🍃🌸🍃
#رمانهای_دفاع_مقدس_و_شهدا
🌹 🇮🇷 #خداحافظ_سالار 🇮🇷🌹
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی
سرلشکر شهید حاج حسین همدانی
◀️ قسمت ۱۴۹م؛
پرسیدم:
"شما هنوز یک سال و چند ماهه که اومدی یعنی دوباره به این زودی میخوای برگردی؟!"
پرانرژی گفت:
"با طرحی که برا آینده سوریه داده بودم موافقت شد. میشه خودم نَرَم؟!"
بق کردم و سرم را پایین انداختم
سکوتم را که دید گفت:
"اما این بار دوسه روزه برمیگردم."
شنیدن این حرف از کسی که عادت نداشت برای رفتنش زمان و مدت تعیین کند متعجبم کرد
انگار میخواست همه نبودنها و دیرآمدنها را جبران کند
گفت:
"حاجخانم! به وهب و مهدی و خانمهاشون بگو بیان ببینمشون"
اول به وهب زنگ زدم
قبول نکرد
خانهاش به خانه ما خیلی دور بود.
دیر از سر کار میآمد و صبح زود میرفت
حق داشت که نیاید.
به حسین گفتم:
"وهب نمیتونه بیاد!"
حسین در چنین مواردی جانب پسر و عروسش را میگرفت
انتظار داشتم بگوید:
"اشکالی نداره. نذار به زحمت بیفتن. اذیتشون نکن"
اما گفت:
"دوباره زنگ بزن. بگو بابا میخواد بره سوریه، حتماً بیا!"
دوباره به وهب زنگ زدم.
مثل من از خبر رفتن حسین به سوریه جا خورد و گفت:
"الآن راه میافتیم."
بعد به مهدی که خانهاش نزدیک خانه ما بود خبر دادم.
حسین هم تا بچهها برسند، آلبوم عکسهای دوران جنگ را که کمتر سراغشان میرفت باز کرد
جوری روی بعضی از عکسها توقف میکرد که انگار بار اول است آنها را میبیند
او غرق در عکسها بود و من غرق در او تا وهب و مهدی رسیدند.
محمدحسین پسر وهب و ریحانه دختر مهدی تقریباً چهارساله بودند و همبازی،
دنبال هم میکردند
حسین وارد بازیشان شد
گاهی میپرید و محمدحسین را میگرفت تا ریحانه قایم شود
برایشان شکلک در میآورد
کوچولوهای وهب و مهدی، درست مثل بچگیهای خودشان بودند
از سر و کول حسین بالا میرفتند و ازش آویزان میشدند تا خسته شدند.
حسین رفت سراغ فاطمه که نوه بزرگمان بود و حانیه دختر چهار ماهه مهدی
هر دو را چسباند به سینهاش
به وهب و مهدی گفت:
"از ما عکس بگیرین، این عکسها خاطره میشه"
دلشوره به جان همه حتی عروسها افتاده بود.
وهب گفت:
"خانمم وقتی ازم شنید بابا میخواد بره سوریه توی دلش خالی شده"
خانم مهدی هم محو در پدر بزرگ بچههایش بود
پدربزرگی که خودش را با نوهها مشغول کرده بود ولی از نگاه سکوتمان بو برده بود که نگرانیم
اول وهب را برد توی اتاق
تنهایی با او صحبت کرد
بهش گفته بود که توی سوریه کار گره خورده و باید برگردد.
بعد با مهدی جداگانه صحبت کرد.
حتماً مثل حرفهایی که با وهب زده بود
از توی اتاق آمد پیش جمع
خونسرد و عادی نشان داد
حتی رفت توی آشپزخانه، سالاد درست کرد.
بعد سفره را انداخت و آمد کنارمن کمک کرد که غذا را بکشم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🇮🇷 لحظاتی از دیدار امروز خانواده شهید روح الله عجمیان با رهبر معظم انقلاب اسلامی در حاشیه دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی
🔸🌺🔸--------------
📒 @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 حاشیه دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی
🌹🇮🇷 حضرت آیتالله خامنهای در دیدار خانواده شهید ایرلو:
خدا انشاءالله مرحوم آقای ایرلو را درجاتش را عالی کند. ایشان تک بود.
در قضیهی یمن ایشان واقعا تک بود.
همهی خدمات، همهی کارهای خوب ایشان.
