eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
5هزار دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
2.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 یک غزل دیگر از مرحوم فیض کاشانی : 👈 عرصه لامکان سرای من است این کهن خاکدان چه جای من است دلم از غصه خون شدی گر نه مونس جان من خدای من است آنکه او خسته داردم شب و روز خود هم او مرهم و شفای من است هر که زو بوی درد می آید صحبتش مایهٔ دوای من است هر که او از دو کون بیگانه است در ره دوست آشنای من است مقصدم حق و مرکبم عشقست شعر من ناله درای من است هست با من کسی همیشه کزو تار و پود من و بقای من است سازدم هر چه قابل آنم دهدم هر چه آن سزای من است خوبی من همه ز پرتو اوست گر بدی هست مقتضای من است من اگر هستم اوست هستی من ور شوم نیست او بجای من است از خود ار بگذرم رسم بخدا بخدائی که منتهای من است بقضا اگر شود راضی هر دو عالم بمدعای من است ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🌹 یک غزل زیبای دیگر از مرحوم فیض کاشانی : 👈 عاشقی در بندگی ها سر براهم کرده است بی نیاز از بندگان ، لطف الاهم کرده است تا مرا از خود رباید زرد و لاغر داردم کهربای عشق ایزد ، برگ کاهم کرده است نوری ار بر جبهه ام بینی زداغ عشق دان سینه ام گر صاف بینی ، و آهم کرده است بر و طاعتم ، دانی که می بندد مدام؟ آنکه روی خویشتن را ، قبله گاهم کرده است هیچ دانی کز سحاب ، کیست آب روی من ؟ آنکه او بر درگه خود ، خاکِ راهم کرده است ایمنم از فتنه ، دانی که کرد ؟ آنکه از ریب المنون خود را پناهم کرده است نیست مدح خود که میگویم ثنای ایزدست آنکه خوار او شدن عزت پناهم کرده است پایمال سفله دارد ، شهرت بیجا مرا رنجة سنگ حوادث دست جاهم کرده است اگر دعوی عرفان میکند بس دور نیست از پوست ، پشمی در کلاهم کرده است ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🌹 یک غزل عارفانه و زیبای دیگر از مرحوم فیض کاشانی : 👈 جان روشندلان که مظهر تست پرتوی از جمال ازهر تست مستی عاشقان شیدائی از لب لعل روح پرور تست دل ما بیدلان سودائی خستهٔ غمزهٔ ستمگر تست مست و مخمور از شراب توایم غم و شادی ما زساغر تست باعث اختلاف لیل و نهار زلف مشکین وروی انور تست سبب انقلاب بدر و هلال روی خوب و میان لاغر تست همه سرگشتگان کوی توایم همه را روی عجز بر در تست هرچه در عالم کبیر بود همه شرح کتاب اکبر تست تو زمن حال دی چه میپرسی من چگویم زدل چو دل برتست لطف و رحمت زبنده باز مگیر از جان کمینه چاکرتست ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🌹 یک غزل دیگر از مرحوم فیض کاشانی : 👈 دلم با گل رخان تا خو گرفتست ز گلزار حقیقت بو گرفتست زمهروئی کتابی پیش دارد بمعنی انس و با خط خو گرفتست زحسن بیوفا میخواند آیات رهی از لا بالا هو گرفتست بهنگام نمازش رو بحق است ولیکن قبله زان ابرو گرفتست برای سنت عطرش نسیمی از آن زلفان عنبر بو گرفتست گهی زان لب گرفته ساغرمی گهی زان نرگس جادو گرفتست سیه چشمی که بهر قتل عشاق هزاران دشنه از هر سو گرفتست بمن یکذره از من نیست باقی سرا پای وجودم او گرفتست سر قتل من بیمار دارد بنازم شیوه نیکو گرفتست کمان و تیر بهر صید دلها از آن چشم و از آن ابرو گرفتست خط سبزش خبر آورد ناگه که ملک روم را هندو گرفتست بیا تا رخت بر بندیم ای فیض که دل زین گنبد نه تو گرفتست ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🌹 یک غزل دیگر از مرحوم فیض کاشانی : 👈 نه فلک چرخ زنان سودائی تست بیخود افتاده زمین یک تن شیدائی تست جز تماشای جمال تو تماشائی نیست هر که حیران جمالیست تماشائی تست هر که افراخت بدعوائی نکوئی کردن گر بود راست همان سایة زیبائی تست سروقدان که ز بالائی بالا بالند آن زبالای برازندة بالائی تست هر گلی را که بود رنگ درین گلشن و بوی شمة از گل خود رستة زیبائی تست از ازل تاباند بینش هر بینائی همه یک بینش در پردة بینائی تست هر چه را دردو جهان نور هویدائی هست همه یک ذره خورشید هویدائی تست سرّ پنهان شدن روح نهان بودن تو رمز پیدا شدن قالب پیدائی تست هر کجا رسم توانائی و دانائی هست نور دانائی تو زور توانائی تست بنده خود کیست که خود رأی بود در کاری لاف خودرائی ما پرتو خود رائی تست بسزای تو نکردیم دمی بندگیت آنچه هست سزاوار تو آقائی تست خود را تو بکردار خوش آراسته کن حسن گفتار نه در خورد خود آرائی تست ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🌹 یک غزل زیبای دیگر از مرحوم فیض کاشانی رحمت الله علیه : 👈 از غم هستی چو رستم ، غمگسار آمد بدست چون گسستم رشتهٔ اغیار یار آمد بدست خود چو رفتم از میان ، دیدم هم او را در کنار نقش خود چون شستم آن زیبا نگار آمد بدست بهر آن جان جهان دادم جهانی جان بجان جان چو دادم در رهش جان بیشمار امد بدست در دلم جا کرد عشقش اختیار از من گرفت چون مرا از من برون کرد اختیار آمد بدست سرنهادم بر سرعشق از جهان پرداختم پا زهرکاری کشیدم تا که کار آمد بدست عاقبت بین گشتم و از پیش کردم کار خویش آنچه در امسال میبایست ، پار آمد بدست جانم از عشق ، تازه شد پیرانه سر در خزان بازم نوبهار آمد بدست نیش مژگان در دلم چندی به حسرت میشکست خار در دل کاشتم تا گلعذار آمد بدست آنچه میجوئید یاران در را از سنّت هشت و چهار آمد بدست (12 امام معصوم علیهم السلام) ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🌹 یک غزل زیبا از مرحوم فیض کاشانی رحمت الله علیه ( در فراق کربلا و با هم زمزمه کنیم ): 👈 پای تا سر همه ام در غمت اندیشه شدست زدن تیشه بر این کوه مرا پیشه شدست خواهش من دگر و آنچه تو خواهی دگرست نخل امید مرا غیرت تو تیشه شدست هر نهالی که خیال قد و بالای تو گشت ریشهٔ شد بدل اکنون همه دل ریشه شدست دم بدم در دلم از غصه نهالی کارم از درخت غم تو باغ دلم بیشه شدست بیش ازین تاب جفای تو ندارم جانا بس که بگداخت سراپای دلم شیشه شدست متصل میکندش تا که در آرد از پای غم هجران تو بنیاد مرا تیشه شدست ناله ام مطرب و خون باده و چشمم ساغر یادتو ساقی این بزم و دلم شیشه شدست گل سرخست رخت یاشده از می گلگون زعفرانیست رخم یا گل کافیشه شدست بس که در حسن سراپای تو اندیشه نمود پای تا سر دل حیرت زده اندیشه شدست هر روز بنظم غزلی پردازد سفتن گوهر معنیش مگر پیشه شدست ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🌹 یک غزل زیبا از مرحوم فیض کاشانی رحمت الله علیه 👈 عشق بیچون تو یارب در دل من چون نشست گوهر روحی پاکی بین چه سان در خون نشست گشت عالم را سراپا جای گنجایش نیافت غیرصحرای دل من زان درین هامون نشست اینقدر دانم که جا کرده است در ویرانه ام می ندانم چون درآمد از