#لطیفه_نکته ۱۲۵
فداکارترین آدم دنیا اونیه که فیلما رو سانسور میکنه و خودشو به گناه میندازه تا یه وقت ما به گناه نیفتیم!😬😏😐
خدا خیرت بده داداش رفتی جهنم برات از بهشت موز میارم 🍌😂😂😂🖐🏻
*به نام خدای حافظ آبروی انسانها*
*سلام*
*خداوند ستار العیوب در قرآن فرمودند*
*وَ راوَدَتْهُ الَّتِی هُوَ فِی بَیْتِها عَنْ نَفْسِهِ وَ غَلَّقَتِ الْأَبْوابَ وَ قالَتْ هَیْتَ لَکَ قالَ مَعاذَ اللّهِ إِنَّهُ رَبِّی أَحْسَنَ مَثْوایَ إِنَّهُ لا یُفْلِحُ الظّالِمُونَ*
*و زنی که یوسف در خانه او بود، از یوسف از طریق مراوده و ملایمت، تمنای کام گیری کرد و درها را (برای انجام مقصودش) محکم بست و گفت: برای تو آماده ام. یوسف گفت: پناه به خدا که او پروردگار من است و مقام مرا گرامی داشته، قطعاً ستمگران رستگار نمی شوند.*
*با توجه به این آیه می توان نکات زیر را استخراج نمود*
۱. گناهان بزرگ، با نرمش و مراوده شروع می شود.
۲. پاک بودن مرد کافی نیست، زیرا گاهی زنها مزاحم مردان هستند.
۳. قدرت شهوت به اندازه ای است که همسر پادشاه را نیز اسیرِ برده خود می کند.
۴. سعی کنیم نام خلافکار را نبریم و با اشاره از او یاد کنیم. (بجای زلیخا گفت کسی که او در خانه اش بود)
۵. پسران جوان را در خانه هایی که زنان نامحرم هستند، تنها نگذارید. زیرا احتمال دارد باب مراوده باز شود.
۶. معمولاً عشق در اثر مراوده و به تدریج پیدا می شود. وجود دائمی یوسف در خانه کم کم سبب عشق شد.
۷. مسائل مربوط به مفاسد اخلاقی را سربسته و مؤدّبانه مطرح کنید.
۸. حضور مرد و زن نامحرم در یک محیط در بسته، زمینه را برای گناه فراهم می کند.
۹. زشتی زنا، در طول تاریخ مورد پذیرش بوده است و به همین دلیل، زلیخا همه ی درها را محکم بست تا زنای او لو نرود.
۱۰. همه ی درها بسته، امّا درِ پناهندگی خدا باز است. (تو اون شرایط یوسف فقط به خدا پناه برد)
۱۱. موقعیّت های امتحان الهی متفاوت است؛ گاه در چاه و گاه در کاخ.
۱۲. تقوا و اراده ی انسان، می تواند بر زمینه های انحراف و خطا غالب شود.
۱۳. توجّه به خدا، عامل بازدارنده از گناه و لغزش است. (یوسف فورا به خدا پناه برد)
۱۴. اگر رئیس یا بزرگ ما دستور گناه داد، نباید از او اطاعت کنیم. (به خاطر اطاعت از مردم، نباید نافرمانی خدا نمود.)
۱۵. به هنگام خطرِ گناه باید به خدا پناه برد. .
*ادامه نکات این آیه شریفه ان شاءالله فردا*
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
KayhanNews75979710412151514955165.pdf
8.15M
بسم الله الرحمن الرحیم
تمام صفحات #روزنامه_کیهان
امروز سه شنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۱
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روانشناسی_و_مشاوره
💢#فرزندپروری
✅ کارشناس:استاد #اخوی
روان شناس و استاد مرکز مشاوره حوزه علمیه
🔷 جلسه دهم: آموزش خود مهارگری در کودکان
#سبک_زندگی_اسلامی
#آموزش_خود_مهارگری_در_کودکان
◀️ نکته: معمول مطالب این بخش از کانال "سماح" مرکز مشاوره حوزه علمیه قم گرفته میشود.