🔸🌺🔸--------------
📚 @salonemotalee
🍃🌸🍃
✡ #شناخت_تمدن_شیطانی_غرب ✝
یهود و فرهنگسازی
📖 مقاله سوم؛
حزب شیطان بهدنبال تسلط بر ایران
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10431
◀️ قسمت هفتم؛
🔶🔸دوره مظفرالدین شاه
با قتل شاه، ولیعهد و فرزندش مظفرالدین میرزا با جسمی بیمار و روحیهای رفاهطلب و خوشگذران، از تبریز به تهران آمد و بر تخت نشست.
🔹بیارادگی مظفرالدین شاه زمینه را برای گسترش اعتراضات مردمی فراهم کرد.
این وضعیت چیزی بود که امکان مدیریت منافقانهی صحنه را به حزب شیطان (که اینک به قالب فراماسونری در آمده بود) میداد.
🔹پس از تعویض چند صدراعظم، نوبت به عینالدوله فراماسون رسید که داماد مظفرالدین شاه بود.
او به سادگی و با چند برخورد مستبدانه و به ظاهر غیرمدبرانه، توانست بر آتش مخالفتها دامن زند و شرایط را برای یک قیام اساسی فراهم کند.
🔶🔸حضور علما در صحنه
🔹مهاجرت صغرا به دعوت آیتالله سیدمحمّد طباطبایی و همراهی آیتالله سیدعبدالله بهبهانی، برای تحصّن در حرم حضرت عبدالعظیم، و مهاجرت کبرا با حضور ایشان و سیدعبدالله بهبهانی، و اینبار با همراهی آیتالله شهید شیخ فضلالله نوری، با سفر به قم، مردم مسلمان را به صحنه کشید.
🔹در جریان مهاجرت کبرا اتفاقی افتاد که بیشک سبب بسیاری از تحولات بعدی در به انحراف کشاندن نهضت مشروطه (اگر اصل آن را در جریانی انحرافی ندانیم) شد.
گروهی از تجّار به توصیه آیتالله بهبهانی و با نامه و درخواست او از سفارت انگلیس، به این سفارت پناهنده شدند و بهدنبال آنان صنفی نبود که در محوطه سفارت اقدام به برپایی یک یا دو چادر نکرده باشد.
آمار پناهندگان به سفارت انگلیس را تا ۲۴هزار نفر ذکر کردهاند. (۷)
🔹بهدنبال این جریان، مهاجرت کبرا که از ابتدا نجف و عراق را مقصد گرفته بود در قم متوقف و امور مشروطه از طریق بیانیههای متحصنان در سفارت پیگیری شد.
همین بیانیههای انگیسی بود که سرانجام وصف مجلس شورا را از اسلامی به ملی تغییر داد.
🔹در آن زمان در نجف چهار مرجع بزرگ پس از میرزای شیرازی، در رأس قرار داشتند: آیتالله ملا کاظم خراسانی معروف به آخوند، آیتالله سیدمحمّدکاظم یزدی، آیتالله تهرانی، و آیتالله شیخ عبدالله مازندرانی.
این مراجع بزرگ برای براندازی حکومت محمدعلی شاه تصمیم به حرکت بهسوی ایران گرفتند،
🔹روس و انگلیس برای جلوگیری از این حرکت، مهرههای قدیمی خود یفرمخان ارمنی، حاج علیقلیخان بختیاری (سردار اسعد) و محمدولیخان تنکابنی (سپهدار اعظم) را بهعنوان فاتحان تهران وارد این شهر کردند و ضمن بازگشت دادن مراجع، جریان مشروطه را در قبضه خود نگه داشتند.
🔹حرکت وحدتآفرین علمای ایران بهسمت عراق در جریان مهاجرت کبرا از سوی سیدعبدالله بهبهانی، و حرکت وحدتطلبانه علمای عراق بهسوی ایران در این جریان خنثی شد.
این همان جریان پیشگیری از وحدت دو ملت ایران و عراق بود که از زمان کوروش پیگیری شده و تا آن روز ادامه یافته بود.
🔹جنگ تحمیلی صدام را علیه جمهوری اسلامی باید در این چارچوب تحلیل کرد.
🔹به هر حال اینچنین بود که فراماسونری توانست با هدف تخلیه انرژی متراکم در جریان تمدنسازی اسلامی، جریانی را مبتنی بر آموزههای روشنفکری در ایران ایجاد، مدیریت و سرانجام به نفع خود به پایان برساند.
