eitaa logo
هوالحکیم🌷محمّدحسین صالحی
1.2هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
379 ویدیو
205 فایل
﷽💫طلبه ای ساده محضر اساتیدعظیم القدر @abedini ⚡لیسانس نرم افزار ⚡ارشدمهندسیIT با پایان نامه برگزیده کشوری درجشنواره علامه حلی ⚡دکترای عرفان اسلامی zil.ink/salehi786 💠پاسخها @Salehi786 📲نرم‌افزار @SalehiApps ✅تدریس @Shia_erfan و @Sania_Ashar @mSalehi
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 (٣) 🚩 یادگاری از مشایه ۱۴۰۳ 🔸 @Salehy
هوالحکیم🌷محمّدحسین صالحی
بسم الله 🔸نجات با غبار پای زائرین کربلا 🚩 در این کلیپ، در حال بیان قصه‌ی شیعه‌شدن ابوالحسن خلیعی شاعر (خِلَعی موصلی، متوفای ٧۵۰ق) بودم به نقل علامه امینی (ره) در کتاب الغدیر ج۶ ص١٣و٢٣، و ج١١ ص٢۰ 👇 🏴 شاعری متولد از پدر و مادری ناصبی، که مادرش نذر کرده بود اگر بچه‌دار شود او را قاتل زائران کربلای امام حسین (علیه السلام) کند!!، و اما وقتی او به سن جوانی رسید و به‌دستور پدر و مادر برای نذرشان رفت و بر سر راه زائرین (در نواحی مسیّب که در نزدیکی کربلاست) برای قتل ایشان کمین کرد، خوابش برد، در خواب دید که قیامت برپا شده، هنگامی که فرمان داده شد وی را به آتش ببرند، به دلیل اینکه خاک پای زائران امام حسین (علیه‌السّلام) بر بدن وی نشسته، آتش او را نمی‌سوزاند. از خواب بیدار شد، متوجه شد که قافله زائران امام حسین (ع) از راه رسیده‌ بودند اما علیرغم سر و صدای کاروان و گرد و غباری که از آمدن آنها به پا شده بود، او از خواب بیدار نشده بود و گرد و غبار پای آن زائران، بر صورت و لباس و بدن او نشسته بود. آنجا بود که متوجه اشتباه خود شد و پشیمان از کرده خود، همانجا توبه کرد و تصمیم گرفت برای عرض پوزش به کربلا برود. با دلی پر از اضطراب و نگرانی به کربلا رفت و به حرم مقدس امام حسین (ع) وارد شد و عرض ادب نمود و به خاطر قصد گذشته خود، از درگاه آن حضرت پوزش طلبید و دو بیت شعر بدین مضمون سرود: ⚡ « ... پس دلت را پاك و چشمت را با استعانت از خدا بر حقایق عالم روشن نما و اگر نجات رستگاري می خواهی پس زیارت کن حسین (علیه السلام) را تا آنکه خدا را با روشنی چشم دیدار کنی؛ و بدان و آگاه باش که آتش دوزخ حتماً بر تو حرام می شود، زیرا که آتش نمی رسد و نمی سوزاند جسمی را که بر او غبار زائرین حسین (علیه السلام) باشد ... ». 🔻و اینگونه شد که وی مورد عنایت ویژه اهل‌بیت (علیهم السلام) قرار گرفت و از دوستان خالص و پاک این خاندان مطهّر شد. 🔻 بله، *خدای سبحان او را به برکت غبار پای زائرین پیاده‌ی کربلا، نجات و هدایت بخشید و او شیعه شد* و از شاعران مشهور تاریخ در ذکر مدح و مناقب اهل البیت (علیهم السلام) گردید. 🏴 🔻به نقلی، او از آن‌رو لقب خِلَعی (خلیعی) را دریافت کرد که پس از سرودن شعری برای حضرت سیدالشهدا (علیه‌السّلام)، به کربلا و حرم مطهر آن حضرت رفت و شعرش را خواند و در همین هنگام، پرده گرانبهای آستان حسینی، بر روی شانه‌اش افتاد و نزد مردم این افتادن پرده، بعنوان خلعت امام حسین (علیه‌السّلام) برای وی دانسته شد. 