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
📖 فرنگیس
#خاطرات_فرنگیس_حیدریپور
🖋قسمت ۸۳م
یک روز رحیم و ابراهیم و چند تا از مردهای ده، سر چشمه جمع شدند. همه را خبر کردند و جمع شدیم. انگار خبری بود.
مردها شروع کردند به چوب و سنگ وخاک آوردن. از رحیم پرسیدم: «چه خبر است؟ میخواهید چه کار کنید؟»
لبخندی زد و گفت: «میخواهیم برای مردم ده سنگر درست کنیم.» پرسیدم: «اینجا؟! کنار چشمه؟»
یکی از پاسدارهایی که مشغول کار بود، گفت: «برای اینکه کنار چشمه بهتر است. تازگیها این خدانشناسها بمب شیمیایی میاندازند. مردم باید موقع بمباران شیمیایی خودشان را به آب چشمه برسانند. گازهای تاولزا میزنند و باید زود شستوشو کرد. به همین خاطر، اینجا بهتر است»
اول چالهای بزرگ کندند و بعد روی آن را با آهن و ایرانیت پوشاندند. سنگر را خوب استتار کردند، طوری که دیده نشود. آخرسر، وقتی وارد سنگر شدیم، از چیزی که مردها ساخته بودند، حیرت کردیم. جای خیلی خوبی درست کرده بودند. سنگر، جای هشتاد نفر را داشت و مردم همه میتوانستند داخل آن بروند. حالا دیگر خیال مردم ده راحت بود.
وقتی بمباران میشد، همه به طرف سنگر کنار چشمه میدویدند. وقتی توی سنگر بودیم و بیرون بمباران میشد، سنگر میلرزید، اما مردها میگفتند این سنگر بهتر از بیرون است که بیپناه باشیم. هواپیماها طوری میآمدند و بمباران میکردند و میرفتند که یک نفر زنده نماند، اما سنگر چشمه باعث میشد که زنده بمانیم.
دیگر به اینکه هر روز هواپیماها بیایند و بمباران کنند، عادت کرده بودیم. اول هواپیماهای سفید میآمدند. توی آسمان چرخ میزدند و میرفتند. این جور وقتها رو به زنها میکردم و میگفتم: «خیر به دنبالش است!» یعنی موشک به دنبالش است.
میدانستیم بعد از آمدن هواپیماهای سفید، موشک میآید. بعد از هواپیماهای سفید، گاهی هم هواپیماهای سیاه میآمدند که غرش میکردند و ما جیغ میزدیم و دستمان را روی گوشمان میگذاشتیم و فکر میکردیم کاغذ میریزند، اما بمب خوشهای میریختند. بیشتر، بمبهای خوشهای میانداختند. بمبهایی که اول بزرگ بود و از آسمان که پایین میآمد، نزدیک زمین مثل چتر باز میشد و دهها بمب از آن به زمین میریخت. بعد خدانشناسها با تیربارشان مردم را تیرباران میکردند.
یک روز که میخواستیم درو کنیم، هواپیماها آمدند. خوب که نگاه کردم، دیدم آن طرفتر را کوبیدند. نزدیک روستای دیره بود. یک ربع ساعت نگذشته بود که خبر آمد روستای دیره را شیمیایی کردهاند. جیغ و شیون و واویلا بلند شد. بعضیها فامیلهاشان توی روستای دیره بودند.
روی جاده، ماشینها میآمدند و میرفتند. همه میگفتند بمباران شیمیایی شده. رحیم و ابراهیم با عجله به روستا آمدند و گفتند چند روزی بیرون بروید، اینجا خطرناک است. عجله کنید.
بعد از بمباران دیره، همهاش نگران بودیم که نکند روستای ما هم شیمیایی شود. مردها میگفتند: «اگر بمباران شد، به کوه بزنید یا همگی نزدیک چشمه باشید تا اگر شیمیایی زدند، بتوانید داخل آب بروید.»