🔶🔸سرنوشت حرکت علما
🔹نخستین پیامد این اقدام، اعدام شیخ فضلالله نوری (ره) و شهادت این شهید بزرگوار بود.
این جنایت در حالی صورت گرفت که هیچکدام از سران استبداد نهتنها در معرض حکمی قرار نگرفتند که بسیاری از آنان به مناصب دولتی نیز گماشته شدند.
این شهید بزرگوار از همان ابتدای نهضت متوجه غیرعادی بودن شرایط بود و همواره بر اصل حاکمیت اسلام و احکام آن در مبارزه و حکومتداری پافشاری میکرد.
عدم حضور او در مهاجرت صغرا نشانهای بر این امر است.
🔹سرانجام حاکمان فراماسون تهران، او را به جرم دفاع از شعار “مشروطهی مشروعه” به دار کشیدند.
در نجف تنها سیدمحمّدکاظم یزدی بود که از شیخ و نظرات او دفاع میکرد.
🔹بهدنبال شهادت شیخ، سیدعبدالله بهبهانی از سوی انجمنهای مخفی که از سوی سیدحسن تقیزاده رهبری میشدند، ترور شد.
سیدمحمد طباطبایی نیز پس از تهدید به ترور خانهنشین شد تا درگذشت.
وی نیز ظاهراً همراه با پدر خود سیدصادق، تحت تاثیر ملاقاتی پنج ساعته با ملکم خان فراماسونر قرار گرفته بود.
از سویی دیگر وی تحت تاثیر اندیشههای سیدجمالالدین اسدآبادی بود و طالبوف را بهدلیل داشتن اندیشههای روشنفکرانه غربی میستود.
طالبوف کسی بود که از سوی شیخ فضلالله بهدلیل تفکراتش تکفیر شده بود.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10502
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📒 @salonemotalee
🍃🌸🍃
#خوندلی_که_لعل_شد؛
کتاب خاطرات رهبر انقلاب
حضرت آیتالله العظمی خامنهای(مدّظلّهالعالی)
📒 فصل اول؛ آن روزها
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10434
◀️ قسمت سوم؛
🔹پدربزرگمان (آقاسید حسین)از علمای نامدار بود و بسیاری از علمای تبریز نزد ایشان درنجف درس خوانده بودند.
🔹ایشان وقتی به تبریز آمد؛ امام مسجد جامع این شهر که از خانواده معروف "مجتهد" بود، امامت مسجد را به استاد خود آقاسیدحسین واگذار کرد.
🔶🔸عموی ما "سیدمحمد خامنهای" در نجف به سیدمحمد پیغمبر معروف بود و از جهت رفع نیازهای مردم شهرت داشت.
ایشان از اطرافیان ویژه آخوند خراسانی و سیدابوالحسن اصفهانی بود.
🔹بیاد دارم؛ وقتی در سال ۱۳۳۶ به نجف رفتم، با شیخ حسینآقا فرزند کوچکتر آخوند خراسانی دیدار کردم.
ایشان مرا شناخت و خیلی از عمویم تعریف کرد و گفت:
"من یکی از چهار رکن اداره امور عموی شما بودم.
🔶🔸به موضوع پدرم بازمیگردم.
🔹ایشان به فضل و علم و اجتهاد معروف؛ و نزد علمایی مانند میرزای نائینی و سیدابوالحسن اصفهانی درس خوانده بود.
عفیف و باحیا بود.
🔹نسبت به مال و منال از مناعت طبع برخوردار بود.
در میانه بازار مشهد که محل کسبه و تجار و سرمایهداران است، امامت مسجدی را داشت امام چشمی به مال مردم نداشت و چنین چیزهایی را نمیپسندید.
یعنی در اوج بلندطبعی میزیست.
🔹گوشهگیری را دوست داشت ولی من این خصلت ایشان را خوش نمیداشتم لذا عکس آنرا فراگرفتم.
ایشان وقتی وارد مسجد میشد؛ سر را به زیر میانداخت، نگاه خود را به زمین میدوخت و بی آنکه با احدی از نمازگزاران حرفی بزند، مستقیما بسوی محراب میرفت.
در آنجا عینک خود را برمیداشت، بنا بر سنت دنبالهی عمامه را به زیر چانه میانداخت و نماز جماعت را امامت میکرد. آنگاه به همان صورت که وارد شده بود، بیرون میرفت.
