eitaa logo
حقیقت ناب
1.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
4.8هزار ویدیو
443 فایل
سوالات دینی خود در جنبه های مختلف دینی. یافتن پاسخ سوالات فقهی طبق نظرمراجع تقلید، انتقادات و پیشنهادات سازنده ی خود در مورد مطالب کانال، ومطالب زیبا و آموزنده تان، با آیدی زیر👇 @Sajadi82 درارتباط باشید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 روضه بعدازظهر 🏴 سپاه بعد از خیمه ها به دستور ، تصمیم گرفتند خیمه ها را آتش بزنند. در این هنگام، - و - با پای برهنه، در حالیکه و شیون می کردند بیرون آمدند و پا به فرار گذاشند. آنان حتی قصد کشتن امام (ع) داشتند، اما حضرت مانع اقدام آنان گردید. طبق بررسی اخبار، موافق حمله به خیام بود؛ زیرا وی زیادی را در کربلا مرتکب گردید و طبق برخی اخبار وی دستور آتش زدن خیام را داده است. 📚ابن اعثم، الفتوح، ج5، ص120 📚ابن طاوس، لهوف، ص180، 📚ابن نما حلی، مثیرالاحزان، ص77 📚صدوق، الامالی، ص190.
📌 چه اموالی از امام (ع) شد؟ طبق برخی گزارسها، ، شلوار، قطیفه(حوله مخملی)، کفش، ، و امام حسین(ع) غارت شد. 📍عواقب : کسی که را دزدید، دستانش در تابستان خشک می گردید و در زمستان از آن و خون می آمد. کسی که را دزدید، دچار بیماری گردید و بنا بر قولی تا بر سرش گذاشت گردید. کسی که را دزدید دچار شد و موهایش ریخت. غارت ، آری یا نه؟! طبق برخی گزارش های متاخر(ضعیف) بن سلیم، امام را قطع کرد و را غارت کرد. اما طبق روایت شیخ صدوق، امام (ع) فرمود: امام (ع) به امام (ع) را کرد و انگشترش را به دست او کرد و این اکنون به من رسیده است و من آن را در هر به دست می کنم و با آن می خوانم. 📚صدوق، الأمالي، ص۲۰۷-۲۰۸، 📚سیدبن طاووس، الملهوف، ص۱۷۸، 📚طبری، تاریخ، ج۵،ص۴۵۴-۴۵۵، 📚ابن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۱۹؛ 📚ابن شهرآشوب المناقب، ج۴،ص۶۵.
📌 کتابخانه ها در ایران امروزه یکی از سوالهای تاریخی این است که با حمله به 'کتابخانه های زیادی و خیلی از اموال را به بردند. آیا واقعا این ادعا در صحت دارد؟ 📍 : درباره دستور به کتابخانه های ایران توسط میتوان گفت: تنها منبع این اخبار، ابن خلدون(م808ق) در کتاب العبر و حاجی خلیفه(م808ق) در کتاب کشف الظنون هستند. ◀️نخست آنکه، ایران کتابخانه های زیادی نداشته است. و حتی علما و نویسندگان طبقه اجتماعی نداشتند و به گفته : «ایرانیان علاقه زیادی به نوشتن كتاب نداشتند، بیشتر به ساختمان علاقه مند بودند.» ◀️دوم آنکه، کتابهای ابن خلدون و حاجی خلیفه، از منابع تاریخی نبوده و منبع یا سندی را برای گزارش خود ننوشته اند. چنانکه حاجی خلیفه با تردید و به صورت «گفته میشود» عنوان کرده است. یعنی این سخن مدرک و سندی ندارد. نویسنده نیز خود با قاطعیت سخن نمی گوید. لذا این مطالب در مورد ایران صراحتی ندارد. ◀️نکته سوم آنکه، گزارش آنان گویا اشاره به کتاب سوزی دارد. نیمی از کتابخانه اسکندریه به دست خود و بعدها در طول هجوم ها گرفته بود و هنگام آنجا به دست مسلمانان، چیزی از کتابخانه نمانده بود که بخواهد به دست آنان به آتش کشیده شود. 📚حاجی خلیفه، کشف الظنون من انساب الکتب و الفنون، ج1، ص679؛ 📚ابن خلدون، ديوان المبتدأ و الخبر فى تاريخ العرب و البربر، ج1، ص631. 📚جاحظ، المحاسن و الاضداد، ص187.
