَاقِبَةً; بهترین کارها (تا چه رسد به انسان ها) کارى است که عاقبت و سرانجامش نیک باشد»
در حدیثى امیرمؤمنان(علیهم السلام) فرمود: «إِنَّ حَقِیقَةَ السَّعَادَةِ أَنْ یُخْتَمَ لِلْمَرْءِ عَمَلُهُ بِالسَّعَادَةِ وَإِنَّ حَقِیقَةَ الشَّقَاءِ أَنْ یُخْتَمَ لِلْمَرْءِ عَمَلُهُ بِالشَّقَاءِ; حقیقت سعادت آن است که انسان، سرانجام کارش به سعادت خاتمه یابد و حقیقت شقاوت (ومحرومیت از رحمت خدا) آن است که سرانجام کارانسان به شقاوت پایان یابد»
در حدیث پرمعناى دیگرى از حضرت مسیح(علیه السلام) مى خوانیم که خطاب به حواریون مى گفت: «من به حق مى گویم که مردم معتقدند استحکام بنا به شالوده آن است; ولى من چنین نمى گویم. حواریون گفتند: اى روح الله تو چه مى گوئى؟ در پاسخ گفت: من به حق مى گویم که اساس واقعى آخرین سنگى است که بر بنا گذارده مى شود. (کنایه از این که معیار سعادت انسان پایان کار اوست)».
👈 ادامه دارد .....
#نهج_البلاغه_حكمت_151
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ هر كس عاقبتى دارد:
قسمت 3
📋 اهميّت حسن عاقبت:
در حدیث دیگرى امام صادق از پدران گرامیش(علیهم السلام) از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) چنین نقل مى کند: «مَنْ أَحْسَنَ فِیمَا بَقِیَ مِنْ عُمُرِهِ لَمْ یُؤَاخَذْ بِمَا مَضَى مِنْ ذَنْبِهِ وَمَنْ أَسَاءَ فِیمَا بَقِیَ مِنْ عُمُرِهِ أَخَذَ بِالاَْوَّلِ وَالاْخِرِ; کسى که در باقى مانده عمر کار نیک به جا آورد، خداوند او را بر گناهان گذشته اش مجازات نمى کند و کسى که در باقیمانده عمرش بد کند هم به گناهان گذشته و هم به گناهان آینده مؤاخذه خواهد شد»
همچنین در حدیث طولانى دیگرى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم که سه بار فرمود: «الْعَمَلُ بِخَوَاتِیمِه; معیار سنجش هر عملى پایان آن است».
در دعاهاى مأثوره نیز کراراً دعا براى حُسن عاقبت ذکر شده از جمله در حدیثى در تعقیبات نماز از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «وَأَسْأَلُکَ أَنْ تَعْصِمَنِی بِطَاعَتِکَ حَتَّى تَتَوَفَّانِی عَلَیْهَا وَأَنْتَ عَنِّی رَاض وَأَنْ تَخْتِمَ لِی بِالسَّعَادَة; خداوندا! من از تو مى خواهم این که مرا در طاعت خودت استوار دارى تا این که مرا در حالى که از من راضى هستى از دنیا ببرى و از تو مى خواهم پایان عمر مرا سعادت قرار دهى».
در پایان ع#عهدنامه_مالک_اشتر نیز این جمله نورانى به چشم مى خورد که امام(علیه السلام) عرضه مى دارد: «وَأَنَا أَسْأَلُ اللَّهَ... وَأَنْ یَخْتِمَ لِی وَلَکَ بِالسَّعَادَةِ وَالشَّهَادَةِ; از خدا مى خواهم که پایان عمر من و تو را سعادت و شهادت قرار دهد».
آنچه در روایات بالا و آیات قرآنى درباره اهمیتِ حسن عاقبت یا سوء عاقبت آمده دلیل روشنى دارد که آنچه در طویل المدة باقى مى ماند عاقبت هر کارى است در حالى که آغاز آن کوتاه مدت است; مثلاً فرزندى براى انسان متولد مى شود، در اوائل عمر از نظر اخلاقى یا جسمى نقاط ضعف مهمى دارد; اما پس از مدتى از هر نظر موزون و استوار مى گردد و پدر و مادر و همچنین جامعه به وجود او افتخار مى کنند، زیرا آنچه بقا دارد پایان کار است. یا این که براى ساختن بنایى، انسان در ابتدا گرفتار مشکلات عظیمى مى شود; ولى در پایان بنایى خوب و موزون ساخته مى شود که همگان از آن بهره مند مى شوند و مایه آبروى سازنده و جامعه شده و اى بسا جزو آثار ماندگار و باستانى قرار مى گیرد.
همچنین در مورد انسان ها از نظر سعادت و شقاوت، همه ما ـ با قطع نظر از آیات و روایات حسن عاقبت ـ به وجود «حر بن یزید ریاحى» افتخار مى کنیم در حالى که مدتى طولانى از عمرش در خدمت حاکمان ظالم بنى امیه بود، همین که در آخرین ساعات عمرش بیدار شد و شهادت در راه امام حسین(علیه السلام) را بر همه چیز ترجیح داد نام او از فهرست شقاوتمندان حذف گردید و در فهرست سعادتمندان قرار گرفت. به عکس، جمعى از صحابه رسول خدا(صلى الله علیه وآله) را مى بینیم که در آغاز در صف بهشتیان بودند; اما بعد از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آتش جنگ برافروختند و عده زیادى را به کشتن دادند و امروز متأسفانه تاریخ اسلام نام آنها را به نیکى نمى برد.
اینجاست که همه ما دست به دعا برداشته عرضه مى داریم: خداوندا! به ما حسن عاقبت عنایت فرما #مالک_اشتر
#نهج_البلاغه_حكمت_151
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_13
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُواْ كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُواْ أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاء أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاء وَلَـكِن لاَّ يَعْلَمُونَ(13)
وچون به آنان گفته شود، شما نيز همانگونه كه (ساير) مردم ايمان آورده اند ايمان آوريد، (آنها با تكبّر وغرور) گويند: آيا ما نيز همانند ساده انديشان و سبك مغزان، ايمان بياوريم؟! آگاه باشيد! آنان خود بى خردند، ولى نمى دانند.
👌 ارشاد و دعوت اولياى خدا، در منافقان بى اثر است.«قيل...أنؤمن»
👤استاد #قرائتی
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
📱#نرم_افزار 📚 #تفسیر_نور 👤 استاد محسن #قرائتی #تفسیر_قرآن ⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه 🆔 @sahife2
👆این نرم افزار را نصب کنید و از روی آن در این دوره ی تفسیر خوانی با ما همراه باشید
1_529763302.mp3
3.54M
#شرح_صوتی_حکمتها_نهج_البلاغه
❇️چه بسادانشمندی که جهالتش اوراازپای درآورد.یااینکه دانش اوهمراهش باشد امابه حالش سودی ندهد.
#نهج_البلاغه_حكمت_107
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ اعمال روزها و شب های #هفته
🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز #چهارشنبه
👉🏻 1da.ir/rqjEC
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2