🔹در مجالس خاموش مینشست؛ مگر اینکه از او چیزی بپرسند.
جز با علمایی که از دوستان خاصش بودند، سخن نمیگفت.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10503
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📒 @salonemotalee
🍃🌸🍃
•┈┈• 🍃 #لطیفه_نکته ۳۵۹🍃••┈┈•
خوبی خستگی ناشی از کار اینه که؛
با خواب رفع میشه...
اما امان از خستگیِ ناشی از بیکاری!
یعنی هیچی رفعش نمیکنه
حتی خواب 😅😄😜
--------🔸😜🔸--------
.
🤲 به نام خداوند دوستدار تلاش و کوشش
✋سلام
💐 از #پیامبر_رحمت صلیاللهعلیهوآله
إنَّ مِنَ الذُّنُوبِ ذُنُوباً؛
لا يُكَفِّرُها صَلاةٌ وَلا صَدَقَةٌ
قيلَ؛ يا رَسُولُ اللهِ!
فَما يُكَفِّرُها
قالَ:
الْهُمُومُ في طَلَبِ الْمَعيشَةِ
بعضى از گناهان است كه؛
نماز و صدقه و زكات هم نمىتواند آن را جبران كند.
عرض داشتند؛ اى رسول خدا!
پس چه چيز آن را جبران مىكند؟
فرمودند:
به فكر معيشت و زندگى بودن و براى آن تلاش كردن
📚 بحارالانوار ج۷۰ ص۱۷۵
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
🖊 تلاش و کوشش برای کسب روزی و معیشت؛ که وظیفه هر انسانی است؛ در نظر دین آنقدر مهم و ارزشمند است که برخی از گناهانی که با هیچ کار مستحبی جبران نمیشه را خداوند با این تلاش قابل جبران دانسته است.
در ضمن انسانهایی که در امور معیشتی کاهلی میکنند یا نعمتها را برخود حرام کرده و تلاشی نمیکنند، بسیار مورد مذمت خدا و پیغمبر خدا قرار گرفتهاند.
درود بر انسانهای پرتلاشی که هرگز به سستی و تنبلی روی خوش نشان نمیدهند.
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
📖 @salonemotalee
🍃🌸🍃
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
🇮🇷 #تقویم_امروز
امروز؛ یکشنبه
۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
۲ شوال ۱۴۴۴
۲۳ آوریل ۲۰۲۳
منسوب به زوج الگوی بهشتی #امام_علی و #فاطمه_زهرا علیهماالسلام
ذکر امروز؛ یکصد مرتبه
یَا ذَا الجَلَالِ وَ الاِکرَامِ
•┈┈••✾•🌸مناسبتهای امروز🌸•✾••┈┈•
📆 مناسبتهای شمسی
🔹روز بزرگداشت شیخ بهایی
🔹شهادت امیر سپهبد قرنی(۱۳۵۸ ش)
📆 مناسبتهای قمری
📆 مناسبتهای میلادی
🔹مرگ #بوریس_یلتسین نخستین رئیسجمهور روسیه بعد از فروپاشی شوروی (٢٠٠٧م)
📆 مناسبتهای عبری
🔹آغاز بنای اولین #بیت_همیقداش (معبد مقدس) توسط حضرت سلیمان (٢٩٢٨ عبری = ۸٣۲ ق.م.)
🖊 بیشتر بدانیم؛
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸🍃
#متن_سخنرانی
#امام_خامنهای
#دیدار_رمضانی_دانشجویان ۱۴۰۲
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10472
◀️ قسمت سوم؛
🔶🔸خب، حالا این مبانی معرفتی چه چیزهایی است؟
🔹در اسلام مبانی معرفتیِ شخصی، قلبی، اجتماعی، سیاسی، بینالمللی [وجود دارد]؛
همهی اینها در اسلام هست؛
مسئلهی آزادی یکی از مبانی معرفتی است که در اسلام مطرح شده؛
مسئلهی عدالت یکی از مهمترین مسائل معرفتی است.
اینها را باید حل کرد؛
جوان دانشجو بایستی روی اینها فکر کند،
کار کند و به عمق برسد.
کتاب بخوانید،
نهجالبلاغه بخوانید،
در تلاوت قرآن تأمّل کنید.
🔹حالا فرض کنید در مورد عدالت؛
البتّه یک مصداق مهمّ عدالت رفع نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی و مانند اینها است امّا فقط این نیست؛
این یک قلم عمدهاش است.