🏴روضه حضرت ◀️اهل حرم نياز شديد به داشتند؛ امام (ع) و برادرش عباس در صدد تهيّه آب برآمدند‎ و با هم وارد ‎ميدان جنگ شدند و به سمت فرات حرکت کردند.(1) ◀️مردي از بني‌دارِم گفت: واي بر شما! ميان امام حسین(ع) و آب حائل و مانع شويد و نگذاريد او به آب دسترسي پيدا کند. ◀️لشكر ، عباس را از هر طرف كرده و او را از امام حسين(ع) جدا كردند. عباس [که از برادرش جدا شده بود] به تنهايي با آنان جنگيد.(2) ◀️حضرت عباس در حالي که براي آوردن آب عازم شده بود، اين‌گونه رجز مي‌‌خواند: «جان من فداي [حسين] برگزيدة پاك باد. من عباس هستم و هر بامداد، كارم سقّايي است. آن روز كه با شرّ روبرو گردم، از آن نمي‎هراسم». آن گاه حمله برد و دشمن را متفرّق كرد.(3) ◀️در اين هنگام زيد بن‌ورقاء جُهَني، پشت درخت نخلي كمين كرد، حُكَيْم بن‌طُفَيْل سِنْبِسي نيز او را ياري كرد؛ حُكَيْم، ضربتي بر عباس وارد كرد، عباس را به دست چپ گرفت و به آنان حمله كرده و اين رجز را مي‎خواند: «به خدا سوگند، اگر دست راست مرا قطع كرديد، من پيوسته از دين خود و از امام راستگوي داراي يقين كه نوة پيامبر پاك و امين است، دفاع مي‎كنم».‏ ◀️حضرت عباس آن‌قدر جنگيد كه بي‎حال و ناتوان شد. در اين زمان حُكَيْم بن‌طُفَيْل طائي ملعون پشت نخلي كمين كرد و ضربتي بر او وارد كرد. ◀️سپس حُكَيْم بن طُفَيْل جلو آمد و او را با به قتل رساند.(4) و اين، زماني بود که عباس [بر اثر تيرها و ضربات ديگر دشمن] زخم‌هاي شديدي برداشته بود و ديگر توان حرکت نداشت و بدين‌گونه او پس از كشتن گروهي از دشمن، به رسيد.(5) ◀️بنابر برخي گزارش‎ها، حُكَيْم بن‌طُفَيْل، پس از به شهادت رساندن حضرت عبّاس، لباس او را به برد. ◀️چون امام حسين(ع)، عباس را در كنار فرات بر زمين ديد، به سبب كشته شدن عباس به شدّت گريه كرد(6) و [با حالت انکسار] فرمود: الآنَ اِنْكَسَر ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتي؛ «اكنون كمرم شكست و رشتة تدبيرم گسسته شد».(7) 📚(1)، (2)،شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص 110 ـ 109؛ 📚(3)ابن‌شهراشوب، مناقب آل‌ابي‎طالب، ج4، ص117؛ 📚(4)ابن‌سعد، ترجمة‌الحسين و مقتله، فصلنامة تراثنا، شمارة 10، ‌ص 184؛ 📚(4)طبري، تاريخ الامم و الملوک، ج5، ص 468؛ 📚(4)ابوالفرج اصفهاني، مقاتل الطالبيين، ص85؛ 📚(5)شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص 110 ـ 109؛ 📚(5)ابوحنيفه دِيْنَوَري، الاخبار الطوال، ص380. 📚(5)ابن‌اعثم، كتاب الفتوح، ج 5، ص 114؛ 📚خوارزمی، مقتل‌الحسين، ج2، ص 30. 📚(6)سيد ابن‌طاووس، الملهوف علي قتلي الطفوف، ص 170. 📚(7)قاضي نُعمان، شرح الاخبار في فضائل الائمة الاطهار، ج3،ص191.
