eitaa logo
صحیفه انقلاب
347 دنبال‌کننده
297 عکس
118 ویدیو
43 فایل
بیانات امام و امین امام را به عنوان صحیفه انقلاب و خط مشی آینده آن مرور میکنیم؛ به امید تپیدن قلب نسل جدید برای این دو ابر مرد.. ارتباط با ادمین: @entezarsajjad
مشاهده در ایتا
دانلود
صحیفه انقلاب
🔸عنوان: سخنرانی در جمع دانشجویان تهران (علما- انقلاب- شهید مطهری) 🔸تاریخ: ۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۸/ ۱۲ جماد
🔰نقشه امریکا 🔹مکرر- ما در که بودیم- از طرف امریکایی‌ها می‌آمدند با صورتهای مختلف، می‌آمدند که این باشد! این حالا چطور است، چطور است؛ ما همراهی با او می‌کنیم، چه می‌کنیم! اخیراً هم که من می‌خواستم بیایم نقشه این بود که ما حرکت نکنیم از آنجا: «حالا زود است نمی‌شود»، «حالا نیایید»! چه از جانب خود دولت ایران، که آن وقت بختیار بود و چه از جانب آنها که «حالا یک قدری صبر کنید، حالا زود است»! من فهمیدم یک‌ نقشه‌ای است برای اینکه می‌خواهند ما یک قدری تعویق بیندازیم [تا] آنها کارشان را تمام بکنند! لذا ما هم جدیت کردیم که نه، ما می‌رویم؛ هر چه پیش آمد بیاید! 🔰سیاست گام به گام، شگرد شاه‌ 🔹آنهایی که می‌آمدند پیش من، چه از قشر علما که به من پیغام می‌دادند و می‌خواستند خیرخواهی- فرض کنید- بکنند و چه قشرهای دیگری که می‌آمدند حتی اخیراً در پاریس پیش من، از باب اینکه مایوس بودند که بشود یک همچو کاری را انجام داد، خیرخواهی می‌کردند که حالا بگذارید یک قدری یواش یواش کار پیش برود؛ بگذارید که این باشد، و او نکند بکند و آن طوری که قانون برایش وظیفه مشخص کرده بکند و اینها! و ما بعدها مجلس درست می‌کنیم و او را روی قوانین کنارش می‌گذاریم! خودش هم این حیله را می‌خواست بکند، اینها غفلت کرده بودند! او از روی حیله و شیطنت برای من مکرر پیغام داد که «شما بگذارید من اینجا باشم، تمام جهات ایران دست شما، همه دست شما، من همان سلطنت می‌کنم»! 🔹من می‌دانستم که مطلب اینها نیست. به آن آقایان می‌گفتم که خوب، شما یک همچو نهضتی که الآن هست اگر این سست بشود دوباره می‌توانید ایجادش بکنید؟ می‌گفتند نه. گفتم که اگر این آدم بر خلاف کرد- حالا گفت که من سلطنت می‌کنم نه حکومت، فردا وقتی که نهضت خوابید شمشیر را کشید- شما یک قدرتی دارید که کنترل بکنید او را؟ تامین دارید که او به قول خودش وفا کند؟ گفتم حالا که یک همچو نهضتی پیدا شده است، و نظیر این هم دیگر نمی‌شود که پیدا بشود، ما همه مقاصدمان را چرا نگوییم؟ مقصد اصلی ما این است که این خارجیها نخورند اموال ما را، این خارجیها همه چیز ما را نبرند، این خارجیها فرهنگ ما را عقب نزنند، این خارجیها ارتش ما را انگل نکنند. 🔹مقصد ما عمده‌اش آنها هستند؛ اینها یک شاخه‌ای از اوست. ما چرا حالا مهلت بدهیم به اینکه- چنانچه- او قدرت پیدا کند، پاهای همه ما را خرد و قلم خواهد کرد! و این دنبال این است که قدرت پیدا بکند و حالا می‌آید ادعا می‌کند که «آی ملت چه، آی‌ مردم چه، آی علمای اعلام»! خوب، این همان بود که علمای اعلام را می‌گفت مثل حیوانِ نجس می‌مانند! چطور حالا آمده می‌گوید: «آی علمای اعلام، مهلت بدهید! من اشتباه کردم»! این اشتباه را او همیشه خواهد کرد! امام خمینی (ره)؛ 19 اردیبهشت 1358 بيشتر بخوانيد: http://emam.com/posts/sahifehbydate/58/02/19/5 @sahifeh_entezar