کجا و چون نشست پادشاه عشق بر ملک خرد تا دست یافت ملک را بگرفت سرتا سر خرد بیرون نشست هر خردمندی که بوئی از می عشقش شنید سر بصحرا داد عقل و پهلوی مجنون نشست جویها از چشم خونبارم روان شد هر طرف هر که نزدیک من آمد لاجرم در خون نشست اشک تا سر کرد از چشمم بدورم شد محیط تیره آه از سینه ام برخواست برگردون نشست چرخ هر چند از ترحم مهربانی بیش کرد گرد محنت بر سر و روی دلم افزون نشست در غزل فکری نباید کرد چندان را معنی برخاست تا از خاطرش موزون نشست ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🙏 الهى به سوى تو آمدم ، به حقّ خودت مرا به من بر مگردان!! ✍️ مرحوم استاد ره - الهی نامه 🌹 باز آمدم با نقل و می ، سرمست از جام الست باز آمدم با چنگ و نی ، سرمست از جام الست باز آمدم طوفان کنم ، کونین را ویران کنم میخانه را عمران کنم ، سرمست از جام الست باز آمدم جولان کنم ، جولان درین میدان کنم سرها چوکوغلطان کنم ، سرمست ازجام الست بی باده مستیها کنم ، بیخویش هستیها کنم در اوج پستیها کنم ، سرمست از جام الست درپیش او رقصان شوم ، در کیش او قربان شوم درخون خودغلطان شوم ، سرمست ازجام الست خود را زخود غافل کنم ، نقش خودی زایل کنم لوح سوی باطل کنم ، سرمست از جام الست افسانها را طی کنم ، اسب خرد را پی کنم تجدید عهد وی کنم ، سرمست از جام الست دلرا فدای جان کنم ، جان در ره جانان کنم این قطره را عمان کنم سرمست از جام الست در بحر عشق بیکران ، چون گردم بی نشان خود را نه بینم در میان # سرمست از جام الست ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ بیابان هم که باشی حسین علیه السلام آبادت می کند درست مثل کربلا !! 🌹 یک غزل از مرحوم فیض کاشانی رحمت الله علیه در روز پایانی ختم 40 روزه ی زیارت عاشورا خطاب به آقا امام حسین علیه السلام : 👈 آن ملاحت که تو داری ، گهر حسن آنست ببهایش نرسد هیچ متاع ار همه جانست ما نداریم متاعی که بود در خور وصلت تو گران قیمتی و هر چه ترا هست گرانست با تو سودا نتوانیم مگر لطف کنی تو کانچه ما رابه ازآن نه همه چیزت به از آنست بوسهٔ گر برباید زلبت سوخته جانی شود او زنده و جاوید و لب لعل همانست سهل باشد ز تو سودی ببرد عاشق مسکین کز عطای تو ترا هیچ نه نقصان نه زیانست میزند بر لب من دست قفل خموشی ورنه بسیار سخن هست که محتاج بیانست حرف سودا سخن سود و زیان هیچ مگو کاین سخن چون سر سودا زده گوید هذیانست ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🙏 " الهی از پای تا فرقم در نور تو غرقم «یا نورَ السموات و الأرض، أنعَمْتَ فَزِدْ!» " ✍️ مرحوم استاد 👌متن کامل کتاب الهی نامه 👈اینجا 🌹 یک غزل از مرحوم فیض کاشانی رحمت الله علیه : 👈 یار را روی دل بسوی منست منبع لطف رو بروی منست نظر لطف هر کجا فکند گوشه چشم او بسوی منست چشم او ساغر و نگاهش می لطف و قهرش می و سبوی منست در لبش آب و شیر و خمر و عسل آندهان اصل چارجوی منست وصل او منتهای مقصد ما جلوه حسنش آرزوی منست کار من جست جوی او دایم کار او نیز جستجوی منست سخنم گفتگوی اوست مدام سخنش نیز گفتگوی منست هر کجا فتنهٔ و آشوبیست شرح احوال تو بتوی منست ناله گر زخستهٔ شنوی آن صدائی زهای و هوی منست هر کجا هر چه هر که میگوید بیگمان گفتگوی منست ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2