🏴روضه حضرت ◀️اهل حرم نياز شديد به داشتند؛ امام (ع) و برادرش عباس در صدد تهيّه آب برآمدند‎ و با هم وارد ‎ميدان جنگ شدند و به سمت فرات حرکت کردند.(1) ◀️مردي از بني‌دارِم گفت: واي بر شما! ميان امام حسین(ع) و آب حائل و مانع شويد و نگذاريد او به آب دسترسي پيدا کند. ◀️لشكر ، عباس را از هر طرف كرده و او را از امام حسين(ع) جدا كردند. عباس [که از برادرش جدا شده بود] به تنهايي با آنان جنگيد.(2) ◀️حضرت عباس در حالي که براي آوردن آب عازم شده بود، اين‌گونه رجز مي‌‌خواند: «جان من فداي [حسين] برگزيدة پاك باد. من عباس هستم و هر بامداد، كارم سقّايي است. آن روز كه با شرّ روبرو گردم، از آن نمي‎هراسم». آن گاه حمله برد و دشمن را متفرّق كرد.(3) ◀️در اين هنگام زيد بن‌ورقاء جُهَني، پشت درخت نخلي كمين كرد، حُكَيْم بن‌طُفَيْل سِنْبِسي نيز او را ياري كرد؛ حُكَيْم، ضربتي بر عباس وارد كرد، عباس را به دست چپ گرفت و به آنان حمله كرده و اين رجز را مي‎خواند: «به خدا سوگند، اگر دست راست مرا قطع كرديد، من پيوسته از دين خود و از امام راستگوي داراي يقين كه نوة پيامبر پاك و امين است، دفاع مي‎كنم».‏ ◀️حضرت عباس آن‌قدر جنگيد كه بي‎حال و ناتوان شد. در اين زمان حُكَيْم بن‌طُفَيْل طائي ملعون پشت نخلي كمين كرد و ضربتي بر او وارد كرد. ◀️سپس حُكَيْم بن طُفَيْل جلو آمد و او را با به قتل رساند.(4) و اين، زماني بود که عباس [بر اثر تيرها و ضربات ديگر دشمن] زخم‌هاي شديدي برداشته بود و ديگر توان حرکت نداشت و بدين‌گونه او پس از كشتن گروهي از دشمن، به رسيد.(5) ◀️بنابر برخي گزارش‎ها، حُكَيْم بن‌طُفَيْل، پس از به شهادت رساندن حضرت عبّاس، لباس او را به برد. ◀️چون امام حسين(ع)، عباس را در كنار فرات بر زمين ديد، به سبب كشته شدن عباس به شدّت گريه كرد(6) و [با حالت انکسار] فرمود: الآنَ اِنْكَسَر ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتي؛ «اكنون كمرم شكست و رشتة تدبيرم گسسته شد».(7) 📚(1)، (2)،شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص 110 ـ 109؛ 📚(3)ابن‌شهراشوب، مناقب آل‌ابي‎طالب، ج4، ص117؛ 📚(4)ابن‌سعد، ترجمة‌الحسين و مقتله، فصلنامة تراثنا، شمارة 10، ‌ص 184؛ 📚(4)طبري، تاريخ الامم و الملوک، ج5، ص 468؛ 📚(4)ابوالفرج اصفهاني، مقاتل الطالبيين، ص85؛ 📚(5)شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص 110 ـ 109؛ 📚(5)ابوحنيفه دِيْنَوَري، الاخبار الطوال، ص380. 📚(5)ابن‌اعثم، كتاب الفتوح، ج 5، ص 114؛ 📚خوارزمی، مقتل‌الحسين، ج2، ص 30. 📚(6)سيد ابن‌طاووس، الملهوف علي قتلي الطفوف، ص 170. 📚(7)قاضي نُعمان، شرح الاخبار في فضائل الائمة الاطهار، ج3،ص191.