عدالت از قضاوتهای شخصی ما شروع میشود؛
عدالت از عمل شخصی ما،
حرف زدن ما،
داوریهای ما در مورد اشخاص،
در مورد کارها شروع میشود.
"وَ لا یَجرِمَنَّکُم شَنَآنُ قَومٍ عَلی اَلّا تَعدِلوا اِعدِلوا؛"(۴)
🔹اگر با کسی مخالفت هم داریم،
دشمنی هم داریم،
جدایی فکری هم داریم،
دربارهاش نباید ظلم کنیم.
مصیبتبارترین مسائل این است که یک وقتی یک کافری روز قیامت یقهی بنده را بگیرد که آقا، تو به من در فلان جا ظلم کردی؛
یعنی واقعاً دیگر از این چیزی سختتر نیست!
یا دشمن خدا روز قیامت حقّی به گردن من پیدا کند، یقهی ما را بگیرد بگوید شما ظلم کردید.
🔹یعنی عدالت اینجوری است.
عدالت بینالمللی؛
این مبارزهی با استکبار که ما مدام تکرار میکنیم،
یکی از مهمترین مصادیق عدالت است.
بعضیها دنبال عدالت هستند امّا فکر نمیکنند که مبارزهی با استکبار و آمریکا و صهیونیسم هم جزو مصادیق عدالتطلبی است؛
هست.
این [جور] است.
🔹آزادی؛ آزادی خیلی مهم است.
مهمترین بخش نظریّهی آزادی در اسلام، آزادی از این چهارچوب مادّه است.
نگاه مادّی میگوید شما یک روز دنیا آمدید،
چند سال هم زندگی میکنید،
بعد هم معدوم میشوید،
همهی ما محکوم به معدوم شدن هستیم.
در این قفس مادّی، یک آزادیهایی به شما میدهند؛
آزادی شهوت،
آزادی غضب،
آزادی ظلم،
همه جور آزادی؛
این آزادی نیست.
آزادی، آزادی اسلامی است؛
🔹اسلام ما را در چهارچوب مادّه محصور نمیکند.
"خُلِقتُم لِلبَقاءِ لا لِلفَناء؛"(۵)
شما برای ماندن خلق شدهاید، آفریده شدهاید،
نه برای از بین رفتن.
ما معدوم نمیشویم،
از بین نمیرویم.
مولوی میگوید:
"وقتِ مردن آمد و جستن ز جو
کلّ شیء هالک الّا وجهه"(۶)
مردن، آخرِ کار نیست؛
مردن شروع یک مرحلهی جدید،
[و در واقع] مرحلهی اصلی است.
وقتی شما با این نگاه، نگاه کردید، آنوقت میتوانید اوج بگیرید
و دیگر برای حرکت شما،
برای پیشرفت شما،
برای تعالی شما حدّی وجود ندارد؛
این آزادی است.
🔹همهی آزادیهای زندگی، [اعمّ] از
آزادی شخصی،
آزادی عقیده،
رها شدن از اسارتِ تحجّر و جمود و خمود و عقبماندگیهای گوناگون و تعصّبات بیمورد
و رهایی از اسارت ابرقدرتها
و رهایی از اسارت دیکتاتورها،
ناشی از این مبنای آزادی اسلامی است؛
باید روی اینها فکر کنید،
باید روی اینها کار کنید.
راهکارش هم این نیست که حالا بنده بیایم مثلاً نیم ساعت با شما صحبت بکنم؛
باید خودتان باید کار کنید؛
باید فکر کنید، کتاب بخوانید.
🔗 ادامه دارد ...
🔸🌺🔸--------------
📚 "سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸🍃
🇮🇷#تاریخچه_سپاه_پاسداران🇮🇷
🇮🇷 فرماندهان کل سپاه از ابتدا تا امروز چه کسانی بودند؟
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10473
◀️ قسمت دوم؛
🔹بعد از ایجاد اختلاف بین این نیروها و آشفتگیهایی که در برقراری نظم و امنیت در داخل شهر به وجود آمد؛
گروه سه نفرهای متشکل از محسن رضایی، محسن رفیقدوست و عباس دوزدوزانی نزد امام به شهر قم رفتند؛
و خواستار منفک شدن سپاه از حوزه عمل دولت موقت و قرار گرفتن زیر نظر شورای انقلاب شدند
این پیشنهاد از سوی امام پذیرفته شد.
