eitaa logo
سلمان رئوفی
5.5هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
329 ویدیو
187 فایل
🔆قال رسول‌الله ص: ان هذا الدين متین 🔆کانال‌سلمان‌رئوفی 🔆مکتب شناسی فقهی، عرفان شیعی ،سیره ائمه ع ،علوم انسانی، فرهنگ و سیاست راه ارتباط @srsr1359 🔆صوت دروس در کانال سروش @salmanraoufi سایت boohoos.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
۲ ⬆️ ۲- در کافی در "بَابُ مَنْ خَطَؤُهُ عَمْدٌ وَ مَنْ عَمْدُهُ خَطَأ" ابتدا با دو طریق، حدیثی از حسن بن محبوب نقل شده و در دو حدیث بعد (که حدیث محل بحث، دومین آن ها است) تعلیق صورت گرفته و سند با حسن بن محبوب آغاز شده است. معمولا کسانی که در کافی در ابتدای سند تعلیقی قرا گرفته اند، صاحب کتاب می باشند. در مورد نقل اختصاص هم، با لحاظ احادیث قبل و بعد روشن می شود که این قسمت از کتاب حسن بن محبوب اخذ شده است. در مورد احادیث کتاب اختصاص در هر قسمتی باید با بررسی و دقت در شواهد و قرائن، منابع آن را بازیافت و از این رهگذر به میزان اعتبار احادیث آن قسمت رسید. در مورد حدیث محل بحث، همان طور که گذشت، سند آن مانند سند حدیث قبلش معلق بر سند دو حدیث قبل است که با حسن بن محبوب آغاز شده است. سند بعدی با عمرو بن ابی المقدام آغاز شده که بیشترین راوی از او در کتب اربعه حسن بن محبوب است. سند بعد با عمرو بن ثابت شروع شده که همان عمرو بن ابی المقدام است. (ن.ک. نجاشی، ص۲۹۰) اسناد بعد به ترتیب با علاء بن رزین، اسحاق بن عمار و ابو ایوب (ابراهیم الخراز) شروع شده اند که همگی از مشایخ پرتکرار حسن بن محبوب اند. در مورد تهذیب هم، سند با حسن بن محبوب آغاز شده و شیخ طوسی نام صاحب کتاب را در ابتدای سند می آورند: 《...اقتصرنا من ايراد الخبر على الابتداء بذكر المصنف الذى اخذنا الخبر من كتابه او صاحب الاصل الذي اخذنا الحديث من اصله...》 (مشیخة التهذیب، ص۴) اگرچه "اخذ به توسط" در تهذیب شایع است ولی این مطلب ضرری به غرضی که در پی آن هستیم -یعنی نفی استبعاد وقوع خطا- نمی زند؛ چون به هرحال، منبع نهایی حدیث، کتاب حسن بن محبوب خواهد بود؛ فتامل! بلکه ممکن است گفته شود برای نفی استبعاد خطا نیاز به اثبات وحدت منبع نیست بلکه همین که احتمال آن قوی باشد کافی است. ۳- نفی خطا در اسناد و اصاله الصحه، مبتنی بر ندرت وقوع خطا است. قهرا وقتی این امر با ندرت امر دیگری تعارض پیدا می کند، نمی توان به آن تمسک کرد. چرا که علم اجمالی به حصول یک امر نادر شکل گرفته و در این میان باید با لحاظ قرائن، جانب یک طرف را گرفت. در سند محل بحث روشن است که التزام به زاید شدن عمار ساباطی (که با توضیحی که گذشت طبیعی می نماید) بر التزام به واسطه شدن او بین هشام بن سالم و ابوعبیده که از دو حیث غرابت داشت و نمونه ای نداشت، اولویت دارد. شاهد دیگری بر زائد بودن عمار ساباطی وجود دارد که در ادامه بیان می شود ان شاء الله. برگرفته از درس خارج فقه مورخ ۱۳۹۵/۸/۱۵ @Taraaif @salmanraoofi