📌 چه اموالی از امام (ع) شد؟ طبق برخی گزارسها، ، شلوار، قطیفه(حوله مخملی)، کفش، ، و امام حسین(ع) غارت شد. 📍عواقب : کسی که را دزدید، دستانش در تابستان خشک می گردید و در زمستان از آن و خون می آمد. کسی که را دزدید، دچار بیماری گردید و بنا بر قولی تا بر سرش گذاشت گردید. کسی که را دزدید دچار شد و موهایش ریخت. غارت ، آری یا نه؟! طبق برخی گزارش های متاخر(ضعیف) بن سلیم، امام را قطع کرد و را غارت کرد. اما طبق روایت شیخ صدوق، امام (ع) فرمود: امام (ع) به امام (ع) را کرد و انگشترش را به دست او کرد و این اکنون به من رسیده است و من آن را در هر به دست می کنم و با آن می خوانم. 📚صدوق، الأمالي، ص۲۰۷-۲۰۸، 📚سیدبن طاووس، الملهوف، ص۱۷۸، 📚طبری، تاریخ، ج۵،ص۴۵۴-۴۵۵، 📚ابن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۱۹؛ 📚ابن شهرآشوب المناقب، ج۴،ص۶۵.
📌اول در روز اول محرم خدمت امام رضا(ع) رسید. حضرت به او فرمود: می دانی امروز چه روزی است؟ وی در پاسخ گفت نه. امام به وی فرمود: امروز روزي است كه به درگاه پروردگارش دعا كرد و خدا دعای او را مستجاب و به يحيى بشارت داد. هر كه اين روز را روزه بدارد و سپس به درگاه خدا كند، خدا مستجاب كند، چنان كه براى مستجاب كرد. سپس فرمود: اى پسر به راستى همان ماهى است كه اهل در زمان گذشته ظلم‏ و جنگ را به خاطر احترامش در آن مى‏ دانستند. اما اين امت اين ماه را نگه نداشتند و نه حرمت پيامبرش را. در اين ماه ذريه او را كشتند و زنانش را كردند و امولش را كردند، خدا هرگز اين گناه آنان را نيامرزد. اى پسر شبيب: اگر خواستی کنی براى (ع) كن كه چون گوسفند سرش را بريدند. اى پسر شبيب: پدرم از پدرش از جدش برايم باز گفت كه چون جدم حسين(ع) كشته شد آسمان خون سرخ بارید. اى پسر شبيب: اگر بر حسين(ع) كنى تا بر گونه ‏هايت روان شود خدا هر گناهى كردى از خرد و درشت و كم و بيش بيامرزد. اى پسر شبيب: اگر خواهى خدا را ملاقات کنی در حالیکه گناهى نداشته باشى حسين(ع) را كن. اى پسر شبيب: اگر خواهى در غرفه ‏هاى ساخته بهشت با پيغمبر ساكن شوى بر قاتلان حسين لعن كن. 📚صدوق، الأمالي، ص۱۲۹-۱۳۰ https://eitaa.com/sajadi43
📌اول در روز اول محرم خدمت امام رضا(ع) رسید. حضرت به او فرمود: می دانی امروز چه روزی است؟ وی در پاسخ گفت نه. امام به وی فرمود: امروز روزي است كه به درگاه پروردگارش دعا كرد و خدا دعای او را مستجاب و به يحيى بشارت داد. هر كه اين روز را روزه بدارد و سپس به درگاه خدا كند، خدا مستجاب كند، چنان كه براى مستجاب كرد. سپس فرمود: اى پسر به راستى همان ماهى است كه اهل در زمان گذشته ظلم‏ و جنگ را به خاطر احترامش در آن مى‏ دانستند. اما اين امت اين ماه را نگه نداشتند و نه حرمت پيامبرش را. در اين ماه ذريه او را كشتند و زنانش را كردند و امولش را كردند، خدا هرگز اين گناه آنان را نيامرزد. اى پسر شبيب: اگر خواستی کنی براى (ع) كن كه چون گوسفند سرش را بريدند. اى پسر شبيب: پدرم از پدرش از جدش برايم باز گفت كه چون جدم حسين(ع) كشته شد آسمان خون سرخ بارید. اى پسر شبيب: اگر بر حسين(ع) كنى تا بر گونه ‏هايت روان شود خدا هر گناهى كردى از خرد و درشت و كم و بيش بيامرزد. اى پسر شبيب: اگر خواهى خدا را ملاقات کنی در حالیکه گناهى نداشته باشى حسين(ع) را كن. اى پسر شبيب: اگر خواهى در غرفه ‏هاى ساخته بهشت با خدا(ص) ساكن شوى بر قاتلان حسين كن. 📚شیخ صدوق، الأمالي، ص۱۲۹-۱۳۰