🏴 🔻خِلَعی در رقابت شعری با شاعر شیعه‌ی دیگر جناب ابن‌حماد حلی، شعری در مدح امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) گفت و هر دوی ایشان، شعر خود را به داخل ضریح مطهر‌ انداختند و آن حضرت را به داوری طلبیدند. پس شعر هردویشان از ضریح بیرون افتاد، در حالی‌که روی برگه شعر خِلَعی با آب‌طلا و روی برگه شعر ابن حماد، با آب‌نقره نوشته‌شده است: «احسنت». 🔻ابن‌حماد‌ اندوهگین شد که با وجود سابقه‌اش در حب اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) و تشیع، امام، شعر خلیعی را که قبلًا از دشمنان اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) بوده، ترجیح داد. امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) برای رفع این شبهه، به خواب وی آمد و فرمود که به‌سبب تازه شیعه‌شدن خلیعی، به او توجه ویژه نموده است. در آن رؤیا مولا به او فرمود: ⚡ «به راستی که تو از دوستان قدیمی ما هستی ولی او تازه به ما رسیده است و تازه ولایت ما را پذیرفته است پس بر ما واجب است که او را بیشتر رعایت کنیم». 🏴 👌 متن داستان و برخی اشعارش را می‌توانید اینجا👇بخوانید. 🌐 www.sibtayn.com/fa/index.php?option=com_content&view=article&id=81130:ghatel-zowar-emam-hosein&catid=2279 🌐 https://tahlilirani.ir/شعرای-غدیر-در-قرن-هشتم/ 🔸 @Salehy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸تجربه خبرنگار مستقل آمریکایی، خانم جاکلین آشلی (Jaclynn Ashly) از زیبایی‌های سفر امسال 🚩 در مصاحبه‌اش با رسانه‌ی حرم امام حسین علیه السلام (العتبة الحسينية المقدسة) 🚩 و نیز برخی از استوری‌های پیج اینستاگرامش از این سفر 🏴 📌برخی فعالیت‌های این خبرنگار در حمایت از فلسطین👇 jacobin.com/author/jaclynn-ashly www.chroniquepalestine.com/survivre-apres-destruction-maison 🏴 👌گنگره‌ی جهانی ، رسانه‌ی زنده‌ی زمان، برای جمع‌نمودن تمام آزادی‌خواهان جهان 🔸 @Salehy
56 - رفتم چو من از میان تو را دانستم - گزیده نکات سلوکی جلسات 56 و 55 دوره ولایت‌شناسی عرفانی و سلوکی - استاد صالحی .mp3
22.79M
🔸رفتم چو من از میان تو را دانستم 🔻همه عالم بزم وصال توست و این منِ وجهُ‌اللهیِ توست در منِ من، که در همه حال در معیت حضور تو هستم. ❤️و «علیّ»ست آن اسم اعظم الهی (اسم «مَنِ الهی»)، و آن «مَنِ وجهُ‌اللّٰهیِ» در منِ من، که در همه حال در معیت حضورش هستم. 🔖 «علیّ» اسم اعظم الهی 🌐 eitaa.com/salehy/3867 (١) 🌐 eitaa.com/salehy/3868 (٢) 🙏 توسل به اسم اعظم الهی، حقیقتِ مولا علیّ(علیه السلام)👇 🌐 eitaa.com/salehy/3869 🔹معیّت معرفت نفس با معرفت امام و معرفت خدا، و معیّت با عشق و محبت امام در حضور نفس‌مان 🌐 eitaa.com/salehy/3889 🔹 🔺گزیده جلسات ۵۵ و ۵۶ دوره ولایت‌شناسی عرفانی و سلوکی (شرح فصل۵ رساله الولایه علامه طباطبایی)، تهران، پنجشنبه ١٨ مرداد ١۴۰٣. 