🔹نمایندگان چهار گروه شبه نظامی در چهار نقطه تهران مدتی بعد ۱۲ نماینده خود را برای تشکیل شورای فرماندهی سپاه پاسداران و تعیین وظایف و حوزه عمل آن معرفی کردند.
افراد معرفی شده شامل عباس زمانی، جواد منصوری، عباس دوزدوزانی، محمد منتظری، یوسف کلاهدوز، محمد کاظم موسوی بجنوردی، مرتضی الویری، محمد بروجردی، محسن رضایی، محسن رفیق دوست و علی دانش منفرد به همراه اکبر هاشمی رفسنجانی به نمایندگی از شورای انقلاب بودند.
🔹بر اساس تصمیم اتخاذ شده؛
- جواد منصوری فرمانده سپاه،
- یوسف کلاهدوز مسئول آموزش و عضو شورای فرماندهی،
- عباس زمانی مسئول واحد عملیات و عضو شورای فرماندهی،
- علی محمد بشارتی مسئول واحد اطلاعات و تحقیقات ستاد و عضو شورای فرماندهی،
- سید اسماعیل داودی شمسی مسئول واحد اداری و مالی،
- محسن رفیق دوست مسئول واحد تدارکات،
- مرتضی الویری مسؤول واحد روابط عمومی
- یوسف فروتن نیز به عنوان معاون روابط عمومی منصوب شدند.
🔹در پی این تصمیم، جواد منصوری اولین فرمانده سپاه در نیمه اول اردیبهشت ۱۳۵۸ با صدور اطلاعیهای ۸ بندی دستورالعمل جدید سپاه را صادر کرد.
🔹در این اطلاعیه وظایف کلی سپاه پاسداران به این شرح تعیین شد:
- کمک به اجرای امور انتظامی و امنیتی،
- مبارزه مسلحانه علیه جریان های ضدانقلاب،
- دفاع در برابر حملات داخلی و خارجی،
- همکاری و هماهنگی با نیروهای مسلح نظام اسلامی،
- تربیت و آموزش اخلاقی و ایدئولوژیکی - سیاسی و نظامی کادر سپاه و... .
🔹اگرچه سپاه هویتی نظامی دارد اما نظامیگری در واقع یک بُعد از ابعاد این نهاد مکتبی است.
سپاه نهادی نظامی در جهت اهداف و آرمانهای والای انقلاب اسلامی است که حفاظت و نگهبانی از نظام و حکومت اسلامی مهمترین رکن آن را تشکیل می دهد.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در افقی فرازمند، دارای آرمان های مکتبی، انسانی و جهان شمول است که باید همیشه حرکت خود را به آن سو جهت دهد.
🔶🔸امام و سپاه و رشادت هایش
🔹رهبر فرزانه انقلاب اسلامی ۱۰ روز قبل از صدور فرمان تاسیس سپاه پاسداران در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۳۵۸ در جمع اعضای سپاه شرق تهران، بیان کردند:
«شما پاسداران انقلاب اسلامی به اسلام حق پیدا کردید.
شما مثل سربازان صدر اسلام که با جان و دل و با عشق و علاقه به اسلام خدمت کردند، به اسلام خدمت کردید و می کنید.
من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی همان اجری را که به پاسداران در صدر اسلام عنایت فرموده است به شما برادران عزیز عنایت فرماید.
شما در این انقلاب اسلامی و در این نهضت اسلامی سهم بسزایی دارید.
شما حفظ امنیت منطقه را کردید و این خدمت بزرگی است که به برادران و خواهران خودتان کردید
و من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی به شماها سعادت و عزت عنایت فرماید.
من از همه شما متشکر هستم و ما منتظریم که ان شاءالله احکام اسلام جریان پیدا کند و همه ما خدمتگزار اسلام و احکام اسلام باشیم
و ملت ما مستقل و آزاد باشد و دست خیانتکاران تا ابد از این مملکت قطع بشود.
من از خدای تبارک و تعالی عظمت اسلام و مسلمین را خواستارم.»
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10525
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🍃🌸🍃
#رمانهای_دفاع_مقدس_و_شهدا
🌹 🇮🇷 #خداحافظ_سالار 🇮🇷🌹
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی
سرلشکر شهید حاج حسین همدانی
◀️ قسمت ۱۵۰م؛
اول وهب را برد توی اتاق
تنهایی با او صحبت کرد
بهش گفته بود که توی سوریه کار گره خورده و باید برگردد.
