eitaa logo
کانال کمیل
5.9هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
2.9هزار ویدیو
112 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
عجب آدمی هستی !😕 چرا مگه چمه؟😐 تو اینهمه داشتی، وزیر وکیل یا فلان تاجر... اون وقت اومدی این مصطفای شدی؟😒 برو بابا! کجای من کچله؟😨 @SALAMBAREBRAHIMM آن روز همین كه رسید (دو ماه از شان گذشته بود) در را باز كرد و چشمش افتاد به مصطفی شروع كرد به 😂 مصطفی پرسید «چرا می‌خندی» ؟😐 و كه چشم‌هایش از به نشسته بود گفت «مصطفی تو كچلی ... من نمی‌دانستم!»😄 مصطفی هم شروع كرد به خندیدن...😆 بعدها به مصطفی گفته بود: "تو" چه کردی که غادة "تو" را ندید؟😊❤️
😂 🔹⇐ماموریت ما تمام شد، همه آمده بودند جز «بخشی»، بچه خیلی بود، همه پکر بودیم، اگر بود همه مان را الان می خنداند. 🔸⇐یهو دیدیم دونفر یه دست گرفته و دارن میان، یک روی برانکارد آه و ناله میکرد،شک نکردیم که خودش است.تا به ما رسیدند، بخشی سرِ داد زد: «نگه دار!» 🔹⇐بعد جلوی بهت زده ی دو امدادگر پرید پایین و گفت:«قربون دستتون! چقدر میشه؟!!» و زد زیر و دوید بین بچه ها گم شد. به زحمت،امدادگرها رو کردیم که بروند😂😂 @SALAMbarEbrahimm
غربت هیچ کسی مثل تو نشود مرهم زخم دلت زبان ها نشود سوخته از زهر و می سوزد جگر سوخته با مداوا نشود.... به لب تشنه ی تو تو می خندید طعنه می زد که دگر پا نشود. 💔
صدا به صدا نمی‌رسید. همه مهیای رفتن و پیوستن به برادران مستقر در خط بودند. راه طولانی، تعداد نیروها زیاد و هوا بسیار گرم بود. راننده خوش انصاف هم در کمال خونسردی آینه را میزان کرده و به سر و وضعش می‌رسید. بچه‌ها پشت سر هم می‌فرستادند، برای :سلامتی امام، بعضی مسئولین و فرمانده لشگر و ... اما باز هم ماشین راه نیفتاد. بالاخره سر و صدای بعضی درآمد: «چرا معطلی برادر؟ لابد صلوات می‌خواهی. اینکه خجالت نداره. چیزی که زیاد است صلوات.» سپس رو به جمع ادامه داد: «برای سلامتی بنده! گیر نکردن دنده، کمتر شدن یک راننده پسند! بفرستید.»