🌹نتیجه #سوء_ظن به #رزق خدا
⬅️حاج آقا #مجتبی_تهرانی ره
#صحیفه_سجادیه
#دعا_بیست_نهم_1
🔹اللَّهُمَّ إِنَّكَ ابْتَلَيْتَنَا فِى أَرْزَاقِنَا بِسُوءِ الظَّنِّ حَتَّى الْتَمَسْنَا أَرْزَاقَكَ مِنْ عِنْدِ الْمَرْزُوقِين
🔸خدايا تو ما را در روزى به سوء ظن آزمايش فرمودى تا آن كه روزى تو را از روزى خواران تو خواستيم 🔸
🌹رُوِیَ عَن رَسوُل الله صلّی الله عَلیه وَآله و سَلَّم قال:
خِصلَتانِ لا تَجْتَمِعانِ فی مُؤمِنٍ اَلْبُخْلُ وَ سُوءُ الظَّنِّ بِالرِّزْقِ
🌹پیامبر اکرم«صلّی الله علیه و آله و سلَّم» فرمودند:
دو صفت است که در مؤمن جمع نمیشود؛ بخل و گمان بد به روزی.
🌹#شرح حدیث:
⬅️در این روایت كه از پیغمبر اكرم هست، حضرت می فرماید كه دو خصلت هست كه هیچ وقت در مؤمن نمیآید و در او جمع نمیشود:
🌹اوّل: مسأله بخل را میفرمایند. بخل؛ از رذائل نفسانی است و معنایش هم این است که انسان در جایی كه شرعاً و عقلاً سزاوار است از نعمتهایی را كه خدا به او داده مصرف كند، مصرف نكند. (شرعاً و عقلاً). یك بخل داریم، یك اسراف داریم. بخل معنایش این است به اینكه من شرعاً وظیفه دارم مصرف بكنم، خرج نمیكنم. دارم ولی استفاده نمیكنم. اسراف معنایش این است که بیجا خرج میکنم. نباید مصرف کنم ولی مصرف میکنم. كنار بخل که بگذاری اسراف معنایش این است به اینكه جایی كه آدم شرعاً سزاوار نیست خرج بكند، نعمت الهیّه را هدر بدهد. این راجع به بخل بود که نسبت به خودمان است.
🌹مطلب دوّمی كه در این روایت پیغمبراكرم میفرماید، میگوید: «وَ سوُءِالظَّنِّ بِالرِّزْقِ». این یعنی چه؟ این آن جاهایی است كه تو هر چه خدا را خواستی وسیله بكنی، كارسازی پیدا نكرد. من تقریباً سعی میکنم روایاتی كه میخوانم كمی مرتبط با هم باشد. بگو ببینم در دلت چه خبر است؟ اینجاست كه سوءظن و بد گمانی نسبت به رزق پیدا میكنی. یعنی به اینكه اینجا سزاوار بود خدا به من بده، نداد. میفهمی معنایش یعنی چی؟ خوب دقت كنید كلمه اوّل راجع به خودت است. آن راجع به خودت را میآیی روی خداوند پیاده میکنی. یعنی خدا نعوذ بالله بخل ورزید. بخل را معنا كردم دیگر؛ یعنی سزاوار بود به من بده، نداد. این عین بخل است . یك وقت بخل را نسبت به خودت میگویی، یك وقت نعوذ بالله نسبت به خدا « سوء ظَّنِ بالرِّزق»، معنایش بخل نسبت دادن به خداست؛ كه سزاوار بود به من بده بخل ورزید و به من نداد. نعوذ بالله. فهمیدی؟ اگر آنجا كارسازی پیدا نكرد از نظر ظاهری، میآیی از این طرف از نظر درونی چه كار میكنی؟ گاهی هم به شما بگویم که شما به زبان میآورید و متوجّه هم نمیشوید. همه شما این حرف من را گوش كنید. میخواهم اینها را بگویم یاد بگیرید؛ كه یك چیزهایی از دهانتان بیرون میآید، مواظب باشید! میگویی خدا نخواست. بگو ببینم اینكه میگویی خدا نخواست، با این جمله غرضت این است كه مصلحتم نبود و بجا نبود خدا به من بده، نداد. این را میخواهی بگویی؟ كه در عمق دلم راضیام. یا نه! میخواهی بگویی خدا نعوذ بالله بخل ورزید؟! كدام اینها را میخواهی بگویی؟ حواست جمع باشد. «خدا نخواستهایی» كه از دهانتان بیرون میآید، یك وقت نكند كنارش بخواهی بگویی خدا بخل ورزید!! یعنی بجا بود به من بدهد نداد... آن وقت خیال میكنی كه تو خداپرستی؟
مشكلت اینجاست. نمیفهمی این كه از دهانت بیرون آمد، اگر با نارضایتی نسبت به خدا باشد، یك گره دیگر میاندازی در كارت.