صحیفه انقلاب
🔸عنوان: سخنرانی در جمع اعضای ایلات زراسوند و پادگانهای فارس (ستمگریهای پهلوی) 🔸تاریخ: ۱۹ اردیبهشت ۱
🔰غارت ذخایر و سرمایه‌های ملت‌ ♻️ما شاهد مسائلی هستیم؛ و شاهد پنجاه و چند سال- البته اگر شما آن زمان را یادتان نیست؛ شاید در بین شما بعضیهایتان یادتان باشد، ولی من یادم هست- ما شاهد این ماموریتهایی که به این خانواده دادند، بودیم؛ که از اوّلی که رضا خان آمد به ایران- و به توطئه انگلستان او آمد- و بعد هم که رفت، رادیو دهلی- که آن وقتها دست انگلیسها بود- اعلام کرد که ما رضا خان را آوردیم، و چون به ما خیانت کرد او را بردیم! آن روزی که رضا خان رفت، رادیو دهلی اعلان کرد، که همین معنایی را که ما او را آوردیم، لکن خیانت کرد و چون خیانت کرد- از این جهت- او را بردیم. او را بردند؛ 🔺لکن چمدانهای جواهرات ایران را، که در آن چند روزی که دید باید برود جمع کرد و در چمدانها بست، اینها را بردند در آن کشتی که برایش مهیا کرده بودند که برود. در آن کشتی گذاشتند، و بین راه، آن طوری که یکی از صاحب‌منصبهایی که همراه بوده است نقل کرده بود برای یکی از علما، و او برای من نقل کرد، گفته بود که آن چمدانها را با رضا شاه در کشتی گذاشتند و راه انداختند. وسط دریا یک کشتی دیگری که مخصوص حمل دوابّ بود، مخصوص حمل حیوانات بود، آوردند متصل کردند به این کشتی، و به رضا خان گفتند بیا اینجا! رفت آنجا- البته مخصوص حمل دوابّ بود، و خوب هم حمل کردند!- گفته بود که چمدانها؟! گفته بودند که بعد می‌آید! خودش را بردند به آن جزیره، و چمدانهای این ملت را و ذخایر این ملت را انگلیسها بردند. 🔺 عین همین مطلب در زمان ما- یعنی آن هم زمان ما بود، لکن در این زمان که همه‌تان یادتان هست- این تحقق پیدا کرد؛ که اینها وقتی که مایوس شدند از اینکه دیگر نمی‌توانند مستقر باشند در اینجا، پولهای این ملت را از بانکهای اینجا- مبالغی بسیار هنگفت، حیرت‌انگیز- هر یک از اینها قرض کردند، و همان جواهرات و چیزهایی که باید ببرند- آن قدری که می‌توانستند- از اینجا بردند، و بانکهای خارجی، مثل بانک سوئیس و مثل امریکا و دیگر بانکها [انباشتند] از ذخایر ما و از پولهای ما، به اسم اینها یا به اسم خود او، که بیشتر از همه، و یا به اسم اتباع و عشیره او در آن بانکها هست. و همه مال ملت است. اینها ملت را غارت کردند و رفتند. امام خمینی (ره)؛ 19 اردیبهشت 1358 بيشتر بخوانيد: http://emam.com/posts/sahifehbydate/58/02/19/9 @sahifeh_entezar
صحیفه انقلاب
🔸عنوان: سخنرانی در جمع اعضای ایلات زراسوند و پادگانهای فارس (ستمگریهای پهلوی) 🔸تاریخ: ۱۹ اردیبهشت ۱