🔉 مدح مولا 🔸 @Salehi786 @Salehy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸«علیّ» اسم اعظم الهی (١) 🔹 🔖 مذکور در کلیپ👇 جامع الاحادیث نشانی: مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر و دلائل الحجج علی البشر، ج ۱، ص ۴۳۰ https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/436698 معصوم: امیرالمؤمنین (علیه السلام) > امام رضا (علیه السلام) 🔸حافظ رجب البرسي: قال: روى صاحب عيون أخبار الرضا (عليه السلام) قال: 🔻 (إنّ) أمير المؤمنين (عليه السلام) مرّ في طريق فسايره خيبريّ فمرّ بواد قد سال، فركب الخيبري مرطة، و عبر على الماء، ثمّ نادى أميرالمؤمنين (عليه السلام) : ⚡ يا هذا لو عرفتَ ما عرفتُ لجزتَ كما جزتُ (لجریتَ كما جریتُ). 🔻فقال [له] أمير المؤمنين (عليه السلام) : مكانك، ثمّ أومأ (بيده) إلى الماء فجمد و مرّ عليه، فلمّا رأى الخيبري ذلك أكبّ على قدميه، و قال له: ⚡ يا فتى ما قلت حتى حوّلت الماء حجرا ؟ 🔻فقال [له أمير المؤمنين] (عليه السلام) : فما قلتَ أنت حتى عبرت على الماء؟ ⚡فقال الخيبريّ: أنا دعوتُ [ اللّه ] باسمه الأعظم. ⚡فقال (له) أمير المؤمنين (عليه السلام) : و ما هو؟ ⚡قال: سألته باسم وصيّ محمد [علیّ بن ابی‌طالب]. 💥 فقال أمير المؤمنين (عليه السلام) : فـ أنا وصيّ محمد [علیّ بن ابی‌طالب]. ⚡فقال الخيبريّ: إنّه لحقٌّ. ثمّ أسلم. 🔸 🔸روایتی دیگر👇در همین مضمون https://eitaa.com/salehy/3868 🙏 توسل‌نامه‌ای به اسم اعظم الهی، حقیقتِ مولا «علیّ» (علیه السلام)👇 🌐 https://eitaa.com/salehy/3869 🔹 🔸 @Salehy
بسم الله 🔸 «علیّ» اسم اعظم الهی (٢) 🔸 جامع الاحادیث https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/436699 نشانی: مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر و دلائل الحجج علی البشر ج ۱، ص ۴۳۱ معصوم: امیرالمؤمنین (علیه السلام) 🔻البرسي: عن عمّار بن ياسر، قال: أتيت مولاي يوما فرأى في وجهي كآبة، فقال: ما لك ؟ فقلت: دين أتى مطالب به. 🔻فأشار إلى حجر ملقى و قال: خذ هذا و اقض منه دينك. 🔻فقال [عمّار] : إنّه لحجر. 🔻فقال له أميرالمؤمنين (عليه السلام): ⚡ «ادعُ اللّه بي يحول لك ذهبا». 🔻قال عمّار: فدعوت باسمه، فصار الحجر ذهبا. 🔻 فقال لي: خذ منه حاجتك. فقلتُ: و كيف تلين؟ 🔻فقال: يا ضعيف اليقين! ⚡ادعُ اللّه بي حتى تلين فانّ باسمي ألان اللّه الحديد لداود. قال عمّار: فدعوتُ [ اللّه ] باسمه، فلان، فأخذتُ منه حاجتي، 🔻ثمّ قال: ادع الله باسمي [حتى] يصير باقيه حجرا كما كان . 🔸 ✅ ترجمه: 🔸[ حافظ رجب برسی (در کتاب مشارق) نقل می‌کند از عمار یاسر که: ] 🔻عمار یاسر (رضوان‌الله علیه) گفت: روزی خدمت مولایم علی آمدم. حضرت در چهره‌ام غمی دید، فرمود: چه شده؟ گفتم: یا علی، طلبکاری دارم که مطالبه پول خود را میکند. پس حضرت اشاره نمود به سنگی و فرمود این سنگ را بردار و قرض خود را پس‌بده. گفتم: یا علی این فقط یک سنگ است (چگونه بدهی و دَیْن خود را با سنگ ادا نمایم) ؟ 🔻حضرت فرمود: «ادع اللّه بي يحول لك ذهبا»، ⚡«خدا را به حقیقت من بخوان تا این سنگ را برایت طلا نماید». 🔻پس من به اسم حضرت دعا نمودم و آن سنگ سریع طلا شد. 🔻حضرت فرمود: هرقدر از این سنگِ طلاشده را که احتیاج داری جدا کن و بگیر برای پرداخت بدهی‌ات. گفتم: چگونه این سنگ طلا نرم می‌شود (که بقدر حاجتم ازش بگیرم)؟ 