🌹 اللهم صلّ علی محمّد و آل محمّد
#بیست_نهم #روزی
👁کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
هدایت شده از انس با صحیفه سجادیه
🌹نتیجه #سوء_ظن به #رزق خدا
⬅️حاج آقا #مجتبی_تهرانی ره
#صحیفه_سجادیه
#دعا_بیست_نهم_1
🔹اللَّهُمَّ إِنَّكَ ابْتَلَيْتَنَا فِى أَرْزَاقِنَا بِسُوءِ الظَّنِّ حَتَّى الْتَمَسْنَا أَرْزَاقَكَ مِنْ عِنْدِ الْمَرْزُوقِين
🔸خدايا تو ما را در روزى به سوء ظن آزمايش فرمودى تا آن كه روزى تو را از روزى خواران تو خواستيم 🔸
🌹رُوِیَ عَن رَسوُل الله صلّی الله عَلیه وَآله و سَلَّم قال:
خِصلَتانِ لا تَجْتَمِعانِ فی مُؤمِنٍ اَلْبُخْلُ وَ سُوءُ الظَّنِّ بِالرِّزْقِ
🌹پیامبر اکرم«صلّی الله علیه و آله و سلَّم» فرمودند:
دو صفت است که در مؤمن جمع نمیشود؛ بخل و گمان بد به روزی.
🌹#شرح حدیث:
⬅️در این روایت كه از پیغمبر اكرم هست، حضرت می فرماید كه دو خصلت هست كه هیچ وقت در مؤمن نمیآید و در او جمع نمیشود:
🌹اوّل: مسأله بخل را میفرمایند. بخل؛ از رذائل نفسانی است و معنایش هم این است که انسان در جایی كه شرعاً و عقلاً سزاوار است از نعمتهایی را كه خدا به او داده مصرف كند، مصرف نكند. (شرعاً و عقلاً). یك بخل داریم، یك اسراف داریم. بخل معنایش این است به اینكه من شرعاً وظیفه دارم مصرف بكنم، خرج نمیكنم. دارم ولی استفاده نمیكنم. اسراف معنایش این است که بیجا خرج میکنم. نباید مصرف کنم ولی مصرف میکنم. كنار بخل که بگذاری اسراف معنایش این است به اینكه جایی كه آدم شرعاً سزاوار نیست خرج بكند، نعمت الهیّه را هدر بدهد. این راجع به بخل بود که نسبت به خودمان است.
🌹مطلب دوّمی كه در این روایت پیغمبراكرم میفرماید، میگوید: «وَ سوُءِالظَّنِّ بِالرِّزْقِ». این یعنی چه؟ این آن جاهایی است كه تو هر چه خدا را خواستی وسیله بكنی، كارسازی پیدا نكرد. من تقریباً سعی میکنم روایاتی كه میخوانم كمی مرتبط با هم باشد. بگو ببینم در دلت چه خبر است؟ اینجاست كه سوءظن و بد گمانی نسبت به رزق پیدا میكنی. یعنی به اینكه اینجا سزاوار بود خدا به من بده، نداد. میفهمی معنایش یعنی چی؟ خوب دقت كنید كلمه اوّل راجع به خودت است. آن راجع به خودت را میآیی روی خداوند پیاده میکنی. یعنی خدا نعوذ بالله بخل ورزید. بخل را معنا كردم دیگر؛ یعنی سزاوار بود به من بده، نداد. این عین بخل است . یك وقت بخل را نسبت به خودت میگویی، یك وقت نعوذ بالله نسبت به خدا « سوء ظَّنِ بالرِّزق»، معنایش بخل نسبت دادن به خداست؛ كه سزاوار بود به من بده بخل ورزید و به من نداد. نعوذ بالله. فهمیدی؟ اگر آنجا كارسازی پیدا نكرد از نظر ظاهری، میآیی از این طرف از نظر درونی چه كار میكنی؟ گاهی هم به شما بگویم که شما به زبان میآورید و متوجّه هم نمیشوید. همه شما این حرف من را گوش كنید. میخواهم اینها را بگویم یاد بگیرید؛ كه یك چیزهایی از دهانتان بیرون میآید، مواظب باشید! میگویی خدا نخواست. بگو ببینم اینكه میگویی خدا نخواست، با این جمله غرضت این است كه مصلحتم نبود و بجا نبود خدا به من بده، نداد. این را میخواهی بگویی؟ كه در عمق دلم راضیام. یا نه! میخواهی بگویی خدا نعوذ بالله بخل ورزید؟! كدام اینها را میخواهی بگویی؟ حواست جمع باشد. «خدا نخواستهایی» كه از دهانتان بیرون میآید، یك وقت نكند كنارش بخواهی بگویی خدا بخل ورزید!! یعنی بجا بود به من بدهد نداد... آن وقت خیال میكنی كه تو خداپرستی؟
مشكلت اینجاست. نمیفهمی این كه از دهانت بیرون آمد، اگر با نارضایتی نسبت به خدا باشد، یك گره دیگر میاندازی در كارت.