بعد با مهدی جداگانه صحبت کرد.
حتماً مثل حرفهایی که با وهب زده بود
از توی اتاق آمد پیش جمع
خونسرد و عادی نشان داد
حتی رفت توی آشپزخانه، سالاد درست کرد.
بعد سفره را انداخت و آمد کنارمن کمک کرد که غذا را بکشم
کمک کردن توی خانه، کار همیشگیاش بود.
طی چهل سال زندگی مشترک حتی برای یک بار هم از من یک لیوان آب نخواسته بود.
اما این بار متفاوت با همیشه به نظر میرسید.
نمیگذاشت عروسها کمک کنند.
انگار قرار بود او کار کند و ما تماشایش کنیم
وقت رفتن، عروسها و نوهها را بوسید
وهب و مهدی را محکم در آغوش گرفت
با مهربانی تا جلوی در بدرقهشان کرد.
پسرها که رفتند گفتم:
"از اینکه چشم انتظار رفتند ناراحتم."
با صدایی گرفته پرسیدم:
"یعنی ،واقعاً دو سه روزه برمیگردی؟!"
گفت:
"آره. حاج خانم جان!"
خندیدم:
"چند وقته که دیگه سالار صدام نمیکنی؟!"
به جای اینکه جوابم را بدهد مثل مداحان ذکر گرفت و زمزمه کرد:
"حسین، سالار زینب."
شاید حسین میخواست با این پاسخ کوتاه و چند لایه به اینجا برساندم که از حالا، نه تو سالاری و نه من حسین .
داشت همچنان میخواند که تلفنش زنگ زد
برای چند لحظه ساکت شد و بعد برق شادی میان چشمانش جهید.
گفت:
"فردا نمیرم سوریه!"
هر دو خوشحال شدیم
من به خاطر نرفتن او خوشحال شدم
اما نمیدانستم او به خاطر چه موضوعی شاد شد
پرسیدم:
"خیر باشه چی شنیدی؟!"
گفت:
"از این خیرتر نمیشه
فردا قرار ملاقات مهمی با حضرت آقا دارم بعد از دیدن ایشون میرم"
بساط گردو شکستن را پهن کرد و مشغول شد.
با تعجب پرسیدم:
"چه کار میکنی؟! مگه فردا صبح زود نمیخوای بری دیدار آقا؟!"
با خوشرویی جواب داد:
"سارا خانم صبحونه گردو با پنیر دوست داره. میخوام برای این چند روزی که نیستم براش گردو بشکنم."
سارا خوابیده بود وگرنه با دیدن این صحنه مثل من، آشوبی به جانش میافتاد که خواب را از چشمانش میگرفت.
خورشید صبح دوشنبه تا طلوع کند حسین پلک روی هم نگذاشت
آن شب برای او حکم شب قدر را داشت.
توی اتاق شخصیاش رفته بود
هر بار که پنهانی به او سر میزدم عبا به دوش روی سجادهاش نشسته بود و مناجات میکرد و گاهی گریه
صبح که صبحانه را آوردم، توی چشمانش نمیتوانستم نگاه کنم
تا نگاه میکردم سرم را پایین میانداختم از بس صورتش یک پارچه نور شده بود.
ساعت ۸ بدون هیچ اثری از خستگی و بیخوابی راهی بیت رهبری شد.
وقتی برگشت سر از پا نمیشناخت
گفت:
"حاج خانم! نمیخوای ساکم رو ببندی؟!"
گفتم:
"به روی چشم حاج آقا
اما شما انگار توشهات رو برداشتی.
لبخندی آمیخته با هیجان زد و گفت:
"آره مزد این دنیایی ام رو امروز از حضرت آقا گرفتم، ایشون فرمودند؛
آقای همدانی! توی چهار سالی که شما توی سوریه بودین به اسم دعاتون میکردم"
در حالی که جای وصیتنامهاش را نشان میداد، گفت:
"حس میکنم که خدا هم ازم راضی شده."
دلم هری ریخت، پرسیدم:
"یعنی چی که خدا ازت راضی شده؟!"
🔗 ادامه دارد ...
🔸🌺🔸--------------
📚 "سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
جان ...
امانتی ست ...
کہ باید بہ جانان رساند
اگرخود ندهی ..