🏴روضه حضرت ◀️اهل حرم نياز شديد به داشتند؛ امام (ع) و برادرش عباس در صدد تهيّه آب برآمدند‎ و با هم وارد ‎ميدان جنگ شدند و به سمت فرات حرکت کردند.(1) ◀️مردي از بني‌دارِم گفت: واي بر شما! ميان امام حسین(ع) و آب حائل و مانع شويد و نگذاريد او به آب دسترسي پيدا کند. ◀️لشكر ، عباس را از هر طرف كرده و او را از امام حسين(ع) جدا كردند. عباس [که از برادرش جدا شده بود] به تنهايي با آنان جنگيد.(2) ◀️حضرت عباس در حالي که براي آوردن آب عازم شده بود، اين‌گونه رجز مي‌‌خواند: «جان من فداي [حسين] برگزيدة پاك باد. من عباس هستم و هر بامداد، كارم سقّايي است. آن روز كه با شرّ روبرو گردم، از آن نمي‎هراسم». آن گاه حمله برد و دشمن را متفرّق كرد.(3) ◀️در اين هنگام زيد بن‌ورقاء جُهَني، پشت درخت نخلي كمين كرد، حُكَيْم بن‌طُفَيْل سِنْبِسي نيز او را ياري كرد؛ حُكَيْم، ضربتي بر عباس وارد كرد، عباس را به دست چپ گرفت و به آنان حمله كرده و اين رجز را مي‎خواند: «به خدا سوگند، اگر دست راست مرا قطع كرديد، من پيوسته از دين خود و از امام راستگوي داراي يقين كه نوة پيامبر پاك و امين است، دفاع مي‎كنم».‏ ◀️حضرت عباس آن‌قدر جنگيد كه بي‎حال و ناتوان شد. در اين زمان حُكَيْم بن‌طُفَيْل طائي ملعون پشت نخلي كمين كرد و ضربتي بر او وارد كرد. ◀️سپس حُكَيْم بن طُفَيْل جلو آمد و او را با به قتل رساند.(4) و اين، زماني بود که عباس [بر اثر تيرها و ضربات ديگر دشمن] زخم‌هاي شديدي برداشته بود و ديگر توان حرکت نداشت و بدين‌گونه او پس از كشتن گروهي از دشمن، به رسيد.(5) ◀️بنابر برخي گزارش‎ها، حُكَيْم بن‌طُفَيْل، پس از به شهادت رساندن حضرت عبّاس، لباس او را به برد. ◀️چون امام حسين(ع)، عباس را در كنار فرات بر زمين ديد، به سبب كشته شدن عباس به شدّت گريه كرد(6) و [با حالت انکسار] فرمود: الآنَ اِنْكَسَر ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتي؛ «اكنون كمرم شكست و رشتة تدبيرم گسسته شد».(7) 📚(1)، (2)،شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص 110 ـ 109؛ 📚(3)ابن‌شهراشوب، مناقب آل‌ابي‎طالب، ج4، ص117؛ 📚(4)ابن‌سعد، ترجمة‌الحسين و مقتله، فصلنامة تراثنا، شمارة 10، ‌ص 184؛ 📚(4)طبري، تاريخ الامم و الملوک، ج5، ص 468؛ 📚(4)ابوالفرج اصفهاني، مقاتل الطالبيين، ص85؛ 📚(5)شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص 110 ـ 109؛ 📚(5)ابوحنيفه دِيْنَوَري، الاخبار الطوال، ص380. 📚(5)ابن‌اعثم، كتاب الفتوح، ج 5، ص 114؛ 📚خوارزمی، مقتل‌الحسين، ج2، ص 30. 📚(6)سيد ابن‌طاووس، الملهوف علي قتلي الطفوف، ص 170. 📚(7)قاضي نُعمان، شرح الاخبار في فضائل الائمة الاطهار، ج3،ص191. 📚ر.ک. مقتل جامع سیدالشهدا علیه السلام.