پیرزنی بود به نام کوکب میری که وقتی هواپیماها میآمدند و ما فرار میکردیم، روی سنگی کنار خانهاش مینشست وتکان نمیخورد. ما از ترس بمبهای شیمیایی، خودمان را توی چشمه میانداختیم. وقتی بمباران تمام میشد و برمیگشتیم، میدیدیم کوکب همانطور روی سنگ نشسته و به ما میخندد. میپرسیدیم: «چرا نیامدی توی چشمه؟» میخندید و میگفت: «این خلبان که سوار هواپیماست، همقطار پسرم است و رفیق علیشاه! هر وقت برای بمباران میآید، میگوید همانجا که هستی، بنشین و نترس؛ کاری به تو ندارم. تو را نمیخواهیم بزنیم من میخواهم آنهایی را که به چشمه میروند، بمباران کنم و بکشم!»
بچهها که حرف او را میشنیدند، باور میکردند و میپرسیدند: «راست میگوید؟!»
آنقدر جدی حرف میزد که بچهها حرفش را باور میکردند. من میگفتم: «نه، شوخی میکند.»
طوری بمباران را مسخره میکرد که آدم دلش قرص میشد. او میخواست به ما بگوید عمر دست خداست و تصمیم گرفته بود خودش را به خدا بسپارد .
یک سال از شهادت برادرشوهرم قهرمان گذشته بود. وقتی شهید شد، نتوانستیم برایش مراسم بگیریم. عراقیها همان روز حتی قبرستان را هم بمباران کردند. حالا یک سال گذشته بود. فامیل جمع شدند و گفتند حداقل سالگرد برایش بگیریم.
غروب بود. همسایهای داشتیم که آنها هم همان روزی که قهرمان شهید شد، چند شهید داده بودند. با آنها حرف زدیم که ببینیم میشود سالگرد شهدا را با هم بگیریم یا نه. گفتند: «جداگانه سالگرد بگیریم
ادامه دارد ...
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#پرونده_ویژه_جنگ_جهانی_غذا (۲۳)
مقاله یازدهم
#سرطان_از_کی_و_چرا_فراگیر_شد ؟
🖋قسمت دوم
🔹 پروفسور #حمید_مولانا، استاد برجسته علوم ارتباطات، تلاشهای آمریکاییها در دهه ۱۹۶۰ میلادی را بهخوبی به یاد میآورد. او در این خصوص خاطرنشان میکند:
👈 بهخاطر دارم #ویلیام_گاد رئیس یک آژانس آمریکایی، در آن موقع که جنگ سرد بین آمریکا و شوروی ادامه داشت، اعلام کرد توسعه کشاورزی جدید یک انقلاب است. این انقلاب نه انقلاب خشونتآمیز قرمز شورویهاست و نه انقلاب سفید شاه ایران؛ بلکه ما نام آن را #انقلاب_سبز میگذاریم.
🔹 گرچه همواره عناوین خیرخواهانهای همچون «حمایت از برنامه غذایی طبقه ضعیف» مهمترین بهانهی این جریان برای اجرای برنامههایشان بوده، اما در نگاهی واقعبینانه میتوان انگیزههای ایدئولوژیک و همچنین تجاری را علت اصلی تعقیب این سیاست توسط #راکفلرها دانست.
🔹 پروفسور مولانا در توضیح اهداف سیاسی، مالی و ایدئولوژیک انقلاب سبز میگوید:
👈 هدف انقلاب سبز این اعلام شد که با توسعهی ماشینآلات جدید کشاورزی و شیوههای نو در کشورهایی مانند هند و پاکستان که جمعیت فوقالعادهای داشتند، کاشت گندم و موادغذایی افزایش یابد؛ اما انقلاب سبز آن روز آمریکاییها برای از بین بردن گرسنگی در هند نبود، بلکه انگیزهی سیاسی، مالی و ایدئولوژیک داشت. آمریکا و غرب میخواست کشورهایی مانند هند الگوهای صنعتی، اقتصادی و مالی #سرمایهداری_مدرن را که بر جهان تسلط داشت انتخاب کرده و دنبال کنند.