🔻حضرت فرمود: ای ضعیفُ الیقین! ⚡[به همان روش قبلی که گفتم باز هم] به‌حق اسم من خدا را بخوان تا این طلا را نرم گرداند؛ چون همانا به اسم من خداوند متعال، سختی آهن را برای داود نبی (علیه السلام) نرم گردانید. (که در قرآن فرمود: «وَأَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ» - سبأ، آیه ۱۰) 🔻پس عمار گفت: من دعا کردم به اسم آن حضرت، دفعةً آن طلا نرم شد و بقدر حاجتم از آن طلا گرفتم. 🔻سپس حضرت فرمود : حال مجددا باز هم به اسم من دعا کن تا خدا این تتمه باقی مانده از طلا را (که حاجتت به آن نیست) مبدل به سنگ گرداند چنانکه بود. پس دعا کردم و سنگ شد. 🔸 🔖 متن از ترجمه‌ی فارسی کتاب «مشارق انوار الیقین فی حقائق اسرار امیرالمؤمنین علیه السلام»، ص٣٩۶و ٣٩٧ 🔻اثر حافظ رجب بُرسی، ترجمه‌ی ملاصادق یزدی، انتشارات علمی 🌐 https://eitaa.com/shia_erfan/483 PDF 🔹 🔈 همه عالم بزم وصال توست (رفتم چو من از میان تو را دانستم) 🌐 https://eitaa.com/salehy/3866 🔸 @Salehi786 @Salehy
بسم الله 🔸توسل‌نامه‌ای به اسم اعظم الهی، حقیقتِ مولا «علیّ» (علیه السلام) 🔸 ❤️ حقیقت وجهُ الله اعظم «علیّ»، ⚡سرّ اسم ذات «الله» و «هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ»، ⚡و روح اسماء صفات الهی در «نور محمدی» «لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيم»، ⚡و نور احدیّ حیّ صمدیّ و نفس اسماء افعال الهی‌ست، «النَّبَأُ الْعَظِيم» «وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيم»، که به «نور علیّ» ظهور فیض و تصرّف و انفعال می‌شود در کائنات. ⚡آنچه او ریخت به پیمانه‌ی ما، نوشیدیم‌ ⚡اگر از خمرِ بهشت است وگر از باده‌ی مست‌ ⚡سر فراگوش من آورد و به آواز حزین‌ ⚡گفت: «کاى عاشقِ شوریده‌ی من! خوابت هست‌؟!» ⚡عاشقى را که چنین باده‌ی شبگیر دهند ⚡کافر عشق بُوَد، گر نبود باده پرست‌! ⚡برو اى زاهد! و بر دُرد کشان خرده مگیر ⚡که ندادند جز این تحفه، به ما روز اَلَسْت‌ 🔻اى زاهد! به ما خُرده مگیر؛ زیرا آنچه امروز مى‌نوشیم و مشاهده مى کنیم، آن است که از حضرت «ساقی المؤمنین» در روز ازل نصیبمان گشته و او در پیمانه‌ی جان ما باده‌ی عشق الهی ریخته است: «اگر از خمر بهشت است وگر از باده مست»؛ که: ⚡«أنهارٌ مِن خَمرٍ، لَذَّةٍ لِلشَّارِبین» (محمد،١۵)، ⚡«و سَقاهُم رَبُّهُم شَراباً طَهُوراً» (الانسان،٢١)، ⚡«و أشهَدَهُم عَلى‌ أنفُسِهِم: أَ لَسْتُ‌ بِرَبِّکُم؟! قالُوا بَلى شَهِدْنا» (الاعراف، ١٧٢)، ❤️همان اوّل بود که قبل از آنکه خود را بشناسیم او را محیط بر نَفْسِ خود دیدیم و «بَلى‌، شَهِدْنا» گفتیم و امروز هم هنوز بر آن مستی از شهود جمالش استواریم، و در اقرار میثاق «ألَسْتُ أوْلَى بِكُم مِن أنفُسِكُم؟» میگوییم: «بَلیٰ، أنتَ یا عَلِيّ مَوْلاَنا و أَميرُنا وَ أَوْلَى بِنا مِن أنفُسِنا» 🔹 🔻حَدَّثَنَا عَلِيُّ بنُ مُوسَى الرِّضَا (علیه السلام) عن أبیه عن جدّه محمد بن علی بن الحسین (علیهم السلام): ⚡فی قوله تعالی: «فِطرَتَ اللهِ الّتی فَطَرَ النّٰاسَ عَلَيهٰا»، قال: 💥هُوَ لا إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ الله، عَلِيٌّ أميرَالمُؤمنينَ وَلِيُّ الله، إِلَى هَاهُنَا اَلتَّوحِيد. 