🌹 اللهم صلّ علی محمّد و آل محمّد
#بیست_نهم #روزی
👁کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_220
◀️ نکوهش #سوء_ظن ( #قضاوت با ظنّ و گمان )
وَ قَالَ (علیه السلام): لَيْسَ مِنَ الْعَدْلِ، الْقَضَاءُ عَلَى الثِّقَةِ بِالظَّنِ.
علی علیه السلام که درود خدا بر او فرمودند : داورى با گمان بر افراد مورد اطمينان ، دور از عدالت است.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ #سوء_ظن درباره دوستان مورد اطمینان ظلم است:
قسمت اول
📜 امام(علیه السلام) در این کلام حکیمانه، به نکته قابل ملاحظه اى مربوط به روابط اجتماعى اشاره مى کند و مى فرماید: «داورى در حق افراد مورد اطمینان، با تکیه بر گمان، عدالت نیست»; (لَیْسَ مِنَ الْعَدْلِ الْقَضَاءُ عَلَى الثِّقَةِ بِالظَّنِّ).
مى دانیم یکى از دستورات قرآنى و روایى این است که در حق مسلمانان سوء ظن نداشته باشید. قرآن مجید مى گوید: «(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ); اى کسانى که ایمان آورده اید از بسیارى از گمان ها بپرهیزید، چرا که بعضى از گمان ها گناه است».
در حکمت #نهج_البلاغه_حكمت_360 نیز بر این معنا تأکید شده است. آنجا که امام(علیه السلام) مى فرماید: «لاَ تَظُنَّنَّ بِکَلِمَة خَرَجَتْ مِنْ أَحَد سُوءاً وَأَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِی الْخَیْرِ مُحْتَمَلاً; هر سخنى که از دهان کسى خارج شد تا احتمال صحت در آن مى دهى حمل بر فساد مکن». دلیل آن هم روشن است، زیرا سوء ظن پایه هاى اعتمادِ عمومى را که سرچشمه همکارى است متزلزل مى سازد.
حال اگر آن شخصى که انسان به او سوء ظن پیدا مى کند کسى باشد که سوابق حسنه او بر ما روشن است و در یک کلمه به تعبیر امام(علیه السلام)، «ثقه» محسوب شود به یقین قضاوت درباره چنین شخصى با ظن و گمانِ بدون دلیل، عادلانه نیست.
بعضى از شارحان نهج البلاغه این گفتار حکیمانه را به صورت مسئله اى اصولى (اصول فقه) عنوان کرده اند و آن این است که هر گاه مطلبى به دلیل معتبر ثابت شود، عدول از آن جز با دلیل معتبر جایز نیست و حدیث معروف باب استصحاب: «لا تَنْقُضِ الْیَقینَ بِالشَّکِ» را اشاره به آن مى دانند.
بعضى از شارحان نیز قضاء را در اینجا به معناى قضاوت مصطلح; یعنى داورى براى فصل خصومت گرفته اند که قاضى نمى تواند در برابر شخص مورد اعتماد، با ظن و گمانش قضاوت کند. ولى ظاهر این است که این حدیث شریف معناى وسیع و گسترده اى دارد و اشاره به یک مفهوم گسترده اخلاقى است که عدالت در آن مانع از داورى درباره اشخاص مورد اعتماد به ظن و گمان مى شود.
ادامه دارد ...
#نهج_البلاغه_حكمت_220
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ #سوء_ظن درباره دوستان مورد اطمینان ظلم است:
قسمت 2
📜 البته افراد متهم; یعنى کسانى که سوء سابقه دارند یا ظاهر آنها ظاهر قابل اعتمادى نیست از این حکم خارج اند. البته نه به این معنا که انسان بى دلیل آنها را متهم کند، بلکه به این معنا که انسان از آنها احتیاط نموده و بر حذر باشد. شبیه این گفتار حکیمانه احادیث دیگرى است که با تعبیرات متفاوتى این موضوع را دنبال مى کند: در غررالحکم از آن حضرت نقل شده که فرمود: «سُوءُ الظَّنِّ بِالْمُحْسِنِ شَرُّ الاْثْمِ وَأقْبَحَ الظُّلْمِ; #سوء_ظن به نیکوکار بدترین گناه و زشت ترین ستم هاست».
در حدیث دیگرى در همان کتاب مى خوانیم: «سُوءُ الظَّنِّ بِمَنْ لا یَخُونُ مِنَ اللُّؤْمِ; سوء ظن به کسى که خیانت نمى کند نشانه پستى و لئامت است».
در حدیث جالب دیگرى در همان کتاب آمده است که امام(علیه السلام) مى فرماید: «شَرُّ النّاسِ مَنْ لا یَثِقُ بِأحَد لِسُوءِ ظَنِّهِ وَلا یَثِقُ بِهِ أحَدٌ لِسُوءِ فِعْلِهِ; بدترین مردم کسى است که به سبب سوء ظنى که دارد به هیچ کس اعتماد نمى کند و (نیز) هیچ کس به سبب سوء فعلش به او اعتماد ندارد».
کوتاه سخن این که از نظر آداب اخلاقى افزون بر مباحث قضاوت و احکام اصولى هرگاه کسى به وثاقت شناخته شد، سوء ظن نسبت به او کارى ظالمانه است.
#نهج_البلاغه_حكمت_220
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_20
#دعای_بیستم_صحیفه_سجادیه
#دعا_بیستم_7
#مكارم_و_رذايل_اخلاقى 2
#محتوای_نه_گانه_بند_هفت 3
3- #اعتماد_يا_بدگمانى 1
https://eitaa.com/sahife2/59467
✳️ حضرت على عليه السلام درباره گمانهايى كه در آيه وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا آمده است، مىفرمايد:
گمان دو گونه است: گمانى كه شك است و گمانى كه يقين مىباشد. هر گمانى كه مربوط به كار معاد شود، يقين است. و هر گمانى كه مربوط به كار دنيا باشد، شك است.
در مرحله اوّل بدترين نوع بدگمانى، #سوء_ظن و بدگمانى به خداوند متعال است؛ به گونه اى كه بعضى از صفات زشت و ناپسند، ريشه در بدگمانى به حق دارد.
وقتى خداوند در قرآن بدگمانى را گناه رسمى برشمرده و فرموده است:
يأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اجْتَنِبُواْ كَثِيرًا مّنَ الظَّنّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنّ إِثْمٌ» «حجرات 12»
اى اهل ايمان! از بسيارى از گمان ها [در حقّ مردم] بپرهيزيد؛ زيرا برخى از گمان ها گناه است.
پس روشن مىشود كه انسان وقتى به خداوند بدبين و بىتوجه مىگردد؛ انواع صفتهاى رذيله ديگرى هم شيوع پيدا مىكند كه ريشه آن در بدگمانى است.
حضرت على عليه السلام مىفرمايد:
فَانَّ الْبُخْلَ وَ الْجَورَ وَ الْحِرْصَ غَرائِزُ شَتَّى يَجْمَعُها سُوْءُ الظَّنِّ بِاللَّهَ.
همانا تنگ چشمى، ستم، طمع، سرشته اى پراكنده اى هستند كه سبب آنها بدگمانى به خداست.
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج8، ص: 314
ادامه دارد ...
#بیستم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2