🔹 مولانا با رد ادعای «کمک به رفع گرسنگی در جوامع فقیر»، به افزایش ۱۱ تا ۲۲ درصدی گرسنگی در کشورهای افریقایی و آمریکای لاتین بعد از اجرای این طرح اشاره کرد و افزود:
👈 با افزایش مواد کشاورزی و بهکار بردن شیوههای جدید، میلیونها هندی از مزارع رانده شده و به شهرها هجوم آوردند. انقلاب سبز شاید میزان تولید گندم و ذرت را بالا برده بود، ولی بنیاد اجتماعی روستایی و علاقهی هندیها به زمین و خانواده و زندگی را به هم زده بود.
🔹 با اجرای #انقلاب_سبز یک فاجعهی دیگر نیز اتفاق افتاد؛ پیش از این برنامه، طی هزاران سال در مناطق مختلف جهان، کشاورزی بهصورت #ارگانیک و طبیعی بود. ورود گسترده آفتهای کشاورزی به کشورهای هدف (که به همراه بذرها و کودهای شیمیایی آمریکایی وارد میشد) از سیاستهایی بود که در انقلاب سبز پی گرفته شد تا کشاورزان مجبور باشند سموم شیمیایی کمپانیهای خاص! را برای دفع این آفات استفاده کنند.
🔹 تغییر الگوهای استفاده از منابع آب (مانند چاههای عمیق)، تغییر مدلهای کشاورزی از «سنتی، خوداتکا و داخلی» به «صنعتی و وابسته» و همچنین گسترش بیماریهای صعبالعلاج مانند #سرطان که در اثر مصرف سموم و کودهای شیمیایی پدید آمدند از تبعات انقلاب سبز بود.
🔹 محمد خوشچهره، استاد اقتصاد توسعه و مدیریت استراتژیک دانشگاه تهران در این خصوص معتقد است:
👈 کشاورزان برنجکار ما پیش از یک شیطنت اسرائیلیها اصلاً از سم استفاده نمیکردند؛ تولید این محصول کاملاً ارگانیک و سالم بود؛ اما کشاورزها را به مصرف کودها و سمومی مجبور کردند که از #اسرائیل وارد شد؛ در این کودها انگلهایی به نام «کرم ساقهخوار» وجود داشت؛ این آفت در مزارع ما گسترش پیدا کرد و این شد که نیم قرن است کشاورزهای ما برای مقابله با این آفت ناچار به سمپاشی هستند؛ مردم هم این سموم را مصرف میکنند.
🔹 پروفسور #واندانا_شیوا متخصص بذر، فعال هندی محیط زیست و یکی از تدوینکنندگان پروتکل بینالمللی #کارتاهنا با انحصار تجارت بذرها و نهادههای کشاورزی شدیداً مخالف است. او تصریح میکند:
👈 در سال ۱۹۰۵ آلبرت هاوارد (از پیشتازان کشاورزی ارگانیک) به هندوستان آمد و دید علیرغم انبوه حشرات، هیچ آفتی محصولات کشاورزی را تهدید نمیکند، اما در خلال قرن بیستم شرکتهای تولیدکننده بذر به اسم «انقلاب سبز» وارد اراضی هند شدند و نوعی بردهداری جدید را رایج کردند. در نتیجه رودخانههای پنجاب به موادشیمیایی آلوده شد و منابع آبی زیرزمینی منطقه رو به نابودی رفتند؛ همچنین بسیاری از مردم و کشاورزان بر اثر مصرف سموم شیمیایی به سرطان مبتلا شدند.
🔹 وی میافزاید:
👈 غذا از دانههای گیاهان بهوجود میآید؛ از بدو خلقت همهی غذاها از بذر بهوجود آمدهاند. هرگونه تهدید، انحصار و تحریم بذرها حیات بشر را به خطر خواهد انداخت؛ نابودی بذرها یعنی پایان حیات بشر.
ادامه دارد ...