🔹 🔻عن أبی عبدالله (علیه السلام): ⚡قوله تعالی «و أَشهَدَهُم عَلىٰ أنفُسِهِم أَ لَسْتُ بِرَبِّكُم؟! قٰالُوا بَلىٰ» إِلَى آخِرِ الآیة، قال: ⚡أخرَجَ اللهُ مِن ظَهرِ آدَمَ ذُرِّيَّتَهُ إِلَى يَومِ القِيَامَةِ فَخَرَجُوا كَالذَّرِّ «فَعَرَّفَهُم نَفسَهُ و أرَاهُم نَفسَهُ»، و لَو لاَ ذَلِكَ لَم يَعرِفْ أَحَدٌ رَبَّهُ، 💥قال «أَ لَسْتُ بِرَبِّكُم قٰالُوا بَلىٰ» قَالَ: «فَإِنَّ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) عَبدِي و رَسُولِي و إنَّ عَلِيّاً (علیه السلام) أميرَالمؤمنينَ خَلِيفَتِي وَ أَمِينِي» ⚡و قال رسول الله (صلی الله علیه و آله): «كُلُّ مَولُودٍ يُولَدُ عَلَى المَعرِفَة» (اَلْفِطرَةِ) 🔹 🔻قال رسول الله (صلی الله علیه و آله): ⚡لَو يَعلَمُ النَّاسُ مَتَى سُمِّيَ عَلِيٌّ أميرَالمؤمنينَ مَا أَنكَرُوا فَضلَهُ، سُمِّيَ أميرَالمؤمنينَ و آدَمُ بَينَ المَاءِ و الطِّينِ (بَينَ الرُّوحِ و الجَسَد)، ⚡ قال الله: «و إذ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِم ذُرّيَّتَهُم و أشهَدَهُم عَلىٰ أنفُسِهِم أَ لَسْتُ بِرَبِّكُم؟» فقالتِ الملائکةُ: بَلَى. 💥فقال الله: «أَنَا رَبُّكُم و مُحَمَّدٌ نَبِيُّكُم و عَلِيٌّ أَمِيرُكُم» 🏴 ❤️ اوست حقیقتِ آدمِ اوّلِ ما، و خلیفة الله مطلق، و مَظهر تامّه‌ی اسم اعظم الهی: ⚡«و عَلَّمَ آدَمَ الأسماءَ کُلَّها» (البقره، ٣١) 🚩 اوست کلمه‌ی طیبه، و شجره‌ی اوست شجره طیبه، و مُلک و دولت اوست مُلک عظیم الهی: ⚡«و آتَيناهُم مُلكًا عَظيما» (النساء،۵۴) ⚡«كلمةً طَيِّبَةً كشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أصلُهَا ثابتٌ وفرعُها في السّمآء» (ابراهیم،٢۴) 🚩 اوست حقیقتِ عشقِ حضرت دوست، که جهان زنده به اوست، و جز وصالِ عشقِ او غایتی در وجود نیست: ⚡وصال او ز عمرِ جاودان بِهْ‌ ⚡خداوندا! مرا آن دِهْ که آن بِهْ‌ ⚡دلا! دایم گداىِ کوى او باش‌ ⚡به حکم آنکه دولتْ جاودان به‌ ⚡به داغ بندگى مُردن در این در ⚡به جان او که از مُلکِ جهان بِهْ‌ 🏴 🚩اوست کارِ خدایی و ساقیِ الهی و مُظهِر افعالِ الهی در هستی، که ما را مستِ باده‌ی هستی و فیضِ حق می‌کند، برو زاهدا ! خرده بر ما مگیر، که کار خدایى نه کارى است خُرد ⚡مرا از ازل عشق شد سرنوشت‌، قضاى نوشته نشاید سِتُرد ⚡شود مستِ وحدت ز جامِ اَلَست‌، هرآن کو چو حافظ مِىِ صاف خورد 🚩اوست ساقیِ «مِیِ صافِ فطرتِ توحید» و «تسبیح و تحمید و عبودیتِ الهی» در جانِ ما بنی‌آدم و تمام هستی: ⚡«فِطرَتَ اللهِ التی فَطَرَ النّاسَ علیها» (الروم،٣۰)، ⚡«إن مِن شَيءٍ إلا يُسَبِّحُ بِحَمدِه» (الاسراء،۴۴) 🏴 ❤️ اى ساقیِ حضرت دوست! حاصل عمر و سرمایه حیات فانى و باقى، همان یک نَفَسى است که با تو انس گیرم و به هم‌نفسی با تو زنده شوم به حیات طیبه‌ی الهی: ⚡اگر به هر دو جهان یک نَفَس زنم با دوست‌ ⚡مرا ز هر دو جهان، حاصل آن نَفَس باشد 🏴