▪️برای ما هم همه جور تحمیلی کرده‌اند اینها. مساجد ما، مدارس ما، حوزه‌های علمی ما، تمام اینها، تحت نفوذ اینها بود، و اینها نمی‌گذاشتند که ما به کار خودمان ادامه بدهیم. ♻️ من در همین مدرسه - که حوزه‌ای آن وقت داشتم ...- یک روز آمدم دیدم یک نفر هست! گفتم که چه شده؟ گفت همه این طلبه‌ها قبل از آفتاب از ترس پاسبانها فرار کرده‌اند توی باغات. صبح که می‌شد قبل از آفتاب، این طلبه‌های اهل علم باید فرار کنند بروند در باغات؛ و شب برگردند توی حجره‌هایشان! آخر شب برگردند توی حجره‌هایشان. شما نمی‌دانید که به ما چه گذشت در این زمانها. ما نمی‌توانیم [همه آن را بیان کنیم‌]. ♻️من در مدرسه حجره داشتم. رفقای ما یک عده‌ای بودند خوب، آنجا مجتمع می‌شدند و می‌نشستند و درد دل می‌کردند. چند روز که این اجتماع بود یک شخصی آمد- که خدا از او بگذرد- آمد نشست آنجا و گفت که خوب است که اینجا اجتماع نکنید؛ که ... با ملایمت گفت. رفقا هم با شوخی با او صحبت کردند و رفت. فردا یک نفر کارآگاه آمد ایستاد دم در، گفت که آقایان اینجا نباید باشند، اگر باشند چه خواهد شد. که از فردا ... چند نفر جمعیت، هفت- هشت نفر بود؛ اجتماعی نبود، ما نتوانستیم این پنج- شش نفر، هفت- هشت نفری که بودیم در مدرسه دار الشفا، در آن حجره بمانیم. صبح که می‌شد، یواش می‌رفتیم در منزل یکی از آقایان آنجا- یا مثلًا دوره‌ آنجا- مجتمع می‌شدیم و با هم درد دل می‌کردیم. ▪️به همه بد گذشت و سخت گذشت، نه به شما رفقای بختیاری. شما حال خودتان را دیده‌اید، ما هم حال خودمان را دیده‌ایم. اهل هر محلی هم حال خودشان را دیده است، و گمان می‌کند که خیر، همه مسائل این بوده است که من دیده‌ام؛ دیگران این جور نبوده‌اند. همه بد دیده‌اند، همه در حبس بوده‌اند، همه در زجر بوده‌اند. امام خمینی (ره)؛ 19 اردیبهشت 1358 بيشتر بخوانيد: http://emam.com/posts/sahifehbydate/58/02/19/9 @sahifeh_entezar
صحیفه انقلاب
🔸عنوان: سخنرانی در جمع پرسنل شهربانی (تفاوت حکومت اسلامی با دیگر حکومتها) 🔸تاریخ: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۵۸/
🔰سلوک روسا و امرای صدر اسلام‌ 🔹... یکی از فرقهای بین با سایر حکومتها، این است که در حکومت اسلام جوّ، جوّ محبت است. بین شخص اول مملکت مثل رسول خدا که شخص اول بود و در زمان خلافت امیر المومنین شخص اول امیر المومنین بود با ادنی‌ فردی که به حسب نظر مردم ادنی‌ حساب می‌شدند فرق اساسی مربوط به دنیا نبود. این طور نبود که رسول خدا حالا که در راس واقع شده و رئیس امت است مثل سایر حکومتها ریاست بکند. 🔹 در مسجد می‌آمدند می‌نشستند؛ اصحابشان و اتباعشان هم توی مسجد بود؛ کسی، از خارج که می‌آمد نمی‌دانست کدام از آنها پیغمبر است. می‌پرسید کدامتان پیغمبر هستید؟ در نشستن این طور نبود که یکی در بالای تخت بنشیند و ما بقی مقابلش بایستند و سلام نظامی بکنند! حضرت امیر هم همین طور بود. صدر اسلام وضع این طور بود، این طور نبود که امرای لشکر- امرای لشکر خیلی مهم هم داشتند- با مردم دیگر فاصله بگیرند؛ جوّ محبت بود. 🔹آنها در یک محیط دوستی و رفاقت و محبت زندگی می‌کردند. بین خودشان بودند؛ یعنی همه با هم دوست و رفیق ... با رحمت رفتار می‌کردند. و وقتی که مقابل کفار واقع می‌شدند، آنجا بودند. 🔹همین آدمی که، همین حضرت امیری که توی مسجد وقتی که می‌آمد با سایرین پهلوی هم می‌نشستند و صحبت می‌کردند وقتی رفته بود توی آن مزرعه آن رعیتی که آنجا بود یک غذایی داشت. حضرت فرمود: غذا داری؟ گفت: چیزی که لایق شما باشد ندارم. [حضرت‌] گفت: چیه؟ بیاور. پیه را آورد؛ کدو را با پیه سرخ کرده بود؛ و خیال می‌کرد حضرت امیر منزلش بساطی هست و حالا این کم است! در صورتی که حضرت امیر شاید در تمام عمرش هم یک همچه غذای دلچسبی شاید- شاید- نخورده بود! بیا؛ با هم نشستند: آن رعیت مزرعه، و این هم رئیس همه. با هم نشستند و خوردند. بعد هم پاشد حضرت، لب آن آبی که داشت عبور می‌کرد دستهایش را با شن شست و با مشتش آبش را خورد و شکر کرد. 🔰شدت و رحمت در حکومت اسلامی‌ 🔹همین آدمی که این است و همین آدمی که دور خانه‌ها می‌گردد و طعام تقسیم می‌کند، بدون اینکه بشناسندش، و وقتی که در خانه یک نفر می‌رود و بچه‌هایش گرسنه‌اند، یک مقدار نان به آنها می‌دهد، دهنشان می‌گذارد؛ و بعد هم برای اینکه بچه‌ها را دلجویی کند با آنها بازی می‌کند و صدایی مثل شتر می‌کند که بچه‌ها خوششان بیاید! همین آدم که رئیس قوم است و آن کار را دارد می‌کند؛ این طور ملایم، این طور رئوف، وقتی مقابل دشمن می‌ایستد، شمشیر را می‌کشد به فرق می‌زند، دو تا می‌کند! از این ور می‌زند دو تا می‌کند! ❗️یهود ، که قیام نکرده بودند و از مفسدین بودند- این یهودیها از اول مفسد بودند- هفتصدتایشان را همین طور از دم شمشیر گذراند در یک روز هفتصدتایشان را کشت! بین خودشان دوستی، رفاقت، ملایمت، رحمت [بود] لکن وقتی در مقابل غیر واقع می‌شدند، آنجا شدت. در موقع خودش شدت، در موقع خودش رحمت. این وضع حکومت اسلام است. امام خمینی (ره)؛ 20 اردیبهشت 1358 بيشتر بخوانيد: http://emam.com/posts/sahifehbydate/58/02/20/1 @sahifeh_entezar
صحیفه انقلاب
🔸عنوان: سخنرانی در جمع پرسنل شهربانی (تفاوت حکومت اسلامی با دیگر حکومتها) 🔸تاریخ: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۵۸/
🔰کبر جانسون و کُرنش شاه‌ ♻️من واقعاً متاسف می‌شدم، به من برمی‌خورد این مطلب [ناراحت‌] شدم. که دیدم محمد رضا شاه- شاه سابق- در مقابل‌ جانسون «1»آن مرد که ایستاده بود و عینکش را هم این طور چشمش را از این ور گردانده بود، این هم مثل یک بچه ایستاده بود جلو میز او. جانسون این طرف ایستاده بود، و او مقابل میز او، مثل یک فراش! من این قدر ناراحت شدم از اینکه وضع ما این طور شده، که این شخص- که رئیس قوم است- در مقابل او رفته این طور! آن وقت وقتی می‌آمد، در مقابل شما چه می‌کرد؟ عکس آن بود دیگر! آنجا حکومت اسلام این طور بود که بین خودشان ... رفاقت و دوستی و وقتی در مقابل غیر می‌ایستادند، آن طور شدت؛ لکن حکومتهای غیر اسلامی این طور نیستند. می‌بینند احتیاج چقدر دارند! آنکه می‌بیند که حالا به او محتاج است، پهلویش می‌رود! شاه یک مملکت است؛ لکن مثل یک فرّاش پیش او می‌رود! من عکسش را خودم دیدم. مثل یک فرّاش ایستاده بود! او وقتی که می‌آمد توی مملکت خودش و بین مردمی که به اصطلاح رعیت خودند، بین سربازهای خودش، آن طور شدت می‌ورزید. این عکسِ آنی که آنها بودند. این، شدت را در بین خود، قشر زیردست خودش، می‌کرد، و در مقابل آنها خاضع بود. اما به حسب منطق قرآن اَشِدَّاءُ عَلَی الْکفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ ؛ بر کفار شدید، بین خودشان رحیم و دوست. 1-- لیندون جانسون، رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا. امام خمینی (ره)؛ 20 اردیبهشت 1358 بيشتر بخوانيد: http://emam.com/posts/sahifehbydate/58/02/20/1 @sahifeh_entezar