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
50.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 مجموعه مستند #فصل_آخر
✡️ تاریخچهای از نحوهٔ شکلگیری #صهیونیسم و آغاز اشغال فلسطین
2⃣ قسمت دوم: هیروشیمای عربی
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#لطیفه_نکته ۱۲۶
انقد که ایرانسل سعی کرده گولم بزنه تو مسابقه های اس ام اسی شرکت کنم و بسته مصرف کنم😐😐
شیطان گولم نزده گناه کنم😂😂
*به نام خدای بیزار از گناه و نجات بخش از پستیها*
*سلام*
*خداوند ستار العیوب در قرآن فرمودند*
*وَ راوَدَتْهُ الَّتِی هُوَ فِی بَیْتِها عَنْ نَفْسِهِ وَ غَلَّقَتِ الْأَبْوابَ وَ قالَتْ هَیْتَ لَکَ قالَ مَعاذَ اللّهِ إِنَّهُ رَبِّی أَحْسَنَ مَثْوایَ إِنَّهُ لا یُفْلِحُ الظّالِمُونَ*
*و زنی که یوسف در خانه او بود، از یوسف از طریق مراوده و ملایمت، تمنای کام گیری کرد و درها را (برای انجام مقصودش) محکم بست و گفت: برای تو آماده ام. یوسف گفت: پناه به خدا که او پروردگار من است و مقام مرا گرامی داشته، قطعاً ستمگران رستگار نمی شوند.*
با توجه به این آیه می توان نکات زیر را استخراج نمود
۱۶. در کاخ حکومتی نیز می توان پاک، عفیف، صادق و امین بود.
۱۷. خطر غریزه ی جنسی به قدری است که برای نجات از آن باید خدا به فریاد برسد.
۱۸. انسان هواپرست از رسوایی ظاهری هراس دارد زلیخا درها را محکم بست که ظاهر را حفظ کند ولی یوسف به خدا پناه برد زیرا خداپرست از خدا هراس دارد.
۱۹. انجام گناه زنا، با کرامت انسانی ناسازگار است.
۲۰. یاد خدا به نفس، نقش مهمی در ترک گناه دارد.
۲۱. اولین اقدام علیه گناه، یاد خدا و پناه بردن به اوست.
۲۲. بهترین نوع تقوا آن است که به خاطر لطف، محبّت و حقّ خداوندی گناه نکنیم، نه از ترس رسوایی در دنیا یا آتش در آخرت.
۲۳. یاد کردن الطاف الهی، از عوامل ترک گناه است. (یوسف گفت خدا زندگی مرا نیکو کرده پس گناهش را مرتکب نمیشم)
۲۴. یاد عاقبت گناه، مانع از ارتکاب آن است.
۲۵. تشویق به زنا یا زمینه سازی برای گناه جوانان پاک، ظلم به خود، همسر، جامعه و افراد است.
۲۶. یک لحظه گناه، می تواند انسان را از رستگاری ابدی دور کند.
۲۷. ارتکاب گناه، ناسپاسی و کفران نعمت ها است.
۲۸. در هر کاری، باید عاقبت اندیشی کرد.
۲۹. یوسف علیه السلام در بحبوبه درگیری با زلیخا به فکر رستگاری بود.
۳۰. انسانی که مقام و منزلت خود را می داند خود را به بهای کم و زودگذر نمی فروشد.
۳۱. اگر از دری ظلم وارد شود، رستگاری از در دیگر بیرون می رود.
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
dhrqfu4001655879062900.pdf
8.79M
بسم الله الرحمن الرحیم
تمام صفحات #روزنامه_کیهان
امروز چهارشنبه ۱ تیر ۱۴۰۱
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روانشناسی_و_مشاوره
💢#فرزندپروری
✅ کارشناس:استاد #اخوی
روان شناس و استاد مرکز مشاوره حوزه علمیه
🔷 جلسه دهم: وجود قانون در خانه
#سبک_زندگی_اسلامی
#وجود_قانون_در_خانه
◀️ نکته: معمول مطالب این بخش از کانال "سماح" مرکز مشاوره حوزه علمیه قم گرفته میشود.
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
📖 فرنگیس
#خاطرات_فرنگیس_حیدریپور
🖋قسمت ۸۴م
آنها سالگرد گرفتند و مشغول برگزاری مراسم بودند. همسایهها همگی به فاتحهخوانی رفته بودند. زنگ هم نبود. برادرم را به خانۀ برادر شوهرهایم در اسلامآباد فرستادم تا خبرشان کند برای مراسم بیایند.