میستانند
فاصلہی هـلاڪت و #شهـادت ...
هـمین خیانت در امانت است...
🔸🌺🔸--------------
📚 @salonemotalee
🌹ابراهیم در یکی از مغازههای بازار مشغول کار بود.
یک روز او را در وضعیتی دیدم که خیلی تعجب کردم!
دو کارتن بزرگ اجناس روی دوشش بود.
جلوی یک مغازه، کارتنها را روی زمین گذاشت.
وقتی کار تحویل تمام شد، جلو رفتم و سلام کردم.
گفتم:
"آقا ابرام! برای شما زشته، این کار باربرهاست نه کار شما!"
نگاهی به من کرد و گفت:
"کار که عیب نیست، بیکاری عیبه،
این کاری هم که من انجام میدم برای خودم خوبه، مطمئن میشم که هیچی نیستم.
جلوی غرورم رو می گیره!"
گفتم:
"اگه کسی شما رو اینطور ببینه خوب نیست، تو ورزشکاری و ... خیلیها میشناسنت."
خندید و گفت:
"ای بابا، همیشه کاری کن که اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد، نه مردم."
"شهید ابراهیم هادی"
🔸🌺🔸--------------
📚 @salonemotalee
🍃🌸🍃
✡ #شناخت_تمدن_شیطانی_غرب ✝
یهود و فرهنگسازی
📖 مقاله سوم؛
حزب شیطان بهدنبال تسلط بر ایران
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/10478
◀️ قسمت هشتم؛
🔹بهدنبال شهادت شیخ فضلالله، سیدعبدالله بهبهانی از سوی انجمنهای مخفی که از سوی سیدحسن تقیزاده رهبری میشدند، ترور شد.
سیدمحمد طباطبایی نیز پس از تهدید به ترور خانهنشین شد تا درگذشت.
وی نیز ظاهراً همراه با پدر خود سیدصادق، تحت تاثیر ملاقاتی پنج ساعته با ملکم خان فراماسونر قرار گرفته بود.
از سویی دیگر وی تحت تاثیر اندیشههای سیدجمالالدین اسدآبادی بود و طالبوف را بهدلیل داشتن اندیشههای روشنفکرانه غربی میستود.
طالبوف کسی بود که از سوی شیخ فضلالله بهدلیل تفکراتش تکفیر شده بود.
🔹در نجف نیز میرزا محمدحسین نایینی غروی که مهمترین نظریهپرداز مشروطه دانسته شده است، پس از شهادت شیخ، همانند دیگر علمای مشروطهخواه نجف سرخورده شد و از جمع نزدیکان کناره گرفت.
وی برای جبران مافات دستور داد تا نسخههای کتاب “تنبیه الامة و تنزیه الملة” را که در سال ۱۳۲۷ق (۱۹۰۹م) پیرامون مشروطه نوشته بود، جمعآوری کنند.
🔹مرحوم آخوند خراسانی نیز در پی اشغال ایران بهوسیله روس و انگلیس بر اساس قرارداد ۱۹۰۷، علیه اشغالگران دستور جهاد داد و خود پیشاپیش علمای نجف آماده حرکت به سوی ایران شد.
شب پیش از حرکت، این مرجع بزرگ نیز بهصورت مرموزی در منزلش درگذشت.
گزارشهای زیادی از مسمومیّت وی بهدست مقامات بیگانه در دست است. (۸)
🔶🔸در پایان داستان مشروطه و در پی فتح تهران، محمدعلی شاه به سفارت روسیه پناهنده شد.
احمد میرزا فرزند خردسالش با عنوان احمدشاه از سوی فاتحانِ فراماسون به پادشاهی انتخاب شد تا در جریانی دیگر جای خود را به حکومت استبدادی رضاخان دهد.
مشروطه تنها خوابی آشفته بود که طیّ آن حکومت استبدادی و وابسته توانست در قالبی دیگر به حیات خود ادامه دهد.
طراحان این نهضت تصور میکردند که با این اقدام زمینهی قدرتگرفتن علمای مسلمان و ایجاد تمدن اسلامی را برای مدتها در ایران از بین بردهاند؛
اما انقلاب اسلامی خلاف این باور را اثبات کرد. مشروطه تنها عبرتی بود برای انقلاب اسلامی.
🔗 ادامه دارد ...
🔸🌺🔸--------------
📚 "سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee