eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ حاج ره باید همین‌جور به می‌رسید. خوشا به‌حال حاج قاسم که به آرزویش رسید، او شوق شهادت داشت و برای آن اشک می‌ریخت و داغدار رفقای شهیدش بود. مردم قدر سردار شهید قاسم سلیمانی را دانستند و این ناشی از است؛ این که دلها این جور همه متوجّه میشوند، نشان‌دهنده‌ی این است که یک اخلاص بزرگی در آن مرد وجود داشت، مرد بزرگی بود. 👌 🔴 آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند دردم نهفته به ز طبیبان مدعی باشد که از خزانه غیبم دوا کنند معشوق چون نقاب ز رخ در نمی‌کشد هر کس حکایتی به تصور چرا کنند چون حسن عاقبت نه به رندی و زاهدیست آن به که کار خود به عنایت رها کنند بی معرفت مباش که در من یزید عشق اهل نظر معامله با آشنا کنند حالی درون پرده بسی فتنه می‌رود تا آن زمان که پرده برافتد چه‌ها کنند گر سنگ از این حدیث بنالد عجب مدار صاحب دلان حکایت دل خوش ادا کنند می خور که صد گناه ز اغیار در حجاب بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند پیراهنی که آید از او بوی یوسفم ترسم برادران غیورش قبا کنند بگذر به کوی میکده تا زمره حضور اوقات خود ز بهر تو صرف دعا کنند پنهان ز حاسدان به خودم خوان که منعمان خیر نهان برای رضای خدا کنند دوام وصل میسر نمی‌شود شاهان کم التفات به حال گدا کنند 🔅 برنامه ی روزانه ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ حکایت !!! قسمت اول 🔴 از علی آموز عمل شیر حق را دان مطهر از دغل در غزا بر پهلوانی دست یافت زود شمشیری بر آورد و شتافت او خدو انداخت در روی علی افتخار هر نبی و هر ولی آن خدو زد بر رخی که روی ماه سجده آرد پیش او در سجده‌گاه در زمان انداخت شمشیر آن علی کرد او اندر غزااش کاهلی گشت حیران آن مبارز زین عمل وز نمودن عفو و رحمت بی‌محل گفت بر من تیغ تیز افراشتی از چه افکندی مرا بگذاشتی آن چه دیدی بهتر از پیکار من تا شدی تو سست در اشکار من آن چه دیدی که چنین خشمت نشست تا چنان برقی نمود و باز جست آن چه دیدی که مرا زان عکس دید در دل و جان شعله‌ای آمد پدید آن چه دیدی برتر از کون و مکان که به از جان بود و بخشیدیم جان در شجاعت شیر ربانیستی در مروت خود کی داند کیستی در مروت ابر موسیی بتیه کآمد از وی خوان و نان بی‌شبیه ابرها گندم دهد کان را بجهد پخته و شیرین کند مردم چو شهد ابر موسی پر رحمت بر گشاد پخته و شیرین بی زحمت بداد از برای پخته‌خواران کرم رحمتش افراخت در عالم علم تا چهل سال آن وظیفه و آن عطا کم نشد یک روز زان اهل رجا تا هم ایشان از خسیسی خاستند گندنا و تره و خس خواستند امت احمد که هستید از کرام تا قیامت هست باقی آن طعام چون ابیت عند ربی فاش شد یطعم و یسقی کنایت ز آش شد هیچ بی‌تاویل این را در پذیر تا در آید در گلو چون شهد و شیر زانک تاویلست وا داد عطا چونک بیند آن حقیقت را خطا آن خطا دیدن ز ضعف عقل اوست عقل کل مغزست و عقل جزو پوست خویش را تاویل کن نه اخبار را مغز را بد گوی نه گلزار را ای علی که جمله عقل و دیده‌ای شمه‌ای واگو از آنچ دیده‌ای تیغ حلمت جان ما را چاک کرد آب علمت خاک ما را پاک کرد بازگو دانم که این اسرار هوست زانک بی شمشیر کشتن کار اوست صانع بی آلت و بی جارحه واهب این هدیه‌های رابحه صد هزاران می چشاند هوش را که خبر نبود دو چشم و گوش را باز گو ای باز عرش خوش‌شکار تا چه دیدی این زمان از کردگار چشم تو ادراک غیب آموخته چشمهای حاضران بر دوخته آن یکی ماهی همی‌بیند عیان وان یکی تاریک می‌بیند جهان وان یکی سه ماه می‌بیند بهم این سه کس بنشسته یک موضع نعم چشم هر سه باز و گوش هر سه تیز در تو آویزان و از من در گریز سحر عین است این عجب لطف خفیست بر تو نقش گرگ و بر من یوسفیست عالم ار هجده هزارست و فزون هر نظر را نیست این هجده زبون راز بگشا ای علی مرتضی ای پس سؤ القضا حسن القضا یا تو واگو آنچ عقلت یافتست یا بگویم آنچ برمن تافتست از تو بر من تافت چون داری نهان می‌فشانی نور چون مه بی زبان لیک اگر در گفت آید قرص ماه شب روان را زودتر آرد به راه از غلط ایمن شوند و از ذهول بانگ مه غالب شود بر بانگ غول ماه بی گفتن چو باشد رهنما چون بگوید شد ضیا اندر ضیا چون تو بابی آن مدینهٔ علم را چون شعاعی آفتاب حلم را باز باش ای باب بر جویای باب تا رسد از تو قشور اندر لباب باز باش ای باب رحمت تا ابد بارگاه ما له کفوا احد هر هوا و ذره‌ای خود منظریست نا گشاده کی گود کانجا دریست تا بنگشاید دری را دیدبان در درون هرگز نجنبد این گمان چون گشاده شد دری حیران شود مرغ اومید و طمع پران شود غافلی ناگه به ویران گنج یافت سوی هر ویران از آن پس می‌شتافت تا ز درویشی نیابی تو گهر کی گهر جویی ز درویشی دگر سالها گر ظن دود با پای خویش نگذرد ز اشکاف بینیهای خویش تا ببینی نایدت از غیب بو غیر بینی هیچ می‌بینی بگو برنامه ی - - 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
از-علی-آموز-اخلاص-عمل.mp3
1.76M
!!! اخلاص اخلاص .... همه ی کارها فقط برای حتی کار فرهنگی!!! 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
موانع استجابت_26.mp3
15.29M
۲۶ ⌛️در مکتب دعا، ره صد ساله را یک شبه می‌توان پیمود؛ اگـــر ؛ دعاهایت از جنس و باشند. و سوز ، محصول است ! برای رسیدن به اخلاص چه باید کرد؟ 👤 استاد 🙏لطفا با ما شنونده ی این سلسله گفتگو ها باشید ☑️کانال 🆔 @sahife2
اللّهُمّ إِنّي أَخْلَصْتُ بِانْقِطَاعِي إِلَيْكَ‏ خدايا! بر بريدنم از غير و پيوستنم به تو، خود را خالص و پاك كردم، وَ أَقْبَلْتُ بِكُلّي عَلَيْكَ‏ و با تمام وجودم به حضرتت روي آوردم، وَ صَرَفْتُ وَجْهِي عَمّنْ يَحْتَاجُ إِلَي رِفْدِكَ‏ و از كسي كه نيازمند عطاي توست قطع اميد كردم، وَ قَلَبْتُ مَسْأَلَتِي عَمّنْ لَمْ يَسْتَغْنِ عَنْ فَضْلِكَ‏ و درخواستم را از آن كه از احسان تو بي‏ نياز نيست برگرداندم، 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
✳️رفیق ما (شهید حاج ) با بود پاداش تلاش بی‌وقفه ‌ی او در همه‌ی این سالیان بود 👤 🔴مکن ز غصه شکایت ، که در طریق طلب به راحتی نرسید ، آن که زحمتی نکشید 👈معنی بیت : از رنج واندوه وازمشکلات ِ راه ِ رسیدن به هدف، گِله وشِکوه مکن،باید ازمشکلات هراس نداشته باشی،مشکلات تورا آبدیده کرده وقوی تر خواهندساخت.تازمانی که رنج ومشقّت نکشی به سرمنزل ِ آسایش وراحتی نخواهی رسید. این هم درسی حافظ برای همه ی ِ آنان که درراه ِ رسیدن به هدف،بامشکلاتی مواجه شده وچه بسیاری که پاپَس می کشند ودر ِ نیم گشوده را به روی خویش می بندند.هرکس درمواجهِ باسختی ها ومشکلات،این بیت ِانرژی بخش وروح انگیز رادرذهن ِخودمرورکرده وزمزمه کند،توانی دوباره بازیافته وبه راه ادامه خواهدداد. هرکس زبان به گله و شکایت بازکند وازسختی های راه وخطرات ِ آن به هراسد،ناله برآرد ونِق بزند، انرژی وتوان ِ خویش را ضایع کرده واز ادامه ی ِ راه بازخواهدماند. برآستان ِ تومشکل توان رسید آری عروج برفلکِ سَروری به دشواریست ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
⚫️ جناب آقای حاج حسین علیپور می گفت: یک روز حاج رسول به من گفت: حسین آقا! اگر فردا صبح کاری نداری فردا ساعت شش در سر کوچه ما باش تا با هم به جلسه هیئت لباس فروش ها برویم که حاج نیز در آن جا منبر می رود. فردای آن روز من به همان جایی که با حاج رسول قرار گذاشته بودیم رفتم و با هم به سوی هیئت لباس فروش ها به راه افتادیم. در بین راه از صحبت های حاج رسول متوجه شدم که او انتظار دارد تا من هم در آن هیئت بخوانم، به همین خاطر به او گفتم: حاج رسول! شما لطف دارید که دوست دارید من هم در آن هیئت بخوانم، امّا آنها فارس هستند و من فقط از شعرهای ترکی حفظ هستم و به شعرها و نوحه های فارسی خیلی کم آشنایی دارم. حاج رسول همانند کسانی که توقّع و انتظار نداشته باشند که یک حرف نادرستی را از شخصی بشنوند به یک باره منقلب شد. او در حالی که صدایش را کمی بلند کرده بود با گریه به من گفت: حسین آقا! حقیقت را پیدا کن شما همیشه باید زبان حالت این باشد: زینبم هارا گدیم هارام وار هارا گدیم (یعنی: زینبم کجا بروم؟ من دیگر کجا را دارم و کجامی توانم بروم) حاج رسول با آن گریه و با آن حالتی که آن یک بیت شعر را می خواند به من فهماند که برای یک مدّاح و نوحه خوان اینجا و آن جا و هم زبان و غیر هم زبان و آشنا و غیر آشنا هیچ معنایی ندارد و همیشه باید مانند مصیبت زده های حماسه کربلا باشد. سپس حاج رسول به من گفت: حسین آقا! به شما وصیت و سفارش می کنم تا به جلسه ها و هیئت های غریبه نیز زیاد بروی. من گفتم: حاج رسول! به چه منظوری باید به جلسه های غریبه و ناآشنا بروم؟ او جواب داد: در جلسه های غیر آشناها و غریبه ها نه آنها شما را می شناسند و نه شما آنها را می شناسی، به همین خاطر و حضور قلبت خیلی بیشتر خواهد شد. 🙏لطفا با ما خواننده ی این سلسله نوشته ها باشید 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره بَلَى‏ مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا َ هُمْ يَحْزَنُونَ‏ آرى، كسى كه با به خدا روى آورد و نیكوكار باشد، پس پاداش او نزد پروردگار اوست، نه ترسى بر آنهاست و نه غمگین خواهند شد. 🔴 براى ورود به بهشت، به جاى خیال و آرزو، هم تسلیم خدا بودن و ایمان درونى لازم است و هم عمل صالح بیرونى. «اسلم وجهه لله و هومحسن» 🔴 نیكوكارى باید سیره‌ى انسان باشد، نه به صورت موسمى وفصلى. «هو محسن» 🔴 هر كس خالصانه روى به خدا آورد، هم بهره كامل دارد؛ «فله اجره عند ربه» و هم از هر نوع دلهره بیمه خواهد بود. «لا خوف علیهم» ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ از دعاهای حضرت (سلام الله علیها) 🙏اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ كَلِمَةَ الإِخْلاَصِ وَ خَشْيَتَكَ فِي الرِّضَا وَ الغَضَبِ وَ القَصْدَ فِي الغِنَى وَ الفَقْرِ خداوندا! از تو و اعتقاد خالصانه در توحید را می خواهم، و این که در حالتِ خشم و رضا از تو بترسم و در حالت و غنا اعتدال را رعایت کنم ✍️ شرح حدیث " اینجا " از کتاب «حکمت‌های فاطمی: ترجمه و توضیح چهل حدیث از حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام (راه زندگی ۴)» ، جواد ( متن کامل کتاب اینجا در ) ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ در راه رسیدن به حقایق 📜«بهترین راهی كه آدم می‏تواند به حقایق الهی برسد آن است كه بنا را بر بندگی خدا بگذارد و مخالفت امر خدا را نكند. اگر هم مخالفتی كرد زود باز گردد. اگر اینگونه شد به جای آن‌كه صد سال درس بخواند و با تحقیق و براهین بخواهد به نتیجه برسد، خداوند نوری را در دلش قرار می‌دهد تا همه حقایق را ببیند و درك كند. به جز این راه باید عمری زحمت بكشد تا مقدمات براهین را یاد بگیرد. آن هنگام شاید بتواند مراتب مختلف را اثبات كند. دیگر معلوم نیست كه آیا از حقایق و معارف چیزی بفهمد یا نه. اگر ذهن نیز قبول كند، دل آن را نمی‌پذیرد. اما اگر از اول چنین گفت كه: 🙏«خدایا ما بنده ‏ایم. قبول داریم كه تو خدایی و ما بنده ‏ایم، به ما كمك كن! پیمان می‌بندیم آن اندازه ‏ای كه می‏توانیم در بندگی كوتاهی نكنیم. خودت می‏دانی كه ما ضعیف هستیم و شیطان قوی است. نفس حیله ‏ها دارد. وسائل گمراهی فراهم است. از در و دیوار جاذبه‏ های شیطانی می‏بارد. خودمان را به تو می‏سپاریم. تو كمك كن!» خدا نیز او را آن قدر مورد لطف و رحمت قرار می‌دهد تا همه دشمنانش را از او دور ‏كند. آن قدر عنایت و یاری می‏كند كه هیچ كس نمی‏تواند تصورش را بكند. فقط شرط آن این است كه بنا را بر بندگی بگذارد. به اصطلاح عامی در مقابل خدا باید چوب را انداخت و گفت: 🙏 «خدایا تو خدایی، ما بنده ‏ایم. حكم آن چه تو فرمایی» اگر اینگونه شد، خدا نیز به انسان كمك می‏كند تا خیلی از حقایق را بفهمد». 👤آیت الله ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی بخش دوم: کار برای خدا ( ) ❇️ فاحْذَرُوا مِنَ اللَّهِ مَا حَذَّرَكُمْ مِنْ نَفْسِهِ وَ اخْشَوْهُ خَشْيَةً لَيْسَتْ بِتَعْذِيرٍ؛ وَ اعْمَلُوا فِي غَيْرِ رِيَاءٍ وَ لَا سُمْعَةٍ، فَإِنَّهُ مَنْ يَعْمَلْ لِغَيْرِ اللَّهِ يَكِلْهُ اللَّهُ [إِلَى مَنْ] لِمَنْ عَمِلَ لَهُ. نَسْأَلُ اللَّهَ مَنَازِلَ الشُّهَدَاءِ وَ مُعَايَشَةَ السُّعَدَاءِ وَ مُرَافَقَةَ الْأَنْبِيَاءِ. 👈 حضرت علی که درود خدا بر او باد در ادامه این خطبه فرمودند: پس بترسيد از خدا، بترسيد از آن چيزها كه خدا شما را از آنها بيم داده است. و بترسيد، ولى نه از آن گونه كه عذرخواه گناهانتان باشد. كارهاى نيك به جاى آوريد ولى نه به قصد و خودنمايى كه مردم ببينند يا از ديگرى بشنوند. زيرا هركس عملى را نه براى خدا انجام دهد خدا سزاى عملش را به كسى حوالت كند كه به خاطر او عمل كرده است. از خدا مى طلبم مقام و مرتبت ان را و زيستن با مندان و نيكبختان را و و مرافقت با پيامبران را. http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه 👌 شرح این خطبه ی نورانی را در زیر بخوانید: 👇 👈 راه وصول به مقامات صالحان * مهمترين شرط عمل، اخلاص نيّت است 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره وَمَاذَا عَلَيْهِمْ لَوْ ءَامَنُواْ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْأَخِرِ وَأَنْفَقُواْ مِمَّا رَزَقَهُمُ اللَّهُ وَكَانَ اللَّهُ بِهِمْ عَلِيماً و بر ایشان چه مى شد، اگر به خداوند و روز قیامت ایمان مى آوردند و از آنچه خداوند، روزى آنان كرده (از روى ، نه ) مى كردند؟ و خداوند به نیّت آنان داناست. 👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
3 ❇️ اقرار قلبى به جنايت نفس و غضبناك كردن حق تعالى بايد در پوشش درونى دل باشد و تنها او و خداوند بداند و هرگز كسى را خبر نكند. اصبغ بن نباته مى‏گويد: مردى خدمت امير المؤمنين عليه السلام رسيد و گفت: اى اميرمؤمنان! من زنا كردم مرا پاك گردان، امير روى خود را از او برگرداند، سپس فرمود: بنشين. آنگاه رو به مردم كرد و فرمود: اگر كسى از شما اين گناه را مرتكب شود آيا نمى‏تواند آن را بپوشاند، همچنان كه خدا بر او پوشانده است؟ پس از اين برخورد حضرت معلوم شد كه اعتراف به گناه نزد مردم به طور كلى ناپسند و شكستن حرمت بنده خداست. از آداب دعا كردن، اقرار به گناه است، خواننده حق بايد در شروع خواسته به گناهان مقرّ و معترف و توبه كننده باشد. حضرت صادق عليه السلام در آداب دعا چنين مى‏فرمايد: در دعا ابتدا بايد خدا را ستود، سپس به گناه اعتراف نمود و آنگاه حاجت را خواست؛ سوگند به حق كه بنده تنها با اقرار به گناه از گناه خارج مى‏شود. بنابراين در اقرار به گناه پنج فايده است: اوّل: به خداى تعالى. دوّم: شكستگى قلب كه فضيلت بسيار دارد. سوّم: حصول رقّت و دلسوزى كه نشانه است و آن هنگام پذيرفته مى‏شود. چهارم: و باعث شود كه از بهترين آداب دعاست. پنجم: موافقت با امر امام صادق عليه السلام است كه روايت آن گذشت. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏6، ص: 395 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_12 3 ❇️ گواراترين زندگى را كسى دارد كه به آنچه قسمت او كرده‏اند؛ خرسند باشد و اين سبب اندوه‏زدايى و آسايش روحى و روانى خواهد بود و به فرسودگى جسمى و بيمارى‏هاى بدنى گرفتار نشود. امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد: در تورات نوشته شده است: آدميزاد! هر گونه خواهى باش، هر گونه كه باشى جزا بينى؛ هر كه به و اندك خدا قانع باشد، خداوند نيز به اندك عمل او قناعت كند و هر كه به اندك مال رضايت دهد زحمتش كم شود و درآمدش پاكيزه گردد و از مرز زشتكارى بيرون برود. پس آن كه به اندك قسمت خود رضايت بدهد، خداوند به او بركت مى‏دهد و اعمال كوچك او را هم مى‏پذيرد و نورانيت در چشم و دل او پديد مى‏آيد. و كسى كه به اندك قانع باشد ثروت بسيار آن، هر چه هم گرد آورده باشد او را بى‏نياز نمى‏كند و حساب خود را در قيامت سنگين‏تر مى‏سازد. در روايت آمده كه: تفسير «حساباً يسيراً» يعنى آسان كه عبارت از دادن به كارهاى نيك و چشم پوشى از گناهان است. اگر كسى در حساب كشى، سؤال پيچ شود و چون و چرا در كار بيايد به يقين عذاب مى‏شود. بنابراين ارتباط با خدا و و پرهيزكارى از اسباب آسان پذيرى خداوند است هر چند عمل به نظر انسان ناچيز آيد ولى حق تعالى او را به پاداش بزرگ برابرى خواهد نمود. امام صادق عليه السلام در جبران اندك‏ها و كاستى‏ها به لطف الهى مى‏فرمايد: اجْتَهَدْتُ فى‏ العِبادَةِ وَ أَنَا شابٌّ فَقالَ لى‏ أَبى‏: يا بُنَىَّ دُونَ ما أَراكَ تَصْنَعُ، فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ إِذا أَحَبَّ عَبْداً رَضِىَ عَنْهُ بِالْيَسيرِ زمانى كه جوان بودم در عبادت بسيار مى‏كوشيدم. پدرم به من فرمود: پسرم! كمتر از آنچه مى‏بينم عبادت كن؛ زيرا خداوند عزيز و بزرگ، هرگاه بنده‏اى را دوست داشته باشد به عبادت اندك او خرسند گردد. امام كاظم عليه السلام هم در اين زمينه به هشام بن حكم مى‏فرمايد: يا هِشامُ! قَليلُ العَمَلِ مِنَ العاقِلِ مَقْبُولٌ مُضاعَفٌ وَ كَثيرُ العَمَلِ مِنْ اهْلِ الهَوَى‏ وَ الْجَهْلِ مَرْدُودٌ اى هشام! كار اندك خردمند پذيرفته و دو چندان مى‏شود و كار بسيار اهل هوس و نادانى ردّ مى‏شود. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏6، ص: 411 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
معناى حكم نمودن امام درباره ‏ى خودش، كه ضمن دعا آمده است با یک روایت از امیر المومنین علی علیه السلام: ان للدعاء اربع خصال: اخلاص السريره و احضار النيه و معرفه الوسيله و الانصاف فى المساله. چهار خصلت در بايد رعايت شود: اول ضمير، دوم حاضر ساختن در دل، سوم شناخت وسيله ‏ى ، چهارم انصاف دادن در امر مورد درخواست.
4 رحمه الله‏ ✳️ حضرت رحمه الله در توضيح در كتاب اربعين ( ) خود مى‏فرمايد: «بدان كه: از براى اخلاص تعريف هائى كرده‏اند كه ما بعضى از آنها را از اصحاب سلوك و معارف به طريق اجمال نقل مى‏كنيم. حكيم سالك جناب خواجه مى‏فرمايد: الْاخْلاصُ تَصْفِيَةُ الْعَمَلِ مِنْ كُلِّ شَوْبٍ. اخلاص صافى نمودن عمل از هر خلطى است. و اين اعم است از آن كه شوب رضاى خود داشته باشد، يا شوب به رضاى مخلوقات ديگر. از شيخ بهائى از قول اصحاب قلوب است: تَنْزيهُ الْعَمَلِ انْ يَكُونَ لِغَيْرِ اللّهِ فيهِ نَصيبٌ. پاكيزه نمودن عمل است از اين كه براى غير خدا در آن بهره‏اى باشد. وَقيلَ: انْ لايُريدَ عامِلُهُ عَلَيْهِ عِوَضاً فِى الدَّارَيْنِ. و گفته شده اخلاص به اين است كه عمل كننده در برابر عملش عوض و مزدى در دو دنيا نخواهد. و از صاحب «غرايب البيان» نقل شده است كه خالصان آنها هستند كه عبادت خدا كنند به طورى كه نبينند خود را درعبوديت او و نه عالم و اهل آن را و تجاوز نكنند از حد عبوديت در مشاهده ربوبيت.» https://eitaa.com/sahife2/54300 ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏8، ص: 231 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
مقدمه ✳️ در جملات عرشى و نورانى دعا به سه موضوع اشاره شده است: 1- ‏ 2- 3- ‏ اين سه واقعيت را از دريچه آيات قرآن و روايات اگر بنگريم حظّ وافر و نصيب كامل متوجه ما مى‏گردد، و زمينه‏اى براى دنيا و آخرت ما مى‏شود، و قلب را به اشتياق عمل صالح و نفرت از سيئات به حركت مى‏آورد. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 161 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
https://eitaa.com/sahife2/61909 1- 1‏ ✳️ تا كسى بر مراتب كفر و شرك و فسق اطلاع نداشته باشد، و از اين بندهاى شيطانى و هوائى آزاد نگردد، و مفهوم واقعى‏ لا اله الّا اللَّه، و لاحَوْلَ و لاقُوَّةَ الَّا بِاللَّه، وَ لامُؤَثِّرَ فِى الوُجُودِ الّا اللَّه، وَ لَيْسَ فِى الدّارِ غَيْرُهُ دَيّارٌ ، در ذات جانش تجلّى نكند، و علماً و عملًا وارد اين فضاى عرشى و ميدان ملكوتى، و سرزمين معنوى، و مملكت روحانى نگردد، مزه شيرين اخلاص را چه در ايمان و چه در اخلاق و چه در عمل نخواهد چشيد. مگر ممكن است انسان دچار هزار حجاب ظلمانى باشد، و قدرت ديدن يار را از پس آن همه حجاب داشته، و بتواند محض او حركت كند. امام خمينى رحمه الله كه خود مزه اخلاص در عمل را چشيده بود در كتاب «» مى‏گويد: «يكى از مهمات آداب نيّت كه از مهمات جميع عبادات و از دستورهاى كليّه شامله است، اخلاص مى‏باشد و حقيقت آن تصفيه نمودن عمل است از شائبه غير خدا و صافى نمودن سرّ است از رؤيت غير حق تعالى در جميع اعمال صوريه و لبّيّه و ظاهريه و باطنيّه و كمال آن ترك غير است مطلقاً و پانهادن بر انيّت و انانيت و غير و غيريت است يكسره. قال اللَّه تعالى: الا لِلّهِ الدّينُ الْخالِصُ» «زمر 3» آگاه باشيد! كه دين خالص ويژه خداست. اگر يكى از حظوظ نفسانيه و شيطانيه در دين باشد خالص نخواهد بود، و آنچه خالص نيست حق تعالى اختيار نفرموده و آنچه شائبه غيريت و نفسانيّت دارد از حدود دين خارج است. وَ ما امِرُوا الّا لِيَعْبُدُوا اللّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّينَ» «بینه 5» در حالى كه فرمان نيافته بودند جز آن كه خدا را بپرستند، و ايمان و عبادت را براى او از هرگونه شركى خالص كنند. مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيا نُؤْتهِ مِنْهَا وَ ما لَهُ فِى الْآخِرَةِ مِنْ نَصيبٍ» «شورا 20» كسى كه زراعت دنيا را بخواهد، اندكى از آن را به او مى‏دهيم، ولى او را در آخرت هيچ بهره و نصيبى نيست. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 162 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1- 2 هجرت صورى و معنوى ✳️ رسول خدا صلى الله عليه و آله مى‏فرمايد: لِكُلِّ امْرِئٍ مانَوى‏، فَمَنْ كانَ هِجْرَتُهُ الَى اللّهِ وَ رَسُولِهِ فَهِجْرَتُهُ الَى اللّهِ وَ رَسُولِهِ، وَ مَنْ كانَ هِجْرَتُهُ الى دُنْيا يُصيبُها، اوِ امْرَأةٍ يَنْكَحُها فَهِجْرَتُهُ الى ما هاجَرَ الَيْهِ. براى هر كس همان است كه نيّت آن را كرده است، پس هر آن كس كه نيتش از هجرت، خدا و رسول او باشد، پس هجرت او به خدا و رسول است، و اگر نيتش از هجرت رسيدن به دنيا يا ازدواج با يك زن باشد، بدون شك هجرتش به سوى همان خواهد بود. وَ مَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهاجِراً الَى اللّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ اجْرُهُ عَلَى اللّهِ» «نساء 100» و كسى كه از خانه خود به قصد مهاجرت به سوى خدا و پيامبرش بيرون رود، سپس مرگ او را دريابد، مسلّماً پاداشش بر خداست. آيه شريفه ممكن است متكفّل جميع مراتب اخلاص باشد، يكى هجرت صورى كه به بدن واقع نشود، و اين هجرت اگر خالص براى خدا و رسول نباشد، بلكه براى حظوظ نفسانى انجام گيرد، هجرت الى اللَّه و رسوله نيست و اين مرتبه اخلاص صورى فقهى است. و ديگر هجرت معنوى و مسافرت باطنى است كه مبدء آن بيت مظلمه نفس است و غايت آن خداى تعالى و رسول اوست كه آنهم به حق برگردد؛ زيرا كه رسول بما هو رسول