همه در خانۀ برادرشوهرم جمع شدیم. ناگهان وسط مراسم فاتحهخوانی همسایهمان، هواپیماها آمدند
دو تا همعروسم غزال و کشور و دو تابرادر شوهرم رضا و نعمت هم آمدند و همه جمع شدیم. گاوی سر بریدیم و تکهتکه کردیم. برنج زیادی را پاک کردیم. برنجها را شستند و آماده کردند. برنج و گوشت آماده شد تا روز بعد درست کنند. سفرهای رویشان کشیدیم تا برای فردا آماده باشد.
پدرم خانهمان بود. گفت میخواهد به آوهزین برود و فردا دوباره برمیگردد. پشت سر پدرم راه افتادم. مقداری از راه را همراه پدرم رفتم. او را رد کردم تا به آوهزین برود. ایستادم تا خوب دور شد. بعد برگشتم خانه. اینطوری خیالم راحت بود
که پدرم به خانه رسیده است.
توی خانۀ همسایه مراسم بود و صدای قرآن پخش میشد. مصیب، پسر قهرمان، کنار سنگر بود که یکدفعه هواپیماها آمدند و بمبهاشان را روی خانهها ریختند. مردم به طرف سنگرها هجوم بردند.
بمب افتاد توی خانۀ همسایه که مراسم گرفته بود. جیغ و فریاد بلند شد. به طرف خانهشان دویدم. مرد همسایه را دیدم. اسمش جعفر شهبازی بود. روی زمین افتاده بود. شهید شده بود. دوباره شیون و واویلا. این هم از سالگرد عزیزانشان.
شروع کردیم به شیون و داد و بیداد. میخواستیم ببینیم کی زنده مانده، کی مرده. در همین وقت که دنبال کشتهها میگشتیم، دیدم یکی دیگر از همسایهها که به ما کمک میکرد و پیش ما بود، به پشت حیاط رفته و او هم شهید شده. دو نفر او را روی دست گرفته بودند و داشتند جنازهاش را میآوردند. آمبولانسها جیغکشان سر رسیدند و جنازهها را بردند.
دوباره به کوه پناه بردیم. شب بود. هوا سرد بود و توی سرما تا صبح لرزیدیم.
نیمه شب ماشینها آمدند و مردم را به روستای چله بردند. روستای چله نزدیک بود و امنتر.
تمام آن گوشتها و برنجها که آماده کرده بودیم برای مراسم سالگرد قهرمان، جا ماند و عراقیها نگذاشتند برای عزیزانمان مراسم بگیریم.
صدای توپ و موشک هر روز به گوش میرسید، اما دیگر حس و رمقی برای رفتن به کوه نداشتم. سال 1367 بود. هشت سال از شروع جنگ میگذشت و من 27 ساله شده بودم. روزها روی پشت بام می رفتم .
با خودم میگفتم اگر هم نیروهای عراقی بیایند، روی پشتبام میمانم تا شب بشود. خودم را قایم میکنم. وقتی روی پشتبام مینشستم، میتوانستم دوردستها را ببینم.
رحیم آمده بود به خانه سر بزند. از آوهزین برمیگشت. تفنگش روی دوشش بود. از زور گرما، دستمال سرش را خیس کرده بود و روی سر انداخته بود. از روی پشتبام دیدمش. از همان بالا برایش دست تکان دادم. رحیم مرا که دید، خندید و بلند گفت: «سلام فرنگیس.
با دست اشاره دادم که کارش دارم.
از روی نردبان، با عجله پایین آمدم. رحیم جلوی در خانه ایستاد. با خنده پرسید: «روی بام چه کار میکنی؟»
خندیدم و گفتم: «دارم دیدهبانی میدهم، نکند یک وقت عراقیها دوباره غافلگیرمان کنند.»
لبخند تلخی زد و گفت: «حق داری. آنها خیلی نزدیکاند و بعید نیست دوباره غافلگیرمان کنند.»
دست برادرم را کشیدم و گفتم: «بیا چای بخور و بعد برو.»
سرش را تکان داد و گفت: «نه، تازه چای خوردهام. الآن از پیش مادر میآیم.»
گفتم: «یعنی نمیخواهی یک چای خانۀ خواهرت بخوری؟»
حالت قهر گرفتم. خندید و گفت: «مثل اینکه تو و مادر میخواهید مرا مثل بشکه کنید! هی به بهانۀ چای مرا نگه میدارید.»
بعد انگار دلش نرم شد که گفت: «باشد. چند دقیقه میمانم. برو چای بیاور.»
ادامه دارد ...
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#پرونده_ویژه_جنگ_جهانی_غذا (۲۴)
مقاله یازدهم
#سرطان_از_کی_و_چرا_فراگیر_شد
🖋قسمت سوم
🔹 بسیاری از دانشمندان از بین رفتن بخش قابل توجهی از #تنوع_زیستی زمین را حاصل رویآوردن به #کشاورزی_صنعتی میدانند.
در سال ۱۹۹۶ کنفرانس بینالمللی سازمان ملل در منابع ژنتیک گیاهی در لایپزیگ آلمان برآورد کرد که ۷۵ درصد تنوع زیستی جهان در کشاورزی بهعلت #انقلاب_سبز و کشاورزی صنعتی، نابود شده است!
🔹 در همین راستا اجرای انواع دیگر سیاستها برای در هم شکستن ساختارهای سنتی و بومی کشاورزی ملتها را نیز نباید از نظر دور داشت؛ برای مثال اجرای #اصلاحات_ارضی در ایران در خلال دهه ۴۰ شمسی قابل بررسی است.
🔹 بر هم ریختن ساختار ارباب رعیتی (که تأمین سرمایه، بازاریابی، نظارت و تعاون جمعی را تضمین میکرد) به نابودی کشاورزی و هجوم کشاورزان به شهرها در دهه ۵۰ انجامید؛ بهگونهای که طی یک دههی منتهی به انقلاب، بالغ بر ۲۰ هزار روستا خالی از سکنه شد. به این ترتیب نظم جامعهای کشاورزی که طی ۱۱ هزار سال غذای مردم ایران را تضمین میکرد در هم ریخت و این مهمترین پیامد اصلاحات ارضی در ایران بود!
🔹 نکتهی قابل تأمل در این میان همزمانی «اصلاحات ارضی» با »انقلاب سبز» و همگام بودن با آن است.
🔹 محمد خوشچهره از صنعتی شدن بخش کشاورزی ایران به «فاجعه» تعبیر میکند و میگوید:
👈 یک فاجعه اتفاق افتاد؛ که این کشورها نه تنها صنعتی نشدند، بلکه به بهانهی صنعتی شدن، داراییهای سنّتی خودشان را هم از دست دادند… من شک ندارم که عمدی در آن بود. کشاورزی، که زمینهی خودکفایی را فراهم میکند، باید در ایران زمین بخورد؛ کشاورزی اگر نباشد، وابستگی هست.
🔹 نهایتاً گرچه #انقلاب_سبز، به تمام اهداف مورد نظر #راکفلرها نرسید و نتوانست تمامی کشاورزی روی زمین را قبضه کند، اما بخش قابل توجهی از کشاورزی دنیا – و ازجمله ایران – را تحت تأثیر قرار داد. پس از یک دوره چند ساله از «انقلاب سبز اول» (که در دهه ۱۹۶۰ با محوریت هند و با پشتیبانی #بنیاد_راکفلر انجام شده بود) «انقلاب سبز دوم» طراحی شد که با روشهای متفاوت و با پیش انداختن «بنیاد بیل و ملیندا گیتس» در قاره آفریقا و برخی کشورهای فقیر در حال پیگیری است.