صحیفه انقلاب
🔻در تاریخ هست که چنگیز با آن طبع وحشیگری و صحرایی که داشته است، با آن خونریزیهایی که کرده است، تابع
🔻و در بین فرمایشاتشان فرموده‌اند که بعد از چند سال دیگر جمعیت ایران 65 میلیون نفر می‌شود و . آقا نفت را چه کسی دارد از بین می‌برد؟ هی می‌گوید نفت نیست؛ نفت هست، تو داری نفت را از بین می‌بری، تو داری نفت را به حلقوم امریکا و دیگران می‌کنی؛ نه اینکه نفت نیست. 🔻از آن طرف، با اسم ملی کردن جنگلها، ملی کردن مراتع، ملی کردن آبها، ملی کردن رودخانه‌ها، آبهای زیرزمینی، تمام جاهای خوب را به شرکتهای بزرگ امریکایی یا صهیونیستی یا انگلیسی دادند. دشتهایی برای مرتع جوری بوده است که می‌گویند که- نوشتند، الآن نوشته‌اش پیش من است- نوشتند که وقتی که شوهر ملکه انگلستان آمد، رفت از ، فقط ملاحظه کرد آنجا را گفت که بهترین جایی است، که در دنیا بهترین مرتع است از برای دامپروری هر جور دامی. این را ملی کردند، و بعد هم به انگلیسها دادند. 🔻، که اطراف قزوین است، می‌گویند بهترین جاست از برای زراعت. تمام مردم آنجا را از آنجا کوچ دادند و آوردند بیرون، دادند دست یهودیها، صهیونیستها؛ دادند دست آنها. آنها الآن دارند آنجا استفاده می‌کنند؛ شرکتهای امریکایی و صهیونیستی دارند در آنجا بهره‌برداری می‌کنند. و این زمین‌ها، که بهترین زمین‌هاست از برای کشت و زرع، در دست آنهاست؛ و این ملت بیچاره گرسنه مانده است، بیچاره مانده است و نمی‌داند چه بکند. این «تمدن بزرگ» ماست! 🔻تمام ما را، شیلات ایران را، هم طرف جنوبش را، هم‌ طرف شمالش را، از دست مردم گرفته‌اند و شرکتهای خارجی دارند اداره می‌کنند. می‌گوید- نوشته‌اند- هفت هزار نفر در شمال کشته شده است تا شیلات را دولت ملی کرده- به اصطلاح خودش- و ضبط کرده و داده دست شرکتهای بزرگ. آن نفت ما، آن ماهیگیری و شیلات ما، آن مراتع ما، آن جنگلهای غنی ما. را- شما خیال کردید- ملی کردن یعنی به نفع ملت! این لفظ است. @sahifeh_entezar
24.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢مجلس آن وقت تا مدرس نبود، مثل اینکه چیزی در آن نیست؛ مثل اینکه محتوا ندارد. مدرس با آن عبای نازک و با آن قبای کرباسی وقتی وارد می‌شد، مجلس می‌شد یک مجلس 💢وقتی که روسیه در یک قضیه‌ای اولتیماتوم داد به ایران و آوردند به مجلس و قوای نظامیش هم حرکت کرده بودند به طرف تهران یا قزوین که این را قبول کنند، مجلس- آن طور که حالا نقل می‌کنند- بهتشان زده بود که باید چه بکنند. قوا، قوای شوروی است، مقاومت نمی‌توانیم بکنیم؛ قبول این هم که خیانت است. آنجا نوشته است که یک روحانی با دست لرزان آمد و گفت حالا که ما باید از بین برویم چرا خودمان از بین ببریم؟ ما این را ردش می‌کنیم. رد کرد. همه هم قبول کردند. آنها هم هیچ کاری نکردند. #روایت_تاریخ #مدرس @sahifeh_entezar
صحیفه انقلاب
📜متن اعلامیه آیت الله خوانساری(ره)👇👇👇 «بسمه تعالی شانه. به مناسبت تصادف روز پنجشنبه سوم جمادی الث
🔰بسم الله الرحمن الرحیم‌ ✅خدمت ذی شرافت جناب مستطاب ثقه الاسلام و المسلمین آقای فلسفی، خطیب شهیر اسلامی- دامت افاضاته‌ 🔺به عرض عالی می‌رساند، ان شاء الله مزاج محترم خالی از نقاهت است. ضمناً اعلامیه آقای خوانساری را ملاحظه کردم و خالی از تعجب نبود. اصل اقدام ایشان بسیار به موقع و لازم است لکن کیفیت آن خیلی نارسا و سست است. برای این مطلب دینی که اساس روحانیت و دیانت و ملیت در خطر است، مجلس روضه درست کردن و در ضمن آن، اساس دیانت را قرار دادن، بسیار موهن است نسبت به مقصد. 🔺 و از آن بدتر آنکه مسجد سید عزیز الله را که چهار هزار جمعیت مقدس بازاری در آن مجتمع می‌شود. و البته می‌دانید دولت از دیانت نمی‌ترسد، تا از بازاری متدین و دعای اینها یا نفرین آنها وحشت کند؛ دولت از مردم فعال و جوان و احزاب و دانشگاه ملاحظه می‌کند. باید یک اجتماع دینی که آقای فلسفی سخنگوی دیانت اسلام صحبت می‌کند و آقای خوانساری‌ از مراجع وقت می‌خواهد صحبت کند در مسجد سید عزیز الله که حکم یک صندوقخانه را دارد، نباشد 🔺من نمی‌دانم این چه فداکاری است؟ باید این امر به توسط یک کرور اعلامیه به تهران و حومه تهران حتی قزوین، قم و بلاد نزدیک و دور منتشر شود و گفته شود و نوشته شود که چون برای این اجتماع، جایی در تهران نیست، خارج تهران در بیابان می‌رویم. در این صورت از دو حال خارج نیست، یا آنکه با سرنیزه جلوگیری می‌کنند و آن خیلی بعید است. آن وقت تکلیف یکسره می‌شود و ما غالب می‌شویم و سقوط دولت حتمی است، و یا نمی‌کنند، تمام ناراضیها به شما ملحق می‌شوند و غوغا می‌کنند و عظمت مطلب، آنها را از پا درمی‌آورد و طرفین مطلب به نفع مسلمین است‌ 🔺حالا این فرصت از دست رفت، لکن فرصت دیگری باقی است و آن این است که جنابعالی در ضمن صحبت تکیه کنید به این نکته که ما نمی‌خواهیم اجتماع بزرگ درست کنیم و الّا در صورت لزوم در خارج تهران اجتماع می‌کنیم و مطالب مهمتر را به گوش ملت می‌رسانیم و در قم اجتماع ایران را تهیه می‌کنند و در صحرای قم، به مردم ایران مطالبی که باید گفته شود، شخصاً بعضی از علما خواهند گفت‌ 🔺سرکار می‌دانید در این حال که ما قرار گرفتیم قضیه از آشتی و صلح گذشته و پای نابودی احکام اسلام و فتح در کار است و «هیهات منّا الذلّه». نترسید، ملاحظه نکنید. آقای خوانساری را نمی‌گیرند. شما را نمی‌گیرند؛ دنیا اقتضا ندارد. شما بهتر می‌دانید. بنده از ناراحتی دیگر نمی‌توانم عرض بکنم. و السلام علیکم و رحمه الله. 2 جمادی الثانیه. روح الله الموسوی الخمینی‌ 🔸امام خمینی (ره)؛ 09 آبان 1341 🔸جلد ۱ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۸۵ تا صفحه ۸۶ @sahifeh_entezar
📽مصاحبه با محمد حسنین هیکل ⁉️ من در سالهای 1950 و 1951 (در اوج مبارزات مردم، علیه انگلیسی‌ها) در ایران بودم و اولین کتاب خود را درباره ایران نوشتم. نظر شما در مورد تفاوت مبارزات، در آن سالها و مبارزات کنونی چیست؟ و چرا امپریالیسم جنبش را در آن سالها شکست داد؟ 🔵نظر من این است که جنبش فعلی خیلی عمیقتر است، تا جنبش زمان مرحوم دکتر #مصدق. جنبش در آن وقت صرفاً #سیاسی بود؛ و الآن در جنبش جنبه #دینی غلبه دارد. 🔵در زمان #کاشانی، هم به وی نوشتم و هم گفتم، که باید جنبه‌های دینی را توجه کنید. نتوانستند و یا نخواستند. ایشان به جای تقویت جنبه‌های دینی و به جای آنکه جهات دینی را به جهات سیاسی غلبه بدهند، #خودشان_سیاسی_شدند؛ رئیس مجلس شدند، که اشتباه بود. #روایت_تاریخ @sahifeh_entezar