استقلال ندارد، بلكه آيت و مرآت و نماينده است، پس هجرت او هجرت به حق است، حبّ خاصان خدا حب خداست. پس محصل معناى آيه شريفه به حسب اين احتمال آن است كه كسى كه به مهاجرت معنوى و سفر قلبى عرفانى از بيت نفس و منزل انانيّت خارج شد و مهاجرت الى اللَّه كرد بدون ديد خود و نفسانيت و حيثيت خود جزاى او با حق تعالى است، و اگر سالك در سلوك الى اللَّه يكى از حظوظ نفسانيه را طالب باشد ولو وصول به مقامات، بلكه گرچه وصول به قرب حق كه براى رسيدن خود به قرب حق باشد، اين سلوك الى اللَّه نيست بلكه سالك خارج از بيت نشده، بلكه مسافر در جوف بيت است، از گوشه‏اى به گوشه‏اى، و از زاويه‏اى به زاويه‏اى! پس سفر اگر در مراتب نفس شد، و براى رسيدن به كمالات نفسانيه، سفر الى اللَّه نيست بلكه من النفس الى النفس است، ولى سالك را براى سفر الى اللَّه، اين سفر ناچار پيش آمد كند، و جز كمّل از اوليا عليهم السلام نتواند كسى سفر ربانى بى سفر نفسانى كند فقط اين شأن براى كمّل است و شايد آيه شريفه: سَلامٌ هِىَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ» «قدر 5» اين شب تا برآمدن سپيده‏دم [سراسر] سلام و رحمت است. اشاره به اين سلامت از تصرّفات شيطانى و نفسانى باشد در جميع مراتب سير در ليالى مظلمه طبيعت كه براى كمّل ليلة القدر است تا طلوع فجر القيامة كه براى كمّل رؤيت جمال احديت است، و اما غير آنها در جميع مراتب سير به سلامت نيستند، بلكه در اوائل امر هيچ سالكى از تصرفات شيطانيه خارج نيست. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 163 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1- 3 ✳️ اين مرتبه از اخلاص كه سلامت از اول مرتبه سير الى اللَّه تا آخر مراتب آن كه حصول موت حقيقى است، بلكه پس از حيات ثانوى حقانى كه صحو بعد المحو است براى اهل سلوك و متعارف از اصحاب معرفت و رياضت دست ندهد، و علامت اين نحو از خلوص آن است كه غوايت شيطان را درراهى نيست، و طمع شيطان از آنها يكسره بريده است. چنانچه در آيه شريفه مى‏فرمايد: قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَاغْوِيَنَّهُمْ اجْمَعينَ* الّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخلَصِينَ» «ص 82» گفت: به عزتت سوگند همه آنان را گمراه مى‏كنم* مگر بندگان خالص شده‏ات را. و در اين جا اخلاص به عين عبد نسبت داده شده نه به فعل عبد و اين مقامى است بالاتر از اخلاص در عمل. و شايد حديث معروف نبوى كه مى‏فرمايد: مَنْ اخْلَصَ لِلّهِ ارْبَعينَ صَباحاً جَرَتْ يَنابيعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ الَى لِسانِهِ. هر كس عمل خود را براى خداوند كند چشمه ‏هاى از قلبش بر زبانش جارى مى ‏شود. مراد جميع مراتب اخلاص باشد يعنى اخلاص عملى و صفتى و ذاتى، و شايد هم ظهور در اخلاص ذاتى داشته باشد كه مراتب اخلاص ديگر از لوازم اوست. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 164 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1- 4 ‏ 1 ✳️ مرتبه اول : يكى از مراتب اخلاص تصفيه عمل است، چه عمل قلبى يا قالبى از شائبه رضاى مخلوق، و جلب قلوب آنها چه براى محمدت يا براى منفعت يا براى غير آن، و در مقابل اين اتيان عمل است رياءً، و اين رياى فقهى است، و از همه مراتب ريا پست‏تر و صاحب آن از همه مرائى‏ها بى ارزش‏تر و خسيس‏تر است. مرتبه دوم: تصفيه عمل است از حصول مقصودهاى دنيوى و مآرب زائله فانيه، گرچه داعى آن باشد كه خداى تعالى به واسطه اين عمل عنايت كند، مثل خواندن نماز شب براى توسعه روزى و اتيان صلاة اول ماه مثلًا براى سلامت از آفات آن ماه و دادن صدقات براى سلامتى و ديگر مقصدهاى دنيوى. و اين مرتبه از اخلاص را بعضى از فقها عليهم الرحمة شرط صحت عبادات شمرده‏اند، در صورتى كه اتيان عمل براى رسيدن به آن مقصود باشد، و اين خلاف‏ تحقيق است به حسب قواعد فقهيه، گرچه پيش اهل معرفت اين نماز را به هيچ وجه ارزش نيست، و مثل ساير كسب‏هاى مشروعه است بلكه شايد از آن نيز كمتر باشد. مرتبه سوم: تصفيه آن است از رسيدن به جنّات جسمانيه و حور و قصور و امثال آن از لذّات جسمانيه، و مقابل آن عبادات اجيران است، چنانچه در روايات شريفه است، و اين نيز در نظر اهل اللّه چون ساير كسب هاست، الّا اين كه اين كاسب اجرتش بيشتر و بهتر است، در صورتى كه قيام به امر كند و از مفسدات صوريه عمل را تخليص كند. مرتبه چهارم: آن است كه عمل را تصفيه كند از خوف عقاب و عذاب‏هاى جسمانى موعود، و مقابل آن عبادت عبيد است چنانچه در روايت است، و اين عبادت نيز در نظر اصحاب قلوب قيمتى ندارد، و از نطاق عبوديت خارج است و در نظر اهل معرفت فرق نكند كه انسان عملى را بكند از خوف حدود و تعزيرات در دنيا يا خوف عقاب و عذاب آخرتى، يا براى رسيدن به زن‏هاى دنيايى، يا براى رسيدن به زن‏هاى بهشتى، در اين كه هيچ يك براى خدا نيست و داعى بر داعى امر است كه مطابق قواعد فقهيّه عمل را از بطلان صورى خارج كند، ولى دربازار معرفت اين متاع را ارزشى نباشد. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 165 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) "هنگام سختی و رنج و مشکل شدن کارها" : https://eitaa.com/sahife2/61908 (3 موضوع ) 👇 https://eitaa.com/sahife2/61909 🆔 @sahife2
1- 4 ‏ 2 ✳️ مرتبه پنجم: تصفيه عمل است از رسيدن به سعادات عقليه و لذّات روحانيه دائمه ازلّيه ابديه، و منسلك شدن در سلك كروبيّين و منخرط شدن در جرگه عقول قادسه و ملائكه مقربين. و در مقابل آن عمل نمودن براى اين مقصد است، و اين درجه گرچه درجه بزرگ عالى و مهمى است و حكما و محققين به اين مرتبه از سعادت خيلى اهميّت دادند و براى آن ارزش قائل شدند، ولى در مسلك اهل اللَّه اين مرتبه نيز از نقصان سلوك، و سالك آن نيز كاسب و از اجيران به شمار مى‏رود، گرچه در متجر و مكسب با سايرين فرق‏ها دارد. و در ازاى اين مرتبه كه مرتبه ششم است، تصفيه آن است از خوف عدم وصول به اين لذات و حرمان از اين سعادات و در مقابل عمل براى اين مرتبه از خوف است، و اين نيز گرچه مرتبه عاليه‏اى است و از حد اشتهاى امثال نويسنده خارج است، ولى در نظر اهل اللّه اين نيز عبادت عبيد است و عبادت معلّل است. مرتبه هفتم: تصفيه آن است از وصول به لذات جمال الهى و رسيدن به بهجت‏هاى انوار سبحات غير متناهى كه عبارت از جنّت لقا است، و اين مرتبه يعنى جنت لقا از مهمات مقامات اهل معرفت و اصحاب قلوب است و دست آمال نوع از آن كوتاه است و اوحدى از اهل معرفت به سعادت اين شرف مشرفند. و اهل حب و جذبه از كمّل اهل اللَّه و اصفياء اللَّه هستند ولكن اين كمال مرتبه كمّل اهل اللَّه نيست بلكه از مقامات معمولى سرشار آنهاست. و اين كه در ادعيه مثل مناجات شعبانيه حضرت امير المؤمنين و اولاد طاهرينش اين مرتبه را خواسته، يا اشاره به داشتن آن نموده نه آن كه مقامات آنها منحصر به همين مرتبه است، چنانچه مرتبه هشتم كه در ازاى اين مرتبه است و آن عبارت است از تصفيه عمل از خوف فراق نيز از كمال مقامات كمّل نيست. و اين كه جناب امير المؤمنين عليه السلام: كَيْفَ اصْبِرُ عَلى فِراقِكَ. چگونه دورى تو را تحمل كنم. گويد: از مقامات معمولى سرشار او و مثل اوست. بالجمله تصفيه عمل از اين دو مرتبه نيز در نزد اهل اللَّه لازم است و عمل به آن معلل و از حظوظ نفسانيه خارج نيست، و اين كمال خلوص است و پس از اين مراتب ديگرى است كه از حدود خلوص خارج و در تحت ميزان توحيد و تجريد و ولايت است. و بيان آن اين جا مناسب نيست. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 166 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2