🔹 #بیل_گیتس در سال ۲۰۱۴ گفتوگوی جالبی با یک مجله معتبر انجام داده است. در بخشی از این مصاحبه، گفتوگوکننده با بیان اهمیت بخش کشاورزی از گیتس میپرسد که با توجه به گرمایش زمین و #افزایش_جمعیت جهان به ۹.۶ میلیارد نفر، چگونه باید غذای این جمعیت را تأمین کرد؟ وی در پاسخ خاطرنشان کرد:
👈 در دهه ۱۹۶۰، چیزی بهنام «انقلاب سبز» بود که بهوسیلهی بذرهای جدید و پیشرفتهای دیگر، تولیدات کشاورزی را در آسیا و آمریکای لاتین افزایش داد. این برنامه میلیونها زندگی را حفظ کرد و بسیاری از مردم را از فقر نجات داد، اما اساساً جنوب صحرای آفریقا را نادیده گرفت. امروزه یک کشاورز معمولی تنها یکسوم یک کشاورز آمریکایی تولید میکند. امیدوارم بتوانیم این تعداد را افزایش دهیم، و من فکر میکنم میتوانیم به این موضوع کمک جدی داشته باشیم.
🔹 طی نیم قرن گذشته، کشورهای شمال افریقا، برزیل، سوریه، اندونزی، مکزیک، چین، یمن، افغانستان، هند، پاکستان، ژاپن، هائیتی، کره شمالی و شوروی سابق تحت این برنامه قرار داشتهاند.
🔹 بعد از گذشت بیش از نیم قرن و روشن شدن اهداف این پروژه، انقلاب سبز دوم نیز در سراسر دنیا با مقاومتهای گسترده روبهرو شده است. مردم کشورهای فقیر دریافتهاند تنها راه رفع گرسنگی و محرومیت، نه اصرار بر تغییر، مونوپلی و همسانسازی تجارت غذا؛ که برقراری عدالت در توزیع ثروت است، و البته این با اساس وجودیِ ثروتمندان متکاثر منافات دارد.
🔹 برنامهی انقلاب سبز، یکی از خیانتآمیزترین اقدامات بشریت است که سلامت انسانها را به نفع منافع تجاری #کمپانی_راکفلر به بازی گرفت.
ادامه دارد ...
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#لطیفه_نکته ۱۲۷
بابام رفت تحقیق از دختر مورد علاقم بهش گفتند این دختره با پسرا رابطه داره😧😐
هیچی دیگه، همه چیز به هم خورد😔😞
حالا که زن گرفتم فهمیدم دروغ بوده همسایشون میگه خب میخاستی بیای خواستگاری دختر من😏😏😏
ی همچین آدمایی هستیم ما😐😐🤦🏻♂️
*به نام خدای عادل*
*سلام*
*پیامبر اکرم صلوات الله علیه در نصایحی خطاب به مولا علی علیه السلام فرمودند*
*يَا عَلِيُّ شَرُّ النَّاسِ مَنْ بَاعَ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ وَ شَرٌّ مِنْ ذَلِكَ مَنْ بَاعَ آخِرَتَهُ بِدُنْيَا غَيْرِه*
*علی جان بدترین مردم کسی است که آخرت خود را در مقابل دنیا می فروشد و از آن بدتر کسی است که آخرت خویش را برای دنیای دیگران می فروشد.*
*بحار جلد ۷۴ ص ۴۶*
*در بعضی روایات هم فرموده اند بیشترین حسرت آخرت برای کسانی است که آخرت خود را به خاطر دنیای دیگران تباه کرده اند. برخی گمان میکنند چون یک بار زندگی می کنند باید همه لذاتهای حلال یا حرام را تجربه کنند یادمان باشد همانطور که ما فقط یک بار فرصت زندگی داریم یک بار هم فرصت بندگی داریم. بنابراین باید زندگی را با رنگ و بوی بندگی تنظیم کنیم و بخاطر چند صباح دنیا آخرت خویش را دستخوش نابودی قرار ندهیم. وای به حال کسی که آخرت خویش را برای دنیای دیگران میدهد مثلا دروغ می گوید که دیگری سود ببرد. تبلیغ دروغ می کند تا دیگری رئیس شود. مردم را فریب می دهد تا دیگری کامروا شود.*
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
KayhanNews75979710412148525067201.pdf
10.87M
بسم الله الرحمن الرحیم
تمام صفحات #روزنامه_کیهان
امروز پنجشنبه ۲ تیر ۱۴۰۱
--------------
🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee